• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1394/01/03

چشمان قدسیان همه گریان فاطمه‌ست | آقای محمود کریمی

جنت که خود به نام شبستان فاطمه‌ست
سجاده‌ای به گوشه ایوان فاطمه‌ست
بال فرشتگان خدا غرق حسرتِ
خاک گلیم حجره طفلان فاطمه‌ست
نام علی شده به عدد با نمک یکی
نام علی خودش ز نمکدان فاطمه‌ست
فرمود مصطفی که فدایش شود پدر
روحی که هست در تنم از آن فاطمه‌ست
وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است
جان علی و آل علی جان فاطمه‌ست
تنها نه جلوه‌گاه رخش مهر و ماه شد
چشمان حیدر آینه‌گردان فاطمه‌ست
جایی که جود و بخشش پرودگار هست
بخشش به روز حشر به فرمان فاطمه‌ست
عارف کسی شده‌ست که زهراست قطب او
فانیّ در ولی شدن عرفان فاطمه‌ست
از جان خود به پای ولایت گذشته و
اسلام وامدار ز ایمان فاطمه‌ست
فرمانده قیام برای امام، اوست
ظالم شکست‌خورده میدان فاطمه‌ست
بیداری و بصیرت و عزم و جهاد و فتح
یک جلوه از ابهت طوفان فاطمه‌ست
کشتار نه! هدایت و هشیاری بشر
در قلب ذره‌ای است که تاوان فاطمه‌ست
در سایه ولایت فرزند مرتضی
ایران سپاه حیدر و ایران فاطمه‌ست
عالم تمام ملک علی شیر لافتاست
ایران میان این همه استان فاطمه‌ست
در آستان قدس رضا نور مادری است
یعنی رضا نگین خراسان فاطمه‌ست
ما سربلند و سینه‌ستبر و سرآمدیم
این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه‌ست
با این حساب قبر شهیدان بی پلاک
پایین پای مرقد پنهان فاطمه‌ست
مشهور شد حسن به کرامت در اهل بیت
خوان حسن نتیجه احسان فاطمه‌ست
عالم تمام بی‌سروسامان کربلاست
اما حسین بی‌سروسامان فاطمه‌ست
آن که به او همه شهدا غبطه می‌خورند
با هر دو دست، دست‌به‌دامان فاطمه‌ست
بخشیده می‌شوند همه با دو دست که
چون مصحف شریف به دستان فاطمه‌ست
تیغ کلام و خطبه زینب به شهر شام
تفسیر آیه آیه قرآن فاطمه‌ست
حجت تمام کرد به آیات و محکمات
این اشک‌ها ز غربت برهان فاطمه‌ست
عشق علی چنان زده آتش به جان او
در مشتعل ز سینه سوزان فاطمه‌ست
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
چشمان قدسیان همه گریان فاطمه‌ست
مانده‌ست ذوالفقار علی در نیام صبر
قلب خدای صبر، پریشان فاطمه‌ست
شرمنده شد علی ز پیمبر که گفته بود
شیر خدا همیشه نگهبان فاطمه‌ست