1375/11/18
بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
برادران عزیز و یادآوران روزهای بزرگ و تجربههای باارزش و فراموش نشدنی؛ خیلی خوش آمدید. البته ارتش در بخشهای گوناگونش، همه جا با خود افتخارات بزرگی دارد؛ اما در تاریخ ما، خاطره و یاد نیروی هوایی با این روزها گره خورده است. در همین آغاز سخن، یک استنتاج بزرگ بکنیم که برای همیشه ما به درد میخورد؛ بعد به مطلب مورد نظرمان بپردازیم. آن استنتاج، این است که تصمیمگیریهای بموقع و بزرگ، گاهی در سرنوشت یک مجموعه و یک فرد و یک ملت، تأثیرات تعیین کنندهای میگذارد؛ مثل تصمیمگیری آن روزِ تعدادی از پرسنل نیروی هوایی برای آن کار شجاعانه، که در طول تاریخ نیروی هوایی تا امروز استمرار یافته است و بعد از این هم انشاءاللَّه برای همیشه استمرار خواهد یافت.
عزیزان من! اصل مطلب این است که دشمنان ملتها، برای تصرّف و از پا انداختن و نابود کردن مقاومت آنان، تدابیر گوناگونی را به کار میزنند. یکی از این تدابیر که امروز در جاهایی از دنیا خیلی نمایان است، این است که ارتشهای آن کشورها را قبضه میکنند. وقتی ارتش در یک کشور قبضه بیگانگان شد، در واقع امنیت از فضای سیاسی آن کشور هم رخت بر میبندد. هر جایی که بیگانه لازم بداند، به وسیله این بازوی مسلّح، اوضاع آن کشور را درهم و برهم، یا هدایت میکند و یا بهکلّی دگرگون میسازد.
این، نشان دهنده نقش با اهمیت نیروهای مسلّح در کشورها هم هست. در رژیم گذشته ایران هم کم و بیش اینطور بود. آنها حتّی تصور میکردند که وقتی دستگاه سیاسی این کشور - که خاندان پهلوی هم جزو آنها بودند - مجبور به عقبنشینی شود، باز کارگزاران آنها در نیروهای مسلّح ایران خواهند توانست منافع امریکاییها را تأمین کنند. البته آنها ایران و ایرانی و اعتقادات عمیق ما و اصالت ذوات و طینتهای مردم این کشور را نشناخته و بد محاسبه کرده بودند. منظورم صحّت و سقم محاسبه آنها نیست؛ منظورم محاسبه عمومی بر روی نیروهای مسلّح در کشورهای مختلف است. شما به کشورهایی که ارتشهایشان سرسپرده بیگانگان هستند، نگاه کنید، ببینید که در آن جاها چگونه عمل میکنند و کشورها در چه وضعیتی قرار دارند.
نقطه مقابل آن، این است که در کشوری، ارتش و نیروهای مسلّح، با اصالتهای آن کشور چنان ممزوج شوند که خود به مدافع آن ارزشها تبدیل گردند. در کشور ما، اینطور است. امروز ارتش در جمهوری اسلامی ایران، یک عنصر تعیین کننده در دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی است. نیروهای مسلّح - ارتش و سپاه و بسیج - کلاًّ در کشور این گونهاند؛ یعنی خودشان ارکان و استوانههای نظام ارزشی جمهوری اسلامی هستند. البته این وضعیت، آسان به دست نیامده است. عناصر مؤمن در داخل ارتش، به گردن همه ارتش و بخصوص برای پدید آمدن یک چنین وضع مطلوب و رضایتبخشی که امروز بحمداللَّه دارد، حقّ حیات دارند. یکی از علل خشم دستگاه استکبار از جمهوری اسلامی هم همین است.
این که میبینید راجع به نظامیگری در جمهوری اسلامی، آن قدر تبلیغات مغرضانه میکنند، علّتش این است که میدانند نیروهای مسلّح در جمهوری اسلامی، عناصر بیکاره و بیاعتنای به سرنوشت این کشور و ارزشهای اخلاقی و انقلابی نیستند؛ بلکه بهشدّت پایبندند و در حال آماده کردن خود برای دفاع از این ارزشها هستند. این را میبینند و نمیپسندند. خشم آنها در قالب تبلیغات دروغشان، خود را نشان میدهد. البته تبلیغاتشان واقعاً دروغ است. میگویند ایران برای کشورهای همسایه، تهدید است. این، دروغ است. میگویند ایران با امنیت این منطقه، مخالف است. این، دروغ و بهتان است. نه این که ما بخواهیم اثبات کنیم دروغ است؛ هر انسان هوشمندی، هر انسان معمولیای که با مسائل آشناست، میفهمد که اینها معنا ندارد.
اگر منطقه خلیج فارس در امنیت باشد، ما که بیشترین ساحل را در خلیج فارس داریم، بیش از همه از امنیت این منطقه استفاده خواهیم کرد. اگر خلیج فارس، محل حضور بیگانگان نباشد، ما که منافع زیادی در این خلیجِ پهناور و بزرگ - که مشترک بین ما و کشورهای دیگر است - داریم، بیش از دیگران در امنیت این منطقه سعی خواهیم داشت. این امر طبیعی است. هیچ کس نمیخواهد خانه خودش را ناامن کند. کسانی خلیج فارس را ناامن میکنند که میخواهند از ناامنی و یا لااقل از شایعه ناامنىِ این جا سوءاستفاده کنند و وانمود نمایند که در این منطقه ناامنی است، تا بتوانند سلاح بفروشند، تا بتوانند حضور نظامی پیدا کنند، تا بتوانند نفوذ سیاسی در کشورهای خلیج فارس به دست آورند. این حرف، متعلّق به آنهاست؛ والّا هر کسی وقتی به جغرافیای منطقه نگاه کند، میفهمد که در این منطقه، ایران اسلامی بیش از دیگر کشورها، به امنیت این منطقه پایبند است. بنابراین، تبلیغات دشمن دروغ است.
اما این تبلیغات دروغ از کجا ناشی میشود؟ از این جا ناشی میشود که شما بیدارید و نیروهای مسلّح سرِپا هستند. اگر نیروهای مسلّح کنار بودند، بیتفاوت و ناکافی بودند، توانایی دفاع از حیثیّت و موجودیّت خانه خودشان و یا دفاع از ارزشهای و عقاید خویش را نداشتند، دشمن این قدر عصبانی نمیشد. این عکسالعمل دشمن، معیار خوبی برای وضعیت ماست. این، یک مطلب اساسی و اصلی است. امروز نیروهای مسلّح، اینطورند.
البته من باید این نکته را بگویم که بعضی از بخشها در نیروهای مسلّح، در پدید آمدن این وضعیت، تأثیر ویژهای داشتند. از جمله آن بخشهایی که تأثیر داشتند، یکی همین نیروی هوایی است. بحمداللَّه نیروی هوایی در طول این مدّت، کارهای زیادی کرده، فداکاریهای زیادی انجام داده، فرماندهان خوبی داشته و عناصر هدایت کننده و اداره کنندهای در سطوح بالا داشته است که بسیار مؤمن، بسیار خوب، بسیار کارآمد و مقبول همه بودهاند و بعضی از آنها شهید شدند و عدهای هم بحمداللَّه هستند و این نیرو را اداره و هدایت میکنند. اینها، وضع نیروی هوایی است.
امروز، شما که در نیروی هوایی هستید، برای این که ارزش و شخصیت خودتان را باور کنید، احتیاج ندارید که کسی به شما این را بگوید، یا کسی تعریف خلاف واقعی از شما بکند؛ در پرونده خودتان در نیروی هوایی، شما مجموعهای از افتخارات، فداکاریهای شکوهمند، پروازهای خوب، کارهای فنّی خوب، دفاعهای بجا، حملههای بجا، کارآییهای برجسته و نوسازیهای خوب دارید. اینها، در سابقه و پرونده شماست و کسی هم نمیتواند انکارشان کند. این، اصالت و ارزش نیروی هوایی است.
آنچه من به شما عرض میکنم و از شما میخواهم، این است که به این مقدار نباید اکتفا کنید. نیروی هوایی به احتمال قوی، نقش آیندهاش از نقش گذشتهاش هم اهمیت بیشتری خواهد داشت. نیروی هوایی، وضع تعیین کنندهای در بسیاری از جاها دارد؛ هم نقش اصلی او که حراست از آسمان کشور و پشتیبانی است و هم نقشهایی که احیاناً در مواردی برای نیروی هوایی پیش میآید و آن، تهاجم و برعهده گرفتن نقش اصلی در یک مبارزه و یک جنگ است؛ چه نقش هجومی و چه نقش دفاعی. بنابراین، در جهت پیشرفت نیروی هوایی، باید برای این نیرو به شکل بینهایت برنامهریزی کنید. هیچ وقت نگویید که ما این کارها را کردیم و این خوب است و احساس کنید که کافی است و شما را راضی کند. نخیر؛ اگر اینطور میخواستیم حرکت کنیم، نیروی هوایىِ ما به این جا که شما هستید، نمیرسید.
ما در طول جنگ، تعداد زیادی از امکانات هواییمان را از دست دادیم. البته مقداری هم جایگزین کردیم؛ ولی آن مقداری که از دست دادیم، شاید از لحاظ ارزش، از آنچه که جایگزین کردیم، بیشتر باشد. در عین حال، الان نیروی هوایی ما، از ده سال پیش، از شانزده سال پیش، پیشرفتهتر و بهتر و جلوتر است. امروز شما چیزهایی را میدانید، با ابزارهایی آشنا هستید، در میدانهایی تواناییهایی دارید که ده سال پیش نداشتید. یعنی شما روزبهروز جلو رفتید؛ در حالی که به قدر اقتضای این جلو رفتن، شما هواپیمای جدید و جنگنده جدید و ابزار جدید نداشتید.
البته کشور برای تجهیزات نظامی خودش، بخل نمیورزد. هر چه گیر شما بیاید، گیر کشور آمده است و برای دفاع از کشور است. هیچ کس بُخلی ندارد؛ دشمنان بخل میورزند. امکانات جهانی، برای برخی از جهتگیریها و برخی از کارها، محدودیت پیدا میکند. محاصره دشمن، گاهی اوقات نمیگذارد آنچه را که انسان میخواهد انجام دهد و تهیه کند. البته این محاصره هم ماندنی و ابدی نیست؛ از بینرفتنی است. کما این که در بسیاری از میدانها، آن محاصره را ما به قدرت خودمان شکستیم، نه به لطف این و آن. هیچ کس لطفی به ما نکرده است. بحمداللَّه زیر بار منّت هیچ قطبی از اقطاب قدرت در جهان نیستیم. جمهوری اسلامی هر کاری کرده است، خودش کرده و با اتّکا به نیروی خودش انجام داده است. در زمینه شکستن محاصرهها نیز همینطور بوده است. در این زمینه هم همین گونه است.
پس، این پیشرفت، ناشی از چیست؟ ناشی از تلاش عناصر مؤمن، باشوق و با همّت است. عناصری که در هر جایی باشند ،محیط خود را ماندگار و مستحکم و غیر قابل تصرّف و مایه افتخار برای ملت میسازند. بحمداللَّه چنین آدمهایی در نیروی هوایی بودهاند، الان هم هستند، کم هم نیستید و علیرغم تبلیغات و فعّالیتهای دشمنان، روز به روز هم بیشتر شدهاند. امروز جوانان مؤمن و فعّال ما، دلهای پرشوق ما، پیشرفتهای روزافزون ما، از ده سال و پانزده سال پیش، بیشتر است؛ چون عناصر بیشترند، کارآمدترند و بحمداللَّه کمّ و کیف پیشرفت کرده است. پس، عنصر انسانی است که کارایی دارد.
از رأس نیرو که بحمداللَّه فرماندهی و مجموعه ستادی سطح بالای نیرو، عناصر مؤمن و مورد قبول و رضایت ما هستند، تا عناصر مختلف از فرماندهیها و مدیریّتها در هر نقطهای که هستند، باید نسبت به کار خودشان، احساس وظیفه عمیق کنند. همه باید احساس وظیفه کنند. در همه بخشها، در تربیت نیروی انسانی، در سرِ پا نگهداشتن قدرت، به پرواز در آوردن ابزارها و وسایل پرنده و حفظ و حراست از آسمان کشور - که مهمترین بخشِ کار این است - در دفاع، در کارهای فنّی، در سازندگی، در ابتکار و نوآوری، در کارهای سازماندهی، در آموزش و تربیت علمی، در انضباط نظامی و رعایت این جهات و کلاًّ در همه چیز باید احساس مسؤولیت کنید و پیشرفت به وجود آورید.
همه باید تلاش مضاعف کنند. امروز، دوران سازندگی است. سازندگىِ شما این است که نیروی هوایی را بسازید. باید این نیرو را بسازید. باید این روند مبارکی را که در ارتش، در نیروهای مسلّح و در نیروی هوایی به وجود آمده است، مضاعف کنید. برادران محترم و عزیز در بخشهای عقیدتی و سیاسی هم باید به هدایت دلها و جانها و تقویت ایمانها و این احساس که امروز کشور به کار فعّالِ یکایک آحاد مؤمن و کارآمد نیازمند است، کمک کنند.
ما در دوره بسیار حسّاسی از عمر کشورمان هستیم. عزیزان من! میدانید که در عمر یک ملت، بیست سال و سی سال و پنجاه سال، یک لحظه گذراست؛ زمان طولانیای نیست. از روزی که این نهضت شروع شده است تا امروز، در حدود سیوچند سال است. از روزی که این انقلاب پیروز شده است تا امروز، هجده سال است. این سی و چند سال و این هجده سال، در عمر ملتها مثل یک ساعت و یک لحظه گذراست. این لحظههای گذرای حسّاس، تعیینکننده است؛ مثل این که در عمر شما، گاهی بعضی از روزها و بعضی از ساعتها و بعضی از سالهای کوتاه، تعیینکننده بوده است. مثلاً اگر در دورانی که میتوانستید تحصیل کنید، تحصیل کرده باشید، سرنوشت شما یک چیز است و اگر نکرده باشید، یک چیز دیگر است. اگر ورزش کرده باشید، سرنوشتتان یک چیز است و اگر نکرده باشید، یک چیز دیگر است. چنانچه در جوانی، رعایت اخلاق و تهذیب نفس کرده باشید، سرنوشتتان یک چیز است و اگر نکرده باشید، چیز دیگر است. در عمر ملتها نیز، همینطور است.
در این لحظات سرنوشتساز - یعنی در این سالهای انقلاب تا امروز و تا سالها بعد - اگر این ملت، باهمّت و پشتکار و هوشمندی و ابتکار، احساس مسؤولیت کند و به آن عمل نماید، سرنوشتش یک چیز خواهد بود و اگر خدای نکرده امروز هم مثل بعضی از گذشتگانِ ما در دوران قاجار و دوران پهلوی که کوتاهی کردند و سرنوشت این کشور را دهها سال دچار بدبختی و رکود کردند، عمل کنیم، خدای نکرده سرنوشت چیز دیگری خواهد بود. این است که من عرض میکنم خسته نشوید و از تلاش کردن، ابتکار کردن، احساس مسؤولیت کردن، هر لحظه را قدر دانستن؛ از همه توانایی خود برای پیشبرد کاری که به شما سپرده شده است، استفاده کردن، کوتاهی نکنید. هر کدامتان هر کجا هستید - از صدر تا ذیل، در بخشهای مختلف - آن جا را یک سنگر انحصاری و اختصاصی و تعیین کننده به حساب آورید که همینطور هم هست.
از خداوند متعال، برای شما توفیق و هدایت و کمکِ خودش را مسألت میکنم و امیدوارم انشاءاللَّه هر روزتان بهتر از روزهای گذشته باشد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
برادران عزیز و یادآوران روزهای بزرگ و تجربههای باارزش و فراموش نشدنی؛ خیلی خوش آمدید. البته ارتش در بخشهای گوناگونش، همه جا با خود افتخارات بزرگی دارد؛ اما در تاریخ ما، خاطره و یاد نیروی هوایی با این روزها گره خورده است. در همین آغاز سخن، یک استنتاج بزرگ بکنیم که برای همیشه ما به درد میخورد؛ بعد به مطلب مورد نظرمان بپردازیم. آن استنتاج، این است که تصمیمگیریهای بموقع و بزرگ، گاهی در سرنوشت یک مجموعه و یک فرد و یک ملت، تأثیرات تعیین کنندهای میگذارد؛ مثل تصمیمگیری آن روزِ تعدادی از پرسنل نیروی هوایی برای آن کار شجاعانه، که در طول تاریخ نیروی هوایی تا امروز استمرار یافته است و بعد از این هم انشاءاللَّه برای همیشه استمرار خواهد یافت.
عزیزان من! اصل مطلب این است که دشمنان ملتها، برای تصرّف و از پا انداختن و نابود کردن مقاومت آنان، تدابیر گوناگونی را به کار میزنند. یکی از این تدابیر که امروز در جاهایی از دنیا خیلی نمایان است، این است که ارتشهای آن کشورها را قبضه میکنند. وقتی ارتش در یک کشور قبضه بیگانگان شد، در واقع امنیت از فضای سیاسی آن کشور هم رخت بر میبندد. هر جایی که بیگانه لازم بداند، به وسیله این بازوی مسلّح، اوضاع آن کشور را درهم و برهم، یا هدایت میکند و یا بهکلّی دگرگون میسازد.
این، نشان دهنده نقش با اهمیت نیروهای مسلّح در کشورها هم هست. در رژیم گذشته ایران هم کم و بیش اینطور بود. آنها حتّی تصور میکردند که وقتی دستگاه سیاسی این کشور - که خاندان پهلوی هم جزو آنها بودند - مجبور به عقبنشینی شود، باز کارگزاران آنها در نیروهای مسلّح ایران خواهند توانست منافع امریکاییها را تأمین کنند. البته آنها ایران و ایرانی و اعتقادات عمیق ما و اصالت ذوات و طینتهای مردم این کشور را نشناخته و بد محاسبه کرده بودند. منظورم صحّت و سقم محاسبه آنها نیست؛ منظورم محاسبه عمومی بر روی نیروهای مسلّح در کشورهای مختلف است. شما به کشورهایی که ارتشهایشان سرسپرده بیگانگان هستند، نگاه کنید، ببینید که در آن جاها چگونه عمل میکنند و کشورها در چه وضعیتی قرار دارند.
نقطه مقابل آن، این است که در کشوری، ارتش و نیروهای مسلّح، با اصالتهای آن کشور چنان ممزوج شوند که خود به مدافع آن ارزشها تبدیل گردند. در کشور ما، اینطور است. امروز ارتش در جمهوری اسلامی ایران، یک عنصر تعیین کننده در دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی است. نیروهای مسلّح - ارتش و سپاه و بسیج - کلاًّ در کشور این گونهاند؛ یعنی خودشان ارکان و استوانههای نظام ارزشی جمهوری اسلامی هستند. البته این وضعیت، آسان به دست نیامده است. عناصر مؤمن در داخل ارتش، به گردن همه ارتش و بخصوص برای پدید آمدن یک چنین وضع مطلوب و رضایتبخشی که امروز بحمداللَّه دارد، حقّ حیات دارند. یکی از علل خشم دستگاه استکبار از جمهوری اسلامی هم همین است.
این که میبینید راجع به نظامیگری در جمهوری اسلامی، آن قدر تبلیغات مغرضانه میکنند، علّتش این است که میدانند نیروهای مسلّح در جمهوری اسلامی، عناصر بیکاره و بیاعتنای به سرنوشت این کشور و ارزشهای اخلاقی و انقلابی نیستند؛ بلکه بهشدّت پایبندند و در حال آماده کردن خود برای دفاع از این ارزشها هستند. این را میبینند و نمیپسندند. خشم آنها در قالب تبلیغات دروغشان، خود را نشان میدهد. البته تبلیغاتشان واقعاً دروغ است. میگویند ایران برای کشورهای همسایه، تهدید است. این، دروغ است. میگویند ایران با امنیت این منطقه، مخالف است. این، دروغ و بهتان است. نه این که ما بخواهیم اثبات کنیم دروغ است؛ هر انسان هوشمندی، هر انسان معمولیای که با مسائل آشناست، میفهمد که اینها معنا ندارد.
اگر منطقه خلیج فارس در امنیت باشد، ما که بیشترین ساحل را در خلیج فارس داریم، بیش از همه از امنیت این منطقه استفاده خواهیم کرد. اگر خلیج فارس، محل حضور بیگانگان نباشد، ما که منافع زیادی در این خلیجِ پهناور و بزرگ - که مشترک بین ما و کشورهای دیگر است - داریم، بیش از دیگران در امنیت این منطقه سعی خواهیم داشت. این امر طبیعی است. هیچ کس نمیخواهد خانه خودش را ناامن کند. کسانی خلیج فارس را ناامن میکنند که میخواهند از ناامنی و یا لااقل از شایعه ناامنىِ این جا سوءاستفاده کنند و وانمود نمایند که در این منطقه ناامنی است، تا بتوانند سلاح بفروشند، تا بتوانند حضور نظامی پیدا کنند، تا بتوانند نفوذ سیاسی در کشورهای خلیج فارس به دست آورند. این حرف، متعلّق به آنهاست؛ والّا هر کسی وقتی به جغرافیای منطقه نگاه کند، میفهمد که در این منطقه، ایران اسلامی بیش از دیگر کشورها، به امنیت این منطقه پایبند است. بنابراین، تبلیغات دشمن دروغ است.
اما این تبلیغات دروغ از کجا ناشی میشود؟ از این جا ناشی میشود که شما بیدارید و نیروهای مسلّح سرِپا هستند. اگر نیروهای مسلّح کنار بودند، بیتفاوت و ناکافی بودند، توانایی دفاع از حیثیّت و موجودیّت خانه خودشان و یا دفاع از ارزشهای و عقاید خویش را نداشتند، دشمن این قدر عصبانی نمیشد. این عکسالعمل دشمن، معیار خوبی برای وضعیت ماست. این، یک مطلب اساسی و اصلی است. امروز نیروهای مسلّح، اینطورند.
البته من باید این نکته را بگویم که بعضی از بخشها در نیروهای مسلّح، در پدید آمدن این وضعیت، تأثیر ویژهای داشتند. از جمله آن بخشهایی که تأثیر داشتند، یکی همین نیروی هوایی است. بحمداللَّه نیروی هوایی در طول این مدّت، کارهای زیادی کرده، فداکاریهای زیادی انجام داده، فرماندهان خوبی داشته و عناصر هدایت کننده و اداره کنندهای در سطوح بالا داشته است که بسیار مؤمن، بسیار خوب، بسیار کارآمد و مقبول همه بودهاند و بعضی از آنها شهید شدند و عدهای هم بحمداللَّه هستند و این نیرو را اداره و هدایت میکنند. اینها، وضع نیروی هوایی است.
امروز، شما که در نیروی هوایی هستید، برای این که ارزش و شخصیت خودتان را باور کنید، احتیاج ندارید که کسی به شما این را بگوید، یا کسی تعریف خلاف واقعی از شما بکند؛ در پرونده خودتان در نیروی هوایی، شما مجموعهای از افتخارات، فداکاریهای شکوهمند، پروازهای خوب، کارهای فنّی خوب، دفاعهای بجا، حملههای بجا، کارآییهای برجسته و نوسازیهای خوب دارید. اینها، در سابقه و پرونده شماست و کسی هم نمیتواند انکارشان کند. این، اصالت و ارزش نیروی هوایی است.
آنچه من به شما عرض میکنم و از شما میخواهم، این است که به این مقدار نباید اکتفا کنید. نیروی هوایی به احتمال قوی، نقش آیندهاش از نقش گذشتهاش هم اهمیت بیشتری خواهد داشت. نیروی هوایی، وضع تعیین کنندهای در بسیاری از جاها دارد؛ هم نقش اصلی او که حراست از آسمان کشور و پشتیبانی است و هم نقشهایی که احیاناً در مواردی برای نیروی هوایی پیش میآید و آن، تهاجم و برعهده گرفتن نقش اصلی در یک مبارزه و یک جنگ است؛ چه نقش هجومی و چه نقش دفاعی. بنابراین، در جهت پیشرفت نیروی هوایی، باید برای این نیرو به شکل بینهایت برنامهریزی کنید. هیچ وقت نگویید که ما این کارها را کردیم و این خوب است و احساس کنید که کافی است و شما را راضی کند. نخیر؛ اگر اینطور میخواستیم حرکت کنیم، نیروی هوایىِ ما به این جا که شما هستید، نمیرسید.
ما در طول جنگ، تعداد زیادی از امکانات هواییمان را از دست دادیم. البته مقداری هم جایگزین کردیم؛ ولی آن مقداری که از دست دادیم، شاید از لحاظ ارزش، از آنچه که جایگزین کردیم، بیشتر باشد. در عین حال، الان نیروی هوایی ما، از ده سال پیش، از شانزده سال پیش، پیشرفتهتر و بهتر و جلوتر است. امروز شما چیزهایی را میدانید، با ابزارهایی آشنا هستید، در میدانهایی تواناییهایی دارید که ده سال پیش نداشتید. یعنی شما روزبهروز جلو رفتید؛ در حالی که به قدر اقتضای این جلو رفتن، شما هواپیمای جدید و جنگنده جدید و ابزار جدید نداشتید.
البته کشور برای تجهیزات نظامی خودش، بخل نمیورزد. هر چه گیر شما بیاید، گیر کشور آمده است و برای دفاع از کشور است. هیچ کس بُخلی ندارد؛ دشمنان بخل میورزند. امکانات جهانی، برای برخی از جهتگیریها و برخی از کارها، محدودیت پیدا میکند. محاصره دشمن، گاهی اوقات نمیگذارد آنچه را که انسان میخواهد انجام دهد و تهیه کند. البته این محاصره هم ماندنی و ابدی نیست؛ از بینرفتنی است. کما این که در بسیاری از میدانها، آن محاصره را ما به قدرت خودمان شکستیم، نه به لطف این و آن. هیچ کس لطفی به ما نکرده است. بحمداللَّه زیر بار منّت هیچ قطبی از اقطاب قدرت در جهان نیستیم. جمهوری اسلامی هر کاری کرده است، خودش کرده و با اتّکا به نیروی خودش انجام داده است. در زمینه شکستن محاصرهها نیز همینطور بوده است. در این زمینه هم همین گونه است.
پس، این پیشرفت، ناشی از چیست؟ ناشی از تلاش عناصر مؤمن، باشوق و با همّت است. عناصری که در هر جایی باشند ،محیط خود را ماندگار و مستحکم و غیر قابل تصرّف و مایه افتخار برای ملت میسازند. بحمداللَّه چنین آدمهایی در نیروی هوایی بودهاند، الان هم هستند، کم هم نیستید و علیرغم تبلیغات و فعّالیتهای دشمنان، روز به روز هم بیشتر شدهاند. امروز جوانان مؤمن و فعّال ما، دلهای پرشوق ما، پیشرفتهای روزافزون ما، از ده سال و پانزده سال پیش، بیشتر است؛ چون عناصر بیشترند، کارآمدترند و بحمداللَّه کمّ و کیف پیشرفت کرده است. پس، عنصر انسانی است که کارایی دارد.
از رأس نیرو که بحمداللَّه فرماندهی و مجموعه ستادی سطح بالای نیرو، عناصر مؤمن و مورد قبول و رضایت ما هستند، تا عناصر مختلف از فرماندهیها و مدیریّتها در هر نقطهای که هستند، باید نسبت به کار خودشان، احساس وظیفه عمیق کنند. همه باید احساس وظیفه کنند. در همه بخشها، در تربیت نیروی انسانی، در سرِ پا نگهداشتن قدرت، به پرواز در آوردن ابزارها و وسایل پرنده و حفظ و حراست از آسمان کشور - که مهمترین بخشِ کار این است - در دفاع، در کارهای فنّی، در سازندگی، در ابتکار و نوآوری، در کارهای سازماندهی، در آموزش و تربیت علمی، در انضباط نظامی و رعایت این جهات و کلاًّ در همه چیز باید احساس مسؤولیت کنید و پیشرفت به وجود آورید.
همه باید تلاش مضاعف کنند. امروز، دوران سازندگی است. سازندگىِ شما این است که نیروی هوایی را بسازید. باید این نیرو را بسازید. باید این روند مبارکی را که در ارتش، در نیروهای مسلّح و در نیروی هوایی به وجود آمده است، مضاعف کنید. برادران محترم و عزیز در بخشهای عقیدتی و سیاسی هم باید به هدایت دلها و جانها و تقویت ایمانها و این احساس که امروز کشور به کار فعّالِ یکایک آحاد مؤمن و کارآمد نیازمند است، کمک کنند.
ما در دوره بسیار حسّاسی از عمر کشورمان هستیم. عزیزان من! میدانید که در عمر یک ملت، بیست سال و سی سال و پنجاه سال، یک لحظه گذراست؛ زمان طولانیای نیست. از روزی که این نهضت شروع شده است تا امروز، در حدود سیوچند سال است. از روزی که این انقلاب پیروز شده است تا امروز، هجده سال است. این سی و چند سال و این هجده سال، در عمر ملتها مثل یک ساعت و یک لحظه گذراست. این لحظههای گذرای حسّاس، تعیینکننده است؛ مثل این که در عمر شما، گاهی بعضی از روزها و بعضی از ساعتها و بعضی از سالهای کوتاه، تعیینکننده بوده است. مثلاً اگر در دورانی که میتوانستید تحصیل کنید، تحصیل کرده باشید، سرنوشت شما یک چیز است و اگر نکرده باشید، یک چیز دیگر است. اگر ورزش کرده باشید، سرنوشتتان یک چیز است و اگر نکرده باشید، یک چیز دیگر است. چنانچه در جوانی، رعایت اخلاق و تهذیب نفس کرده باشید، سرنوشتتان یک چیز است و اگر نکرده باشید، چیز دیگر است. در عمر ملتها نیز، همینطور است.
در این لحظات سرنوشتساز - یعنی در این سالهای انقلاب تا امروز و تا سالها بعد - اگر این ملت، باهمّت و پشتکار و هوشمندی و ابتکار، احساس مسؤولیت کند و به آن عمل نماید، سرنوشتش یک چیز خواهد بود و اگر خدای نکرده امروز هم مثل بعضی از گذشتگانِ ما در دوران قاجار و دوران پهلوی که کوتاهی کردند و سرنوشت این کشور را دهها سال دچار بدبختی و رکود کردند، عمل کنیم، خدای نکرده سرنوشت چیز دیگری خواهد بود. این است که من عرض میکنم خسته نشوید و از تلاش کردن، ابتکار کردن، احساس مسؤولیت کردن، هر لحظه را قدر دانستن؛ از همه توانایی خود برای پیشبرد کاری که به شما سپرده شده است، استفاده کردن، کوتاهی نکنید. هر کدامتان هر کجا هستید - از صدر تا ذیل، در بخشهای مختلف - آن جا را یک سنگر انحصاری و اختصاصی و تعیین کننده به حساب آورید که همینطور هم هست.
از خداوند متعال، برای شما توفیق و هدایت و کمکِ خودش را مسألت میکنم و امیدوارم انشاءاللَّه هر روزتان بهتر از روزهای گذشته باشد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته