1375/10/19
بیانات در دیدار مردم قم
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
برادران و خواهران عزیزِ قمی؛ خیلی خوش آمدید. با تشریفآوردن خودتان - این سنّت همه ساله - این روز بزرگ و این خاطره فراموش نشدنی را همچنان زنده و با طراوت نگه داشتهاید. جا دارد که این چنین خاطرههایی، همیشه زنده بماند.
حوادث در زندگی ملتها زیاد است؛ اما حوادثی که به برکاتی منتهی شود، از قبیل برکاتی که قیام مردم قم در نوزدهم دی به دنبال خود آورد، در دنیا کم است. باید قدر آنها را دانست و آنها را در ذهن، در عمل و در گفتار خود زنده نگه داشت. امیدواریم خداوند شهیدان عزیز این روز و دیگر ایام مبارک قم و همه شهدای مردم مؤمن و حزباللّهی و انقلابی و شهید پرور قم و سایر نقاط کشور را مشمول لطف و رحمت خود قرار دهد.
یک مطلبِ لازمِ کوتاهی را در باب مسأله مساجد اشاره کنم - به مسائلی هم که بعداً به مناسبت ماه رمضان خواهم گفت، ارتباط پیدا میکند - و آن این است که مسجد، نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامی ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضتها و حرکتهای اسلامی بزرگی شده است. مثلاً قیام مردم کشورهای شمال آفریقا که مسلمان هستند - مثل الجزایر و دیگر کشورهایی که سالها در زیر سلطه نظامی استعمار فرانسویها بودند - از مساجد شروع شد، که به پیروزی هم رسید و کشورها استقلال پیدا کردند. انقلاب در این کشورها هم، آن روزی رو به شکست رفت و دوباره ملّتها استقلال خودشان را از دست دادند که رابطه خود را با مساجد و با دین و ایمانِ مساجد قطع کردند.
در صدر اسلام هم، در زمان نبىّ مکرّم اسلام صلیاللَّهعلیهوآلهوسلّم و همچنین در زمان حکومت با برکت امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، مسجد مرکز همه تصمیمگیریهای مهم و کارهای بزرگ بود. نمیخواهیم از لحاظ وضع زمان، مسجد امروز را به مسجد کوفه زمان امیرالمؤمنین تشبیه کنیم؛ زیرا اقتضاهای هر زمان متفاوت است. بهطور کلّی مسجد به عنوان یک پایگاه دین، عبودیّت و معرفت، میتواند برای جوامع اسلامی منشأ و سرآغاز حرکات بزرگ و برکات ماندگار باشد.
یکی از علل پیروزی این انقلاب مبارک در ایران اسلامی - و یا لااقل سهولت این پیروزی - این بود که مردم به مساجد اقبال پیدا کردند؛ جوانان مساجد را پر کردند و علمای اعلام، مساجد را به عنوان مرکزی برای تعلیم، تربیت، روشنگری افکار و اذهان، مورد استفاده قرار دادند و مسجد، مرکزی برای حرکت، آگاهی، نهضت و افشای اسرار زمامداران فاسد و خودفروخته رژیم طاغوت شد. در دوره مشروطیت هم همینطور بوده است؛ در دوره ملی شدن صنعت نفت هم تا حدودی همینطور بود؛ در زمان انقلاب هم که این مسأله، به حدّاعلی رسید.
ملت ایران باید مساجد را مغتنم بشمارد و پایگاه معرفت و روشن بینی و روشنگری و استقامت ملی به حساب آورند. اگر کسی خیال کند که در مسجد، فقط چند رکعت نماز میخوانند و بیرون میآیند و این چه تأثیری دارد، خطاست. اینطور نیست. اوّلاً اگر همان چند رکعت نماز هم با چشم بصیرت نگاه شود، خودِ نماز که به زبان مُشَرِّع مقدّس نماز و اذان، خیرالعمل و فلاح است، مایه برکات زیادی میشود. نماز یک ملت را به قیامِ للَّه وادار میکند. نماز انسانها را از فساد دور و به خلوص و فداکاری نزدیک میکند.
علاوه بر آن، مسجد فقط برای نماز نیست؛ در مسجد انواع عبادات هست. از جمله آن عبادات، تفکّر است که «تفکّر ساعة خیر مِن عبادة سنة»(1)، یا در بعضی از روایات است که «من عبادة اربعین سنة»، یا «سبعین سنة» - البته فکر کردن درست - افراد مسجد برو، این فکر را به وسیله شنیدن سخنان عالم دین و فقیه به دست میآورند.
بنابراین مسجد، هم مدرسه است، هم دانشگاه، هم مرکز تفکّر و تأمل، هم مرکز تصفیه روح، هم مرکز خلوص و مرکز اتّصال بنده به خداست. ارتباط زمین و آسمان است. جایی است که انسان خود را به منبع لایزال فیض و قدرت وصل میکند. انسان در مسجد، خود را به خدا متصّل میکند.
بنابراین باید قدر مساجد را دانست. باید در مساجد حضور پیدا کرد. بحمداللَّه به برکت انقلاب در این سالهای اخیر، این معنا زیاد شده و کیفیّت پیدا کرده است. همه شنیدید که امسال در ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب، در بسیاری از مساجد سراسر کشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنین مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گریه و اشک و آه، مسجد را وداع گفتند و بیرون آمدند، تا برای سال آینده آماده شوند.
عزیزان من! این برای یک جامعه، علامت خوبی است. «الذین ان مکّنا هم فیالارض اقاموا الصلوة»(2)، علامت یک حکومت الهی، علامت یک حرکت صحیح و دارای جهتگیری صحیح است. این را جدّی بگیرید و تقویت کنید.
بحمداللَّه مسأله تنظیف و تطهیر و پاکسازی و غبارروبی و عطرافشان مساجد - کارهایی که این روزها انجام میگیرد - همه جزو کارهای خوبی است که بحمداللَّه انجام هم میگیرد و خوب است که انجام دهید.
و امّا آن مطلب اصلی که میخواهم با شما مردم عزیز قم مطرح کنم: قم قبّةالاسلام، مرکز اسلام، مرکز روحانیت و دین است و برای انقلاب ما - هم در دوره انقلاب، هم در دوره جنگ و دوره مبارزه با گروهکها - مرکز بسیار مهمی بوده است. حوزه مبارکه قم هم که حقیقتاً یک کلمه طیّبه و شجره طیّبه است - «اصلها ثابت و فرعها فی السماء، توتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»(3) - و خیلی دارای عظمت است. مردم و جوانان و نیروهای حزباللّهی و مؤمن قم، هم که جای خود دارند.
حقیقتاً قم مرکز مهمّی در جهان اسلام و در میان شهرهای کشور ماست. این مطلب را هم باید با شما مردم قم در میان گذاشت که حقیقتاً «السّابقون الاوّلون»(4) هستید. معروف است که بقای هر چیز، با همان عواملی تأمین میشود که حدوث آن شیء، با آن عوامل تأمین شده است. فیالجمله این حرف، حرف درستی است. یعنی اگر مثلاً برای تداوم و بقای انقلاب اسلامی ایران، دنبال عاملی میگردیم، باید نگاه کنیم و ببینیم شروع و حدوث این انقلاب، با چه عواملی شد. اگر آن عوامل را در جامعه تأمین کنیم، انقلاب تداوم پیدا میکند. یک حرکت که با عامل خاصّی و با یک قدرت آغاز شده است؛ ادامه آن حرکت هم با همان عامل خاصّ است.
عوامل حدوث انقلاب چه چیزهایی بود؟ عوامل متعدّد و فراوانی داشت. حدوث انقلاب که یک عامل نداشت. این، یک نگاه علمی و جامعهشناسی و تاریخی و دقیق لازم دارد که انسان نگاه کند و ببیند. البته نگاه هم کردند؛ این مسائل هم مکرراً بحث شده است.
انقلاب، عوامل گوناگونی داشته است که شناخت آن عوامل، خود یک بحث طولانی و علمی و مفصّلی است؛ اما آن چیزی را که انسان میتواند به عنوان روح و رقیقه موجود در همه این عوامل معرفی و به آن اشاره کند، توجه به خدا، انجام تکلیف الهی و قیامللَّه - برای خدا قیام کردن - است. درست است که ممکن بود انگیزههای گوناگونی در ذهن بعضی از افراد باشد - فرض بفرمایید مبارزه با دیکتاتوری رژیم طاغوت و مبارزه با فساد - همه اینها درست است.
این انگیزهها در ذهن همه بود و جزو مؤثرّات این انقلاب هم بود؛ لیکن علت کارایی همین عوامل و مؤثرّها هم این بود که با روح دینی و با احساس تکلیف همراه بود. چون مبارزه با استبداد، با فساد، با وابستگی، با عقبافتادگی و فقر و تلاش برای بهسازی زندگی انسانها و رفع فقر از زندگی فقرا و مستضعفان، چیزهایی است که مورد رضای الهی است. خدای متعال انسانها را به این چیزها امر کرده است.
اگر روح دینی باشد، این عوامل به صورت فراگیر در میان همه اقشار مردم، آن هم به صورت عمیق، به وجود میآید. لذا این انقلاب تمامشدنی نبود و نیست. اگر عامل دینی نباشد، چند صباحی حرکتی میشود، عدّهای معیّن و قشر مشخّصی، کاری میکنند؛ بعد هم خسته میشوند. عدّهای به دنیای خود میرسند؛ عدّهای هم به حکومت و مقام میرسند؛ عدّهای با قدرتمندان سازش میکنند؛ عدّهای میترسند؛ عدّهای به زندگی راحت خو میگیرند و عدّهای مأیوس میشوند و قضیه تمام میشود و از بین میرود! کمااین که در بسیاری از نهضتهای دنیا، چون اسم خدا، یاد خدا و روح تعبّد و اخلاص نبود؛ چون یک رهبر الهی و معنوی مثل آن بزرگوار، آن انسان بزرگ، امام راحل عظیمالشّأن، در میان آنها نبود، حتی استعدادهای معمولی هم برای حرکت در مبارزه با فساد و استبداد و بدبختیهای دیگر یک ملت، شکوفا نشد.
اما در این جا همه آحاد مردم؛ مردان، زنان، پیرمردان، افرادی که در مدّت عمرشان در مسائل اجتماعی دخالت نداشتند و کسانی که در هیچ کار مضرّ و خطردار برای زندگی مادّی خود قدمی نگذاشته بودند، بپاخاستند و بیمحابا به خیابانها آمدند. یک غوغای همگانی به وجود آمد، شد نهضت و انقلاب؛ آن هم انقلابی که به دنبال خود کاری کرد که در طول تاریخ اسلام - بعد از حکومت صدر اوّل تا زمان ما - این کار انجام نشده بود؛ نه در اینجا و نه در هیچ جای دیگر. آن، چه بود؟ آن، حاکمیت قرآن، حاکمیت فقه اسلامی و احکام دینی بود. این که قوانین و اداره امور کشور، بر اساس اسلام شود. این، سابقه نداشت؛ هیچجا سابقه ندارد.
امروز عدّهای حقیقتاً ناشکری میکنند. بعضیها نعمت خدا را حقیر میشمرند. یک چیز و یک نابسامانی، فرض بفرمایید یک دادگاه در یک جا حکمی کرده است، یا یک بخشدار، یا فرماندار در یک گوشه کشور حرفی زده است، یا یک مأمور دولت برخوردی کرده است که به نظر اینها ناشایسته است، میبینید که ناگهان همه چیز را زیر سؤال میبرند! انقلاب و حکومت و جمهوری اسلامی و ولایت و این حرکت عظیم، بهکلّی فراموششان میشود! نمیفهمند چه اتّفاقی افتاده است!
عزیزان من! مسلمانان هوشمند و انسانهای برجسته از اکناف عالم، اکنون که قریب هجده سال از پیروزی انقلاب میگذرد، گاهی میآیند و با ما ملاقات میکنند و به ما میگویند شما خودتان که در انقلابید، درست نمیدانید که چه اتّفاقی در ایران افتاده است! این حادثه، یک حادثه غیر قابل توصیف است!
در کشوری که مأمن استکبار و پایگاه امریکا بود، سرانش نوکران حلقه به گوش قدرتهای جهانی بودند، ثروتش در بین خانوادههای حاکم تقسیم میشد، از دین روزبهروز کاسته میشد، مردم روزبهروز و به زور، به بداخلاقی و فساد اخلاقی و فساد جنسی سوق داده میشدند، انسان بیاید و حکومتی مستقل، آزاد، شجاع و مردمی درست کند! رؤسا و مسؤولین کشور، رؤسای قوا، انسانهای مؤمن و علمای باللَّه! کارکنان، نظامیان، ارتش، سپاه و نمایندگان مجلسش؛ همه مردمان مؤمن، متعبّد، متدیّن و بعضی نافلهخوان و نماز شبخوان هستند! این کشور در مقابل قدرتی مثل قدرت امریکا میایستد؛ نمیترسد و واهمه نمیکند؛ منافع کشور را به بیگانگان نمیدهد.
اینها چیزهای بزرگ و عظیمی است. حالا یک گوشه هم به فرض، یک اشکال یا یک نابسامانی وجود دارد - یکی، دوتا، صدتا - مگر در زمان حکومت امیرالمؤمنین علیهالسّلام، نابسامانی، خلاف و بداخلاقی نبود؟ مگر حدّ شرعی نبود؟ مگر دزدی نبود؟ البته با دزد برخورد میکنند. آن جایی بد است که با درد و با فاسد و مفسد برخورد نشود و کارهای بد و بیدینی تشویق شود!
تربیت یک جامعه و یک ملت بزرگ، در طول چند سال کوتاه که عملی نیست. بر این حادثه عظیمی که اتّفاق افتاده است، دیگران شهادت میدهند؛ خود ما هم هر وقت فکر و دقّت کنیم، خواهیم دید حرکت خیلی عظیمی شده است. علّت این هم که میبینید امریکا، صهیونیست، کمپانیهای جهانی، غارتگران بینالمللی، قلدرهای معروف دنیا و دزدها سرگردنه عالم، به هیچ قیمتی حاضر نیستند با این نظام آشتی کنند، همین است که کار، کار عظیمی است؛ حرکت، حرکت عظیمی است.
یک ملت، انقلابی با آن عظمت به وجود آورد، که این قیام مردم، چنین دستاورد عظیمی هم به دنبال خود داشته باشد و برکت و اثر آن باشد. بعد هم به این اکتفا نکنید؛ کار به این هم منتهی نمیشود.
این نظام در طول سالهای اوّل ولادت خود، دستاندرکار مبارزه با یک توطئه حساب شده همهجانبهای از سوی قدرتمندان درجه یک عالم - شوروی آن روز و امریکا - شد. بحمداللَّه شوروی متلاشی شد و از بین رفت و این یکی با هزار مشکل و دردسر برای خودش مانده است و دیگر قدرتهایی که در دنیا بودند و مجموعههای نظامی و غیره که به صورت جنگ تحمیلی جلوه کرد. این ملت و این انقلاب توانست در مقابل همه اینها بایستد و آنها را ناکام کند.
مگر شوخی است؟! هر یکی از اینهایی که گفتم، میتواند یک نظام و یک رژیم حکومتی را خُرد و خمیر کند؛ از بین ببرد و یک ملت را به زانو درآورد! آن محاصره اقتصادی، آن مقابلههای نظامی، آن جنگ طولانی و آن جنگ تبلیغاتی عظیم! باز هم نتوانستند. جنگ را هشت سال هم کش دادند، اما نتوانستند یک وجب از خاک این کشور را تصرف کنند و نگهدارند. هر چه را گرفته بودند، این ملت از چنگشان بیرون کشید.
این، هنر این انقلاب و نظام بود؛ هنر این حکومت بود. بعد هم شروع به سازندگی کرد. گفت حالا جنگ تمام شد، شروع به ساختن کشور میکنیم. این هم سازندگی! شما امروز هر جای کشور که میروید، بحمداللَّه کار و تلاش و سازندگی است. ملت، دولت، مسؤولین بالا و پایین، همه و همه در تلاشند. این، اثر و هنر انقلاب است و ادامه پیدا خواهد کرد. این سازندگی، در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد. این حرکت به سوی رفاه و کمال دنیایی و آخرتی و مادّی و معنوی، در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد. این ملت از میدان خارج نخواهد شد.
اینها به برکت دین است. این، کار یک انقلابِ جدای از دین نیست؛ کار احزاب و ایدئولوژیها و شخصیّتها نیست؛ کارِ ایمان دینی این مردم است. پس این، عامل اصلی است. شما باید این عامل اصلی را حفظ کنید. این ملت باید حفظ کند.
البته از حق نباید گذشت. خداوند این ملت را رحمت کند و برکاتش را بر این ملت روزبهروز بیشتر نازل فرماید. خداوند همه آحاد این ملت را مشمول فضل و رحمت خود قرار دهد. از اوّل انقلاب تا امروز، مردم در جهات دینی خیلی پیشرفت کردهاند. هر پدیدهای را نگاه کنید، میبینید که اینطور است. مساجد بهتر شده است؛ ماه رمضانها و مجالس روضهخوانی بهتر شده است؛ شوق مردم به عتبات مقدّسه و صدقات جاریه بیشتر شده است؛ وجوهات بریّه و کمک به کارهای نیک، مسجدسازی، مدرسهسازی و ظواهر دینی بهتر شده است.
علیرغم این که بعضی وقتی چیزی را در گوشهای میبینند، فوراً میگویند که چرا اینگونه شده است؛ اغلبِ موارد بهتر شده است. اگر دقیق شوید، خواهید دید که این چیزها از پانزده سال پیش - از ده سال پیش - بهتر هم شده است. این، حرکت به پیش است. این را باید در ماه رمضان تقویت کنید.
ماه رمضان، ماه ذخیرهسازی و ماه نیرو گرفتن است. ماه رمضان، ماهی است که آحاد مردم باید خود را به خزائن غیبی و معنوی الهی برسانند و هر مقدار که میتوانند، تغذیه کنند؛ خود را برای پیشرفت آماده کنند. این، ماه رمضان است.
لیلةالقدری که در این ماه رمضان است و قرآن صریحاً میفرماید:«لیلةالقدر خیرٌ مِن الف شهر»(5)، یک شب بهتر است از هزار سی روز - هزار ماه - بسیار مهم است. چرا این قدر فضیلت را به یک شب دادند؟ زیرا برکات الهی در این شب زیاد است؛ نزول ملائکه در این شب زیاد است؛ این شب، سلام است؛ «سلام هی حتّی مطلعالفجر»(6)؛ از اوّل تا آخر این شب، لحظاتش سلام الهی است. «سلام قولا مِن ربّ رحیم».(7) رحمت و فضل الهی است که بر بندگان خدا نازل میشود.
لیلةالقدر، شب ولایت است. هم شب نزول قرآن است، هم شب نزول ملائکه بر امام زمان است، هم شب قرآن و شب اهل بیت است، هم شب قرآن و هم شب عترت است. لذا سوره مبارکه قدر هم، سوره ولایت است.
شب قدر خیلی ارزش دارد. همه ماه رمضان، شبها و روزهایش ارزش والا دارد. البته لیلةالقدر نسبت به روزها و شبهای ماه رمضان، خیلی فاخرتر است؛ اما شبها و روزهای ماه رمضان، نسبت به روزها و شبهای بقیه سال، خیلی فاخرتر است. باید قدر بدانید. در این روزها و در این شبها، همه بر سر سفره انعام الهی حاضرید. استفاده کنید.
در این ماه، هر کار نیکی بکنید، هر سخن حقی بگویید، هر کلمهای را به کسی که محتاج تعلیم است، تعلیم دهید، هر کلمهای که برای خدا فراگیرید و در راه خدا به کار شما بیاید؛ هر رکعت نماز، هر آیه قرآن، هر ساعت گذراندن با دهان روزه و هر اجتناب از گناهی، باارزش است. دروغی نگویید و غیبتی نکنید که زمینه برای دروغ و غیبت مقتضی است. شما اجتناب و امتناع کنید.
هر عمل حسنهای که انجام دهید، احسان، اطعام و کمک به کسی، احوالپرسی از مستحقی، اقدامی برای مردم محروم، اقدامی برای جامعه اسلامی، کاری برای پیشرفت زندگی مردم؛ همه اینها عبادت است.
ما عبادات فردی، عبادات اجتماعی و عبادات سیاسی داریم؛ عبادات ناب و خالص داریم که مربوط به نیمهشبهاست، مال هنگام دعا و مناجات و هنگام سخن گفتن با خدا و تضرّع است. هر کدام از اینها یک درجه است. هر کدام از اینها، شما را مثل پولاد آبدیده محکم میکند؛ این جوانان را مستحکم میکند؛ آنها را خللناپذیر و در مقابل نفوذ شیطان، نفوذ دشمن، نفوذ عوامل فساد و در مقابل تهاجم فرهنگی، آسیبناپذیر میکند.
در مقابل این نیرنگهای فرهنگی که برای جلب دلهای ساده بعضی از افراد به کار میبرند و دامهایی که در سر راه جوانان میگسترانند، جاذبههایی هم هست که کسی به جز نفس خود انسان نمیگستراند! یک جا پول است، یک جا شهوت، یک جا مقام، یک جا لذّتی است که خدای متعال به آن لذّت راضی نیست؛ اینجا کسی شما را وادار نمیکند، نفس شماست که آن دشمنترین دشمنان شماست. «اعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک(8)». روزه انسان را در مقابل همه اینها نفوذناپذیر و آسیب ناپذیر میکند. قدر این ماه را بدانید.
در روزهای دوران اختناق هم وقتی عناصر مؤمن میخواستند در مقابل فشار دستگاه حاکم و در مقابل وسوسهها و اغواهای زندگی راحت - که آنها را وادار میکرد مبارزه را کنار بگذارند - مقاومت کنند، به روزه روی میآوردند. عبادات خدا این گونه است. حضور در مقابل پروردگار این طور است. نماز که میخوانید، آرامش پیدا میکنید.از اضطراب و تلاطم روح نجات پیدا میکنید. وقتی با خدای متعال مناجات و تضرّع میکنید، جان خودتان را تصفیه و با صفا میکنید، آلودگیها را از آن دور میکنید. روزه که میگیرید، خودتان را مثل فولاد، محکم و آبدیده میکنید. این گونه است.
آنچه که به وسیله عبادات به دست ما میآید، خیلی خیلی باارزش است؛ خیلی زیاد است. باید خدا را شکر کنیم که برای ما نماز و روزه و عبادات را آورد؛ به ما امکان داد که این بهرهها را برای خودمان فراهم کنیم.
آقایان محترم که به شهرهای مختلف تشریف میبرید و با مردم حرف میزنید! به جوانان اقبال کنید؛ حقایق دینی را صریح با مردم در میان بگذارید؛ ارواح و نفوس مردم را تصفیه کنید. مردم احتیاج دارند؛ اهل شنیدن و باور کردن و پذیرفتن هستند. دلها پاک است. آیات کریمه قرآن و روایات نورانی اهل بیت را با دقّت، با تأمّل، با تدبّر و با بیان شافی و وافی مطرح کنید. آن چیزهایی را که متضمّن نصایح اخلاقی و هدایتهای فکری است و به ذهنها نور میافشاند، به این دلها فرو بخوانید. آنها را هدایت کنید.
مراقب باشید که مبادا منبر ما، صحبت، نصیحت و حرف زدن ما، کسی را دچار شبهه کند؛ ذهنی را دچار گره کند و او را از خدا و نماز و منبر و محراب و امثال آن دور و بیزار کند. لُبّ دین، یعنی همان را که در روایات محکم - البته نه روایات ضعاف - و آیات کریمه قرآن است، بر این دلها و ذهنها بخوانید؛ اینها استقبال میکنند؛ دلهایشان پاک و صاف میشود.
امیدواریم در این ماه مبارک رمضان، خداوند الطاف و برکات خود را بر شما ملت عزیز و امتحانداده و ثابت قدم در راه خدا، روز به روز بیشتر و بیشتر نازل فرماید.
پروردگارا! این ماه مبارک را برای این ملت و برای آحاد ما، به معنای حقیقی کلمه، مبارک بگردان. پروردگارا! ارواح طیّبه شهدا و روح مبارک امام راحل رضواناللَّه تعالی را در اعلی علییّن جای بده.
پروردگارا! قلب مقدّس ولىّ عصر ارواحنا فداه را که این ماه، ماه آن بزرگوار و لیلةالقدر، شب آن بزرگوار است، از ما راضی و خشنود بگردان.
پروردگارا! ما را موفّق به زیارت آن بزرگوار، جهاد در رکاب آن بزرگوار و شهادت در پیش روی آن بزرگوار بگردان.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه برکاته
1) بحارالانوار، ج 71، ص 327
2) حج: 41
3) ابراهیم: 24 و 25
4) توبه: 100
5) قدر: 3
6) قدر: 5
7) یس: 58
8) نهجالفصاحه: ص66، ح33
برادران و خواهران عزیزِ قمی؛ خیلی خوش آمدید. با تشریفآوردن خودتان - این سنّت همه ساله - این روز بزرگ و این خاطره فراموش نشدنی را همچنان زنده و با طراوت نگه داشتهاید. جا دارد که این چنین خاطرههایی، همیشه زنده بماند.
حوادث در زندگی ملتها زیاد است؛ اما حوادثی که به برکاتی منتهی شود، از قبیل برکاتی که قیام مردم قم در نوزدهم دی به دنبال خود آورد، در دنیا کم است. باید قدر آنها را دانست و آنها را در ذهن، در عمل و در گفتار خود زنده نگه داشت. امیدواریم خداوند شهیدان عزیز این روز و دیگر ایام مبارک قم و همه شهدای مردم مؤمن و حزباللّهی و انقلابی و شهید پرور قم و سایر نقاط کشور را مشمول لطف و رحمت خود قرار دهد.
یک مطلبِ لازمِ کوتاهی را در باب مسأله مساجد اشاره کنم - به مسائلی هم که بعداً به مناسبت ماه رمضان خواهم گفت، ارتباط پیدا میکند - و آن این است که مسجد، نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامی ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضتها و حرکتهای اسلامی بزرگی شده است. مثلاً قیام مردم کشورهای شمال آفریقا که مسلمان هستند - مثل الجزایر و دیگر کشورهایی که سالها در زیر سلطه نظامی استعمار فرانسویها بودند - از مساجد شروع شد، که به پیروزی هم رسید و کشورها استقلال پیدا کردند. انقلاب در این کشورها هم، آن روزی رو به شکست رفت و دوباره ملّتها استقلال خودشان را از دست دادند که رابطه خود را با مساجد و با دین و ایمانِ مساجد قطع کردند.
در صدر اسلام هم، در زمان نبىّ مکرّم اسلام صلیاللَّهعلیهوآلهوسلّم و همچنین در زمان حکومت با برکت امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، مسجد مرکز همه تصمیمگیریهای مهم و کارهای بزرگ بود. نمیخواهیم از لحاظ وضع زمان، مسجد امروز را به مسجد کوفه زمان امیرالمؤمنین تشبیه کنیم؛ زیرا اقتضاهای هر زمان متفاوت است. بهطور کلّی مسجد به عنوان یک پایگاه دین، عبودیّت و معرفت، میتواند برای جوامع اسلامی منشأ و سرآغاز حرکات بزرگ و برکات ماندگار باشد.
یکی از علل پیروزی این انقلاب مبارک در ایران اسلامی - و یا لااقل سهولت این پیروزی - این بود که مردم به مساجد اقبال پیدا کردند؛ جوانان مساجد را پر کردند و علمای اعلام، مساجد را به عنوان مرکزی برای تعلیم، تربیت، روشنگری افکار و اذهان، مورد استفاده قرار دادند و مسجد، مرکزی برای حرکت، آگاهی، نهضت و افشای اسرار زمامداران فاسد و خودفروخته رژیم طاغوت شد. در دوره مشروطیت هم همینطور بوده است؛ در دوره ملی شدن صنعت نفت هم تا حدودی همینطور بود؛ در زمان انقلاب هم که این مسأله، به حدّاعلی رسید.
ملت ایران باید مساجد را مغتنم بشمارد و پایگاه معرفت و روشن بینی و روشنگری و استقامت ملی به حساب آورند. اگر کسی خیال کند که در مسجد، فقط چند رکعت نماز میخوانند و بیرون میآیند و این چه تأثیری دارد، خطاست. اینطور نیست. اوّلاً اگر همان چند رکعت نماز هم با چشم بصیرت نگاه شود، خودِ نماز که به زبان مُشَرِّع مقدّس نماز و اذان، خیرالعمل و فلاح است، مایه برکات زیادی میشود. نماز یک ملت را به قیامِ للَّه وادار میکند. نماز انسانها را از فساد دور و به خلوص و فداکاری نزدیک میکند.
علاوه بر آن، مسجد فقط برای نماز نیست؛ در مسجد انواع عبادات هست. از جمله آن عبادات، تفکّر است که «تفکّر ساعة خیر مِن عبادة سنة»(1)، یا در بعضی از روایات است که «من عبادة اربعین سنة»، یا «سبعین سنة» - البته فکر کردن درست - افراد مسجد برو، این فکر را به وسیله شنیدن سخنان عالم دین و فقیه به دست میآورند.
بنابراین مسجد، هم مدرسه است، هم دانشگاه، هم مرکز تفکّر و تأمل، هم مرکز تصفیه روح، هم مرکز خلوص و مرکز اتّصال بنده به خداست. ارتباط زمین و آسمان است. جایی است که انسان خود را به منبع لایزال فیض و قدرت وصل میکند. انسان در مسجد، خود را به خدا متصّل میکند.
بنابراین باید قدر مساجد را دانست. باید در مساجد حضور پیدا کرد. بحمداللَّه به برکت انقلاب در این سالهای اخیر، این معنا زیاد شده و کیفیّت پیدا کرده است. همه شنیدید که امسال در ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب، در بسیاری از مساجد سراسر کشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنین مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گریه و اشک و آه، مسجد را وداع گفتند و بیرون آمدند، تا برای سال آینده آماده شوند.
عزیزان من! این برای یک جامعه، علامت خوبی است. «الذین ان مکّنا هم فیالارض اقاموا الصلوة»(2)، علامت یک حکومت الهی، علامت یک حرکت صحیح و دارای جهتگیری صحیح است. این را جدّی بگیرید و تقویت کنید.
بحمداللَّه مسأله تنظیف و تطهیر و پاکسازی و غبارروبی و عطرافشان مساجد - کارهایی که این روزها انجام میگیرد - همه جزو کارهای خوبی است که بحمداللَّه انجام هم میگیرد و خوب است که انجام دهید.
و امّا آن مطلب اصلی که میخواهم با شما مردم عزیز قم مطرح کنم: قم قبّةالاسلام، مرکز اسلام، مرکز روحانیت و دین است و برای انقلاب ما - هم در دوره انقلاب، هم در دوره جنگ و دوره مبارزه با گروهکها - مرکز بسیار مهمی بوده است. حوزه مبارکه قم هم که حقیقتاً یک کلمه طیّبه و شجره طیّبه است - «اصلها ثابت و فرعها فی السماء، توتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»(3) - و خیلی دارای عظمت است. مردم و جوانان و نیروهای حزباللّهی و مؤمن قم، هم که جای خود دارند.
حقیقتاً قم مرکز مهمّی در جهان اسلام و در میان شهرهای کشور ماست. این مطلب را هم باید با شما مردم قم در میان گذاشت که حقیقتاً «السّابقون الاوّلون»(4) هستید. معروف است که بقای هر چیز، با همان عواملی تأمین میشود که حدوث آن شیء، با آن عوامل تأمین شده است. فیالجمله این حرف، حرف درستی است. یعنی اگر مثلاً برای تداوم و بقای انقلاب اسلامی ایران، دنبال عاملی میگردیم، باید نگاه کنیم و ببینیم شروع و حدوث این انقلاب، با چه عواملی شد. اگر آن عوامل را در جامعه تأمین کنیم، انقلاب تداوم پیدا میکند. یک حرکت که با عامل خاصّی و با یک قدرت آغاز شده است؛ ادامه آن حرکت هم با همان عامل خاصّ است.
عوامل حدوث انقلاب چه چیزهایی بود؟ عوامل متعدّد و فراوانی داشت. حدوث انقلاب که یک عامل نداشت. این، یک نگاه علمی و جامعهشناسی و تاریخی و دقیق لازم دارد که انسان نگاه کند و ببیند. البته نگاه هم کردند؛ این مسائل هم مکرراً بحث شده است.
انقلاب، عوامل گوناگونی داشته است که شناخت آن عوامل، خود یک بحث طولانی و علمی و مفصّلی است؛ اما آن چیزی را که انسان میتواند به عنوان روح و رقیقه موجود در همه این عوامل معرفی و به آن اشاره کند، توجه به خدا، انجام تکلیف الهی و قیامللَّه - برای خدا قیام کردن - است. درست است که ممکن بود انگیزههای گوناگونی در ذهن بعضی از افراد باشد - فرض بفرمایید مبارزه با دیکتاتوری رژیم طاغوت و مبارزه با فساد - همه اینها درست است.
این انگیزهها در ذهن همه بود و جزو مؤثرّات این انقلاب هم بود؛ لیکن علت کارایی همین عوامل و مؤثرّها هم این بود که با روح دینی و با احساس تکلیف همراه بود. چون مبارزه با استبداد، با فساد، با وابستگی، با عقبافتادگی و فقر و تلاش برای بهسازی زندگی انسانها و رفع فقر از زندگی فقرا و مستضعفان، چیزهایی است که مورد رضای الهی است. خدای متعال انسانها را به این چیزها امر کرده است.
اگر روح دینی باشد، این عوامل به صورت فراگیر در میان همه اقشار مردم، آن هم به صورت عمیق، به وجود میآید. لذا این انقلاب تمامشدنی نبود و نیست. اگر عامل دینی نباشد، چند صباحی حرکتی میشود، عدّهای معیّن و قشر مشخّصی، کاری میکنند؛ بعد هم خسته میشوند. عدّهای به دنیای خود میرسند؛ عدّهای هم به حکومت و مقام میرسند؛ عدّهای با قدرتمندان سازش میکنند؛ عدّهای میترسند؛ عدّهای به زندگی راحت خو میگیرند و عدّهای مأیوس میشوند و قضیه تمام میشود و از بین میرود! کمااین که در بسیاری از نهضتهای دنیا، چون اسم خدا، یاد خدا و روح تعبّد و اخلاص نبود؛ چون یک رهبر الهی و معنوی مثل آن بزرگوار، آن انسان بزرگ، امام راحل عظیمالشّأن، در میان آنها نبود، حتی استعدادهای معمولی هم برای حرکت در مبارزه با فساد و استبداد و بدبختیهای دیگر یک ملت، شکوفا نشد.
اما در این جا همه آحاد مردم؛ مردان، زنان، پیرمردان، افرادی که در مدّت عمرشان در مسائل اجتماعی دخالت نداشتند و کسانی که در هیچ کار مضرّ و خطردار برای زندگی مادّی خود قدمی نگذاشته بودند، بپاخاستند و بیمحابا به خیابانها آمدند. یک غوغای همگانی به وجود آمد، شد نهضت و انقلاب؛ آن هم انقلابی که به دنبال خود کاری کرد که در طول تاریخ اسلام - بعد از حکومت صدر اوّل تا زمان ما - این کار انجام نشده بود؛ نه در اینجا و نه در هیچ جای دیگر. آن، چه بود؟ آن، حاکمیت قرآن، حاکمیت فقه اسلامی و احکام دینی بود. این که قوانین و اداره امور کشور، بر اساس اسلام شود. این، سابقه نداشت؛ هیچجا سابقه ندارد.
امروز عدّهای حقیقتاً ناشکری میکنند. بعضیها نعمت خدا را حقیر میشمرند. یک چیز و یک نابسامانی، فرض بفرمایید یک دادگاه در یک جا حکمی کرده است، یا یک بخشدار، یا فرماندار در یک گوشه کشور حرفی زده است، یا یک مأمور دولت برخوردی کرده است که به نظر اینها ناشایسته است، میبینید که ناگهان همه چیز را زیر سؤال میبرند! انقلاب و حکومت و جمهوری اسلامی و ولایت و این حرکت عظیم، بهکلّی فراموششان میشود! نمیفهمند چه اتّفاقی افتاده است!
عزیزان من! مسلمانان هوشمند و انسانهای برجسته از اکناف عالم، اکنون که قریب هجده سال از پیروزی انقلاب میگذرد، گاهی میآیند و با ما ملاقات میکنند و به ما میگویند شما خودتان که در انقلابید، درست نمیدانید که چه اتّفاقی در ایران افتاده است! این حادثه، یک حادثه غیر قابل توصیف است!
در کشوری که مأمن استکبار و پایگاه امریکا بود، سرانش نوکران حلقه به گوش قدرتهای جهانی بودند، ثروتش در بین خانوادههای حاکم تقسیم میشد، از دین روزبهروز کاسته میشد، مردم روزبهروز و به زور، به بداخلاقی و فساد اخلاقی و فساد جنسی سوق داده میشدند، انسان بیاید و حکومتی مستقل، آزاد، شجاع و مردمی درست کند! رؤسا و مسؤولین کشور، رؤسای قوا، انسانهای مؤمن و علمای باللَّه! کارکنان، نظامیان، ارتش، سپاه و نمایندگان مجلسش؛ همه مردمان مؤمن، متعبّد، متدیّن و بعضی نافلهخوان و نماز شبخوان هستند! این کشور در مقابل قدرتی مثل قدرت امریکا میایستد؛ نمیترسد و واهمه نمیکند؛ منافع کشور را به بیگانگان نمیدهد.
اینها چیزهای بزرگ و عظیمی است. حالا یک گوشه هم به فرض، یک اشکال یا یک نابسامانی وجود دارد - یکی، دوتا، صدتا - مگر در زمان حکومت امیرالمؤمنین علیهالسّلام، نابسامانی، خلاف و بداخلاقی نبود؟ مگر حدّ شرعی نبود؟ مگر دزدی نبود؟ البته با دزد برخورد میکنند. آن جایی بد است که با درد و با فاسد و مفسد برخورد نشود و کارهای بد و بیدینی تشویق شود!
تربیت یک جامعه و یک ملت بزرگ، در طول چند سال کوتاه که عملی نیست. بر این حادثه عظیمی که اتّفاق افتاده است، دیگران شهادت میدهند؛ خود ما هم هر وقت فکر و دقّت کنیم، خواهیم دید حرکت خیلی عظیمی شده است. علّت این هم که میبینید امریکا، صهیونیست، کمپانیهای جهانی، غارتگران بینالمللی، قلدرهای معروف دنیا و دزدها سرگردنه عالم، به هیچ قیمتی حاضر نیستند با این نظام آشتی کنند، همین است که کار، کار عظیمی است؛ حرکت، حرکت عظیمی است.
یک ملت، انقلابی با آن عظمت به وجود آورد، که این قیام مردم، چنین دستاورد عظیمی هم به دنبال خود داشته باشد و برکت و اثر آن باشد. بعد هم به این اکتفا نکنید؛ کار به این هم منتهی نمیشود.
این نظام در طول سالهای اوّل ولادت خود، دستاندرکار مبارزه با یک توطئه حساب شده همهجانبهای از سوی قدرتمندان درجه یک عالم - شوروی آن روز و امریکا - شد. بحمداللَّه شوروی متلاشی شد و از بین رفت و این یکی با هزار مشکل و دردسر برای خودش مانده است و دیگر قدرتهایی که در دنیا بودند و مجموعههای نظامی و غیره که به صورت جنگ تحمیلی جلوه کرد. این ملت و این انقلاب توانست در مقابل همه اینها بایستد و آنها را ناکام کند.
مگر شوخی است؟! هر یکی از اینهایی که گفتم، میتواند یک نظام و یک رژیم حکومتی را خُرد و خمیر کند؛ از بین ببرد و یک ملت را به زانو درآورد! آن محاصره اقتصادی، آن مقابلههای نظامی، آن جنگ طولانی و آن جنگ تبلیغاتی عظیم! باز هم نتوانستند. جنگ را هشت سال هم کش دادند، اما نتوانستند یک وجب از خاک این کشور را تصرف کنند و نگهدارند. هر چه را گرفته بودند، این ملت از چنگشان بیرون کشید.
این، هنر این انقلاب و نظام بود؛ هنر این حکومت بود. بعد هم شروع به سازندگی کرد. گفت حالا جنگ تمام شد، شروع به ساختن کشور میکنیم. این هم سازندگی! شما امروز هر جای کشور که میروید، بحمداللَّه کار و تلاش و سازندگی است. ملت، دولت، مسؤولین بالا و پایین، همه و همه در تلاشند. این، اثر و هنر انقلاب است و ادامه پیدا خواهد کرد. این سازندگی، در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد. این حرکت به سوی رفاه و کمال دنیایی و آخرتی و مادّی و معنوی، در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد. این ملت از میدان خارج نخواهد شد.
اینها به برکت دین است. این، کار یک انقلابِ جدای از دین نیست؛ کار احزاب و ایدئولوژیها و شخصیّتها نیست؛ کارِ ایمان دینی این مردم است. پس این، عامل اصلی است. شما باید این عامل اصلی را حفظ کنید. این ملت باید حفظ کند.
البته از حق نباید گذشت. خداوند این ملت را رحمت کند و برکاتش را بر این ملت روزبهروز بیشتر نازل فرماید. خداوند همه آحاد این ملت را مشمول فضل و رحمت خود قرار دهد. از اوّل انقلاب تا امروز، مردم در جهات دینی خیلی پیشرفت کردهاند. هر پدیدهای را نگاه کنید، میبینید که اینطور است. مساجد بهتر شده است؛ ماه رمضانها و مجالس روضهخوانی بهتر شده است؛ شوق مردم به عتبات مقدّسه و صدقات جاریه بیشتر شده است؛ وجوهات بریّه و کمک به کارهای نیک، مسجدسازی، مدرسهسازی و ظواهر دینی بهتر شده است.
علیرغم این که بعضی وقتی چیزی را در گوشهای میبینند، فوراً میگویند که چرا اینگونه شده است؛ اغلبِ موارد بهتر شده است. اگر دقیق شوید، خواهید دید که این چیزها از پانزده سال پیش - از ده سال پیش - بهتر هم شده است. این، حرکت به پیش است. این را باید در ماه رمضان تقویت کنید.
ماه رمضان، ماه ذخیرهسازی و ماه نیرو گرفتن است. ماه رمضان، ماهی است که آحاد مردم باید خود را به خزائن غیبی و معنوی الهی برسانند و هر مقدار که میتوانند، تغذیه کنند؛ خود را برای پیشرفت آماده کنند. این، ماه رمضان است.
لیلةالقدری که در این ماه رمضان است و قرآن صریحاً میفرماید:«لیلةالقدر خیرٌ مِن الف شهر»(5)، یک شب بهتر است از هزار سی روز - هزار ماه - بسیار مهم است. چرا این قدر فضیلت را به یک شب دادند؟ زیرا برکات الهی در این شب زیاد است؛ نزول ملائکه در این شب زیاد است؛ این شب، سلام است؛ «سلام هی حتّی مطلعالفجر»(6)؛ از اوّل تا آخر این شب، لحظاتش سلام الهی است. «سلام قولا مِن ربّ رحیم».(7) رحمت و فضل الهی است که بر بندگان خدا نازل میشود.
لیلةالقدر، شب ولایت است. هم شب نزول قرآن است، هم شب نزول ملائکه بر امام زمان است، هم شب قرآن و شب اهل بیت است، هم شب قرآن و هم شب عترت است. لذا سوره مبارکه قدر هم، سوره ولایت است.
شب قدر خیلی ارزش دارد. همه ماه رمضان، شبها و روزهایش ارزش والا دارد. البته لیلةالقدر نسبت به روزها و شبهای ماه رمضان، خیلی فاخرتر است؛ اما شبها و روزهای ماه رمضان، نسبت به روزها و شبهای بقیه سال، خیلی فاخرتر است. باید قدر بدانید. در این روزها و در این شبها، همه بر سر سفره انعام الهی حاضرید. استفاده کنید.
در این ماه، هر کار نیکی بکنید، هر سخن حقی بگویید، هر کلمهای را به کسی که محتاج تعلیم است، تعلیم دهید، هر کلمهای که برای خدا فراگیرید و در راه خدا به کار شما بیاید؛ هر رکعت نماز، هر آیه قرآن، هر ساعت گذراندن با دهان روزه و هر اجتناب از گناهی، باارزش است. دروغی نگویید و غیبتی نکنید که زمینه برای دروغ و غیبت مقتضی است. شما اجتناب و امتناع کنید.
هر عمل حسنهای که انجام دهید، احسان، اطعام و کمک به کسی، احوالپرسی از مستحقی، اقدامی برای مردم محروم، اقدامی برای جامعه اسلامی، کاری برای پیشرفت زندگی مردم؛ همه اینها عبادت است.
ما عبادات فردی، عبادات اجتماعی و عبادات سیاسی داریم؛ عبادات ناب و خالص داریم که مربوط به نیمهشبهاست، مال هنگام دعا و مناجات و هنگام سخن گفتن با خدا و تضرّع است. هر کدام از اینها یک درجه است. هر کدام از اینها، شما را مثل پولاد آبدیده محکم میکند؛ این جوانان را مستحکم میکند؛ آنها را خللناپذیر و در مقابل نفوذ شیطان، نفوذ دشمن، نفوذ عوامل فساد و در مقابل تهاجم فرهنگی، آسیبناپذیر میکند.
در مقابل این نیرنگهای فرهنگی که برای جلب دلهای ساده بعضی از افراد به کار میبرند و دامهایی که در سر راه جوانان میگسترانند، جاذبههایی هم هست که کسی به جز نفس خود انسان نمیگستراند! یک جا پول است، یک جا شهوت، یک جا مقام، یک جا لذّتی است که خدای متعال به آن لذّت راضی نیست؛ اینجا کسی شما را وادار نمیکند، نفس شماست که آن دشمنترین دشمنان شماست. «اعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک(8)». روزه انسان را در مقابل همه اینها نفوذناپذیر و آسیب ناپذیر میکند. قدر این ماه را بدانید.
در روزهای دوران اختناق هم وقتی عناصر مؤمن میخواستند در مقابل فشار دستگاه حاکم و در مقابل وسوسهها و اغواهای زندگی راحت - که آنها را وادار میکرد مبارزه را کنار بگذارند - مقاومت کنند، به روزه روی میآوردند. عبادات خدا این گونه است. حضور در مقابل پروردگار این طور است. نماز که میخوانید، آرامش پیدا میکنید.از اضطراب و تلاطم روح نجات پیدا میکنید. وقتی با خدای متعال مناجات و تضرّع میکنید، جان خودتان را تصفیه و با صفا میکنید، آلودگیها را از آن دور میکنید. روزه که میگیرید، خودتان را مثل فولاد، محکم و آبدیده میکنید. این گونه است.
آنچه که به وسیله عبادات به دست ما میآید، خیلی خیلی باارزش است؛ خیلی زیاد است. باید خدا را شکر کنیم که برای ما نماز و روزه و عبادات را آورد؛ به ما امکان داد که این بهرهها را برای خودمان فراهم کنیم.
آقایان محترم که به شهرهای مختلف تشریف میبرید و با مردم حرف میزنید! به جوانان اقبال کنید؛ حقایق دینی را صریح با مردم در میان بگذارید؛ ارواح و نفوس مردم را تصفیه کنید. مردم احتیاج دارند؛ اهل شنیدن و باور کردن و پذیرفتن هستند. دلها پاک است. آیات کریمه قرآن و روایات نورانی اهل بیت را با دقّت، با تأمّل، با تدبّر و با بیان شافی و وافی مطرح کنید. آن چیزهایی را که متضمّن نصایح اخلاقی و هدایتهای فکری است و به ذهنها نور میافشاند، به این دلها فرو بخوانید. آنها را هدایت کنید.
مراقب باشید که مبادا منبر ما، صحبت، نصیحت و حرف زدن ما، کسی را دچار شبهه کند؛ ذهنی را دچار گره کند و او را از خدا و نماز و منبر و محراب و امثال آن دور و بیزار کند. لُبّ دین، یعنی همان را که در روایات محکم - البته نه روایات ضعاف - و آیات کریمه قرآن است، بر این دلها و ذهنها بخوانید؛ اینها استقبال میکنند؛ دلهایشان پاک و صاف میشود.
امیدواریم در این ماه مبارک رمضان، خداوند الطاف و برکات خود را بر شما ملت عزیز و امتحانداده و ثابت قدم در راه خدا، روز به روز بیشتر و بیشتر نازل فرماید.
پروردگارا! این ماه مبارک را برای این ملت و برای آحاد ما، به معنای حقیقی کلمه، مبارک بگردان. پروردگارا! ارواح طیّبه شهدا و روح مبارک امام راحل رضواناللَّه تعالی را در اعلی علییّن جای بده.
پروردگارا! قلب مقدّس ولىّ عصر ارواحنا فداه را که این ماه، ماه آن بزرگوار و لیلةالقدر، شب آن بزرگوار است، از ما راضی و خشنود بگردان.
پروردگارا! ما را موفّق به زیارت آن بزرگوار، جهاد در رکاب آن بزرگوار و شهادت در پیش روی آن بزرگوار بگردان.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه برکاته
1) بحارالانوار، ج 71، ص 327
2) حج: 41
3) ابراهیم: 24 و 25
4) توبه: 100
5) قدر: 3
6) قدر: 5
7) یس: 58
8) نهجالفصاحه: ص66، ح33