1393/08/11
به تو سرمایه‌ی ادب دادند | یدالله بهتاش
شب تاسوعای محرم ۱۴۳۶ با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی رحمه‌الله برگزار شد. در این مراسم آقای یدالله بهتاش به مدیحه‌سرایی پرداختند. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای متن اشعار این مراسم را منتشر می‌کند:
یک
ای علمدار کربلا، مرد میدان هر بلا
به تو سرمایه‌ی ادب دادند
عبد صالح تو را لقب دادند
دست یزدان در آستین‌ات بود
اثر سجده بر جبین‌ات بود
تو نداری به چشم اهل یقین
دست کم از مقام معصومین
روز محشر که خلق می‌لرزند
شهدا بر تو غبطه می‌ورزند
حریم آل‌علی را ز اشک آب گرفت
عطش ز تشنه‌لبان لحظه لحظه تاب گرفت
پدر ز علقمه قامت خمیده برمی‌گشت
سکینه آمد و با گریه راه باب گرفت
بگفت یا ابتا اَینَ عمّی العبّاس
چه شد که چشم ز ما نجل بوتراب گرفت
سرشک دیده‌ی بابا جواب او را داد
که ماه عارض سقا ز خون خضاب گرفت
دو
حرم آب ندارد، دلم تاب ندارد
علی خواب ندارد، علی خواب ندارد
روم خیمه بگویم، که شد کشته عمویم
دل از آب بریدم، عمو را که ندیدم
شده قطع امیدم، شده قطع امیدم
روم خیمه بگویم، که شد کشته عمویم
پدر یار ندارد، مددکار ندارد
علمدار ندارد، علمدار ندارد
روم خیمه بگویم، که شد کشته عمویم
یکای علمدار کربلا، مرد میدان هر بلا
به تو سرمایه‌ی ادب دادند
عبد صالح تو را لقب دادند
دست یزدان در آستین‌ات بود
اثر سجده بر جبین‌ات بود
تو نداری به چشم اهل یقین
دست کم از مقام معصومین
روز محشر که خلق می‌لرزند
شهدا بر تو غبطه می‌ورزند
حریم آل‌علی را ز اشک آب گرفت
عطش ز تشنه‌لبان لحظه لحظه تاب گرفت
پدر ز علقمه قامت خمیده برمی‌گشت
سکینه آمد و با گریه راه باب گرفت
بگفت یا ابتا اَینَ عمّی العبّاس
چه شد که چشم ز ما نجل بوتراب گرفت
سرشک دیده‌ی بابا جواب او را داد
که ماه عارض سقا ز خون خضاب گرفت
دوحرم آب ندارد، دلم تاب ندارد
علی خواب ندارد، علی خواب ندارد
روم خیمه بگویم، که شد کشته عمویم
دل از آب بریدم، عمو را که ندیدم
شده قطع امیدم، شده قطع امیدم
روم خیمه بگویم، که شد کشته عمویم
پدر یار ندارد، مددکار ندارد
علمدار ندارد، علمدار ندارد
روم خیمه بگویم، که شد کشته عمویم