• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1372/12/22

بیانات در خطبه‌های نماز عید فطر

خطبه‌ی اوّل

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین. الحمد لله خالق الخلق باسط الرّزق خالق الاصباح دیّان الدّین ربّ العالمین. احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّى و اسلّم على حبیبه و نجیبه سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المعصومین المنتجبین سیّما بقیّة الله فى الارضین و صلّ على ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. اوصیکم عباد الله بتقوى الله.

عید سعید فطر را به همهى شما عزیزان نمازگزار و به همهى ملّت بزرگ ایران و به همهى مسلمین عالم تبریک عرض میکنم؛ روز بزرگى است که پس از روزها و شبهاى بسیار باعظمتى است. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در یکى از خطبههاى روز عید فطر چنین فرمودند: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ یَومَکُم هٰذا یَومٌ یُثابُ فیهِ المُحسِنونَ وَ یَخسَرُ فیهِ المُبطِلون؛ یعنى اى مردم! امروز روزى است که نیکوکاران پاداش و اجر خود را در آن از خداى متعال میگیرند  اجر روزه، اجر عبادات ماه رمضان، اجر امساکها و جلوگیری‌هاى از هواى نفْس  وَ یَخسَرُ فیهِ المُبطِلُون؛ روزى است که کسانى که حرکت و عمل نادرست داشتهاند در چنین روزى، خسارت بدکارگى خود را خواهند یافت؛ روز جزا است. وَ هُوَ اَشبَهُ بِیَومِ قِیامِکُم؛ امروز شبیه روز قیامت است. فَاذکُروا بِخُرُوجِکُم مِن مَنازِلِکُم اِلى مُصَلّاکُم خُرُوجَکُم مِنَ الاَجداثِ اِلى رَبِّکُم؛ از خانه که خارج میشوید به طرف مصلّاى نماز عید، به یاد  بیاورید آن هنگامى را که از قبرهاى خود در قیامت خارج میشوید تا به طرف میدان عظیم قیامت و محلّ ثواب و عِقاب الهى روانه بشوید. وَ اذکُروا بِوُقُوفِکُم فى مُصلّاکُم وُقُوفَکُم بَینَ یَدَى رَبِّکُم؛ در مصلّا که مىایستید براى نماز، به یاد بیاورید آن هنگامى را که در قیامت در پیشگاه پروردگار ایستادهاید و آمادهى حساب و کتاب هستید. وَ اذکُروا بِرُجُوعِکُم اِلى مَنازِلِکُم رُجوعَکُم اِلى مَنازِلِکُم فِى الجَنّه؛ به خانههاى خود که از مصلّا برمیگردید، به یاد بیاورید آن وقتى را که از قیامت به سوى منازل بهشتى خود روانه میشوید که در آنها سکنا بگزینید. بعد فرمود: عبادالله!  اى بندگان خدا! اِنَّ اَدنى ما لِلصّائِمِینَ وَ الصّائِمات؛ کمترین چیزى که خداى متعال در مثل امروز، یا در مثل روز آخر ماه رمضان براى مردان و زنان روزهدار عطا خواهد کرد، اَن یُنادِیَهُم مَلَکٌ فى آخِرِ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضان؛ این است که فرشتهاى در آخرین روز ماه رمضان، آنها را مخاطب قرار بدهد و بگوید: اَبشِرُوا عِبادَ الله؛ بشارت بر شما باد اى بندگان خدا! فَقَد غُفِرَ لَکُم ما سَلَفَ مِن ذُنُوبِکُم؛ گناهان شما آمرزیده شد. این پاداش ماه رمضان است. یک روزهى درست، یک عمل پُر‌مغز، یک عبادت خالصانه و مخلصانه در آخرین دقایق ماه رمضان و آخرین ساعات آن ماه عزیز، این جورى پاداش داده میشود: فَقَد غُفِرَ لَکُم ما سَلَفَ مِن ذُنوبِکُم؛ آمرزش گناهان قبل کم چیزى نیست. فَانظُروا کَیفَ تَکُونُونَ فى ما تَستَأنِفون؛(۱) ببینید از امروز که میخواهید روز نو شروع کنید، چگونه شروع خواهید کرد.

مبادا خیال کنید که ما گناه کنیم تا در ماه رمضان دیگر آمرزیده بشویم؛ هیچ کس نمیداند که تا ماه رمضان دیگر زنده خواهد ماند یا نه. در همین نماز عید و در همین مصلّا، سال گذشته کسانى بودند و امسال نیستند؛ سال آینده، کدام از ما باشیم و کدام نباشیم، معلوم نیست. بعلاوه آن گناهى که از روى تجرّى و تعمّد انجام بگیرد، دل انسان را سیاه و تاریک میکند؛ از چنین انسانى، عبادت خالصانه دیگر به‌آسانى سر نمیزند تا گناه انسان به خاطر آن آمرزیده بشود. سعى کنید و سعى کنیم از گناهان اجتناب کنید و عمل صالح انجام بدهید؛ این آن چیزى است که یک انسان را سعادتمند میکند.

امروز به مناسبت عید فطر و پس از این کلمات نورانى از خطبهى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)، من یک نکتهى اخلاقى کوتاهى را میخواهم عرض بکنم و آن این است که در یکى از دعاهاى صحیفهى سجّادیّه  صحیفهى ثالثهى سجّادیّه،(۲) دعایى که مابین نافلهى صبح و فریضهى صبح خوانده میشود در آخر دعا از امام سجّاد (علیه السّلام) این جور نقل شده است: اللهُمَّ ارزُقنى عَقلاً کامِلاً وَ عَزماً ثاقِباً وَ لُبّاً راجِحاً وَ قَلباً زَکیّاً وَ عِلماً کَثیراً وَ اَدَباً بارِعا؛(۳) شش چیز را از خداى متعال خواسته است؛ خدایا! عقل کاملى، ارادهى  نیرومندى، سوّمى «لُبّاً راجِحا»  که من روى این کلمهى سوّم میخواهم تکیه کنم و بعد «قَلباً زَکیّا»، دل پاکیزهاى، «وَ عِلماً کَثیرا»، دانش بسیارى، «وَ اَدَباً بارِعا»، ادب برجسته و درخشانى، به من عنایت کن؛ شش چیز خواسته شده است. آن نکتهى سوّم این است: لُبّاً راجِحا؛ یعنى باطن و مغز کار من بیشتر باشد از ظاهر و شکل کار من؛ این را امام سجّاد از خدا خواسته است. من میخواهم به شما مردم مؤمن، به ملّت بزرگ ایران، به دلهایى که به نور ایمان روشن شد و با سخن خود و عمل خود دنیایى را روشن کرد، این نکته را تکرار کنم: لُبّاً راجِحا.

ما دو جور آدم داریم؛ یک جور آدمى که هر چه هست، در ظاهر او است؛ ظاهر، جذّاب است، چشمگیر است، احیاناً خاشعکننده و خاضعکننده است، امّا باطن پوک است، پوچ است، چیزى در او نیست؛ این [انسان] بدترین نوعِ انسانى است که میخواهد منشأ آثار بزرگ باشد؛ پناه بر خدا! یک جور دیگر انسانى است که باطن او بر ظاهر او ترجیح دارد؛ ظاهرش هر چه هست، باطن او بهتر و بیشتر از این ظاهر است؛ امام سجّاد به ما درس میدهد که ما از خدا بخواهیم که از این نوع دوّم باشیم. و میدانیم که دعاها، فقط خواستن از خدا نیست؛ درسِ به خود ما هم هست. ریاکارى مال مردم نوع اوّل است، سمعه(۴) مال مردم  نوع اوّل است، پوکى و بىمغزى مال مردم نوع اوّل است؛ آن جور مردمى، نه در جنگ به درد میخورد، نه در شدّت به کار مىآیند، نه بارهاى سنگین را میتوانند بر دوش بردارند؛ فقط ظاهر! تربیت اسلامى غیر از این است. تربیت اسلامى این است که البتّه ظاهر را باید حفظ کنى، امّا باطنت باید از ظاهرت بهتر باشد. نگویند کسانى که ظاهر هر جور بود بود، اصل باطن است؛ بله، اصل باطن است، امّا ظاهر باید نمودار باطن باشد؛ اَلظّاهِرُ عُنوانُ الباطِن؛(۵) ظاهر را هم باید درست کنید. هیچ کس تظاهر به کار خلاف نباید بکند؛ بلکه از عمل و سیماى هر کسى اگر عبادت خدا دیده و شناخته بشود، چیز بسیار خوبى است؛ امّا در همین حال باید باطن، از این ظاهر بهتر و سنگینتر باشد.

پروردگارا! تو را به محبوب بزرگ عالم امکان، [یعنى] امام زمان، تو را به آن قطب همهى فضایل هستى سوگند میدهیم باطن ما را از ظاهرمان بهتر کن. پروردگارا! دعاى ولىّعصر (ارواحنا فداه) را شامل حال ما بگردان. پروردگارا! روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح مقدّسهى شهدا را و گذشتگان ما را در امروز از این مجمع و از اعمال ما بهرهمند بگردان. پروردگارا! اعمال ماه رمضان را از همهى ما قبول کن؛ توفیق عمل صالح به همهى ما عنایت کن.

بسم الله الرّحمن الرّحیم*  قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ * اَللهُ الصَّمَدُ * لَم یَلِد وَلَم یولَد * وَ لَم یَکُن لَه کُفُوًا اَحَدٌ.(۶)


خطبه­‌ی دوّم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما علىّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة و سبطى الرّحمة و امامی الهدى الحسن و الحسین و علىّ­‌بن­‌الحسین و محمّدبن­‌علىّ باقر علم النّبیّین و جعفربن­‌محمّد الصّادق و موسىبن­‌جعفر الکاظم و علىّبنموسى الرّضا و محمّدبن­‌علىّ الجواد و علىّ‌بنمحمّد الهادى و الحسنبنعلىّ العسکرى و الحجّةبنالحسن القائم المهدى. حججک على عبادک و امنائک فى بلادک و صلّ على ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. اوصیکم عباد الله بتقوى الله.

امروزها در صحنهى سیاست بینالمللى دولتها و قدرتهاى جهانى از یک طرف، و ملّتها و جمعیّتهاى انبوه مردمى از طرف دیگر، هم چیزهاى زیبا وجود دارد، هم چیزهاى زشت. زیبایىها، بیدارى ملّتها است؛ اسلامگرایى ملّتهاى مسلمان است؛ تحمّلناپذیرى مظلومان است؛ و زشتىها: ستمگرى ستمگران و زورگویى قلدران و توطئهى بددلان و بدخواهان ملّتها است. امّا در بین نقاط نامطلوب و زشت در صحنهى جهانى، یک نقطه به نظر من خیلى زشت است؛ امروز میخواهم آن نقطه را مورد تکیه قرار بدهم، تا نظر ملّت ایران براى همهى کسانى که مشاهده میکنند، معلوم بشود. آن نقطه این است که ما از قلدرها و گردنکلفتهاى عالم انتظار خوب بودن و ظلم نکردن نداریم؛ امّا از مجامع جهانى عالم، انتظار انصاف و استقلال داریم. سازمان ملل، اسمش «سازمان ملل» است؛ یعنى جایى که مال ملّتها است؛ مال دولتها هم نیست، چه برسد به اینکه مال چند دولتِ قلدرِ زورگوى افزونخواهِ دنیا باشد. متأسّفانه واقعیّت امروز چیز دیگرى است، و این همان نقطهى بسیار زشت است.

البتّه ما کارهاى شوراى امنیّت را که دستگاه اصلى تصمیمگیرندهى در سازمان ملل و قلب سازمان ملل است، قبلها دیده بودیم؛ فهمیده بودیم که چقدر این سازمان در مواقع حسّاس در مشت ابرقدرتها قرار میگیرد و براى آنها و نه براى ملّتها میشود و آن، قضیّهى جنگ تحمیلى بود. وقتى جنگ تحمیلى پیش آمد و عراق مرزهاى ما را شکست و وارد چند استان کشور ما شد، ما شکایت کردیم طبق معمول به سازمان ملل. طبق مقرّرات سازمان ملل، باید شوراى امنیّت در ظرف چند ساعت قطعنامهاى صادر میکرد که عراق را به عنوان متجاوز محکوم کند، [امّا] این کار را نکرد؛ چندین روز صبر کردند. وقتى که قشون عراق با استفاده از اوضاع نابسامان آن روزِ ما، خوب جاگیر شد در خاکهاى کشور عزیزمان، ایران عزیز اسلامى و چند هزار کیلومتر را گرفت، تازه شوراى امنیّت سرش را بلند کرد که یک کلمه حرف بزند؛ قطعنامه صادر کرد. قطعنامه چه بود؟ آیا این قطعنامه این بود که متجاوز از خاک ایران بیرون برود؟ ابدا؛ قطعنامه صادر کرد که ایران و عراق آتشبس اعلام کنند! یعنى چه؟ یعنى قشون عراق وارد خاک ایران شده است؛ حالا که نوبت دفاع جانانهى ملّت ایران است، دستها بسته بشود و کسى دفاع نکند و اینها را بیرون نریزند! این قطعنامهى شوراى امنیّت بود. و میدانید که چند سال همین جور اینها بدون اینکه متجاوز را محکوم کنند، همین حرف را زدند. البتّه رزمندگان ما، در مدّت نه چندان زیادى تقریباً در ظرف یک سال و نیم اکثر زمینها را خودشان پس گرفتند. این سابقه را ما آنجا داشتیم.

بعد از چند سال حملهى عراق به کویت اتّفاق افتاد؛ وقتى که عراق به کویت حمله کرد، اینجا دیگر مسئله مسئلهى یک ملّت مظلوم نبود؛ مسئله، مسئلهى منافع آمریکا و ابرقدرتها بود؛ همه مشاهده کردید که در ظرف چند ساعت قطعنامهى اوّل صادر شد که عراق باید از کویت بیرون برود؛ یعنى همان چیزى که ما چند سال به شوراى امنیّت میگفتیم چنین قطعنامهاى را در جنگ تحمیلى علیه عراق صادر کند، نمیکرد؛ در ظرف چند ساعت این قطعنامه را [به نفع کویت] صادر کرد! بعد هم بلافاصله، پىدرپى قطعنامههاى گوناگونى صادر کرد و کرد و به آمریکایىها اجازه داد وارد خلیج فارس بشوند، اجازه داد عراق را ویران کنند، اجازه داد هر کار میخواهند بکنند که تا الان هم هنوز اجراى قطعنامههاى شوراى امنیّت نسبت به قضیّهى جنگ کویت در جریان است، هنوز هم دارد اجرا میشود؛ این را ما دیده بودیم.

در این ماههاى اخیر یک بار در قضیّهى بوسنى(۷) که باید شوراى امنیّت یک حرکت  عادلانه انجام میداد، دیدیم که انجام نداد؛ یک بار هم در همین قضیّهى حرم شریف ابراهیمى(۸) در فلسطین اشغالى. ملّتهاى مسلمان گفتند آماده هستند که سربازانى را بفرستند، به عنوان سربازان سازمان ملل براى اینکه حائل بشوند میان صربها و مسلمانان بوسنى؛ شوراى امنیّت گفت نمیشود مسلمانها بروند؛ چون مسلمانند، ممکن است از یک طرف حمایت بکنند. البتّه حرف غلطى بود، چون مسلمانها میرفتند که وساطت کنند و حائل بشوند، نه اینکه بجنگند؛ در عین حال این حرف را گفتند. امّا در همین حال اجازه دادند که سربازهاى روسى که معلوم است که با صربها روابط دوستانه و صمیمى دارند، بروند به عنوان سربازان سازمان ملل و به عنوان حائل در آنجا باشند! چطور شد؟ اینجا چرا ملاحظه نکردند که سربازان روسیه از لحاظ مذهبى و از جهات پیوندهاى گوناگون با صربها ارتباط دارند؛ و مجلّات دنیا چاپ کردند عکس تانک‌هاى سربازان روسى را با آرم سازمان ملل که وارد منطقه شدند، در حالى که صربها دارند برایشان شعار میدهند و کف میزنند و هورا میکشند. این یک مورد. هنوز هم مسلمانان بوسنى دارند قربانى میشوند و سازمان ملل ککش نمیگزد! شوراى امنیّت به وظیفهى خود عمل نمیکند.

قضیّهى دوّم، این فاجعهى خونین حرم ابراهیمى است. اسرائیل باید شدیداً محکوم میشد، باید مجازات میشد، باید محاکمه میشد، باید مجبور میشد به اینکه مجازاتهایى را تحمّل کند؛ این کارها را باید سازمان ملل میکرد و نکرد؛ شوراى امنیّت به وظیفهى خود در این قضیّه هم به هیچ وجه عمل نکردهاست؛ علّت را در چه مىبینیم؟ در نفوذ قدرتهاى بزرگ و در رأس آنها آمریکا بر شوراى امنیّت و بر شخص دبیرکل.(۹) بدانند این نظر نظام جمهورى اسلامى و نظر ملّت ایران است: شخص دبیرکل! ما با کسى دشمنى خاصّى نداریم. ما به مقامات جهانى، بر حسب شأن و موقعیّتشان احترام میگذاریم. دبیرکلّ قبلى سازمان ملل(۱۰) مکرّر ایران آمد. در آن زمان، رئیس‌جمهور، رئیس مجلس، مسئولین  وزارت خارجه به او احترام کردند و تکریم کردند. ما اگر دبیرکل به وظایف خود عمل کند، او را احترام میکنیم. امّا این دبیرکلّ فعلى به نظر ما و به نظر ملّت ایران، به وظیفهى خود عمل نکرده است. این حرکت زشت اخیر که کمیسیون بهاصطلاح حقوق بشر سازمان ملل انجام داد و به صورت مفتضحى جمهورى اسلامى را متّهم کرد، این هم از همین قبیل است.(۱۱) جلوى چشمشان، اسرائیلىها صدها نفر مسلمان نمازگزار را به خاک و خون میکشند و بیش از هفتاد نفرِ آنها را میکشند، آنها را محکوم نمیکنند!

در این منطقه، شما کدام دولت و ملّت را سراغ دارید مثل دولت ایران و ملّت ایران که مردمى باشد، آزاد باشد و در اختیار آراء و افکار مردم باشد؟ کجا را شما سراغ دارید چنین مجلسى، چنین آزادىاى؟ دولتمردان از مردم، در میان مردم، با مردم؛ کجا چنین چیزى را سراغ دارید؟ ملّت ایران، براى خاطر خدا، براى خاطر حفظ استقلال خود، براى خاطر حفظ آزادى خود، براى خاطر ظلمستیزى خود، براى اینکه روى پاى خود بِایستد، براى اینکه تحت نفوذ آمریکا نباشد، براى اینکه گذشتهى ننگین دوران سلطنت را با رفتار شجاعانه و بزرگوارانهى خود بکلّى بشوید و از بین ببرد، در مقابل همهى این قدرتهاى قلدر ایستاده است و باز هم خواهد ایستاد. آیندهى این ملّت روشن است؛ روزبهروز قدرت این ملّت بیشتر میشود، ریشه‌هاى این ملّت عمیقتر میشود، سخن او در جهان خریدار بیشترى پیدا میکند؛ و مىبینید که امروز همین جور است. امروز از ده سال گذشته ما قوىتریم، در دنیا آبرومندتریم؛ ملّت، مستقیمتر و شجاعتر است و آمادهى پیگیرى راه بزرگ و هدف عالى خود؛ به برکت اسلام و به برکت قرآن.

یک نکتهى دیگر را هم در پایان این صحبت عرض کنم. متأسّفانه مسئلهى حج، امسال هنوز آن جورى که باید و شاید در جریان عادّى خود قرار نگرفته است؛ دولت سعودى سنگاندازى میکند؛ من نمیدانم چرا. وزارت خارجه، سازمان حج، دستگاه نمایندگى رهبرى و بعثهى رهبرى تلاشهاى زیادى را کردند؛ حالا باید در این روزهاى بعد از ماه رمضان، بسیارى از کارهاى حج تمام شده باشد؛ مشکل درست میکنند؛ من نمیدانم چرا این کار را میکنند. البتّه ما حمل بر صحّت میکنیم. ما امیدواریم که مسئولین سعودى، خداى نخواسته حرکتى نکنند که ملّت ایران را از خودشان خشمگین کنند؛ کارى نکنند که مسلمانهاى جهان این جور احساس کنند که حج هم یک وسیلهاى در دست آمریکا و قدرتهاى بزرگ است؛ نباید این جور بشود و امیدواریم نشود. بنده اعلام میکنم که حج، حقّ مسلمانان است؛ خانهى خدا، مال مسلمانان است. اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاس؛(۱۲) خانهى خدا  مال کسى نیست. اگر کسى افتخار این را پیدا کند که مدیریّت خانهى خدا در دست او باشد، باید خدا را شکر کند و وسیلهى رفاه ملّتها را براى رفتن به مکّه فراهم کند؛ نه اینکه سنگاندازى کند. این ملّت بزرگ و مؤمن، با آن علاقه و شوقى که به زیارت خانهى خدا و زیارت قبر مطهّر نبىّ اکرم و قبور ائمّهى بقیع (علیهم السّلام) دارد، شایسته است که در مقدّم ملّتها قرار بگیرد براى زیارت حج و طواف خانهى خدا. ما از خدا میخواهیم که مسئلهى حج که یک مسئلهى اسلامى است اسلامى باقى بماند؛ قربانى سیاستهاى بینالمللى استکبار نشود.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، ملّتهاى مسلمان را بیدار کن. پروردگارا! ستمگران عالم را به دست مظلومان مجازات کن. پروردگارا! ملّت سرافراز و بزرگ ایران عزیز اسلامى را، آن‌چنان که شایستهى بزرگوارى او است و شایستهى کرامت تو است، عطا و پاداش عنایت کن. پروردگارا! ارواح مطهّرهى شهدا و روح مقدّس امام را از ما خشنود کن.

بسم الله الرّحمن الرّحیم * وَالعَصرِ اِنَّ ‌الاِنسانَ‌ لَفی‌ خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحتِ‌‌ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ ‌وَ تَواصَوا بِالصَّبر.(۱۳)

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 
 
 مجموعة ورّام، ج ۲، ص ۱۷۵ و ۱۵۸
 صحیفهی ثالثه سجّادیّه توسّط میرزا عبدالله بن میرزا عیسی بن محمد صالح تبریزی اصفهانی معروف به افندی جمعآوری شده است.
 صحیفهی ثالثه سجّادیّه، ص ۱۹۵ (دعای بین نافلهی صبح و فریضهی صبح)
 ریاکارى و تظاهر
 کافى، ج ۳، ص ۱۶۳
 سوره‌‌ى اخلاص؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو: او خدایى است یکتا. خداى صمد. نه کَس را زاده، نه زاییده از کَس. و او را هیچ همتایى نباشد.»
 اشاره به سیاست تصفیه‌‌ى نژادى و کشتار و نسلکشی مسلمانان توسّط صربها و بیعملی سازمان ملل، دولتهای اروپایی و آمریکا در مقابل کشتارهای جمعی. پس از مرگ مارشال ژوزف بُروز تیتو، رئیس‌‌جمهور یوگسلاوى، این کشور که از ملّیّتهاى مختلفى مانند صربها، کرواتها، مسلمانها و مقدونی‌ها تشکیل شده بود، دچار تجزیه شد. کرواتها دولت کرواسى و مقدونی‌ها جمهورى مقدونیّه را تأسیس کردند امّا از استقلال بوسنى‌ و هرزگوین که عمده‌‌ترین منطقه‌‌ى سکونت مسلمانان است، جلوگیرى شد و صربها با در پیش‌‌گرفتن سیاست تصفیه‌‌ى نژادى، یکى از قساوت‌‌آمیزترین فجایع تاریخ اروپا را با کشتار سازمانیافته‌‌ى مسلمانان به ‌وجود آوردند. در این میان، سکوت معنادار غرب در برابر این کشتارها و تحریم تسلیحاتی طرفین که مسلمانان بوسنی با دست خالی بودند و صربها مسلّح صربها را به ادامه‌‌ى جنایتهاى خود تشویق کرد.
 روز ششم اسفند ۱۳۷۲ صهیونیست‌‌هاى مسلّح با ورود به حرم ابراهیمى، صفوف روزه‌‌داران فلسطینى را که در حال اقامه‌‌ى نماز بودند، به رگبار بستند و هفتاد نفر را شهید و بیش از سیصد تن را زخمى کردند. دامنه‌‌ى این جنایت به حدّى بود که حتّى دولتها و محافل غربىِ حامى رژیم صهیونیستى را نیز وادار به محکوم ساختن آن کرد. این فاجعه در حالى اتّفاق افتاد که چندى پیش از آن، یاسر عرفات و شیمون پرز در قاهره قرارداد امنیّتى امضا کرده بودند!
حضرت آیت‌‌الله‌ خامنه‌‌اى در همین خصوص پیامى صادر کردند. ر.ک: پیام به مناسبت حمله‌‌ى صهیونیست‌ها به صفوف نمازگزاران فلسطینى (۱۳۷۲/۱۲/۶)
 پطرس غالی
(۱۰ خاویر پرز دکوئیار
(۱۱ کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متّحد در یک رأیگیری، علیرغم رأی مخالف و یا ممتنع اکثریّت اعضا، صرفاً با حمایت کشورهای غربی حامی صهیونیسم، قطعنامهی نقض حقوق بشر (عدم رعایت حقوق اقلّیّتهای مذهبی) در ایران را تصویب کرد.
(۱۲ سوره‌‌ى آل‌عمران، بخشى از آیه‌‌ى ۹۶؛ «در حقیقت، نخستین خانه‌‌اى که براى [عبادت] مردم، نهاده شده ...»
(۱۳ سوره‌‌ى عصر؛ «سوگند به عصر [غلبه‌‌ى حق بر باطل]، که واقعاً انسان دستخوش زیان است؛ مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‌‌اند.»