1372/06/16
پیام به سومین مجمع سالانهى اقامهى نماز
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
خدا را سپاس که تلاش مبارک شما دستاندرکاران ترویج فریضهى نماز به دوّمین سالگرد رسید و کارى با چنین اهمّیّت، به اهتمامى پیگیر و خستگىناپذیر پیوست. راز موفّقیّت در دسترسى به هدفهاى بزرگ و والا، همین پیگیرى و استمرار در طلب است؛ این درس بزرگ را نیز در یکى از آثار مناجاتىِ مولاى پرهیزکاران مىآموزیم: وَ هَب لِىَ الجِدَّ فى خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِى الاِتِّصالِ بِخِدمَتِک.(۲)
نماز در عرصهى تکاپوى لایزال و ناگزیرى که بشر بدان مأمور بلکه مطبوع گردیده است، بزرگترین فریضه و مؤثّرترین ابزار است. شاید برخى این خصوصیّت را براى نماز، فقط در میدان تکاپوى فردى به سوى کمال شناخته و از نقش آن در صحنهى جهاد جمعى و اجتماعى و در برابر معارضان پُرقدرت دنیایى سخنى نشنیده باشند. از این رو باید دانست که پایمردى در همهگونه رویارویى، وابسته به آن است که دلها و ارادهها از صفا و توکّل و اعتماد به نفس و امید به فرجام لبریز باشد. و نماز سرچشمهى جوشانى است که اینهمه و بسى فیوضات دیگر را بر دل و جان نمازگزار سرازیر میکند و از او انسانى روشنضمیر و ثابتقدم و بىدغدغه و امیدوار میسازد. اینکه در قرآن و سخن والاى پیامبر خاتم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) نماز، بازدارنده از فحشا و منکر، و معراج مؤمن و تقرّبدهندهى پرهیزکار و در یک سخن، بهترین نهاد دین معرّفى شده و پیامبر مکرّم آن را روشنىِ چشم خویش خوانده است، باید ما را در فهم عظمت نماز به تأمّل و ژرفنگرى بیشتر بکشاند.
البتّه این نکته نیز شایان ذکر است که نماز، همین بر زبان راندن کلمات و گزاردن حرکاتى معیّن نیست. آنهمه فیض و برکت، بر پدید آوردن امواج صوتى و اعمال بدنى، بىآنکه روح ذکر و توجّه در سراسر این کالبد دمیده باشد، مترتّب نمیگردد؛ اگرچه حدّاقلّ تکلیف با آن ساقط میگردد. روح نماز، یاد خدا و خشوع و حضور در برابر او است و این کلمات و اعمالى که با تعلیم الهى بر مکلّف واجب گشته است، بهترین قالب براى آن روح و نزدیکترین راه به آن سرمنزل مقصود است. نماز بى ذکر و حضور، کالبدى بىروح است که اگرچه نام نماز بر آن مَجاز نیست لیکن اثر و خاصیّت نماز نیز از آن مترقَّب(۳) نیست. از این حقیقت، در آثار دینى با عنوان «قبولى نماز» سخن رفته است و چنین آمده است که از یک نماز که تو میگزارى، تنها هر آنچه با حضور و توجّه آورده شده، قبول است و بس.
اینک نماز، موهبتى بىبدیل و سرچشمهى فیضى لایزال در اختیار ما است که با آن، نخست از خویش و سپس از هر آن که بدو مهر مىورزیم، انسان صالح بسازیم؛ این دروازهاى است گشاده به عرصهاى پهناور و مصفّا. دریغ است که آدمى عمرى را در جوار بهشت مصفّایى بگذراند و سرى بدان نکشد و عزیزان خود را بدان سوق ندهد. وحى الهى به پیامبر عظیمالشّأن (صلّى الله علیه و آله و سلّم) چنین فرمان داد: وَأمُر اَهلَکَ بِالصَّلٰوةِ وَ اصطَبِر عَلَیها.(۴) امروز همهى شما خود را طرف این خطاب بشمرید و نماز را، حقیقت مقدّس و گوهر درخشان را که عطیّهى الهى به امّت محمّد مصطفى (صلّى الله علیه و آله) است، قدر بشناسید. در این وظیفه، هر کسى سهم ویژهاى دارد: پدران و مادران با گفتار و کردار خود، فرزندان را به نماز تشویق و راهنمایى کنند؛ معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوى این حقیقت درخشان به حرکت وادار نمایند؛ فضلا و علما و روحانیّون محترم، امامت جماعت در مراکز آموزشى و اقامتگاههاى دانشجویان را براى نسل نو، فرصتى مغتنم بشمرند؛ نویسندگان کتابهاى درسى، رازها و رمزها و درسهاى نماز را در کتابهاى درسى بگنجانند؛ وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و صداوسیما، از هنر بویژه هنر سینما براى نشان دادن گوهر نماز و چهرهى نمازگزار بهره بگیرند؛ هنرمندان عزیز با زبان شعر و قصّه و نقّاشى و جز اینها، و با آفرینش آثار هنرى باکیفیّت بلکه برجسته، دست چیرهى هنر را به کارى چنین شایسته مشغول سازند؛ در مدارس، معلّمان و مدیران، و در همهى مراکز، مسئولان با حضور خود در صفوف نماز، نمازگزاران را تشویق کنند؛ در گردهمایىهاى علمى و فرهنگى و آموزشى و تبلیغى، نماز را در وقت خود، همچون الهامبخشِ صداقت و هدایت به جاى آورند؛ نویسندگان و گویندگان دینى دربارهى نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و برکات و احکام آن، بگویند و بنویسند؛ مردم مساجد را با حضور در نمازهاى جماعت که بهترین شیوهى نماز گزاردن است، رونق بخشند؛ در همهى بناهاى عمومى و جاهایى که همواره به طبع حال، مردمى در آن گرد مىآیند، مانند فرودگاهها و ایستگاههاى قطار و بندرها و عزیمتگاههاى خودروهاى همگانى و ادارات دولتى و بوستانهاى شهرى و مانند اینها، نمازخانهها یا مساجدى بنا کنند؛ و افزون بر این، مردم، هر زمین پاکیزه و مناسبى را به هنگام درآمدن وقت نماز، مسجد به شمار آورند و در آن به نماز بِایستند. از اینگونه کار براى هر کسى و قشرى از مردم هست که هر کس باید کنکاش کند و سهم خود از این فریضهى همگانى را بیابد و بدان دست زند.
در چنین وضعى است که جامعهى اسلامى ما توانسته است نماز را اقامه کند و مصداق این آیهى کریمه گردد: اَّلَّذینَ اِن مَکَّنّٰهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلٰوةَ وَءاتَوُا الزَّکٰوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِله عاقِبَةُ الاُمور.(۵) صدق الله العلىّ العظیم. توفیق همهى آحاد مسلمان را در درست انجام دادن این وظیفهى الهى مسئلت میکنم.
خدا را سپاس که تلاش مبارک شما دستاندرکاران ترویج فریضهى نماز به دوّمین سالگرد رسید و کارى با چنین اهمّیّت، به اهتمامى پیگیر و خستگىناپذیر پیوست. راز موفّقیّت در دسترسى به هدفهاى بزرگ و والا، همین پیگیرى و استمرار در طلب است؛ این درس بزرگ را نیز در یکى از آثار مناجاتىِ مولاى پرهیزکاران مىآموزیم: وَ هَب لِىَ الجِدَّ فى خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِى الاِتِّصالِ بِخِدمَتِک.(۲)
نماز در عرصهى تکاپوى لایزال و ناگزیرى که بشر بدان مأمور بلکه مطبوع گردیده است، بزرگترین فریضه و مؤثّرترین ابزار است. شاید برخى این خصوصیّت را براى نماز، فقط در میدان تکاپوى فردى به سوى کمال شناخته و از نقش آن در صحنهى جهاد جمعى و اجتماعى و در برابر معارضان پُرقدرت دنیایى سخنى نشنیده باشند. از این رو باید دانست که پایمردى در همهگونه رویارویى، وابسته به آن است که دلها و ارادهها از صفا و توکّل و اعتماد به نفس و امید به فرجام لبریز باشد. و نماز سرچشمهى جوشانى است که اینهمه و بسى فیوضات دیگر را بر دل و جان نمازگزار سرازیر میکند و از او انسانى روشنضمیر و ثابتقدم و بىدغدغه و امیدوار میسازد. اینکه در قرآن و سخن والاى پیامبر خاتم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) نماز، بازدارنده از فحشا و منکر، و معراج مؤمن و تقرّبدهندهى پرهیزکار و در یک سخن، بهترین نهاد دین معرّفى شده و پیامبر مکرّم آن را روشنىِ چشم خویش خوانده است، باید ما را در فهم عظمت نماز به تأمّل و ژرفنگرى بیشتر بکشاند.
البتّه این نکته نیز شایان ذکر است که نماز، همین بر زبان راندن کلمات و گزاردن حرکاتى معیّن نیست. آنهمه فیض و برکت، بر پدید آوردن امواج صوتى و اعمال بدنى، بىآنکه روح ذکر و توجّه در سراسر این کالبد دمیده باشد، مترتّب نمیگردد؛ اگرچه حدّاقلّ تکلیف با آن ساقط میگردد. روح نماز، یاد خدا و خشوع و حضور در برابر او است و این کلمات و اعمالى که با تعلیم الهى بر مکلّف واجب گشته است، بهترین قالب براى آن روح و نزدیکترین راه به آن سرمنزل مقصود است. نماز بى ذکر و حضور، کالبدى بىروح است که اگرچه نام نماز بر آن مَجاز نیست لیکن اثر و خاصیّت نماز نیز از آن مترقَّب(۳) نیست. از این حقیقت، در آثار دینى با عنوان «قبولى نماز» سخن رفته است و چنین آمده است که از یک نماز که تو میگزارى، تنها هر آنچه با حضور و توجّه آورده شده، قبول است و بس.
اینک نماز، موهبتى بىبدیل و سرچشمهى فیضى لایزال در اختیار ما است که با آن، نخست از خویش و سپس از هر آن که بدو مهر مىورزیم، انسان صالح بسازیم؛ این دروازهاى است گشاده به عرصهاى پهناور و مصفّا. دریغ است که آدمى عمرى را در جوار بهشت مصفّایى بگذراند و سرى بدان نکشد و عزیزان خود را بدان سوق ندهد. وحى الهى به پیامبر عظیمالشّأن (صلّى الله علیه و آله و سلّم) چنین فرمان داد: وَأمُر اَهلَکَ بِالصَّلٰوةِ وَ اصطَبِر عَلَیها.(۴) امروز همهى شما خود را طرف این خطاب بشمرید و نماز را، حقیقت مقدّس و گوهر درخشان را که عطیّهى الهى به امّت محمّد مصطفى (صلّى الله علیه و آله) است، قدر بشناسید. در این وظیفه، هر کسى سهم ویژهاى دارد: پدران و مادران با گفتار و کردار خود، فرزندان را به نماز تشویق و راهنمایى کنند؛ معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوى این حقیقت درخشان به حرکت وادار نمایند؛ فضلا و علما و روحانیّون محترم، امامت جماعت در مراکز آموزشى و اقامتگاههاى دانشجویان را براى نسل نو، فرصتى مغتنم بشمرند؛ نویسندگان کتابهاى درسى، رازها و رمزها و درسهاى نماز را در کتابهاى درسى بگنجانند؛ وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و صداوسیما، از هنر بویژه هنر سینما براى نشان دادن گوهر نماز و چهرهى نمازگزار بهره بگیرند؛ هنرمندان عزیز با زبان شعر و قصّه و نقّاشى و جز اینها، و با آفرینش آثار هنرى باکیفیّت بلکه برجسته، دست چیرهى هنر را به کارى چنین شایسته مشغول سازند؛ در مدارس، معلّمان و مدیران، و در همهى مراکز، مسئولان با حضور خود در صفوف نماز، نمازگزاران را تشویق کنند؛ در گردهمایىهاى علمى و فرهنگى و آموزشى و تبلیغى، نماز را در وقت خود، همچون الهامبخشِ صداقت و هدایت به جاى آورند؛ نویسندگان و گویندگان دینى دربارهى نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و برکات و احکام آن، بگویند و بنویسند؛ مردم مساجد را با حضور در نمازهاى جماعت که بهترین شیوهى نماز گزاردن است، رونق بخشند؛ در همهى بناهاى عمومى و جاهایى که همواره به طبع حال، مردمى در آن گرد مىآیند، مانند فرودگاهها و ایستگاههاى قطار و بندرها و عزیمتگاههاى خودروهاى همگانى و ادارات دولتى و بوستانهاى شهرى و مانند اینها، نمازخانهها یا مساجدى بنا کنند؛ و افزون بر این، مردم، هر زمین پاکیزه و مناسبى را به هنگام درآمدن وقت نماز، مسجد به شمار آورند و در آن به نماز بِایستند. از اینگونه کار براى هر کسى و قشرى از مردم هست که هر کس باید کنکاش کند و سهم خود از این فریضهى همگانى را بیابد و بدان دست زند.
در چنین وضعى است که جامعهى اسلامى ما توانسته است نماز را اقامه کند و مصداق این آیهى کریمه گردد: اَّلَّذینَ اِن مَکَّنّٰهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلٰوةَ وَءاتَوُا الزَّکٰوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِله عاقِبَةُ الاُمور.(۵) صدق الله العلىّ العظیم. توفیق همهى آحاد مسلمان را در درست انجام دادن این وظیفهى الهى مسئلت میکنم.
والسّلامعلیکمورحمةالله
سیّدعلى خامنهاى
۷۲/۶/۱۶
سیّدعلى خامنهاى
۷۲/۶/۱۶
(۱ متن این پیام در آغاز این اجلاس ــ که به مدّت سه روز در بابلسر برگزار شد ــ توسّط حجّتالاسلام والمسلمین سیّدهاشم رسولیمحلّاتی (رئیس شوراى سیاستگذارى ائمّهى جمعه) قرائت شد.
(۲ مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج ۲، ص ۸۴۹؛ «و به من کوشش در ترس و خشیتت و مداومت در پیوستن به خدمتت عطا فرما.»
(۳ مورد انتظار
(۴ سورهى طه، بخشى از آیهى ۱۳۲؛ «و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش ...»
(۵ سورهى حج، آیهى ۴۱؛ «همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم، نماز بر پا میدارند و زکات میدهند و به کارهاى پسندیده وامیدارند، و از کارهاى ناپسند بازمیدارند، و فرجام همهى کارها از آنِ خدا است.»
