1393/03/16
سخنرانی حجتالاسلاموالمسلمین سیدحسن نصرالله در مراسم بزرگداشت مرحوم علامه شیخ مصطفی قصیر عاملی
انتخابات سوریه، اعلامیه سیاسی شکست جنگ بود
متن زیر گزیدهای از سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان پیرامون انتخابات ریاست جمهوری سوریه است که در روز شانزده خرداد، در مراسم بزرگداشت مرحوم علامه شیخ مصطفی قصیر عاملی ایراد شده است. برای مطالعهی متن کامل این سخنرانی اینجا را کلیک کنید.
انتخابات سوریه و معانی و نتایج آن
مهمترین حادثهی برههی اخیر، انتخابات ریاست جمهوری سوریه و اقبال عظیم مردم بود که حقیقتا یک پیروزی تاریخی و موفقیت بزرگ برای سوریه و مردمان و سران آن محسوب میشود. پیش از این آمریکا، غرب و چند کشور منطقهای تمام تلاششان را برای جلوگیری از انجام انتخابات ریاست جمهوری سوریه انجام دادند. از همان ابتدا با تهدید آغاز کردند که اگر سوریه تاریخ انتخابات ریاست جمهوری معین کند و به سمت برگزاری انتخابات برود، جامعهی جهانی چنین و چنان میکند. قاعدتا امروز وقتی کشورهایی در سطح روسیه، چین، برزیل و آفریقای جنوبی، کشورهای بریکس، بیرون از این پروژه هستند، آنها نمیتوانند به نمایندگی از جامعهی جهانی صحبت کنند و بگویند این ارادهی جهان است. بله، آمریکا، غرب و دوستان منطقهایشان تهدید کردند و خط و نشان کشیدند. گفتند اگر انتخابات برگزار شود چنین و چنان میکنیم. میتوانید به سیل تهدیداتی که صورت گرفت مراجعه کنید. ولی این تهدیدها و این فشارهایی که برای برگزار نشدن انتخابات به سران سوریه وارد شد، کارساز نبود. حتی با واسطه قراردادن دوستان سوریه، چنین پیامهایی ارسال شد که البته موضع سوریه برای برگزاری انتخابات در موعد معین قاطع بود.
همهی کسانی که انتخابات ریاست جمهوری سوریه را نپذیرفتند و پیش از برگزاری و آغاز روندش آن را شوخی، مسخره و فاقد مشروعیت خواندند و گفتند حاکی از ارادهی مردم نیست، در حال مصادرهی ارادهی ملت سوریه و نادیده گرفتن واقعیتهای موجود هستند. سپس رفتند سراغ فشار آوردن به همان مردم سوریه در همهجا، در داخل و خارج این کشور. همه میدانیم در بسیاری از کشورها از حاضر شدن سوریها پای صندوق رأی و رأی دادن جلوگیری کردند. همان کشورهایی که مدعی دموکراسی و آزادی بیان برای مردم هستند. خب، کاری نداشت. به سفارتها اجازه میدادید درهایشان را باز کنند، آن موقع روشن میشد سوریهای غربنشین انتخابات، را تحریم کردهاند و مشخص میشد نظام حاکم پایگاه مردمی ندارد. خب، چرا اجازه ندادید؟ این یک فرصت برای مخالفان صلحجلو و سیاسی بود که صندوقهای رأی در همهی سفارتهای سوریه در جهان قرار گیرد و مشخص شود که اهالی سوریه انتخابات را تحریم کردهاند. ولی اجازه ندادند. چون اطلاعاتی داشتند که سوریها در هر جایی که صندوقی برای ریختن آرا گذاشته شود، با درصد بالا مشارکت خواهند کرد.
انتخابات سوریه و معانی و نتایج آن
مهمترین حادثهی برههی اخیر، انتخابات ریاست جمهوری سوریه و اقبال عظیم مردم بود که حقیقتا یک پیروزی تاریخی و موفقیت بزرگ برای سوریه و مردمان و سران آن محسوب میشود. پیش از این آمریکا، غرب و چند کشور منطقهای تمام تلاششان را برای جلوگیری از انجام انتخابات ریاست جمهوری سوریه انجام دادند. از همان ابتدا با تهدید آغاز کردند که اگر سوریه تاریخ انتخابات ریاست جمهوری معین کند و به سمت برگزاری انتخابات برود، جامعهی جهانی چنین و چنان میکند. قاعدتا امروز وقتی کشورهایی در سطح روسیه، چین، برزیل و آفریقای جنوبی، کشورهای بریکس، بیرون از این پروژه هستند، آنها نمیتوانند به نمایندگی از جامعهی جهانی صحبت کنند و بگویند این ارادهی جهان است. بله، آمریکا، غرب و دوستان منطقهایشان تهدید کردند و خط و نشان کشیدند. گفتند اگر انتخابات برگزار شود چنین و چنان میکنیم. میتوانید به سیل تهدیداتی که صورت گرفت مراجعه کنید. ولی این تهدیدها و این فشارهایی که برای برگزار نشدن انتخابات به سران سوریه وارد شد، کارساز نبود. حتی با واسطه قراردادن دوستان سوریه، چنین پیامهایی ارسال شد که البته موضع سوریه برای برگزاری انتخابات در موعد معین قاطع بود.
همهی کسانی که انتخابات ریاست جمهوری سوریه را نپذیرفتند و پیش از برگزاری و آغاز روندش آن را شوخی، مسخره و فاقد مشروعیت خواندند و گفتند حاکی از ارادهی مردم نیست، در حال مصادرهی ارادهی ملت سوریه و نادیده گرفتن واقعیتهای موجود هستند. سپس رفتند سراغ فشار آوردن به همان مردم سوریه در همهجا، در داخل و خارج این کشور. همه میدانیم در بسیاری از کشورها از حاضر شدن سوریها پای صندوق رأی و رأی دادن جلوگیری کردند. همان کشورهایی که مدعی دموکراسی و آزادی بیان برای مردم هستند. خب، کاری نداشت. به سفارتها اجازه میدادید درهایشان را باز کنند، آن موقع روشن میشد سوریهای غربنشین انتخابات، را تحریم کردهاند و مشخص میشد نظام حاکم پایگاه مردمی ندارد. خب، چرا اجازه ندادید؟ این یک فرصت برای مخالفان صلحجلو و سیاسی بود که صندوقهای رأی در همهی سفارتهای سوریه در جهان قرار گیرد و مشخص شود که اهالی سوریه انتخابات را تحریم کردهاند. ولی اجازه ندادند. چون اطلاعاتی داشتند که سوریها در هر جایی که صندوقی برای ریختن آرا گذاشته شود، با درصد بالا مشارکت خواهند کرد.
تا میرسیم به شب انتخابات که تهدید کردند همهی مناطق را به خاک و خون میکشند. و بدتر از این - که قاعدتا نشان ضعف است - وقتی است که رئیس ائتلاف مخالفان سوریه میآید و در سخنانی خطاب به ملت سوریه میگوید: فردا در خانههایتان بمانید چون اطلاعات ما نشان میدهد - چه مخالفان با معلوماتی هم هستند! - فردا نظام به حوزههای رأی، خودروهای بمبگذاریشده خواهد فرستاد! پس برای حفظ جان خود در خانههایتان بمانید. این حرف خندهدار نیست؟ نشان ناکامی و سرگردانی نیست؟ به جای این که بگویند به فلان دلیل و فلان دلیل در انتخابات شرکت نکنید، آنها را تهدید جانی میکنند، سپس این را به گردن نظام میاندازند و میگویند نظام میخواهد این کار را بکند! سخیفتر از این حرکت در جنگ روانی و سیاسی وجود ندارد.
نتایج سیاسی انتخابات سوریه
اما ملت سوریه چه نتایج سیاسیای را با این مشارکت عظیم رقم زد؟
اول: یکپارچگی سوریه. این انتخابات به همهی کسانی که میخواستند سوریه را بر اساس فرقه، مذهب و نژاد تقسیم کنند ثابت کرد سوریه یکپارچه است و یکپارچه خواهد ماند.
دوم: بقای حکومت. مردم سوریه گفتند نه، حکومت هست، منسجم است، میتواند در داخل و خارج انتخابات برگزار کند و پذیرای رأی دهندگان میلیونی باشد. در حالی که میبینیم برگزاری چنین پروژههایی در بسیاری از کشورها، تمام کشور و سازمانهای حکومت را در معرض نابودی قرار میدهد.
سوم: بر ارادهی ایستادگی اهالی سوریه، بر مشارکت در ساخت آیندهی سیاسی و بر مأیوس و نا امید نشدنشان تأکید کرد و نشان داد از آیندهشان دست بر نمیدارند تا کشورهای جهان و کسانی که نام خود را دوستان سوریه میگذارند، آیندهی آنان را برایشان رقم بزنند.
چهارم: این تودههای میلیونی بر خلاف همهی حرفهایی که شما در همهی سالهای گذشته در رسانههایتان زدید، گفتند نبرد میان نظام و مردم نیست. اگر اینچنین بود فقط چند صد یا چند هزار نفر پای صندوقهای رأی میرفتند. وقتی میلیونها نفر رأی میدهند یعنی حداقل این نظام و این سران از پایگاه مردمی بسیار عظیمی برخوردارند که خود را از طریق مشارکت در انتخابات به نمایش گذاشتند.
پنجم: جنگ نظامی و ویرانگر علیه سوریه شکست خورده است.
ششم و نتیجه: بنده به کسانی که به دنبال درمان سیاسی مسائل سوریه هستند میگویم: نمیتوانید این انتخابات ریاست جمهوری را که رخ داد نادیده بگیرید. دیگر نمیتوانید پیششرط بگذارید که رئیس جمهور استعفا دهد و همچنین نمیتوانید بگویید مذاکرات یا درمان سیاسی به استعفای رئیس جمهور منتهی شود. این انتخابات به همهی مخالفان - منظورم بخش داخلی است. تکفیریان از بحث خارجند - و کشورهای جهان و منطقه میگوید: درمان سیاسی در حضور جناب دکتر بشار اسد آغاز میشود و پایان مییابد. این انتخابات این را میگوید: یک رئیس جمهور توسط میلیونها نفر برای یک دورهی هفت ساله انتخاب شده است و هر کس به دنبال درمان سیاسی است، باید با او صحبت، مذاکره و بحث کند و با او به نتیجه برسد.
امروز درمان سیاسی بر دو رکن و دو مقدمهی اساسی استوار است. مقدمهی اول در نظر گرفتن نتایج انتخابات است و این که طرف درمان سیاسی، جناب بشار اسد است. و دوم پایان دادن به پشتیبانی از گروههای تکفیری در سوریه است تا آنجا که به پایان جنگ و کشتار در سوریه کمک کند.
بار دیگر به استادمان حضرت شیخ میرسیم و با روح مطهرش پیمان میبندیم و خطاب به این برادر عزیز، الگو و اسوهمان، حضرت علامه شیخ مصطفی قصیر، میگوییم: ای برادر، ما مسیر و راهت را ادامه خواهیم داد و ان شاءالله امانتدار دستاوردها، تلاشها، سازمان و فداکاریهایت خواهیم بود. این راه را با تفکر تو ادامه خواهیم داد و برای اهدافی که برای آنها زیستی، مو سپید کردی، بیمار شدی و شب از روز نشناختی، جانفشانی خواهیم کرد تا آن که خداوند (سبحانه و تعالی) برای ما نیز مانند تو عاقبت خیر رقم بزند.
نتایج سیاسی انتخابات سوریه
اما ملت سوریه چه نتایج سیاسیای را با این مشارکت عظیم رقم زد؟
اول: یکپارچگی سوریه. این انتخابات به همهی کسانی که میخواستند سوریه را بر اساس فرقه، مذهب و نژاد تقسیم کنند ثابت کرد سوریه یکپارچه است و یکپارچه خواهد ماند.
دوم: بقای حکومت. مردم سوریه گفتند نه، حکومت هست، منسجم است، میتواند در داخل و خارج انتخابات برگزار کند و پذیرای رأی دهندگان میلیونی باشد. در حالی که میبینیم برگزاری چنین پروژههایی در بسیاری از کشورها، تمام کشور و سازمانهای حکومت را در معرض نابودی قرار میدهد.
سوم: بر ارادهی ایستادگی اهالی سوریه، بر مشارکت در ساخت آیندهی سیاسی و بر مأیوس و نا امید نشدنشان تأکید کرد و نشان داد از آیندهشان دست بر نمیدارند تا کشورهای جهان و کسانی که نام خود را دوستان سوریه میگذارند، آیندهی آنان را برایشان رقم بزنند.
چهارم: این تودههای میلیونی بر خلاف همهی حرفهایی که شما در همهی سالهای گذشته در رسانههایتان زدید، گفتند نبرد میان نظام و مردم نیست. اگر اینچنین بود فقط چند صد یا چند هزار نفر پای صندوقهای رأی میرفتند. وقتی میلیونها نفر رأی میدهند یعنی حداقل این نظام و این سران از پایگاه مردمی بسیار عظیمی برخوردارند که خود را از طریق مشارکت در انتخابات به نمایش گذاشتند.
پنجم: جنگ نظامی و ویرانگر علیه سوریه شکست خورده است.
ششم و نتیجه: بنده به کسانی که به دنبال درمان سیاسی مسائل سوریه هستند میگویم: نمیتوانید این انتخابات ریاست جمهوری را که رخ داد نادیده بگیرید. دیگر نمیتوانید پیششرط بگذارید که رئیس جمهور استعفا دهد و همچنین نمیتوانید بگویید مذاکرات یا درمان سیاسی به استعفای رئیس جمهور منتهی شود. این انتخابات به همهی مخالفان - منظورم بخش داخلی است. تکفیریان از بحث خارجند - و کشورهای جهان و منطقه میگوید: درمان سیاسی در حضور جناب دکتر بشار اسد آغاز میشود و پایان مییابد. این انتخابات این را میگوید: یک رئیس جمهور توسط میلیونها نفر برای یک دورهی هفت ساله انتخاب شده است و هر کس به دنبال درمان سیاسی است، باید با او صحبت، مذاکره و بحث کند و با او به نتیجه برسد.
امروز درمان سیاسی بر دو رکن و دو مقدمهی اساسی استوار است. مقدمهی اول در نظر گرفتن نتایج انتخابات است و این که طرف درمان سیاسی، جناب بشار اسد است. و دوم پایان دادن به پشتیبانی از گروههای تکفیری در سوریه است تا آنجا که به پایان جنگ و کشتار در سوریه کمک کند.
بار دیگر به استادمان حضرت شیخ میرسیم و با روح مطهرش پیمان میبندیم و خطاب به این برادر عزیز، الگو و اسوهمان، حضرت علامه شیخ مصطفی قصیر، میگوییم: ای برادر، ما مسیر و راهت را ادامه خواهیم داد و ان شاءالله امانتدار دستاوردها، تلاشها، سازمان و فداکاریهایت خواهیم بود. این راه را با تفکر تو ادامه خواهیم داد و برای اهدافی که برای آنها زیستی، مو سپید کردی، بیمار شدی و شب از روز نشناختی، جانفشانی خواهیم کرد تا آن که خداوند (سبحانه و تعالی) برای ما نیز مانند تو عاقبت خیر رقم بزند.