• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1371/07/17

مصاحبه در پایان سفر به استان چهارمحال و بختیاری

ضمن تشکّراز این‌که این فرصت رادر اختیار ما قرار دادید، از حضورتان تقاضا میکنم هدف از سفر به استان چهارمحال و بختیاری را بیان کنید، و بفرمایید که در مجموع، این استان و روحیه مردم را در طول سفرتان چگونه دیدید؟
 
- بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم
 
هدف از سفر، قاعدتاً دو چیز است: یکی ملاقات با مردم و احوالپرسی از قشرهای مردم و حضور در میان آنها؛ یکی هم اطّلاع از اوضاع استان و پیداکردن معلوماتی از نزدیک، از وضع استان. این، هدف همه سفرها به مناطق مختلف کشور است. اگرچه من قبلاً هم به این‌جا آمده بودم، لکن چون استانی است که از جهات مختلف محروم است، لازم بود که سفر دیگری به این‌جا بکنیم؛ و آمدیم.
 
مردم این‌جا را - همچنان که قبلاً نیز همین‌گونه تشخیص داده بودم - مردم بسیار خوب و دارای فضایل اخلاقی متعدّدی یافتم. اوّلاً مردمی هستند تقریباً دارای خوی عشایری. اگرچه همه استان، عشایری نیستند، لکن آن خصلتهای جوانمردی و شجاعت و صراحت لهجه و صفای روحی و صمیمیّت و مهمان‌نوازی و این چیزها، در مردم این استان وجود دارد. به مسؤولین کشور و مسؤولین نظام جمهوری اسلامی خیلی علاقه‌مندند و حقیقتاً باشور و هیجان با آنان برخورد میکنند. ماهم که آمدیم، مردم نهایت محبّت و لطف را از خودشان نشان دادند.
 
در این سفر، به عشایر منطقه هم، سری زدم. البته در سفرهای پیش هم رفته بودم. منطقه‌ای که ما در آن هستیم، یک منطقه عشایری است. جایی است که یک عدّه از عشایر در آن اسکان یافته‌اند. کوچ‌رو نیستند، و همه سال را در این‌جا ساکنند. منتها وضع زندگی در این‌جا، بامحرومیت بسیار همراه است. نه مسکن درستی دارند، نه جاده‌ای، نه امکانات بهداشتی و نه امکانات آموزش و پرورش. وضعشان خیلی بد است.
 
البته این رابگوییم که در استان چهار محال و بختیاری - طبق آمارهای موثّقی که به دست من رسیده - کاری که در بعد از پیروزی انقلاب تا امروز شده، شاید چندین برابر - ده برابر یا بیشتر - بیشتر از کاری است که در کلّ زمان قبل از انقلاب انجام گرفته است. درعین حال، خدمات فراوانی که در این استان انجام گرفته، برای پاسخگویی به نیازهای این استان، کافینیست. نمونه‌اش همین منطقه عشایری است. این راهیکه از شهرکرد تا این‌جا - منطقه بازُفت - آمدیم، بسیار طولانی است. مردم جاده ندارند؛ مدرسه راهنمایی ندارند؛ امکانات بهداشتی ندارند و انصافاً خیلی کمبود دارند. خوشبختانه در این سفر، هم معاون محترم رئیس‌جمهور، آقای میرزاده با ما هستند، هم آقای بشارتی رئیس محترم امور مناطق محروم کشور و هم وزیر محترم جهاد سازندگی. یعنی همه وسایلِ کار، این‌جا با ما همراه است. لذا، دیشب در شهرکرد، برای بررسی طرحها تشکیل جلسه دادیم و من دیدم، مجموعاً نزدیک یک میلیارد تومان برای پروژه‌ها و طرحهای این استان، قرار است هزینه شود. مقدار قابل توجّهی را آقای میرزاده از بودجه دولت متعهّد شدند؛ مقدار زیادی از آن را آقای بشارتی از بودجه مخصوص مناطق محروم متعهّد شدند و مقدار قابل توجّهی را هم وزیر جهاد سازندگی، جناب آقای فروزش به‌عهده گرفتند. دیشب وقتی طرحهای آقایان در مورد جاده، برق‌رسانی، آب‌رسانی، واحدهای آموزشی، کمک به‌دانشگاهها، کمک به مدارس کشور، خانه معلّم و انواع و اقسام طرحهای دیگر را دیدم، حقیقتاً قلبم شاد شد و دیدم که خوب کار کرده‌اند. برای همین منطقه‌ای که الان ما از آن آمدیم - البته قبل از آمدن ما - جاده و راه در نظر گرفتند که بسیار مهم است. البته مدرسه هم در نظر گرفتند. همین حالا نیز، در این‌جا تصمیم گرفته شده که حمام ساخته شود و کارهای دیگری برای این منطقه و همچنین بقیه مناطق این استان، انجام خواهد شد.
 
امیدواریم خداوند کمک کند که این کارها را انجام دهند. آقایان به من قول دادند کارهایی را که تصمیم‌گیری شده، از همین فردا شروع کنند؛ یعنی در سرتاسر این استان، همین فردا که روز شنبه است، تعدادی کارگاه تجهیز میشود و کار شروع خواهد شد. همین جاده‌ای که قرار است کشیده شود، از همین فردا شروع میشود. یعنی کار برای شش ماه دیگر و یک سال دیگر نیست. این‌طور قول دادند. این کارها باید انجام گیرد. ان‌شاءاللَّه این‌طور هم عمل خواهند کرد. من هم، با این‌که کمال اطمینان را به آقایان دارم - یعنی میدانم که اینها خودشان دل سوخته هستند و لازم نیست کسی به کارشان وادار کند و واقعاً مجذوب کار برای مستضعفین هستند - درعین حال، احتیاطاً، خبر میگیرم. یک ماه که میگذرد، دو ماه که میگذرد، کسب اطّلاع میکنم که کار چقدر پیش رفته، چقدر انجام شده و چقدر باید انجام گیرد؛ تا لنگیای در کار نباشد. معمولاً این اخبار را، هم از طریق استاندار محل و هم از طریق دفتر خودمان دنبال میکنیم. بحمداللَّه کارها خوب پیش میرود. در جاهای دیگری هم که رفتیم - مثل بوشهر و ایلام و لرستان - کارهایی که قول دادیم، اکثراً انجام شده است. تعداد بسیار کمی از طرحهاست که به‌خاطر موانعی، انجام نشده. لکن بقیه، همه انجام شده است. این‌جا هم ان‌شاءاللَّه همه این کارها انجام خواهد شد.
 
لازم است از همین فرصت استفاده کنم و به مردم عزیز چهار محال و بختیاری سلام بفرستم. من این دو، سه روزی که مهمان این مردم هستم، حقیقتاً احساس آرامش میکنم. صفای این مردم و ذوقیّات و استعداد آنها، از جمله مواردی است که بسیار جالب است. بخصوص استعداد فرهنگی و ذوقیّات این مردم، قابل توجّه است. اهل ادبیّاتند؛ اهل شعرند. در همین محلّ «لبد» که ما هستیم، از این سینه‌کش که میرفتیم بالا، دیدم یکی از آقایان مشغول شعر خواندن است. گوش کردم ببینم چه شعری است. دیدم شعرهای بسیار خوبی است! هم مضامینش خوب است، هم الفاظش الفاظ خیلی خوبی است. شعرها را پر جوش و خروش میخواند. پرسیدم: «این شعرها مالِ کیست؟» گفت: «اینها را پدرم سروده است». گفتم: «تو سواد داری؟» گفت: «نه!» این آقا سواد نداشت؛ اما شعری را به قدر یک قصیده مفصّل، با کمال متانت و استواری و مثل یک انسان با سواد، خوب و از بَر میخواند. یا، همین جا که الان در این چادر نشسته‌ایم، این آقای صاحبخانه ما که این‌جا نشسته بودند، با شعر و با نثر بنا کرد با ماحرف زدن!
 
حقیقتاً انسان از سطح فرهنگ این مردم لذّت می‌برد. با این‌که سواد، سواد رسمی نیست؛ اما روح فرهنگی و استعداد فرهنگی هست. آدم وقتی اینها را میبیند، هزاران بار لعنت میفرستد به آن خانهای خبیث و سلاطین خبیثتر از خانها، که سالهای متمادی مردم را عقب نگه داشتند. این مردم را بیسواد و محروم نگه داشتند، ازشان استفاده کردند و اینها را دوشیدند، بدون این‌که فایده‌ای بهشان برسانند. امیدواریم ان‌شاءاللَّه در دوران جمهوری اسلامی، جبران شود. البته بخش زیادی از عشایر این کشور، بحمداللَّه، در دوران جمهوریاسلامی به سر و سامان نسبی رسیده‌اند. این‌جاها هم، ان‌شاءاللَّه باید هرچه زودتر به سر و سامان برسد.
 
ان‌شاءاللَّه موفّق باشید. حالا اگر خواستید آمار این کارهایی را که شده است به تفصیل بدانید، جناب آقای میرزاده و جناب آقای بشارتی، این‌جا هستند. میتوانید از آقایان سؤال کنید، تا بگویند و مردم هم مطّلع شوند.
 
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه.