1370/11/19
بیانات در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران
به مناسبت روز نیروى هوایى(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اوّلاً لازم است که روز نوزدهم بهمن را که امسال مصادف است با میلاد سردار بزرگ عاشورا، به شما برادران عزیز نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران تبریک عرض بکنم و از عناصر برجسته و چهرههاى درخشانى که این نیروى شما در طول این چند سال به ملّت ایران نشان داد و به انقلاب تقدیم کرد، تجلیل کنم. اینکه ما روز نوزدهم بهمن را یک مقطع به حساب مىآوریم و نیروى هوایى را با این روز معرّفى میکنیم، در حقیقت تکیه بر یک مسئلهى ارزشى است و یقیناً تاریخ قضاوت خواهد کرد؛ همچنان که همین امروز هم با اینکه در بحبوحهى قضایا هستیم ــ و معمولاً در بحبوحهى مسائل، کمتر میشود ابعاد آن را دانست و فهمید ــ چشمهاى باز و دلهاى بیدار ملّت ما قضاوت میکنند و این چندساله قضاوت کردهاند.
خیلى مهم است که یک نیروى سوگلىِ یک رژیمى علىرغم همهى تبلیغات و تلقیناتى که شده است، در یک برههى حسّاس، آن شجاعت را و آن آگاهى را پیدا کند که با ظلم و طغیان به صورت صریح مقابله کند و خود را به جناح اسلام و حق، متّصل کند و این اتّفاق افتاد؛ در روز نوزدهم بهمن آن چهرههاى جوان و مصمّم نیروى هوایى ــ که بسیارى از آنها همین امروز بحمدالله در خلال عناصر مسئول و کارگزار نیرو حضور دارند و بعضى از آنها هم به شهادت رسیدهاند ــ اعلام موضع کنند علیه رژیم وابستهى پهلوى و مردم را دلگرم کنند؛ و این کار اثر بسیار عجیبى داشت. من آن روز شاهد قضایا بودم؛ در خدمت امام بودم و دیدم این تحوّلى را که به صورت محسوس دارد در ارکان نظام کشور ما تحقّق پیدا میکند.
و سبقت در جهاد و سبقت در پذیرش ارزشهاى الهى و اسلامى و سبقت در فهمیدن حقیقت، یک ارزش است؛ این ارزش را نیروى هوایى ما کسب کرد و آن را با یک ارزش دیگرى همراه کرد که آن هم عبارت است از ایستادگى و صدق قول در میدانهاى خطر. نیروى هوایى ما چه قبل از شروع ظاهرى و رسمى جنگ تحمیلى و بخصوص از هنگام شروع این جنگ تحمیلى طولانى و پُرخسارت در میدانها فداکارانه جنگید. همهى عناصر نیرو تلاش کردند و حقیقتاً تا همهى عناصر تلاش نکنند، قشرهاى مختلف زحمت نکشند، نتیجهى کار به آن خوبى ظاهر نخواهد شد؛ امّا بخصوص خلبانهاى شکارى ما برجستگىهایى نشان دادند، فداکارىهایى کردند و زبان عاجز است از اینکه بتواند در کلمات کوتاهى، حقایقى را که در میدان جنگ از این عزیزان و از بقیّهى عناصر نیرو سر زد و بُروز کرد، توصیف کند. من فراموش نمیکنم آن روزهایى را که در شدّت جنگ و در بحبوحهى حوادث تلخ، در روى آسمان، جوانان ما و خلبانهاى ما چه فداکارىهایى میکردند و در زمین، افراد فداکار و مؤمن در مقابلهى با تهاجم دشمن چه مرارتهایى کشیدند، و اینها همه جزو پروندهى معنوى و ذخیرهى الهى و آسمانى نیروى هوایى در دوران سختترین آزمایشهاى این ملّت است.
شاید اگر ما از راه پرورش یافتن عناصر برجسته هم بخواهیم قضاوت کنیم، نیروى هوایى یکى از آن دستگاههاى نمونهى ما است. چهرهاى مثل شهید بابایى(۲) را این نیرو به ملّت ایران بخشید و داد، و چهرههاى شبیه بابایى بحمدالله در میان نیرو هستند و کم هم نیستند؛ کسانى که دانش را و تسلّط بر فن را همراه کردند با اخلاص و عشقِ بىنهایت به اسلام و هدفهاى اسلامى و آمادگى براى اقدام در جهت مصالح این ملّت و مصالح این کشور. امروز هم بحمدالله داریم و امید من این است که امثال این چهرهها روزبهروز در نیرو بیشتر بشوند. این جوانها، این نورسها، این دلهاى پاک و روحهاى مطهّرى که با خلوص در جرگهى این نیرو وارد میشوند، باید با همان روحیهى فداکارى و اخلاص و آمادگى براى تحمّل مشاق(۳) و زحمات در هنگام لازم، مدارج علمى و تحقیقى را بپیمایند و جنبههاى ارزشى بر تمام تلاشهاى نیرو بایستى انشاءالله غلبه داشته باشد؛ کمااینکه تا آنجایى که من اطّلاع دارم همینجور هم هست.
مسئلهى نظام اسلامى و مسئولیّت خطیرى که در این مقطع زمانى بر دوش ملّت ایران قرار گرفته است، یک مسئلهى فوقالعاده حسّاسى است. جا دارد که هر فردى بهتنهایى و در وجدان خود و با الهام از واقعیّاتى که اتّفاق افتاده است و مىافتد، تحلیل داشته باشد نسبت به این جریان. برادران من! قضیّه خیلى مهم است و مهمتر از آن چیزى است که سادهاندیشان میخواهند تصوّر کنند. مسئله فقط این نیست که یک کشورى بر یک نظام جبّارى و وابستهاى و نوکرصفتى و فاسدى شوریده است و آن را کنار گذاشته و یک نظام دلبخواه و مطلوبى را سرِ کار آورده؛ قضیّه از اینها خیلى بالاتر است.
نمیخواهم ادّعا کنم که ملّت ایران از روزى که وارد این مبارزه شد، به این هدف عالىاى که امروز در پیش روى ملّت ایران است و این بار مسئولیّت سنگینى که امروز بر دوش ما است، به طور آگاهانه و دقیق فکر میکرد. آنچه مسلّم است، ملّت از ادامهى حکومت جبّارانه و فاسد و وابسته و نوکربابِ رژیم پهلوى و مشکلاتى که از این طریق براى این کشور به وجود آورده بودند، به جان آمده بود و عشق اسلام و علاقه و محبّت به دعوت اسلامى او را به میدان آورد و آن نظام فاسد و ضدّاسلامى را با همهى دنبالههایش از صحنهى این کشور خارج کرد تا یک نظام اسلامى را برقرار کند؛ همچنان که امام و رهبر عظیمالشّأن این ملّت آن را مطرح کرده بود و مردم آن را فهمیده بودند و پای آن جان دادند و خون دادند و مبارزه کردند؛ این مقدار مسلّم است. امّا قضیّه بعد از تشکیل جمهورى اسلامى ابعاد بسیار وسیعترى پیدا کرد. مسئله ابعاد جهانى پیدا کرد؛ چرا؟ زیرا ملّتهاى عالم و بخصوص ملّتهاى اسلامى ناگهان احساس کردند که یک درد مشترکى با ملّت ایران و میانِ مجموعهى یک میلیارد مسلمان وجود دارد و آن، دردِ دور افتادن از اصل خود و دچار شدن در دست بتهاى قدرت استکبارى است که بر تمام شئون زندگى این ملّتها دارند اثر میگذارند و زندگى آنها را تباه کردهاند.
این آگاهى را امّت بزرگ اسلامى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران به طور وسیعى به دست آورد و این موجب شد که دشمنى با اسلام و به طور مشخّص دشمنى با جمهورى اسلامى جزو برنامههاى اساسى استکبار جهانى ــ آن روز، دو ابرقدرت شرق و غرب ــ قرار بگیرد و تصمیم بگیرند که این نظام اسلامى را از کارایى و قدرتِ تأثیر بر روى ملّتها ــ که اینقدر مشکل براى آنها به وجود آورده بود ــ بیندازند و دشمنىها شروع شد. از جملهى این دشمنىها تحمیل جنگ تحمیلى بود؛ از جملهى این دشمنىها محاصرهى اقتصادى بود؛ از جملهى این دشمنىها تلاشهاى امنیّتى و خصمانه در داخلِ صفوف قشرهاى مختلف ملّت بود؛ از جملهى این دشمنىها تبلیغات گوناگون علیه جمهورى اسلامى و علیه این ملّت و نسبتهاى دروغ به این کشور و این ملّت و مسئولین این کشور بود که در طول این سیزده سال یک روز گردونهى این توطئهها متوقّف نشده است و هر روز به شکلى ظهور کرده و ادامه دارد؛ تا امروز ادامه داشته و قاعدتاً بعدها هم تا مدّتها ادامه خواهد داشت.
آنچه در این میان قابل توجّه است و به عنوان یک حقیقت درخشانى براى جهان و براى تاریخ، خود را نشان میدهد، ناکامى این توطئهها است نسبت به ملّت ایران. دلیل این ناکامى، بقاى نظام جمهورى اسلامى و استحکام روزبهروز آن است و اینها نمیخواستند اینجور باشد؛ دلیل آن ناکامى، پیروزى جمهورى اسلامى در جنگ تحمیلى است که این پیروزى چیزى است که هر انسانى با اندکتأمّلى این پیروزى روشن و واضح را درک میکند. وقتى که همهى دنیا همدست بشوند و بر سر ملّتى خراب بشوند براى اینکه آن ملّت را از صحنه خارج کنند، مرزهاى او را تغییر بدهند و بعد از هشت سال نتوانند، آن ملّت بزرگترین پیروزى را به دست آورده؛ علاوه بر پیروزىهاى جنبى که ما در این هشت سال جنگ داشتیم.
بسیارى از این ابتکاراتى که امروز شما دارید در داخل نیروى هوایى انجام میدهید، مرهون همان روحیهى خودکفائى است که در دوران جنگ به وجود آمد؛ وَالّا روز اوّل جنگ که ما اینجور نبودیم. روز اوّل جنگ، ما هواپیما بسیار داشتیم، قطعات یدکى خیلى داشتیم، هواپیماى آماده هم داشتیم، [امّا] آنچه نداشتیم، خودجوشى بود و این خودجوشى بمرور به وجود آمد.
من فراموش نمیکنم چند روزى از شروع جنگ تحمیلى گذشته بود، مسئولین نیروى هوایى یک فهرستى به دست من دادند، این فهرست نشان میداد که ما تا این مقطع زمانى ــ که حدّاکثر حدود سى و چند روز میشد ــ تمام هواپیماهایمان زمینگیر خواهد شد؛ افچهارهایمان در این چند روز، افپنجهایمان در این چند روز، افچهاردههایمان در این چند روز؛ آخرِ لیست که طولانىترین مدّت را داشت، هواپیماهاى ترابرى ما بود؛ سى۱۳۰ این مدّت و مانند اینها. به این فهرست که نگاه میکردیم، معلوم میشد که ما حدود یکماهونیم دیگر، هیچ هواپیماى قابل پروازى نخواهیم داشت. مصیبت برای یک ملّت اینها است. یک عدّهاى آن روز همینجور خیال میکردند؛ خیال میکردند که ما ازبینرفتنى هستیم. آمریکایىها هم همینجور خیال میکردند؛ فکر میکردند که تمام شد. جنگى است و در ظرف یک ماه، دو ماه، شش ماه تمام وسایل هوایى و غیر هوایى جمهورى اسلامى را از بین خواهند برد و بعد این ملّت مجبور است که دستهایش را بالا کند.
حقیقت روشن این است که این ملّت در مقابل این توطئهها به خودسازى پرداخت، به درونسازى پرداخت، به خودجوشى پرداخت. امروز شما چیزى دارید که یک ملّت به این آسانى آن را به دست نمىآورد و آن اتّکاء به نفْس و کشفِ قدرت درونى و نفسانى است؛ قدرت ذاتى است. به این دلیل است که شما امروز بسیار قوىترید از آن روزها و از همهى گذشتهى نیروى هوایى و ارتش در دوران تاریخش.
این حقیقتِ روشن، این است که ملّت ایران با همین روحیه در مقابل ابرقدرتها که جدّاً تصمیم داشتند این ملّت را از پا دربیاورند، ایستاد و پیروز شد و ابرقدرتها ناکام ماندند. سادهاندیشى است اگر فکر کنیم که دشمن با ناکام شدن در این مرحله دست خواهد برداشت؛ کمااینکه ما امروز تبلیغات را مىبینیم. امروز آنچه میتوانند فشار بیاورند، مرحلهى تبلیغات است و مرحلهى توطئههاى سیاسى علیه جمهورى اسلامى؛ چون در مراحل گوناگونى ملّت بحمدالله از آبوگِل بیرون آمده و به رشد و بالندگى رسیده است.
یکى از این تبلیغات، همین چیزى است که مکرّر مىشنوید امروزها هم سروصدایش بلند است؛ تکیه بر روى تجهیزات و قدرت نظامى جمهورى اسلامى. چیزى که هرگز نمیخواستند به آن زبان بگشایند، امروز به صورت مبالغهآمیزى در بوقهاى جهانى خودشان تبلیغ میکنند که بله، «جمهورى اسلامى چنین تجهیزاتى را از فلان جا خریده، فلان چیزهایى را یا آورده یا وارد خواهد کرد، فلان دانشمندانى را جمع کرده، فلان جور تجهیزاتى را دارد براى خودش فراهم میکند»؛ براى چه؟ براى اینکه همچنان که سیاست طولانى آنها بوده است، کشورهاى اسلامى و دولتهاى اسلامى را از جمهورى اسلامى مرعوب کنند. این سیاستى بوده است که سیزده سال است که اینها این سیاست را دارند دنبال میکنند: مرعوب کردن کشورهاى مسلمانى که نزدیک ما و اطراف ما هستند از جمهورى اسلامى و فاصله انداختن میان جمهورى اسلامى و آنها. در حالى که جمهورى اسلامى علیه کشورهاى همسایهى خود خطرى به حساب نمىآید؛ جمهورى اسلامى حامى آنها است.
در منطقهى خلیج فارس دیدند که در طول این چندساله اگر خطرى به وجود آمد، اگر آتشى برافروخته شد، یا از ناحیهى یک کشور غیر ایران بود یعنى رژیم عراق و کشور عراق ــ که آتشافروزى کرد در خلیج فارس و قدرتهاى بیگانه را به دنبال خود به خلیج فارس کشاند ــ یا از ناحیهى آمریکایىها و همپیمانان آنها بود که آمدند و منطقه را تبدیل کردند به یک منطقهى آتش؛ آنها منطقه را ناامن میکنند.
در دوران جنگ همواره ما به آمریکایىها میگفتیم شما که میگویید ما براى حفظ امنیّتِ منطقه ناوهایمان را وارد خلیج فارس میکنیم، بدانید که شماها ضدّ امنیّتید؛ وجود شماها برخلاف امنیّت است. امروز هم همین را میگوییم؛ امروز هم همین حقیقت وجود دارد. اینها براى اینکه وجود خودشان را در خلیج فارس و در منطقه توجیه کنند، براى اینکه کشورهایى را وادار به سرازیر کردن دلارهاى نفتى به خزانههاى زرّادخانههاى آمریکا بکنند و سلاح از آنها تهیّه بکنند، براى اینکه بین جمهورى اسلامى و همسایگانش یک حالت بیم و هراس و احساس غربت به وجود بیاورند، تبلیغ میکنند؛ تبلیغات مبالغهآمیز که جمهورى اسلامى چنین درصدد تسلیحات است؛ و مانند اینها. تسلیحات ما هر چه هست و هر چه بعد از این باشد و هر چه تاکنون بوده است، صرفاً براى دفاع از مرزهاى این کشور و از این انقلاب و از ارزشهایى است که این انقلاب بر پایهى آن بنا شده است. تسلیحات ما و ارتش ما و نیروهاى مسلّح ما هیچگونه خطرى را براى همسایگان ما به وجود نمىآورد. ما میتوانیم از همسایگان خودمان دفاع کنیم.
دنیا دید که در دورانى که مرزهاى بین ما و عراق بدون هیچگونه حاجزى(۴) رها بود و عراق جاى دیگرى سرگرم بود ــ یا به اشغال کویت سرگرم بود یا به پس دادن مکافات اشغال کویت سرگرم بود ــ اگر ما اندکانگیزهاى براى تعرّض به همسایهها داشتیم، جاى آن بود که وارد مرزهاى عراق بشویم؛ همچنان که هر دولت دیگرى به جاى ما بود، به احتمال زیاد این کار را میکرد، [امّا] ما نکردیم. انگیزههاى تجاوزطلبانه در جمهورى اسلامى نیست.
ما بر مبناى تفکّرات اسلامى داریم حرکت میکنیم. ما با حکمتِ برخاسته و تراوششدهى از اصول اسلامى داریم مشى میکنیم و کشور را اداره میکنیم. ما نخواستیم آن روزى که میشد وارد سرزمینهاى عراق شد و لااقل تا مناطقى که نزدیک مناطق ما است و داراى عوارض طبیعى هم هست [وارد شویم]. کسانى که اهل نقشهخوانى و اهل مسائل استراتژیکى هستند، خیلى خوب میفهمند که جمهورى اسلامى آن روز چه کارهایى میتوانست بکند و ما نکردیم؛ با علم و آگاهى نکردیم؛ با توجّه [این کارها را] نکردیم.
نیروى مسلّح جمهورى اسلامى براى دفاع در مقابل گرگهایى است که دندان نشان میدهند به جمهورى اسلامى؛ براى آن پنجههاى خونآلودى است که سالهاى سال از سفرهى بىصاحب این ملّت خوردهاند و بردهاند و غارت کردهاند و حالا که جمهورى اسلامى دست آنها را قطع میکند، به جمهورى اسلامى و ملّت ایران پنجه نشان میدهند؛ براى مقابلهى با آن عناصرى است که با فضیلتها دشمنند و نمیخواهند این کشور و هیچ کشورى و هیچ ملّتى استقلال به خود ببیند؛ نیروى مسلّح ما براى مقابلهى با اینها است؛ چه خود آنها، چه مزدورانشان ــ که در این مزدوران ممکن است کسانى هم باشند که با کمال تأسّف و خجلت باید بگوییم که اصل ایرانى هم دارند؛ کسانى که از داخل این کشور به دشمنان این کشور پناه بردند و علیه این کشور و علیه پدرها و مادرهای خودشان و خانوادهى خودشان و مادر میهن خودشان، پنجه به خون آلوده کردند ــ نیروهاى مسلّح و قوّت سلاح جمهورى اسلامى و قوّت بازوى جمهورى اسلامى برای مقابله با این رذالتها و رذلها است، نه براى تعرّض، نه براى تجاوز.
ما اگر از امنیّت منطقهى خلیج فارس حرف میزنیم و خود را در آن سهیم میدانیم، ناشى از یک حقّ طبیعى است. اینجا یک حوزهى محدودى است؛ یک منطقهى دربسته و سربستهاى است که جمهورى اسلامى بیشترین سهم را در آن، از لحاظ مرز دارد و طبیعى است که در امنیّت آن و در حراست از آن نقش داشته باشد. ما هرگز نخواستیم ژاندارم این منطقه باشیم و هرگز اجازه هم نمیدهیم هیچ قدرت دیگرى ــ چه از خود این منطقه و چه از بیرون این منطقه و امروز بخصوص آمریکا ــ بخواهند ژاندارمى این منطقهى نفتخیز و بسیار قیمتىِ عالم را به خودشان اختصاص بدهند. با این روحیه، با روحیهى احساس تکلیف بر حراست از ارزشهاى اسلامى و از مرز و بوم این کشور و از مردم این کشور، تکتک آحاد نظامى ما ــ چه از ارتش، چه از سپاه، چه نیروهاى مختلف ارتش و از جمله نیروى هوایى ــ باید به کار نظامى خودشان بپردازند و در هر سطحى که هستند، تکلیفشان را انجام بدهند. امروز شما آن کارى که انجام میدهید، یک تکلیف وجدانى است، یک تکلیف دینى است، یک تکلیف ملّى است، یک تکلیف ارزشى و انسانى است.
قدرتهاى بزرگ نمیخواهند که ملّتها نفَس بکشند و روى پاى خودشان بِایستند؛ مىبینید روزبهروز قدرت خودشان را میخواهند در دنیا توسعه بدهند. البتّه تاریخ معلّم خوبى است؛ تاریخ به ما این درس را داده است که هیچ قدرتى با آنچنان سرکشىهایى که امروز ما در قدرتهاى بزرگ و بخصوص در آمریکا مىبینیم، ادامه نخواهد یافت و پاینده نخواهد بود. اینها با سر به زمین خواهند آمد؛ همچنان که در گذشتهى بسیار نزدیک، آن ابرقدرت دیگر(۵) با سر فرود آمد. هر کسى جورى فرود مىآید؛ هر کسى به بهانهاى فرود مىآید. این افزونطلبىها، این دست تجاوز به سمت جهان دراز کردنها، این مقابلهى با احساسات پاک و خالص ملّتها، مطمئنّاً آیندهى خوبى نخواهد داشت؛ اینها بسیار بىفرجام و ناموفّق است. البتّه ملّت باید هوشیار باشند و شما نیروهاى مسلّح باید هوشیار باشید.
من از پیشرفتهاى نیروى هوایى مطّلعم و آنها را بسیار پُرارج میدانم. شما کارهاى خوبى کردهاید. آنچه امروز در نیروى هوایى جریان دارد، حاکى از زنده بودن و زدن نبض سالم این نیرو است. این تپشى که امروز در نیروى هوایى هست، چیز خوبى است؛ این را حفظ کنید. آن حقیقت ارزشى را همواره به آن برسانید؛ مراقب باشید که این حرکات و این کارى که انجام میگیرد، با ارزشهاى انقلابى و اسلامى هماهنگ و دوشبهدوش پیش بروند. مبادا جورى بشود که ارزشهاى انقلابى و اسلامى در یک گوشهاى از گوشههاى ارتش یا نیروهاى مسلّح یا نیروى هوایى، غریب و مهجور باشد. قوّت و ریشهدارىِ این ملّت و شما عزیزان، ناشى از همان انگیزههاى معنوى و اسلامى است؛ آن روح شجاعت و آن ایستادگى. و امیدواریم خداوند متعال روزبهروز به شماها کمک کند.
بنده یاد این روز عزیز در سیزده سال قبل را مجدّداً گرامى میدارم. امیدوارم این خاطره را هر چه بهتر، بیشتر، زیباتر در دلتان، در واقعیّت زندگىتان حفظ کنید و چه خوب بود کسانى که در آن روز شرکت داشتند، دقایق و جزئیّات این حادثه را مینگاشتند تا براى کسانى که مطّلع نیستند یا براى آیندگان، بماند و مورد توجّه قرار بگیرد و ظرایف آن کشف بشود.
و امیدواریم که قلب مقدّس ولىّعصر (ارواحنا فداه) از شماها راضى و خشنود باشد و ادعیهى زاکیهى آن بزرگوار شامل حال شما بشود و روح مطهّر امام عزیز و شهداى بزرگوارمان از همهى ما خشنود باشد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اوّلاً لازم است که روز نوزدهم بهمن را که امسال مصادف است با میلاد سردار بزرگ عاشورا، به شما برادران عزیز نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران تبریک عرض بکنم و از عناصر برجسته و چهرههاى درخشانى که این نیروى شما در طول این چند سال به ملّت ایران نشان داد و به انقلاب تقدیم کرد، تجلیل کنم. اینکه ما روز نوزدهم بهمن را یک مقطع به حساب مىآوریم و نیروى هوایى را با این روز معرّفى میکنیم، در حقیقت تکیه بر یک مسئلهى ارزشى است و یقیناً تاریخ قضاوت خواهد کرد؛ همچنان که همین امروز هم با اینکه در بحبوحهى قضایا هستیم ــ و معمولاً در بحبوحهى مسائل، کمتر میشود ابعاد آن را دانست و فهمید ــ چشمهاى باز و دلهاى بیدار ملّت ما قضاوت میکنند و این چندساله قضاوت کردهاند.
خیلى مهم است که یک نیروى سوگلىِ یک رژیمى علىرغم همهى تبلیغات و تلقیناتى که شده است، در یک برههى حسّاس، آن شجاعت را و آن آگاهى را پیدا کند که با ظلم و طغیان به صورت صریح مقابله کند و خود را به جناح اسلام و حق، متّصل کند و این اتّفاق افتاد؛ در روز نوزدهم بهمن آن چهرههاى جوان و مصمّم نیروى هوایى ــ که بسیارى از آنها همین امروز بحمدالله در خلال عناصر مسئول و کارگزار نیرو حضور دارند و بعضى از آنها هم به شهادت رسیدهاند ــ اعلام موضع کنند علیه رژیم وابستهى پهلوى و مردم را دلگرم کنند؛ و این کار اثر بسیار عجیبى داشت. من آن روز شاهد قضایا بودم؛ در خدمت امام بودم و دیدم این تحوّلى را که به صورت محسوس دارد در ارکان نظام کشور ما تحقّق پیدا میکند.
و سبقت در جهاد و سبقت در پذیرش ارزشهاى الهى و اسلامى و سبقت در فهمیدن حقیقت، یک ارزش است؛ این ارزش را نیروى هوایى ما کسب کرد و آن را با یک ارزش دیگرى همراه کرد که آن هم عبارت است از ایستادگى و صدق قول در میدانهاى خطر. نیروى هوایى ما چه قبل از شروع ظاهرى و رسمى جنگ تحمیلى و بخصوص از هنگام شروع این جنگ تحمیلى طولانى و پُرخسارت در میدانها فداکارانه جنگید. همهى عناصر نیرو تلاش کردند و حقیقتاً تا همهى عناصر تلاش نکنند، قشرهاى مختلف زحمت نکشند، نتیجهى کار به آن خوبى ظاهر نخواهد شد؛ امّا بخصوص خلبانهاى شکارى ما برجستگىهایى نشان دادند، فداکارىهایى کردند و زبان عاجز است از اینکه بتواند در کلمات کوتاهى، حقایقى را که در میدان جنگ از این عزیزان و از بقیّهى عناصر نیرو سر زد و بُروز کرد، توصیف کند. من فراموش نمیکنم آن روزهایى را که در شدّت جنگ و در بحبوحهى حوادث تلخ، در روى آسمان، جوانان ما و خلبانهاى ما چه فداکارىهایى میکردند و در زمین، افراد فداکار و مؤمن در مقابلهى با تهاجم دشمن چه مرارتهایى کشیدند، و اینها همه جزو پروندهى معنوى و ذخیرهى الهى و آسمانى نیروى هوایى در دوران سختترین آزمایشهاى این ملّت است.
شاید اگر ما از راه پرورش یافتن عناصر برجسته هم بخواهیم قضاوت کنیم، نیروى هوایى یکى از آن دستگاههاى نمونهى ما است. چهرهاى مثل شهید بابایى(۲) را این نیرو به ملّت ایران بخشید و داد، و چهرههاى شبیه بابایى بحمدالله در میان نیرو هستند و کم هم نیستند؛ کسانى که دانش را و تسلّط بر فن را همراه کردند با اخلاص و عشقِ بىنهایت به اسلام و هدفهاى اسلامى و آمادگى براى اقدام در جهت مصالح این ملّت و مصالح این کشور. امروز هم بحمدالله داریم و امید من این است که امثال این چهرهها روزبهروز در نیرو بیشتر بشوند. این جوانها، این نورسها، این دلهاى پاک و روحهاى مطهّرى که با خلوص در جرگهى این نیرو وارد میشوند، باید با همان روحیهى فداکارى و اخلاص و آمادگى براى تحمّل مشاق(۳) و زحمات در هنگام لازم، مدارج علمى و تحقیقى را بپیمایند و جنبههاى ارزشى بر تمام تلاشهاى نیرو بایستى انشاءالله غلبه داشته باشد؛ کمااینکه تا آنجایى که من اطّلاع دارم همینجور هم هست.
مسئلهى نظام اسلامى و مسئولیّت خطیرى که در این مقطع زمانى بر دوش ملّت ایران قرار گرفته است، یک مسئلهى فوقالعاده حسّاسى است. جا دارد که هر فردى بهتنهایى و در وجدان خود و با الهام از واقعیّاتى که اتّفاق افتاده است و مىافتد، تحلیل داشته باشد نسبت به این جریان. برادران من! قضیّه خیلى مهم است و مهمتر از آن چیزى است که سادهاندیشان میخواهند تصوّر کنند. مسئله فقط این نیست که یک کشورى بر یک نظام جبّارى و وابستهاى و نوکرصفتى و فاسدى شوریده است و آن را کنار گذاشته و یک نظام دلبخواه و مطلوبى را سرِ کار آورده؛ قضیّه از اینها خیلى بالاتر است.
نمیخواهم ادّعا کنم که ملّت ایران از روزى که وارد این مبارزه شد، به این هدف عالىاى که امروز در پیش روى ملّت ایران است و این بار مسئولیّت سنگینى که امروز بر دوش ما است، به طور آگاهانه و دقیق فکر میکرد. آنچه مسلّم است، ملّت از ادامهى حکومت جبّارانه و فاسد و وابسته و نوکربابِ رژیم پهلوى و مشکلاتى که از این طریق براى این کشور به وجود آورده بودند، به جان آمده بود و عشق اسلام و علاقه و محبّت به دعوت اسلامى او را به میدان آورد و آن نظام فاسد و ضدّاسلامى را با همهى دنبالههایش از صحنهى این کشور خارج کرد تا یک نظام اسلامى را برقرار کند؛ همچنان که امام و رهبر عظیمالشّأن این ملّت آن را مطرح کرده بود و مردم آن را فهمیده بودند و پای آن جان دادند و خون دادند و مبارزه کردند؛ این مقدار مسلّم است. امّا قضیّه بعد از تشکیل جمهورى اسلامى ابعاد بسیار وسیعترى پیدا کرد. مسئله ابعاد جهانى پیدا کرد؛ چرا؟ زیرا ملّتهاى عالم و بخصوص ملّتهاى اسلامى ناگهان احساس کردند که یک درد مشترکى با ملّت ایران و میانِ مجموعهى یک میلیارد مسلمان وجود دارد و آن، دردِ دور افتادن از اصل خود و دچار شدن در دست بتهاى قدرت استکبارى است که بر تمام شئون زندگى این ملّتها دارند اثر میگذارند و زندگى آنها را تباه کردهاند.
این آگاهى را امّت بزرگ اسلامى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران به طور وسیعى به دست آورد و این موجب شد که دشمنى با اسلام و به طور مشخّص دشمنى با جمهورى اسلامى جزو برنامههاى اساسى استکبار جهانى ــ آن روز، دو ابرقدرت شرق و غرب ــ قرار بگیرد و تصمیم بگیرند که این نظام اسلامى را از کارایى و قدرتِ تأثیر بر روى ملّتها ــ که اینقدر مشکل براى آنها به وجود آورده بود ــ بیندازند و دشمنىها شروع شد. از جملهى این دشمنىها تحمیل جنگ تحمیلى بود؛ از جملهى این دشمنىها محاصرهى اقتصادى بود؛ از جملهى این دشمنىها تلاشهاى امنیّتى و خصمانه در داخلِ صفوف قشرهاى مختلف ملّت بود؛ از جملهى این دشمنىها تبلیغات گوناگون علیه جمهورى اسلامى و علیه این ملّت و نسبتهاى دروغ به این کشور و این ملّت و مسئولین این کشور بود که در طول این سیزده سال یک روز گردونهى این توطئهها متوقّف نشده است و هر روز به شکلى ظهور کرده و ادامه دارد؛ تا امروز ادامه داشته و قاعدتاً بعدها هم تا مدّتها ادامه خواهد داشت.
آنچه در این میان قابل توجّه است و به عنوان یک حقیقت درخشانى براى جهان و براى تاریخ، خود را نشان میدهد، ناکامى این توطئهها است نسبت به ملّت ایران. دلیل این ناکامى، بقاى نظام جمهورى اسلامى و استحکام روزبهروز آن است و اینها نمیخواستند اینجور باشد؛ دلیل آن ناکامى، پیروزى جمهورى اسلامى در جنگ تحمیلى است که این پیروزى چیزى است که هر انسانى با اندکتأمّلى این پیروزى روشن و واضح را درک میکند. وقتى که همهى دنیا همدست بشوند و بر سر ملّتى خراب بشوند براى اینکه آن ملّت را از صحنه خارج کنند، مرزهاى او را تغییر بدهند و بعد از هشت سال نتوانند، آن ملّت بزرگترین پیروزى را به دست آورده؛ علاوه بر پیروزىهاى جنبى که ما در این هشت سال جنگ داشتیم.
بسیارى از این ابتکاراتى که امروز شما دارید در داخل نیروى هوایى انجام میدهید، مرهون همان روحیهى خودکفائى است که در دوران جنگ به وجود آمد؛ وَالّا روز اوّل جنگ که ما اینجور نبودیم. روز اوّل جنگ، ما هواپیما بسیار داشتیم، قطعات یدکى خیلى داشتیم، هواپیماى آماده هم داشتیم، [امّا] آنچه نداشتیم، خودجوشى بود و این خودجوشى بمرور به وجود آمد.
من فراموش نمیکنم چند روزى از شروع جنگ تحمیلى گذشته بود، مسئولین نیروى هوایى یک فهرستى به دست من دادند، این فهرست نشان میداد که ما تا این مقطع زمانى ــ که حدّاکثر حدود سى و چند روز میشد ــ تمام هواپیماهایمان زمینگیر خواهد شد؛ افچهارهایمان در این چند روز، افپنجهایمان در این چند روز، افچهاردههایمان در این چند روز؛ آخرِ لیست که طولانىترین مدّت را داشت، هواپیماهاى ترابرى ما بود؛ سى۱۳۰ این مدّت و مانند اینها. به این فهرست که نگاه میکردیم، معلوم میشد که ما حدود یکماهونیم دیگر، هیچ هواپیماى قابل پروازى نخواهیم داشت. مصیبت برای یک ملّت اینها است. یک عدّهاى آن روز همینجور خیال میکردند؛ خیال میکردند که ما ازبینرفتنى هستیم. آمریکایىها هم همینجور خیال میکردند؛ فکر میکردند که تمام شد. جنگى است و در ظرف یک ماه، دو ماه، شش ماه تمام وسایل هوایى و غیر هوایى جمهورى اسلامى را از بین خواهند برد و بعد این ملّت مجبور است که دستهایش را بالا کند.
حقیقت روشن این است که این ملّت در مقابل این توطئهها به خودسازى پرداخت، به درونسازى پرداخت، به خودجوشى پرداخت. امروز شما چیزى دارید که یک ملّت به این آسانى آن را به دست نمىآورد و آن اتّکاء به نفْس و کشفِ قدرت درونى و نفسانى است؛ قدرت ذاتى است. به این دلیل است که شما امروز بسیار قوىترید از آن روزها و از همهى گذشتهى نیروى هوایى و ارتش در دوران تاریخش.
این حقیقتِ روشن، این است که ملّت ایران با همین روحیه در مقابل ابرقدرتها که جدّاً تصمیم داشتند این ملّت را از پا دربیاورند، ایستاد و پیروز شد و ابرقدرتها ناکام ماندند. سادهاندیشى است اگر فکر کنیم که دشمن با ناکام شدن در این مرحله دست خواهد برداشت؛ کمااینکه ما امروز تبلیغات را مىبینیم. امروز آنچه میتوانند فشار بیاورند، مرحلهى تبلیغات است و مرحلهى توطئههاى سیاسى علیه جمهورى اسلامى؛ چون در مراحل گوناگونى ملّت بحمدالله از آبوگِل بیرون آمده و به رشد و بالندگى رسیده است.
یکى از این تبلیغات، همین چیزى است که مکرّر مىشنوید امروزها هم سروصدایش بلند است؛ تکیه بر روى تجهیزات و قدرت نظامى جمهورى اسلامى. چیزى که هرگز نمیخواستند به آن زبان بگشایند، امروز به صورت مبالغهآمیزى در بوقهاى جهانى خودشان تبلیغ میکنند که بله، «جمهورى اسلامى چنین تجهیزاتى را از فلان جا خریده، فلان چیزهایى را یا آورده یا وارد خواهد کرد، فلان دانشمندانى را جمع کرده، فلان جور تجهیزاتى را دارد براى خودش فراهم میکند»؛ براى چه؟ براى اینکه همچنان که سیاست طولانى آنها بوده است، کشورهاى اسلامى و دولتهاى اسلامى را از جمهورى اسلامى مرعوب کنند. این سیاستى بوده است که سیزده سال است که اینها این سیاست را دارند دنبال میکنند: مرعوب کردن کشورهاى مسلمانى که نزدیک ما و اطراف ما هستند از جمهورى اسلامى و فاصله انداختن میان جمهورى اسلامى و آنها. در حالى که جمهورى اسلامى علیه کشورهاى همسایهى خود خطرى به حساب نمىآید؛ جمهورى اسلامى حامى آنها است.
در منطقهى خلیج فارس دیدند که در طول این چندساله اگر خطرى به وجود آمد، اگر آتشى برافروخته شد، یا از ناحیهى یک کشور غیر ایران بود یعنى رژیم عراق و کشور عراق ــ که آتشافروزى کرد در خلیج فارس و قدرتهاى بیگانه را به دنبال خود به خلیج فارس کشاند ــ یا از ناحیهى آمریکایىها و همپیمانان آنها بود که آمدند و منطقه را تبدیل کردند به یک منطقهى آتش؛ آنها منطقه را ناامن میکنند.
در دوران جنگ همواره ما به آمریکایىها میگفتیم شما که میگویید ما براى حفظ امنیّتِ منطقه ناوهایمان را وارد خلیج فارس میکنیم، بدانید که شماها ضدّ امنیّتید؛ وجود شماها برخلاف امنیّت است. امروز هم همین را میگوییم؛ امروز هم همین حقیقت وجود دارد. اینها براى اینکه وجود خودشان را در خلیج فارس و در منطقه توجیه کنند، براى اینکه کشورهایى را وادار به سرازیر کردن دلارهاى نفتى به خزانههاى زرّادخانههاى آمریکا بکنند و سلاح از آنها تهیّه بکنند، براى اینکه بین جمهورى اسلامى و همسایگانش یک حالت بیم و هراس و احساس غربت به وجود بیاورند، تبلیغ میکنند؛ تبلیغات مبالغهآمیز که جمهورى اسلامى چنین درصدد تسلیحات است؛ و مانند اینها. تسلیحات ما هر چه هست و هر چه بعد از این باشد و هر چه تاکنون بوده است، صرفاً براى دفاع از مرزهاى این کشور و از این انقلاب و از ارزشهایى است که این انقلاب بر پایهى آن بنا شده است. تسلیحات ما و ارتش ما و نیروهاى مسلّح ما هیچگونه خطرى را براى همسایگان ما به وجود نمىآورد. ما میتوانیم از همسایگان خودمان دفاع کنیم.
دنیا دید که در دورانى که مرزهاى بین ما و عراق بدون هیچگونه حاجزى(۴) رها بود و عراق جاى دیگرى سرگرم بود ــ یا به اشغال کویت سرگرم بود یا به پس دادن مکافات اشغال کویت سرگرم بود ــ اگر ما اندکانگیزهاى براى تعرّض به همسایهها داشتیم، جاى آن بود که وارد مرزهاى عراق بشویم؛ همچنان که هر دولت دیگرى به جاى ما بود، به احتمال زیاد این کار را میکرد، [امّا] ما نکردیم. انگیزههاى تجاوزطلبانه در جمهورى اسلامى نیست.
ما بر مبناى تفکّرات اسلامى داریم حرکت میکنیم. ما با حکمتِ برخاسته و تراوششدهى از اصول اسلامى داریم مشى میکنیم و کشور را اداره میکنیم. ما نخواستیم آن روزى که میشد وارد سرزمینهاى عراق شد و لااقل تا مناطقى که نزدیک مناطق ما است و داراى عوارض طبیعى هم هست [وارد شویم]. کسانى که اهل نقشهخوانى و اهل مسائل استراتژیکى هستند، خیلى خوب میفهمند که جمهورى اسلامى آن روز چه کارهایى میتوانست بکند و ما نکردیم؛ با علم و آگاهى نکردیم؛ با توجّه [این کارها را] نکردیم.
نیروى مسلّح جمهورى اسلامى براى دفاع در مقابل گرگهایى است که دندان نشان میدهند به جمهورى اسلامى؛ براى آن پنجههاى خونآلودى است که سالهاى سال از سفرهى بىصاحب این ملّت خوردهاند و بردهاند و غارت کردهاند و حالا که جمهورى اسلامى دست آنها را قطع میکند، به جمهورى اسلامى و ملّت ایران پنجه نشان میدهند؛ براى مقابلهى با آن عناصرى است که با فضیلتها دشمنند و نمیخواهند این کشور و هیچ کشورى و هیچ ملّتى استقلال به خود ببیند؛ نیروى مسلّح ما براى مقابلهى با اینها است؛ چه خود آنها، چه مزدورانشان ــ که در این مزدوران ممکن است کسانى هم باشند که با کمال تأسّف و خجلت باید بگوییم که اصل ایرانى هم دارند؛ کسانى که از داخل این کشور به دشمنان این کشور پناه بردند و علیه این کشور و علیه پدرها و مادرهای خودشان و خانوادهى خودشان و مادر میهن خودشان، پنجه به خون آلوده کردند ــ نیروهاى مسلّح و قوّت سلاح جمهورى اسلامى و قوّت بازوى جمهورى اسلامى برای مقابله با این رذالتها و رذلها است، نه براى تعرّض، نه براى تجاوز.
ما اگر از امنیّت منطقهى خلیج فارس حرف میزنیم و خود را در آن سهیم میدانیم، ناشى از یک حقّ طبیعى است. اینجا یک حوزهى محدودى است؛ یک منطقهى دربسته و سربستهاى است که جمهورى اسلامى بیشترین سهم را در آن، از لحاظ مرز دارد و طبیعى است که در امنیّت آن و در حراست از آن نقش داشته باشد. ما هرگز نخواستیم ژاندارم این منطقه باشیم و هرگز اجازه هم نمیدهیم هیچ قدرت دیگرى ــ چه از خود این منطقه و چه از بیرون این منطقه و امروز بخصوص آمریکا ــ بخواهند ژاندارمى این منطقهى نفتخیز و بسیار قیمتىِ عالم را به خودشان اختصاص بدهند. با این روحیه، با روحیهى احساس تکلیف بر حراست از ارزشهاى اسلامى و از مرز و بوم این کشور و از مردم این کشور، تکتک آحاد نظامى ما ــ چه از ارتش، چه از سپاه، چه نیروهاى مختلف ارتش و از جمله نیروى هوایى ــ باید به کار نظامى خودشان بپردازند و در هر سطحى که هستند، تکلیفشان را انجام بدهند. امروز شما آن کارى که انجام میدهید، یک تکلیف وجدانى است، یک تکلیف دینى است، یک تکلیف ملّى است، یک تکلیف ارزشى و انسانى است.
قدرتهاى بزرگ نمیخواهند که ملّتها نفَس بکشند و روى پاى خودشان بِایستند؛ مىبینید روزبهروز قدرت خودشان را میخواهند در دنیا توسعه بدهند. البتّه تاریخ معلّم خوبى است؛ تاریخ به ما این درس را داده است که هیچ قدرتى با آنچنان سرکشىهایى که امروز ما در قدرتهاى بزرگ و بخصوص در آمریکا مىبینیم، ادامه نخواهد یافت و پاینده نخواهد بود. اینها با سر به زمین خواهند آمد؛ همچنان که در گذشتهى بسیار نزدیک، آن ابرقدرت دیگر(۵) با سر فرود آمد. هر کسى جورى فرود مىآید؛ هر کسى به بهانهاى فرود مىآید. این افزونطلبىها، این دست تجاوز به سمت جهان دراز کردنها، این مقابلهى با احساسات پاک و خالص ملّتها، مطمئنّاً آیندهى خوبى نخواهد داشت؛ اینها بسیار بىفرجام و ناموفّق است. البتّه ملّت باید هوشیار باشند و شما نیروهاى مسلّح باید هوشیار باشید.
من از پیشرفتهاى نیروى هوایى مطّلعم و آنها را بسیار پُرارج میدانم. شما کارهاى خوبى کردهاید. آنچه امروز در نیروى هوایى جریان دارد، حاکى از زنده بودن و زدن نبض سالم این نیرو است. این تپشى که امروز در نیروى هوایى هست، چیز خوبى است؛ این را حفظ کنید. آن حقیقت ارزشى را همواره به آن برسانید؛ مراقب باشید که این حرکات و این کارى که انجام میگیرد، با ارزشهاى انقلابى و اسلامى هماهنگ و دوشبهدوش پیش بروند. مبادا جورى بشود که ارزشهاى انقلابى و اسلامى در یک گوشهاى از گوشههاى ارتش یا نیروهاى مسلّح یا نیروى هوایى، غریب و مهجور باشد. قوّت و ریشهدارىِ این ملّت و شما عزیزان، ناشى از همان انگیزههاى معنوى و اسلامى است؛ آن روح شجاعت و آن ایستادگى. و امیدواریم خداوند متعال روزبهروز به شماها کمک کند.
بنده یاد این روز عزیز در سیزده سال قبل را مجدّداً گرامى میدارم. امیدوارم این خاطره را هر چه بهتر، بیشتر، زیباتر در دلتان، در واقعیّت زندگىتان حفظ کنید و چه خوب بود کسانى که در آن روز شرکت داشتند، دقایق و جزئیّات این حادثه را مینگاشتند تا براى کسانى که مطّلع نیستند یا براى آیندگان، بماند و مورد توجّه قرار بگیرد و ظرایف آن کشف بشود.
و امیدواریم که قلب مقدّس ولىّعصر (ارواحنا فداه) از شماها راضى و خشنود باشد و ادعیهى زاکیهى آن بزرگوار شامل حال شما بشود و روح مطهّر امام عزیز و شهداى بزرگوارمان از همهى ما خشنود باشد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، سرتیپ منصور ستّارى (فرمانده نیروى هوایى ارتش جمهوری اسلامی ایران) گزارشى ارائه کرد.
(۲ شهید عبّاس بابایى از خلبانان ماهر و برجستهى نیروى هوایى بود که در دوران مبارزات علیه رژیم ستمشاهى، به عنوان یکى از پرسنل انقلابى نیروى هوایى وارد مبارزه شد. پس از انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۶۰، به دلیل تخصّص و تعهّد، به عنوان فرمانده پایگاه هشتم هوایى و دو سال بعد به عنوان معاون عملیّات نیروى هوایى منصوب گردید و به دلیل لیاقت و رشادتهاى دوران دفاع مقدّس، در سال ۱۳۶۶ به درجهى سرتیپى نائل آمد و در مرداد همان سال در بازگشت از عملیّاتى برونمرزى به شهادت رسید.
(۳ مشقّتها
(۴ حائلى
(۵ اتّحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
