1370/11/17
بیانات در دیدار جمعی از قاریان قرآن
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
بسیار جلسهى خوبى بود. اوّلاً جمع برگزیدهى مسابقات قرائت قرآن و جمع برگزیدهى مسابقات حفظ قرآن، هر کدام از اینها براى ما حقیقتاً یک مژده است؛ این بچّهها که اینجور عاشقانه به قرآن میپردازند، جاى سپاس دارد در پیشگاه خداوند متعال. البتّه من همین جا باید از پدر این بچّهى کوچک(۲) تشکّر کنم؛ از پدر این قرّاء(۳) و اساتید و مربّىهایشان(۴) تشکّر کنم. و بدانند ملّت ما که همهى بچّههاى کوچک ما همین استعداد را دارند؛ یک همّت لازم است؛ یک رسیدگى لازم است تا ما این نوباوگان را با قرآن آشنا کنیم.
برادران عزیز، خواهران عزیز! سالهاى متمادى در این کشور تلاش شد تا بین ملّت و بین قرآن فاصله بیندازند؛ عمداً تلاش کردند براى ایجاد فاصله. سعى کردند تا قرآن را از زندگى ما بکلّى حذف کنند. حذف قرآن از زندگى یعنى چه؟ یعنى قطع رابطهى ملّتهاى مسلمان با اسلام. چون قرآن مشعل اسلام است، مشعل هدایت است. آن کسى که با قرآن مأنوس است، قلبش و عملش فرق دارد با آن کسى که با قرآن بىارتباط است. آن ملّتى که با قرآن ارتباط دارد، متفاوت است با آن ملّتى که با قرآن بىارتباط است. امروز دشمنان اسلام بیّنات قرآن را دارند زیر پا میگذارند براى خاطر اینکه ملّتهاى ما با قرآن بىارتباطند.
امیرالمؤمنین فرمود: وَ ما جالَسَ اَحَدٌ هٰذَا القُرآنَ اِلّا قامَ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانٍ: زِیادَةٍ فى هُدىً اَو نُقصانٍ فى عَمًى؛(۵) وقتى از کنار قرآن بلند میشوید، چیزى بر شما افزوده شده است و آن، هدایت است، و چیزى از شما کم شده است و آن، کورى و جهالت است. این [قرآن] را میخواستند از ما بگیرند. و کار به جایى رسید که نسل پرورشیافتهى دوران ستمشاهىِ اخیر یعنى این بیست سالِ قبل از پیروزى انقلاب که در آن روز در مدارس بوده، در مدارس با قرآن آشنا نشده؛ حالا اگر شانسش گرفت و یک جایى دورهى قرآنى، استاد قرآنى، پدر مهربانى، مادر قرآنخوانى گیرش آمد، فبهاونعمة؛(۶) وَالّا قرآنى وجود نداشت. و انقلاب آمد، قرآن را آمیخت با جان مردم.
عزیزان من، قرّاء قرآن، جوانهاى پاکدل انقلابى ما! این رابطه را روزبهروز با قرآن بیشتر کنید. در خانوادهها عطر قرآن را در فضا منتشر کنید، قرآن را بخوانید و بخوانید، در قرآن تدبّر کنید. دشمن نمیخواهد مسلمانها آیات قرآن را مثل عَلَم در دست بگیرند؛ چون قرآن تکلیفها را معیّن کرده؛ تکلیف مسلمانها را، تکلیف جهاد را، تکلیف زندگى اسلامى و مرگ اسلامى را؛ دشمنها نمیخواهند.
ما باید رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحکمتر کنیم. در خانهها قرآن بخوانید؛ در هنگام بیکارى، حتّى تا مختصر فراغتى پیدا میکنید، خودتان را با قرآن وصل کنید. هر روز مقدارى قرآن بخوانید و قرآن را فرابگیرید و این روشهاى تجویدى را فرابگیرید. از این معلّمین قرآن، این اساتیدى که عمدتاً از کشور مصر آمدهاند ــ و همین مرد، این استاد ابوالعینین شعیشع که یک پیر قرآن است و بنده از سى سال پیش، شاید هم بیشتر، با صداى این مرد آشنا هستم، با نوارهایش آشنا هستم ــ و اینها عمرشان را با قرآن گذراندهاند، هر چه ممکن است استفاده کنید. اینها کسانى هستند که در این رشتهى قرائت و تلاوت قرآن کار کردهاند، خوب هم کار کردهاند، حائز مراتب خوب هم شدهاند. آنچه این برادرها دارند، این اساتید قرآن دارند، از آنها فرابگیرید. البتّه قرآن یک دریاى عمیقى است، یک بحر واسعى است، نهایتى ندارد. هر چه پیش بروید ــ چه در سطح قرآن، چه در اعماق قرآن ــ همچنان امکان سِیر و پیشرفت حرکت وجود دارد. انشاءالله که خداوند به همهى شماها توفیق بدهد.
بنده از کسانى که تلاش کردند، این مسابقات را برگزار کردند، بسیار تشکّر میکنم؛ از سازمان اوقاف، از شخص جناب آقاى جمارانى که واقعاً تلاش کردند و تلاش میکنند. این کارها همان کارهایى است که ملّت ما به آن احتیاج دارد و متشکّرم از ایشان، از همکارانشان، از بقیّهى برادرانى که در سازمان تبلیغات، در مراکز دیگر به تلاش قرآنى ادامه میدهند و امیدوارم که انشاءالله روزبهروز توفیقاتشان از طرف پروردگار عالم بیشتر باشد و انشاءالله با قرآن زندگى کنیم، با قرآن هم بمیریم و در قیامت هم با قرآن محشور بشویم.
والسّلام علیکم و رحمةالله
بسیار جلسهى خوبى بود. اوّلاً جمع برگزیدهى مسابقات قرائت قرآن و جمع برگزیدهى مسابقات حفظ قرآن، هر کدام از اینها براى ما حقیقتاً یک مژده است؛ این بچّهها که اینجور عاشقانه به قرآن میپردازند، جاى سپاس دارد در پیشگاه خداوند متعال. البتّه من همین جا باید از پدر این بچّهى کوچک(۲) تشکّر کنم؛ از پدر این قرّاء(۳) و اساتید و مربّىهایشان(۴) تشکّر کنم. و بدانند ملّت ما که همهى بچّههاى کوچک ما همین استعداد را دارند؛ یک همّت لازم است؛ یک رسیدگى لازم است تا ما این نوباوگان را با قرآن آشنا کنیم.
برادران عزیز، خواهران عزیز! سالهاى متمادى در این کشور تلاش شد تا بین ملّت و بین قرآن فاصله بیندازند؛ عمداً تلاش کردند براى ایجاد فاصله. سعى کردند تا قرآن را از زندگى ما بکلّى حذف کنند. حذف قرآن از زندگى یعنى چه؟ یعنى قطع رابطهى ملّتهاى مسلمان با اسلام. چون قرآن مشعل اسلام است، مشعل هدایت است. آن کسى که با قرآن مأنوس است، قلبش و عملش فرق دارد با آن کسى که با قرآن بىارتباط است. آن ملّتى که با قرآن ارتباط دارد، متفاوت است با آن ملّتى که با قرآن بىارتباط است. امروز دشمنان اسلام بیّنات قرآن را دارند زیر پا میگذارند براى خاطر اینکه ملّتهاى ما با قرآن بىارتباطند.
امیرالمؤمنین فرمود: وَ ما جالَسَ اَحَدٌ هٰذَا القُرآنَ اِلّا قامَ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانٍ: زِیادَةٍ فى هُدىً اَو نُقصانٍ فى عَمًى؛(۵) وقتى از کنار قرآن بلند میشوید، چیزى بر شما افزوده شده است و آن، هدایت است، و چیزى از شما کم شده است و آن، کورى و جهالت است. این [قرآن] را میخواستند از ما بگیرند. و کار به جایى رسید که نسل پرورشیافتهى دوران ستمشاهىِ اخیر یعنى این بیست سالِ قبل از پیروزى انقلاب که در آن روز در مدارس بوده، در مدارس با قرآن آشنا نشده؛ حالا اگر شانسش گرفت و یک جایى دورهى قرآنى، استاد قرآنى، پدر مهربانى، مادر قرآنخوانى گیرش آمد، فبهاونعمة؛(۶) وَالّا قرآنى وجود نداشت. و انقلاب آمد، قرآن را آمیخت با جان مردم.
عزیزان من، قرّاء قرآن، جوانهاى پاکدل انقلابى ما! این رابطه را روزبهروز با قرآن بیشتر کنید. در خانوادهها عطر قرآن را در فضا منتشر کنید، قرآن را بخوانید و بخوانید، در قرآن تدبّر کنید. دشمن نمیخواهد مسلمانها آیات قرآن را مثل عَلَم در دست بگیرند؛ چون قرآن تکلیفها را معیّن کرده؛ تکلیف مسلمانها را، تکلیف جهاد را، تکلیف زندگى اسلامى و مرگ اسلامى را؛ دشمنها نمیخواهند.
ما باید رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحکمتر کنیم. در خانهها قرآن بخوانید؛ در هنگام بیکارى، حتّى تا مختصر فراغتى پیدا میکنید، خودتان را با قرآن وصل کنید. هر روز مقدارى قرآن بخوانید و قرآن را فرابگیرید و این روشهاى تجویدى را فرابگیرید. از این معلّمین قرآن، این اساتیدى که عمدتاً از کشور مصر آمدهاند ــ و همین مرد، این استاد ابوالعینین شعیشع که یک پیر قرآن است و بنده از سى سال پیش، شاید هم بیشتر، با صداى این مرد آشنا هستم، با نوارهایش آشنا هستم ــ و اینها عمرشان را با قرآن گذراندهاند، هر چه ممکن است استفاده کنید. اینها کسانى هستند که در این رشتهى قرائت و تلاوت قرآن کار کردهاند، خوب هم کار کردهاند، حائز مراتب خوب هم شدهاند. آنچه این برادرها دارند، این اساتید قرآن دارند، از آنها فرابگیرید. البتّه قرآن یک دریاى عمیقى است، یک بحر واسعى است، نهایتى ندارد. هر چه پیش بروید ــ چه در سطح قرآن، چه در اعماق قرآن ــ همچنان امکان سِیر و پیشرفت حرکت وجود دارد. انشاءالله که خداوند به همهى شماها توفیق بدهد.
بنده از کسانى که تلاش کردند، این مسابقات را برگزار کردند، بسیار تشکّر میکنم؛ از سازمان اوقاف، از شخص جناب آقاى جمارانى که واقعاً تلاش کردند و تلاش میکنند. این کارها همان کارهایى است که ملّت ما به آن احتیاج دارد و متشکّرم از ایشان، از همکارانشان، از بقیّهى برادرانى که در سازمان تبلیغات، در مراکز دیگر به تلاش قرآنى ادامه میدهند و امیدوارم که انشاءالله روزبهروز توفیقاتشان از طرف پروردگار عالم بیشتر باشد و انشاءالله با قرآن زندگى کنیم، با قرآن هم بمیریم و در قیامت هم با قرآن محشور بشویم.
والسّلام علیکم و رحمةالله
(۱ در ابتدای این دیدار ــ که در پایان هشتمین دورهی مسابقات بینالمللی حفظ و قرائت قرآن کریم برگزار شد ــ حجّتالاسلام سیّدمهدى امامجمارانى (نمایندهى ولىّفقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریّه) گزارشى ارائه کرد.
آقاى وحید غفراننیا
(۳ آقایان امید حسنىزاده، جواد فروغى، مجید بیات
(۴ آقایان حسین علمى، مرتضیٰ ساداتفاطمى، محمّدکاظم محمّدزاده، مسعود معینى
(۵ نهجالبلاغه، خطبهى ۱۷۶
(۶ چه بهتر
