• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1371/03/06

سخنرانی‌های یأس‌آمیز مرکز گوته

در آستانه‌ی انقلاب، شاید سه چهار ماه به انقلاب مانده بنده مشهد بودم که در تهران حوادث زیادی به وقوع می‌پیوست و در گرماگرم شروع مبارزات که همه‌جا راه پیمائی‌های بزرگ و تظاهرات عظیم میلیونی تازه داشت شروع می‌شد، در مرکز گوته تهران که متعلق به آلمانی‌ها بود یک عده انجمنی دست کردند و سخنرانی‌های شبانه داشتند که شاید بعضی از شما سنتان اقتضا می‌کند به خاطر داشته باشید، چهارده سال پیش. در حدود فصل پاییز بود که در آن مرکز هر شب دو سه نفر سخنرانی می‌کردند و نوار سخنرانی‌ها را می‌فرستادند برای ما، در مشهد، من که آن سخنرانی‌ها را گوش می‌کردم می‌دیدم غالباً سخنهایشان یأس‌آمیز بود. مثلاً یک نفری در همان روزها سخنرانی کرده بود و گفته بود مگر می‌شود مشت با درفش مبارزه کند؟! و این اصطلاح مشت با درفش در طول سال‌های مبارزه همیشه تکیه کلام محافظه کارها بود، اما حالا که دیگر مردم حرکت کرده‌اند و حرکت عمومی شده و دستگاه سلطنت به لرزه در آمده وقتی این حرف بزند پیداست که خیلی ترسیده و دور از معرکه است و در حالی که آن شخص از نویسنده‌های معروف آن روزگار بود، این عبارت مشت با درفش را می‌گفت، که البته آنوقت چپ‌گراها و لیبرالها و وابسته به جناح غرب یا به جناح شرق هر دو در این جهت یکسان بودند. حالا این روشنفکر اگر ده سال بعد هم زنده مانده باشد،‌ یا این است که عبرت می‌گیرد و می‌فهمد که آنوقت اشتباه می‌کرد و حق با مردم بود که اهل اقدام و حرکت بودند، که اگر این باشد، همان است که ما گفتیم تحصیل کردگان و روشنفکران نهایتاً چیزی را می‌فهمند که توده‌ها فهمیده‌اند، و یا اینکه حرف دیگری می‌زنند و بهانه‌ی دیگر می‌گیرند.

بیانات در جلسه بیست و هشتم تفسیر سوره بقره ۱۳۷۱/۳/۶