• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1370/04/23

بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران امور حج

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

اوّلاً باید عرض بکنیم که زبان ما عاجز است و اعتراف میکنیم به ناتوانى و عجز خودمان از اداء شکر حضرت بارىتعالى، که هرچه شد، به تفضّل و عنایت حضرت حق بود. و همین که بحمدالله‌ مردان لایق و کارآمدى را خداى متعال برانگیخت بر ادارهى این مراسم، این هم خود از الطاف بارىتعالى بود.

واقعاً یک عیدى داده شد به مردم ما؛ یک دست شفائى از سوى مرکز غیبىِ لطف و رحمت، از طرف ولىّعصر (ارواحنا فداه) بر سر این مردم کشیده شد که بعد از رحلت امام بزرگوار، واقعاً شایسته بود؛ سزاوار بودند این مردم که یک چنین لطفى از طرف پروردگار به آنها بشود. گمان من این است که روح مبارک امام هم از آنچه پیش آمد، خشنود است. ماها میدانیم ــ برادران دستاندرکار هم همه میدانند ــ که ایشان در سال آخر حیات نورانى و مبارکشان، خیلى به فکر حج بودند، خیلى مایل بودند که این مسئله انجام بشود؛(۲) خب، مقدّر نبود که در حیات آن بزرگوار این کار انجام بشود، [امّا حالا] بحمدالله‌ شد؛ خدا را سپاسگزاریم. خودمان را کوچکتر از آن میدانیم که در این باران رحمت الهى، کمترین نقشى براى خودمان قائل باشیم، و امیدواریم که خدای متعال این زحمات فراوانتان را از شماها قبول کند و این فضل و رحمتش را همواره بر سر این مردم، مستمر  و جارى بدارد.

مطلب بعدى این است که واجب و لازم است، بنده به عنوان یک فرد کوچک و یک خدمتگزار، از برادران عزیزى که در این کار از جان و فکر و وجود خودشان مایه گذاشتند و در این خدمت بزرگ همگانى نقشى ایفا کردند، صمیمانه تشکّر کنم؛ از برادر عزیزمان جناب آقاى رىشهرى، تا بقیّهى آقایان علمائى که تشریف دارند، تا برادران [سازمان] حج و زیارت و جناب آقاى جمارانى، جناب آقاى رضائى،(۳) و بقیّهى کسانى که به نحوى دست‌اندرکار این قضیّه بودند؛ هم در بخش ادارى  و تشکیلاتى و سیاسى و مدیریّتى، یا تدارکاتى و مانند اینها که خب بخش واضح و بارزى است، و هم در بخش آن ظرافتها و محتواهاى بسیار مؤثّر، اگرچه کمنمود در میدان ارزیابى؛ آن کسانى که همفکرى کردند، آن کسانى که آن کارهاى زحمتدار را انجام دادند ــ که جناب آقاى پورنجاتى به بعضى از آنها اشاره کردند ــ آن کسانى که آن نوشتهها را منتشر کردند، عکسها را و آن عکس مبارک حضرت امام (رضوانالله‌ علی ه) را [کشیدند] ــ که جناب آقاى رىشهرى براى من نقل کردند یازده روز، دوازده روز، چقدر، هر روز چندین ساعت، یک نفرى در آن فضاى بسته، خودش را مصروف این معنا بکند که این عکس را زیبا از کار دربیاورد، تا جلوى چشم رهگذر و مردم و مانند اینها باشد ــ آن کسانى که آن پلاکاردها را درست کردند، تابلوها را درست کردند، آن [سازه‌ی کوچک] قدس را درست کردند؛ نوشتند، کشیدند، ساختند، پرداختند. واقعاً میلیونها لحظهى فعّال، دست به هم داد، هزاران فکر صائب(۴) و هزاران نیروى مفید، در کنار هم و بر روى هم قرار گرفت تا توانست این  محصول را براى عالم اسلام فراهم کند. خدا را شکر میکنیم، شماها را سپاس میگوییم، و امیدواریم که انشاءالله‌  خداوند به هر کدامتان هر مقدارى که تلاش داشتید ــ که خداى متعال به آن، اعلم و اعرف است و ما کوچکتر از آن هستیم که در این زمینهها بخواهیم اظهار اطّلاع بکنیم و خودتان بهتر از ما میدانید ــ پاداش بدهد، و توفیقات شما را اضافه کند و از شما قبول کند.

آن چیزى که من مفید میدانم که عرض بکنم، این است که حج حادثهاى است که هر سال، یک بار اتّفاق مىافتد امّا از آن حوادثى است که میسزد اگر یک سال، یک جمع عاقل، عالِم، هوشمند و توانا، براى آن چند روز برنامهریزى کنند و تلاش کنند. بله، من این حرف را که در گزارش آمده بود، قبول دارم که برنامهریزى خوب، در صحنهى عمل خودش را نشان میدهد؛ اگرچه هیچ سالى را با سال دیگر نمیشود مقایسه کرد و هر سالى مسائل خودش را دارد. امسال مسائل خاصّى بود، شکل خاصّى بود، مهرههاى سیاستهاى جهانى، ترکیب خاصّى داشتند و شما از این فرصت استفاده کردید، این حضور را به این شکل نشان دادید؛ سال دیگر نمیدانیم چهجورى است. این‌جور نیست که هر سالى، قطعاً الگوى سال دیگر بتواند بشود؛ نه، ممکن است سال بعد، یک حادثهى کوچک یا بزرگى اتّفاق پیدا کند که هندسهى کلّ این صحنه و عرصهى ترسیمشده را عوض کند؛ آن وقت این مجموعه یک مرکز دیگرى پیدا میکند؛ یک اشعاع[۵] دیگرى پیدا خواهد کرد. باید برنامهریزى، برنامهریزى اصولى و عمومى و کلان باشد. جزئیّات هم البتّه [اگر] فرض بشود، خوب و لازم است، منتها با آن حالت بلندنظرى، تا انسان بتواند هر شرایطى را به خدمت بگیرد.

آنچه مهم است، این است که ما نگاه کنیم ببینیم حج از ما چه میطلبد. ما امروز حکومت اسلامى هستیم دیگر، ادّعاى ما این است؛ ما معتقدیم که حج جاى ما است، میدان ما است. خب، این میدان با این عظمت [وجود دارد]، که عظمت این میدان، همان یکى دو میلیون آدمى که آنجا هستند که نیست ــ معلوم است دیگر ــ بلکه کلّ دنیاى اسلام است؛ چون هر کدام میروند به شهرها، کشورها و خانههاى خودشان و خبرى از حج آنجا میبرند، پس شما از اندونزى تا اروپا را زیر پوشش گرفتهاید و مسلمانها همه در حج بودند و شما آنجا حضور داشتید. اگر شما در حج که هستید، بتوانید آن کارى را که «لِتَکونوا شُهَداّْءَ عَلَی النّاس»(۶)  ایجاب میکند، انجام بدهید، تمام دنیاى اسلام را زیر پوشش گرفتهاید و کارى انجام شده که با هیچ وسیلهى دیگرى آن کار امکان ندارد؛ یعنى اگر ما روزنامهاى داشته باشیم و این روزنامه را درِ خانهى این تعداد آدم در سراسر دنیا بتوانیم بفرستیم، نمیتواند آن اثرى را داشته باشد که حضور این جمع و تشکیل این جماعت و دیدن اشخاص و ابدان شماها براى آنها ممکن است این اثر را بگذارد؛ این یک چیز دیگرى است؛ بخصوص که منطقه، منطقهى عجیبى است.

خب آنجا زمینها متبرّک است. هر کسى وارد مکّه و مدینه میشود، به نظر من اوّل باید آن زمینها را ببوسد؛ هر وقت، وقت دارد، خم بشود زمینهاى مدینه را ببوسد، زمینهاى مکّه را ببوسد، اینجا ــ  این وادى، وادی‌هاى مختلف مکّه، این شِعبها، این مراکز گوناگون در مدینه، در مکّه ــ جاهایى است که کف پاى پیغمبر، کف پاى امیرالمؤمنین، کف پاى سلمان، کف پاى فاطمهى زهرا (سلام الله‌ علیها) به همین زمینها خورده؛ اصلاً محوّطه محوّطهى عجیبى است. مثل اینکه جایى است که از یک عالم دیگرى آوردند در این دنیاى ما گذاشتند؛ براى ما این‌جورى است؛ یک چنین جایگاهى [است] و شما هستید که «لِتَکونوا شُهَداّْءَ عَلَی النّاس»؛ باید از حالا، برنامه را اصلاً بر این اساس بریزید.

خب این مراسم برائت، بسیار مراسم مهمّى است. واقعاً گل سرسبدِ جماعىِ(۷) حجّ ما همین مراسم برائت است. یعنى مثل هر مجموعه که یک آرمى، یک شعارى دارند، آرم ما این است؛ لکن همه‌چیز، این نیست. ما باید آماده کنیم خودمان را براى پاسخ صحیح و مناسب براى هر سؤال احتمالى که از ما وجود دارد؛ چه بر زبانها بیاید و احیاناً بعضى بر زبانها نیاید؛ و این را حاضر کنیم؛ جزوه، کتاب، انسانِ آمادهىبهحرف، یا در یک بخشى تماسهایى که باید گرفته بشود.

و علاوهى بر آن، امسال مثلاً من شنیدم ــ یعنى داعىِ(۸) بیشترى داشتم بر استطلاع(۹) از مسائل حج؛ زیاد سؤال میکردم ــ و براى من نقل شد ــ شاید سالهاى دیگر هم همین جورها بوده ــ که مثلاً از معنویّت حجّاج ایرانى در حج تعریف میشد. برادرها نقل میکردند، شبها، نیمهشب، عدّهى زیادى ایرانىها ایستاده بودند گوشه کنار مسجدالحرام، نماز شب میخواندند یا توجّه داشتند یا در عرفات یک جور [دیگر]؛ خب، اینها خیلى مهم است. خود من [وقتی] در حج مثلاً یک آدمى را دیدم یا یک مجموعهاى را دیدم که یک حال معنوى داشتند و فهمیدم مال کدام کشورند، در احساس و درک من نسبت به مردم آن کشور اثر گذاشت؛ سالها هم گذشته، امّا این از یادم نمیرود. ما بتوانیم فرهنگ و اخلاق و منش و رفتار مردم خودمان را در حج جورى بکنیم ــ یعنى این قدمى نیست که بگویم برداشته بشود و شما بگویید کار ما نیست؛ نه، همان مقدارى که مربوط به حج است ــ و کاری بکنیم که اینها بشوند الگو؛ هر کس نگاه میکند یادش نرود؛ لااقل چیزهاى برجستهاى را مردم از ایرانىها بگیرند که این، عمل است؛ اثر این از آن جزوه هم شاید در مواردى بیشتر باشد. غرض، این [کار] از دیدگاه تأثیر بر روى ملّتهاى مسلمان، این مسئلهى اساسى و مهم را دارد.

از دید همان ۱۵۰ هزار، ۱۲۰ هزار [نفر]ى هم که خود ما برمیداریم میبریم، یک مسئلهى مهمّى است. ۱۲۰ هزار،  ۱۵۰ هزار ــ شاید انشاءالله‌ در آینده ۲۰۰ هزار ــ زن و مرد و پیر و جوان را مىسپارند به ما، براى مدّت ۲۰ روز، ۲۵ روز، در حسّاسترین مناطقى که میشود انسان، حرفى را مؤثّر در ذهنها فرو کند؛ خیلى فرصت عجیبى است. خیلى فرصت استثنائى‌ای است. مثلاً فرض کنید وقتى که یک مشت آدم را برمیدارند هفت روز، ده روز میبرند یک جایى اردو، میگوییم عجب میدان خوبى است براى تأثیرگذارى و مانند اینها؛ خب یک اردوى ۱۵۰ هزارنفرى را دست ما سپردهاند، ما داریم میبریم آن اردو را؛ خیلى تأثیرات میشود روى ذهنها گذاشت.

خب بحمدالله‌، سرمایههاى گرانقدرى هم ما داریم: آقایان اهل علم، صاحبان فکر، صاحبان زبانهاى مؤثّر یا روشهاى مؤثّر. عرض کردم؛ با این دید نگاه کنیم که ما یک عدّهاى را بردهایم اردو، میخواهیم روى اینها اثر بگذاریم تا برمیگردند؛ اصلاً منقلبشان کنیم ــ که حج هم اصلاً براى منقلب شدن است؛ حج باید ما را معنوى کند ــ وقتى برمیگردیم، واقعاً باید معنوى شده باشیم؛ هر کس برمیگردد، بایستى کأنّه از عالم معنا برگشته، از بهشت برگشته؛ افراد یک چنین حالتى باید داشته باشند. براى این ــ تربیت همین جمع ــ هم برنامهریزى مفصّلى بایستى بشود. «......»(۱۰)

خب، شنیدم که بحمدالله‌ بازرسی‌هاى خوبى و گزارشگیرىهاى خوبى هم انجام گرفته. بخشهاى گوناگون، قاعدتاً نواقصى داشتهاند ــ هیچ کارى بىنقص نیست ــ یکى از کارهاى اساسى که انشاءالله‌ بایستى خود جناب آقاى رىشهرى و برادران همکار ایشان دنبال آن بروند، رفع جدّى نقایص است؛ ببینیم کجاى کار، در کدام بخش، نقیصه وجود داشته، آن نقیصه را باید برطرف بکنیم. هیچ ملاحظهکارى هم نباید انجام بگیرد. [مثلاً در] این بخش این برنامهریزى شده بود، این مدیریّت بود، این نقص را داشت؛ باید این نقص را به هر قیمتى هست، برطرف بکنیم تا انشاءالله‌ روزبهروز کامل بشود.

و من مجدّداً روى نوشته و جزوه و کتاب ــ که البتّه یقیناً آنجا با اشکال مواجه خواهد شد، لکن هیچ اشکالى نیست که مفرّى و مَخلصى نداشته باشد ــ تکیه میکنم. کتابهایى و جزوههایى نوشته بشود و پاسخهاى روشن به سؤالهاى مقدّر داده بشود. و هر روز هم یک سؤالى هست؛ بعضى از سؤالها همیشه تکرار میشود لکن بعضى از سؤالها موسمى و وابستهى به حوادث جارى است. بایستى این سؤالها آماده بشود، با بهترین بیان، با زیباترین ترجمه، و با چاپ مناسب در اختیار باشد، انشاءالله‌ آنجا داده بشود.

من مجدّداً از جناب آقاى رىشهرى و بقیّهى برادران عزیز که واقعاً همه زحمت کشیدند و بنده بىاطّلاع نبودم ــ از مجارى امورى که هست و میدانم ــ هم در خلال کار میفهمیدم، هم برادرهایى که بعد آمدند نقل کردند که چقدر بیدارخوابى، چقدر زحمت، چقدر تلاش، انجام گرفته تا اینکه این کار به این خوبى بحمدالله‌ ظاهر شده، صمیمانه تشکّر میکنم و امیدوارم که خود خداى متعال همهى شما را مأجور و مُثاب(۱۱) و موفّق بدارد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله
 
 
 در ابتدای این دیدار، حجّت‌‌‌الاسلام‌ والمسلمین محمّد محمّدى رى‌‌‌شهرى (نماینده‌‌‌ى ولىّ‌‌‌فقیه و سرپرست حجّاج ایرانى) و حجّت‌‌‌الاسلام‌ والمسلمین سیّدمهدى امام‌جمارانى (نماینده‌‌‌ى ولىّ‌‌‌فقیه و سرپرست سازمان حج و اوقاف و امور خیریّه) و  آقای احمد پورنجاتی (جانشین نماینده‌‌‌ى ولىّ‌فقیه) گزارشهایی ارائه کردند.
 در روز جمعه نهم مرداد ۱۳۶۶ در جریان برگزاری مراسم برائت از مشرکان در ایّام حج، پلیس عربستان به تظاهرات‌کنندگان حمله کرد که منجر به کشته و زخمی شدن شمار زیادی از حجّاج ایرانی و تعدادی از حجّاج سایر کشورها شد. پس از این حادثه، دولت عربستان با مانع‌‌‌تراشى و طرح بهانه‌‌‌هاى موهوم، سه سال مردم ایران را از زیارت بیت‌‌‌الله‌‌‌الحرام محروم کرد.
 آقای محمّدحسین رضائی (مدیر امور حج و زیارت سازمان حج و اوقاف و امور خیریّه)
 راست و درست
 نورافشانی
 سوره‌‌‌ى بقره، بخشى از آیه‌‌‌ى ۱۴۳؛ «... تا بر مردم گواه باشید. ...»
 جمعی، گروهی، مشترک
 انگیزه
 کسب اطّلاع
(۱۰ از آنجا که این بیانات در جمع محدودی ایراد شده و همچنان از طبقه‌بندی برخوردار است، لذا فعلاً حذف شده و در زمان مقتضی منتشر خواهد شد.
(۱۱ پاداشگرفته