• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1370/03/14

بیانات در مراسم دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا ابىالقاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّة الله فى الارضین. اللهمّ سدّد السنتنا بالصّواب و الحکمة و املأ قلوبنا بالعلم و المعرفة. قال الله الحکیم فى کتابه: بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم * وَمَثَلُهُم فِی الاِنجیلِ کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطئئَه{ فَئئازَرَه{ فَاستَغلَظَ فَاستَویٰ عَلیٰ سوقِهٖ یُعجِبُ الزُّرّاعَ  لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار.(۱)

آغاز سخن، با سلام و درود به این روح مطهّر ملکوتى است: اَلسَّلامُ عَلَیک اَیّهَا العَبدُ الصّالِح، اَلمُطیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ اَشهَدُ اَنَّک قَد اَقَمتَ الصَّلوة وَ آتَیتَ الزَّکوةِ وَ اَمَرتَ بِالمَعرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ المُنکرِ وَ جاهَدتَ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِه.

سالگرد رحلت امام بزرگوار را به همهى مسلمانان آزادهى عالم، به همهى مستضعفین، به همهى دلسوزان بشریّت، به همهى کسانى که براى انسان و انسانیّت ارزشى قائلند و به ملّت بزرگ و عظیمالشّأن ایران و بالخصوص به خانوادهى محترم و معزّز آن بزرگوار تسلیت عرض میکنم. بالخصوص به فرزند عزیز یگانهى ایشان حجّتالاسلام والمسلمین آقاى حاج سیّداحمدآقا، نور چشم ما و نور چشم امام بزرگوار باید تسلیت عرض بکنیم؛ این فرزند اهل و صالح آن بزرگوار که داراى سه خصوصیّتى هستند که هر یک از این سه خصوصیّت، بسیار ارزشمند و قابل تکریم است: اوّل اینکه امام بزرگوار از ایشان راضى بود و به ایشان با همهى وجود محبّت داشت و ایشان را عزیز میداشت. دوّم اینکه چند سالهى اخیر عمر بابرکت امام، مرهون زحمات و خدمات و پرستارىها و محبّتهاى ایشان و مراقبتهاى ایشان از آن بزرگوار است و هیچ کس در این فضیلت با ایشان شریک نیست. سوّم اینکه از لحظهى درگذشت آن راحل عظیمالشّأن تا امروز، این فرزند اهل و صالح، همواره در مواضع صحیح عملى و انقلابى و به عنوان یک پشتیبان از مسئولین نظام و یک عنصر مؤثّر و مفید بودهاند و انشاءالله همواره خواهند بود. راه امام، خطّ امام، حرفِ زبان و دل امام را رعایت کردند و در مواضع صحیح پاى فشردند. خداوند به ایشان و همهى بازماندگان و همهى فرزندان جسمانى و روحانى و فکرى، و به شما ملّت ایران که فرزندان آن عزیزِ یگانهى زمان هستید، توفیق عنایت کند.(۲)

من امروز چند حقیقت بدیهى و روشن را عرض میکنم و بعد از آن یک نتیجهگیرى براى ملّت ایران و یک نتیجهگیرى براى همهى ملّتهاى مسلمان جهان خواهم کرد.

حقیقت اوّل که کسى منکر آن نیست و هیچ منصفى نمیتواند آن را انکار کند، این است که امام بزرگوار ما به اسلام و مسلمین قوّت و عزّت بخشید. دشمنان اسلام، اسلام را ضعیف میخواستند؛ تلاش کرده بودند تا اسلام را از صحنهى عمل بلکه ذهن ملّتهاى مسلمان ــ چه برسد به غیر آنها ــ خارج کنند که متأسّفانه تا حدود زیادى هم موفّق شده بودند و حکومتهاى فاسد و وابسته، در این سیاست پلید با استکبار و شبکهى جهانى دشمنان اسلام هماهنگى کامل داشتند.

امام بزرگوار با این انقلاب، مسلمانان را نشاط بخشید، اسلام را زنده کرد. امروز اسلام در کشورهاى بسیارى، آرزو و آرمان نسلهاى جوان و بهپاخاسته و روشنفکر است. یک نمونه، فلسطین عزیز است. سالها به نام فلسطین حرف زده شد و مبارزه شد، امّا ناکام و ناموفّق، [ولی] امروز ملّت فلسطین به نام اسلام مبارزه میکند و مقاومت میکند، لذا مبارزه از شکل سازمانها و گروهها و شخصیّتها و سردمدارها کشیده شده است به میان تودهى مردم؛ و چنین مبارزهاى هرگز ناکام نخواهد شد. مبارزهى مردمى اگر باقى بماند، بىشک در نهایت به پیروزى خواهد رسید. این به برکت اسلامى بود که امام، نام آن را زنده کرد.

[امام] وجدان اسلامى را در مسلمین بیدار کرد. در کشورهاى اسلامىِ شمال آفریقا، امروز گروههایى به نام اسلام و با هدف حکومت اسلامى و نظام اسلامى دارند مبارزه میکنند، پیشرفت هم کردهاند؛ قبل از نهضت امام بزرگوار ما، چه کسى چنین چیزى را حتّى به خاطر میگذرانید؟ در شرق و غرب جهان اسلام، مسلمانان بیدار شده‌اند. اقلّیّتهاى مسلمان در کشورهاى داراى حاکمیّت کفر و الحاد، در کشورهاى اروپایى احساس شخصیّت میکنند؛ هویّت اسلامى و شخصیّت اسلامى در میان مسلمانان زنده شد و این به برکت امام و این حرکت عظیمِ امام بود.

حقیقت دوّم این است که آنچه امام بزرگوار ما و ملّت شجاع ما را در راه این مبارزهى بزرگ موفّق کرد، بصیرت و صبر بود؛ مقاومتى همراه با بصیرت؛ همان‌طور که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) فرمود: اَلا ... وَ لا یَحمِلُ هٰـذَا العَلَمَ اِلّا اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر.(۳) علّت این است که امروز مبارزه با کفرِ خالص و شرکِ خالص نیست که مطلب روشن باشد، صفبندىها مجزّا  و جداى از هم باشد؛ امروز مبارزه با نفاق و دورویى و تزویر و شعارهاى توخالى و دروغزنىها و لافزنىهایى است که بلندگوهاى استکبار را در همهى انحاء عالم پُر کرده. بسیارى دم از طرفدارى از حقوق بشر میزنند و دروغ میگویند؛ بسیارى دم از اسلام میزنند و دروغ میگویند؛ اسلام آنها، اسلام باب طبع و میل سردمداران استکبار است؛ بسیارى دم از مساوات و برابرى انسانها میزدند و میزنند و دروغ میگفتند و میگویند. مبارزه در دوران کنونى، مبارزهاى دشوار است؛ هم به خاطر قدرت زر و زور استکبار، و هم به خاطر قدرت تبلیغاتى و توجیهگر دروغگویىها و نفاقهاى استکبار و ایادی‌اش؛ انسانهاى بىبصیرت زود فریب میخورند. همین امروز هم در دنیا آدمهاى دلسوزى هستند که فریب خورده‌اند، دشمن را نشناخته‌اند، صف را تشخیص نداده‌اند.
در ایران، امام عظیمالشّأن ما به برکت بصیرت مردم که با صبر و مقاومت آنها همراه بود، این راه را طى کرد و به موفّقیّت رسید و خود او در ایجاد این بصیرت و صبر در مردم، بزرگ‌ترین مؤثّر بود. هر جا در انحاء عالم مبارزهاى صورت میگیرد، حرکتى میشود یا انسان دلسوزى در پى نجات تودههاى مردم حرکت میکند، باید بداند که با هوشمندى و بصیرت و نیز با صبر و مقاومت، این راه طىشدنى است و لاغیر؛ این هم حقیقت دوّم.

حقیقت سوّم این است که همهى دنیا فهمیدهاند ــ هم تودههاى مستضعف و محروم عالم و تودههاى مسلمان، هم اردوگاه استکبار تشخیص داده و فهمیده ــ که مرکز و محور و کانون این حرکتى که امروز در دنیا در جهت آرمانهاى اسلامى مشاهده میشود، جمهورى اسلامى است، لذا همهى دشمنىهاى عالم در درجهى اوّل متوجّه به ما است. ما در لابهلاى سخنان گرم و بظاهر دوستانه، همواره نشانههاى خصومت را و کینه را مىشناسیم. ما میدانیم استکبار نسبت به جمهورى اسلامى و شما ملّت و این امام بزرگوار ــ که چون دشمن، او را زنده میداند، یک سر سوزن از دشمنىاش با او کم نشده است ــ چقدر دشمنند. اگر بوقهاى استکبارى و اردوگاه استکبار و دشمنانش فکر میکردند امام مرده است و تمام شده است، بعد از گذشت دو سال از رحلت جانسوز او اینقدر با شخص او و نام او دشمنى نمیکردند که امروز میکنند.

مرکز و محور دشمنىها، ایران اسلامى است و این به جاى اینکه ما را غمگین کند، خوشحال میکند؛ به جاى اینکه ما را وحشتزده کند، امیدوار میکند؛ چون نشان میدهد که ما پابرجاییم، ما قدرتمندیم، ما علیه منافع استکبار، علیه منافع دزدان و غارتگران همچنان تهدید بزرگى به شمار میرویم. دشمنىِ استکبار ما را مطمئنتر میکند که راهى که در حرکت پیشروندهى انقلاب و سازندهى کشور و جامعه انتخاب کردیم، حرکتى درست و موفّق و صائب(۴) است. اگر ما در حرکتمان  علیه منافع دشمنان بشریّت و در جهت مصالح انقلاب و کشور، راه خطا را پیموده بودیم، دشمن اینقدر با ما دشمنى نمیکرد.

امروز همهى تبلیغات جهانى با شیوههاى مختلف علیه ما است. ممکن است بعضى از رادیوها، بعضى از دستگاههاى خبرى و تبلیغاتى به ما صریحاً دشنام ندهند، امّا این دلیلِ دوستى آنها نیست؛ آنها میدانند دشنام صریح آنان به ما، دل ملّتهاى عالم را به ما بیشتر نزدیک میکند، [لذا] به جاى دشنام صریح، تهمت میزنند؛ خودشان را به ما نزدیک و ما را به خودشان خوش‌بین نشان میدهند؛ این هم از همان ترفندها است؛ این هم از همان خباثتها است.

دنیاى استکبارى به جمهورى اسلامى و به اسلام و به امام و شاگردان امام و شما ملّت که اهلبیت امام و یاران امام هستید، هرگز اعتماد نمیکند و دل‌خوش نمیشود و همین به نفع ما است. ما دوازده سال است که پیش رفته‌ایم؛ روزبهروز جلوتر رفته‌ایم، به هدفها نزدیکتر شده‌ایم. در تمام این دوازده سال با ما دشمنى کردند. یک لحظه در این دوازده سال، استکبار و در رأس آن آمریکا با ما کنار نیامد، کوتاه نیامد؛ نمیتوانست بیاید. ما دشمنِ همهى مستکبرین عالم، همهى چپاولگران و غارتگرانِ ملّتها هستیم. تا وقتى رژیم صهیونیستى این‌جور مسلمانانِ مظلومِ فلسطین را قتل‌عام میکند و سرکوب میکند و وحشیانه میزند و میکوبد، مگر ممکن است دل ما با رژیم منافق آمریکا صاف بشود؟ تا وقتى مسلمانان در هر نقطهاى از عالم ــ در منطقهى ما، در خلیج فارس، در کشور عراق و در نقاط مختلف ــ مستقیم و غیرمستقیم از قِبَل سیاستهاى آمریکا دارند فشار و محنت مىبینند، مگر ممکن است ما یک لحظه نسبت به آن رژیم زورگوى غدّارِ(۵) انسانکشِ نسلکش حُسن ظن پیدا کنیم؟ مگر میشود چنین چیزى؟ این هم حقیقت سوّم: یعنى اینکه ایران اسلامى، ایران امام، ایران انقلاب، محور این حرکت عظیم جهانىِ مسلمانها است و به همین نسبت، محور دشمنىها.

حالا من استنتاج میکنم: [توصیهى] اوّل به شما ملّت عزیزمان: باید بدانید که اگر همین حرکت مبارکى را که دوازده سال است با قدرت در پیش گرفته‌اید ــ با وحدت حرکت کردید، به اسلام متمسّک بودید ــ اگر به فضل الهى این حرکت را با همین تمسّک به اسلام، با همین وحدت کلمه، با همین قدرت و عزّت پشت سر مسئولین دلسوز ادامه بدهید، خود شما خواهید توانست تمام مشکلاتى را که دشمنان بزرگ اسلام علیه این ملّت به وجود آوردند ــ چه در گذشته در طول پنجاه سال، چه در جنگ تحمیلى و چه در حول و حوش آن ــ برطرف کنید و کشور را یک کشور اسلامىِ حقیقىِ نمونهى آزادِ آباد بسازید. مواظب باشید صبرتان را از دست ندهید. ما با صبر پیروز شدیم، باز هم با صبر باید پیشروى بکنیم. مواظب باشید بصیرتتان را از دست ندهید. دشمن را بشناسید، دشمنىهاى او را درست تشخیص بدهید، ترفندهاى دشمن را درست تشخیص بدهید، تبلیغاتى که دشمن میکند، حرفى که دشمن میزند، شایعهاى که دشمن مىاندازد، به چشمتان بیاید. توجّه کنید که دشمن با چه انگیزهاى این حرف را میزند، این شایعه را مىاندازد، این خبر دروغ را نقل میکند، این اظهار منافقانه را بر زبان جارى میکند. دشمن، دشمن است. صبرتان را حفظ کنید؛ بصیرتتان را حفظ کنید؛ وحدتتان را حفظ کنید. نگذارید به بهانههاى گوناگون، آدمهاى کمبصیرت یا کمصبر یا خودخواه یا بىتوجّه به مصالح عمومى مردم، میان صفوف مستحکم شما فاصله بیندازند، شما را نسبت به یکدیگر یا نسبت به مسئولین دلچرکین کنند، نگران کنند. آگاه باشید و بدانید این راه به هدف خواهد رسید. [این راه،] راه پیغمبران است، راه اوصیا است، آرزوى مؤمنان صالح در طول همهى زمانهاى گذشته است. و ملّتهاى دیگر دارند به شما نگاه میکنند و از شما میخواهند بیاموزند؛ این توصیه به ملّت عزیزمان.

و امّا توصیه به ملّتهاى مسلمان. ملّتهاى مسلمان، مخصوصاً علما و روشنفکران و قشرهاى مبارز بدانند، سِر و راز اصلى براى پیروزى این است که از قدرتهاى پوشالى و توخالى یعنى همین قدرتهاى استکبارى باید نترسند. اگر شما ملّتهاى مبارز مسلمان میخواهید پیروز بشوید، باید از آمریکا نترسید. اینها چیزى در چنته ندارند؛ اینها توپ و تفنگ دارند، قدرت نظامى دارند، آتش دارند، امّا اینها فقط در مقابل مردم بىصبر و کممقاومت، و انسانهایى که دل به دنیا بسته‌اند، کارگر است؛ [امّا] در مقابل انسانهایى که صبور باشند، توپ و تفنگ و فشارهاى این‌جورى به کار نمىآید و تأثیرى نمیکند.

دیدید در این قضایاى خلیج فارس(۶) که این سردمداران دیکتاتور کشور عراق با همهى اظهار شجاعتها و قدرتهایشان، چون به جان و به مقام خودشان علاقه داشتند، چطور عقب نشستند و کوتاه آمدند! [امّا] این دلیلِ قدرت آمریکا نیست؛ این دلیل ضعف آنهایى است که در مقابل آمریکا قرار داشتند. یک ملّت، یک گروه مبارز اگر آماده باشد که در راه هدف فداکارى بکند، هیچ قدرتى بر او فائق نخواهد آمد؛ راز پیشرفت ملّت ایران در این بود؛ این را همهى ملّتهاى مبارز باید به یاد داشته باشند.

و نکتهى دوّم و بسیار مهمّى که باید ملّتهاى مسلمان و مبارز به فکر و به یاد داشته باشند، این است که فریب ترفندها و حیلهگرىهاى دشمن را نخورند، فریب تبلیغات را نخورند، دوست را بشناسند، دشمن را بشناسند، دشمن را در اظهاراتش متّهم کنند. اگر این‌جور باشد، این حرکتهاى اسلامى به پیروزى خواهد رسید. و ما معتقدیم که این دوران، دوران اسلام است، دوران غلبهى ارزشهاى الهى و معنوى است و همان‌طورى که سال گذشته عرض کردم، این دوران، دوران امام خمینى است و انشاءالله این آینده را نسلهاى جوان ما خواهند دید. من به عرایضم خاتمه میدهم. حال من خیلى مناسب و مساعد نبود براى سخنرانى، امّا دیدم نمیتوانم در مثل چنین روزى، در این محفل با شما همنشین نشوم و عرض ارادتى از نزدیک به این روح مقدّس و والا نکنم.

پروردگارا! تو را به حقّ اولیائت، به حقّ انبیا، به حقّ فرشتگان مقرّب و به حقّ محمّد و آل محمّد و به حقّ خون شهدا سوگند میدهیم، روزبهروز نام امام را بلندتر و راه او را روشنتر کن. پروردگارا! ملّت عظیمالشّأن ایران را در وصول به هدفهاى والاى امامش، روزبهروز موفّقتر بگردان. پروردگارا! همهى ملّتهاى مسلمان را در سراسر عالم عزّت ببخش. پروردگارا! دشمنان اسلام و مسلمین را منکوب و نابود کن. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد، روزبهروز بر صبر و بصیرت ما بیفزا. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد، ما را آنچنان که مورد رضاى تو است زنده بدار، و آنچنان که مورد رضاى تو است بمیران. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، قلب مقدّس ولىّعصر (ارواحنا فداه) را از ما راضى و خشنود بگردان؛ روح مطهّر امام را از ما راضى و خشنود بگردان؛ دلهاى این ملّت عزیز را مهبط(۷) انوار و هدایتها و برکات خود قرار بده؛ زندگى این ملّت را روزبهروز بهتر و مرفّهتر بگردان؛ مشکلات را از سر راه او برطرف بفرما.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

 
سورهى فتح، بخشى از آیهى ۲۹؛ «... و مَثل آنها در انجیل چون کشتهاى است که جوانهى خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بِایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد. ...»
پس از انتصاب حجّتالاسلام والمسلمین سیّداحمد خمینى به عنوان نمایندهى ولىّفقیه و سرپرست حجّاج ایرانى در ۱۷ فروردین ۱۳۷۰ و سپس استعفاى ایشان از این سِمت در ۲۳ فروردین ۱۳۷۰، برخى شایعات و نارواگویىها نسبت به ایشان در محافل غیر رسمى و بعضاً رسانهاى رواج یافت. حضرت آیتالله خامنهاى در ابتداى این مراسم با برشمردن ویژگىهاى ارزشمند فرزند گرامى حضرت امام، بر این شایعات و خلافپندارىها خطّ بطلان کشیدند. برای آگاهی بیشتر نک‌ : حکم انتصاب نمایندهى ولىّفقیه و سرپرست حجّاج ایرانى (۱۳۷۰/۱/۱۷)؛ پاسخ به نامهى نمایندهى ولىّفقیه و سرپرست حجّاج ایرانى و موافقت با استعفاى ایشان (۱۳۷۰/۱/۲۵)
نهجالبلاغه، خطبهى ۱۷۳؛ «و این عَلم را برنمیدارد، مگر کسى که اهل بصیرت و صبر باشد.»
راست و درست
ستمگر، حیلهگر
ر.ک: خطبههای نماز جمعهی تهران (۱۳۷۰/۱/۱۶)، پینوشت شمارهی ۱۷
محلّ فرود