1392/07/06
گفتوگو با هدایتالله بهبودی، تاریخنگار دفاع مقدس
سبقت گرفتن خاطرات انقلاب و دفاع از ادبیات ترجمهای
|گفتوگو با آقای هدایتالله بهبودی، نویسنده، پژوهشگر و تاریخنگار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و مدیر دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی دربارهی وضعیت کنونی خاطرهگویی و تاریخ شفاهی دفاع مقدس|
اثرات و اهمیت بازگویی خاطرات شفاهی، بهویژه خاطرات رزمندگان چیست و چه تأثیراتی بر جامعه دارد؟
اگر بخواهم نگاهی کلی به این موضوع داشته باشم، باید بگویم که تولید در همهی زمینههای اجتماعی و اقتصادی امری لازم و واجب است. زندگی یک جامعه با تولید شکل میگیرد و رشد میکند. امروزه واژهی تولید را بیش از هر زمینهای در امور اقتصادی به کار میبرند، ولی میدانیم که در امور اجتماعی نیز بدون تولید نمیتوان بالید.
در ۳۵ سال گذشته تاریخ ایران دو پدیدهی بزرگ یا دو قلهی مرتفع را در پهنای خود به یادگار دارد؛ یکی پیروزی انقلاب اسلامی و دیگری دفاع هشتساله. تأثیر این بلندیها بر سرنوشت ایران انکارناپذیر است؛ و از آن جمله است تأثیرات اجتماعی. اگر ما بتوانیم نسلهای پسین را به صعود از این دو ارتفاع دعوت کنیم تا بتوانند تاریخ معاصر ایران را از قلههای آن افشا کنند، کار بزرگی کردهایم. از نظر من مصالح این دو بلندی، یا بهتر بگویم: یکی از مصالح اصلی آن، خاطرات است.
برای پرداختن به خاطرات اشخاص چه مسائلی وجود دارد؟ چه کسانی صلاحیت دارند خاطراتشان به صورت عمومی منتشر شود و این خاطرات چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
ما نمیتوانیم در بیان خاطرات موانعی ایجاد کنیم که برخی به این وادی کشیده شوند و برخی اجازهی ورود نداشته باشند. تولید مصالح در این مرحله نباید گزینشی باشد. تعیین نوع و جنس خاطره در مرحلهی تولد اصالت ندارد و این تمییز و تشخیص در مراحل بعدی صورت میگیرد، یعنی زمانی که مهندس -و در اینجا تاریخنگار- وارد عمل میشود. او با مهارتی که دارد، به سرند خاطرات میپردازد و اصیلترین آنها را برای ساخت و پرداخت تاریخ یک واقعه انتخاب میکند.
محققان بین خاطره و تاریخ شفاهی تفاوتهایی قائلند. آیا جنابعالی معتقدید که این نوع انتشار خاطرات روش مناسبی است یا خیر؟ آیا اگر این خاطرات به شیوهی تاریخ شفاهی منتشر شود، تأثیر بیشتری ندارد؟
اگر دستهبندی خاصی در بین نباشد، فرق چندانی به لحاظ ماهوی میان خاطرات و تاریخ شفاهی نیست. این دو مواد اولیه برای پیدایش تاریخ هستند؛ هرچند که فرایند پیدایش آنها با یکدیگر متفاوت است. خاطرات در عرف، همان خودنگاشته است، اما تاریخ شفاهی تلاشی حداقل دوسویه است که خاطرهگر و خاطرهنگار با هم برای بازنمایی یک حادثه یا یک سلسلهوقایع انجام میدهند. از نظر مورخ، این دو گونه در یک ردیف است و یکی بر دیگری اصالت و برتری ندارد، اما چهبسا از نظر خواننده -که بهرهبردار نخست این فرآوردهها است- تفاوت داشته باشد.
نکتهی حائز اهمیت در فرایند تولید خاطره یا تاریخ شفاهی، وفاداری به حقیقت است. چه خواننده و چه مورخ تا زمانی میتوانند به این تولیدات تکیه و اعتماد کنند که بر باور و اعتمادشان خدشهای وارد نشود. هرگاه اینان احساس کنند که خاطرهگو یا تدوینگر تاریخ شفاهی از مرزهای حقیقت فاصله گرفته، شیرازهی مصالح یادشده از هم خواهد پاشید.
چرا رهبر معظم انقلاب بر ثبت خاطرات رزمندگان و شخصیتهای مهم انقلاب تأکید دارند؟ همچنین دلیل تأکید ایشان بر انتشار عمومی این خاطرات چیست؟
شاید نتایج موفقیتآمیز مؤسسات و سازمانهایی که در کار تولید خاطرات هستند، دیدگاه مثبت رهبر انقلاب را نسبت به این موضوع موجب گشته است. وقتی یک خاطرهی صادقانه بیان یا نوشته میشود و با اصول حرفهای تدوین و چاپ میگردد، به دلیل شرح حوادث کمنظیر انقلاب و جنگ، خوانندگان و علاقهمندان بسیاری پیدا میکند. این یعنی تمایل مردم به دانستن از دو پدیدهی مهم و بیبدیل ۳۰ سال اخیر ایران. شما خوب میدانید که رخدادها و حوادث بزرگی همچون انقلاب و جنگ تکرارپذیر نیست. پس از جهت کمنظیری و جذابیت، توجه عموم افراد جامعه را جلب میکند.
مهمتر اینکه، ماهیت انقلاب و جنگ با هویت اسلامی و ایرانی جامعه گره خورده و نمیتوان به آن بیتوجه بود. تکریم یاد انقلاب و جنگ، تکریم هویت ملی ما است. نکتهی دیگر آنکه جذابیت این خاطرات توانسته است تا حد زیادی ادبیات ایران پس از انقلاب را تحت تأثیر قرار دهد و گاهی شانهبهشانهی ادبیات ترجمهای و در دههی اخیر حتی پیشرو و جلوتر از ادبیات ترجمهای حرکت کند.
موضوع آخر اینکه پدیدهی خاطره و خاطرهنگاری به توسعهی مطالعه و بالارفتن شمارگان کتاب کمک فراوانی کرده است. همهی اینها یعنی اینکه خاطرهگویی و خاطرهنویسی در کمّ و کیف باید توسعه یابد یا حداقل روند آن کند نشود.
اثرات و اهمیت بازگویی خاطرات شفاهی، بهویژه خاطرات رزمندگان چیست و چه تأثیراتی بر جامعه دارد؟
اگر بخواهم نگاهی کلی به این موضوع داشته باشم، باید بگویم که تولید در همهی زمینههای اجتماعی و اقتصادی امری لازم و واجب است. زندگی یک جامعه با تولید شکل میگیرد و رشد میکند. امروزه واژهی تولید را بیش از هر زمینهای در امور اقتصادی به کار میبرند، ولی میدانیم که در امور اجتماعی نیز بدون تولید نمیتوان بالید.
در ۳۵ سال گذشته تاریخ ایران دو پدیدهی بزرگ یا دو قلهی مرتفع را در پهنای خود به یادگار دارد؛ یکی پیروزی انقلاب اسلامی و دیگری دفاع هشتساله. تأثیر این بلندیها بر سرنوشت ایران انکارناپذیر است؛ و از آن جمله است تأثیرات اجتماعی. اگر ما بتوانیم نسلهای پسین را به صعود از این دو ارتفاع دعوت کنیم تا بتوانند تاریخ معاصر ایران را از قلههای آن افشا کنند، کار بزرگی کردهایم. از نظر من مصالح این دو بلندی، یا بهتر بگویم: یکی از مصالح اصلی آن، خاطرات است.
برای پرداختن به خاطرات اشخاص چه مسائلی وجود دارد؟ چه کسانی صلاحیت دارند خاطراتشان به صورت عمومی منتشر شود و این خاطرات چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
ما نمیتوانیم در بیان خاطرات موانعی ایجاد کنیم که برخی به این وادی کشیده شوند و برخی اجازهی ورود نداشته باشند. تولید مصالح در این مرحله نباید گزینشی باشد. تعیین نوع و جنس خاطره در مرحلهی تولد اصالت ندارد و این تمییز و تشخیص در مراحل بعدی صورت میگیرد، یعنی زمانی که مهندس -و در اینجا تاریخنگار- وارد عمل میشود. او با مهارتی که دارد، به سرند خاطرات میپردازد و اصیلترین آنها را برای ساخت و پرداخت تاریخ یک واقعه انتخاب میکند.
رخدادها و حوادث بزرگی همچون انقلاب و جنگ تکرارپذیر نیست. پس از جهت کمنظیری و جذابیت، توجه عموم افراد جامعه را جلب میکند. جذابیت این خاطرات توانسته است تا حد زیادی ادبیات ایران پس از انقلاب را تحت تأثیر قرار دهد و گاهی شانهبهشانهی ادبیات ترجمهای و در دههی اخیر حتی پیشرو و جلوتر از ادبیات ترجمهای حرکت کند.
محققان بین خاطره و تاریخ شفاهی تفاوتهایی قائلند. آیا جنابعالی معتقدید که این نوع انتشار خاطرات روش مناسبی است یا خیر؟ آیا اگر این خاطرات به شیوهی تاریخ شفاهی منتشر شود، تأثیر بیشتری ندارد؟
اگر دستهبندی خاصی در بین نباشد، فرق چندانی به لحاظ ماهوی میان خاطرات و تاریخ شفاهی نیست. این دو مواد اولیه برای پیدایش تاریخ هستند؛ هرچند که فرایند پیدایش آنها با یکدیگر متفاوت است. خاطرات در عرف، همان خودنگاشته است، اما تاریخ شفاهی تلاشی حداقل دوسویه است که خاطرهگر و خاطرهنگار با هم برای بازنمایی یک حادثه یا یک سلسلهوقایع انجام میدهند. از نظر مورخ، این دو گونه در یک ردیف است و یکی بر دیگری اصالت و برتری ندارد، اما چهبسا از نظر خواننده -که بهرهبردار نخست این فرآوردهها است- تفاوت داشته باشد.
نکتهی حائز اهمیت در فرایند تولید خاطره یا تاریخ شفاهی، وفاداری به حقیقت است. چه خواننده و چه مورخ تا زمانی میتوانند به این تولیدات تکیه و اعتماد کنند که بر باور و اعتمادشان خدشهای وارد نشود. هرگاه اینان احساس کنند که خاطرهگو یا تدوینگر تاریخ شفاهی از مرزهای حقیقت فاصله گرفته، شیرازهی مصالح یادشده از هم خواهد پاشید.
چرا رهبر معظم انقلاب بر ثبت خاطرات رزمندگان و شخصیتهای مهم انقلاب تأکید دارند؟ همچنین دلیل تأکید ایشان بر انتشار عمومی این خاطرات چیست؟
شاید نتایج موفقیتآمیز مؤسسات و سازمانهایی که در کار تولید خاطرات هستند، دیدگاه مثبت رهبر انقلاب را نسبت به این موضوع موجب گشته است. وقتی یک خاطرهی صادقانه بیان یا نوشته میشود و با اصول حرفهای تدوین و چاپ میگردد، به دلیل شرح حوادث کمنظیر انقلاب و جنگ، خوانندگان و علاقهمندان بسیاری پیدا میکند. این یعنی تمایل مردم به دانستن از دو پدیدهی مهم و بیبدیل ۳۰ سال اخیر ایران. شما خوب میدانید که رخدادها و حوادث بزرگی همچون انقلاب و جنگ تکرارپذیر نیست. پس از جهت کمنظیری و جذابیت، توجه عموم افراد جامعه را جلب میکند.
مهمتر اینکه، ماهیت انقلاب و جنگ با هویت اسلامی و ایرانی جامعه گره خورده و نمیتوان به آن بیتوجه بود. تکریم یاد انقلاب و جنگ، تکریم هویت ملی ما است. نکتهی دیگر آنکه جذابیت این خاطرات توانسته است تا حد زیادی ادبیات ایران پس از انقلاب را تحت تأثیر قرار دهد و گاهی شانهبهشانهی ادبیات ترجمهای و در دههی اخیر حتی پیشرو و جلوتر از ادبیات ترجمهای حرکت کند.
موضوع آخر اینکه پدیدهی خاطره و خاطرهنگاری به توسعهی مطالعه و بالارفتن شمارگان کتاب کمک فراوانی کرده است. همهی اینها یعنی اینکه خاطرهگویی و خاطرهنویسی در کمّ و کیف باید توسعه یابد یا حداقل روند آن کند نشود.