• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1392/07/05
گفت‌وگو با مرتضی سرهنگی، رئیس دفتر ادبیات و هنر مقاومت

خاطرات، نزدیک‌ترین روایت به جنگ است

برای پرسش از وضعیت فعلی و افق‌های پیش روی ثبت و ضبط خاطرات و نیز تاریخ شفاهی دفاع مقدس به عنوان یک مطالبه‌ی دیرین رهبر انقلاب، گفت‌وگویی داشتیم با آقای مرتضی سرهنگی، رئیس دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی. او در این گفت‌وگوی کوتاه، از زاویه‌های جالبی به این موضوع نگریسته و بر این باور است که: «وقتی خودمان را شناختیم، ‌وقتی دشمن‌مان را شناختیم، از هزاران جنگ هم نمی‌ترسیم.»

* بیش از دو دهه از پایان جنگ تحمیلی بر ما می‌گذرد و هنوز خاطرات این جنگ منتشر می‌شود!
بله، در واقع ادبیات جنگ و به‌‌خصوص خاطرات، اکنون دوران بلوغ خود را می‌گذارند. جمله‌ی معروفی هست که: ادبیات جنگ با شلیک اولین گلوله به دنیا می‌آید، در زمان جنگ رشد می‌کند و پس از پایان جنگ به بلوغ می‌رسد. با این جمله باید منتظر آثاری خواندنی‌تر هم باشیم. خاطرات جنگ همدمی جز انسان ندارد. در تمام جنگ‌ها پای انسان در میان است، وقتی جنگ تمام می‌شود و سربازی زنده به خانه‌اش برمی‌گردد، قلم و کاغذ برمی‌دارد و می‌نویسد که چه بر سرش آمده است.

خاطرات مقدمه‌ی شناخت جنگ است. به معنی دیگر، خاطرات نزدیک‌ترین روایت به جنگ است. جامعه‌ای که سایه‌ی هواپیماهای بمب‌افکن را روی پشت بام خانه‌هایش دیده و با رنج و امید مقاومت کرده است و فرزندان این جامعه میدان‌های نبرد را پُر کرده‌اند، می‌خواهد با نوشتن خاطراتش جنگ را جوان نگهدارد. سربازان جنگ مثل انسان‌های دیگر پیر می‌شوند. جامعه‌ی جنگ‌‌دیده تلاش می‌کند خاطرات آنان را جوان نگهدارد تا انرژی نهفته در این خاطرات به کمک مشکلاتش بیاید؛ هر چند این مشکلات پایان‌‌ناپذیر باشند.
یک نظریه‌پرداز اهل چین می‌گوید: وقتی خودتان را شناختید، وقتی ‌دشمن ‌خود را شناختید، از هزاران جنگ هم نترسید. خواندن خاطرات جنگ در گونه‌های مختلف آن، هم به شناخت خودمان کمک می‌کند و هم به شناخت دشمنان ما. زبان نوشته در خاطرات، گفتاری است و به همین خاطر، روح و تحرک بیشتری دارد. این شناخت به ما کمک می‌کند از جنگ‌ها نهراسیم.

* در خاطرات امروز، نقش بسیاری از زنان می‌بینیم که هم راوی هستند و هم‌خاطره‌نگار. نویسندگان جوان و تازه‌‌واردی هم در این عرصه دیده می‌شوند.
این حضور زنان نشانه‌ی بلوغ خاطرات جنگ است که در دهه‌‌ی گذشته کمرنگ بود. تاریخ رسمی جنگ از این زنان که در جبهه‌ها حضور داشتند، نامی نخواهد برد، اما در خاطرات زنده خواهند ماند و ما سیمای زنان یک ملت را در چهره‌ی آنان خواهیم دید.

* آیا نوشتن بعد از جنگ یک سنت جهانی است؟
دقیقاً همین‌طور است. درباره‌‌ی جنگ جهانی دوم که حدود ۶۸ سال از آن می‌گذرد، هنوز آثار ادبی نوشته و منتشر می‌شود. درباره‌‌ی این جنگ، سینمای جهان هنوز هم فعال است و پای آثار قابل اعتنایی را به پرده کشانده و می‌کشاند. با انتشار این خاطرات توده‌‌ی مردم هم با ادبیات آشنا می‌شوند.

یک نظریه‌پرداز اهل چین می‌گوید: وقتی خودتان را شناختید، ‌وقتی دشمن ‌خود را شناختید، از هزاران جنگ هم نترسید. ما یک ملت دفاعی هستیم. بقای ملت ایران در این قرن‌های طولانی به همین خاطر است. خواندن خاطرات جنگ در گونه‌های مختلف آن، هم به شناخت خودمان کمک می‌کند و هم به شناخت دشمنان ما. زبان نوشته در خاطرات، گفتاری است و به همین خاطر، روح و تحرک بیشتری دارد. این شناخت به ما کمک می‌کند از جنگ‌ها نهراسیم.

* در واقع جنگ، ما را صاحب یک ادبیات تازه کرده است.
بله! این ادبیات تاریخی هم هست و یک ادبیات کاملاً ایرانی است که مردم ایران هزینه‌‌ی آن را با خون زیباترین جوانانشان پرداخته‌اند.