• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1369/08/02

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اوّلاً لازم است از برادران عزیزى که از شهرهاى مختلف تشریف آوردهاند، مخصوصاً آزادگان عزیز که قدمشان براى ملّت ایران مبارک بود و ان‌شاءالله‌ مبارک خواهد بود و همچنین خانواده‌هاى معظّم شهدا و جانبازان عزیز تشکّر کنم و به همه‌ى شما خیرمقدم عرض کنم.

عطر جهاد و شهادت در این فضا پراکنده است. آزادگان کسانى هستند که افتخار سالهاى پُربرکت و پُراجر از دوران جوانى زندگى خودشان را همراه دارند و یاد روزها و ساعتها و لحظه‌هاى دشوار و پُرخاطره‌اى را براى ما زنده میکنند. هر ساعتى که شما گذراندید، پیش خدا محفوظ است. آن شبهاى طولانى و پُررنج، آن روزهاى پُرهراس و دشوار، آن سختى‌ها، آن مرعوبیّتها، آن فشارها، آن گرسنگى و سرما و گرما و دورى و غربت و جفا کشیدن از نااهلان و ایستادگى در مقابل خواست دشمنان خدا و همه‌ى این ساعتها و لحظه‌ها و رنجها در دیوان الهى محفوظ است. خیال نکنید که اینها از بین رفت؛ همه‌ى اینها مثل یک نوار صوت و تصویر ماند؛ یک لحظه از این لحظات از بین نرفته و پیش خدا موجود است. شما جانبازان عزیز هم همینطور؛ شبهاى سختى‌تان، رنج میدان جنگتان، سختى بیمارستان و بسترتان، دردهایتان، رنجهاى ناشناخته‌تان؛ و شما خانواده‌هاى شهیدان، صبرتان، داغ سوزنده و در عین ‌حال شیرینتان ــ چون براى خدا است ــ فراق عزیزانتان، فقدان میوه‌ى دلتان، همه و همه محفوظ است.

و در نظام اسلامى و حیات اسلامى و حیات طیّبه، هر حرکتى که مؤمن انجام میدهد، باید با همین فکر باشد که این حرکت، این گفتار، پیش خدا محفوظ است و به سراغ ما خواهد آمد. هیچ‌ کدام از این گفته‌ها و کرده‌ها و حرفها و سکوتها و حرکتها و سکونها و رفتن و نرفتن و فداکارى کردن و فداکارى نکردن و هواى نفْس را زیر پا گذاشتن و زیر پا نگذاشتن و همه، جزو گذشته‌ى فانى و زایل نمیباشد؛ همه موجود است. روز قیامت وقتى این صفحه‌ى اعمال را باز کردند، آن‌ وقت است که کسى که در دنیا این حقیقت را نفهمیده، به آن ایمان نیاورده، از آن غفلت ورزیده است، این صفحهی بازشدهی این نوار را در مقابل خود میبیند و میبیند که همه چیز در آن هست، تعجّب میکند و میگوید: مَالِ هَٰذَا الکِتٰبِ لَا یُغَادِرُ صَغیرَةࣰ وَلَا کَبِیرَةً إِلّآ أَحصىٰها؛(۲) عجب پرونده‌اى است! عجب نوار زنده‌اى است! کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته مگر اینکه احصاء کرده.

ما باید در تمام حرکات و اعمالمان این حقیقت در یادمان باشد. و این درس بزرگ اسلام و درس بزرگ معلّم بزرگ ما در این دوران ــ یعنى امام بزرگوار ما که خود عامل به اسلام بود و اسلام فقط در زبان و حنجره‌ى او نبود بلکه از اعماق وجود او اسلام میتراوید ــ بود که ما در کارهایمان، نیّت خیر، نیّت الهى، قصد خالص داشته باشیم. اگر خود او این نیّت خالص را نمیداشت، انقلاب به اینجا نمیرسید و اگر این امّت مسلمان و مؤمن و خداجوى و امام‌دوست و مرید آن رهبر عظیم‌الشّأن و عالى‌مقام و شایسته، قصد خدا در کارهایشان نمیداشتند و نیّتهاى دنیاطلبانه و هواهاى نفسانى و اغراض فردى و گروهى و غیره بر اعمال و رفتارشان حاکم میبود، این انقلاب به اینجا نمیرسید. آنچه انقلاب را به اینجا رساند، همان ایمانهاى خالص و نیّتهاى صادق و ایمانهاى پاک و روحهاى سرشار از اخلاص و صفا بود؛ از حالا به بعد هم همین‌جور است.

و من به شما عرض کنم، ما از روز اوّل انقلاب تا حالا مراحل بسیارى از این راه دشوار را پیموده‌ایم؛ اگر کسى انکار کند، یا چشم ندارد یا وجدان. اگر کسى تصوّر کند که انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى در اهداف خود توفیق پیدا نکرده، یا از لحاظ آگاهى کور است یا از لحاظ قلب و وجدان و انصاف کور است؛ ما خیلى پیش رفتهایم. امروز در زیر این آسمان، هیچ دولت و ملّتى را شما نمیتوانید پیدا کنید که از لحاظ ارزش بخشیدن به ارزشهاى انسانى، آن چیزى که براى انسانها در درجه‌ى اوّل اهمّیّت قرار دارد، یعنى آزادگى، سربلندى، استقلال، اسیر نبودن، ذلیل نبودن، توسرى‌خورِ قدرتها و دولتها نبودن، به اشاره‌ى این و آن حرکت نکردن، طبق مصلحت خود و اراده‌ى خود راه رفتن، آحاد آن داراى احساس مسئولیّت، داراى حرکت، داراى آگاهى، داراى قدرت ــ از لحاظ مجموع این مسائل ــ مثل ملّت و دولت ایران و جمهورى اسلامى باشد.

این یک چشمه از پیروزى‌هاى جمهورى اسلامى است و باز هم البتّه پیروزى‌هاى زیادى [هست]. آن‌ قدرى که در این ده دوازده سال در این کشور خدمت به محرومین و قشرهاى مظلوم انجام گرفته، به روستاها و به روستایى‌ها، به بخشهاى دوردست، به کارهاى بىزرق‌وبرق امّا پُرفایده، با وجود جنگ، با وجود محاصره‌ى اقتصادى، چند برابرِ آن حجمى و آن تعدادى است که در طول سالهاى متمادى حکومت گذشتگان انجام گرفته! ما خیلى پیش رفتیم امّا بدانید که ما هر چه پیش رفتیم، هنوز کارهاى زیادى در پیش داریم، مسائل زیادى پیش روى ما است. این ملّت باید همان عواملى را که تا اینجا او را پیروز کرده و پیش آورده، با کمال قدرت براى به ‌دست آوردن پیروزى‌هاى بعدى حفظ کند؛ هنوز ما خیلى کار داریم.

من حالا یک مطلب را امروز در نظر گرفتهام که به شما عرض کنم که این جزو مسائل ملّت و نظام جمهورى اسلامى است و آن، مسئله‌ى بیت‌المقدّس شریف و ملّت مظلوم فلسطین است. مگر ما میتوانیم از این مسئله غافل بشویم یا آن را به دست فراموشى بسپریم؟ مگر ممکن است؟ خصوصیّت نظام اسلامى همین است که تصمیم‌گیرى او بر اساس عقیده است؛ بر اساس تکلیف الهى است. هیچ‌ کدام از فقهاى اسلام تردیدى ندارند، اختلافى ندارند که آن ‌وقتى که دشمن بر سرزمین مسلمانان مسلّط شد و کیان اسلامى را در کشورى تهدید کرد، وظیفهی همه‌ى آحاد مسلمین است که در یک جهاد بزرگ و همه‌گیر با آن دشمن مبارزه کنند، او را از آن سرزمین اسلامى اخراج کنند، او را مجازات کنند، تنبیه کنند. آیا صهیونیسمِ خبیثِ خطرناک جنایتکار و دشمن اسلام و مسلمین، متجاوز هست یا نیست؟ آیا سرزمین فلسطین خانه‌ى مسلمین و قبله‌ى مسلمین هست یا نیست؟

امروز چهل و چند سال است که خبیث‌ترین دشمنان اسلام و دشمنان انسانیّت، یعنى همین صهیونیست‌هاى غدّار و مکّار، بر بخشى از وجود ما، بر بخشى از خانه‌ى ما و سرزمین ما تسلّط پیدا کردهاند. وظیفه‌ى ما چیست؟ وظیفه‌ى مسلمانها چیست؟ وظیفه‌ى ملّتهاى دیگرِ اسلامى در قبال فلسطین چیست؟ وظیفه سکوت است؟ اُف بر آن سران کشورهاى وابسته و خائن که براى خاطر دو روز بیشتر حکومت کردن و جلب محبّت آمریکا و قدرتهاى بزرگ، از وظیفه‌اى با این عظمت صرف نظر میکنند! ملّت اسلام باید بیدار باشد؛ باید این وظیفه را فراموش نکند.

دشمن خدا از غفلت مسلمین سوء استفاده کرد، وَالّا اوّلِ کار چند صد هزار صهیونیست، بعد هم تا امروز یکى دو میلیون با همه‌ى آن حواشى‌اى که از اطراف دنیا فراهم کردند، مگر چقدر قدرت دارند؟ اگر سران کشورهاى اسلامى به هوش بودند، اگر ملّتهاى اسلامى بیدار بودند، مگر کمکهاى آمریکا در آن صورت میتوانست اسرائیل را نجات بدهد؟ ابداً؛ مسلمانها غافل میمانند که دشمن میتواند اظهار وجود بکند. دشمن چندان قوى نیست؛ ما از قوّت خودمان غافلیم. حالا شما نگاه کنید ببینید به مجرّد اینکه در این منطقه یک سرگرمى درست شد براى افکار عمومى ــ حمله‌ى عراق به کویت و لشکرکشى آمریکا و دیگران به منطقه‌ى خلیج‌ فارس(۳) ــ و یک درى به تخته خورد، فوراً آن مار هفتسر و خطرناک و سرطان پلید، پنجه‌هاى خودش را باز کرده، اینجور دارد با مسلمانهایى که خانه‌ى آنها به‌ وسیله‌ى صهیونیست‌ها غصب شده، معامله میکند.(۴) چرا دنیا عکس‌العمل نشان نمیدهد؟ چرا ملّتهاى اسلامى در مقابل این همه فاجعه و جنایت سکوت میکنند؟ مگر اسرائیل و دشمن صهیونیستى به کجا متّکى است؟ مگر آمریکا چقدر قوّت و قدرت دارد که این ‌قدر باید مسئولان و سیاستمداران کشورهاى اسلامى مرعوب باشند؟ ملّتها باید سر بلند کنند، بیدار بشوند؛ مى‌بینند که امروز محافلِ به ‌اصطلاح حقوق بشر، محافل خیرخواه و انسان‌دوست ــ به حسب تیتر و عنوان و تابلو ــ هیچ غلطى نکردند و همه‌ى ادعاهایشان دروغ از آب درآمد. نمى‌بینند این را؟

یک دولت غاصب و غدّار و زورگو، یک عدّه انسانهاى بى‌دفاع را، جوانان و نوجوانان را، کودکان خردسال را جلوى خانه‌هایشان، داخل خانه‌هایشان، در خیابانهایى که متعلّق به آنها است، به خاک و خون میکشد و از دنیا هیچ صدایى درنمى‌آید؛ آن‌ وقت یک جوان فلسطینى وقتى که عکس‌العمل نشان میدهد و دو سه نفر را به درک واصل میکند، یکى از آن طرف دنیا، یکى از آن طرف دنیا، یکى از آن طرف دنیا سر بلند میکنند و اظهار تأسّف میکنند! چه تأسّفى؟ خیلى خوب کرد، دستش درد نکند. آن ملّتى که نتواند از حقّ خودش دفاع کند، باید توسرى بخورد. آن روز اوّل، فلسطینى‌ها خواب [بودند] و غفلت نشان دادند، دشمن این‌جور بر آنها مسلّط شد. امروز فلسطین بیدار شده؛ مسلمانها بیدار شدهاند در فلسطین. این صهیونیست‌ها جز زبان زور هیچ چیز نمیفهمند؛ چهل سال است که هر چه سازمان ملل نسبت به مسئله‌ى فلسطین علیه صهیونیست‌ها قطعنامه صادر کرده، اینها رد کردند؛ لوس شدند؛ سکوت و اغماض را از قدرتهاى بزرگ، از ملّتها و دولتها دیدند، جرى شدند! آنها از قطعنامه نمیترسند؛ اسرائیل را با قطعنامه مگر میشود عقب نشاند؟ اسرائیل با زور و سلاح و مشت عقب خواهد نشست. بنده بعید نمیدانم که اگر همین فشار داخلى از طرف جوانهاى فلسطینى علیه دولت صهیونیست نبود، این سردمداران خبیث صهیونیست از این جنجال دنیا در خلیج‌ فارس استفاده میکردند، نصف لبنان را تا حالا گرفته بودند. اوّل هم شروع کردند، منتها فشار داخلى، همین حمله‌ى دست خالى و مظلومانه‌ى این جوانهاى مؤمن و شجاع، آنها را سر جایشان نگه داشت. یک روى دیگر قضیّه همین مسئله است: همین عصبانیّت صهیونیست‌ها به ‌خاطر اوج حرکت اسلامى در داخل سرزمینها است.

و من عرض میکنم این وظیفه‌ى ما است؛ این وظیفه‌ى همه‌ى کشورهاى اسلامى است؛ مسئله‌ى فلسطین فقط مال عربها نیست، مال همسایه‌هاى فلسطین نیست؛ تمام مسلمین عالم، در هر جاى دنیا که هستند، نسبت به قضیّه‌ى فلسطین باید احساس مسئولیّت کنند. کسانى که در داخل یا از خارج دارند واقعاً میجنگند ــ نه مدّعیان آزادى‌خواهى که دستشان در دست آمریکا و دشمنان اسلام است، آنها را نمیگویم؛ آنهایى که واقعاً دارند با حکومت غاصب صهیونیستى میجنگند ــ باید از طرف ملّت ما، دولت ما، ملّتهاى مسلمان دیگر، دولتهاى دیگر کمک بشوند؛ با پول، با سلاح، با تبلیغات؛ هر جورى که ممکن است، امروز باید کمک بشوند. ما اگر خودمان نمیتوانیم ــ چون با فلسطین همسایه نیستیم ــ که یک مبارزه‌ى رویاروى بکنیم و دیگرانى که یا همسایه نیستند یا به هر دلیلى توانایى‌اش را ندارند، باید مبارزین را تجهیز کنیم؛ این یک وظیفه‌ى شرعى و حتمى است براى همه‌ى مسلمانها؛ و تا این وظیفه انجام نگیرد، مسئله‌ى فلسطین حل نخواهد شد؛ و اگر انجام بگیرد، قطعاً صهیونیست‌ها و پشتیبانانشان شکست خواهند خورد.

یک مطلبى هم راجع به مسائل داخلى عرض بکنم ــ البتّه خیلى مختصر، نمیخواهم حالا وارد بشوم ــ و آن، این است که نمایندگان مجلس شوراى اسلامى در طول این یکى دو هفته دو نامه به بنده نوشتند. دو جناح از نمایندگان مجلس، دو نامه براى ما فرستادند، البتّه یکى‌اش رسید، یکى‌اش را هم ما از رسانه‌ها شنیدیم.(۵) به ‌هر حال آنها نامه را تنظیم کردند و از ما جواب خواستند؛ من در وقت خودش جواب خواهم داد؛ حالا نه؛ در هنگام خودش آن ‌وقتى که احساس کنم راجع به برخى از مسائل لازم، مطالب باید براى ملّت عزیزمان روشن‌تر و مشروح‌تر بیان بشود، خواهم گفت. حالا فقط یک جمله عرض میکنم و آن، این است: مجلس شوراى اسلامى جایى است که امید ملّت ما به آنجا است. این مجلس سنگر است براى ملّت، امّا سنگرى در مقابل دشمنان، در مقابل آمریکا، در مقابل ضدّ انقلاب. آن کسى که مردم او را میفرستند به این سنگر، میفرستند تا از انقلاب در این سنگر دفاع کند. بعضى از حرفها در این چند وقت گذشته شنیده شد از بعضى از نمایندگان مجلس که حرف خودى‌ها نبود، حرف غریبه‌ها بود؛ شبیه آن حرفها را ما این چندساله جز از رادیوى اسرائیل و رادیوى آمریکا و رادیوى منافق و مانند اینها نشنیده بودیم؛ در مجلس کسى از این حرفها نزده بود. نروند بگویند ما در مجلس آزاد نیستیم؛ چرا، در مجلس نماینده آزاد است. آزادى را کسى نباید بیاید به ماها یاد بدهد یا به این مسئولین امروز کشور یاد بدهد که عمرشان را براى آزادى به مجاهدت گذراندهاند. آزادى حقّ نماینده است، حقّ ملّت است؛ امّا آزادى در چه؟ آزادى در اینکه علیه ملّت، برعکس خواسته‌ى ملّت، آنجا بِایستند مثل سخنگوى رادیو اسرائیل حرف بزنند؟ نه، این آزادى نیست، این آزادى براى هیچ ‌کس نیست در جامعه‌ى اسلامی. انقلابِ این ملّت، عزیزتر و قیمتى‌تر از آن است که این ملّت بخواهند اجازه بدهند که یک نفرى به‌ خاطر یک غرض شخصى یا یک غرض گروهى و باندى، بِایستد در سنگرى که جاى دفاع از انقلاب است و علیه انقلاب، علیه مردم، به زیان نظام جمهورى اسلامى، همه چیز را زیر سؤال ببرد و خوراک درست کند براى رادیوها، بلکه حرفى بزند که رادیوهاى [بیگانه] دیگر هیچ تفسیرى لازم نداشته باشند حول ‌و حوش آن حرف! چنین چیزى را این ملّت قطعاً اجازه نخواهد داد.

بنده به هر دو جناح در مجلس عرض میکنم ــ حالا خودشان میگویند دو جناح، بنده که خیلى دوئیّتى نمیبینم بین نمایندگان مؤمن و مخلص و انقلابى ــ جورى عمل کنید که یک وقتى نشود نگاه کنید ببینید شما دارید از یک راه میروید، ملّت از یک راه دیگرى براى خودش دارد میرود و موکّلینتان پشت سر شما نیستند. اگر مجلس شوراى اسلامى جایى شد براى اینکه بعضى‌ها با هم تسویه حساب کنند، بتدریج همین‌جور خواهد شد؛ حقّ نمایندگانِ علاقه‌مند به وظیفه و کارشان هم ضایع خواهد شد. البتّه امروز قطعاً اکثر کسانى که در این مجلس محترم مشغول خدمت هستند، احساس وظیفه میکنند؛ در این شکّى نیست؛ نمایندگان ما در بین نمایندگان مجالس ملّى دنیا نمونه‌اند. بدانید، نه در کشورهاى غربى، نه شرقى ــ که دیگر حالا همه مثل هم است ــ نه در کشورهاى اسلامى، نه غیر اسلامى، هیچ جا نمایندگان مجلسها به صفا و پاکى و مردمى بودن و مسئولیّت و خلوص نمایندگان ما در این مجلس عظیم‌الشّأن شوراى اسلامى نیستند؛ مثل اینها هیچ ‌کس نیست؛ اینها خیلى خوبند، منتها خودشان پیش از دیگران باید این را حفظ کنند. نکند چهار نفر آدم جاهل، بى‌توجّه، عصبانى، بى‌توجّه به مسئولیّت، یک حرکتى بکنند، یک مجموعه‌ى پاک و مطهّرى را زیر سؤال ببرند. البتّه مردم احترام مجلس شوراى اسلامى را باید حفظ کنند. این تذکّر من تذکّرى است که وظیفه دارم بگویم؛ این موجب نشود که حالا نسبت به مجلس شوراى اسلامى خداى ناکرده از طرف کسى بى‌احترامى‌اى رخ بدهد؛ نه، مجلس والاترین و رفیع‌ترین بخش از مجموعه‌ى قانونى این نظام است؛ جایگاه ملّت است؛ باید مجلس را با همین احترام و با این عظمت حفظ کنند و هیچ‌ کس نه در داخل مجلس، نه در خارج مجلس، کارى که موجب تضعیف مجلس بشود، نباید انجام بدهد. خداوند ان‌شاءالله‌ همه‌ى شماها را توفیق بدهد و همه‌ى ما را هدایت کند به آنچه مرضات او در آن هست.
 
 والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته        
 
در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدعلی‌اکبر ابوترابی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در امور آزادگان) مطالبی بیان کرد. جمعی از آزادگان، جمعى از خانواده‌‌هاى معظّم شهدا و جانبازان، مسئولان اجرائى و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، ائمّه‌‌ى جمعه‌‌ى استانهاى کرمانشاه، یزد و چهارمحال و بختیارى، جمعی از مردم شهرهاى گرگان، گنبد، محلّات، گتوند، شوشتر، سپیدان، تهران، شیراز و جهرم، نماینده‌‌ى ولىّ‌‌فقیه و رئیس کلّ شهربانى کشور، اعضاى کمیسیون اداره‌‌ى اسرا، فرماندهان دژبان مرکز، مسئولان اردوگاه‌‌هاى نگهدارى اسراى عراقى، و جمعى از کارکنان عقیدتى ـ سیاسى نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران در این دیدار حضور داشتند.
سوره‌‌ى کهف، بخشى از آیه‌‌ى ۴۹
ر.ک: دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۶۹/۵/۲۴)، پى‌‌نوشت شماره‌‌ى ۶
جمعی از مسلمانان فلسطینی که قصد ممانعت از ورود یک گروه صهیونیستی به مسجدالاقصی را داشتند، با حمله‌ی یهودیان مسلّح و نیروهای رژیم صهیونیستی مواجه شدند که به شهید و زخمی شدن جمع زیادی منجر شد. علی‌رغم اعتراضات نیروهای مبارز لبنانی و سایر کشورها، نیروهای رژیم صهیونیستی با حمله به شهرهای اراضی اشغالی و اردوگاه‌های خان یونس، رفح، دیر بلاح و جنین و ضرب و شتم جمع زیادی از جوانان، دانش‌آموزان، زنان و کودکان، موجب مجروحیّت و شهادت عدّه‌ی دیگری از مردم مظلوم فلسطین شدند.
دو نامه، مربوط به واکنش بعضى از نمایندگان نسبت به انتخابات دوّمین دوره‌‌ى مجلس خبرگان رهبرى بوده است. ماجرا از‌ آنجا آغاز شد که با توجه به مصوّبه‌ی اعضای مجلس خبرگان مبنی بر تأیید صلاحیّت نامزدهای این مجلس توسط شورای نگهبان، برخی از جریانها از جمله برخی نمایندگان مجلس به مخالفت با این قضیّه پرداختند و آن را دارای اشکال دانستند؛ امّا رهبر معظّم انقلاب در سخنرانی ۱۱ مهر ماه این مطلب را بدون اشکال دانستند و کار خبرگان را قانونی عنوان کردند؛ در عین حال برخی علی‌رغم این بیانات به اقدامات خود ادامه دادند و با ارائه‌ی طرح سه‌فوریّتی در صدد به تعویق انداختن زمان انتخابات بودند که دسته‌ی دیگری از نمایندگان که با این کار‌ مخالف بودند، با عدم شرکت در جلسه‌ی علنی مجلس که در روز قبل از برگزاری انتخابات خبرگان برگزار میگردید، از تشکیل این جلسه جلوگیری کردند، که با اعتراض گروه اوّل مواجه گردید.