• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1369/06/21

بیانات در دیدار جمعی از فرزندان ممتاز شاهد و جانبازان مشهد و تهران و استان کردستان

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

از همهى برادران و خواهران تشکّر میکنم و به همهى شما خوشامد عرض میکنم؛ مخصوصاً به خانوادههاى معظّم شهدا و جوانان و نوجوانانى که یادگار عزیزترین و فداکارترین عناصر جامعهى ما و کشور ما هستند؛ همچنین به جانبازان عزیز و خانوادههاى آنها و به همهى قشرهایى که احساس مسئولیّتى در قبال مسائل کشور و مسائل انقلاب دارند. در این جلسه که تقریباً همه یا اغلب شما، جوانان این کشور هستید و امیدهاى امروز و آیندهى کشور و انقلابید، خوب است که از پرتو نهضت حسینى و فداکارى حضرت ابىعبدالله (علیه الصّلاة و السّلام) سخنى مطرح بشود. همهى شما جوان و پُرشور و داراى احساسات و صاحب نقشى و سهمى در آینده و حال کشور هستید و در میان شما کسانى هستند که میتوانند براى کشورشان و ملّتشان چهرهى آبرومند و مایهى آبرویى باشند.

خوب است که این درس را ما از حسینبنعلى (علیه السّلام) بگیریم؛ مخصوصاً این ایّام که ایّام آخر ماه صفر است و این دو ماهى که ماجراى عاشورا در آن تکرار میشود، رو به پایان است. در یک زیارتى از زیارتهاى امام حسین (علیه السّلام) که در روز اربعین خوانده میشود جملهاى بسیار پُرمعنا هست و آن جمله این است که: وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَة؛ فلسفهى فداکارى حسینبنعلى (علیه السّلام) در این جمله گنجانده [شده] است. زائر، به خداى متعال عرض میکند که این بندهى تو، این حسین تو، خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات بدهد؛ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة؛(۲) مردم را از سرگردانى و حیرتى که در گمراهى هست، نجات بدهد. ببینید چقدر این جمله پُرمغز و داراى چه مفهوم مترقّى و پیشرفتهاى است.

مسئله این است که بشریّت همیشه دستخوش شیطنت شیطانها است. همیشه شیطانهاى بزرگ و کوچک براى تأمین هدفهاى خود، انسانها را، تودههاى مردم را، ملّتها را قربانى میکنند. در تاریخ گذشته هم این را خواندهاید؛ شرح حال سلاطین جابر و ستمگر و رفتار آنها با ملّتها و وضع امروز دنیا و روش قدرتهاى بزرگ را دیدهاید. بشر دستخوش اغوا و خدعهى شیطانها قرار میگیرد. باید به بشر کمک کرد؛ به بندگان خدا باید مدد رساند تا بتوانند خودشان را از جهالت نجات بدهند، از سرگردانى و گمراهى خلاص بشوند.

چه کسى میتواند این دست نجات را به سوى بشریّت دراز کند؟ آن کسانى که چسبیدهى به مطامع و هوسها و شهوات باشند نمیتوانند، [چون] خودشان گمراهند؛ آن کسانى که اسیر خودخواهىها و منیّتها و هوسها و شهوتها باشند، نمیتوانند بشر را نجات بدهند؛ خودشان را باید کسى پیدا بشود و نجات بدهد یا لطف خدا به سراغ آنها بیاید و ارادهى آنها قوى بشود و بتوانند خودشان را رها کنند. آن کسى میتواند بشر را نجات بدهد که داراى گذشت باشد، بتواند ایثار کند، بتواند از شهوات بگذرد، از منیّت و خودپرستى و خودخواهى و حرص و هوا و حسد و بخل و بقیّهى گرفتارىهایى که انسان معمولاً دارد، بیرون بیاید تا بتواند شمعى فرا راه بشر روشن کند. اسلام به ملّتهاى طرفدار خود این توان را میبخشد که بتوانند بشر را هدایت کنند. ملّت ما به برکت اسلام بود که توانست پرچمى بلند کند که ملّتهاى مظلوم دنیا به آن پرچم به چشم پرچم نجات نگاه کنند. از تبلیغات بلندگوها و بوقهاى تبلیغاتىِ استکبارى و صهیونیستى که بگذرید ــ که همیشه همهى حقایق را وارونه جلوه میدهند ــ خواهید دید جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى و چهرهى امام ما و شخصیّت ملّت ما در میان ملّتهاى عالم مایهى امید بوده، به آنها نشاط و حرکت داده است. این به برکت اسلام بود.

دشمنان اسلام خیلى سعى کردند که ملّت طرفدار اسلام را، ملّت مبارز و فداکار ایران را در چشم مردم دنیا یک ملّت کهنهپرست، یک ملّت خرافى، ارتجاعى، ضدّ ترقّى، ضدّ عدالت، ضدّ آرزوها و آرمانهاى بشرى معرّفى کنند. اگر بدانید چقدر پول خرج کردند براى اینکه چهرهى ملّت ایران را در دنیا خراب کنند؛ [امّا] حقیقت بعکس خواستهى آنها عمل کرد. علىرغم همهى تبلیغات آنها، امروز شما بروید در آنجاهایى که ملّتها زیر ستمند، بروید در آنجاهایى که کشورها، ملّتها، دولتها، دچار مشکل در مسائل زندگى خودشان، در رابطهى با قدرتها و ابرقدرتها هستند ــ کشورهاى جهان سوّم، کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى ــ خواهید دید ملّتها نسبت به ایران، نسبت به جمهورى اسلامى، نسبت به امام بزرگوار این امّت، نسبت به مبارزات شما و مجاهدات شما داراى دل خوشبین و علاقهمند و روح صمیمى هستند. این از کجا ناشى میشود؟ ما که تبلیغاتمان خیلى ناقص و محدودتر بوده است از تبلیغات دشمنان! این به خاطر همین است که ملّت ایران فداکارى کرد، ملّت ایران ایستادگى کرد.

امروز که به خاطر وضع عراق در دنیا، دولتها، سازمانهاى جهانى، قدرتها، همه و همه در مقابل عراق قرار گرفتهاند، حقایق را افشا میکنند. امروز بسیارى از دولتهایى که در طول ده سال گذشته به عراق کمک کرده بودند در مقابل ایران، اعتراف میکنند که این کمک علیه ایران و براى کوبیدن اسلام و انقلاب اسلامى ایران بوده؛ امروز اعتراف میکنند به اینکه با حرکت اسلامى ملّت ایران دشمنى و خصومت داشتند. این خصومت از طرف کیست؟ از طرف قدرتها؛ از طرف کسانى که میخواستند دنیا را بچاپند، ملّتها را بچاپند و اسلام را مانع خودشان میدیدند، بیدارى اسلامى و حرکت اسلامى را مزاحم خودشان به حساب مىآوردند؛ و حقیقت هم همین است: اسلام و بیدارى اسلامى در مقابل هر گونه سلطهگرى ایستاده است و خواهد ایستاد.

هر حرکت اسلامى که صادقانه باشد، مسلمانهاى دنیا را که یک جمعیّت کثیرى هستند به خود جلب خواهد کرد و این یک خطرى است براى قدرتهاى بزرگ. براى همین است که سلطهى جهانى و استکبار جهانى از انقلابهاى دیگر در سایر نقاط عالم به قدر انقلابِ متّکى به اسلام واهمه نداشته است. چون میداند امروز بخش عظیمى از مناطق عالم، آن هم در حسّاسترین نقاط دنیا از لحاظ اقتصادى، از لحاظ منابع، از لحاظ سوقالجیشى، از لحاظ وضعیّت اجتماعى، در اختیار مسلمانها است؛ نقاط التقاء سه قارّهى بزرگ و مهمّ عالم، یعنى آسیا و آفریقا و اروپا در اختیار مسلمانها است؛ مهمترین منابع نفت عالم و بسیارى از منابع دیگر عالم در اختیار مسلمانها است. امروز دنیاى استکبارى و امپراتورىهاى زر و زور میدانند که اگر اسلام در دل مسلمانها و جوامع اسلامى حیات دوباره پیدا بکند، منافع آنها، منافع متّکى به سلطه و زورگویى و دوقطبى بودن عالم به خطر خواهد افتاد. استکبار میخواهد همیشه کشورهایى باشند که زور بگویند، بچاپند، ثروت عالم و قدرت عالم در اختیار آنها باشد و ملّتهایى هم باشند که کار کنند، زحمت بکشند و منابعشان غارت برود؛ این را میخواهند. با هر حرکتى که در مقابل آنها بِایستد، دشمن میشوند؛ و اسلام در مقابل آنها مىایستد و علّت اینکه استکبار با ایران مخالف است، این است؛ علّت دشمنى عمیق آمریکا با انقلاب اسلامى و با اسلام این است؛ و این دشمنى تمامشدنى نیست. و آن عامل تعیینکننده در اینجا، آن چیزى که میتواند صحنه را به سود یک طرف تغییر بدهد و سنگین بکند، آن چیزى که میتواند معیّن کند که کدام یک از دو طرف پیروز خواهند شد، عبارت است از حقیقت، مفید بودن براى انسانیّت، دلهاى مؤمن و قدمهاى استوار؛ و آن در طرف ما و پیش ما است.
 
قضایاى خلیج فارس(۳) امروز دنیا را پُر کرده از خبرهاى گوناگون. تفسیرهاى مختلفى هم در مورد موضع ایران و سخن دل جمهورى اسلامى اینجا و آنجا گفته میشود. هر کسى به میل خود یک حرفى در دنیا میزند و یک تفسیرى از اوضاع منطقه و وضع ایران در قبال این حوادث میکند. ما لازم است به اطّلاع همهى ملّتهاى مسلمان منطقه برسانیم که با حضور آمریکا در این منطقه، با طمعورزى آمریکا ــ که ما از اوّل حدس میزدیم و در حرفهاى اخیرشان دارد بیشتر خودش را نشان میدهد ــ با روحیهى طلبکار و زورگو و وقیح سیاست آمریکایى بشدّت مخالفیم. به چه مناسبت اینها میگویند ما امنیّت منطقه را باید تأمین کنیم و امنیّت پایدار این منطقه ایجاب میکند که ما در اینجا باشیم؟ به شما چه امنیّت این منطقه! امنیّت این منطقه متعلّق به ملّتهاى این منطقه است در درجهى اوّل. شما مشترى نفت این ملّتها هستید؛ بیرونِ در بِایستید و در کار اینها دخالت نکنید؛ بگذارید خود اینها امنیّت این منطقه را تأمین بکنند؛ نفت خودشان را صادر خواهند کرد و به هر کسى مصلحت دانستند، خواهند فروخت. آیا این حرف، منطقى است که یک دولتى از آن طرف دنیا، فقط به اتّکاء زورمند بودن و قلدرى، بلند بشود بیاید اینجا، بگوید من چون مشترى اینجا هستم، باید امنیّت اینجا را من تأمین کنم، ولو این تأمین امنیّت ــ به قول او ــ ضدّ امنیّت و ضدّ مصالح ملّتهاى این منطقه باشد؟ کدام منطق عقلانىِ بشرى این را قبول میکند؟ غیر از شما آمریکایىهاى زورگو و دیگر قلدرها و زورگوهاى عالم، چه کسى چنین حرفى را میگوید و میزند و پاى آن مىایستد؟

میگویند چون ما به نفت این منطقه احتیاج داریم، لذا بایستى ما بیاییم اینجا، نیروى نظامى بیاوریم و خودمان سیستم دفاعى و امنیّتى در اینجا درست کنیم. اگر شما اینجا سیستم دفاعى و امنیّتى درست کردید، بر خلاف امنیّت ملّتهاى این منطقه خواهد بود. شما میخواهید در خانهى دیگران براى خودتان جای پا درست کنید ولو به قیمت ناراحتى صاحبان خانه؟ این با کدام منطق قابل قبول است؟ آنچنان هم قرص و باوقاحت این حرفها را میزنند که انسان حیرت میکند از وقاحت اینها!

اگر مىبینید امروز با حملهى عراق در این منطقه ناامنى ایجاد شد، موجب این خود شما بودید. شما بودید که عراق را تجهیز کردید و کارى کردید که او در خودش احساس قدرت بکند و به کویت حمله کند؛ باز هم شما مایهى ناامنى بودید. شما به خاطر حِقد(۴) و بَغضائى(۵) که با اسلام و با جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى دارید، وارد میدان شدید و پشت عراق را محکم کردید و به او کمک کردید تا آنجا که توانستید؛ اگر نمیکردید و وارد نمیشدید، منطقه روى ناامنى نمیدید. ما از سابق ــ سالها است ــ اعلام کردیم که آماده هستیم با کشورهاى منطقه بنشینیم دُور هم، به کمک همدیگر خلیج فارس را امن کنیم، دست متجاوزین را در این منطقه کوتاه کنیم، نگذاریم کسى به حقوق کسى تجاوز کند. این وظیفهى ما ملّتهاى منطقه است؛ به شما چه؟

میگویند ما سیستم امنیّتى باید اینجا درست کنیم. خاک بر سر ملّتها و دولتهایى که اجازه بدهند آمریکاى متجاوز بیاید طبق منافع خودش نقشه بکشد و در خلیج فارس و منطقهى خلیج فارس بخواهد سیستم امنیّتى درست کند!(۶) مسلمانها نخواهند گذاشت؛ ملّتهاى اسلامى اجازه نخواهند داد. هر کسى در مقابلهى با تجاوز آمریکا و طمعکارى آمریکا و نقشهها و سیاستهاى آمریکا براى دستاندازى به منطقهى خلیج فارس بِایستد و مبارزه کند، جهاد فىسبیلالله کرده و هر کسى در این راه کشته بشود شهید است.

ما اجازه نخواهیم داد و نخواهیم گذاشت در منطقهاى که ما در آنجا حضور داریم، در منطقهاى که ما در آنجا نفوذ داریم، در هر جایى که سخن ما ــ که سخن اسلام است ــ به گوش مسلمانى میرسد، آمریکایىها در آنجا جاپا درست کنند؛ آنجا را به منطقهى اقتدار خودشان تبدیل کنند؛ تدبیر امور مسلمانها را بخصوص تدبیر مناطق مقدّس در نظر مسلمانها و حرمین شریفین را آنها به عهده بگیرند. مگر مسلمانها مردهاند؟ مگر جوانهاى مسلمان و هستههاى حزبالله در سرتاسر عالم مردهاند؟ تعجّب است آمریکایىها عبرت هم نمیگیرند از قضایاى گذشته؛ دیدهاند که حضور آنها چقدر آسیبپذیر است، دیدهاند که در لبنان یک مشت جوان مؤمن و مسلمان ــ همین: مؤمن و معتقد به اسلام ــ چطور توانستند جُل و پَلاس اینها را جمع کنند و از لبنان خارجشان کنند.(۷) چطور فراموش کردهاند؟

این قدرتها آسیبپذیرند؛ قدرت انسانى که متّکى به ایمان است، آسیبپذیر نیست؛ و بالاخره پیروز خواهد شد؛ همچنان که امروز مشاهده میکنید ملّت ایران بعد از تحمّل مشقّات و ایستادگى و صبر بر مشقّات پیروز شد. امروز همهى دنیا شهادت میدهند که ایران پیروز شده. هر دو ابرقدرت در مقابل ما ایستادند؛ پشت سر آنها همهى اروپا و ناتو(۸) و پیمان ورشو[۹) و ارتجاع عرب ایستادند در مقابل جمهورى اسلامى و عراق را تجهیز کردند، جنگ را علیه ما داغ کردند، ما را محاصره کردند و ما ایستادگى کردیم، پیش هیچ کس دست نیاز دراز نکردیم، به خدا اتّکاء کردیم و ملّت ما با همهى وجود، با توکّل کامل به خدا ایستاد و نترسید و مرعوب نشد.

شما مقایسه کنید وضع امروز را با وضع پنج سال پیش، شش سال پیش؛ امروز ملّت ایران سربلند به همهى خواستههاى خود رسیده؛ آزادگانش دارند برمیگردند؛ در دنیا حیثیّت سیاسى ملّت ایران یک حیثیّت بالا است، همهى حرفهاى ما راست درآمد؛ آن روز ما گفتیم متجاوز را تنبیه کنید، اگر تنبیه نکردید، به شرّش گیر خواهید کرد؛ مىبینند راست درآمد؛ آن روز به خیلى از دولتها گفتیم به ملّتهایتان تکیه کنید، آمریکا به درد شما نمیخورد؛ امروز دارند بالعیان مىبینند؛ آمریکایىها را دعوت کردند، آوردند، منتظر نشستند تا ببینند آنها کِى تصمیم خواهند گرفت و چگونه تصمیم خواهند گرفت. این خوب است؟ این براى یک دولت بهاصطلاح مسلمان مایهى سربلندى است یا مایهى سرشکستگى است؟ اگر به ملّتهایشان تکیه میکردند، این‌‌جور نمیشد. ملّتها با خون خود، با شرف خود، با ارادهى خود مىایستادند و آبروى ملّى خودشان و حیثیّت و شرف ملّى خودشان را حفظ میکردند. آن نیرویى که وارد یک کشور بشود براى دفاع از آن کشور، خودش را صاحبخانه خیال خواهد کرد، به صاحبخانهها زور خواهد گفت، از آنها توقّعات خواهد داشت، آنها را تحقیر خواهد کرد. این دولتهایى که به وسیلهى بیگانگان میخواهند از خودشان دفاع کنند، ملّت خودشان را تحقیر کردهاند و لکّهى این تحقیر تا سالهاى طولانى پاک نخواهد شد! این خوب است؟ اینها درسهاى عجیبى است.

شما ملّت عزیز، بخصوص شما جوانها، این درسها را مورد تدبّر قرار بدهید؛ راه آیندهتان را بروشنى در مقابل مىبینید، آن را انتخاب کنید. هر ملّتى که به خدا متّکى بود و به خود ایمان آورد، شخصیّت خود را باور کرد، قدرت خود را قبول کرد و فهمید که باید خود او از خودش دفاع کند، عزیز خواهد شد، سربلند خواهد شد، در صحنههاى جهانى پیروز خواهد شد، در نظر ملّتهاى عالم عزیز خواهد شد. رابطهتان را با خدا محکم کنید.

یک نکتهاى هم دربارهى انتخابات مجلس خبرگان(۱۰) لازم است عرض بکنم. اوّلاً ملّت عزیز توجّه داشته باشند مجلس خبرگان بسیار پایگاه و جایگاه رفیع و باعظمتى دارد. در حسّاسترین و خطرناکترین لحظات زندگى ملّت ما و نظام ما این مجلس است که باید به داد ملّت برسد؛ این منتخبین ملّتند که باید دِین خودشان را به ملّت در آن لحظهى خطیر [ادا و وظیفهی خود را] ایفا کنند. انتخاب رهبر ــ کار مهم و اساسى و بسیار تعیینکنندهاى که بر عهدهى مجلس خبرگان است ــ چیز کمى نیست؛ این مجلس خیلى جایگاه مهمّى دارد. مردم باید دستِکم نگیرند این انتخابات را؛ همه شرکت کنند، همه احساس وظیفه کنند در فرستادن افراد صالح به این مجلس. البتّه مردم نشان دادهاند که آمادهاند؛ مردم در طول این یازده دوازده سال نشان دادهاند که در حسّاسترین لحظات، تکلیف خودشان را خوب انجام میدهند؛ ما [هم] باید در مقابل مردم تکلیفمان را انجام بدهیم. مردم خوبند، مردم در صحنهاند، مردم آمادهاند، مردم باهوشند، وقتشناسند، تکلیفشناسند. متأسّفانه حرفهایى زده شد اطراف مجلس خبرگان که بنده تعقیب کردم و گوش کردم، بسیارى از آنچه دربارهى مجلس خبرگان گفته شد، حرفهاى خلافى بود؛ بسیارى از این حرفها از روى احساس مسئولیّت ادا نشده بود.(۱۱) چرا باید کسى حرفى بزند که مصوّبات متین و محکم مجلس خبرگان را زیر سؤال ببرد؟ آنهایى که امروز در مجلس خبرگان جمعند، هفتاد هشتاد نفر از برگزیدگان ملّتند که در میان اینها شاید سى چهل نفر علماى بزرگ و مجتهدین عالىمقام [وجود دارند]؛ بسیارى از افرادى که داراى سوابق درخشان انقلابى هستند، بسیارى از کسانى که بارها و بارها مورد تمجید امام قرار گرفتند، بسیارى از کسانى که مسئولیّتهاى بزرگى را در انقلاب بر عهده داشتند؛ وقتى اینها تصمیم میگیرند، وقتى اینها یک چیزى را به عنوان آئیننامهى خودشان و مقرّرات خودشان تصویب میکنند، ما چرا باید دربارهى این شک بکنیم؟ اگر دربارهى مصوّبات چنین شخصیّتهایى کسى تردید بکند، پس دربارهى مصوّبات کدام جمع دیگرى مردم میتوانند مطمئن و خاطرجمع باشند؟ کسانى که حرفى بر زبان جارى میکنند، متوجّه باشند تبعات آن حرف را، لوازم آن حرف را؛ بفهمند که دشمن چه استفادههایى خواهد کرد از آن حرفى که آنها بر زبان جارى میکنند. چرا انسان باید حرفى بزند که دشمنان را شاد کند، دوستان را افسرده کند، ملّت را ملول کند؟ البتّه ملّت ما بحمدالله هرگز ملول نشدهاند و نخواهند شد؛ ملّت بسیار بانشاط است، بسیار هوشمند است. مصوّباتى که خبرگان داشتند، مقرّراتى که وضع کردند، آئیننامههایى که داشتند، همهى آنها از لحاظ شکلى درست است؛ یک چیزى را مصلحت دانستند، تصویب کردند؛ هیچ اشکالى ندارد، کسى اعتراض نباید بکند. البتّه در مجلسى که میخواهند تصمیم بگیرند، هر کسى اعتراض دارد، حرف دارد، استدلالى دارد، باید بگوید؛ وقتى چیزى را تصویب کردند و بعد از آنکه تمام شد، حتّى مخالفین هم بایستى از مصوّبه دفاع کنند ــ این قوانینى که تصویب میشود، خب در داخل جامعه یک عدّه موافقند، یک عدّه مخالفند ــ همه باید بر طبق آن قوانین عمل کنند، همه باید در عمل، از آن قوانین دفاع کنند.

نکتهاى که مهم است، این است که ملّت باید در انتخاب افراد خبرگان با بصیرت عمل کند. چشمهایتان را باز کنید و از خدا مدد بخواهید، ببینید چه کسانى را انتخاب خواهید کرد. افراد صالح را انتخاب کنید؛ افراد مؤمن، افراد لایق، افرادى که مصلحت دین و دنیاى مردم را میتوانند تشخیص بدهند؛ افرادى که داراى تقواى کافى هستند که آنها را از لغزش باز بدارد؛ افراد عالِم، متّقى، انقلابى؛ کسانى که تجربهى سالهاى گذشته نشان داده است که در خطّ درست حرکت کردهاند و راه درست را شناختهاند؛ این خیلى چیز مهمّى است و ملّت عزیزمان باید توجّه کنند. سعىتان را بکنید، مشورتتان را بکنید، آنچه را تشخیص دادید، بر طبق آن عمل کنید. هنوز هم وقت باقى است؛ هنوز دو سه هفتهى دیگر وقت هست تا وقتى که مردم بخواهند به صندوقهاى رأى نزدیک بشوند. کسانى هم که در این صحنه میخواهند مطرح بشوند یا کسانى را مطرح بکنند، مواظب موازین شرعى باشند. اگر شما خواستید کسى را معرّفى کنید، او را معرّفى کنید، دیگرى را نفى نکنید. هیچ کسى، هیچ دستهاى، هیچ جمعى نباید به خودشان اجازه بدهند که به کسانى که قبول ندارند، اهانت بکنند. شما یک دستهاى را قبول دارید، آنها را معرّفى میکنید؛ دیگرى هم دستهى دیگرى را قبول دارد، او را معرّفى میکند؛ اثبات کنید؛ نفى نکنید؛ نگذارید جوّ جامعه از این حالت صفا و یکرنگى و وحدت و یکپارچگى خارج بشود. دشمن میخواهد که مردم را به مسائل داخلى و در مقابلِ هم مشغول بکند و آنها را به صفآرایى وادار بکند. عقلاى جامعه، هوشمندان، آحاد مردم، کسانى که واقعاً احساس مسئولیّت میکنند، باید بشدّت مواظب باشند که در جهت خواستهى دشمن قدمى برندارند.

امیدواریم که خداوند متعال به همهى شماها توفیق بدهد. شما جوانان عزیز، شما خانوادههاى شهدا، شما جانبازان، شما محصّلین، شما ورزشکاران و بقیّهى قشرهایى که اینجا تشریف دارید، انشاءالله همه در راه انجام خدمات خودتان موفّق باشید؛ توفیق الهى شامل حال شما باشد و دلهاى شما انشاءالله همواره پُرامید و متّکى به قدرت الهى باشد.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


در این دیدار، جمعى از فرزندان ممتاز شاهد از سراسر کشور، جانبازان شهرهاى مشهد و تهران و استان کردستان، جمعى از دانشآموزان مدارس تهران و مدرّسان مراکز تربیت معلّم سراسر کشور، و گروهى از ورزشکاران اعزامى به بازیهاى آسیایى پکن و مسئولان تربیتبدنى حضور داشتند.
تهذیبالاحکام، ج ۶، ص ۱۱۳ (زیارت اربعین)
ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۶۹/۵/۲۴)، پینوشت شمارهی ۶
عداوت، کینه
دشمنی، کینه
ر.ک: بیانات در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرّسین دانشگاهها (۱۳۶۹/۶/۱۸)، پینوشت شمارهی ۱۱
طىّ مدّت حضور نیروهاى آمریکایى و فرانسوى در لبنان، و به دنبال بُروز مقاومتهایى از سوى هستههای انقلابی این کشور، در دو حادثهى انفجار بمب در سال ۱۹۸۳، بیش از ۵۸ تفنگدار فرانسوى و ۲۴۱ تفنگدار آمریکایى کشته شدند. ضربههای واردشده به نیروهاى مداخلهگر آن‌‌چنان شکننده بود که آنها مجبور به خروج از لبنان شدند و نیروهاى صهیونیستى نیز از بخش غربى بیروت اخراج گردیدند.
ر.ک: بیانات در دیدار روحانیّون و ائمّهى جمعه و جماعات استان مازندران (۱۳۶۹/۲/۲۲)، پىنوشت شمارهى ۷
ر.ک: بیانات در دیدار روحانیّون و ائمّهى جمعه و جماعات استان مازندران (۱۳۶۹/۲/۲۲)، پىنوشت شمارهى ۸
(۱۰ دوّمین دورهی انتخابات مجلس خبرگان رهبری، شانزدهم مهرماه برگزار خواهد شد.
(۱۱ به دنبال بررسى صلاحیّت نامزدهاى دوّمین دورهى مجلس خبرگان رهبرى، تنشهایى در این خصوص به وجود آمد. سابقهى این جنجالها برمیگشت به آخرین اجلاس خبرگان که طىّ آن، نمایندگان ضابطهاى را مبنى بر «واگذارى تشخیص صلاحیّت نامزدهاى نمایندگى مجلس خبرگان به شوراى نگهبان» به تصویب رساندند. به دنبال آن، عدّهاى، از جمله چند تن از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى به مخالفت با این مصوّبه برخاستند و مدّعى شدند که این قانون آثار منفى براى انقلاب در پى خواهد داشت. پس از چندى که بحثها و جدلها فروکش کرده بود، دوباره همزمان با اعلام اسامى نامزدهاى نمایندگى مجلس خبرگان ــ که صلاحیّت عدّهاى به دلیل شرکت نکردن در امتحان تشخیص اجتهاد از سوى شوراى نگهبان رد شده بود ــ بحثهاى مزبور آغاز و موضعگیرىهاى شدید و غیر اصولى از سوى عدّهاى علیه تصمیم شوراى نگهبان ابراز شد.