1392/05/16
گفتوگویی دربارهی دیدگاه رهبر انقلاب نسبت به پیشرفت علمی
رهبری به پیمودن راههای رفته در علم قانع نیستند
پیشرفت علمی کشور از دغدغههای اصلی حضرت آیتالله خامنهای بوده است. جامعهی علمی و دانشگاهی کشور مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر جنبش نرمافزاری، اقتدار علمی، تولید علم، چرخه علمی، استقلال علمی، جهاد علمی و... را بهکرات و بهخصوص در ۱۲ سال اخیر از ایشان شنیدهاند. در دیدار امسال رهبر انقلاب اسلامی با جامعهی دانشگاهی کشور، ایشان باز هم به این موضوع تأکید کردند که اقتدار سیاسی و اقتصاد ایران نیاز به حفظ و تقویت «گفتمان علمی، گفتمان پیشرفت علمی و گفتمان پیشرفت عمومی کشور» در دانشگاهها دارد. با مهندس سید محمودرضا سجادی، رئیس پیشین مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری به گفتوگو نشستیم تا نگاه رهبر انقلاب به مقولهی پیشرفت علمی کشور را مورد بررسی قرار دهیم.
دغدغهی پیشرفت علمی کشور با توجه به کدام مسألهشناسی و آیندهپژوهی شکل گرفته و این دغدغه چگونه توانست به یک گفتمان در کشور ما تبدیل شود؟ نقش رهبر انقلاب در این زمینه چه بوده است؟
در ایجاد گفتمان توسعهی علم و فناوری در کشور، مهمترین نقش را رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتهاند. در تمام سالهای رهبری آیتالله خامنهای شاهد دیدارها و بازدیدها و نشستها و گفتوگوهای بسیار ایشان با دانشگاهیان و نخبگان و دانشجویان و دستگاههای مربوط به این حوزه بودهایم. پیگیریهای خاص ایشان در ماجرای تدوین نقشهی جامع علمی در خاطر بسیاری از فعالان علمی است؛ یا اینکه ایشان بارها در خصوص کمبودن بودجهی تحقیقات تذکر دادهاند. همچنین ایشان در سخنرانی عید نوروز سال ۱۳۹۰ در حرم رضوی سلاماللهعلیه آن جملهی معروف را فرمودند که: «شکلگیری زنجیرهی تجاریسازی تولید علم و تولید ثروت ملی از نکات برجستهی حرکت علمی کشور است. اگر زنجیرهی تولید دانش، تبدیل دانش به فناوری، تولید محصول و در نهایت تجاریسازی علم تکمیل شود، مسیر تولید علم به تولید ثروت ملی کشور و پاسخگویی به نیازهای ملت منتهی خواهد شد.»
این را که کدام مبانی فکری پشت این مسأله بوده است، میتوان از حدیثی فهمید که رهبر انقلاب بارها در این مورد تکرار کردهاند: «العِلمُ سلطانٌ مَن وَجَدَهُ صالَ وَ مَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیهِ.» این حدیث نشان میدهد که علم از جنس توانایی و باعث عدم تسلط دشمنان بر ما و راه حل مسائل زندگی ما است. کشور ما امروز هم در مسائل اقتصادی، هم فرهنگی و هم سیاسی-امنیتی به این تسلط و به توانایی حل مسأله و مقابله با تهدیدهای دشمنان نیاز مبرم دارد.
دیدگاه رهبر انقلاب نسبت به آیندهی علمی کشور چیست؟ چرا ایشان تا این اندازه به موضوع پیشرفت علمی تأکید داشتهاند؟ ورود ایشان به مصادیق پیشرفت علمی -نظیر نقشهی جامع و توجه به نخبگان- با توجه به کدام ضرورتها اتفاق افتاده؟ رهبر انقلاب در چه موارد دیگری نسبت به مسائل علمی کشور ورود مصداقی داشتهاند؟
همانطور که اشاره شد ایشان بیش از دیگران بر مسألهی حرکت علمی کشور تأکید داشته و دارند. نمونههای آن نیز در بحث نقشهی جامع علمی کشور و دیدارهای متعدد با نخبگان و دانشگاهیان و تأکید بر افزایش بودجههای تحقیقاتی است. در خصوص آیندهی علمی کشور نیز ایشان در سال ۱۳۸۵ و طی چند سخنرانی اعلام کردند: «من از جامعهی علمی کشور توقع میکنم که شما پنجاه سال دیگر در رتبهی اول علمی دنیا قرار داشته باشید.» یعنی چشماندازی که ایشان ترسیم فرمودهاند، جایگاه اول در دنیا است؛ البته در طول پنجاه سال که میشود سال ۱۴۳۵. بارها هم گفتهاند که این توقع زیادی نیست، چون ما استعدادهای بسیار خوبی در کشور داریم و حق کشور ما همین است. همچنین در چشمانداز بیست سالهی کشور نیز جایگاه اول علمی در منطقه را کشورمان برای هدفگیری کردهاند.
اصولاً نگاه ایشان به پیشرفت علمی از یک سو مبتنی بر مبانی اسلامی است که از ایشان جز این هم انتظار نمیرود. از سوی دیگر، نگاه ایشان به «علم» یک نگاه سنتی نیست که صرفاً علوم فلسفی و فقهی و علوم مربوط به دین و معنویت را با ارزش بدانند. بلکه ایشان «علوم تجربی» و «علوم دانشگاهی» را نیز در جایگاه صحیح خود قرار میدهند. درست است که بسیاری از علوم تجربی برای آخرت ما ممکن است کاربردی نداشته باشد، ولی وقتی تکلیف دینی ما حکم میکند که باید در همین زندگی دنیایی، توانمند و پیروز و مسلط بر دشمنان و مسلط بر عوامل مختلف باشیم و برای ادارهی سیاست و جامعه و اقتصاد و تمامی شئون زندگی بشر برنامه داشته باشیم، لذا قطعاً کسب علوم تجربی و علوم بشری موجود و سرآمد شدن در همین علوم نیز یک ارزش و یک اولویت راهبردی برای کشور است.
در گفتمان رهبری مشاهده نمیکنیم که ایشان علوم معنوی را در عرش بنشانند و علوم تجربی را بر فرش. همچنین این را نمیبینیم که ایشان علوم متولد در غرب یا در دیگر کشورهای غیر دینی و غیر اسلامی را ذاتاً نجس بدانند و معتقد باشند که ما نباید از تجربهی علمی جهان استفاده کنیم. لذا میبینیم که طیف موضوع «علم» در گفتمان ایشان بسیار وسیع است. ایشان بارها در سخنانشان به علومی مانند بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، فناوری هستهای، فناوری سلولهای بنیادی اشاره دارند و این نشان میدهد که توفیقات کشور در این علوم برای ایشان بسیار مهم است.
تکمیل چرخهی تولید ثروت از علم نیز یکی از دغدغههای مهم رهبر انقلاب است. این چرخه چه اهمیتی دارد و کشور ما با چه ضعفها و آسیبهایی در این زمینه روبهرو است؟
به نظر من بزرگترین رویداد علمی در کشور ما -چه پیش از انقلاب اسلامی و چه پس از آن- تبیین «چرخهی تولید ثروت از علم» توسط رهبر معظم انقلاب بوده است. این رویکرد و اقدام ایشان را نمیتوان یک رویداد نامید، بلکه یک انقلاب زیربنایی در حوزهی علم و فناوری است. این یک تحول بینشی بوده که سرمنشأ همهی تحولات مربوط به رشد علم و فناوری در کشور است. تا قبل از بیان این بینش توسط ایشان، ما در کشور معضلات لاینحلی در علم و پژوهش داشتیم. برخی از این معضلات به قرار زیر است:
از نگاه دانشگاهیان، «پژوهش» یک فرایند بیتعهد و بدون مسئولیت تلقی میشد که همواره حاکمیت باید آن را تغذیه و حمایت میکرد، به امید آنکه در آیندهای نامشخص منتهی به نتیجه گردد. از نگاه صنعت نیز پژوهش یک اقدام تجملاتی به حساب میآمد که باید اساتید را سرگرم و مشغول میکرد تا آنها برای دستگاههای اجرایی و مسئولیتهای سنگین ایجاد مشکل نکنند! در این فضا علیرغم سالها تلاش، تعامل صنعت و دانشگاه هرگز به صورت جدی اتفاق نیفتاد.
در آن فضا، تولید فناوری از پژوهش و تبدیل فناوری به تولید و ثروت، به عنوان امور ضد ارزشی و بهدور از شأن عالمان تلقی میشد.
نتیجهی این بینش، مصداق زنبور بیعسل و درخت بیثمر بود که کشور علیرغم صرف هزینه و نیروی انسانی، عایدی بسیار محدودی داشت.
رهبر انقلاب اسلامی با تبیین این زنجیره و متعهد کردن ارکان آن، یک نظام بینشی برای اقتصاد دانشبنیان را پایهگذاری کردند.
اصل این بینش، کامل و فاقد ضعف است، ولی متأسفانه ساختار اجرایی آن مشکلاتی دارد. رهبر انقلاب نهتنها این بینش را تبیین کرده، بلکه ساختاری هوشمندانه را در رأس نظام اجرایی کشور برای آن پیشبینی کردهاند. ایجاد پست معاونت رئیسجمهور بهترین ساختاری بوده که برای پیادهسازی این بینش، پیشبینی شده است.
بازدید رهبر انقلاب از پژوهشگاه رویان؛ ۱۳۸۶/۴/۲۵
رهبر انقلاب تاکنون بارها از «میانبر علمی» صحبت کردهاند و رسیدن به قلههای پیشرفت علمی دنیا را تنها از این طریق امکانپذیر دانستهاند. استفاده از راههای میانبر در بحث پیشرفت علمی چگونه تحقق مییابد؟
کلمهی میانبر یعنی هر چیزی که راه را کوتاه کند و باعث شود ما سریعتر به مقصد برسیم. ضمناً معنی خطشکنی و نوآوری نیز میدهد. از طرف دیگر میدانیم که رهبر انقلاب به هیچوجه مرعوبشدن در برابر کشورهای پیشرفته را نمیپذیرند. ایشان معتقدند که ما باید دارای خودباوری باشیم و مسیر پیشرفت علمی در کشور نباید مسیری تقلیدی باشد. ما باید به «تولید علم» فکر کنیم و خود را دارای توانایی ابداع و نوآوری بدانیم. همچنین دیدهایم که ایشان چشمانداز کشور را صرفاً اولشدن در منطقه نمیدانند، بلکه آن را اولشدن در تمام دنیا -در طول پنجاه سال- دانستهاند. اینها همه تنها با رفتن از «راه میانبر» ممکن است و از راههای عادی نمیتوان به این اهداف رسید. ولی برخی از این کلمه چنین برداشت کردهاند که ما حتماً باید از راههای عجیب و غریب به توسعهی علمی بپردازیم وگرنه موفق به پشت سر گذاشتن رقبا نخواهیم شد.
به نظر من، مصداق «راه میانبر» در کلام رهبر انقلاب، هم دستیابی سریعتر و با روشهای بدیع به همین علوم موجود در دنیا است و هم نوآوری و کشف مرزهای جدیدی از علم که هنوز کشورهای دیگر به آن حتی فکر هم نکردهاند. هر دوی اینها مصداق «راه میانبر» است چون در هر دو مورد ما راه را کوتاه کردهایم.
رهبر معظم انقلاب بارها از حرکت دانشمندان کشور در مواردی مانند فناوری هستهای و صنایع دارویی تشکر کردهاند و اینکه این عده باعث دستیابی ما به فناوریهایی شدهاند که در مسیر عادی شاید دهها سال دیگر هم به آنها دست پیدا نمیکردیم. بهویژه با توجه به اینکه کشورهای استکباری موانع بسیاری بر سر راه دستیابی کشورها به برخی فناوریهای راهبردی و حساس قرار میدهند. اینکه جوانان، دانشمندان و پژوهشگران ما بتوانند با پیگیری و تلاش خودشان این علوم را به دست بیاورند، از نظر رهبر انقلاب بسیار با ارزش است. اما ایشان به پیمودن مجدد راههای رفته توسط دیگران -ولو سریعتر از حالت عادی- قانع نیستند. ایشان معتقدند ما میتوانیم راههای جدیدتری را نیز در جهان علم کشف کنیم: «من میگویم در زمینهی علم و فناوری، آن کاری را که ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجههی همت قرار بدهید و دنبال بکنید. اینطوری است که ما خط مقدم علم را شکستهایم و یک قدم به جلو برداشتهایم. [...] البته برداشتن قدمهای جدید، مستلزم پیمودن راههای رفتهشده و طیشده به وسیلهی دیگران است. در این شکی نیست، اما هیچوقت نباید ذهن را از کاوش و جستوجو برای یافتن راههای میانبر محروم و ممنوع کرد.»
ما در گذشته و در تاریخ علم کشور نیز دیدهایم که ستارههایی همچون ابوعلیسینا، خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ بهایی و مانند ایشان فقط پیرو دانش زمان خود نبودند، بلکه با استعدادهای خارقالعادهشان توانستند راهها و افقهای جدیدی را در عرصهی علم بگشایند. منظور رهبر معظم انقلاب در بحث میانبر علمی این است که ما نباید فقط با دنبالهروی از علوم دیگران، به پیشرفت نائل آییم، بلکه میتوانیم مسیرهای جدیدی را باز کنیم و مانند گذشته، پیشاهنگ حوزههای جدید علم باشیم. تحقق این امر نیز اینگونه امکانپذیر است که دانشمندان ما با توکل بر خدا و خودباوری، به حوزههای جدید علم ورود کنند و اجازه ندهند کلیشهها و عادتهای متداول علمی، ذهن و خلاقیت آنها را محدود سازد.
رهبر انقلاب پیشرفتهای علمی را بهنوعی زیربنای حرکت و پیشرفت کشور میدانند. چرا و چگونه پیشرفت علمی میتواند نقش زیربنایی در پیشرفت همهجانبهی کشور را ایفا نماید؟
درستی این دیدگاه در حوزهی صنعت و فناوریهای مختلف مادی که روشن است. با پیشرفت علم، خواص مواد و انرژیها و فرآیندهای مربوط به تبدیل آنها شناخته میشود. لذا انسان توانایی مییابد آنچه را در محیط پیرامونی خود دارد، بهتر بشناسد و آن را تبدیل به محصولات مناسبتر کند تا هم نیازهایش را رفع کند و هم از آن کسب درآمد کند.
از طرف دیگر، در گذشته خصوصیت صنایع و اقتصاد به گونهای بود که غالباً نیروی کار ساده، مواد اولیه یا سرمایه، علت اصلی پیشرفت اقتصادی جوامع بودند. امروزه اما ماهیت صنعت و اقتصاد متفاوت با گذشته است. امروزه هرکسی دانش فنی نداشته باشد، هر قدر هم نیروی کار ارزان یا منابع طبیعی داشته باشد، نمیتواند از نظر صنعتی و اقتصادی با دیگران رقابت کند. این دانش فنی است که نقش اصلی را در ایجاد ارزش افزوده در محصول یا خدمات ایفا میکند. بنابراین هرچه دانش بیشتری در یک حوزه به کار گرفته شود، ارزش افزودهی بیشتری خلق خواهد شد و سرعت رشد جامعه را بیشتر خواهد کرد.
در حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی نیز دانش باعث تسلط بیشتر بر ابعاد مختلف جامعه و توان مدیریت آن میشود. پس به دلیل پیچیدگیهای امور مدیریتی در جهان امروز، نمیتوان بدون دستیابی به علوم اجتماعی و مدیریتی، جامعه را اداره کرد.
از جمله واقعیتهای کشور ما در بحث پیشرفت علمی، بهدستآمدن این پیشرفتها در زمینههایی همچون دارو، هوافضا، نانو و انرژی هستهای در شرایط تحریم و فشار دشمنان است. این پیشرفت در چنین شرایطی چگونه و بر اساس چه سازوکارهایی به دست آمده است؟
علت این پیشرفتها در زمان تحریم به عوامل متعددی بازمیگردد، اما به نظر من سه عامل نقش اصلیتر را دارند:
۱. مردم ما دارای استعدادهای چشمگیری هستند. ویژگی این استعدادها این است که در شرایط چالش و فشار به منصهی ظهور میرسند. مردم ما وقتی احساس خطر و نگرانی برای کشور بکنند، آستینها را بالا میزنند و تا پای جان، احساس مسئولیت و تلاش میکنند. همین روحیه باعث شده که ما در شرایط فشار و تحریم بهتر عمل کنیم و دستاوردهای بیشتری داشته باشیم.
۲. دولتها نیز در شرایط عادی، خیلی به تواناییهای مردمی توجه نمیکنند و سعی میکنند نیازها و مشکلات کشور را با کمکگرفتن از تولیدات و خدمات خارجی رفع کنند. در شرایط تحریم، دولتها از کمک خارجی محروم شده و مجبور میشوند که به تواناییهای داخلی توجه و اعتماد کنند و همین موجب بروز استعدادهای مردمی و حصول پیشرفتها میگردد.
۳. مهمترین عامل عبارت است از تشویقها، تأکیدات و پیگیریهای رهبر معظم انقلاب. به تعبیر معصوم علیهالسلام: «النّاسُ عَلی دینِ مُلُوکِهِم». در تاریخ نیز میبینیم هرگاه حاکمی به علم و دانش یا ادبیات و شعر اهمیت داده، آن حوزه پیشرفت کرده است. فضایی که ایشان در کشور ایجاد کردهاند، بهترین زمینه را برای تحقق توسعهی علم و فناوری فراهم کرده است.
خلاصه آنکه رهبر بزرگوار انقلاب با «طراحی بینشی جامع»، با «تبیین آرمان» و با «ارزشسازی تلاش در جهت توسعه» سه عنصر اصلی پیشرفت را فراهم آوردهاند. در مورد ساز و کار هم میتوان اینگونه اظهار نظر کرد که واقعاً این تشکیلاتها نیستند که حرف اصلی را میزنند، بلکه مدیران فناوری هستند که اصلیترین تأثیر را دارند. یعنی هر کشوری هرجا از مدیران سیاسی یا شعاری استفاده کرد، آن حوزه پسرفت خواهد داشت. متقابلاً هرگاه کارها را به مدیران فهیم و متعهد سپرد، آن حوزه پیشرفت خواهد کرد.
دغدغهی پیشرفت علمی کشور با توجه به کدام مسألهشناسی و آیندهپژوهی شکل گرفته و این دغدغه چگونه توانست به یک گفتمان در کشور ما تبدیل شود؟ نقش رهبر انقلاب در این زمینه چه بوده است؟
در ایجاد گفتمان توسعهی علم و فناوری در کشور، مهمترین نقش را رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتهاند. در تمام سالهای رهبری آیتالله خامنهای شاهد دیدارها و بازدیدها و نشستها و گفتوگوهای بسیار ایشان با دانشگاهیان و نخبگان و دانشجویان و دستگاههای مربوط به این حوزه بودهایم. پیگیریهای خاص ایشان در ماجرای تدوین نقشهی جامع علمی در خاطر بسیاری از فعالان علمی است؛ یا اینکه ایشان بارها در خصوص کمبودن بودجهی تحقیقات تذکر دادهاند. همچنین ایشان در سخنرانی عید نوروز سال ۱۳۹۰ در حرم رضوی سلاماللهعلیه آن جملهی معروف را فرمودند که: «شکلگیری زنجیرهی تجاریسازی تولید علم و تولید ثروت ملی از نکات برجستهی حرکت علمی کشور است. اگر زنجیرهی تولید دانش، تبدیل دانش به فناوری، تولید محصول و در نهایت تجاریسازی علم تکمیل شود، مسیر تولید علم به تولید ثروت ملی کشور و پاسخگویی به نیازهای ملت منتهی خواهد شد.»
این را که کدام مبانی فکری پشت این مسأله بوده است، میتوان از حدیثی فهمید که رهبر انقلاب بارها در این مورد تکرار کردهاند: «العِلمُ سلطانٌ مَن وَجَدَهُ صالَ وَ مَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیهِ.» این حدیث نشان میدهد که علم از جنس توانایی و باعث عدم تسلط دشمنان بر ما و راه حل مسائل زندگی ما است. کشور ما امروز هم در مسائل اقتصادی، هم فرهنگی و هم سیاسی-امنیتی به این تسلط و به توانایی حل مسأله و مقابله با تهدیدهای دشمنان نیاز مبرم دارد.
دیدگاه رهبر انقلاب نسبت به آیندهی علمی کشور چیست؟ چرا ایشان تا این اندازه به موضوع پیشرفت علمی تأکید داشتهاند؟ ورود ایشان به مصادیق پیشرفت علمی -نظیر نقشهی جامع و توجه به نخبگان- با توجه به کدام ضرورتها اتفاق افتاده؟ رهبر انقلاب در چه موارد دیگری نسبت به مسائل علمی کشور ورود مصداقی داشتهاند؟
همانطور که اشاره شد ایشان بیش از دیگران بر مسألهی حرکت علمی کشور تأکید داشته و دارند. نمونههای آن نیز در بحث نقشهی جامع علمی کشور و دیدارهای متعدد با نخبگان و دانشگاهیان و تأکید بر افزایش بودجههای تحقیقاتی است. در خصوص آیندهی علمی کشور نیز ایشان در سال ۱۳۸۵ و طی چند سخنرانی اعلام کردند: «من از جامعهی علمی کشور توقع میکنم که شما پنجاه سال دیگر در رتبهی اول علمی دنیا قرار داشته باشید.» یعنی چشماندازی که ایشان ترسیم فرمودهاند، جایگاه اول در دنیا است؛ البته در طول پنجاه سال که میشود سال ۱۴۳۵. بارها هم گفتهاند که این توقع زیادی نیست، چون ما استعدادهای بسیار خوبی در کشور داریم و حق کشور ما همین است. همچنین در چشمانداز بیست سالهی کشور نیز جایگاه اول علمی در منطقه را کشورمان برای هدفگیری کردهاند.
اصولاً نگاه ایشان به پیشرفت علمی از یک سو مبتنی بر مبانی اسلامی است که از ایشان جز این هم انتظار نمیرود. از سوی دیگر، نگاه ایشان به «علم» یک نگاه سنتی نیست که صرفاً علوم فلسفی و فقهی و علوم مربوط به دین و معنویت را با ارزش بدانند. بلکه ایشان «علوم تجربی» و «علوم دانشگاهی» را نیز در جایگاه صحیح خود قرار میدهند. درست است که بسیاری از علوم تجربی برای آخرت ما ممکن است کاربردی نداشته باشد، ولی وقتی تکلیف دینی ما حکم میکند که باید در همین زندگی دنیایی، توانمند و پیروز و مسلط بر دشمنان و مسلط بر عوامل مختلف باشیم و برای ادارهی سیاست و جامعه و اقتصاد و تمامی شئون زندگی بشر برنامه داشته باشیم، لذا قطعاً کسب علوم تجربی و علوم بشری موجود و سرآمد شدن در همین علوم نیز یک ارزش و یک اولویت راهبردی برای کشور است.
منظور رهبر انقلاب در بحث میانبر علمی این است که ما نباید فقط با دنبالهروی از علوم دیگران، به پیشرفت نائل آییم، بلکه میتوانیم مسیرهای جدیدی را باز کنیم و پیشاهنگ حوزههای جدید علم باشیم. تحقق این امر اینگونه امکانپذیر است که دانشمندان ما با توکل بر خدا و خودباوری، اجازه ندهند کلیشههای متداول علمی، خلاقیت آنها را محدود سازد.
در گفتمان رهبری مشاهده نمیکنیم که ایشان علوم معنوی را در عرش بنشانند و علوم تجربی را بر فرش. همچنین این را نمیبینیم که ایشان علوم متولد در غرب یا در دیگر کشورهای غیر دینی و غیر اسلامی را ذاتاً نجس بدانند و معتقد باشند که ما نباید از تجربهی علمی جهان استفاده کنیم. لذا میبینیم که طیف موضوع «علم» در گفتمان ایشان بسیار وسیع است. ایشان بارها در سخنانشان به علومی مانند بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، فناوری هستهای، فناوری سلولهای بنیادی اشاره دارند و این نشان میدهد که توفیقات کشور در این علوم برای ایشان بسیار مهم است.
تکمیل چرخهی تولید ثروت از علم نیز یکی از دغدغههای مهم رهبر انقلاب است. این چرخه چه اهمیتی دارد و کشور ما با چه ضعفها و آسیبهایی در این زمینه روبهرو است؟
به نظر من بزرگترین رویداد علمی در کشور ما -چه پیش از انقلاب اسلامی و چه پس از آن- تبیین «چرخهی تولید ثروت از علم» توسط رهبر معظم انقلاب بوده است. این رویکرد و اقدام ایشان را نمیتوان یک رویداد نامید، بلکه یک انقلاب زیربنایی در حوزهی علم و فناوری است. این یک تحول بینشی بوده که سرمنشأ همهی تحولات مربوط به رشد علم و فناوری در کشور است. تا قبل از بیان این بینش توسط ایشان، ما در کشور معضلات لاینحلی در علم و پژوهش داشتیم. برخی از این معضلات به قرار زیر است:
از نگاه دانشگاهیان، «پژوهش» یک فرایند بیتعهد و بدون مسئولیت تلقی میشد که همواره حاکمیت باید آن را تغذیه و حمایت میکرد، به امید آنکه در آیندهای نامشخص منتهی به نتیجه گردد. از نگاه صنعت نیز پژوهش یک اقدام تجملاتی به حساب میآمد که باید اساتید را سرگرم و مشغول میکرد تا آنها برای دستگاههای اجرایی و مسئولیتهای سنگین ایجاد مشکل نکنند! در این فضا علیرغم سالها تلاش، تعامل صنعت و دانشگاه هرگز به صورت جدی اتفاق نیفتاد.
در آن فضا، تولید فناوری از پژوهش و تبدیل فناوری به تولید و ثروت، به عنوان امور ضد ارزشی و بهدور از شأن عالمان تلقی میشد.
نتیجهی این بینش، مصداق زنبور بیعسل و درخت بیثمر بود که کشور علیرغم صرف هزینه و نیروی انسانی، عایدی بسیار محدودی داشت.
رهبر انقلاب اسلامی با تبیین این زنجیره و متعهد کردن ارکان آن، یک نظام بینشی برای اقتصاد دانشبنیان را پایهگذاری کردند.
اصل این بینش، کامل و فاقد ضعف است، ولی متأسفانه ساختار اجرایی آن مشکلاتی دارد. رهبر انقلاب نهتنها این بینش را تبیین کرده، بلکه ساختاری هوشمندانه را در رأس نظام اجرایی کشور برای آن پیشبینی کردهاند. ایجاد پست معاونت رئیسجمهور بهترین ساختاری بوده که برای پیادهسازی این بینش، پیشبینی شده است.
بازدید رهبر انقلاب از پژوهشگاه رویان؛ ۱۳۸۶/۴/۲۵
رهبر انقلاب تاکنون بارها از «میانبر علمی» صحبت کردهاند و رسیدن به قلههای پیشرفت علمی دنیا را تنها از این طریق امکانپذیر دانستهاند. استفاده از راههای میانبر در بحث پیشرفت علمی چگونه تحقق مییابد؟
کلمهی میانبر یعنی هر چیزی که راه را کوتاه کند و باعث شود ما سریعتر به مقصد برسیم. ضمناً معنی خطشکنی و نوآوری نیز میدهد. از طرف دیگر میدانیم که رهبر انقلاب به هیچوجه مرعوبشدن در برابر کشورهای پیشرفته را نمیپذیرند. ایشان معتقدند که ما باید دارای خودباوری باشیم و مسیر پیشرفت علمی در کشور نباید مسیری تقلیدی باشد. ما باید به «تولید علم» فکر کنیم و خود را دارای توانایی ابداع و نوآوری بدانیم. همچنین دیدهایم که ایشان چشمانداز کشور را صرفاً اولشدن در منطقه نمیدانند، بلکه آن را اولشدن در تمام دنیا -در طول پنجاه سال- دانستهاند. اینها همه تنها با رفتن از «راه میانبر» ممکن است و از راههای عادی نمیتوان به این اهداف رسید. ولی برخی از این کلمه چنین برداشت کردهاند که ما حتماً باید از راههای عجیب و غریب به توسعهی علمی بپردازیم وگرنه موفق به پشت سر گذاشتن رقبا نخواهیم شد.
به نظر من، مصداق «راه میانبر» در کلام رهبر انقلاب، هم دستیابی سریعتر و با روشهای بدیع به همین علوم موجود در دنیا است و هم نوآوری و کشف مرزهای جدیدی از علم که هنوز کشورهای دیگر به آن حتی فکر هم نکردهاند. هر دوی اینها مصداق «راه میانبر» است چون در هر دو مورد ما راه را کوتاه کردهایم.
رهبر معظم انقلاب بارها از حرکت دانشمندان کشور در مواردی مانند فناوری هستهای و صنایع دارویی تشکر کردهاند و اینکه این عده باعث دستیابی ما به فناوریهایی شدهاند که در مسیر عادی شاید دهها سال دیگر هم به آنها دست پیدا نمیکردیم. بهویژه با توجه به اینکه کشورهای استکباری موانع بسیاری بر سر راه دستیابی کشورها به برخی فناوریهای راهبردی و حساس قرار میدهند. اینکه جوانان، دانشمندان و پژوهشگران ما بتوانند با پیگیری و تلاش خودشان این علوم را به دست بیاورند، از نظر رهبر انقلاب بسیار با ارزش است. اما ایشان به پیمودن مجدد راههای رفته توسط دیگران -ولو سریعتر از حالت عادی- قانع نیستند. ایشان معتقدند ما میتوانیم راههای جدیدتری را نیز در جهان علم کشف کنیم: «من میگویم در زمینهی علم و فناوری، آن کاری را که ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجههی همت قرار بدهید و دنبال بکنید. اینطوری است که ما خط مقدم علم را شکستهایم و یک قدم به جلو برداشتهایم. [...] البته برداشتن قدمهای جدید، مستلزم پیمودن راههای رفتهشده و طیشده به وسیلهی دیگران است. در این شکی نیست، اما هیچوقت نباید ذهن را از کاوش و جستوجو برای یافتن راههای میانبر محروم و ممنوع کرد.»
ما در گذشته و در تاریخ علم کشور نیز دیدهایم که ستارههایی همچون ابوعلیسینا، خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ بهایی و مانند ایشان فقط پیرو دانش زمان خود نبودند، بلکه با استعدادهای خارقالعادهشان توانستند راهها و افقهای جدیدی را در عرصهی علم بگشایند. منظور رهبر معظم انقلاب در بحث میانبر علمی این است که ما نباید فقط با دنبالهروی از علوم دیگران، به پیشرفت نائل آییم، بلکه میتوانیم مسیرهای جدیدی را باز کنیم و مانند گذشته، پیشاهنگ حوزههای جدید علم باشیم. تحقق این امر نیز اینگونه امکانپذیر است که دانشمندان ما با توکل بر خدا و خودباوری، به حوزههای جدید علم ورود کنند و اجازه ندهند کلیشهها و عادتهای متداول علمی، ذهن و خلاقیت آنها را محدود سازد.
رهبر انقلاب پیشرفتهای علمی را بهنوعی زیربنای حرکت و پیشرفت کشور میدانند. چرا و چگونه پیشرفت علمی میتواند نقش زیربنایی در پیشرفت همهجانبهی کشور را ایفا نماید؟
درستی این دیدگاه در حوزهی صنعت و فناوریهای مختلف مادی که روشن است. با پیشرفت علم، خواص مواد و انرژیها و فرآیندهای مربوط به تبدیل آنها شناخته میشود. لذا انسان توانایی مییابد آنچه را در محیط پیرامونی خود دارد، بهتر بشناسد و آن را تبدیل به محصولات مناسبتر کند تا هم نیازهایش را رفع کند و هم از آن کسب درآمد کند.
از طرف دیگر، در گذشته خصوصیت صنایع و اقتصاد به گونهای بود که غالباً نیروی کار ساده، مواد اولیه یا سرمایه، علت اصلی پیشرفت اقتصادی جوامع بودند. امروزه اما ماهیت صنعت و اقتصاد متفاوت با گذشته است. امروزه هرکسی دانش فنی نداشته باشد، هر قدر هم نیروی کار ارزان یا منابع طبیعی داشته باشد، نمیتواند از نظر صنعتی و اقتصادی با دیگران رقابت کند. این دانش فنی است که نقش اصلی را در ایجاد ارزش افزوده در محصول یا خدمات ایفا میکند. بنابراین هرچه دانش بیشتری در یک حوزه به کار گرفته شود، ارزش افزودهی بیشتری خلق خواهد شد و سرعت رشد جامعه را بیشتر خواهد کرد.
در حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی نیز دانش باعث تسلط بیشتر بر ابعاد مختلف جامعه و توان مدیریت آن میشود. پس به دلیل پیچیدگیهای امور مدیریتی در جهان امروز، نمیتوان بدون دستیابی به علوم اجتماعی و مدیریتی، جامعه را اداره کرد.
از جمله واقعیتهای کشور ما در بحث پیشرفت علمی، بهدستآمدن این پیشرفتها در زمینههایی همچون دارو، هوافضا، نانو و انرژی هستهای در شرایط تحریم و فشار دشمنان است. این پیشرفت در چنین شرایطی چگونه و بر اساس چه سازوکارهایی به دست آمده است؟
علت این پیشرفتها در زمان تحریم به عوامل متعددی بازمیگردد، اما به نظر من سه عامل نقش اصلیتر را دارند:
۱. مردم ما دارای استعدادهای چشمگیری هستند. ویژگی این استعدادها این است که در شرایط چالش و فشار به منصهی ظهور میرسند. مردم ما وقتی احساس خطر و نگرانی برای کشور بکنند، آستینها را بالا میزنند و تا پای جان، احساس مسئولیت و تلاش میکنند. همین روحیه باعث شده که ما در شرایط فشار و تحریم بهتر عمل کنیم و دستاوردهای بیشتری داشته باشیم.
۲. دولتها نیز در شرایط عادی، خیلی به تواناییهای مردمی توجه نمیکنند و سعی میکنند نیازها و مشکلات کشور را با کمکگرفتن از تولیدات و خدمات خارجی رفع کنند. در شرایط تحریم، دولتها از کمک خارجی محروم شده و مجبور میشوند که به تواناییهای داخلی توجه و اعتماد کنند و همین موجب بروز استعدادهای مردمی و حصول پیشرفتها میگردد.
۳. مهمترین عامل عبارت است از تشویقها، تأکیدات و پیگیریهای رهبر معظم انقلاب. به تعبیر معصوم علیهالسلام: «النّاسُ عَلی دینِ مُلُوکِهِم». در تاریخ نیز میبینیم هرگاه حاکمی به علم و دانش یا ادبیات و شعر اهمیت داده، آن حوزه پیشرفت کرده است. فضایی که ایشان در کشور ایجاد کردهاند، بهترین زمینه را برای تحقق توسعهی علم و فناوری فراهم کرده است.
خلاصه آنکه رهبر بزرگوار انقلاب با «طراحی بینشی جامع»، با «تبیین آرمان» و با «ارزشسازی تلاش در جهت توسعه» سه عنصر اصلی پیشرفت را فراهم آوردهاند. در مورد ساز و کار هم میتوان اینگونه اظهار نظر کرد که واقعاً این تشکیلاتها نیستند که حرف اصلی را میزنند، بلکه مدیران فناوری هستند که اصلیترین تأثیر را دارند. یعنی هر کشوری هرجا از مدیران سیاسی یا شعاری استفاده کرد، آن حوزه پسرفت خواهد داشت. متقابلاً هرگاه کارها را به مدیران فهیم و متعهد سپرد، آن حوزه پیشرفت خواهد کرد.