1392/05/01
دیدار شاعران ۹۲ | شعرخوانی آقای قادر طراوتپور عقیق
در شب ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشور در حضور حضرت آیتالله خامنهای برگزار شد. آقای قادر طراوتپور عقیق، از شاعران کشورمان در این دیدار شعری را قرائت نمود که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و صوت و فیلم این شعر را منتشر میکند.
[برای دریافت فایل صوتی به این صفحه مراجعه کنید]
ای کعبه بیحاجی و ای قبله غایب!
تو «لیله قدر»ی و جهان «لیل رغایب»
یا اُمِّ هَنا! اُمِّ وِلا! اُمِّ ابیها!
هرگز به مقامت نرسیدند مناصب
در کتم زمان، مادر سترِ کلماتی
وحیِ فَیَضان در حرمِ روح تو راهب
«قوسین دَنا» مرتبه فاطمی توست
فاطر شده با رتبه نامت متناسب
در منزل «اَدنا» به سریرِ ملکوتی
بعد از تو نشستهاند ملائک به مراتب
در کون و مکان سوی تو سوسوی حیات است
پیدایی و نزدِ تو فقیرند جوانب
میترسم اگر فاش بگویم که چه هستی
جانم بِسِتانند بزرگان مذاهب
با احمد مختار به یک جانی و یک جسم
با حیدر کرّار به یک روح و دو قالب
بینِ علی و آینه بینالحرمینی
اُمُّ الحسنینی تو، چرا اُمِّ مصائب!؟
آداب و مراعات، همه مستحباتاند
مُشتی کلماتاند، که در عشق تو واجب
ای اشرف اسماء خدا در تو درخشان
ای سیّد اولاد بشر با تو مُصاحب!
در پرده حق نام تو را «نور» نهادند
تا آینهها از تو بگیرند مواجب
قدرِ تو غدیر است و نصابِ تو نبوّت
معراج تولّایی و میقات مناقب
تو مادر آبی و علی هم پدرِ خاک
آب و گِل ما مهر تو بانوی مواهب!
از ریشه نبی هستی و بر شاخه امامی
در مرتبتِ تو چه حقیرند عجایب
وقتی که تو را روح قُدُس مُصحف حق داد
بر سینه در، شعله آتش شده کاتب
بینِ در و دیوار نشستی و شکستی
تا سرِّ خدا را برسانی تو به صاحب
بعد از تو چه نحس است میانِ در و دیوار
بعد از تو چه نفرین شد بر واژه ضارب
تشییع شبانگاه تو بر دوش ملائک
تدفین تنِ پاک تو با دست کواکب
در روح سخن، سوخته نام تو توصیف
در ذهن قلم، مست طواف تو مطالب
با روح عفیف تو سرشتهست مقامات
در لوح عقیق تو نوشتهست مراتب
[برای دریافت فایل صوتی به این صفحه مراجعه کنید]
ای کعبه بیحاجی و ای قبله غایب!
تو «لیله قدر»ی و جهان «لیل رغایب»
یا اُمِّ هَنا! اُمِّ وِلا! اُمِّ ابیها!
هرگز به مقامت نرسیدند مناصب
در کتم زمان، مادر سترِ کلماتی
وحیِ فَیَضان در حرمِ روح تو راهب
«قوسین دَنا» مرتبه فاطمی توست
فاطر شده با رتبه نامت متناسب
در منزل «اَدنا» به سریرِ ملکوتی
بعد از تو نشستهاند ملائک به مراتب
در کون و مکان سوی تو سوسوی حیات است
پیدایی و نزدِ تو فقیرند جوانب
میترسم اگر فاش بگویم که چه هستی
جانم بِسِتانند بزرگان مذاهب
با احمد مختار به یک جانی و یک جسم
با حیدر کرّار به یک روح و دو قالب
بینِ علی و آینه بینالحرمینی
اُمُّ الحسنینی تو، چرا اُمِّ مصائب!؟
آداب و مراعات، همه مستحباتاند
مُشتی کلماتاند، که در عشق تو واجب
ای اشرف اسماء خدا در تو درخشان
ای سیّد اولاد بشر با تو مُصاحب!
در پرده حق نام تو را «نور» نهادند
تا آینهها از تو بگیرند مواجب
قدرِ تو غدیر است و نصابِ تو نبوّت
معراج تولّایی و میقات مناقب
تو مادر آبی و علی هم پدرِ خاک
آب و گِل ما مهر تو بانوی مواهب!
از ریشه نبی هستی و بر شاخه امامی
در مرتبتِ تو چه حقیرند عجایب
وقتی که تو را روح قُدُس مُصحف حق داد
بر سینه در، شعله آتش شده کاتب
بینِ در و دیوار نشستی و شکستی
تا سرِّ خدا را برسانی تو به صاحب
بعد از تو چه نحس است میانِ در و دیوار
بعد از تو چه نفرین شد بر واژه ضارب
تشییع شبانگاه تو بر دوش ملائک
تدفین تنِ پاک تو با دست کواکب
در روح سخن، سوخته نام تو توصیف
در ذهن قلم، مست طواف تو مطالب
با روح عفیف تو سرشتهست مقامات
در لوح عقیق تو نوشتهست مراتب