• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1369/01/01

بیانات در دیدار مسئولان کشوری و لشکری در نخستین روز از سال نو

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
 
متقابلاً این عید سعید را به آقایان محترم و به همهى ملّت ایران و به ایرانیان مستقرّ در همه جاى عالم و به سایر مسلمین، مخصوصاً به مسلمانان بیدارشدهى آذربایجان شوروى که آنها هم امسال عید نوروز را عید گرفتند،(۲) تبریک عرض میکنم. و امیدوارم که این عید و این بهار سرآغازى باشد براى پیشرفتها و نیکروزىها و خوشبختىهاى بیشترى و دیگرى براى ملّت مسلمان ما؛ که حقّاً این ملّت با این همه فداکارى و اخلاص و گذشت، شایستهى برکات روزافزون الهى است.

آنچه مهم است، عمل ما است و نیّت ما. نوروز به معناى روز نو و حالت نو بوده و هست. از لحاظ طبیعت، روز اوّل حَمَل که اوّل بهار حساب شده است، روزى نو محسوب میشود؛ لکن روز نو منحصر به تجدید یک وضعیّتى در طبیعت نیست؛ همچنان ‌که انسان از بعضى از روایات واردشدهى در باب نوروز از ائمّهى هدیٰ (علیهم السّلام)، خوب احساس میکند که آن بزرگواران هم بنا به رسم اسلام که همه‌ جا رسوم و سنّت‌ها و واژهها را گرفت و محتواى آنها را عوض کرد، در مورد این کلمه، کلمهى نوروز و روز نوروز، در صدد چنین کارى هستند. وقتى از امام (علیه السّلام) سؤال میکنند: مَا النَّیروز، حضرت ــ در بعضى از تعبیرات ــ میفرمایند: «اَ تَدرى مَا النَّیروز؟(۳) میدانى که نوروز چیست؟» نمیگویند میدانى نوروز چه وقتى است، میفرمایند میدانى نوروز چیست.

آن وقت در معناى نوروز و اینکه نوروز چیست، در روایات مختلف تعبیرات مختلفى است؛ مثلاً آن روزى که رسول اکرم (صلّى الله علیه و آله و سلّم)، امیرالمؤمنین را به خلافت منصوب کرد، آن روز، نوروز است. یا در روایت دیگر، آن روزى که دجّال در آخرالزّمان به دست حضرت مهدى (ارواحنا فداه) به قتل برسد، آن روز، نوروز است؛(۴) یا حتّى در بعضى از روایات آن روزى که آدم هبوط کرد،(۵) آن روز، نوروز بود. نوروز، یعنى روزى نو در تاریخ بشر و حالتى نو در زندگى بشر؛ این معناى نوروز است. علىالظّاهر در این روایات امام نمیخواهند بفرمایند که آن روزى که این وقایع در آن اتّفاق افتاده است یا خواهد افتاد، مصادف بوده یا خواهد بود با روز اوّل حَمَل؛ نه، خیلى مستبعد است که مراد این باشد؛ مراد این است که معناى نوروز را بفهم. نوروز یعنى روزى که شما آن را با عمل خودتان نو میکنید؛ با حادثهاى که [در آن] اتّفاق مىافتد. روز بیستودوّم بهمن که ملّت ایران حادثهى عظیمى را به کمک خدا تحقّق بخشید، روز نویى است؛ نوروز است. آن روزى که امام امّت قاطعاً مشت به دهان مستکبر قلدر گردنکلفت دنیا ــ آمریکاــ کوبید، نوروز بود، روز نویى بود، راه نویى بود، حادثهى نویى بود که اتّفاق مىافتاد و افتاد. خب، ما باید نوروز را نوروز کنیم؛ نوروز به حَسَب طبیعت، نوروز است؛ به حَسَب جنبهى انسانى قضیّه هم به دست ما است که آن را نوروز کنیم.

و امسال اتّفاقاً بهار طبیعت با بهار دعا و قرآن هم‌زمان شده است. چند روز دیگر ماه مبارک رمضان شروع خواهد شد که بهار نوسازى انسان است؛ بهار خودسازى است؛ بهار اُنس با خدا است. مگر میشود از این جنبهى کار غافل ماند؟ همهى خطاها و اشتباهات، ناشى از نپرداختن به این جنبهى کار است. آن که خطایش کمتر بود، آن که دلش به نور معرفت خدا و هدایت خدا منوّر بود، آن که اشارهاش براى این ملّت و براى ما و براى عشّاق اسلام در عالم، راهگشا و راهنما بود ــ یعنى امام راحل عظیم ما ــ به این جهت این‌جور بود که این جنبهى از وجود او ــ [یعنی] رابطهى با خدا ــ تأمین شده بود. در دنیا انقلابها، حکومتها، ادارهها، ریاستها، از آنجا عیب پیدا میکند و منحرف میشود که از این جنبه، یعنى جنبهى معنویّت، جنبهى رابطهى با خدا، جنبهى ارتباط و اتّصال قلب به خدا غافل ماندند و غافل میمانند. ما هم اگر دقّت کنیم، آنجایى که پیش رفتیم، آنجایى که موفّق شدیم، خوب عمل کردیم و راضى هستیم، جایى است که این جنبه را تأمین کردیم؛ و هر جا ضربه خوردیم، به خاطر ضعف در این جنبهى کار است. ارتباط با خدا را نباید دستِکم گرفت؛ همه‌ چیزِ ما در گروِ این رابطه است. این رابطه است که دل ما را قرص میکند تا از دشمنىها هراس نکنیم. این رابطهى با خدا است که دلهاى ما را از محبّت به مؤمنین و پویندگان راه خدا پُر میکند تا اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها را نبینیم. این رابطهى با خدا و اتّصال به خدا است که موجب میشود ما براى اهواء خودمان، حقیقت را زیر پا نگذاریم و مصلحت را فداى غرض شخصى نکنیم. این رابطهى با خدا است که موجب میشود ما از راه خدا منحرف نشویم و از پیمودن این راه پشیمان و خسته و ملول نشویم. و این رابطهى با خدا همیشه ممکن است؛ هیچ وقت دیر نیست؛ هیچ وقت محال نیست.

زندگى انسان دائماً بر روى دو جادّهى موازى است: یک جادّه آن است که روندگان روى آن جادّه دائم دارند به سمت بالا میروند؛ جادّهى دیگر آن راهى است، آن جادّهاى است که روندگان آن دارند به طرف سِفل،(۶) به طرف پایین، به طرف درّه، به طرف جهنّم حرکت میکنند. این دو جادّه در کنار همند، موازى با یکدیگرند، خطّ سِیر این دو جادّه کاملاً مثل هم است. آنهایى که دارند به طرف سقوط و نزول و سِفل حرکت میکنند، از همان جایى دور میشوند که پویندگان آن جادّهى دیگر دارند به آنجا نزدیک میشوند؛ از خدا دور میشوند، به شیطان و به دوزخ نزدیک میشوند. آن کسانى که دارند به طرف عِلو،(۷) به طرف بالا، به طرف تعالى، به سمت نور، به سمت خدا، به سمت توحید و نزاهت(۸) اخلاقى و طهارت جان حرکت میکنند، از همان جایى دارند دور میشوند و فاصله میگیرند که آن گروه دیگر دارند به سمت آن سقوط میکنند.

این دو جادّه در طول مسیر با یکدیگر همسایهاند و حرکتِ از یکى به آن دیگرى، در کمال آسانى است. راه، راه نزدیکى است؛ اگر ما که خداى ناکرده داریم در جادّهى دوّم حرکت میکنیم و از لحاظ اخلاق نفسانى و شخصى به سمت پایین میرویم، اراده کنیم که وارد آن جادّهى دیگر بشویم و به سمت بالا و تعالى حرکت کنیم، در هر آنى این کار میسور است؛ وَ اَنَّ الرّاحِلَ اِلَیکَ قَریبُ المَسافَة.(۹) کسى که به سمت خدا حرکت میکند، راه او نزدیک است. [اگر] بخواهیم وارد راه خدا بشویم، مسافتِ بسیار نزدیکى است؛ از این جادّهاى که اهل آن دارند به سمت سقوط و به سمت پایین میروند یک قدم بردارید، وارد آن جادّهاى میشویم که اهل آن دارند شتاب میکنند به سمت سعادت ابدى، به سمت نور، به سمت جایگاه صدّیقین و ملأ اعلىٰ؛ [اگر] یک قدم برداریم.

از آن طرف هم همین جور [است]. آن لحظهاى که ما به خواهش نفْسمان گوش میدهیم، عملى که انسان را از خداى متعال دور میکند ــ العیاذبالله ــ انجام میدهیم، در آن لحظه از آن جادّه پا را گذاشته‌ایم به این جادّهاى که ما را به طرف پایین میبرد. در آن لحظهاى که انسان تصمیم میگیرد که بر خلاف اهواء خود حرکت کند و با این خودخواهى، با این غرور، با این تبعیّت از شیطان نفْس و هواى نفسانى مخالفت کند ــ که امام بزرگوار ما دائماً در طول این ده سال و اندى، ما را از آن بر حذر میداشتند و در همهى قضایا به همهى ما، به همهى ملّت ایران، از جمله به ما مسئولین میگفتند که مواظب باشید اسیر آن نشوید(۱۰) ــ همان لحظه از این مسافت قریب که «وَ اَنَّ الرّاحِلَ اِلَیکَ قَریبُ المَسافَة»، پا را گذاشته‌ایم در آن جادّه و میرویم به سمت بالا؛ و این در ماه رمضان امکانپذیر است؛ در ماه رمضان آسانتر از همیشه است. پس امسال نوروز ما حقیقتاً میتواند نوروز باشد؛ نه فقط نوروز در طبیعت، بلکه نوروز در ذات خود ما، در وجود خود ما، در حرکت ما؛ و امروز این بسیار مهم است.

امروز چشم جهانى نگران من و تو است؛(۱۱) دنیایى متوجّه ما است، متوجّه این ملّت است. میلیون‌ها دل، در هواى این ملّت و هواى هدفهاى این ملّت دارند میتپند. شما الگو شدید؛ شما «شُهَدآءَ عَلَی النّاس»(۱۲) شدید؛ شما پرچم‌دار آزادى و ایستادگى در مقابل تحمیل قدرتهاى ظالم و مستکبر جهانى شدید. امروز ملّتها جرئت میکنند اظهار کنند که میخواهند زیر بار قدرتهاى بزرگ نباشند؛ یک روزى بود که این جرئت از ملّتها گرفته شده بود و اجازه به آنها داده نمیشد. شما این راه را باز کردید؛ این ملّت به دنیا شجاعت داد. رفتار این ملّت بود که همراه با قاطعیّت و هدایت قوىّ آن امام ملکوتى و آن رهبر بىنظیر راه را باز کرد و ملّتها را تشجیع کرد و استکبار را کوچک کرد و به او احساس حقارت داد؛ معلوم شد که انسانها و ملّتها داراى قدرتند. قدرت ذاتى ملّتها را انکار میکردند؛ ملّتها را سپرده بودند دست قدرتهاى پوشالى کشورها که عروسکهایى بودند در دست قدرتهاى جهانى. امروز آن‌جور نیست که ملّتها قدرت ذاتى خودشان را نفهمند؛ بیدار شده‌اند. البتّه به حَسَب قدرت ظاهرى، امروز استکبار خیلى قوى است؛ به حَسَب ظاهر در میدان سیاست و اقتصاد، آمریکا خیلى قوى و درشت شده؛ امّا به همین نسبت آسیبپذیرتر، توخالىتر، و در واقع از قدرت ملّتها خائفتر و ترسانتر [شده]. این وضع این ملّت است که دنیا را این‌جور به وظایفشان، به حقوقشان آشنا کرده. بار این مسئولیّت بر دوش شما، بخصوص مسئولین است. ما باید احساس کنیم که چه مسئولیّت سنگینى بر دوش ما است؛ مسئولیّت به سرانجام رساندن این بار سنگین. ما باید لحظهاى غفلت و کوتاهى نکنیم؛ لحظهاى سردى و یأس و افسردگى را در هیچ ‌کس ــ نه تنها در خودمان ــ تحمّل نکنیم.

ما باید با امید پیش برویم، همچنان‌ که افق هم نورباران از امید است و همه چیز نشاندهندهى امید است. و امروز وضعیّت ما با امکاناتى که در اختیار ما است، وضعیّت بسیار خوبى است. بحمدالله دولتى قوى [داریم]؛ که این هم از نِعَم الهى است که در رأس دولت، یک عالِم، یک فقیه، یک مبارز سابقهدار، یک چهرهى شناختهشده و محبوب و امتحانداده و مورد تأیید و محبّت دائمى امام، با همکارانى خوب، با برنامهاى محکم و امیدبخش، با حمایتى عمومى از سوى مردم [قرار دارد]؛ و بحمدالله با مجلسى بیدار، آگاه، مسئولیّتشناس، مستقل، بکلّى فارغ و مبرّا از تأثیر توطئههاى جهانى؛ این وضعیّت فوقالعاده ارزندهاى است؛ در اختیار ما است؛ در اختیار ملّت ما است. کافى است ما با نیّت پاک و نیک عمل کنیم؛ براى خدا اقدام کنیم.

این درس را هم امام به ما آموختند که عمل و اقدام براى نتیجه نیست؛ نتیجه در آن نیّت خالصى است که شما در حین اقدام دارید؛ نتیجه با خدا است؛ ما تکلیفمان را باید انجام بدهیم.(۱۳) خوشبختانه این انجام تکلیف در طول این یازده سال، با نتایج همراه بوده است. ما امروز مسئولینى و ملّتى آگاهتر، هوشیارتر، کارآمدتر، مجرّبتر داریم و میتوانیم پیش برویم.

و دشمن هم باید بداند که این ملّت، آن روزى که اوّل کارش بود و استکبار را درست آزمایش نکرده بود و ممکن بود تهدید و ارعاب و تطمیع دشمنان جسیم(۱۴) و علىالظّاهر بزرگ خود را در دنیا جدّى بگیرد و فریب بخورد، آن روز از تهدید و تحبیب(۱۵) و تطمیع دشمنان فریب نخورد؛ امروز که مجرّب شده، راه طولانىاى را پشت سر گذاشته، آگاهىهاى مضاعفى پیدا کرده، دوستان و دشمنان را در صحنهى بینالمللى بیش از همیشه شناخته، امروز به طریق اولىٰ گول تهدید و تطمیع دشمنان بزرگ را نخواهد خورد.

امیدواریم که خداوند توفیقاتش را شامل حال همهى شما آقایان عزیز، برادران و خواهران بفرماید و قلب مقدّس ولىّعصر (ارواحنا فداه) را از ما راضى کند و روح مطهّر امام عزیز را هم از ما خشنود بگرداند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
در ابتداى این دیدار ــ که در نخستین روز سال نو و در آستانهى ماه مبارک رمضان برگزار شد ــ حجّتالاسلام‌ والمسلمین اکبر هاشمى‌رفسنجانى (رئیس‌جمهور) مطالبی بیان کرد. حجّتالاسلام‌ والمسلمین سیّداحمد خمینى نیز در این دیدار حضور داشت.
در سالهای پایانی دهه‌ی ۶۰ شمسی، تحوّلات سیاسی در اتّحاد جماهیر شوروی منجر به اعطای آزادی‌های بیشتر به مردم مناطق مختلف این کشور و از جمله آذربایجان گردید. پس از رفع ممنوعیّت برگزاری مراسم فرهنگی و مذهبی در شوروی، در اسفندماه سال ۱۳۶۸ شورای عالی آذربایجان شوروی عید نوروز را به عنوان یک عید ملّی در سطح این جمهوری اعلام کرد. بر اساس تصمیم این شورا، روز اوّل فروردین سال ۱۳۶۹ در این جمهوری تعطیل رسمی اعلام شد.
عوالی‌اللئالی، ج ۳، ص ۴۱ (با اندکی تفاوت)
عوالی‌اللئالی، ج ۳، ص ۴۱
عوالیاللئالی، ج ۳، ص ۴۲
پستى
بالا
پرهیزکاری، پاک‌دامنی
اقبال‌الاعمال، ج ۱، ص ۶۸ (دعاى ابوحمزهى ثمالى)
(۱۰ صحیفه‌ی امام، ج ۲۰، ص ۱۲۴؛ سخنرانی در جمع اعضای هیئت دولت به مناسبت هفته‌ی دولت (۱۳۶۵/۶/8)
(۱۱ اشاره به بیتی از هوشنگ ابتهاج (سایه)؛ «روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/ حالیا چشم جهانی نگران من و توست»
(۱۲ از جمله، سورهى بقره، آیهى ۱۴۳؛ «... گواهان بر مردم ...»
(۱۳ صحیفهی امام، ج ۲۱، ص ۲۸۴؛ پیام به روحانیّون، مراجع، مدرّسین، طلّاب و ائمّهی جمعه و جماعات (منشور روحانیّت) (۱۳۶۷/۱۲/۳)
(۱۴ تنومند
(۱۵ مهربانی و دوستی