1392/02/29
گفتاری از دکتر علی مبینی دهکردی
چشمانداز ۲۰ساله و آمدورفت دولتها
با داغ شدن تبوتاب انتخابات ریاستجمهوری، کاندیداها با سلایق و دیدگاهها و برنامههای متفاوت خود، سعی در جلب آراء مردم دارند. اما برنامهی کاندیداها چه نسبتی با اسناد بالادستی نظام و مهمترین آنها یعنی سند چشمانداز ۲۰ ساله دارد؟ طبق این سند، مردم باید چه مطالباتی از رئیسجمهور آینده داشته باشند؟
این موضوع و پرسشهای قابل تأمل را با دکتر علی مبینی دهکردی -دبیر کمیسیون خاص تدوین چشمانداز ملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام- مورد بحث و بررسی قرار دادهایم:
چرا سند چشمانداز؟
کسانی که روی موضوع حرکت و رشد جوامع کار تحقیقاتی کردهاند، اغلب به این نتیجه رسیدهاند که حرکت جامعه چه در سطح کلان و چه در سطح خرد باید یک حرکت مداوم باشد. این استمرار باید به همافزایی بینجامد و تکاملی و روبهجلو باشد. برای تحقق این هدف، گفتند که ما باید برنامهریزی داشته باشیم. بعد این پرسش پیش آمد که اگر شرایط اولیه و مبنایی برنامهریزی ما -مانند منابع، شرایط محیطی و جریانهای حاکم- تغییر کردند، تکلیف چه میشود؟ در پاسخ به این نتیجه رسیدند که اگر فرآیند اجرای برنامهها با تغییر شرایط و گذشت زمان تغییر میکند، پس لازم است ما تصویری از آیندهی خودمان بسازیم که هدایتگر ما به سوی هدفهایمان باشد. در واقع ما باید یک نقطهی هدایتکننده بسازیم؛ یک تصویر بزرگ که هر زمان سرمان را بلند میکنیم تا جایی را نگاه کنیم یا به کاری مشغول شویم، آن تصویر را ببینیم، یک تصویر بزرگ که برای هرگونه تفکر، برنامه و عملکرد اجرایی الهامبخش و راهنما باشد.
نمونهی مناسب عمل و اقدام طبق این تصویر بزرگ، مثال یک دوی امدادی است. افراد مختلفی وارد زمین میشوند، مسافتی را پیش میروند و سپس کار را به افراد دیگر گروه میسپارند به این امید که پس از یک دورهی زمانی و در یک مقطع خاصی به هدف خود دست پیدا کنند که همانا برندهشدن در مسابقه است. این یک دیدگاه است.
دیدگاه دیگر این است که چون محیط بیرونی متلاطم است و دگرگونیهای داخلی نیز زیاد، ما نمیتوانیم تخمین روشنی از موقعیت خود در آینده داشته باشیم. بنابراین لازم است به صورت لحظهای برنامهریزی کنیم، پیش برویم و بر اساس موقعیت موجود، گام بعدی را برداریم. بر این اساس ما نسبت به دریافتهایمان جامعه و از محیط، خودمان را به تعادل میرسانیم. مشکل این دیدگاه این است که ما را نسبت به محیط منفعل میکند.
در دیدگاه قبلی اگرچه محیط همواره متلاطم، پیچیده، پویا و در حرکت است، اما وجود یک ستارهی قطبی برای اهل کشتی گرفتار در دریای متلاطم، بسیار هدایتگر خواهد بود. میتوانیم تصور کنیم که در یک دریای متلاطم، اگر یک نقطهی هدایتکننده وجود داشته باشد، احتمال بیشتری هست که آن کشتی نجات یابد. در کدام حالت امید اهل کشتی به نجات بیشتر است؟ تلاش مسافران در هر حالت چگونه خواهد بود؟ همه میدانند که اگر در این مسیر مشخص تلاش کنند، به ساحل نجات خواهند رسید. تفاوت یک جامعهی دارای چشمانداز و یک جامعهی فاقد چشمانداز در همین است. محیط در هر حالت متلاطم است، اما وجود یک نقطهی هدایتکننده، علاوه بر امیدافزایی، میتواند احتمال پیروزی را افزایش دهد.
حالا اگر تحولات به گونهای باشد که حتی باید جایگاه ستارهی قطبیشان را هم تصحیح کنند، اشکالی ندارد، چراکه چشمانداز یک حرکت پویا است که با محیط خود روزآمد میشود. در سند چشمانداز بیست سالهی ایران نیز به این مسأله توجه شده است. به هر حال هدف از تدوین چشمانداز این است که تمام ایرانیان -اعم از زن و مرد- در هر زمینهای که فعالیت میکنند، خود را در حال تلاش برای رسیدن به اهداف چشمانداز و از بین بردن بیعدالتی ببینند.
چشمانداز ۲۰ ساله؛ پاسخی به شش چالش
سند چشمانداز ۲۰ ساله در کشور ما بر اساس شش چالش استراتژیک طراحی شده است:
۱. گذار ایران اسلامی از توسعهنیافتگی به توسعهیافتگی یا توسعهنیافته ماندن آن
۲. بقای عزتمند نظام جمهوری اسلامی یا تضعیف و براندازی آن
۳. تداوم انقلاب اسلامی بر اساس اندیشهی امام خمینی رضواناللهعلیه یا توقف آن
۴. چگونگی تعامل ایران اسلامی با پروسهی جهانیشدن یا پروژهی جهانیسازی
۵. پذیرش هژمونی جدید آمریکا در جهان و منطقه یا همگرایی اسلامی و منطقهای
۶. بیداری اسلامی مسلمانان در جهان یا ایجاد انحراف در نهضتهای بیداریبخش با جریانهای رادیکال و واپسگرا
نکتهی جالب توجه آن است که زمانی که ما مسألهی بیداری اسلامی مسلمانان و جریانهای رادیکال را به عنوان چالشی استراتژیک در سند چشمانداز بررسی میکردیم، اثری از تحولات امروزین منطقه وجود نداشت.
سند چشمانداز با بررسی این شش چالش گفته است که ایران میخواهد در افق سال ۱۴۰۴ کشوری توسعهیافته باشد و در جایگاه اول منطقه، الهامبخش برای مسلمانان جهان مبتنی بر تفکر و اندیشهی پویای مکتب فکری امام خمینی رحمهالله، برخوردار از تعامل سازنده با جهان و عدم تقابل و تعارض با دنیا و تسلیمناپذیر در برابر قدرتمندان و تحمیلهای آنان.
چشمانداز و رقابت منطقهای
یعنی همانطور که ما در حال پیشرفت و حرکت هستیم، کشورهای همسایه هم مشغول حرکت هستند. اینگونه نیست که ما پیش برویم و آنها متوقف باشند. کسانی که در مسابقهی دو شرکت میکنند، باید سرعت حرکتشان از سرعت دیگران بیشتر باشد، زیرا همهی شرکتکنندگان با تمام توانشان در مسابقه شرکت میکنند.
البته نگاه ما به «رقابت» با نگاه غربیها متفاوت است. در نگاه غربی هدف از رقابت سرکوب رقبا است. دنیای رقابت آنان دنیای صلح خونین است. آنها رقابت را بر اساس تنازع بقای اجتماعی و اقتصادی، به از بین بردن دیگران تعریف میکنند، در حالی که مبانی اعتقادی اسلام اجازهی داشتن چنین دیدگاهی درباهی رقابت را نمیدهد. ما در منطقهای زندگی میکنیم که کشورهای آن از منابع، ذخایر و استعدادهای طبیعی، انسانی و خدادادی و زیرساختهای اجتماعی و موقعیتهای خوب جهانی برخوردارند و همه در حال پیشرفت هستند.
ما به دنبال پیشرو بودن در منطقه هستیم، اما رقابتمان با این کشورها را به معنای «سبقت در خیر» میدانیم؛ خیر به معنی نابودکردن فقر، فساد و تبعیض و دستیابی به پیشرفت و عدالت. حالا اگر در این مسیر به تجربهای دست یافته باشیم، یقیناً آن را در اختیار کشورهای همسایه نیز قرار میدهیم و با آنها پیوند برقرار میکنیم.
چشمانداز و آمد و رفت دولتها
مردم در هر دورهای از رئیسجمهور منتخب خود خواستههایی دارند؛ خواستههایی که میتواند مقطعی و زودگذر هم باشد. سؤال این است که آیا این خواستهها با اهداف و آرمانهای چشمانداز تطابق دارد یا نه؟
اگر ما محتوای سند چشمانداز و ترکیبات آن را بررسی کنیم، درمییابیم که هیچکدام از خواستههای مردم نمیتواند خارج از سند باشد. بنابراین خواستههای مردم در مقاطع زمانی مختلف، اولویت اهداف سند را در آن دوره تعریف میکند. یکی از محورهای اساسی سند چشمانداز، تحلیل خواستهها و نیازهای اساسی مردم است که در کنار تحلیل ارزشها و آرمانها و فرهنگ یک جامعه و توجه به جایگاه کشور در مجموعهی جهان انجام میگیرد.
اگر ما میخواهیم جایگاه اول علمی و اقتصادی منطقه را داشته باشیم، اگر میخواهیم تعامل سازنده با دیگر کشورها داشته باشیم و در جهان اسلام الهامبخش باشیم، اگر میخواهیم رفتار سیاسی افراد جامعهمان در قالب مردمسالاری دینی نهادینه شود، اگر میخواهیم سبک زندگی دینیمان را ترویج دهیم، اگر میخواهیم الگوی حکومتمان را به دیگران منتقل کنیم و اگرهای دیگری که به آرمانهای ملت ایران بازمیگردد، همهی اینها در سند چشمانداز وجود دارد و مردم با انتخاب نمایندگان یا نمایندهی خود برای حضور در یک منصب، در واقع اولویت اجرای هرکدام از این برنامهها را در آن مقطع زمانی تعیین میکنند. ممکن است در یک دورهای نیازهای اقتصادی ارجح باشد، اما این مفهومش بیاعتنایی به دیگر حوزهها نیست و مثلاً ممکن است در دورهای دیگر، مردم به اصلاحات سیاسی و اجتماعی اولویت و وزن بیشتری بدهند.
سند چشمانداز؛ مطالبهی مردم در انتخابات
لازم است هر کسی که خود را در معرض انتخاب مردم برای تصدّی منصب ریاستجمهوری قرار میدهد، فهم خودش را از سند چشمانداز مطرح کند. در مرحلهی بعد این کاندیداها باید به چند سؤال بسیار مهم پاسخ بدهند:
۱. از نظر آنها موانع تحقق سند چشمانداز و چالشهای آیندهی این سند چیست و آنها چه برنامهای برای حرکت کشور به سمت تحقق چشمانداز دارند؟
۲. الگوی توسعه در کشور ما در حال حاضر «منابعپایه» است. طبق سند چشمانداز این الگو باید «دانشپایه» شود. برنامهی هر نامزد برای تحول توسعهی ایران از الگوی «منابعپایه» به الگوی «دانش پایه» چیست؟
۳. الگوی مدیریت توسعهی کشور در حال حاضر یک الگوی «متمرکز، دولتی، بروکراتیک، رانتی و غیر حرفهای» است. نامزدهای محترم چه برنامهای برای اصلاح این الگوی مدیریت توسعه دارند؟ و مشخصات برنامهی آنها چیست؟
۴. در حوزهی فرهنگی، سبک زندگی ما بیشتر الهامگرفته از سبک زندگی غربی است. نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چه برنامهای برای تحول سبک زندگی ایرانیان از سبک غربی به سبک زندگی مبتنی بر دین دارند که به گشایش، شکوفایی و عدالت بینجامد؟
۵. در حوزهی اجتماعی، ما با فاصلهی بین دهکهای درآمدی در مناطق جغرافیایی مختلف کشور روبهرو هستیم. برنامهی مشخص نامزدها برای رفع این فاصله و نزدیکتر کردن آن به عدالت چیست؟ آنها میخواهند چه کنند تا نابرابریهای منطقهای و نابرابریهای اقشار جامعه به عدالت و همبستگی و انسجام تبدیل شود؟
۶. در حوزهی اقتصاد ملی، چه برنامهای دارند که اقتصاد را بر اساس سیاستهای کلی اصل ۴۴ و اقتصادی مردمی، کارآمد، متنوع و رقابتی کنند؟
۷. در حوزهی روابط خارجی، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چه برنامهای دارند تا یک حرکت شتابندهی هوشمندانهی آگاه در تعامل با مسائل منطقهای و کشورها -بر اساس سند چشمانداز- را برای رسیدن به پیشرفت و جایگاه برتر منطقهای ایران و با توجه به بیداری اسلامی برنامهریزی و اجرا کنند؟
۸. در حوزهی آموزش، نظام آموزشی ما متکی بر حفظ مطالب و روشهای آموزشی ما غیر خلاق است. اخیراً که سیاستهای کلی نظام آموزش و پرورش ابلاغ شده است، اگر ما بخواهیم یک نظام آموزشی خلاق، نوآور و مبتکر داشته باشیم، چه باید بکنیم؟
۹. در حوزهی علم و فناوری، الان ما یک کشور اقتباسکننده و مصرفکننده هستیم. اگرچه خوشبختانه در سالهای اخیر ما در تولید مقالات علمی با سرمایهگذاری مناسبی که روی نسل جدید انجام دادیم، رشد قابل توجهی داشتهایم، اما هنوز با تبدیل این مقالات به ثروت، ارزش و قدرت، فاصله داریم. برنامههای کاندیداهای محترم برای اینکه یک تولیدکنندهی علم و نوآوری باشیم و به مرجعیت علمی برسیم، چیست؟
۱۰. در الگوی تخصیص منابع کشور، در حال حاضر تخصیص منابع ما ناکارآمد، غیر رقابتی، رانتی، یارانهای و انحصاری است. اگر بخواهیم منابع کشور اعم از ملموس و غیر ملموس، منابع مالی و منابع انسانیمان را کارآمد، رقابتی، غیر رانتی، زاینده و افزاینده کنیم، چه باید بکنیم؟
۱۱. پنجاه سال از عمر بروکراسی در ایران میگذرد. اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را در شرایط موجود جامعه طراحی کنیم، چه ظرفیتها و توانمندیهایی را باید در دولت ایجاد کنیم؟ درواقع برای اصلاح ساختار دولت چه باید انجام دهیم؟
این موضوع و پرسشهای قابل تأمل را با دکتر علی مبینی دهکردی -دبیر کمیسیون خاص تدوین چشمانداز ملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام- مورد بحث و بررسی قرار دادهایم:
چرا سند چشمانداز؟
کسانی که روی موضوع حرکت و رشد جوامع کار تحقیقاتی کردهاند، اغلب به این نتیجه رسیدهاند که حرکت جامعه چه در سطح کلان و چه در سطح خرد باید یک حرکت مداوم باشد. این استمرار باید به همافزایی بینجامد و تکاملی و روبهجلو باشد. برای تحقق این هدف، گفتند که ما باید برنامهریزی داشته باشیم. بعد این پرسش پیش آمد که اگر شرایط اولیه و مبنایی برنامهریزی ما -مانند منابع، شرایط محیطی و جریانهای حاکم- تغییر کردند، تکلیف چه میشود؟ در پاسخ به این نتیجه رسیدند که اگر فرآیند اجرای برنامهها با تغییر شرایط و گذشت زمان تغییر میکند، پس لازم است ما تصویری از آیندهی خودمان بسازیم که هدایتگر ما به سوی هدفهایمان باشد. در واقع ما باید یک نقطهی هدایتکننده بسازیم؛ یک تصویر بزرگ که هر زمان سرمان را بلند میکنیم تا جایی را نگاه کنیم یا به کاری مشغول شویم، آن تصویر را ببینیم، یک تصویر بزرگ که برای هرگونه تفکر، برنامه و عملکرد اجرایی الهامبخش و راهنما باشد.
صوت: «لازمه دستیابی به سند چشمانداز»
نمونهی مناسب عمل و اقدام طبق این تصویر بزرگ، مثال یک دوی امدادی است. افراد مختلفی وارد زمین میشوند، مسافتی را پیش میروند و سپس کار را به افراد دیگر گروه میسپارند به این امید که پس از یک دورهی زمانی و در یک مقطع خاصی به هدف خود دست پیدا کنند که همانا برندهشدن در مسابقه است. این یک دیدگاه است.
دیدگاه دیگر این است که چون محیط بیرونی متلاطم است و دگرگونیهای داخلی نیز زیاد، ما نمیتوانیم تخمین روشنی از موقعیت خود در آینده داشته باشیم. بنابراین لازم است به صورت لحظهای برنامهریزی کنیم، پیش برویم و بر اساس موقعیت موجود، گام بعدی را برداریم. بر این اساس ما نسبت به دریافتهایمان جامعه و از محیط، خودمان را به تعادل میرسانیم. مشکل این دیدگاه این است که ما را نسبت به محیط منفعل میکند.
در دیدگاه قبلی اگرچه محیط همواره متلاطم، پیچیده، پویا و در حرکت است، اما وجود یک ستارهی قطبی برای اهل کشتی گرفتار در دریای متلاطم، بسیار هدایتگر خواهد بود. میتوانیم تصور کنیم که در یک دریای متلاطم، اگر یک نقطهی هدایتکننده وجود داشته باشد، احتمال بیشتری هست که آن کشتی نجات یابد. در کدام حالت امید اهل کشتی به نجات بیشتر است؟ تلاش مسافران در هر حالت چگونه خواهد بود؟ همه میدانند که اگر در این مسیر مشخص تلاش کنند، به ساحل نجات خواهند رسید. تفاوت یک جامعهی دارای چشمانداز و یک جامعهی فاقد چشمانداز در همین است. محیط در هر حالت متلاطم است، اما وجود یک نقطهی هدایتکننده، علاوه بر امیدافزایی، میتواند احتمال پیروزی را افزایش دهد.
حالا اگر تحولات به گونهای باشد که حتی باید جایگاه ستارهی قطبیشان را هم تصحیح کنند، اشکالی ندارد، چراکه چشمانداز یک حرکت پویا است که با محیط خود روزآمد میشود. در سند چشمانداز بیست سالهی ایران نیز به این مسأله توجه شده است. به هر حال هدف از تدوین چشمانداز این است که تمام ایرانیان -اعم از زن و مرد- در هر زمینهای که فعالیت میکنند، خود را در حال تلاش برای رسیدن به اهداف چشمانداز و از بین بردن بیعدالتی ببینند.
چشمانداز ۲۰ ساله؛ پاسخی به شش چالش
سند چشمانداز ۲۰ ساله در کشور ما بر اساس شش چالش استراتژیک طراحی شده است:
۱. گذار ایران اسلامی از توسعهنیافتگی به توسعهیافتگی یا توسعهنیافته ماندن آن
۲. بقای عزتمند نظام جمهوری اسلامی یا تضعیف و براندازی آن
۳. تداوم انقلاب اسلامی بر اساس اندیشهی امام خمینی رضواناللهعلیه یا توقف آن
۴. چگونگی تعامل ایران اسلامی با پروسهی جهانیشدن یا پروژهی جهانیسازی
۵. پذیرش هژمونی جدید آمریکا در جهان و منطقه یا همگرایی اسلامی و منطقهای
۶. بیداری اسلامی مسلمانان در جهان یا ایجاد انحراف در نهضتهای بیداریبخش با جریانهای رادیکال و واپسگرا
نکتهی جالب توجه آن است که زمانی که ما مسألهی بیداری اسلامی مسلمانان و جریانهای رادیکال را به عنوان چالشی استراتژیک در سند چشمانداز بررسی میکردیم، اثری از تحولات امروزین منطقه وجود نداشت.
سند چشمانداز با بررسی این شش چالش گفته است که ایران میخواهد در افق سال ۱۴۰۴ کشوری توسعهیافته باشد و در جایگاه اول منطقه، الهامبخش برای مسلمانان جهان مبتنی بر تفکر و اندیشهی پویای مکتب فکری امام خمینی رحمهالله، برخوردار از تعامل سازنده با جهان و عدم تقابل و تعارض با دنیا و تسلیمناپذیر در برابر قدرتمندان و تحمیلهای آنان.
سند چشمانداز ۲۰ ساله در کشور ما بر اساس شش چالش استراتژیک طراحی شده است. یکی از این مسائل «بیداری اسلامی مسلمانان در جهان یا ایجاد انحراف در نهضتهای بیداریبخش با جریانهای رادیکال و واپسگرا» بود. نکتهی جالب توجه آن است که زمانی که ما مسألهی بیداری اسلامی مسلمانان و جریانهای رادیکال را بررسی میکردیم، اثری از تحولات امروزین منطقه وجود نداشت.
چشمانداز و رقابت منطقهای
یعنی همانطور که ما در حال پیشرفت و حرکت هستیم، کشورهای همسایه هم مشغول حرکت هستند. اینگونه نیست که ما پیش برویم و آنها متوقف باشند. کسانی که در مسابقهی دو شرکت میکنند، باید سرعت حرکتشان از سرعت دیگران بیشتر باشد، زیرا همهی شرکتکنندگان با تمام توانشان در مسابقه شرکت میکنند.
البته نگاه ما به «رقابت» با نگاه غربیها متفاوت است. در نگاه غربی هدف از رقابت سرکوب رقبا است. دنیای رقابت آنان دنیای صلح خونین است. آنها رقابت را بر اساس تنازع بقای اجتماعی و اقتصادی، به از بین بردن دیگران تعریف میکنند، در حالی که مبانی اعتقادی اسلام اجازهی داشتن چنین دیدگاهی درباهی رقابت را نمیدهد. ما در منطقهای زندگی میکنیم که کشورهای آن از منابع، ذخایر و استعدادهای طبیعی، انسانی و خدادادی و زیرساختهای اجتماعی و موقعیتهای خوب جهانی برخوردارند و همه در حال پیشرفت هستند.
ما به دنبال پیشرو بودن در منطقه هستیم، اما رقابتمان با این کشورها را به معنای «سبقت در خیر» میدانیم؛ خیر به معنی نابودکردن فقر، فساد و تبعیض و دستیابی به پیشرفت و عدالت. حالا اگر در این مسیر به تجربهای دست یافته باشیم، یقیناً آن را در اختیار کشورهای همسایه نیز قرار میدهیم و با آنها پیوند برقرار میکنیم.
چشمانداز و آمد و رفت دولتها
مردم در هر دورهای از رئیسجمهور منتخب خود خواستههایی دارند؛ خواستههایی که میتواند مقطعی و زودگذر هم باشد. سؤال این است که آیا این خواستهها با اهداف و آرمانهای چشمانداز تطابق دارد یا نه؟
اگر ما محتوای سند چشمانداز و ترکیبات آن را بررسی کنیم، درمییابیم که هیچکدام از خواستههای مردم نمیتواند خارج از سند باشد. بنابراین خواستههای مردم در مقاطع زمانی مختلف، اولویت اهداف سند را در آن دوره تعریف میکند. یکی از محورهای اساسی سند چشمانداز، تحلیل خواستهها و نیازهای اساسی مردم است که در کنار تحلیل ارزشها و آرمانها و فرهنگ یک جامعه و توجه به جایگاه کشور در مجموعهی جهان انجام میگیرد.
اگر ما میخواهیم جایگاه اول علمی و اقتصادی منطقه را داشته باشیم، اگر میخواهیم تعامل سازنده با دیگر کشورها داشته باشیم و در جهان اسلام الهامبخش باشیم، اگر میخواهیم رفتار سیاسی افراد جامعهمان در قالب مردمسالاری دینی نهادینه شود، اگر میخواهیم سبک زندگی دینیمان را ترویج دهیم، اگر میخواهیم الگوی حکومتمان را به دیگران منتقل کنیم و اگرهای دیگری که به آرمانهای ملت ایران بازمیگردد، همهی اینها در سند چشمانداز وجود دارد و مردم با انتخاب نمایندگان یا نمایندهی خود برای حضور در یک منصب، در واقع اولویت اجرای هرکدام از این برنامهها را در آن مقطع زمانی تعیین میکنند. ممکن است در یک دورهای نیازهای اقتصادی ارجح باشد، اما این مفهومش بیاعتنایی به دیگر حوزهها نیست و مثلاً ممکن است در دورهای دیگر، مردم به اصلاحات سیاسی و اجتماعی اولویت و وزن بیشتری بدهند.
سند چشمانداز؛ مطالبهی مردم در انتخابات
لازم است هر کسی که خود را در معرض انتخاب مردم برای تصدّی منصب ریاستجمهوری قرار میدهد، فهم خودش را از سند چشمانداز مطرح کند. در مرحلهی بعد این کاندیداها باید به چند سؤال بسیار مهم پاسخ بدهند:
۱. از نظر آنها موانع تحقق سند چشمانداز و چالشهای آیندهی این سند چیست و آنها چه برنامهای برای حرکت کشور به سمت تحقق چشمانداز دارند؟
۲. الگوی توسعه در کشور ما در حال حاضر «منابعپایه» است. طبق سند چشمانداز این الگو باید «دانشپایه» شود. برنامهی هر نامزد برای تحول توسعهی ایران از الگوی «منابعپایه» به الگوی «دانش پایه» چیست؟
۳. الگوی مدیریت توسعهی کشور در حال حاضر یک الگوی «متمرکز، دولتی، بروکراتیک، رانتی و غیر حرفهای» است. نامزدهای محترم چه برنامهای برای اصلاح این الگوی مدیریت توسعه دارند؟ و مشخصات برنامهی آنها چیست؟
۴. در حوزهی فرهنگی، سبک زندگی ما بیشتر الهامگرفته از سبک زندگی غربی است. نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چه برنامهای برای تحول سبک زندگی ایرانیان از سبک غربی به سبک زندگی مبتنی بر دین دارند که به گشایش، شکوفایی و عدالت بینجامد؟
۵. در حوزهی اجتماعی، ما با فاصلهی بین دهکهای درآمدی در مناطق جغرافیایی مختلف کشور روبهرو هستیم. برنامهی مشخص نامزدها برای رفع این فاصله و نزدیکتر کردن آن به عدالت چیست؟ آنها میخواهند چه کنند تا نابرابریهای منطقهای و نابرابریهای اقشار جامعه به عدالت و همبستگی و انسجام تبدیل شود؟
۶. در حوزهی اقتصاد ملی، چه برنامهای دارند که اقتصاد را بر اساس سیاستهای کلی اصل ۴۴ و اقتصادی مردمی، کارآمد، متنوع و رقابتی کنند؟
۷. در حوزهی روابط خارجی، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چه برنامهای دارند تا یک حرکت شتابندهی هوشمندانهی آگاه در تعامل با مسائل منطقهای و کشورها -بر اساس سند چشمانداز- را برای رسیدن به پیشرفت و جایگاه برتر منطقهای ایران و با توجه به بیداری اسلامی برنامهریزی و اجرا کنند؟
مردم در هر دورهای از رئیسجمهور منتخب خود خواستههایی دارند؛ خواستههایی که میتواند مقطعی و زودگذر هم باشد. سؤال این است که آیا این خواستهها با اهداف و آرمانهای چشمانداز تطابق دارد یا نه؟ اگر ما محتوای سند چشمانداز و ترکیبات آن را بررسی کنیم، درمییابیم که هیچکدام از خواستههای مردم نمیتواند خارج از سند باشد. بنابراین خواستههای مردم در مقاطع زمانی مختلف، اولویت اهداف سند را در آن دوره تعریف میکند.
۸. در حوزهی آموزش، نظام آموزشی ما متکی بر حفظ مطالب و روشهای آموزشی ما غیر خلاق است. اخیراً که سیاستهای کلی نظام آموزش و پرورش ابلاغ شده است، اگر ما بخواهیم یک نظام آموزشی خلاق، نوآور و مبتکر داشته باشیم، چه باید بکنیم؟
۹. در حوزهی علم و فناوری، الان ما یک کشور اقتباسکننده و مصرفکننده هستیم. اگرچه خوشبختانه در سالهای اخیر ما در تولید مقالات علمی با سرمایهگذاری مناسبی که روی نسل جدید انجام دادیم، رشد قابل توجهی داشتهایم، اما هنوز با تبدیل این مقالات به ثروت، ارزش و قدرت، فاصله داریم. برنامههای کاندیداهای محترم برای اینکه یک تولیدکنندهی علم و نوآوری باشیم و به مرجعیت علمی برسیم، چیست؟
۱۰. در الگوی تخصیص منابع کشور، در حال حاضر تخصیص منابع ما ناکارآمد، غیر رقابتی، رانتی، یارانهای و انحصاری است. اگر بخواهیم منابع کشور اعم از ملموس و غیر ملموس، منابع مالی و منابع انسانیمان را کارآمد، رقابتی، غیر رانتی، زاینده و افزاینده کنیم، چه باید بکنیم؟
۱۱. پنجاه سال از عمر بروکراسی در ایران میگذرد. اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را در شرایط موجود جامعه طراحی کنیم، چه ظرفیتها و توانمندیهایی را باید در دولت ایجاد کنیم؟ درواقع برای اصلاح ساختار دولت چه باید انجام دهیم؟