1391/12/23
گزیده بیانات | «هر روز ناکامتر از دیروز»
در نگاه آیتاللهالعظمی خامنهای، حملهی آمریکا به عراق از جملهی مهمترین گامهای دولت ایالات متحده آمریکا برای ایجاد خاورمیانهی جدید متناسب با اهداف و منافع خود بوده است.
هر چند اشغالگرانِ آمریکایی گمان میکردند پس از اشغال این کشور میتوانند دولتی طرفدار خود و تأمینکنندهی منافعشان در این کشور بر روی کار بیاورند اما تشکیل دولتی مردمی در عراق موجب شد برنامهی درازمدت اشغالگران با شکست مواجه شود.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد حملهی آمریکا به عراق و تشریح ابعاد و علل ناکامی و شکست دولتمردان این کشور در این اشغالگری است.
قدمی مهم برای ایجاد خاورمیانهی جدید
آمریکائیها قضیهی ۲۰ شهریور، یعنی همان ۱۱ سپتامبرِ چهار پنج سال قبل را بهانهای قرار دادند برای اینکه مطامع خودشان را در خاورمیانه پیش ببرند. هدف اصلی آنها هم این بود که بتوانند خاورمیانهای درست کنند بر محور منافع اسرائیل؛ به تعبیری که آن روز ما میکردیم، خاورمیانهای با پایتختی اسرائیل؛ اینطور چیزی مورد نظرشان بود. اشغال عراق و حملهی به عراق، جزئی از نقشههای این پروژه بود. عراق یکی از ثروتمندترین کشورهای این منطقه و کشورهای عربی است؛ کشوری که امروز متأسفانه مردمش اینطور در فقر و حالت دردآوری زندگی میکنند. آمریکائیها میخواستند این کشور را در مشت بگیرند- صدام کافی نبود، غیر قابل محاسبه بود- دولتی را در آنجا سر کار بیاورند که هم ظاهر مردمی داشته باشد، هم توی مشت آنها باشد. این یکی از قدمهای مهم ایجاد خاورمیانهی جدید بود که باید بر محور منافع اسرائیل به وجود بیاید. آن وقت چنین خاورمیانهای میتواند ایران اسلامی را در محاصره قرار بدهد؛ هدفشان این بود. شما حالا جزء جزء این نقشه را مورد ملاحظه قرار بدهید. [1]
ضعف و فروماندگی
قدرتنمائی قدرتمندان دیری نمیپاید. امریکا شکست خورد. در این حرکتی که از چند سال پیش در این منطقه راه انداختند، که هدفش خاورمیانه بود و به نظر ما هدف نهائی و غائیاش جمهوری اسلامی بود، نه خاورمیانه را توانستند به دست بیاورند، نه جمهوری اسلامی را توانستند تضعیف کنند؛ عراق هم که وضعشان اینطوری است.آمریکائیها دچار مشکلند. حالا فرافکنی و طلبکار شدن رسانهای که اهمیتی ندارد. حالا ایران یا کشور دیگری را متهم بکنند، که مایهای ندارد. اما در خود این گزارشهایشان، ضعف و فروماندگی و پای در گلی کاملًا آشکار است. همین نمایندگان سیاسی و نظامی امریکا در عراق که رفتند به کنگرهی امریکا گزارش جنگ عراق را بدهند، چیزی که توانستند به عنوان دستاورد ذکر بکنند، این بود که گفتند عراق به بازار تسلیحاتی امریکا ملحق شد. خاک بر سرتان! یک کشور را گرفتند، اینطور مردم را لگدمال کردند، اینطور منافع ملت را از بین بردند، آنطور به ملت خودشان دروغ گفتند که ما به این نیت داریم میرویم، این کارها را میخواهیم بکنیم، حالا نتیجه این است که تسلیحات امریکا در عراق قابل فروش رفتن است! این، نشاندهندهی نهایت ضعف و عقبماندگی است؛ نشاندهندهی این است که حقیقتاً ناکامند. [2]
هر روز ناکامتر از دیروز
وضعیت امروز آمریکا را در خاورمیانه نگاه کنید، پانزده سال قبلِ او را هم نگاه کنید و ببینید وضع آمریکا در خاورمیانه چه جوری است؛ روزبهروز منفورتر، روزبهروز ذلیلتر، ناکامتر؛ در مسئلهی فلسطین، یک جور؛ در مسئلهی لبنان، یک جور؛ در قضایای عراق و افغانستان، یک جور. آمریکا در طرحهای خودش در خاورمیانه - که عمدتاً هم آماج هدف این طرحها جمهوری اسلامی بود؛ بیش از آنچه که آن کشورها باشند - ناکام مانده؛ ضربه خورده. و جمهوری اسلامی توانست بایستد و مقاومت کند. [3]
شکست در عراق؛ نتیجه منفوریت آمریکا در این کشور
امروز امریکا در دنیای اسلام بشدت منفور است؛ اینکه دیگر جای انکار نیست. این نفرت هم البته دلائلی دارد و بیخود یک دولت و یک رژیم در نظر ملتها منفور نمیشود. در بین فلسطینیها منفور است، علتش روشن است؛ بین لبنانیها منفور است، علتش روشن است؛ بین عراقیها منفور است، علتش روشن است؛ بین ملتهای گوناگون مسلمانِ دیگر معلوم منفور است، علتش روشن است؛ چون دائم به اسلام، به مسلمین، به ارزشهای اسلامی اهانت میکنند؛ از اهانت کنندگان به اسلام حمایت میکنند؛ حقوق ملتهای مسلمان را زیر پا له میکنند. خوب، نتیجه این نفرت چه میشود؟ نتیجهاش این میشود که امریکا با همهی لشگرکشی سنگین و پُرهیاهویش در عراق، پا در گِل میماند و شکست میخورد. امروز دیگر ما نیستیم که میگوئیم امریکا در عراق شکست خورد؛ قضاوت همه است؛ قضاوت خود امریکائیها و نخبگان سیاسی امریکا هم همین است. خوب، چرا شکست میخورد؟ چون منفور مردم است؛ چون مردم از او بدشان میآید. نفرت مردم از امریکا موجب میشود که با او همکاری نکنند و هرجا هم میتوانند، ضربهای به او بزنند. امریکاییها میآیند صورت مسئله را عوض میکنند و میگویند ایران در عراق، در مقابل امریکاست. بله، ایران از شما متنفر است؛ در این شکی نیست؛ دولت و ملت ایران از شما متنفرند؛ این روشن است؛ اما قضیهی عراق، قضیهی ملت عراق است. [4]
روی کار آمدن دولت مردمی در عراق؛ نشانهی شکست آمریکا
در مورد عراق هم شکست خوردند. عراق را آمدند اول با فتح نظامی اشغال کردند. این، قدم اول بود و بخش آسان مسئله بود... همه در دنیا قضاوتشان این است که امریکا در عراق شکست خورده...همه میدانند که امریکا در عراق به بنبست رسیده. هدف آمریکائیها این بود که یک دولت دستنشانده به وجود بیاورند. دولتی که مردم عراق روی کار آوردهاند، دولتی است که با هدفهای امریکائی خیلی فاصله دارد؛ در مقابل آمریکائیها میایستد؛ دستنشاندهی آنها و تسلیم آنها نیست. آمریکائیها خیلی به این در و آن در زدند، بلکه بتوانند دولت مردمی را ساقط کنند و دولت خودشان را سر کار بیاورند، اما نتوانستند. [5]
هر چند اشغالگرانِ آمریکایی گمان میکردند پس از اشغال این کشور میتوانند دولتی طرفدار خود و تأمینکنندهی منافعشان در این کشور بر روی کار بیاورند اما تشکیل دولتی مردمی در عراق موجب شد برنامهی درازمدت اشغالگران با شکست مواجه شود.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد حملهی آمریکا به عراق و تشریح ابعاد و علل ناکامی و شکست دولتمردان این کشور در این اشغالگری است.
قدمی مهم برای ایجاد خاورمیانهی جدید
آمریکائیها قضیهی ۲۰ شهریور، یعنی همان ۱۱ سپتامبرِ چهار پنج سال قبل را بهانهای قرار دادند برای اینکه مطامع خودشان را در خاورمیانه پیش ببرند. هدف اصلی آنها هم این بود که بتوانند خاورمیانهای درست کنند بر محور منافع اسرائیل؛ به تعبیری که آن روز ما میکردیم، خاورمیانهای با پایتختی اسرائیل؛ اینطور چیزی مورد نظرشان بود. اشغال عراق و حملهی به عراق، جزئی از نقشههای این پروژه بود. عراق یکی از ثروتمندترین کشورهای این منطقه و کشورهای عربی است؛ کشوری که امروز متأسفانه مردمش اینطور در فقر و حالت دردآوری زندگی میکنند. آمریکائیها میخواستند این کشور را در مشت بگیرند- صدام کافی نبود، غیر قابل محاسبه بود- دولتی را در آنجا سر کار بیاورند که هم ظاهر مردمی داشته باشد، هم توی مشت آنها باشد. این یکی از قدمهای مهم ایجاد خاورمیانهی جدید بود که باید بر محور منافع اسرائیل به وجود بیاید. آن وقت چنین خاورمیانهای میتواند ایران اسلامی را در محاصره قرار بدهد؛ هدفشان این بود. شما حالا جزء جزء این نقشه را مورد ملاحظه قرار بدهید. [1]
ضعف و فروماندگی
قدرتنمائی قدرتمندان دیری نمیپاید. امریکا شکست خورد. در این حرکتی که از چند سال پیش در این منطقه راه انداختند، که هدفش خاورمیانه بود و به نظر ما هدف نهائی و غائیاش جمهوری اسلامی بود، نه خاورمیانه را توانستند به دست بیاورند، نه جمهوری اسلامی را توانستند تضعیف کنند؛ عراق هم که وضعشان اینطوری است.آمریکائیها دچار مشکلند. حالا فرافکنی و طلبکار شدن رسانهای که اهمیتی ندارد. حالا ایران یا کشور دیگری را متهم بکنند، که مایهای ندارد. اما در خود این گزارشهایشان، ضعف و فروماندگی و پای در گلی کاملًا آشکار است. همین نمایندگان سیاسی و نظامی امریکا در عراق که رفتند به کنگرهی امریکا گزارش جنگ عراق را بدهند، چیزی که توانستند به عنوان دستاورد ذکر بکنند، این بود که گفتند عراق به بازار تسلیحاتی امریکا ملحق شد. خاک بر سرتان! یک کشور را گرفتند، اینطور مردم را لگدمال کردند، اینطور منافع ملت را از بین بردند، آنطور به ملت خودشان دروغ گفتند که ما به این نیت داریم میرویم، این کارها را میخواهیم بکنیم، حالا نتیجه این است که تسلیحات امریکا در عراق قابل فروش رفتن است! این، نشاندهندهی نهایت ضعف و عقبماندگی است؛ نشاندهندهی این است که حقیقتاً ناکامند. [2]
هر روز ناکامتر از دیروز
وضعیت امروز آمریکا را در خاورمیانه نگاه کنید، پانزده سال قبلِ او را هم نگاه کنید و ببینید وضع آمریکا در خاورمیانه چه جوری است؛ روزبهروز منفورتر، روزبهروز ذلیلتر، ناکامتر؛ در مسئلهی فلسطین، یک جور؛ در مسئلهی لبنان، یک جور؛ در قضایای عراق و افغانستان، یک جور. آمریکا در طرحهای خودش در خاورمیانه - که عمدتاً هم آماج هدف این طرحها جمهوری اسلامی بود؛ بیش از آنچه که آن کشورها باشند - ناکام مانده؛ ضربه خورده. و جمهوری اسلامی توانست بایستد و مقاومت کند. [3]
شکست در عراق؛ نتیجه منفوریت آمریکا در این کشور
امروز امریکا در دنیای اسلام بشدت منفور است؛ اینکه دیگر جای انکار نیست. این نفرت هم البته دلائلی دارد و بیخود یک دولت و یک رژیم در نظر ملتها منفور نمیشود. در بین فلسطینیها منفور است، علتش روشن است؛ بین لبنانیها منفور است، علتش روشن است؛ بین عراقیها منفور است، علتش روشن است؛ بین ملتهای گوناگون مسلمانِ دیگر معلوم منفور است، علتش روشن است؛ چون دائم به اسلام، به مسلمین، به ارزشهای اسلامی اهانت میکنند؛ از اهانت کنندگان به اسلام حمایت میکنند؛ حقوق ملتهای مسلمان را زیر پا له میکنند. خوب، نتیجه این نفرت چه میشود؟ نتیجهاش این میشود که امریکا با همهی لشگرکشی سنگین و پُرهیاهویش در عراق، پا در گِل میماند و شکست میخورد. امروز دیگر ما نیستیم که میگوئیم امریکا در عراق شکست خورد؛ قضاوت همه است؛ قضاوت خود امریکائیها و نخبگان سیاسی امریکا هم همین است. خوب، چرا شکست میخورد؟ چون منفور مردم است؛ چون مردم از او بدشان میآید. نفرت مردم از امریکا موجب میشود که با او همکاری نکنند و هرجا هم میتوانند، ضربهای به او بزنند. امریکاییها میآیند صورت مسئله را عوض میکنند و میگویند ایران در عراق، در مقابل امریکاست. بله، ایران از شما متنفر است؛ در این شکی نیست؛ دولت و ملت ایران از شما متنفرند؛ این روشن است؛ اما قضیهی عراق، قضیهی ملت عراق است. [4]
روی کار آمدن دولت مردمی در عراق؛ نشانهی شکست آمریکا
در مورد عراق هم شکست خوردند. عراق را آمدند اول با فتح نظامی اشغال کردند. این، قدم اول بود و بخش آسان مسئله بود... همه در دنیا قضاوتشان این است که امریکا در عراق شکست خورده...همه میدانند که امریکا در عراق به بنبست رسیده. هدف آمریکائیها این بود که یک دولت دستنشانده به وجود بیاورند. دولتی که مردم عراق روی کار آوردهاند، دولتی است که با هدفهای امریکائی خیلی فاصله دارد؛ در مقابل آمریکائیها میایستد؛ دستنشاندهی آنها و تسلیم آنها نیست. آمریکائیها خیلی به این در و آن در زدند، بلکه بتوانند دولت مردمی را ساقط کنند و دولت خودشان را سر کار بیاورند، اما نتوانستند. [5]