• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1368/08/03

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
امیدوارم که خداى متعال همه‌ی شما برادران و خواهران را که از نقاط مختلف کشور تشریف آوردید، مشمول لطف و رحمت و فضل خود قرار بدهد. از همه‌ی شما مخصوصاً آقایان علماى اعلام و خانواده‌هاى محترم شهدا و رزمندگان عزیز تشکّر میکنم و امیدوارم توفیقات الهى شامل حال همه‌ی شما باشد.

 اوّلاً یک جمله‌ی کوتاهى به این نابینایان عزیزمان ‌-مخصوصاً جوانانشان- عرض کنم و آن این است که قدر قواى جسمى خودشان را بدانند و با وجود اینکه از بینایى برخوردار نیستند، توجّه بکنند که راه ترقّى به روى آنها باز است. مبادا کسانى که یکى از حواس را یا یکى از اعضا را ‌-که به‌خاطر ضایعه‌اى یا به‌خاطر اینکه خلقتاً این‌جور بودند- در بدن خودشان کم دارند، خیال کنند که راه ترقّى علمى و عملى براى آنها بسته است. همه‌ی افرادى که از یکى از اعضاى بدن ‌-چه چشم، چه گوش، چه دیگر اعضا- محرومند، بقیّه‌ی نِعَم الهى را و بخصوص هوش و ذهن خودشان را به کار بیندازند و خودشان را به‌صورت انسانهاى مفید و بخصوص عالمى دربیاورند و براى کشورشان و مردمشان و خودشان مفید بشوند.

 و امّا مسئله‌ی اصلى این است که در انقلاب ما یک بُعد جهانى و بین‌المللى وجود دارد که یکى از مهم‌ترین ابعاد انقلاب ما است؛ از این بُعد نباید لحظه‌اى غفلت بشود. بُعد جهانى و بین‌المللى یعنى چه؟ یعنى حرف ملّت ایران و راه آنها و هدفهاى آنها براى بقیّه‌ی ملّتها و حدّاقل براى بعضى از ملّتهاى عالم مورد قبول و مورد علاقه است. این‌جور نیست که ملّت ایران یک انقلابى کرده‌اند، بقیّه‌ی ملّتها تماشا کنند، بگویند خب، این براى خودشان و مربوط به اوضاع و احوال خودشان بود، به ما ارتباطى ندارد یا براى ما فایده‌اى ندارد؛ این‌جور نیست.خیلى از کشورها را انسان میتواند ببیند که در آنها یک حادثه‌اى، تحوّلى هم به وجود آمد، امّا این حادثه و تحوّل یا در مرزهاى خود آنها محدود شد یا بُرد خیلى کمى داشت. انقلاب اسلامى ایران بُرد زیادى داشت و هنوز دارد و در آینده هم خواهد داشت. دلیل اصلى این قضیّه این است که انقلاب ما براى اسلام بود. نمیگوییم که مردم از اوضاع کشور در دوران حکومت طاغوت ناراضى نبودند و تغییر آن را نمیخواستند؛ چرا، از همه‌چیزِ دوران طاغوت مردم ناراضى بودند؛ یعنى مردمى که چشم خودشان را باز میکردند و حقایق را میدیدند: سختى و بدى و ذلّت و نابودى شخصیّت براى ملّت ما در دوران سلطنت طاغوت؛ چه این رژیم وابسته‌اى که قبل از پیروزى انقلاب بر سر کار بود و چه غالب حکومتهاى قبل از آن. ملّت ایران در دوران اینها سختی‌هاى زیادى را متحمّل شدند. طبیعى بود که بخواهند این سختی‌ها در زندگی‌شان و در معیشتشان تغییر پیدا کند. امّا اساس همه‌ی آن سختی‌ها یک چیز بود و آن این بود که براى مردم و عقیده‌ی آنها و فکر آنها و ایمان آنها هیچ کس ارزشى قائل نبود. مردم اسلام را میخواستند امّا دستهاى قدرت و حکومت، ضدّ اسلام را تبلیغ میکردند؛ مردم عفّت و عصمت و رسوم اسلامى را میخواستند [امّا] دست قدرتهاى زمان، فساد اخلاقى را و برهنگى را و دورى از رسم و سنّت اسلامى را ترویج میکرد و بر مردم تحمیل میکرد. در مقابل چشم مردم، همه‌ی چیزهاى محبوب براى مردم مورد اهانت قرار میگرفت؛ این، راز اصلى قضیّه بود.

 ایمان ملّت ما ‌-ایمان اسلامی‌شان- کى از عمیق‌ترین ایمانها است. کسانى که ملّتهاى دیگر را از نزدیک دیده‌اند، شهادت میدهند که ملّت ایران یکى از مؤمن‌ترین ملّتهاى مسلمان به اسلام و عقاید و احکام اسلامى است. براى مردم روشن شد که در سایه‌ی اسلام میتوانند زندگى آزاد و برخوردار از نِعَم معنوى و مادّی‌اى داشته باشند. و اسلام، ایمان مردم و محبّت مردم بود؛ قیام کردند و این انقلاب عظیم انجام گرفت و حکومتى بر پایه‌ی اسلام به دست مردم به وجود آمد.

هر جا در دنیا مسلمانى هست، به این حرکت احساس علاقه میکند؛ چون این حرکت محدود نبود در چهارچوب‌هاى میهنى و ملّى ‌-که مخصوص یک ملّتى، دون ملّت دیگرى باشد- بلکه حرکتى بود براى اسلام، و اسلام میان ملّتهاى بسیارى مشترک است؛ پس ملّتهاى مسلمان به این انقلاب و به این نظام علاقه‌مندند.با یک نگاه دیگر، چون این انقلاب ضدّ قدرتهاى قلدر عالم بود، یعنى ابرقدرت‌ها را یکجا و با هم نفى میکرد و میکند و ملّت ایران به همه‌ی قدرتهاى مستکبر عالم «نه» گفت، پس هر جا ملّتى زیر فشارِ یکى از این قدرتها قرار داشت و قرار داشته باشد، به این انقلاب علاقه‌مند است؛ چون حرف دل او است. خیلى ملّتها هستند که دلهایشان پُر است؛ از حضور آمریکا، از نفوذ استکبار، از پایگاه‌هاى نظامى، از دخالتهاى اقتصادى و از ترویج فرهنگ بیگانه در کشورهایشان ناراحتند، ناراضی‌اند، امّا جرئت نَفَس کشیدن ندارند، قدرت اقدام کردن ندارند، رهبرى براى حرکت کردن در میان آنها نیست، اختناق به نحوى است که اجازه‌ی تکان خوردن به آنها نمیدهد. این کشورهاى مرتجعى که وابسته‌ی به آمریکا هستند، غالباً از این قبیلند. این ملّتها وقتى می‌بینند یک ملّتى آزادانه، با قدرت، بدون ترس، در مقابل نفوذ آمریکا، فرهنگ غرب، دخالت استکبار و حضور نظامى و اقتصادى و فرهنگىِ بیگانه شعار میدهد و عمل میکند و محکم می‌ایستد، قهرى است که در دلشان نسبت به این ملّت و انقلابِ آنها احساس علاقه میکنند. بُعد جهانى یعنى این؛ یعنى ملّت ما و انقلاب ما پیامى دارد براى ملّتهاى دیگر و آن پیام این است که اگر ملّت بخواهد و اگر گِرد یک رهبر و محور توانایى مجتمع بشود، خواهد توانست کارهاى نشدنى را انجام بدهد؛ پیامى دارد براى همه‌ی مسلمانان و آن این است که با وجود اینکه سالهاى متمادى است دستهاى ضدّاسلام تلاش میکنند تا اسلام را از بین ببرند، اگر مسلمانها اراده کنند و بخواهند، میتوانند اسلام را برگردانند به جامعه و حاکمیّت بدهند. اینها پیامهاى ملّت ما و انقلاب ما است.

 و گمان نکنید ملّتهاى دیگر این پیامها را درک نمیکنند و نمی‌شنوند؛ چرا. اینکه شما مشاهده میکردید که در مراسم حج در کنار شما و هم‌صداى با شما، از آفریقا و آسیا و خاورمیانه و عرب و ترک و بقیّه‌ی ملّیّتها می‌ایستند، شعار میدهند، راه‌پیمایى میکنند، این درحقیقت پاسخى است که آنها به پیامهاى شما دارند میدهند. اینکه مشاهده میکنید امروز تبلیغات استکبارى این همه علیه ایران تبلیغات دروغ میکنند، به‌خاطر این است که میخواهند نظر آن ملّتها را از شما برگردانند. این همه تبلیغات خلاف واقع و دروغ واضح؛ که کسى این خبرهاى جهانى را بخواند، اگر آشنا نباشد به چگونگى کار تبلیغاتچی‌ها، حقیقتاً تعجّب خواهد کرد. اینها از کجا حرف میزنند؟ راجع به کدام ملّت و کدام کشور سخن میگویند؟ این تبلیغات ضدّ ایران و ضدّ جمهورى اسلامى و ضدّ ملّت قهرمان و بزرگ ما براى همین است که ملّتهاى دیگر را دلسرد کنند، ناامید کنند، نظر آنها را از اینجا برگردانند.

 شما ملّتى هستید که بر اثر تجربه‌ی بزرگ انقلابتان و بخصوص بر اثر آزمایش عظیمى که در جنگ از خودتان نشان دادید و محبّت عاشقانه‌اى که نسبت به امام بزرگوارتان ‌-در حیات و ممات او- از خود نشان دادید و شجاعتى که در مقابل قدرتها از خود نشان دادید، به‌خاطر این خصوصیّات، در چشم ملّتهاى دیگر یک ملّت بزرگ و قهرمان به حساب می‌آیید و حق هم همین است؛ حقیقتاً ملّت ما یک ملّت بزرگ و قهرمان است.خب، این توجّه و علاقه‌ی جهانى آیا به درد ملّت ایران میخورد یا نه؟ بله، خیلى هم [به درد میخورد]. پشتیبانى ملّتها از شما دست دشمنان و قدرتها را در فشار به ملّت ایران بسته و محدود کرده. یعنى هرگونه فشارى از سوى دشمن و هر مظلومیّتى از طرف ملّت ما، ملّتهاى دیگر را به حقّانیّت پیام ملّت ایران بیشتر معتقد خواهد کرد و این براى استکبار خطرناک است.

 امروز در خیلى از کشورهاى جهان و در بسیارى از ملّتها، همین حرفهاى شما، اعتقادات شما، راه شما، شعارهاى شما و حتّى رسوم و عادات انقلابى ملّت ایران به‌عنوان سرمشق به حساب می‌آید و آنها همین شعارها را میدهند، همین رسوم را عمل میکنند. من در یکى از کشورهاى دوردست که فاصله‌ی زیادى با کشور ما دارد، در چند سال قبل از این دیدم که زنهاى جوانِ علی‌الظّاهر دانشگاهى، پوشش خودشان را شبیه پوشش زنهاى انقلابى ایران قرار داده بودند. این بر اثر چیست؟ ما کسى را آنجا نفرستادیم که برود بگوید شما پوشش زنها را این‌جور قرار بدهید و به این شکل لباس بپوشید؛ این گسترش طبیعى پیام انقلاب است. همین حرفها، همین شعارها، همین عقاید، همین هدفها، امروز در بسیارى از کشورهاى جهان ‌-بخصوص کشورهاى اسلامی- وجود دارد و مطرح است و بخصوص جوانها را و مردم پرشور را به خود جذب و جلب میکند. این همان چیزى است که استکبار از آن میترسد.

 خب، دو نکته را من از این صحبت کوتاه استنتاج کنم: اوّلاً اینکه چون رابطه‌ی معنوى ملّت ما و انقلاب ما با ملّتهاى دیگر براى استکبار چیز خطرناکى است، استکبار سعى میکند این رابطه را قطع کند. چه‌جور این رابطه را میتواند قطع کند؟ به چند جور میشود قطع کرد:

 یکى اینکه فشار بیاورند روى آن ملّتها به‌وسیله‌ی دولتهاى وابسته و مزدورشان؛ که البتّه این راه، راه موفّقى نیست؛ [زیرا] هرچه فشار را روى آنها بیشتر کنند، علاقه‌ی آن مردم به انقلاب اسلامى و نظام اسلامى بیشتر میشود.

 راه دیگر این است که در تبلیغات جهانى جورى حرف بزنند که دل ملّتها از ایران سرد بشود، که این کار را البتّه از اوّل انقلاب تا حالا دارند میکنند. اینکه می‌بینید مرتجع میگویند، بنیادگرا میگویند و مرتّب آمار شکنجه و اعدام را از کشور ما پخش میکنند ‌-قاچاقچىِ دشمنِ جان جوانها و انسانها وقتی‌که به مجازات میرسد، در تبلیغات استکبارى گفته میشود مخالفین سیاسى دولت کشته شدند؛ عفو به‌اصطلاح بین‌الملل که یک سازمان وابسته به محافل قدرتمند دنیا است، هر چند وقت یک بار براى تفنّن هم که شده لیستى از تعداد اعدامها و شکنجه‌ها و کشتارها و بگیروببندهایى که در ایران هست، [البتّه] آمارى که دشمنها ساخته‌اند و پرداخته‌اند و دست آنها داده‌اند، آنها هم منتشر میکنند- خب این براى چیست؟ براى همین است که ملّتهاى دیگر در کشورهاى مسلمان و غیرمسلمان این حرفها و این تبلیغات را وقتى شنیدند، نسبت به ملّت ایران و حکومت اسلامى دلسرد بشوند. این هم یک راهى است که از اوّل انقلاب تا حالا دارند انجام میدهند.

 یک راه دیگر هم که از همه بدتر و خطرناک‌تر است، این است که فکر رابطه‌ی با ملّتها را از ذهن خودِ ما ملّت ایران ببرند، یعنى از طرف ما رابطه را قطع کنند؛ که این از همه خطرناک‌تر است. تلقین کنند به ملّت ایران که شما به فکر خودتان باشید؛ به ملّتهاى دیگر چه‌کار دارید؟ به دنیا چه‌کار دارید؟ خودتان را دریابید و بسازید؛ مشکلات خودتان را برطرف کنید، که در بعضى از افراد ساده‌لوح از آحاد ملّت، ممکن است این فکر اثر هم بکند؛ غافل از اینکه مشکلات یک ملّت انقلابى با کارهاى گوناگون و متنوّعى برطرف میشود که یکى از آنها همین حمایتهاى جهانى است.بسیارى از مشکلات ما مشکلاتى است که دشمن بر ما تحمیل کرده و با دست دشمن در کشور به وجود آمده. این‌جور نیست که ما به‌خودی‌خود مشکل داشته باشیم؛ مشکلات را دشمنان، با محاصره‌ی اقتصادى، با فشار، با تحمیل جنگ، با بسیارى از کارهاى دیگر که میکنند از این کارها، انواع توطئه‌هاى اقتصادى را دشمنانِ خارج از این مرزها ‌-نه دشمنان حقیرى که احیاناً در داخل هستند- سازمان‌دهى میکنند. اگر ملّت ایران بخواهد مشکلات خود را برطرف بکند، کافى نیست که در داخل مرزها دور خودش بچرخد و فکر کند که [فقط] باید مشکلات را و گره‌ها را یکی‌یکى باز کند؛ [بلکه] باید توطئه‌ی دشمن را در بیرون هم خنثى کند، در جبهه‌ی جهانى هم باید در مقابل دشمن قرار بگیرد؛ و بهترین شیوه و طریق آن عبارت است از [ارتباط با] افکار عمومى ملّتها. پس ما نباید این رابطه را از این طرف قطع کنیم. و دشمن البتّه از این تبلیغات دارد.

 پس این نکته‌ی اوّل که به‌طور خلاصه: ارتباط معنوى ملّت و انقلاب ما با ملّتهاى دیگرِ عالم، براى انقلاب ما و ملّت ما مفید و لازم و ضرورى است؛ و دشمن میخواهد این را قطع کند.

 نکته‌ی دوّمى که میخواهم عرض بکنم این است که اگر ملّت ایران بخواهد همیشه محبوب و مورد قبول و علاقه‌ی ملّتهاى دیگر بماند، باید در داخل، آن شخصیّت انقلابى و منش انقلابى و چهره‌ی انقلابى خودش را حفظ کند. آن چیزهایى که شما را در چشم ملّتها بزرگ کرد، این چیزها بود:

 اوّلاً وحدت شما. این وحدت را حفظ کنید؛ این بسیار چیز باارزشى است. یک ملّت یکپارچه، اسوه است براى ملّتهاى دیگر. ثانیاً شجاعت شما و نترسیدن از دشمنان، که این را در جنگ، در انقلاب، در صحنه‌هاى گوناگون ثابت کردید؛ این را [هم] بایستى حفظ کنید، همچنان که بحمدا‌لله‌ تاکنون حفظ کرده‌اید.

 و بعد، آن پیوند، وابستگى شدید و یکپارچگى کامل میان ملّت و مسئولین. این براى دنیا یک چیز تماشایی‌اى است. کمتر اتّفاق می‌افتد در کشورها که سران کشورها و مسئولین کشورها در میان مردم خودشان این‌قدر محبوبیّت داشته باشند ‌-که در کشور انقلابى ما مشاهده میشود- که رئیس کشور از خیابانى عبور کند، مردم بریزند و ماشین او را ببوسند و نسبت به او اظهار علاقه و احترام کنند که در شهرهاى مختلف کشور ما این مناظر مشاهده شده است و میشود. این علاقه‌ی ملّت به مسئولین، بخصوص آن پیوند عاشقانه‌اى که ملّت ایران با امام بزرگوار داشتند، از آن چیزهاى نمونه‌اى است که ملّتهاى دنیا را به این ملّت جذب میکند.

 و بالاخره آن خصوصیّت دیگرى که ملّت ایران را در چشم ملّتها بزرگ و چهره‌ی او را درخشان میکرد، این بود که ملّت ما مسائل کشور و مسائل انقلاب را بر مسائل شخصى در طول دوران جنگ و دوران انقلاب ترجیح داد؛ این فداکاری‌ها، این ایثارها بسیار مهم است. من امروز هم عرض میکنم به آحاد ملّت عزیزمان که مسائل کشور و مسائل انقلاب را بر مسائل شخصى و نیازهاى شخصى خودشان ترجیح بدهند. براى انقلاب و براى کشور و عظمت کشور و پیشرفت کشور و آبادى کشور کار کنید که در این صورت منافع همه‌ی قشرها و آحاد کشور هم تأمین خواهد شد. البتّه اقلّیّتى هستند ‌-همیشه بوده‌اند، امروز هم هستند- که منافع خودشان را بر منافع کشور و ملّت ترجیح میدهند؛ اینها کارشان و روششان مردود است.براى بازسازى کشور، براى تقویت دولت، براى آبادى و عمران سرتاسر کشور، براى پیشرفت هدفها و برنامه‌هاى اقتصادی‌اى که مسئولین دارند طرح میکنند، همه‌ی مردم خودشان را متعهّد بدانند؛ این به آبادى کشور خواهد انجامید و همان چیزى است که چهره‌ی انقلابى ملّت ما را در مقابل ملّتهاى دیگر همیشه یک چهره‌ی باصلابت و قدرتمند نشان خواهد داد و این رابطه‌ی معنوى حفظ خواهد شد.

 البتّه تأییدات الهى شرط اوّل است و رابطه‌ی قلبى با خدا را باید قویّاً حفظ کرد. حالت تقوا و پرهیزکارى و معنویّتى را که در انقلاب ما بوده و هست و باید باشد، قویّاً باید حفظ کنید؛ مخصوصاً جوانها. محبوب‌ترین انسانها در یک جامعه در نزد پروردگار، جوانهاى پارسا و پرهیزکار و مؤمن هستند؛ این برکات الهى را جلب میکند و روح نشاط اسلامى را در جامعه زنده نگه میدارد. این رابطه‌ی قلبى و ارتباط معنوى را با خدا حفظ کنید؛ خداى متعال هم الطاف و فضل و فیض و کمک خودش را بر شما نازل خواهد کرد.امیدواریم که خداوند به همه توفیق بدهد و شما برادران و خواهران عزیز را مشمول برکات خود قرار بدهد؛ و برادران پاکستانی‌اى که در جلسه‌ی ما هستند و همه‌ی ملّت مؤمن و مسلمان پاکستان و همچنین همه‌ی ملّتهاى دیگر را ‌-ملّتهاى مسلمان را- مشمول لطف و فضل و فیوضات خود قرار بدهد.
والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته

 
 
۱) جمعى از خانواده‌هاى شهدا، ائمّه‌ى جمعه، روحانیّون، نمایندگان مجلس، مسئولان و اقشار مختلف مردم شهرهاى نیشابور، قصرشیرین، سرپل‌ذهاب، گیلان‌غرب، نفت‌شهر، سومار، رشت، خدابنده و قیدار، جمعى از روشندلان، جمعى از شیعیان پاکستانى و کارکنان یگان موشکى نیروى دریایى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به همراه جمعى از کارگران کارخانه‌ى چیت تهران و جمعى از اعضاى ستاد نماز جمعه‌ى مشهد در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین عبدالجواد غرویان (امام‌جمعه‌ى نیشابور) مطالبی بیان کرد.