1368/07/26
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد پیامبر اکرم و حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله علیهما)
۱۷ربیعالاوّل۱۴۱۰
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
این میلاد مسعود را که هم انتسابى به نبىّ مکرّم اسلام حضرت محمّدبنعبدالله (صلّى الله علیه و آله و سلّم) و هم نسبتى به امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) دارد، به همهی شما آقایان و به همهی ملّت ایران تبریک عرض میکنم. مهم این است که ما بهعنوان ادامهدهندگان راه آن بزرگواران -که لااقل ادّعاى ما این است و مردم دنیا ما را به این شناختهاند- سعى کنیم ابعاد گوناگون آن شخصیّتهاى عظیم و الهى را در وجود شخص خودمان، ولو به نحو ضعیف به وجود بیاوریم و احیا کنیم. کافى نیست که مجاهدان فیسبیلالله و مبارزان در راه حاکمیّت اسلام، در فکر ساختن جامعه و نظام اسلامى باشند -اگرچه این یک وظیفهی اعلىٰ و یک واجب بزرگ و شاید اصلیترین واجبات یک مؤمن و مسلم است- امّا در کنار مجاهدتى که براى ایجاد نظام اسلامى و تکمیل آن و پیروزى آن میکنیم، مجاهدت دیگرى و شاید سختترى لازم است تا در وجود خود، در دل خود و جان خود هم تحوّلى و انقلابى به وجود بیاوریم. اگر ما دربارهی شخصیّت اولیاى دین -چه نبىّ مکرّم و چه ائمّهی معصومین و چه فاطمهی زهرا و زینب کبرىٰ (سلام الله علیهم اجمعین)- حرف میزنیم، غالباً ناظر به همین قسمت دوّم است. حقیقتاً امروز جمهورى اسلامى احتیاج دارد به اینکه در درجهی اوّل ما مسئولین و سپس آحاد مردم، بهصورت دقیق و منظّم و مرتّبى سعى کنیم در وجود خود و در دل خود، تحوّلى در جهت هدفهاى اخلاقى اسلام به وجود بیاوریم. البتّه این درست است که اگر تحوّل در دلها و جانها پدید نمیآمد، انقلاب هم پیروز نمیشد -نفْس پیروزى انقلاب، دلیل آن است و به معنى آن است که در مجموع، یک دگرگونى و تحوّل در دلها انجام گرفت؛ بدون این نمیشد انقلاب پیروز بشود- امّا براى تداوم انقلاب و تداوم پیروزیها و تداوم استقامتِ این خط و عدم انحراف -که این از همه مهمتر است- همهی ما احتیاج داریم در وجود خودمان، در اخلاقمان و در روحیّاتمان تغییرات بدهیم.
بنده مکرّراً در طول این چندساله فکر میکردم، به ذهنم میرسید که بخش مهمّى از پیروزیهاى ما ناشى است از روحیّات شخص امام، یعنى حقیقتاً آن بزرگوار علاوه بر اینکه حقّاً و انصافاً یک ذات ممتاز و یک موجود ممتاز و تربیتشده و ریاضتکشیده و بر روى خود کارکرده بودند -همهی کسانى که از قدیم ایشان را میشناختند، این را تصدیق میکنند- امّا احساس میکردیم که در همین دوران انقلاب هم ایشان در درون خود متوقّف نبودند؛ دائم در حال پیشرفت بودند، دائم در حال تکامل بودند؛ مثل اولیاى خدا، مثل وجود مقدّس پیغمبر و ائمّه که آنها هم تا لحظهی مرگشان دائماً در حال پیشرفت و تحوّل و تکامل بودند. یعنى رسول اکرم در لحظهی بعثت، مثل لحظهی رحلتشان نبودند. در آن ۲۳ سال ایشان خیلى پیشرفتها و ترقّیّاتِ براى ما افراد عادىْ دهشتانگیزى داشتند. یعنى مؤمن اینجور است؛ لحظهبهلحظه در حال جلو رفتن و پیش رفتن است. امام عیناً همینجور بودند و احساس میکردیم؛ مخصوصاً در مواقع خاص. مثلاً در ماه رمضان که ایشان معمولاً هیچ ملاقاتى نداشتند و بیشتر به خودشان میپرداختند؛ بعد از ماه رمضان که انسان با ایشان ملاقات میکرد، محسوس بود که ایشان نورانیتر شدهاند، معنویتر شدهاند. یقیناً بسیارى از موفّقیّتهاى این انقلاب و این ملّت، ناشى بود از همان کانون جوشانِ منوّر.البتّه بخش عظیم دیگرى هم مربوط میشود به همین اخلاصها و صفاها و فداکاریها و نورانیّتهایى که در آحاد مردم ما هست؛ بخصوص این جوانها و این جبههبُروها؛ کسانى که از عیش و لذّت زندگى در دوران جوانى براى خدا صرفنظر میکردند و میرفتند -در صحنههاى مختلف؛ مهمترین آنها جنگ بود، [ولى] فقط جنگ نبود- الان هم هستند و الان هم [این کار را] میکنند. ما به این احتیاج داریم؛ عرض من این است. هر کدامِ ما باید تلاش کنیم در درون خود یک صفا و نورانیّت به وجود بیاوریم؛ و این درس امروز است، درس ولادت پیغمبر است، و بدون آن این بار سنگین قابل حمل نیست.
بار سنگین انقلاب اسلامى با هیچ بارى، با هیچ تکلیفى قابل مقایسه نیست. حقیقتاً انقلاب را سالم نگه داشتن و سالم جلو بردن، کار سنگینى است و این ملّت بحمدالله در این سالهاى دشوار و در آزمایشهاى گوناگون، این بار را خوب تحمّل کرده و پیش برده. این [انقلاب ما] مثل انقلابهاى دیگر و حکومت ما مثل حکومتهاى دیگر نیست. همانطورى که خداى متعال به رسول اکرم خطاب فرمود که «یًّـاَیُّهَا المُزَّمِّلُ × قُمِ الَّیلَ اِلّا قَلیلًا × نِصفَه، اَوِ انقُص مِنهُ قَلیـلًا × اَو زِد عَلَیهِ وَ رَتِّـلِ القُرءانَ تَرتیلًا × اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا»، (۲) این سخن سنگین و این بار سنگینِ حتّى بر دوش پیغمبر، آنچنان است که او را محتاج میکند به تربیت معنوى و نفسانى و تزکیهی روحى و تمرین مداوم. و ما افراد ضعیف در مقابل آن چشمههاى جوشان قدرت و نیروى الهى، جاى خود داریم؛ و راز اینکه انقلاب تاکنون پیش رفته هم همین است. سیاستها و قدرتهاى جهانى اشتباه کردند که خیال کردند با جمهورى اسلامى هم مثل بقیّهی کشورها و دولتهایى که در همین حدود، قدرت مادّى و سعهی (۳) ظاهرى دارند، میشود برخورد کرد؛ با تهدید و با تطمیع و با فشار و اینها میشود از میدان خارج کرد؛ نه، اشتباه بزرگ دشمن همین بود که این معنویّت را، این روح توجّه به خدا و معنا را در مردم ما و در انقلاب ما درک نکرده. اگر این روح تقوا و توجّه به خدا باشد، بگومگوها -این اختلافهاى کوچک و کمعمق و البتّه غیرمهم، که به نظر بنده کماهمّیّتتر از آن است که به آن خیلى توجّه بشود- هم نخواهد بود. امّا بههرحال هرچه یکپارچگى و وحدت از همهی جهات بیشتر باشد، این زیباتر، باشکوهتر، براى دشمن شکنندهتر و براى دوست امیدوارکنندهتر است.
امیدوارم که خداى متعال به برکت این روز مقدّس و این دو مولود مبارک، به همهی ملّت عزیز ما، آحاد مردم فداکار ما توفیق و فضل و رحمت خودش را نازل کند و به مسئولین هم توانایى روحى و قوّت اراده و عزم را و همچنین توانایى در عمل را ببخشد، که بتوانند آنچنان که براى این ملّت شایسته است، تلاش کنند.
خدا را شکر میکنیم که امروز دستگاههاى مسئولِ در مقابل مردم و در مقابل خدا و مدیران کشور، با صدق و صفا مشغول تلاشند. بحمدالله همیشه همینجور بوده؛ در گذشته هم در جمهورى اسلامى همه همینجور با صدق و صفا کار کردهاند. بحمدالله وضع خوبى است، وضع منسجمى است؛ ملّت، با روحیههاى خوب در صحنهاند، آمادهاند؛ ما هم بایستى از خداى متعال قوّت بخواهیم، مدد بخواهیم، تلاش خودمان را بکنیم، بارهاى سنگین را برداریم و گرهها را باز کنیم و انشاءالله راه طوفانى و کوبندهی انقلاب را همچنان مثل گذشته به پیش ببریم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
این میلاد مسعود را که هم انتسابى به نبىّ مکرّم اسلام حضرت محمّدبنعبدالله (صلّى الله علیه و آله و سلّم) و هم نسبتى به امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) دارد، به همهی شما آقایان و به همهی ملّت ایران تبریک عرض میکنم. مهم این است که ما بهعنوان ادامهدهندگان راه آن بزرگواران -که لااقل ادّعاى ما این است و مردم دنیا ما را به این شناختهاند- سعى کنیم ابعاد گوناگون آن شخصیّتهاى عظیم و الهى را در وجود شخص خودمان، ولو به نحو ضعیف به وجود بیاوریم و احیا کنیم. کافى نیست که مجاهدان فیسبیلالله و مبارزان در راه حاکمیّت اسلام، در فکر ساختن جامعه و نظام اسلامى باشند -اگرچه این یک وظیفهی اعلىٰ و یک واجب بزرگ و شاید اصلیترین واجبات یک مؤمن و مسلم است- امّا در کنار مجاهدتى که براى ایجاد نظام اسلامى و تکمیل آن و پیروزى آن میکنیم، مجاهدت دیگرى و شاید سختترى لازم است تا در وجود خود، در دل خود و جان خود هم تحوّلى و انقلابى به وجود بیاوریم. اگر ما دربارهی شخصیّت اولیاى دین -چه نبىّ مکرّم و چه ائمّهی معصومین و چه فاطمهی زهرا و زینب کبرىٰ (سلام الله علیهم اجمعین)- حرف میزنیم، غالباً ناظر به همین قسمت دوّم است. حقیقتاً امروز جمهورى اسلامى احتیاج دارد به اینکه در درجهی اوّل ما مسئولین و سپس آحاد مردم، بهصورت دقیق و منظّم و مرتّبى سعى کنیم در وجود خود و در دل خود، تحوّلى در جهت هدفهاى اخلاقى اسلام به وجود بیاوریم. البتّه این درست است که اگر تحوّل در دلها و جانها پدید نمیآمد، انقلاب هم پیروز نمیشد -نفْس پیروزى انقلاب، دلیل آن است و به معنى آن است که در مجموع، یک دگرگونى و تحوّل در دلها انجام گرفت؛ بدون این نمیشد انقلاب پیروز بشود- امّا براى تداوم انقلاب و تداوم پیروزیها و تداوم استقامتِ این خط و عدم انحراف -که این از همه مهمتر است- همهی ما احتیاج داریم در وجود خودمان، در اخلاقمان و در روحیّاتمان تغییرات بدهیم.
بنده مکرّراً در طول این چندساله فکر میکردم، به ذهنم میرسید که بخش مهمّى از پیروزیهاى ما ناشى است از روحیّات شخص امام، یعنى حقیقتاً آن بزرگوار علاوه بر اینکه حقّاً و انصافاً یک ذات ممتاز و یک موجود ممتاز و تربیتشده و ریاضتکشیده و بر روى خود کارکرده بودند -همهی کسانى که از قدیم ایشان را میشناختند، این را تصدیق میکنند- امّا احساس میکردیم که در همین دوران انقلاب هم ایشان در درون خود متوقّف نبودند؛ دائم در حال پیشرفت بودند، دائم در حال تکامل بودند؛ مثل اولیاى خدا، مثل وجود مقدّس پیغمبر و ائمّه که آنها هم تا لحظهی مرگشان دائماً در حال پیشرفت و تحوّل و تکامل بودند. یعنى رسول اکرم در لحظهی بعثت، مثل لحظهی رحلتشان نبودند. در آن ۲۳ سال ایشان خیلى پیشرفتها و ترقّیّاتِ براى ما افراد عادىْ دهشتانگیزى داشتند. یعنى مؤمن اینجور است؛ لحظهبهلحظه در حال جلو رفتن و پیش رفتن است. امام عیناً همینجور بودند و احساس میکردیم؛ مخصوصاً در مواقع خاص. مثلاً در ماه رمضان که ایشان معمولاً هیچ ملاقاتى نداشتند و بیشتر به خودشان میپرداختند؛ بعد از ماه رمضان که انسان با ایشان ملاقات میکرد، محسوس بود که ایشان نورانیتر شدهاند، معنویتر شدهاند. یقیناً بسیارى از موفّقیّتهاى این انقلاب و این ملّت، ناشى بود از همان کانون جوشانِ منوّر.البتّه بخش عظیم دیگرى هم مربوط میشود به همین اخلاصها و صفاها و فداکاریها و نورانیّتهایى که در آحاد مردم ما هست؛ بخصوص این جوانها و این جبههبُروها؛ کسانى که از عیش و لذّت زندگى در دوران جوانى براى خدا صرفنظر میکردند و میرفتند -در صحنههاى مختلف؛ مهمترین آنها جنگ بود، [ولى] فقط جنگ نبود- الان هم هستند و الان هم [این کار را] میکنند. ما به این احتیاج داریم؛ عرض من این است. هر کدامِ ما باید تلاش کنیم در درون خود یک صفا و نورانیّت به وجود بیاوریم؛ و این درس امروز است، درس ولادت پیغمبر است، و بدون آن این بار سنگین قابل حمل نیست.
بار سنگین انقلاب اسلامى با هیچ بارى، با هیچ تکلیفى قابل مقایسه نیست. حقیقتاً انقلاب را سالم نگه داشتن و سالم جلو بردن، کار سنگینى است و این ملّت بحمدالله در این سالهاى دشوار و در آزمایشهاى گوناگون، این بار را خوب تحمّل کرده و پیش برده. این [انقلاب ما] مثل انقلابهاى دیگر و حکومت ما مثل حکومتهاى دیگر نیست. همانطورى که خداى متعال به رسول اکرم خطاب فرمود که «یًّـاَیُّهَا المُزَّمِّلُ × قُمِ الَّیلَ اِلّا قَلیلًا × نِصفَه، اَوِ انقُص مِنهُ قَلیـلًا × اَو زِد عَلَیهِ وَ رَتِّـلِ القُرءانَ تَرتیلًا × اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا»، (۲) این سخن سنگین و این بار سنگینِ حتّى بر دوش پیغمبر، آنچنان است که او را محتاج میکند به تربیت معنوى و نفسانى و تزکیهی روحى و تمرین مداوم. و ما افراد ضعیف در مقابل آن چشمههاى جوشان قدرت و نیروى الهى، جاى خود داریم؛ و راز اینکه انقلاب تاکنون پیش رفته هم همین است. سیاستها و قدرتهاى جهانى اشتباه کردند که خیال کردند با جمهورى اسلامى هم مثل بقیّهی کشورها و دولتهایى که در همین حدود، قدرت مادّى و سعهی (۳) ظاهرى دارند، میشود برخورد کرد؛ با تهدید و با تطمیع و با فشار و اینها میشود از میدان خارج کرد؛ نه، اشتباه بزرگ دشمن همین بود که این معنویّت را، این روح توجّه به خدا و معنا را در مردم ما و در انقلاب ما درک نکرده. اگر این روح تقوا و توجّه به خدا باشد، بگومگوها -این اختلافهاى کوچک و کمعمق و البتّه غیرمهم، که به نظر بنده کماهمّیّتتر از آن است که به آن خیلى توجّه بشود- هم نخواهد بود. امّا بههرحال هرچه یکپارچگى و وحدت از همهی جهات بیشتر باشد، این زیباتر، باشکوهتر، براى دشمن شکنندهتر و براى دوست امیدوارکنندهتر است.
امیدوارم که خداى متعال به برکت این روز مقدّس و این دو مولود مبارک، به همهی ملّت عزیز ما، آحاد مردم فداکار ما توفیق و فضل و رحمت خودش را نازل کند و به مسئولین هم توانایى روحى و قوّت اراده و عزم را و همچنین توانایى در عمل را ببخشد، که بتوانند آنچنان که براى این ملّت شایسته است، تلاش کنند.
خدا را شکر میکنیم که امروز دستگاههاى مسئولِ در مقابل مردم و در مقابل خدا و مدیران کشور، با صدق و صفا مشغول تلاشند. بحمدالله همیشه همینجور بوده؛ در گذشته هم در جمهورى اسلامى همه همینجور با صدق و صفا کار کردهاند. بحمدالله وضع خوبى است، وضع منسجمى است؛ ملّت، با روحیههاى خوب در صحنهاند، آمادهاند؛ ما هم بایستى از خداى متعال قوّت بخواهیم، مدد بخواهیم، تلاش خودمان را بکنیم، بارهاى سنگین را برداریم و گرهها را باز کنیم و انشاءالله راه طوفانى و کوبندهی انقلاب را همچنان مثل گذشته به پیش ببریم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) نمایندگان سیاسى کشورهاى اسلامى در این دیدار حضور داشتند.
۲) سورهى مزّمّل، آیات ۱ تا ۵؛ «اى جامه به خویشتن فروپیچیده! به پا خیز شب را، مگر اندکى. نیمى از شب یا اندکى از آن را بکاه. یا بر آن [نصف] بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان. درحقیقت ما بزودى بر تو گفتارى گرانبار القا میکنیم.»
۳) توانایى، قدرت