• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1378/12/02

اخلاق خوش لازمه اهداف بزرگ

اخلاق و زبان خوش و روی گشاده و دل نرم، خیلی معجزه می‌کند. «فاذ الّذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم»؛ این، آیه‌ی قرآن است. انسان حتّی با مخالفان و دشمنان هم باید این‌طوری رفتار کند. البته برای امثال بنده مشکل است؛ منتها انسان باید به‌خاطر وظیفه، کار مشکل را انجام دهد.

سال 41 در دو شهر مختلف، دو نفر از آقایان از امام گله کرده بودند. اوایلی بود که نام و شهرت امام اوج گرفته بود. من با یکی از دوستان _که الان هم هست_ مشترکاً رفتیم تا خدمت امام برسیم. آقای آسید محمّد ورامینی گفت حاج آقا خسته‌اند. من گفتم چند دقیقه‌یی مزاحم نمی‌شویم. آمد گفت پس بیست دقیقه. خدمت ایشان رفتیم و صحبت گرم شد. حدود پنجاه دقیقه امام صحبت کردند. گله‌ی آن آقایان را به ایشان عرض کردم. می‌دانید که امام خیلی کم حرف و نجوش بود _بخصوص آن اوایل_ اصلاً آدمی نبود که گرم بگیرد و احوال این و آن را بپرسد. ایشان دهه‌ی فاطمیه سه روز روضه داشتند و در اتاقشان می‌نشستند و اخم‌هاشان هم تو هم بود. هر کس می‌آمد _که غالباً طلبه‌ها بودند_ مساکم اللَّه بالخیر می‌گفتند و تمام می‌شد؛ مگر این‌که کسی مسأله‌یی می‌پرسید؛ آن وقت یواش یواش بحث گرم می‌شد. بنابراین همه می‌دانستند که ایشان اهل گرم گرفتن با این و آن نیستند. ایشان گفتند من با این خصوصیاتی که دارم، الان به خاطر خدا با افراد گرم می‌گیرم؛ حتّی برای بعضی‌ها عناوین پشت پاکت را گرم‌تر از آنچه حقشان است، می‌نویسم. چرا؟ چون ایشان کار بزرگی در پیش داشت.

هر وقت انسان هدف و کار بزرگی در پیش دارد، باید با مردم و مخاطبان همین اخلاق را رعایت کند؛ و امام این کار را می‌کردند.
در دیدار گروهی از مردم 1378/12/02