• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1368/07/11

بیانات در دیدار رئیس دولت موقّت و رهبران مجاهدین افغانستان

هم‌زمان با برگزارى دوّمین سمینار بین‌المللى افغانستان با حضوررئیس دولت موقّت افغانستان (۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۲)

 اوّلاً به همه‌ی آقایان محترم و برادران عزیز که میهمانان ارجمند جمهورى اسلامى و مجاهدین فی‌سبیل‌ا‌لله‌ هستند، خیرمقدم و خوشامد عرض میکنم و از خداوند متعال مسئلت میکنم که این اجتماعات را و گفتگوها و تلاشهایى را که همه‌ی شما به آن مشغول هستید، مشمول فضل و رحمت خود قرار بدهد و این تلاشها را برکت ببخشد؛ چون نه‌فقط یک ملّت، بلکه دنیاى اسلام چشم‌انتظار کارهاى شما است. امروز اگرچه در محافل سیاسى و در گفتگوهاى سیاسیّون عالم، مسئله‌ی افغانستان یک مسئله‌ی صرفاً سیاسى و بین‌الدّوَلى (۳) است، امّا این قضیّه از نظر ملّتهاى مسلمان یک مسئله‌ی اسلامى است که به سرنوشت دنیاى اسلام و آینده‌ی بین‌الملل اسلامى، ارتباط تام و تمامى دارد.آنچه بحمدا‌لله‌، هم براى همه‌ی مسلمینى که مطّلع و آگاهند از مسائل جارى این منطقه و افغانستان، و هم بخصوص براى ملّت افغانستان و ملّت ایران مایه‌ی خشنودى و خوشحالى است، این است که مبارزات شما پس از سالها رنج و زحمت به یک نتیجه‌ی مقطعى و مرحله‌اى نائل آمد (۴) و ثابت شد که یک ملّت ‌-هر چند هم تنها و مستقل و علی‌الظّاهر بی‌پناه باشد- اگر جهاد کرد، خداى متعال به او کمک خواهد کرد و اراده‌ی الهى، معادلات جهانى را به هم خواهد زد؛ و به هم زد.

 کسى باور نمیکرد که ملّت افغانستان خواهد توانست نیروهایى را که با کمّیّت زیاد و با اراده و تصمیم قاطع وارد افغانستان شده بودند از این کشور بیرون کند. جز ملّت افغانستان هیچ کس دیگر نبود که بتواند این کار را بکند. اگر کسى، دولتى، سیاستى ادّعا کند که او مؤثّر بود، این گزافه است؛ مؤثّر، اراده‌ی ملّت افغانستان و جهاد بزرگ و بسیار مرارت‌بار این ملّت بود.

 اگر شما جهاد نمیکردید، اگر آن جبهه‌هاى سخت (۵) و محروم از اوّلیّات زندگى، با آن فداکارى تلاش نمیکردند، ممکن نبود دشمن از خاک افغانستان بیرون برود. البتّه تغییر سیاستها در داخل شوروى مؤثّر بود؛ امّا آن چیزى هم که زمینه‌ی این تغییر سیاست را فراهم میکرد، باز جهاد ملّت افغانستان بود؛ وَالّا آن ملّتى که مثل برّه، رام و مطیعِ دشمنان و اشغالگران باشد هیچ کس اراده نخواهد کرد که او را رها کند. این اراده‌ی شما بود، این جهاد شما بود؛ و بحمدا‌لله‌ موفّق شدید.

 بنده یادم می‌آید که در آن دوران سخت، حتّى خودِ عناصر مؤثّرِ مجاهد افغانستان هم وقتى می‌آمدند و اوضاع را بررسى میکردند، افق روشنى نمیدیدند؛ مگر با اعتقاد به حکم الهى و قضاى الهى که هر مؤمنى اجمالاً معتقد است که خداى متعال پیروزى را به مؤمنین خواهد داد؛ امّا هیچ فرمول ظاهری‌اى براى این کار وجود نداشت؛ امّا شد. امروز هم شما به سمت پیروزى نهایى حرکت میکنید و باید حرکت کنید.

 آنچه مهم است این است که همان عواملى که آن روز به شما کمک کرد تا بتوانید مجاهدت کنید، امروز هم لازم است به شما کمک کند تا بتوانید بهترین راه را انتخاب کنید، قوی‌ترین تصمیم را بگیرید و قدم آخر را بردارید؛ هنوز قدم آخر برنداشته [شده] است و حیف است که بعد از رسیدن به دروازه‌هاى پیروزى، انسان متوقّف بشود و نتواند خود را به پیروزى برساند. انسان اگر ببیند یک شناگر نیرومندِ چیره‌دستى یک دریایى را با شنا عبور کرده که خودش را به ساحل برساند و در یک‌کیلومترى ساحل خدای‌ناکرده برایش عارضه‌اى پیش بیاید، خیلى تأسّف میخورد.

 امروز هم من مسائل شما را میدانم، هم از طرق سیاسى و معمولى، هم در مذاکرات فراوان با اغلب شما آقایان محترم ‌-که خیلى [از شما] دوستان نزدیک و قدیمى من هستید- شنیده‌ام و صحبت کرده‌ام؛ امروز مشکل شما مسئله‌ی اختلاف داخلى است که باید آن را برطرف کنید. دشمن مایل است که این اختلاف، روزبه‌روز بیشتر مشتعل بشود. بهانه هم دشمن زیاد دارد؛ همه جا، بخصوص در افغانستان. در افغانستان بیش از بعضى از جاهاى دیگر بهانه براى اختلاف مذهبىِ عمیق هست؛ اگرچه اختلاف شیعه و سنّى عمیق نیست، در واقع اختلاف نیست. به نظر ما، اختلاف شیعه و سنّى درحقیقت اختلاف نیست؛ زیرا اصول اصلى اسلام ‌-که اگر کسى آنها را نداشت، مسلمان نیست- در این دو مشترک است: به قبله‌ی واحد، خداى واحد، پیغمبر واحد، قرآن واحد، احکام واحد، ارکان واحدِ اسلامى معتقدند. امّا شما ببینید استعمار، در طول زمان از شیعه و سنّى در مقابل یکدیگر چه وسیله‌ی اختلافى درست کرده؛ بخصوص در محافل پایین‌تر و نسبت به مردمى که قدرى از معرفت و توجّه دورتر هستند! در آن اوساط (۶) پایین مردم، این اختلاف شدید است. همیشه در ایران، بعد از انقلاب ‌-البتّه قبل از انقلاب تلاش زیادى داشتیم در این مورد، منتها تلاش فردى بود- سیاست جمهورى اسلامى این بود که بین برادران، وحدت و تفاهم ایجاد کند؛ به اینها ثابت کند که هر دو طرف اشتباه میکنند که اختلافات خودشان را آن‌قدر عمیق و غیر قابل التیام می‌بینند. و ما در داخل کشور بحمدا‌لله‌ موفّق شدیم؛ علی‌رغم آن همه فشارى که دشمن وارد کرد. شماها غالباً جزئیّات را نمیدانید. اگر یک وقتى اینها نوشته بشود، آن‌وقت منصفین عالم خواهند فهمید که ما در این ده سال براى ایجاد وحدت، چه کشیدیم از توطئه‌هاى استعمار؛ با چه طرقى وارد شدند براى اینکه برادران را در مقابل هم نگه دارند. علی‌ای‌حال، ما همیشه به علماى فریقین گفته‌ایم شما که میدانید وحدت حق است، اتّحاد حق است، باید به مردم خودتان، به عوام تفهیم کنید؛ مخلصین قبول کردند، به همان اندازه هم تأثیر گذاشت. در جاهاى دیگر هم همین‌طور است. در افغانستان این اختلاف هست ‌-شماها خوب میدانید بنده هم میدانم- نزدیکىِ خراسان و افغانستان خیلى زیاد است؛ ما از دیرباز دائماً بین مشهد و شهرهاى خراسان با افغانستان رفت‌وآمد و بعلاوه با طلّاب افغانستانى که همیشه در مشهد بودند و دیگران ارتباط داشته‌ایم و میدانیم مسائل در آنجا چه‌جورى است؛ پس بهانه براى اختلاف هست.علاوه‌براین، قومیّتها و تعصّبهاى قومى در داخل افغانستان؛ علاوه‌براین، گرایشهاى سیاسى که تزریق کرده‌اند. به‌هرحال، دشمن بهانه براى ایجاد اختلاف زیاد دارد؛ باید بر این بهانه‌ها فائق آمد. و این یک عزم توحیدىِ الهىِ پیغمبرمآب لازم دارد؛ همان‌طورى که پیروان و انصار پیغمبران الهى و انبیاى الهى واقعاً با عزم راسخ وارد میدانها شدند. سختى این میدان کمتر از میدان جهاد با تفنگ و مسلسل و ضدّهوایى نیست؛ خیلى میدان دشوارى است؛ بایستى فائق آمد. و شما رهبران هستید، بزرگان هستید، مرشدین مردم هستید؛ باید روى این کار کنید.

 علاوه بر ایجاد وحدت در مردم و دادن پیام به مردمِ گوناگون ‌-از اقوام مختلف و تیره‌هاى مختلف افغان، و مذاهب مختلف- که پیام آرام‌بخش وحدت باید باشد، در خودِ دستگاه سیاسى و تلاشگران سیاسى [هم] باید وحدت به وجود بیاید. اگر یک طرف هم احساس میکند که حقّ او دارد تضییع میشود، اغماض (۷) و تسامح (۸) و علاقه‌ی به وحدت را غلبه بدهد بر آنچه حقّ خودش میداند. همه باید تلاش کنند تا وحدت [ایجاد] بشود.البتّه این را هم من عرض بکنم ما، هم به برادران مستقر در پاکستان، هم به برادران مستقر در ایران، در طول چند سال گذشته ‌-بخصوص در این یک سال اخیر- مکرّراً [این را] گفته‌ایم که افغانستان جز با وحدت گروه‌ها و نیروها نخواهد توانست به مقصود خودش دست پیدا کند. اگر کسى خیال کند با حذف این گروه یا آن دسته خواهد توانست کار را پیش ببرد، اشتباه میکند. امروز مشکل اصلى، مشکل اختلاف است. هدف عمومىِ اصلى باید ایجاد وحدت باشد. همه هم باید کمک بکنند. آنهایى که بزرگ‌ترند، بیشتر بایستى تلاش بکنند؛ آنهایى هم که کوچک‌تر هستند باید تلاش بکنند تا این وحدت ‌ان‌شاءالله‌ انجام بگیرد.

 افغانستان یک کشور مسلمان است؛ یک ملّت مسلمانِ خالص، با سوابق دیرین در فرهنگ اسلامى. آن‌قدرى که ملّت افغانستان در فرهنگ اسلامى حق دارد یعنى کتابهاى حدیث و تفسیر و فقه و تاریخ و مانند اینها در طول این قرنهاى متمادى از افغانها صادر شده، چند برابر آن مقدارى است که کشورهاى مغرب اسلامى توانسته‌اند به وجود بیاورند؛ یعنى تولید اسلامى ملّت افغانستان یکى از تولیدهاى درجه‌ی یک محسوب میشود که بسیار باارزش است؛ یعنى این ملّت در فرهنگ اسلامى و در مواریث اسلامى داراى حق است. یک ملّتى با این خصوصیّات که کشورش کشور اسلامى است، قاعدتاً حکومتش هم حکومت اسلامى خواهد بود.

 و امروز که روز شروع کارتان است، باید ببینید وحدت را از چه راهى میتوانید تأمین بکنید. امروز وحدت براى شما هم تاکتیک است، هم استراتژى است، هم یک اصل اسلامى است. وحدت همیشه براى شما لازم است. امروز اگر شما بخواهید خیلى سیاسى هم به قضایا نگاه کنید، لااقل به‌صورت تاکتیکى وحدت براى شما لازم است. البتّه نباید به چشم تاکتیک به وحدت نگاه کرد. وحدت یک اصل اسلامى است: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا ‌-یعنى اعتصام به حبل‌ا‌لله‌ هم، جمیعاً لازم است، مجتمعاً لازم است؛ تک‌تک، اعتصام به حبل‌ا‌لله‌ نمیشود- وَ لا تَفَرَّقوا. (۹)

 امیدواریم که خداى متعال به شما کمک کند و آن سعه‌ی صدر و سماحت (۱۰) لازم و وسعت نظر را که کمک خواهد کرد در ایجاد وحدت، ‌ان‌شاءالله‌ به همه‌ی برادران عزیز افغانستانى ببخشد و بیشتر ببخشد. ما در کنار شما بوده‌ایم، باز هم هستیم. خب، حالا یکى از هدفهاى بلندگوهاى استعمار هم همین است که بین ملّتهاى برادر، جدایى بیندازند. وقتى میگوییم اختلاف، به اختلاف بین اعضاى یک ملّت که منتهى نمیشود؛ اختلاف بین ملّتها، بخصوص بین دو ملّت مثل افغانستان و ایران که مسائلشان به‌طور کامل به یکدیگر مرتبط است و هر حادثه‌اى در اینجا، اثر خواهد گذاشت در آنجا و بعکس. سعى دارند ‌-بلندگوهایى هم داشته‌اند، دارند و روزبه‌روز پیدا میکنند- براى اینکه بین این دو ملّت جدایى بیندازند. نه، ما در سخت‌ترین شرایط هیچ مصلحتى را بر مصلحت دفاع از افغانستان غلبه ندادیم. همه‌ی شماها میدانید، این تهران زیر موشک بود؛ هر شبانه‌روزى، ده پانزده موشک و بیشتر وارد تهران میشد و منفجر میشد، ده‌ها انسان را از بین میبرد، خانه‌هایى را خراب میکرد. آن روز علاج این کار این بود که ما یک لبخند به یک طرفى بزنیم؛ [ولى] براى خدا نزدیم و آن شرایط سخت را تحمّل کردیم. قبل از آن، بعد از آن، در طول جنگ تحمیلى و این هشت سال، یک بخش عمده‌اى از زحماتى که ما متحمّل شدیم، به‌خاطر موضع قاطع و صریحى بود که در امر افغانستان داشتیم. آن موضع، امروز هم هست، هیچ فرقى نکرده؛ امروز هم ما در کنار ملّت افغانستان و جهاد افغانستان و حکومت اسلامىِ آینده‌ی افغانستان و وحدت افغانستان قرار داریم. اگر کسى بخواهد این وحدت را بشکند، در داخل ایجاد فتنه کند، ما با او احساس برادرى نخواهیم کرد و او را دست شیطان به حساب خواهیم آورد. آن کسانى که خودشان، زبانشان، عملشان تفرقه‌انگیز است، به اعتقاد ما ایادى شیطانند. چون برادرىِ مسلمانى این‌جورى نمیشود.امیدواریم که خداى متعال توفیق بدهد هم به ما و هم به شما تا بتوانیم این قضیّه‌ی اسلامى را ‌ان‌شاءالله‌ ببینیم که در همان شکل مطلوب اسلامى خودش قرار خواهد گرفت و این جهاد پاکیزه‌ی مخلصانه‌ی مظلومانه‌ی شما ‌ان‌شاءالله‌ به آخرین نتایج خودش نائل خواهد آمد. بنده مجدّداً تشکّر میکنم از آقایان که لطف کردید تشریف آوردید؛ اینجا خانه‌ی شما است و این مردم هم برادران شما هستند؛ ما هم در خدمت شما هستیم.
والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته
 

۱) صبغت‌الله‌ مجدّدى
۲) این دیدار هم‌زمان با برگزارى دوّمین سمینار بین‌المللى افغانستان -که از دهم الى دوازدهم مهر ۱۳۶۸ در تهران تشکیل شده بود- برگزار گردید. اعضاى ائتلاف هشت‌گانه و اتّحاد هفت‌گانه‌ى افغانستان در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، آقاى على‌اکبر ولایتى (وزیر امور خارجه) و آقاى صبغت‌الله‌ مجدّدى (رئیس دولت موقّت افغانستان) و حجّت‌الاسلام محمّد محقّق (سخنگوى ائتلاف هشت‌گانه‌ى مجاهدین افغانستان) مطالبى بیان کردند.
۳) بین دولتها
۴) خروج نیروهاى شوروى از افغانستان
۵) گروه‌هاى مبارز
۶) میانه‌ها، متوسّط‌ها
۷) گذشت، چشم‌پوشى
۸) آسان گرفتن، مدارا کردن
۹) سوره‌ى آل‌عمران، بخشى از آیه‌ی ۱٠۳؛ «و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید ...»
۱۰) ملایمت