1362/06/16
یادآوری سخن امام در شورای عالی دفاع
یکی از خاطرات تلخ بنده که حالا چون مدّتها گذشته تدریجاً از تلخی هم خارج شده، این است که در جلسهی شورای عالی دفاع، فرماندهان متّفقاً گفتند که ما برای مدت بیست روز یا بیست و پنج روز، بیشتر مهمّات و سلاح نداریم، که این خیلی ما را نگران کرد. یکی از فرماندهان گفت که اگر بجنگیم بیست روز یا بیست و پنج روز، اگر جنگ فطعی نکنیم امّا همین طور تبادل آتشی، بکنیم سه ماه، بیشتر [مهمّات] نداریم. خیلی در جلسهی شورای دفاع این حرف به صورت تلخی ادا شد و یادم می آید آن روزهایی بود که داشتیم راجع به پیشنهادهایی که از طرف بعضیها شده بود برای صلح، مذاکره می کردیم. بنی صدر گفت که خوب است قبل از مذاکرات از فلانی- یکی از فرماندهان- بپرسیم ببینیم وضع مهمّات ما چگونه است. رو کرد به او، آن هم خیلی خونسرد این مطلب را بیان کرد، به نظر می رسید یک پیش جلسهای قبلا درست شده بود راجع به این مساله قبلا صحبت شده بود و هماهنگی کامل انجام گرفته بود، طبعاً وقتی که ما اگر می خواستیم بجنگیم بیست روز بیشتر مهمّات نداشتیم اگر همین طور تبادل آتش می کردیم سه ماه دیگر، ... باید صلح می کردیم دیگر والّا بعد از سه ماه باید دستهایمان را بالا می گرفتیم مثلاً، یک همچنین چیزی. خیلی جلسه تلخ شد، اوقات ماها خیلی تلخ شد و یک مقداری اعتراض کردیم من ناگهان از یک چیزی یادم آمد، یک خاطره ای یادم آمد و آن این بود که در روزهای اوّل جنگ یک روز من رفتم خدمت امام، امام به من گفتند که چندتا تفنگ داریم؟ تفنگ، تفنگ انفرادی چندتا داریم؟ این را شما تحقیق کنید به من بگویید. من آمدم جمع کردم فورا همه برادران فرمانده را گفتم که امام فرمودند مشخص کنید ما چندتا تفنگ داریم؟ اینهاهم گفتند باشد چشم فوری به همه جا ابلاغ شد، به نیروی زمینی، نیروی هوایی- نمی دانم- ژاندارمری، فلان یک عددی را به من گفتند که اگر بگویم این عدد را به شما، شماها از تعجب خنده تان می گیرد که ما این قدر فقط تفنگ داشته باشیم. من هم قبول کردم چون به نظر من عدد زیادی بود، هنوز روزهای اول جنگ بود ما درست آزمایش نکرده بودیم سلاح و مهمّات و آدم و جنگ و این چیزها را، برایمان خیلی زیاد بود، چندین هزار مثلا تفنگ، من رفتم خدمت امام گفتم که آقا این فهرست این تفنگهاست. این قدر در نیروی زمینی است، این قدر در نیروی هوایی است، و ...خواندم برای امام، امام یک تأمّلی کردند و یک نگاهی کردند و با یک لحن بسیار خاطر جمعی گفتند خیلی بیش از اینهاست، خیلی بیش از اینهاست من تعجب کردم که امام چطور با نفس گرم می گویند خیلی بیش از اینهاست، بعد امام از حرف تفنگ خارج شدند گفتند که این را بدانید اسلحه و مهمّاتی که در این کشور ذخیره شده از پیش، برای مقابله با قدرتی مثل روسیه تعبیه شده. خیلی بیش از این حرفها ما سلاح و مهمات داریم بروید بگرید پیدا کنید. من این حرف را در آن جلسهی شورای عالی دفاع یادم آمد بعد دلم یک امیدی گرفت شاید [این خاطره را] هم نقل کردم یا نقل نکردم یادم نیست، گفتم که شما آقایان خیلی اوقات شده که ... یک رقم هایی گفتید، نه این جورها هم نیست ما خاطرمان جمع است، جلسه را تمامش کردیم.
مصاحبه با روزنامهی جمهوری اسلامی و پیام انقلاب در سالگرد جنگ تحمیلی 1362/06/16
مصاحبه با روزنامهی جمهوری اسلامی و پیام انقلاب در سالگرد جنگ تحمیلی 1362/06/16