1368/04/25
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
متقابلاً بنده هم این مصیبت بزرگ و این ثُلمهی (۲) غیر قابل انسداد را از صمیم قلب به شما برادران و عزیزان، که از راه دور با عشق به امام امّت و با احساس مسئولیّت نسبت به انقلاب تشریف آوردهاید، تسلیت عرض میکنم؛ مخصوصاً حضرات آقایانِ علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه و مدرّسین محترم حوزهی علمیّهی اصفهان و همچنین خانوادههاى عزیز شهداى عالیقدر و مفقودین و جانبازان و اسرا و رزمندگان عزیزمان.
تلاشها و مجاهدتهاى مردم، در راه عزّت ایران
حقّاً شما عزیزان -همانطور که اشاره فرمودند- یکى از بهترین امتحانها را در طول دوران نهضت و اندکى پیش از پیروزى و هنگام پیروزى و بعد از پیروزى انقلاب در طول این ده سال و نیم تا امروز دادید؛ جبهه را و خطوط مقدّم را و صحنههاى سیاسى انقلاب را و همهی عرصههایى که انقلاب حضور ملّت را میطلبید، پُر کردید.
اگرچه بنده بارها چه در تشییع جنازهی پیکرهاى مطهّر شهداى شما، چه در اجتماعات بزرگ بسیج و اعزام شماها به جبههها و چه در مناسبتهاى گوناگون دیگر حضور پیدا کردم و احساسات صادقانهی خود را نسبت به شما مردم ابراز داشتم، امّا عرض میکنم آنچه در طول سالهاى مبارزه و پس از پیروزى در راه انقلاب انجام دادید، همهی آنها در پروندهی الهى -چه پروندهی عالم غیب که به دست کرام برره (۳) و ملائکهی الهى است و چه در پروندهی واقعیّت خارجى- محفوظ است. پروندهی الهى فقط نامهی اعمال غیبى ما نیست که پیش ملائکةالله و مأمورین الهى و در علم الهى محفوظ است؛ پروندهی دیگرِ اعمال ما، آن چیزى است که سرنوشت ما و وضع ما و زندگى ما را میسازد و به وجود میآورد. یعنى اگر شما ملاحظه میکنید که امروز جمهورى اسلامى در سطح سیاست بینالمللى و در سطح جهانى بهعنوان یک نظام پابرجاى تثبیت شدهاى معرّفى شده، یا اگر ملاحظه میکنید که کشورهاى غربى -که ملّت ایران بهخاطر رفتارهاى سوء آنها از آنها ناراضى بود و هست- امروز با طرق مختلف سعى میکنند رضایت ملّت ایران را جلب کنند و سابقهی نامطلوب خودشان در رفتار با ملّت ایران را به دست فراموشى بسپارند، یا اگر میبینید که همهی قضاوتهاى عالم -همین تحلیلگرها و سیاسیّون و کسانى که راجع به مسائل عالم حرف میزنند- حاکى از این است که ملّت ایران قدرت دارد که اسلام را و جمهورى اسلامى را حفظ کند، اگر شما این واقعیّتها را در سطح جهانى مشاهده میکنید، اینها محصول و نتیجهی تلاشهاى گذشتهی شما است؛ نتیجهی مجاهدتهاى شما است. درحقیقت، اینها همان فداکاریهاى شما و مجاهدتهاى شما است که در عالم تکوین (۴) ثبت شده؛ این پروندهی ملّت ایران است.
آن ملّتى که از عزّت و شرف خود دفاع نکند، از هدفهاى خود دست بکشد، از گردنکلفتهاى عالم بترسد و حرف خود را پس بگیرد و در میدان مواجهه عقبنشینى بکند، سرنوشت این ملّت چیز دیگرى خواهد بود؛ نتایجى که براى او حاصل میشود، غیر از آن چیزى خواهد بود که امروز براى ملّت ایران حاصل شده. این، نتیجهی کارهاى شما ملّت ایران است. و هر کسى و هر گروهى در میان این ملّت بزرگ که تلاش بیشترى کرده است، در افتخارات و پیروزیها سهم بیشترى دارد. خب، ما همین حرف را نقطهی شروع و عزیمت خودمان براى آینده قرار بدهیم. برادران عزیز! حرف یک کلمه است و این است که اگر امروز ملّت ایران در دنیا عزیز است، اگر رهبر ما با ارتحال خود، دنیا را تکان میدهد، اگر مهمانان خارجى، ناظران خارجى، با زبان ستایش راجع به شماها حرف میزنند، ناشى از تلاش و مجاهدت شما است. آن روزى که شما شهید میدادید، در جبهه حضور پیدا میکردید، هزارها، دهها هزار، صدها هزار در صحنههاى انقلاب حضور پیدا میکردید، بعضیها کوتهبین بودند؛ نمیدانستند فواید این تحرّک انقلابى چیست. کوتهبینى واقعاً بلاى بزرگى است: انسان حال را ببیند، آینده را نبیند؛ چیزهاى نقد را ببیند، چیزهاى بلندمدّت را نبیند؛ این آفت بزرگى است براى عقل انسان و سعادت انسان.
ملاک نیرومند بودن ملّت ایران
ما امروز در دنیا بحمدالله وضعمان خوب است. این شعار نیست؛ واقعیّت است. وقتى میگوییم در دنیا وضعمان خوب است، این براى یک ملّت یعنى همهچیز. وقتى یک ملّت توانست در غوغاى تنازع قدرتهاى بزرگ ثابت کند که براى ماندن و قوى بودن به کسى احتیاج ندارد، پس ملّت نیرومندى است. این قاعدهی کلّى است.
یک وقت هست دنیا آرام است، منطقهی صلح و صفا است، کسى به کار کسى کارى ندارد -مثل یک فضاى بیمزاحمى که هر علفى و هر گیاهى هم ممکن است در آن رشد کند- امّا یک وقت نه، طوفان است، گرماهاى کُشنده است، سرماهاى منجمدکننده است؛ آنجا هر گیاهى باقى نمیماند، فقط آن درخت مستحکمِ ریشهدارِ ستبر (۵) باقى خواهد ماند.
اهداف و عملکرد نظام سلطه در جهان امروز
متقابلاً بنده هم این مصیبت بزرگ و این ثُلمهی (۲) غیر قابل انسداد را از صمیم قلب به شما برادران و عزیزان، که از راه دور با عشق به امام امّت و با احساس مسئولیّت نسبت به انقلاب تشریف آوردهاید، تسلیت عرض میکنم؛ مخصوصاً حضرات آقایانِ علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه و مدرّسین محترم حوزهی علمیّهی اصفهان و همچنین خانوادههاى عزیز شهداى عالیقدر و مفقودین و جانبازان و اسرا و رزمندگان عزیزمان.
تلاشها و مجاهدتهاى مردم، در راه عزّت ایران
حقّاً شما عزیزان -همانطور که اشاره فرمودند- یکى از بهترین امتحانها را در طول دوران نهضت و اندکى پیش از پیروزى و هنگام پیروزى و بعد از پیروزى انقلاب در طول این ده سال و نیم تا امروز دادید؛ جبهه را و خطوط مقدّم را و صحنههاى سیاسى انقلاب را و همهی عرصههایى که انقلاب حضور ملّت را میطلبید، پُر کردید.
اگرچه بنده بارها چه در تشییع جنازهی پیکرهاى مطهّر شهداى شما، چه در اجتماعات بزرگ بسیج و اعزام شماها به جبههها و چه در مناسبتهاى گوناگون دیگر حضور پیدا کردم و احساسات صادقانهی خود را نسبت به شما مردم ابراز داشتم، امّا عرض میکنم آنچه در طول سالهاى مبارزه و پس از پیروزى در راه انقلاب انجام دادید، همهی آنها در پروندهی الهى -چه پروندهی عالم غیب که به دست کرام برره (۳) و ملائکهی الهى است و چه در پروندهی واقعیّت خارجى- محفوظ است. پروندهی الهى فقط نامهی اعمال غیبى ما نیست که پیش ملائکةالله و مأمورین الهى و در علم الهى محفوظ است؛ پروندهی دیگرِ اعمال ما، آن چیزى است که سرنوشت ما و وضع ما و زندگى ما را میسازد و به وجود میآورد. یعنى اگر شما ملاحظه میکنید که امروز جمهورى اسلامى در سطح سیاست بینالمللى و در سطح جهانى بهعنوان یک نظام پابرجاى تثبیت شدهاى معرّفى شده، یا اگر ملاحظه میکنید که کشورهاى غربى -که ملّت ایران بهخاطر رفتارهاى سوء آنها از آنها ناراضى بود و هست- امروز با طرق مختلف سعى میکنند رضایت ملّت ایران را جلب کنند و سابقهی نامطلوب خودشان در رفتار با ملّت ایران را به دست فراموشى بسپارند، یا اگر میبینید که همهی قضاوتهاى عالم -همین تحلیلگرها و سیاسیّون و کسانى که راجع به مسائل عالم حرف میزنند- حاکى از این است که ملّت ایران قدرت دارد که اسلام را و جمهورى اسلامى را حفظ کند، اگر شما این واقعیّتها را در سطح جهانى مشاهده میکنید، اینها محصول و نتیجهی تلاشهاى گذشتهی شما است؛ نتیجهی مجاهدتهاى شما است. درحقیقت، اینها همان فداکاریهاى شما و مجاهدتهاى شما است که در عالم تکوین (۴) ثبت شده؛ این پروندهی ملّت ایران است.
آن ملّتى که از عزّت و شرف خود دفاع نکند، از هدفهاى خود دست بکشد، از گردنکلفتهاى عالم بترسد و حرف خود را پس بگیرد و در میدان مواجهه عقبنشینى بکند، سرنوشت این ملّت چیز دیگرى خواهد بود؛ نتایجى که براى او حاصل میشود، غیر از آن چیزى خواهد بود که امروز براى ملّت ایران حاصل شده. این، نتیجهی کارهاى شما ملّت ایران است. و هر کسى و هر گروهى در میان این ملّت بزرگ که تلاش بیشترى کرده است، در افتخارات و پیروزیها سهم بیشترى دارد. خب، ما همین حرف را نقطهی شروع و عزیمت خودمان براى آینده قرار بدهیم. برادران عزیز! حرف یک کلمه است و این است که اگر امروز ملّت ایران در دنیا عزیز است، اگر رهبر ما با ارتحال خود، دنیا را تکان میدهد، اگر مهمانان خارجى، ناظران خارجى، با زبان ستایش راجع به شماها حرف میزنند، ناشى از تلاش و مجاهدت شما است. آن روزى که شما شهید میدادید، در جبهه حضور پیدا میکردید، هزارها، دهها هزار، صدها هزار در صحنههاى انقلاب حضور پیدا میکردید، بعضیها کوتهبین بودند؛ نمیدانستند فواید این تحرّک انقلابى چیست. کوتهبینى واقعاً بلاى بزرگى است: انسان حال را ببیند، آینده را نبیند؛ چیزهاى نقد را ببیند، چیزهاى بلندمدّت را نبیند؛ این آفت بزرگى است براى عقل انسان و سعادت انسان.
ملاک نیرومند بودن ملّت ایران
ما امروز در دنیا بحمدالله وضعمان خوب است. این شعار نیست؛ واقعیّت است. وقتى میگوییم در دنیا وضعمان خوب است، این براى یک ملّت یعنى همهچیز. وقتى یک ملّت توانست در غوغاى تنازع قدرتهاى بزرگ ثابت کند که براى ماندن و قوى بودن به کسى احتیاج ندارد، پس ملّت نیرومندى است. این قاعدهی کلّى است.
یک وقت هست دنیا آرام است، منطقهی صلح و صفا است، کسى به کار کسى کارى ندارد -مثل یک فضاى بیمزاحمى که هر علفى و هر گیاهى هم ممکن است در آن رشد کند- امّا یک وقت نه، طوفان است، گرماهاى کُشنده است، سرماهاى منجمدکننده است؛ آنجا هر گیاهى باقى نمیماند، فقط آن درخت مستحکمِ ریشهدارِ ستبر (۵) باقى خواهد ماند.
اهداف و عملکرد نظام سلطه در جهان امروز
امروز دنیا اینجور است. قدرتهاى بزرگ مایلند که ملّتها بدون اجازهی آنها نَفَس نکشند. قدرتهاى بزرگ مایلند که ثروت ملّتها و معادن و منابع آنها در درجهی اوّل به جاى اینکه به درد خود ملّتها بخورد، به کار آنها بیاید. قدرتهاى بزرگ هزاران کیلومتر دور از خاک خودشان و لب مرزهاى کشورهاى کوچک کشتى میبرند، تانک میبرند، نیروى مسلّح میبرند، وقتى از آنها بپرسید شما اینجا چهکار میکنید؟ آمریکا کجا، ویتنام کجا؟ آمریکا کجا، کره کجا؟ آمریکا کجا، خاورمیانه کجا؟ آمریکا کجا، ایران کجا، خلیج فارس کجا؟ شما چرا اینجا آمدهاید؟ با پُررویى و وقاحت جواب میدهند و میگویند ما اینجا منافع داریم، براى حفظ منافع خودمان آمدهایم! اگر به آنها گفته بشود شما که براى حفظ منافع خودتان آمدهاید، آمدنِ شما منافع کشورهاى این منطقه را تهدید میکند، میگویند خب بکند، اصلْ منافع ما است! منافع ملّتها هرجور میشود، بشود؛ پایمال میشود، بشود؛ ناامن میشود، بشود. دنیا این دنیا است؛ قدرتها اینجوریاند، وضع ابرقدرتها و سلطهگران عالم و سرگردنهبگیرهاى بزرگ دنیا اینجورى است. مگر اجازه میدهند یک ملّت، بدون اجازه و بدون رضایت آنها آب بخورد؟ [میگویند:] نفت بفروشید، [امّا] آن مقدارى که ما میگوییم، به کسى که ما میگوییم، به قیمتى که ما میگوییم! مس یا طلا یا الماس یا اورانیوم -در کشورهایى که منابع آنها را دارند- استخراج کنید، به قدرى که ما میگوییم! بفروشید، به قیمتى که ما میگوییم!
امروز در دنیا این نظام حاکم است، این یک نظام جهانى است؛ نظام سلطه- که بنده این مطلب را در مجامع جهانى بهصورت مشروح مطرح کردم و بیان کردم- (۶) و تسلّط نظام سلطه بر دنیا و بر زندگى بشر، دو طرف هم دارد: سلطهگر و سلطهپذیر؛ یک طرف سلطهگران که همان قدرتها هستند، یک طرف [هم] سلطهپذیرها که اینها هم شریک جرمند؛ [یعنى] دولتهایى هم که این دخالتهاى وقیحانه و گستاخانه را قبول میکنند، خودشان شریک جرمند. دراینبین، بیچاره ملّتها! از روى ناآگاهى، از روى ضعف، از روى بیهمّتى پامال میشوند، نابود میشوند، از بین میروند. دنیاى امروز این است.
ریشهدارى و اقتدار ملّت ایران
خب حالا وسط این جنگل وحش، وسط این غوغاى سلطهگرى که قدرتها در همهچیز دنیا دخالت میکنند -با همدیگر هم بدند، امّا از همدیگر میترسند، لذا یک آتشبس پنهانى بین قدرتهاى بزرگ همیشه هست؛ چون از هم حساب میبرند؛ درحقیقت دنیا را بین خودشان یک جورى تقسیم کردهاند- ناگهان یک ملّتى پیدا شده که به این قدرت میگوید نه، به آن قدرت میگوید نه، به وابستگانشان میگوید نه، به زورگوییشان میگوید نه، به قیمتگذاریشان میگوید نه، به دخالتشان میگوید نه، به دخالتشان در امور کشورهاى دیگر هم میگوید نه؛ روى پاى خود ایستاده، با شجاعت در چشم قدرتهاى بزرگ نگاه میکند و میگوید من با شماها دشمنم، با زورگوییتان دشمنم، با سلطهطلبیتان مخالفم، زیر بارتان نمیروم، با شماها تا آنجایى هم که میتوانم مبارزه میکنم. خب، به نظر شما در یک چنین دنیایى، سرنوشت یک ملّتِ اینجورى چیست؟ خب معلوم است؛ ملّتى که با شجاعت، با بیاعتنائى به قدرتها، میایستد و با همهی قدرتها با اتّکاء به نفْس حرف میزند، قاعدهاش این است که همهی قدرتها دست به یکى کنند تا این ملّت را، آن نظام را، آن عقیدهاى که اینها را اینجور ساخته، از بین ببرند؛ غیر از این راهى وجود ندارد.
حالا اگر دیدیم این ملّت و این نظام با این «نه» گفتنها، با این جرئتها، با این گستاخیها، با ضرباتى که ده سال است مرتّب دارند علیه آن وارد میکنند، نهفقط از بین نرفته بلکه روزبهروز قویتر شده، این دلیلِ چیست؟ دلیلِ این است که این ملّت خیلى ریشهدار است. این است که من میگویم وقتى در دنیا وضع ما خوب است، دلیل اقتدار است؛ وقتى میگوییم دنیا مجبور شده جمهورى اسلامى و ملّت ایران را همینجور با همین وضع تحمّل بکند و چارهاى جز پذیرش انقلاب ندارد، پیدا است انقلاب خیلى ریشهدار است، ملّت ایران خیلى مقتدر است. این واقعیّت قضیّه است.
ایمان، اخلاص، و عمل مخلصانه، عوامل قدرت و ثبات ملّت ایران
خب، من و شما که مسئولیم -در مقابل انقلاب و در مقابل [این] وضع، بنده هم مسئولم، شما هم مسئولید، آحاد مردم [هم] مسئولند؛ مسئولیّت مخصوص یک فرد و یک جمع نیست: کُلُّکُم راع؛ (۷) نظام اسلامى اینجورى است؛ بار، روى دوش همه است؛ حالا یکى بیشتر و سنگینتر، یکى کمتر، ولى همه مسئولند- باید با خودمان فکر کنیم بگوییم این ثبات و این قدرت از کجا آمد؟ ناشى از چه عاملى بود؟ آن عامل را محکم نگه داریم؛ در آینده هم آن را به کار بزنیم. من عرض میکنم [آن] عامل عبارت بود از ایمان، اخلاص و عمل مخلصانه.
الگو براى ایمان و اخلاص و عمل هم همین بزرگوارى بود که امروز دنیا را با وفات خود و ارتحال خود به لرزه درآورده. مثل پیغمبران، مثل اولیا که بهصورت طبیعى فقدان آنها دنیا را تکان میدهد، این بزرگوار -که قطعاً جزو اولیاءالله بود- با ارتحال خودش دنیا را تکان داد. این براى ما الگو بود: ایمانش به خدا و به راه خودش و به هدفهاى خودش در حدّ اعلىٰ بود، اخلاصش یک اخلاص بیشائبه بود، فداکارى و آمادگى به کارش را هم که در طول سالهاى متمادى -حتّى قبل از آنکه نهضت در سال ۴۱ شروع بشود- نشان داده. ملّت ایران هم انصافاً امّت خوبى براى آن امام بودند. حقّاً و انصافاً آن امام، همینجور امّتى میخواست، و ملّت ایران پیش پروردگار و پیش ملائکةالله و پیش ارواح معصومین و پیش تاریخ سربلندند. این ملّت بزرگ، خوب جواب مؤمنانه و مخلصانهاى به آن امام عظیم داد. بعد از این هم راه همین است. بعد از این هم، با ایمان، با عمل صالح، با اخلاص میشود این راه را طى کرد و پیش رفت. ما هنوز وسط راهیم. راه را باز کرد امام ما، موانع عمده را برطرف کرد آن دست نیرومند، و براى آیندهی ما هم دستورالعملهاى زیادى به جا گذاشت آن روح حکیم. باید حرکت کنیم.
وظیفهى امروز ملّت ایران در وحدت و حضور آگاهانه
برادران! من عرض میکنم امروز وظیفه این است که اوّلاً این وحدت و صفا و برادرى را همه با همهی وجودشان حفظ کنند؛ این راز اصلى است. از سلیقههاى گوناگون و انگیزههاى گوناگون باید صرفنظر کنند. نه اینکه سلیقهشان را بگذارند کنار -نه، خب سلیقه هست، هر کسى سلیقهاى دارد- امّا سلایق مختلف را موجبى ندانند براى مخالفت با یکدیگر، بدگویى به یکدیگر، کارشکنى نسبت به یکدیگر؛ برادروار همه با هم زندگى کنند.
ثانیاً ملّت ایران گوش به زنگ باشند، آنجایى که انقلاب و نظام حضور آنها را لازم میداند، در صحنه حاضر باشند؛ نظام را و کشور را -که مال خودشان است- به معناى حقیقى کلمه مال خودشان بدانند و از آن دفاع کنند؛ مسئولین کشور و کسانى که بار سنگین اجرا را بر دوش دارند، مورد حمایت آنها باشند؛ همچنان که در طول این مدّت هر کسى که مسئول بود، امام مردم را توصیه میکرد به کمک به او و به حمایت از او و همراهى با او -بارها این بیانات از زبان مبارک ایشان صادر شد و شنیده شد- بعد از این هم باید همینجور باشد؛ با حضور آگاهانهی مخلصانهی شما، تمام [گرهها و] مشکلات ریز و درشت این کشور و این ملّت باز خواهد شد و برطرف خواهد شد. ما ملّتى هستیم با امکانات زیاد و میتوانیم زندگى مادّى و معنوى سطح بالایى داشته باشیم: هم آزاد و آقا و عزیز باشیم، هم مؤمن و پرهیزکار و درستکار و پاکدامن باشیم، هم مرفّه و راحت و برخوردار از خیرات مادّى باشیم؛ میشود. این زندگیاى است که اسلام براى امّت اسلامى و طرفداران خود خواسته و ما -یعنى ملّت ایران؛ یعنى شما، یعنى همهی ملّت- میتوانیم اینجور زندگیاى را با این ارکان به وجود بیاوریم و درست کنیم؛ میتوانیم چنین وضعى را و چنین دنیایى را به وجود بیاوریم. این ممکن است و ابزار کار و وسیلهی کار در اختیار ملّت ایران هست. و این همان کشور و ملّتى خواهد بود که الگو خواهد شد، نمونه خواهد شد و انشاءالله ملّتهاى دیگر را به وادى نجات و رستگارى سوق خواهد داد و هدایت خواهد کرد.
خداوند انشاءالله شما را حفظ کند و به شما توفیق بدهد و از شما این زحمات و این خدمات را قبول کند و انشاءالله شما را مثل گذشته جزو عناصر مؤثّر در رسیدن به هدفهاى اسلامى قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امروز در دنیا این نظام حاکم است، این یک نظام جهانى است؛ نظام سلطه- که بنده این مطلب را در مجامع جهانى بهصورت مشروح مطرح کردم و بیان کردم- (۶) و تسلّط نظام سلطه بر دنیا و بر زندگى بشر، دو طرف هم دارد: سلطهگر و سلطهپذیر؛ یک طرف سلطهگران که همان قدرتها هستند، یک طرف [هم] سلطهپذیرها که اینها هم شریک جرمند؛ [یعنى] دولتهایى هم که این دخالتهاى وقیحانه و گستاخانه را قبول میکنند، خودشان شریک جرمند. دراینبین، بیچاره ملّتها! از روى ناآگاهى، از روى ضعف، از روى بیهمّتى پامال میشوند، نابود میشوند، از بین میروند. دنیاى امروز این است.
ریشهدارى و اقتدار ملّت ایران
خب حالا وسط این جنگل وحش، وسط این غوغاى سلطهگرى که قدرتها در همهچیز دنیا دخالت میکنند -با همدیگر هم بدند، امّا از همدیگر میترسند، لذا یک آتشبس پنهانى بین قدرتهاى بزرگ همیشه هست؛ چون از هم حساب میبرند؛ درحقیقت دنیا را بین خودشان یک جورى تقسیم کردهاند- ناگهان یک ملّتى پیدا شده که به این قدرت میگوید نه، به آن قدرت میگوید نه، به وابستگانشان میگوید نه، به زورگوییشان میگوید نه، به قیمتگذاریشان میگوید نه، به دخالتشان میگوید نه، به دخالتشان در امور کشورهاى دیگر هم میگوید نه؛ روى پاى خود ایستاده، با شجاعت در چشم قدرتهاى بزرگ نگاه میکند و میگوید من با شماها دشمنم، با زورگوییتان دشمنم، با سلطهطلبیتان مخالفم، زیر بارتان نمیروم، با شماها تا آنجایى هم که میتوانم مبارزه میکنم. خب، به نظر شما در یک چنین دنیایى، سرنوشت یک ملّتِ اینجورى چیست؟ خب معلوم است؛ ملّتى که با شجاعت، با بیاعتنائى به قدرتها، میایستد و با همهی قدرتها با اتّکاء به نفْس حرف میزند، قاعدهاش این است که همهی قدرتها دست به یکى کنند تا این ملّت را، آن نظام را، آن عقیدهاى که اینها را اینجور ساخته، از بین ببرند؛ غیر از این راهى وجود ندارد.
حالا اگر دیدیم این ملّت و این نظام با این «نه» گفتنها، با این جرئتها، با این گستاخیها، با ضرباتى که ده سال است مرتّب دارند علیه آن وارد میکنند، نهفقط از بین نرفته بلکه روزبهروز قویتر شده، این دلیلِ چیست؟ دلیلِ این است که این ملّت خیلى ریشهدار است. این است که من میگویم وقتى در دنیا وضع ما خوب است، دلیل اقتدار است؛ وقتى میگوییم دنیا مجبور شده جمهورى اسلامى و ملّت ایران را همینجور با همین وضع تحمّل بکند و چارهاى جز پذیرش انقلاب ندارد، پیدا است انقلاب خیلى ریشهدار است، ملّت ایران خیلى مقتدر است. این واقعیّت قضیّه است.
ایمان، اخلاص، و عمل مخلصانه، عوامل قدرت و ثبات ملّت ایران
خب، من و شما که مسئولیم -در مقابل انقلاب و در مقابل [این] وضع، بنده هم مسئولم، شما هم مسئولید، آحاد مردم [هم] مسئولند؛ مسئولیّت مخصوص یک فرد و یک جمع نیست: کُلُّکُم راع؛ (۷) نظام اسلامى اینجورى است؛ بار، روى دوش همه است؛ حالا یکى بیشتر و سنگینتر، یکى کمتر، ولى همه مسئولند- باید با خودمان فکر کنیم بگوییم این ثبات و این قدرت از کجا آمد؟ ناشى از چه عاملى بود؟ آن عامل را محکم نگه داریم؛ در آینده هم آن را به کار بزنیم. من عرض میکنم [آن] عامل عبارت بود از ایمان، اخلاص و عمل مخلصانه.
الگو براى ایمان و اخلاص و عمل هم همین بزرگوارى بود که امروز دنیا را با وفات خود و ارتحال خود به لرزه درآورده. مثل پیغمبران، مثل اولیا که بهصورت طبیعى فقدان آنها دنیا را تکان میدهد، این بزرگوار -که قطعاً جزو اولیاءالله بود- با ارتحال خودش دنیا را تکان داد. این براى ما الگو بود: ایمانش به خدا و به راه خودش و به هدفهاى خودش در حدّ اعلىٰ بود، اخلاصش یک اخلاص بیشائبه بود، فداکارى و آمادگى به کارش را هم که در طول سالهاى متمادى -حتّى قبل از آنکه نهضت در سال ۴۱ شروع بشود- نشان داده. ملّت ایران هم انصافاً امّت خوبى براى آن امام بودند. حقّاً و انصافاً آن امام، همینجور امّتى میخواست، و ملّت ایران پیش پروردگار و پیش ملائکةالله و پیش ارواح معصومین و پیش تاریخ سربلندند. این ملّت بزرگ، خوب جواب مؤمنانه و مخلصانهاى به آن امام عظیم داد. بعد از این هم راه همین است. بعد از این هم، با ایمان، با عمل صالح، با اخلاص میشود این راه را طى کرد و پیش رفت. ما هنوز وسط راهیم. راه را باز کرد امام ما، موانع عمده را برطرف کرد آن دست نیرومند، و براى آیندهی ما هم دستورالعملهاى زیادى به جا گذاشت آن روح حکیم. باید حرکت کنیم.
وظیفهى امروز ملّت ایران در وحدت و حضور آگاهانه
برادران! من عرض میکنم امروز وظیفه این است که اوّلاً این وحدت و صفا و برادرى را همه با همهی وجودشان حفظ کنند؛ این راز اصلى است. از سلیقههاى گوناگون و انگیزههاى گوناگون باید صرفنظر کنند. نه اینکه سلیقهشان را بگذارند کنار -نه، خب سلیقه هست، هر کسى سلیقهاى دارد- امّا سلایق مختلف را موجبى ندانند براى مخالفت با یکدیگر، بدگویى به یکدیگر، کارشکنى نسبت به یکدیگر؛ برادروار همه با هم زندگى کنند.
ثانیاً ملّت ایران گوش به زنگ باشند، آنجایى که انقلاب و نظام حضور آنها را لازم میداند، در صحنه حاضر باشند؛ نظام را و کشور را -که مال خودشان است- به معناى حقیقى کلمه مال خودشان بدانند و از آن دفاع کنند؛ مسئولین کشور و کسانى که بار سنگین اجرا را بر دوش دارند، مورد حمایت آنها باشند؛ همچنان که در طول این مدّت هر کسى که مسئول بود، امام مردم را توصیه میکرد به کمک به او و به حمایت از او و همراهى با او -بارها این بیانات از زبان مبارک ایشان صادر شد و شنیده شد- بعد از این هم باید همینجور باشد؛ با حضور آگاهانهی مخلصانهی شما، تمام [گرهها و] مشکلات ریز و درشت این کشور و این ملّت باز خواهد شد و برطرف خواهد شد. ما ملّتى هستیم با امکانات زیاد و میتوانیم زندگى مادّى و معنوى سطح بالایى داشته باشیم: هم آزاد و آقا و عزیز باشیم، هم مؤمن و پرهیزکار و درستکار و پاکدامن باشیم، هم مرفّه و راحت و برخوردار از خیرات مادّى باشیم؛ میشود. این زندگیاى است که اسلام براى امّت اسلامى و طرفداران خود خواسته و ما -یعنى ملّت ایران؛ یعنى شما، یعنى همهی ملّت- میتوانیم اینجور زندگیاى را با این ارکان به وجود بیاوریم و درست کنیم؛ میتوانیم چنین وضعى را و چنین دنیایى را به وجود بیاوریم. این ممکن است و ابزار کار و وسیلهی کار در اختیار ملّت ایران هست. و این همان کشور و ملّتى خواهد بود که الگو خواهد شد، نمونه خواهد شد و انشاءالله ملّتهاى دیگر را به وادى نجات و رستگارى سوق خواهد داد و هدایت خواهد کرد.
خداوند انشاءالله شما را حفظ کند و به شما توفیق بدهد و از شما این زحمات و این خدمات را قبول کند و انشاءالله شما را مثل گذشته جزو عناصر مؤثّر در رسیدن به هدفهاى اسلامى قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار بهمناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. نمایندهى ولىّفقیه، نمایندگان مجلس خبرگان رهبرى، نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، ائمّهى جمعه و جماعات، روحانیّون، استاندار و مدیران استان، خانوادههاى شهدا، اسرا، مفقودان، جانبازان و اقشار مختلف مردم استان اصفهان و شهرهاى اصفهان، نجفآباد، گلپایگان، کاشان، اردستان، خمینىشهر، خوانسار، سمیرم، فریدن، فلاورجان، شهرضا، لنجان، نائین و فریدونشهر در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، آیتالله سیّدجلالالدّین طاهرىاصفهانى (نمایندهى ولىّفقیه و امامجمعهى اصفهان) مطالبى بیان کرد.
۲) رخنه
۳) فرشتگان ارجمند و نیکوکار (برگرفته از قرآن کریم؛ سورهى عبس، آیهی ۱۶)
۴) هستى
۵) بزرگ
۶) از جمله، نطق در هشتمین اجلاس سران جنبش عدم تعهّد (۱۳۶۵/۶/۱۱) و نطق در چهلودوّمین مجمع عمومى سازمان ملل متّحد (۱۳۶۶/۶/۳۱)
۷) منیةالمرید، ص ۳۸۱؛ «همهى شما مسئولید»
۳) فرشتگان ارجمند و نیکوکار (برگرفته از قرآن کریم؛ سورهى عبس، آیهی ۱۶)
۴) هستى
۵) بزرگ
۶) از جمله، نطق در هشتمین اجلاس سران جنبش عدم تعهّد (۱۳۶۵/۶/۱۱) و نطق در چهلودوّمین مجمع عمومى سازمان ملل متّحد (۱۳۶۶/۶/۳۱)
۷) منیةالمرید، ص ۳۸۱؛ «همهى شما مسئولید»