1368/04/14
بیانات در دیدار جمعى از اصناف و روستاییان
بسم الله الرّحمن الرّحیم (1)
از همهی برادران عزیز که از راههاى دور و نزدیک تشریف آوردهاید، صمیمانه تشکّر میکنم و مصیبت جانگداز رحلت عزیزِ قلوب مسلمین و روح پُرتپش امّت اسلام را به همهی شما تسلیت عرض میکنم.
ترکیب شما برادران -یعنى برادران اصناف و بازاریها و نیز برادران کشاورز و روستایى و شوراهاى اسلامى روستاها- ایجاب میکند که دو کلمه در مورد این دو جهتِ عمدهی ترکیب اجتماعیمان عرض کنم. همهی شما برادران و خواهران میدانید که ما -همهی مسلمین در طول تاریخ- به اسلام بدهکاریم. همهی ما خدا را شاکریم که بر ما منّت نهاد به «ایمان»، و دلهاى ما را به نور معرفت خود و معرفت دین منوّر کرد. همهی مسلمین در مقابل اسلام بدهکار و مسئولند؛ بَلِ اللهُ یَمُنُّ عَلَیکُم اَن هَدىّْکُم لِلایمان. (2) بر پایهی این مسئولیّت است که مسلمین صدر اسلام، اصحاب سیّدالشّهدا (علیه الصّلاة و السّلام)، اصحاب ائمّهی معصومین (علیهم السّلام) و همهی مؤمنین و صالحین و مخلصین در طول تاریخ آن همه تلاش کردند تا اسلام را حفظ کردند، تا پیام پیغمبران را به ما رساندند. از اوّلِ شروع این مبارزات هم، بر اساس همین مسئولیّت و مدیون بودنِ مؤمنین به خدا و دین بود که آحاد مردم و اقشار مختلف، انواع و اقسام تلاشها و زحمات را مبذول داشتند و کشیدند. امروز هم همانطور است. خوشا به حال آن کسى و آن قشرى که مسئولیّت خود در قبال اسلام و دین خدا را بداند و به آن عمل کند. این بزرگترین نعمت الهى براى هر انسان است که او را براى رسیدن به کمال آماده میکند.
بر اساس این امر مسلّم و واضح، من دو کلمه بهمناسبتِ شما دو قشر مهمّ تعیینکنندهی در اجتماع ما عرض میکنم.
اوّل، خطاب به شوراهاى روستاها و کشاورزان. ما اگر بخواهیم کشورمان به استغناء و خودکفایى و بینیازىِ از غیر بهطور نسبى نائل بشود، باید بر روى روستا سرمایهگذارى کنیم و کار کنیم و زحمت بکشیم. پایهی اوّلِ خودکفایى، خودکفایى در امور تغذیهی مردم است. اینکه میگوییم خودکفایى بهطور نسبى، بهخاطر این است که خودکفایى بهطور کامل -که انسان به خارج از مرزهاى خود در هیچچیز نیاز نداشته باشد- چیزى دور از دسترس است و کشورها و ملّتها هم دنبال آن نیستند؛ چون تبادل میان ملّتها و کشورها، امر عادّى و معمولیاى است. عمده این است که یک کشور بتواند بر روى پاى خود بِایستد و اساس زندگى خود را تأمین کند؛ و این احتیاج دارد به آبادى روستاها و کار کشاورزان و توجّه مسئولین و صرف پول و سرمایه -چه پول و سرمایهی دولتى و چه پول و سرمایهی مردمى- در دهات و روستاها و امر کشاورزى. شما که شوراى اسلامى هستید و توجّه مردم روستا به شما است، این نکته را توجّه کنید و به برادران و خواهران روستایى ابلاغ کنید که روستاییان در طول این سالیان بعد از پیروزى انقلاب، در همهی مراحل -در جبههی جنگ، در بسیج عمومى، در پشتیبانیها- نقش مهمّى داشتهاند و در اینکه کشور بتواند تا حدودى بر روى امکانات و موجودى خود تکیه کند نقش داشتهاند؛ و این را باید تقویت کرد. سیاست کلّى در جمهورى اسلامى این است که روستاها تقویت بشوند، آباد بشوند، کشاورزان کار تولید را -که براى آیندهی این کشور و سرنوشت اسلام و مسلمین حائز اهمّیّت است- جدّى بگیرند. البتّه مسئولین باید بر این اساس برنامهریزى کنند، که ما امیدواریم انشاءالله همهی این کارها بهنحو شایسته و مناسبى بشود و این استعداد عظیمى که در کشور ما براى کار کشاورزى هست -در کنار کارهاى صنعتى- مورد توجّه قرار بگیرد. ما که میخواهیم با ابرقدرتهاى دنیا، با زورگوها و چپاولگرها سینهبهسینه مقابله بکنیم، باید اساسیترین و اصلیترین نیاز مردم و کشور را -یعنى امر تغذیه را- به نقطهی اطمینانبخشى برسانیم و این جز با توجّه به روستاها امکانپذیر نیست. این سیاست را مسئولین باید دنبال کنند، خودِ روستاییان هم باید نسبت به این قضیّه اهتمام بورزند. و خداوند هم به آنها کمک خواهد کرد، به کار آنها برکت خواهد داد و در تلاش مخلصانه و مؤمنانهی آنها -همچنان که تا امروز بوده- برکات خودش را قرار خواهد داد. این مربوط به شما برادران شوراهاى روستایى.
و امّا برادران اصناف و بازاریان که از اوّلین روزهاى شروع نهضت، پشت سرِ امام عزیزمان ایستادند و اوّلین پاسخهاى اجابت را به دعوت امام و به دعوت کسانى که در جهت انقلاب حرکت میکردند دادند، در طول این سالیان دراز هم انصافاً اصناف -در تهران و در شهرهاى دیگر، تا آنجایى که ما اطّلاع داریم- حدّاکثر کمک را و حمایت را اصناف مؤمن و داراى اخلاص و متعبّد، نسبت به انقلاب و نسبت به مقام معظّم امام بزرگوارمان داشتند. و مورد توجّه ایشان هم بودند؛ ما بارها از زبان امام در این مورد چیزهاى صریح و روشنى شنیدیم و دیگران هم شنیدند.مسئله این است که اگر در نظام تبادل شهرى -آنجایى که نیازهاى مردم در اختیار کسبه و اصناف است- امانت و امنیّت حقیقى حکمفرما باشد، مردم احساس آسایش خواهند کرد؛ ولو در کشور کمبودهایى هم وجود داشته باشد. کمبودها حقیقتاً، غالباً ناشى است از عواملى که دشمن بر ملّت ما تحمیل کرده. دشمن فشار را بر ملّت ما از یک طرف وارد نیاورد، از چندین طرف فشارها را وارد آوردند؛ و هنر این ملّت بزرگ این بود که در مقابل این فشارها ایستادگى کرد، استحکام خودش را نشان داد و دشمن را مجبور به عقبنشینى کرد. ولى این فشارها وجود داشته، نمیشود اینها را ندیده گرفت. پس یک مقدار کمبودها -در دوران جنگ و [بهخاطر] آثار جنگ و حتّى در دوران بازسازى- تا حدودى یک چیزِ قهرى است. اگر امانتى را که خداى متعال از کاسب و سوداگر و معاملهگر -یعنى کسبه که دستهاى امین مردم در دادوستد هستند و نیازهاى مردم بهوسیلهی آنها در اختیار مردم قرار میگیرد- انتظار دارد، در فضاى عملِ این مجموعه تقویت کنیم، مردم احساس آسایش و آرامش خواهند کرد.
البتّه من این را با اعتقاد و بصیرت عرض میکنم، تعداد کسانى که در میان اصناف و کسبه توانستهاند این امانت را حفظ کنند، کم نیستند؛ بسیار زیادند -همین مردم مؤمنى که در شهرها در طول این سالهاى متمادى همواره در خدمت انقلاب بودهاند و کمکهایشان به انقلاب و به پیشروان انقلاب، واضح و آشکار بوده- امّا کسانى هم هستند که این فضاى امنوامانِ محیط کسب را براى مردم به هم میزنند. بنده بارها در گذشته، در ملاقات با کسبه و اصناف و انجمنهاى اسلامى اصناف و بازاریها، بر روى این نکته تکیه کردم، الان هم میخواهم این را تکرار کنم: شماها -کسبه و اصناف- که متعبّدید، متدیّنید، انقلابى هستید، مرید و مخلص امام هستید، اسلام براى شما یک باور حقیقى است و دلتان براى اسلام میسوزد، هر جا هستید باید کوشش کنید و نگذارید که محیط کار صنفى با روشهاى غلط و سودجویانهی عدّهی معدودى، بدنام و خراب بشود.بعضى هستند که با مردم برخورد شایسته نمیکنند، آن امانت لازم را که براى یک کاسبِ حبیب خدا لازم است رعایت نمیکنند. کسانى هم هستند که منتظر بهانهاند براى اینکه کلّاً نظام کسب و معاملهگرى را زیر سؤال ببرند که خب در این باب، نظر اسلام روشن و مشخّص است. اسلام، نظام خرید و فروش و معامله و تجارت را امضا و تأیید کرده. اگرچه دستگاههاى دولتى باید به کارهاى خلاف آن کسانى که در این نظام اِفساد میکنند و کار خلاف انجام میدهند برسند، امّا جَو و محیط کار شما میتواند تأثیر زیادى براى فشار روى آنها بگذارد. این جوانهاى مؤمنِ بازارى و افراد غیور و انقلابى باید مراقب باشند که در محیط کسبوکار و بازار به انقلاب و حیثیّت انقلاب و حیثیّت اسلام لطمه و صدمه وارد نشود. پس یک مقدار هم به عهدهی جوانهاى مؤمن و غیورى است که در محیط کسبوکار فعّالیّت میکنند و دلشان براى اسلام و انقلاب میتپد. این مسئولیّتهاى ما است. همهی ما در مقابل اسلام و انقلاب، مسئول و مدیونیم و بدهکار دین و قرآن هستیم؛ باید این بدهکارى را اداء کنیم.
من به شما عرض کنم، بحمدالله امروز در سطح عالم، نظام جمهورى اسلامى بهعنوان یک نظام مستحکم و تثبیتشده و کاملاً جاافتاده معرّفى شده و این از برکت ایمان قوىّ مردم و -بخصوص در این حادثه- از برکات وفادارى عموم قشرهاى مردم نسبت به امام و نسبت به انقلاب بود که دشمن را حقیقتاً دچار حیرت کرد. خیلى از نظامها ظاهرِ مستحکم و باطنِ پوکى دارند و به تشر و قدرت ظاهرى و قبض و بسط حکومتى وابستهاند. مردم -یعنى آن مبناى حقیقى قدرت- در آن نظامها مطلقاً حذف شدهاند و حضور ندارند؛ هرچه هم ظاهرِ آنچنان نظامهایى ظاهر باثباتى باشد، باطنِ پوکى خواهد داشت. غالب این نظامهاى مرتجع و وابستهی به قدرتهاى جهانى -مخصوصاً وابستهی به آمریکا- از این قبیلند. امّا یک نظام است که باطن قوى و توپُر و قابل اتّکائى دارد. آن کدام نظام است؟ آن نظامى است که مبناى حقیقى قدرت -یعنى آراء مردم، ارادهی مردم، حضور مردم- در آن تأمینشده است. شما بین نظامهاى دنیا نگاه کنید ببینید غیر از جمهورى اسلامى دیگر کجاى دنیا در این حد اینجورى است؟ این وسیلهی استحکام است.وظیفهی یکایک مسئولین و یکایک مردم این است که این حضور قوى و این ارادهی مستحکم عمومى را با تمام وجود حفظ کنند؛ چه خودشان در مورد خودشان، چه آنهایى که میتوانند روى دیگران اثر بگذارند در مورد دیگران. ما خلأ وجود مبارک مقدّس امام عزیزمان را با اخلاص مردم، با تلاش بیشتر، با حضور قویتر باید بتوانیم پُر کنیم. آن شخصیّت عظیم، آن کفّهی سنگین وقتى از میان ما رفت، باید با ارتباط، با همبستگى، با اخلاص، با ایجاد پیوند مستحکمتر میان خود و خدا، با صدق، با صفا، با ایثار، با انفاق، با همهی امکاناتى که در اختیار یک ملّت و افراد انسان است، سعى کنیم تا آن خلأ را پُر کنیم، این راه را ادامه بدهیم؛ و به فضل پروردگار ادامه هم خواهیم داد.
من بارها از روى اعتقاد کامل تکرار کردهام: آینده براى ملّت ما آیندهی روشنى است. انشاءالله آینده نشانگر گشایش و استحکام بیشتر و قدرت بیشتر و رفاه بیشتر و عدالت کاملتر خواهد بود. و همهی اینها از برکات انفاس مقدّس آن عزیز بزرگوار -که حیات او مایهی برکت بود و ارتحال ملکوتى او هم آنچنان با حوادث بزرگى همراه بود که نشاندهندهی برکات الهى در حیات و ممات بر آن بزرگوار بود- و دعاى ولیعصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و توجّهات آن حضرت است؛ که انشاءالله بایستى پیوندهایمان با این مراکز معنوى و الهى و غیبى را هرچه بتوانیم مستحکمتر کنیم؛ و خدا هم انشاءالله کمک خواهد کرد. باید بتوانیم انشاءالله اهداف الهى و اسلامى را به آن صورتى که دل امام میخواست و براى آن حرکت کرده بود، براى شادى روح آن بزرگوار در جامعه پیاده کنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
از همهی برادران عزیز که از راههاى دور و نزدیک تشریف آوردهاید، صمیمانه تشکّر میکنم و مصیبت جانگداز رحلت عزیزِ قلوب مسلمین و روح پُرتپش امّت اسلام را به همهی شما تسلیت عرض میکنم.
ترکیب شما برادران -یعنى برادران اصناف و بازاریها و نیز برادران کشاورز و روستایى و شوراهاى اسلامى روستاها- ایجاب میکند که دو کلمه در مورد این دو جهتِ عمدهی ترکیب اجتماعیمان عرض کنم. همهی شما برادران و خواهران میدانید که ما -همهی مسلمین در طول تاریخ- به اسلام بدهکاریم. همهی ما خدا را شاکریم که بر ما منّت نهاد به «ایمان»، و دلهاى ما را به نور معرفت خود و معرفت دین منوّر کرد. همهی مسلمین در مقابل اسلام بدهکار و مسئولند؛ بَلِ اللهُ یَمُنُّ عَلَیکُم اَن هَدىّْکُم لِلایمان. (2) بر پایهی این مسئولیّت است که مسلمین صدر اسلام، اصحاب سیّدالشّهدا (علیه الصّلاة و السّلام)، اصحاب ائمّهی معصومین (علیهم السّلام) و همهی مؤمنین و صالحین و مخلصین در طول تاریخ آن همه تلاش کردند تا اسلام را حفظ کردند، تا پیام پیغمبران را به ما رساندند. از اوّلِ شروع این مبارزات هم، بر اساس همین مسئولیّت و مدیون بودنِ مؤمنین به خدا و دین بود که آحاد مردم و اقشار مختلف، انواع و اقسام تلاشها و زحمات را مبذول داشتند و کشیدند. امروز هم همانطور است. خوشا به حال آن کسى و آن قشرى که مسئولیّت خود در قبال اسلام و دین خدا را بداند و به آن عمل کند. این بزرگترین نعمت الهى براى هر انسان است که او را براى رسیدن به کمال آماده میکند.
بر اساس این امر مسلّم و واضح، من دو کلمه بهمناسبتِ شما دو قشر مهمّ تعیینکنندهی در اجتماع ما عرض میکنم.
اوّل، خطاب به شوراهاى روستاها و کشاورزان. ما اگر بخواهیم کشورمان به استغناء و خودکفایى و بینیازىِ از غیر بهطور نسبى نائل بشود، باید بر روى روستا سرمایهگذارى کنیم و کار کنیم و زحمت بکشیم. پایهی اوّلِ خودکفایى، خودکفایى در امور تغذیهی مردم است. اینکه میگوییم خودکفایى بهطور نسبى، بهخاطر این است که خودکفایى بهطور کامل -که انسان به خارج از مرزهاى خود در هیچچیز نیاز نداشته باشد- چیزى دور از دسترس است و کشورها و ملّتها هم دنبال آن نیستند؛ چون تبادل میان ملّتها و کشورها، امر عادّى و معمولیاى است. عمده این است که یک کشور بتواند بر روى پاى خود بِایستد و اساس زندگى خود را تأمین کند؛ و این احتیاج دارد به آبادى روستاها و کار کشاورزان و توجّه مسئولین و صرف پول و سرمایه -چه پول و سرمایهی دولتى و چه پول و سرمایهی مردمى- در دهات و روستاها و امر کشاورزى. شما که شوراى اسلامى هستید و توجّه مردم روستا به شما است، این نکته را توجّه کنید و به برادران و خواهران روستایى ابلاغ کنید که روستاییان در طول این سالیان بعد از پیروزى انقلاب، در همهی مراحل -در جبههی جنگ، در بسیج عمومى، در پشتیبانیها- نقش مهمّى داشتهاند و در اینکه کشور بتواند تا حدودى بر روى امکانات و موجودى خود تکیه کند نقش داشتهاند؛ و این را باید تقویت کرد. سیاست کلّى در جمهورى اسلامى این است که روستاها تقویت بشوند، آباد بشوند، کشاورزان کار تولید را -که براى آیندهی این کشور و سرنوشت اسلام و مسلمین حائز اهمّیّت است- جدّى بگیرند. البتّه مسئولین باید بر این اساس برنامهریزى کنند، که ما امیدواریم انشاءالله همهی این کارها بهنحو شایسته و مناسبى بشود و این استعداد عظیمى که در کشور ما براى کار کشاورزى هست -در کنار کارهاى صنعتى- مورد توجّه قرار بگیرد. ما که میخواهیم با ابرقدرتهاى دنیا، با زورگوها و چپاولگرها سینهبهسینه مقابله بکنیم، باید اساسیترین و اصلیترین نیاز مردم و کشور را -یعنى امر تغذیه را- به نقطهی اطمینانبخشى برسانیم و این جز با توجّه به روستاها امکانپذیر نیست. این سیاست را مسئولین باید دنبال کنند، خودِ روستاییان هم باید نسبت به این قضیّه اهتمام بورزند. و خداوند هم به آنها کمک خواهد کرد، به کار آنها برکت خواهد داد و در تلاش مخلصانه و مؤمنانهی آنها -همچنان که تا امروز بوده- برکات خودش را قرار خواهد داد. این مربوط به شما برادران شوراهاى روستایى.
و امّا برادران اصناف و بازاریان که از اوّلین روزهاى شروع نهضت، پشت سرِ امام عزیزمان ایستادند و اوّلین پاسخهاى اجابت را به دعوت امام و به دعوت کسانى که در جهت انقلاب حرکت میکردند دادند، در طول این سالیان دراز هم انصافاً اصناف -در تهران و در شهرهاى دیگر، تا آنجایى که ما اطّلاع داریم- حدّاکثر کمک را و حمایت را اصناف مؤمن و داراى اخلاص و متعبّد، نسبت به انقلاب و نسبت به مقام معظّم امام بزرگوارمان داشتند. و مورد توجّه ایشان هم بودند؛ ما بارها از زبان امام در این مورد چیزهاى صریح و روشنى شنیدیم و دیگران هم شنیدند.مسئله این است که اگر در نظام تبادل شهرى -آنجایى که نیازهاى مردم در اختیار کسبه و اصناف است- امانت و امنیّت حقیقى حکمفرما باشد، مردم احساس آسایش خواهند کرد؛ ولو در کشور کمبودهایى هم وجود داشته باشد. کمبودها حقیقتاً، غالباً ناشى است از عواملى که دشمن بر ملّت ما تحمیل کرده. دشمن فشار را بر ملّت ما از یک طرف وارد نیاورد، از چندین طرف فشارها را وارد آوردند؛ و هنر این ملّت بزرگ این بود که در مقابل این فشارها ایستادگى کرد، استحکام خودش را نشان داد و دشمن را مجبور به عقبنشینى کرد. ولى این فشارها وجود داشته، نمیشود اینها را ندیده گرفت. پس یک مقدار کمبودها -در دوران جنگ و [بهخاطر] آثار جنگ و حتّى در دوران بازسازى- تا حدودى یک چیزِ قهرى است. اگر امانتى را که خداى متعال از کاسب و سوداگر و معاملهگر -یعنى کسبه که دستهاى امین مردم در دادوستد هستند و نیازهاى مردم بهوسیلهی آنها در اختیار مردم قرار میگیرد- انتظار دارد، در فضاى عملِ این مجموعه تقویت کنیم، مردم احساس آسایش و آرامش خواهند کرد.
البتّه من این را با اعتقاد و بصیرت عرض میکنم، تعداد کسانى که در میان اصناف و کسبه توانستهاند این امانت را حفظ کنند، کم نیستند؛ بسیار زیادند -همین مردم مؤمنى که در شهرها در طول این سالهاى متمادى همواره در خدمت انقلاب بودهاند و کمکهایشان به انقلاب و به پیشروان انقلاب، واضح و آشکار بوده- امّا کسانى هم هستند که این فضاى امنوامانِ محیط کسب را براى مردم به هم میزنند. بنده بارها در گذشته، در ملاقات با کسبه و اصناف و انجمنهاى اسلامى اصناف و بازاریها، بر روى این نکته تکیه کردم، الان هم میخواهم این را تکرار کنم: شماها -کسبه و اصناف- که متعبّدید، متدیّنید، انقلابى هستید، مرید و مخلص امام هستید، اسلام براى شما یک باور حقیقى است و دلتان براى اسلام میسوزد، هر جا هستید باید کوشش کنید و نگذارید که محیط کار صنفى با روشهاى غلط و سودجویانهی عدّهی معدودى، بدنام و خراب بشود.بعضى هستند که با مردم برخورد شایسته نمیکنند، آن امانت لازم را که براى یک کاسبِ حبیب خدا لازم است رعایت نمیکنند. کسانى هم هستند که منتظر بهانهاند براى اینکه کلّاً نظام کسب و معاملهگرى را زیر سؤال ببرند که خب در این باب، نظر اسلام روشن و مشخّص است. اسلام، نظام خرید و فروش و معامله و تجارت را امضا و تأیید کرده. اگرچه دستگاههاى دولتى باید به کارهاى خلاف آن کسانى که در این نظام اِفساد میکنند و کار خلاف انجام میدهند برسند، امّا جَو و محیط کار شما میتواند تأثیر زیادى براى فشار روى آنها بگذارد. این جوانهاى مؤمنِ بازارى و افراد غیور و انقلابى باید مراقب باشند که در محیط کسبوکار و بازار به انقلاب و حیثیّت انقلاب و حیثیّت اسلام لطمه و صدمه وارد نشود. پس یک مقدار هم به عهدهی جوانهاى مؤمن و غیورى است که در محیط کسبوکار فعّالیّت میکنند و دلشان براى اسلام و انقلاب میتپد. این مسئولیّتهاى ما است. همهی ما در مقابل اسلام و انقلاب، مسئول و مدیونیم و بدهکار دین و قرآن هستیم؛ باید این بدهکارى را اداء کنیم.
من به شما عرض کنم، بحمدالله امروز در سطح عالم، نظام جمهورى اسلامى بهعنوان یک نظام مستحکم و تثبیتشده و کاملاً جاافتاده معرّفى شده و این از برکت ایمان قوىّ مردم و -بخصوص در این حادثه- از برکات وفادارى عموم قشرهاى مردم نسبت به امام و نسبت به انقلاب بود که دشمن را حقیقتاً دچار حیرت کرد. خیلى از نظامها ظاهرِ مستحکم و باطنِ پوکى دارند و به تشر و قدرت ظاهرى و قبض و بسط حکومتى وابستهاند. مردم -یعنى آن مبناى حقیقى قدرت- در آن نظامها مطلقاً حذف شدهاند و حضور ندارند؛ هرچه هم ظاهرِ آنچنان نظامهایى ظاهر باثباتى باشد، باطنِ پوکى خواهد داشت. غالب این نظامهاى مرتجع و وابستهی به قدرتهاى جهانى -مخصوصاً وابستهی به آمریکا- از این قبیلند. امّا یک نظام است که باطن قوى و توپُر و قابل اتّکائى دارد. آن کدام نظام است؟ آن نظامى است که مبناى حقیقى قدرت -یعنى آراء مردم، ارادهی مردم، حضور مردم- در آن تأمینشده است. شما بین نظامهاى دنیا نگاه کنید ببینید غیر از جمهورى اسلامى دیگر کجاى دنیا در این حد اینجورى است؟ این وسیلهی استحکام است.وظیفهی یکایک مسئولین و یکایک مردم این است که این حضور قوى و این ارادهی مستحکم عمومى را با تمام وجود حفظ کنند؛ چه خودشان در مورد خودشان، چه آنهایى که میتوانند روى دیگران اثر بگذارند در مورد دیگران. ما خلأ وجود مبارک مقدّس امام عزیزمان را با اخلاص مردم، با تلاش بیشتر، با حضور قویتر باید بتوانیم پُر کنیم. آن شخصیّت عظیم، آن کفّهی سنگین وقتى از میان ما رفت، باید با ارتباط، با همبستگى، با اخلاص، با ایجاد پیوند مستحکمتر میان خود و خدا، با صدق، با صفا، با ایثار، با انفاق، با همهی امکاناتى که در اختیار یک ملّت و افراد انسان است، سعى کنیم تا آن خلأ را پُر کنیم، این راه را ادامه بدهیم؛ و به فضل پروردگار ادامه هم خواهیم داد.
من بارها از روى اعتقاد کامل تکرار کردهام: آینده براى ملّت ما آیندهی روشنى است. انشاءالله آینده نشانگر گشایش و استحکام بیشتر و قدرت بیشتر و رفاه بیشتر و عدالت کاملتر خواهد بود. و همهی اینها از برکات انفاس مقدّس آن عزیز بزرگوار -که حیات او مایهی برکت بود و ارتحال ملکوتى او هم آنچنان با حوادث بزرگى همراه بود که نشاندهندهی برکات الهى در حیات و ممات بر آن بزرگوار بود- و دعاى ولیعصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و توجّهات آن حضرت است؛ که انشاءالله بایستى پیوندهایمان با این مراکز معنوى و الهى و غیبى را هرچه بتوانیم مستحکمتر کنیم؛ و خدا هم انشاءالله کمک خواهد کرد. باید بتوانیم انشاءالله اهداف الهى و اسلامى را به آن صورتى که دل امام میخواست و براى آن حرکت کرده بود، براى شادى روح آن بزرگوار در جامعه پیاده کنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
1) این دیدار بهمناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. نمایندگان اصناف و بازاریان تهران، اعضاى انجمنهاى اسلامى بازار و اصناف تهران، جمعى از اعضاى شوراهاى اسلامى روستاهاى سراسر کشور، وزیر و مدیران جهاد سازندگى، و امامجمعه و جمعى از مردم علىآباد کتول در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، آقایان غلامرضا فروزش (وزیر جهاد سازندگى) و سعید امانى (دبیر جامعهى انجمنهاى اسلامى اصناف) مطالبى بیان کردند.
2) سورهى حجرات، بخشى از آیهی ۱۷؛ «... بلکه [این] خدا است که با هدایت کردن شما به ایمان، بر شما منّت میگذارد ...»