• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1391/07/23
دکتر عادل پیغامی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع)

مفهوم‌شناسی پیشرفت گلخانه‌ای

|یادداشتی از دکتر عادل پیغامی، استادیار دانشکده‌ی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام|

رهبر معظم انقلاب در سفر اخیرشان به خراسان شمالی و در دیدار با فعالان عرصه‌ی فکر و علم -استادان و معلمان- در باب پیشرفت‌های علمی کشور به نکاتی پرداختند که گویای زوایایی از مدیریت علمی و نوآوری کشور بود. ایشان نسبت به پیشرفت‌های علمی و نظامی ما گفتند: «آنچه که اتفاق افتاده است، به خاطر وجود استعداد، به خاطر وجود شوق از سوی گروههای گوناگون بوده است؛ خیلی‌هایش به شکل گلخانه‌ای به وجود آمده، نه اینکه حالا همه‌ی کشور متمرکز شوند تا ما مثلاً فرض کنید سلولهای بنیادی را به دست بیاوریم؛ نه، چند نفر جوان بااستعدادِ علاقه‌مند قضیه‌ی سلولهای بنیادی را دنبال کردند، از یک گوشه‌ای هم یک مختصر حمایتی از اینها شد؛ ناگهان ملاحظه کردید که در دنیا جزو برجسته‌ها شدند.»

این بیانات متضمن مدلی از پیشرفت علمی است که به بیان رهبر معظم انقلاب در الگوی گلخانه‌ای شکل گرفته است. «پیشرفت گلخانه‌ای» استعاره‌ای است که قبلاً نیز در فرمایش‌ها و در منظومه‌ی فکری ایشان وجود داشته و ایشان در دیدار خود با مردم بجنورد مجدداً به آن اشاره کردند. لذا برای فهم کلام ایشان، به تعریف این استعاره می‌پردازیم. در این نوشته می‌کوشیم تا ضمن توجه به معانی مختلف استعاره‌ی گلخانه در فضای عمومی و تخصصی کشور، دلالت‌های کاربردی این راهبرد را در مدیریت علم و فناوری و نوآوری کشور معرفی کنیم.

کاربرد زبان استعاری در انتقال معانی، یکی از ابزارهای رایج زبانی انسان‌ها در رفع نیازهای ارتباطاتی است. مردم عادی در زندگی روزمره و متخصصان و نخبگان دانشگاهی و حوزوی در نیازمندی‌های حرفه‌ای و تخصصی خود از زبان تشبیه و تمثیل و مجاز و استعاره استفاده می‌کنند. در برقراری ارتباط و انتقال معانی میان انسان‌ها، گریزی از این ابزارهای اعتباری نیست، اما آن‌چه اهمیت دارد، این است که اشتراک لفظی و ظاهری این فنون ادبی، منجر به اشتباه و التباس و نقض غرض نشود.

جمهوری اسلامی ایران به‌ویژه رهبران این نظام در چهار دهه‌ی پیشین شبکه‌ای غنی از واژگان و اصطلاحات دینی، علمی و انقلابی را به کار گرفته یا خلق کرده‌اند. به کمک همین شبکه‌ی واژگانی بوده که گفتمان انقلاب و منویات رهبرانش در عرصه‌ی عمومی و سیاست‌گذاری سَرَیان پیدا کرده است. واژه‌ی «گلخانه» نیز یکی از هزاران اصطلاح رایج امروزین انقلاب اسلامی در فضای عمومی و به‌ویژه نسل جوان آن است؛ نسلی که با هدایت رهبر خود کمر همت بر تولید علم، جنبش نرم‌افزاری و تولید ثروت از علم و ساختن اقتصادی دانش‌بنیان و الگویی پیشرو بسته است. اما وقتی کاربرد این اصطلاح رهبر انقلاب، در برخی مخاطبان جوان سؤال ایجاد کند، لازم است که رویکرد مدیریتی کشور در باب نوآوری و علم و فناوری را بیشتر در بین آحاد جوانان دانشمندمان به بحث بگذاریم. به نظر می‌رسد بی‌توجهی به این استعاره، بخشی از تاریخ پیشرفت علمی کشور و راهبرد تداوم آن را مغفول می‌گذارد.
گلخانه در اصطلاح رایج عموم مردم متضمن معنایی غیر از اصطلاح سیاستگذاران و مدیران کلان حوزه‌ی دانش و فناوری و نوآوری است. معمولاً گلخانه استعاره‌ای است که گویای شرایط ذیل است:
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif شرایط کنترل‌شده، مدیریت‌شده، حمایتی و تحت نظر
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif ایزوله، مصنوعی، آزمایشگاهی و بریده از فضای واقعی
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif آسیب‌پذیر، ولذا لزوماً دور از نوسانات، شوک‌ها و تغییرات نامطلوب بیرونی
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif در مقیاس کوچک، غیر قابل تعمیم و تکثیر و انتشار (حداقل در کوتاه‌مدت)
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif غیر قابل تداوم (مگر مشروط به تداوم شرایط گلخانه‌ای)
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif بدون رقابت‌پذیری با موارد مشابه
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif به مثابه راهبردی موقتی، کوتاه‌مدت و البته تدافعی
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif پرورشگاهی و انکوباتوری برای موجودی نارس و ناقص

اما همین استعاره‌ی گلخانه در فضای سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری و به‌ویژه مدیریت تولید علم، ضمن تداعی برخی از معانی فوق (البته صرفاً برای کوتاه‌مدت) متضمن معانی دیگری هم هست که لوازم خاصی را در مدیریت علمی کشور ایجاب می‌کند:

۱. اقتصاد تولید علم و فناوری (به عنوان یکی از گرایش‌های کاربردی دانش اقتصاد) اقتضا می‌کند که به دلیل ماهیت مسأله‌ی علم و فناوری، لزوم پذیرش فرایند خطا و آزمون و ریسک‌پذیری هزینه‌های متفاوت، مقیاس تولید در مراحل اولیه‌ی چرخه‌ی علم و فناوری، کوچک باشد. بسیاری از کارآفرینان، فعالیت خود را ابتدا در یک فضای کوچک شروع کرده و سپس آن را توسعه داده‌اند. معمولاً این‌گونه نیست که یک کارآفرین شروع فعالیت خود را در یک کارخانه‌ی بسیار بزرگ چندین ده هکتاری قرار بدهد. در تاریخ نوآوری و علم نیز همیشه کارها را از آزمایشگاه‌های کوچک و به‌تدریج آغاز کرده‌اند و سپس آنها را توسعه داده‌اند. به نظر می‌رسد کاربرد واژه‌ی گلخانه در بیانات رهبر معظم انقلاب ناظر بر این بوده که چنین فعالیت‌هایی امروز در ابعادی کوچک است و به‌تدریج بزرگ می‌شود و این توسعه کاملاً درونزا است.
برای ملت‌هایی همچون ایران که مورد بغض و غضب دشمنان مستکبر هستند، شکستن دور باطل عقب‌نگاه‌داشتگی علمی و شکستن تحریم علمی و فناوری ممکن نیست، مگر با حرکت‌هایی خودجوش و درونزا با خاستگاه‌های مردمی و متکی بر توانایی‌های بالفعل داخلی.

۲. ذاتاً و ماهیتاً تولید علم، فناوری و بروز نوآوری، فرایندی درونزا است و از پایین به بالا و غیر دولتی.

۳. صیانت از اطلاعات (داده‌های به‌دست‌آمده و فرآوری‌شده) به عنوان مهم‌ترین ثروت و گنج در چرخه‌ی نوآوری، ایجاب می‌کند که تا سپری‌شدن چرخه‌ی تثبیت، (اثبات موفقیت، کارآیی و نیل به هدف، ثبت حقوقی و دریافت حق مالکیت فکری، و ...) تا تبدیل به فناوری و پشت سر گذاشتن مرحله‌ی اوج سودآوری، مقیاس کار کوچک و سربسته باشد.

۴. برای ملت‌هایی همچون ایران که مورد بغض و غضب دشمنان مستکبر هستند، شکستن دور باطل عقب‌نگاه‌داشتگی علمی و شکستن تحریم علمی و فناوری ممکن نیست، مگر با حرکت‌هایی خودجوش و درونزا با خاستگاه‌های مردمی و متکی بر توانایی‌های بالفعل داخلی.

۵. برای ملت‌هایی همچون ایران که سالیان دراز متأثر از غفلت، سرسپردگی، بی‌لیاقتی و نزاع‌های درونی، سستی و تنبلی، منفعت‌جویی شخصی و ویژه‌خواری حاکمان طاغوتی و برخی از نخبگان خودی (دشمن داخلی) بوده‌اند، شکستن دور باطل عقب‌ماندگی علمی پیمودن مسیری متفاوت را می‌طلبد. بروکراسی غلط اداری، فرمالیسم و مقررات ظاهری کشنده‌ی استعدادها و خلاقیت‌ها است؛ زنگارهایی که از توقف بیش از حد ساختارهای کشور طی سده‌های گذشته ناشی شده و هزینه‌های تعاملاتی ما را به‌شدت افزایش داده است.

لذا گلخانه در علم و نوآوری یعنی حرکتی از پایین به بالا؛ حرکتی که متوقف به برنامه‌ریزی کلان و منتظر نقشه‌ی جامع و حمایت‌های سازمانی و مالی کلان و از بالا نمی‌شود. این جوشش نه‌تنها از سطوح بالا نشأت نمی‌گیرد، که از پایین می‌جوشد و سرریز می‌شود و سطوح بالا و کلان کشور را نیز متأثر می‌سازد و اگر جز این بود، امکان شکستن ساختارهای غلط و رسوب‌کرده از شیوه‌های غیر انقلابی حکمرانی و سیاستگذاری گذشته را فراهم نمی‌کرد.

این که منتظر می‌شدیم تا پیشرفت‌ها در یک فضای از بالا به پایین شکل بگیرند، یعنی سیاست‌های کلانی در قالب نقشه‌های جامع از پیش طراحی شده در یک تصمیم‌گیری کلان از بالا به پایین ابلاغ می‌شوند و به مورد اجرا گذاشته ‌شوند، هر چند برای کشوری که راه‌هایی را طی کرده مطلوب باشد، اما برای ایران در حال جهش و مشمول دشمنی و تنگدستی‌های مختلف تاریخی نه.

لذا تأکید حضرت آقا بر این است که پیشرفت‌‌های ما در عرصه‌ی علمی کشور، ابلاغ‌شده از بالا و تعیین‌شده از پیش نبوده و سیاست‌های کلانی ناظر بر حمایت از آنها وجود نداشته است. ضمن این‌که مؤلفه‌ی درونزایی و مردمی بودن موجب می‌شود تا بگوییم از آن‌جا که پیشرفت‌های ما اساساً ساختگی نیست و از دل مردم بیرون آمده، به‌راحتی قابل تعمیم به دیگر فضاهای کشور نیز هست. حتی اگر فضای کلان سیاست‌گذاری نتواند حمایت مورد انتظار را انجام دهد، باز هم این پیشرفت قابل تداوم است؛ درست برعکس آن فهم قبلی از اصطلاح گلخانه‌ای که بدون حمایت قابل تداوم نیست.

«گلخانه» استعاره‌ای است از رشد و پیشرفت در شرایط کمبود، تحریم، حرکتی جهادی در شرایطی که تمامی عوامل و نیروهای غیر الهی بر ضد جریان مطلوب و معارض آن است.

گلخانه اشاره‌ای است به نیروی جوان، مؤمن و سرشار از انگیزه‌های درونی، بدون چشم‌داشت مادی و فارغ از انگیزه‌های بیرونی، گلخانه‌ای به وسعت انقلاب، با فضایی آکنده از انگیزه‌ها، ایمان‌ها، اعتقادها و خواسته‌های برآمده از اعتماد به نفسی که انقلاب اسلامی به جوانان ایرانی داده است.

گلخانه استعاره‌ای است از بروز حس اعتماد به نفس و نشان‌دادن امکان تحقق مطلوب در فضایی که سال‌ها شوره‌زار و کویر جلوه داده شده ولذا جز وابستگی و انقیاد و ناامیدی بر جای نگذاشته است. گلخانه یعنی نقض تمامی معادلات و قواعد به‌ظاهر عام، با اثبات یک مورد نقض و استثناء. گلخانه یعنی‌راه‌هایی غیر از راه‌های اثبات‌شده‌ی معمول برای رسیدن به پیشرفت؛ یعنی میانبر.

گلخانه به‌ویژه وقتی نتایجش بزرگ و قابل رقابت با سیستم‌های بزرگ باشد، استعاره‌ای است نشان‌دهنده‌ی استعداد و ظرفیت‌های بالقوه‌ی بی‌نهایت. نمادی است از کانون‌های امیدبخش و انگیزه‌بخش برای انجام کارهای بزرگ و آغاز پروژه‌های کلان.

گلخانه محملی است برای آفرینش با بالاترین توان تولید و بهره‌وری؛ جایی که ایمان و شور و استعداد با کمترین حمایت، نتایجی بزرگ بر جای می‌گذارد، با کمترین هزینه و بیشترین کارآیی و اثربخشی.

مقاله‌ای منتشرنشده از شومپیتر -اقتصاددان بزرگ- در سال ۲۰۰۵ چاپ شد. او بیش از پیش تأکید کرد که ابداع، خلاقیت و نوآوری به مثابه مهم‌ترین عنصر شکست دورهای باطل، خرق روندهای قدیمی و ترسیم روندهای جدید، تغییر در سرعت و شتاب به سوی مطلوب و متوقف‌نماندن در قالب‌های تنگ و ساختارهای محدودکننده، با برنامه و نقشه‌ی از پیش تعیین‌شده و هدف‌گذاری پیشینی محقق نمی‌شوند! نوآوری بدیع و بی‌سابقه (Novelty) ماهیتاً نیازمند درخشش تک عناصر مؤمن به هدف، تلاشگر و باانگیزه در گلخانه‌هایی است که ذاتاً غیر متعیّن، غیر قابل برنامه‌ریزی، غیر قابل پیش‌بینی و غیر متأثر از محیط هستند. به نظر شومپیتر چنین ابداعی تنها شرط لازم برای پیشرفت و توسعه است. گلخانه یعنی عدم تکرار و کپی، پویایی و نگنجیدن در قاعده‌های مقبول عموم.
نقشه‌ی جامع علمی در پی خلاقیت‌ها شکل می‌گیرد و اساساً نوآوری باید ابتدا در مقیاس کوچک و فضای گلخانه‌ای صورت بگیرد. یعنی یک فرآیند و چرخه‌ی کامل پیشرفت، به هر دوی این روش‌ها احتیاج دارد و هیچ‌کدام را نفی نمی‌کند. رشد گلخانه‌ای درونزا و سیاست‌های حمایتی از بالا به پایین با هم هم‌افزایی دارند.

گلخانه استعاره‌ای است برای اقتصاددانان تکاملی که پس از تحقق و موفقیت عملی، ما را از تعادل نازل قدیمی خارج می‌کند و به تعادل عالی و بهتر جدید رهنمون می‌شود. خرق عادت و نُرم‌های قدیمی است و تجربه‌کردن مطلوب جدید.

پس استعاره‌ی گلخانه در مدل ایرانی جنبش نرم‌افزاری، تولید علم، فناوری و نوآوری را چنین خلاصه می‌کنیم:
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif لزوم کوچک‌بودن مقیاس در مراحل اولیه‌ی چرخه‌ی نوآوری و فناوری
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif فضایی صیانتی و مورد نیاز برای چرخه‌ی نوآوری
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif فضای خرق اجماع غلط قبلی، تجربه‌کردن ناممکن‌ها و پیمودن راه‌های جدید
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif دنیایی غیر قابل برنامه‌ریزی، پیش‌بینی و هدفگذاری و سرشار از عدم تعیّن
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif فضایی غیر متأثر از محیط بیرونی و غیر متوقف به انگیزه‌ها و حمایت‌های بیرونی
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif محملی برای کمترین هزینه و بیشترین بهره‌وری
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif کانون بروزدهنده‌ی استعدادهای مغفول و ظرفیت‌های بی‌منتها
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif میانبری به سمت تعالی و پیشرفت، ابزاری برای فرار از بروکراسی و فُرمالیسم غلط، هزینه‌های مبادلاتی و عوامل تاریخی دشمن داخلی
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif مدلی درونزا و مردمی از رشد و اتکا به عوامل داخلی و متأثر نبودن از عوامل مُخلّ خارجی
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif ظرفی برای نیل به ناممکن‌ها بر اساس انگیزه‌های درونی، ایمان، امید و نیروی جوانی

اما سؤال پایانی: آیا مدل گلخانه‌ای نافی سیاستگذاری و مدیریت کلان چرخه‌ی علم و فناوری است؟ آیا تأکید بر این مدل تعریضی بر دستگاه‌های رسمی دانش است؟
اولاً گلخانه‌های علمی کشور، اغلب در دانشگاه و با نیروهای برآمده از دانشگاه‌ها تشکیل ‌شده و تغذیه ‌شده‌اند. گلخانه‌های علمی مراکز رشد، انکباتورها و کانون تحول و پویایی دانشگاه‌ها هستند؛ جزئی از آنها و نه مقابل آنها.
ثانیاً دانشگاه‌ها و مراکز سیاستگذاری علم و فناوری، رابطه‌ای عمودی با مدل‌های گلخانه‌ای برقرار کرده و امر تثبیت، تکثیر و حمایت و لجستیک آنها را بر عهده دارند.

ثالثاً گلخانه‌ها برای پویایی بیشتر و تجربه‌کردن مرزهای نوین دیگر، پله‌ها و مدارج قبلی خود را پس از تثبیت به دانشگاه‌ها و مراکز علمی صنعتی واگذار کرده و خود به خط‌شکنی جدید می‌پردازند. این تقسیم کاری عقلانی و جزء لاینفک مراکز علمی است.
شکی نیست که مدل کلان مدیریت و سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری کشور محدود به مدل‌های گلخانه‌ای نبوده و نیست. مقام معظم رهبری طی سال‌های گذشته هوشمندانه با مطالبه‌ی اسناد بالادستی تحول و نوآوری آموزشی، سند چشم‌انداز، نقشه‌ی جامع علمی، سند نخبگانی جمهوری اسلامی ایران، تهیه‌ی اسناد در خصوص برخی علوم منتخب راهبردی مانند علوم شناختی، هوافضا و ... و تعبیه‌ی نهادهایی همچون صندوق حمایت از نخبگان، صندوق شرکت‌های دانش‌بنیان، تخصیص درصدی از تولید ناخالص ملی، بنیاد ملی نخبگان و ... نظام کلان علم، فناوری و نوآوری کشور را طراحی و راهبری کرده‌اند. ایشان توقف در مدل گلخانه‌ای را صحیح نمی‌دانند و توجه اکید خود به این مسأله را چنین بیان کرده‌اند:

یکی از برادران مثال گلخانه را زدند که مثال درستی نیست. فضای عمومی کشور بایستی فضای ترویج، تولید، گسترش و تحقیق علم و پرورش عالِم و محقّق باشد. وقتی فضای عمومی این‌طور شد، معنایش این نیست که لزوماً در همه خانه‌ها یا در هر نقطه‌ای از جامعه بایستی علم به‌ وجود آید؛ نه، بلکه علم لازم است در نقطه مناسب خودش به‌وجود آید. فضا، فضای علمی خواهد بود؛ فضای تحقیقی خواهد بود؛ منتها بدیهی است که وقتی فضای علمی در کشور به‌وجود آید، این علم و تحقیق در نقطه مناسب و متناسب رشد خواهد کرد؛ مثلاً در دانشگاهها، پژوهشگاهها و از این قبیل مراکز. بنابراین بحث گلخانه‌سازی و فضای گلخانه‌ای درست کردن اصلاً وجود ندارد. گلخانه به درد این می‌خورد که یک چیز زینتی درست کنند که وقتی گلی بیرون آمد، چند ساعتی - بیست‌وچهار یا چهل‌وهشت ساعت - روی میزی بماند؛ والّا آن گل دیگر به‌درد نمی‌خورد. فضا باید فضایی باشد که بشود این محصول را حفظ کرد و از آن بهره برد. (بیانات در دیدار با جمعی از نخبگان، ۱۳۸۲/۱۱/۲۱)

قطعاً پیشرفت‌های معمولی که از سیاست‌های کلان دولتی شکل می‌گیرد، ناقض این فرمایش ایشان نیست. یعنی سابقه‌ی سخنان ایشان نشان می‌دهد که ایشان قائل به وجود نقشه‌های جامع برای پیشرفت علمی از طریق سیاست‌های کلان حمایتی دولتی نیز هستند. ایشان به این مسأله واقفند، اما می‌خواهند تأکید کنند که این حد از پیشرفت‌ها بدون چنین حمایت‌های کلانی شکل گرفته و آغاز شده است. ایشان می‌خواهند تأکید کنند که اعتماد به نفس درونزایی که از جوانان می‌جوشد، این پیشرفت را شکل داده است، اما برای تعمیم آن به فضاهای بزرگ‌تری نیاز است که مستلزم فرآیند شدن و حمایت‌های دولتی و سیاست‌های کلان است.

نمونه‌ی دیگر، توجه و تأکید رهبری انقلاب به مسأله‌ی نوآوری است. بروز این نوآوری‌ها روی نقشه‌ی جامع علمی کشور انجام نمی‌گیرد، بلکه احتیاج به خلاقیت درونزا دارد. اصلاً نقشه‌ی جامع علمی در پی این خلاقیت‌ها شکل می‌گیرد و اساساً نوآوری باید ابتدا در مقیاس کوچک و فضای گلخانه‌ای صورت بگیرد. یعنی یک فرآیند و چرخه‌ی کامل پیشرفت، به هر دوی این روش‌ها احتیاج دارد و هیچ‌کدام را نفی نمی‌کند. رشد گلخانه‌ای درونزا و سیاست‌های حمایتی از بالا به پایین با هم هم‌افزایی دارند.