• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1368/04/11

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

 متقابلاً این مصیبت بزرگ و جانسوز را به شما برادران و خواهران عزیز، علماى محترم، ائمّه‌ی محترم جمعه و اقشار مردم حزب‌ا‌لله‌ و مؤمن که از راه‌هاى دور تشریف آورده‌اید صمیمانه تسلیت عرض میکنم.تاریخ کوتاه انقلاب ما سرشار است از حوادثى که هر کدامِ آنها به‌تنهایى کافى است که یک ملّتى را به تفکّر و تأمّل وادار کند. در همه‌ی این حوادث، انسان دو چیز را بروشنى مشاهده میکند: یکى خباثت دشمن، و دوّم مقاومت و ایمان عمیقِ کم‌نظیرِ ملّت مسلمان و مردم بااخلاص خودمان.

 از اوّل انقلاب تا امروز، هر سالى، بلکه هر ماهى یا کمتر، ما حادثه‌اى را مشاهده میکنیم که معمولاً این‌طور حوادث در سرگذشت ملّتها به این زیادى اتّفاق نمی‌افتد و به همین جهت هم ملّت ما از لحاظ معارف انقلاب، غنى است؛ چون حوادث آموزنده در دوران انقلاب بسیار بوده است؛ این هم لطف خدا است.

 در همین ایّام، خاطره‌هایى که براى ملّت ما وجود دارد، یکى دو نمونه از این حوادث را به یاد ما می‌آورد: یکى از آنها، شهادت مرحوم آیت‌ا‌لله‌ صدوقى [است]؛ (۲) عالم بزرگوار و یکى از پیشاهنگان انقلاب و یار صمیمىِ دیرین امام امّت و زبان گویاى انقلاب و شخصیّت برجسته و ممتازى که حقّاً یکى از پشتوانه‌هاى باارزش انقلاب ما محسوب میشد. شهادت ایشان ‌-که سوّمین شهید محراب در زمان ما بودند- یک درس و یک حادثه‌ی آموزنده بود. و همان‌طور که عرض کردم، این حادثه خباثت و دنائت (۳) دشمن را نشان داد؛ دشمنهاى ما آن‌چنان کسانى هستند که با مرد خدا و دین، با پیرمرد نورانى و باصفا و با انسان پاک‌باخته‌اى مثل این بزرگوار، آن‌چنان کینه‌توزانه برخورد میکنند که نظیر آن را انسان جز در رفتار بدکارترین خلق خدا در طول تاریخ، مشاهده نمیکند؛ مثل خوارج در دوران امیرالمؤمنین؛ که آنها هم با مردان خدا، با مؤمنین، با مخلصین صادق، با همین وحشیگرى و سبعیّت رفتار میکردند.دشمن‌شناسى در حوادث کثیرالوقوعِ براى انقلاب ما [مهم است]. این ترورها چهره‌ی دشمن را براى ملّت ما و براى مردم دنیا روشن کرد. تا قبل از این ترورها، چه کسى فکر میکرد این گروهکها و این منافقین، این‌قدر قسی‌القلب و خشن و کینه‌توز و خبیث باشند؟ چه کسى فکر میکرد که چهره‌ی نفاقِ اینها این‌قدر زشت و پلید باشد؟ از خدا و خلق خدا اسم بیاورند و با خدا و خلق خدا و برگزیدگان خداوند، این‌جور با قساوت، با خشونت، با خباثت و دنائت رفتار کنند؛ آن کسانى هم که از این گروهکها حمایت میکردند، به همین ترتیب رسوا شدند. مدّعیان حقوق بشر، سازمانهایى که به نام طرف‌دارى از حقوق بشر در دنیا تلاش میکنند و پولهایى گزاف خرج میکنند و این‌قدر تبلیغات میکنند، معلوم شد که حقوق بشرِ آنها چه نوع حقوق بشرى است؛ معلوم شد که زیر این پوشش، چه مقاصد سوء و استعمارى و استکبارى را دنبال میکنند. این یک طرف قضیّه.

 آن طرف قضیّه که اهمّیّت آن کمتر از افشاى دشمن هم نیست، بُروز ایمان و اخلاص و استقامت و عمق ایمان مردم ما است. این حوادثى که پیش آمد، دل مردم را نلرزاند، در مردم تردید ایجاد نکرد، مردم را نسبت به صحّت هدفهایشان دچار تزلزل نکرد؛ بلکه بعکس، هر حادثه‌اى که اتّفاق افتاد، ایمان مردم را روشن‌تر کرد، هدفهاى آنها را واضح‌تر کرد، آنها را نسبت به صحّت راهى که دنبال میکردند مطمئن‌تر کرد و این یکى از نشانه‌هاى مؤمنین واقعى است. قرآن کریم درباره‌ی مؤمنین واقعى همین سکینه و آرامش و اطمینان قلب را بارها و بارها تکرار کرده که وقتى مؤمنین می‌بینند حوادث تلخ را، می‌بینند فشار دشمن را، می‌شناسند چهره‌ی پلید مخالفین را، ایمانشان عمیق‌تر میشود، به خدا مطمئن‌تر میشوند؛ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ (۴) با خودشان میگویند خدا و رسول به ما گفته بودند که بر سرِ این راه مشکلات هست، سختى هست، ترور هست، فشار هست، دشمنى هست؛ آنچه خدا و رسول گفته بودند واقع شد. پس خود این حادثه دلیل دیگرى شد بر صدق و صحّت سخن خدا.

 در مردم ما عیناً همین‌جور اتّفاق افتاد. امام عزیز ما، آن قلب منوّر و نورانى و آن زبان گویاى حقایق، از اوّل گفته بود که این راه، راه سختى است؛ سختى دارد، ترور دارد، فشار دشمن دارد، تبلیغات دارد. هرچه اتّفاق افتاد، ما دیدیم که پیشگویىِ آن حکیم الهىِ منوّرالقلب درست درآمد؛ پس راه، راه درستى بود. ایمان مردم لحظه‌به‌لحظه عمیق‌تر شد.

 سال گذشته در همین روزها، حادثه‌ی سرنگون شدن هواپیماى ایرانى به‌وسیله‌ی مزدوران آمریکایى اتّفاق افتاد. (۵) دیدید آمریکایی‌ها روشن و صریح هواپیماى مسافربرى بی‌دفاعِ غیرنظامىِ حامل عدّه‌اى مسافر ایرانى و خارجى را از روى ناوشان زدند، سرنگون کردند و آنها را در اعماق دریا غرق کردند. دنیا با این جنایت چه‌جورى برخورد کرد؟ وسعت دامنه‌ی دشمنى با اسلام را اینجا میشود فهمید و عظمت دشمنى، نشان‌دهنده‌ی عظمت پیام ما است. ما از قدیم در باب دشمنی‌هایى که با اسلام و با شعارهاى اسلامى میشد، این حرف را بارها و بارها با مردم میگفتیم و تکرار میکردیم. قبل از پیروزى انقلاب، دستگاه جبّارِ آن روز براى هر کلمه‌ی حرفى که منادیان نهضت اسلامى در سرتاسر کشور از اسلام بر زبان می‌آوردند، فشارهاى زیادى را به آنها متوجّه میکردند. درحالی‌که خودشان علی‌الظّاهر کارهاى شبه اسلامى را ‌-از قرآن و از سخنرانى و از روضه‌خوانى و از این قبیل چیزها- انجام میدادند؛ امّا روى کارهایى که مبارزین میکردند، بشدّت حسّاس بودند. بنده بارها در اجتماعات به مردم میگفتم که عکس‌العمل دشمن نشان‌دهنده‌ی صحّت کار ما است. تا وقتى دشمن تهدید نشود، به عکس‌العمل وادار نخواهد شد. عکس‌العمل دشمن نشان‌دهنده‌ی این است که این کار، این حرف، این پیام، این اقدام، براى دشمن خطرناک است.این همه مردم از اطراف عالم، به حج میروند و اعمال حج را انجام میدهند؛ نه آمریکا، نه اسرائیل، نه دولتهاى مرتجع وابسته حسّاسیّتى روى این رفت‌وآمدها و ذکر و دعاها ندارند. چند سال ملّت ایران به حج رفتند و حجّ همراه با برائت، حجّ معنی‌دارِ علیه طواغیت و بتهاى زر و زورِ امروز به جا آوردند؛ همه‌ی دستگاه‌هاى استکبارى دنیا علیه اینها همدست شدند و بعد هم عمّال آمریکا آن فاجعه را در ایّام حج در مکّه بر سرِ زوّار و حجّاج ایرانى درآوردند. (۶) این براى چیست؟ دشمن نسبت به آن چیزى که از آن میترسد، عکس‌العمل نشان میدهد.

 اسلامى که پیام پیغمبر اسلام (صلّى ا‌لله‌ علیه و آله و سلّم) را با خود همراه داشته باشد، دشمنىِ ابوجهل و ابولهب را حتماً بر خواهد انگیخت. اگر شما جایى دیدید ابوجهل‌ها و ابولهب‌ها و بقیّه‌ی صنادید (۷) کفر جهانى در مقابل پیام اسلام بی‌تفاوتند، بدانید این اسلام، اسلامِ صدر اسلام و اسلامِ پیغمبر اکرم نیست؛ روح حقیقى اسلام و تپش حقیقى اسلام در آن نیست. آن اسلامى که صنادید زر و زور را و اقطاب (۸) قدرت جاهلى و طاغوتى را در دنیا میترسانَد، اسلام ناب محمّدى است.

 کار به جایى میرسد که دولت آمریکا ‌-یک دولت علی‌الظّاهر مقیّد و مواظب به قوانین بین‌المللى و مدّعى خیلى ادّعاهاى بزرگ- روز روشن، جلوى چشم همه‌ی خلایق و در دید رادارها و دوربین‌ها و اخبار گوناگون مردم عالم از داخل ناو خود میزند یک هواپیماى مسافرى را ساقط میکند؛ فقط به این خاطر که متعلّق به ایران اسلامى است! این نشان‌دهنده‌ی این است که این اسلام، پایه‌هاى کفر و استکبار جهانى را لرزانده. این نشان‌دهنده‌ی این است که سران کفر و استکبار جهانى حقیقتاً از اسلامى که امروز پرچم آن به دست جمهورى اسلامى و به دست ملّت ایران است، احساس خطر میکنند، در آن قدرت می‌بینند. پس ما قوى هستیم. پیام ناخودآگاه خصومتهاى دشمن، عبارت است از قدرت جمهورى اسلامى.

 در طول این ده سال دائماً در تبلیغاتشان سعى کردند جمهورى اسلامى را متزلزل، لرزان، روبه‌زوال در همین یکى دو ماهه و همین چند وقته نشان بدهند؛ امّا عمل آنها نشان میدهد که جمهورى اسلامى آن کلمه‌ی طیّبه و آن شجره‌ی طیّبه‌اى است که «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماّْءِ × تُؤتیِّ اُکـُلَها کُلَّ حینٍـ بِ‌ـاِذنِ رَبِّهـا». (۹) امام بزرگوار ما، با آن قلب نورانى، با آن ذهن روشن، این قدرت را بارها و بارها تکرار کرده بود و یک بار دیگر در هنگام ارتحال ملکوتىِ آن زاده‌ی پیغمبران و دنباله‌روِ انبیاى الهى، روشن و واضح شد.برادران و خواهران! هدفهاى ما روشن است. هدفهاى ما در اسلام خلاصه میشود. اسلام فقط یک اعتقاد نیست؛ اسلام زندگى طیّبه‌ی انسانها است. وقتى ما میگوییم حیات اسلامى و نظام اسلامى، یعنى آن نظامى و آن حیات طیّبه‌اى که همه‌ی خیراتى که انسان به آنها علاقه‌مند است، در آن هست؛ یعنى صفاى معنوى هست، رفاه مادّى هم هست؛ یعنى امنیّت اجتماعى هست، امنیّت روحى هم هست؛ یعنى علم و سواد و دانش و بینش و تحقیق هم هست، تعبّد و خلوص و توجّه به خدا و عبادت هم هست؛ این حیات طیّبه‌ی اسلامى است؛ ما این را میخواهیم تأمین کنیم؛ اسلام این را به ما میدهد.

 اسلام امتحان‌داده است. اسلام نشان داده که میتواند از مردمى که به آن اعتقاد دارند و بر اساس آن زندگى میکنند، دفاع کند. درست است که دشمنىِ قدرتهاى عالم با ما به‌خاطر اسلام ما است؛ وَ ما نَقَموا مِنهُم اِلّاِّ اَن یُؤمِنوا بِاللهِ العَزیزِ الحَمید؛ (۱۰) مسئله، دعوا بر سرِ اسلام است؛ امّا حصار محکم ما هم همین اسلام است. سنگر بزرگى که ما میتوانیم در آن قرار بگیریم و از حیثیّت و شخصیّت و هویّت خودمان دفاع کنیم و آن حیات طیّبه را براى خودمان فراهم بکنیم، همین اسلام است. این هدف ما است و این راه ما است و ما براى رفتن به سمت این هدف، هیچ‌چیز کم نداریم: ایمان لازم است، بحمدا‌لله‌ خداى متعال دلهاى ما را به نور ایمان خودش منوّر کرده؛ حرکت و عمل و اقدام لازم است، بحمدا‌لله‌ خدا توفیق داده و ملّت ایران ثابت کردند که اهل حرکت و اهل اقدام و اهل نگاه نکردن به موانع در سرِ راه این اهداف هستند، سختی‌ها را هم تحمّل کردند، آبدیده شدند و نشان دادند که اهل عمل صالحند؛ موقعیّت طبیعى و سیاسى در دنیا میخواهد، این را [هم] خداى متعال به ما عنایت کرده. امروز منطقه‌اى که ما در آن زندگى میکنیم ‌-چه دشمنهاى ما خوششان بیاید، چه بدشان بیاید- یکى از حسّاس‌ترین مناطق عالم است. هر ملّتى اینجا زندگى بکند، از یک امتیاز برخوردار است؛ این امتیاز را خداى متعال به ما داده. امکانات طبیعى هم خیلى زیاد در اختیار ما است.

 ما این دو عامل یعنى ایمان عمیق و اقدام و عمل و نیّت قاطع بر پیمودن این راه را ‌-که تا حالا داشته‌ایم و توانسته‌ایم بحمدا‌لله‌ جلو بیاییم- بایستى حفظ کنیم. این آن چیزى است که یک‌یک مردم، زن و مرد، قشرهاى مختلف و در هر نقطه‌ی کشور باید به یاد داشته باشند: حفظ ایمان و شوق، و حفظ عمل و اقدام و حرکت. بحمدا‌لله‌ وحدت و یکپارچگى بر ملّت ما حاکم است؛ این را بایستى حفظ کنید. مخصوصاً آن کسانى که زبان گویا و مؤثّرى در میان مردم دارند و آن کسانى که میتوانند بر ذهنها و دلها و روحهاى مردم اثر بگذارند، آنها براى تقویت ایمان و تشویق به عمل و حفظ یکپارچگى و پیوند عمومى ملّت، بیشتر موظّف هستند.لذا بنده بارها به مردم عزیزمان و به کسانى که دلهایشان پُر از امید و ایمان است گفته‌ام که من نسبت به آینده هیچگونه نگرانى و تردیدى ندارم و میبینم که ملّت ما به فضل پروردگار خواهند توانست همان حیات طیّبه‌ی اسلامى را که اسلام میخواهد ‌-که در آن همه‌چیز هست: هم دنیا هست، هم آخرت هست، هم مادّه هست، هم معنا هست، هم علم هست، هم عبادت هست، هم رفاه هست، هم معنویّت هست- به وجود بیاورند و درست کنند. و بدانید اگر ما توانستیم این نظام را و این‌چنین جامعه‌اى را براى خودمان به وجود بیاوریم، شکست واقعى را آن روز بر دشمنان جهانىِ خودمان وارد کرده‌ایم.

 خداوند به همه‌ی شما توفیق و خیر عنایت کند؛ همه‌ی ما را در راه خودش ثابت‌قدم کند؛ و توفیقات خودش را ‌ان‌شاءالله‌ بر ما نازل کند؛ ما را قدردان هدایتها و ارشادهایى که امام عزیزمان ‌-سلاله‌ی پیغمبران و بقیّه‌ی اولیاى الهى- در میان ما گذاشته، قرار بدهد؛ و توفیق حرکت به سمت آن هدفها را به همه‌ی ما عنایت کند.

 والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته

 
 
۱) این دیدار به‌مناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. نمایندگان ولىّ‌فقیه، ائمّه‌ى جمعه، روحانیّون، مسئولان، نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و اقشار مختلف مردم استانهاى یزد و کهگیلویه و بویراحمد و جمعى از بسیجیان و اقشار مختلف مردم شهر بابل در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، حجّت‌الاسلام محمّدعلى صدوقى (نماینده‌ى ولىّ‌فقیه در استان یزد) مطالبى بیان کرد.
۲) نماینده‌ى امام و امام‌جمعه‌ى یزد که در یازدهم تیر ۱۳۶۱ به دست منافقین به شهادت رسید.
۳) پَستى
۴) سوره‌ى احزاب، بخشى از آیه‌ی ۲۲؛ «... گفتند: این همان است که خدا و فرستاده‌اش به ما وعده دادند ...»
۵) در دوازدهم تیر ماه ۱۳۶۷ هواپیماى مسافرى جمهورى اسلامى که از بندرعبّاس عازم دُبى بود، هدف موشک ناو جنگى وینسنز آمریکا در خلیج فارس قرار گرفت و ۲۹٠ مسافر آن -از جمله ۶۶ کودک و ۵۳ زن- شهید شدند. پس از چندى، دولت آمریکا به «ویلیام راجرز»، فرمانده ناو وینسنز، نشان شجاعت اعطا کرد!
۶) در روز جمعه نهم مرداد ۱۳۶۶، هنگامى که منادیان برائت از مشرکین و راه‌پیمایان، در صفوف منظّم و با آرامش کامل به سمت بیت‌الله‌الحرام براى شرکت در نماز مغرب در حرکت بودند، مورد حمله‌ى پلیس رسمى و گارد سلطنتى سعودى قرار گرفتند. بنا بر اعلام وزارت کشور جمهورى اسلامى ایران، ۳۲۲ تن از زائران ایرانى در این حادثه شهید و بیش از ۵٠٠٠ نفر زخمى شدند. پس از این واقعه دولت عربستان در تصمیمى ناعادلانه مانع از شرکت زائران ایرانى در مراسم حج شد.
۷) سران، بزرگان
۸) رؤسا، فرماندهان
۹) سوره‌ى ابراهیم، بخشى از آیات ۲۴ و ۲۵؛ «... که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است. میوه‌اش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد ...»
۱۰) سوره‌ى بروج، آیه‌ی ۸؛ «و بر آنان عیبى نگرفته بودند، جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند.»