1391/07/19
جدایی روحانی ازنظامافتخارنیست ننگ است
روایتی از دیدار روحانیون خراسان شمالی با رهبر انقلاب
مهدی قزلی
چهارشنبه شب دیدار رهبر انقلاب با روحانیون فضلا و طلاب حوزههای علمیه استان خراسان شمالی بود. وقتی رسیدیم که نماز جماعت برپا بود و با اتمام نماز جوانترهای جمع شعار دادن را شروع کردند: ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم
اباالفضل علمدار خامنه ای نگه دار
حسین حسین شعار ماست/ خامنه ای امام ماست
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
...
مجری پشت میکروفن آمد و سعی کرد جمع طلاب و روحانیون را متقاعد کند منظم و با هم سرودی را بخوانند. کمی هم تمرین کردند ولی بعد از چند دقیقه طلبههای جوان صلواتهایی به اعتراض فرستادند. تقابل مجری که تریبون دستش بود و طلبههای جوان که حربهای جز صلوات فرستادن نداشتند به سود طلبههای جوان تمام شد و با سکوت مجری دوباره شعرهای حماسی مصلی بجنورد را پر کرد:
خامنه ای کوثر است/ دشمن او ابتر است
علمدار ولایت/ حوزویان فدایت
...
آنطرف پرده داشتند سفره میانداختند و این طرف طلبهها همهمه و شعار داشتند. همین موقعها بود که رهبرانقلاب آمد روی جایگاه و طلبهها از جا کنده شدند و این موقعها غریزی ترین شعارها که هیچ وقت هم تمرین نمیشود به زبان میآید: ای رهبر آزاده / آماده ایم آماده
شعار غریزی را باید زندگی کرد نه تمرین! البته طلبهها سرود مجری را هم بعد از شعارهایشان با هم همخوانی کردند. رهبر هم با دست تعارف میکردند روحانیون و طلاب بنشینند. خانمها در همخوانی سرود خوب مشارکت نمیکردند چون بیشترشان داشتند گریه میکردند. بعضی چشم و صورتشان قرمز شده بود و بعضی پر چادرشان را به صورت کشیده بودند.
بعد از سرود که جمع را آرام کرد دوباره شعارها طلبههای جوان را به شور آورد و فقط قاری توانست آرامشان کند که: لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه.
وقت خواندن قرآن و بعد از آن دست خیلی از طلبهها بالا بود، بعضی به عکسهای رهبرشان و بعضی به شعارهایی که کف دستهایشان نوشته بودند.
شروع جلسه با خیرمقدم حاج آقا مهمان نواز بود که سالها امام جمعه بجنورد بود و حالا البته نماینده مجلس خبرگان. بعد از او هم رییس حوزه علمیه و بعد هم امام جمعه شهر صحبتهایی کردند. بعضی طلبهها که منتظر شروع صحبت رهبر انقلاب بودند باز هم یواشکی صلوات فرستادند و امام جمعه تیزهوش زود گزارشش را جمع کرد.
بعد از ایشان رهبر انقلاب بسم الله گفت و شروع کرد. از علاقهاش به جمع و جلسه طلاب گفت و اینکه در دهه هفتم زندگی هم از جمع آنها روحیه میگیرد.
از بزرگان روحانی که اصالتا بجنوردی بودند یاد کردند و استعدادشان را ستودند. علمای اهل سنت هم از قلم نیفتادند که در خواباندن غائله کمونیستها فعال بودند.
بعد از این حرفها رهبر انقلاب به طرح هجرت اشاره کردند و گفتند باید اساتید و فضلا به شهرهای خودشان یا شهرهای کوچک هجرت کنند و این تنها راه توسعه و گسترش روحانیت فعال در کشور است. از علما و فضلای بجنوردی خواستند برگردند به شهرشان و دست طلاب را بگیرند.
ایشان در فراز مهمی از صحبتشان به رابطه روحانیت و نظام اشاره کردند و گفتند اینکه آخوندی عبایش را روی کولش بکشد و بگوید من به کار نظام کاری ندارم، افتخار نیست ننگ است. این نظام پرچمش اسلام است، قانونش فقه است. مراجع تقلید گفتهاند تضعیف نظام اسلامی به هر شکلی حرام مطلق است. حوزههای علمیه باید خودشان را سربازان نظام بدانند. نظام هم متقابلا متصل و همزاد است با روحانیت.
رهبر انقلاب که معلوم بود در جلسه با طلاب احساس صمیمیت میکنند خاطرات زیادی از دوران طلبگی و استادی خودشان در حوزههای نجف، قم و مشهد گفتند و ضمن بیان این خاطرات نقشه راه برای طلبهها ترسیم میکردند؛ خوب درس خواندن، مدارا با مردم و مردم دار بودن، برگشتن به شهر و دیار خود، کمک حال نظام اسلامی بودن، قرآن خواندن، مطالعه کردن، دانستن قدر جوانی و...
جلسه حسابی طول کشیده بود. نزدیک ساعت 9 شب رهبر دعا کرد: ... خدایا قلب حضرت ولی عصر را از ما راضی کن و مارا مشمول دعای ایشان بگردان... آمینهای بلند طلبهها معلوم میکرد که جلسه واقعا تمام شده است.
اباالفضل علمدار خامنه ای نگه دار
حسین حسین شعار ماست/ خامنه ای امام ماست
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
...
مجری پشت میکروفن آمد و سعی کرد جمع طلاب و روحانیون را متقاعد کند منظم و با هم سرودی را بخوانند. کمی هم تمرین کردند ولی بعد از چند دقیقه طلبههای جوان صلواتهایی به اعتراض فرستادند. تقابل مجری که تریبون دستش بود و طلبههای جوان که حربهای جز صلوات فرستادن نداشتند به سود طلبههای جوان تمام شد و با سکوت مجری دوباره شعرهای حماسی مصلی بجنورد را پر کرد:
خامنه ای کوثر است/ دشمن او ابتر است
علمدار ولایت/ حوزویان فدایت
...
آنطرف پرده داشتند سفره میانداختند و این طرف طلبهها همهمه و شعار داشتند. همین موقعها بود که رهبرانقلاب آمد روی جایگاه و طلبهها از جا کنده شدند و این موقعها غریزی ترین شعارها که هیچ وقت هم تمرین نمیشود به زبان میآید: ای رهبر آزاده / آماده ایم آماده
شعار غریزی را باید زندگی کرد نه تمرین! البته طلبهها سرود مجری را هم بعد از شعارهایشان با هم همخوانی کردند. رهبر هم با دست تعارف میکردند روحانیون و طلاب بنشینند. خانمها در همخوانی سرود خوب مشارکت نمیکردند چون بیشترشان داشتند گریه میکردند. بعضی چشم و صورتشان قرمز شده بود و بعضی پر چادرشان را به صورت کشیده بودند.
بعد از سرود که جمع را آرام کرد دوباره شعارها طلبههای جوان را به شور آورد و فقط قاری توانست آرامشان کند که: لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه.
وقت خواندن قرآن و بعد از آن دست خیلی از طلبهها بالا بود، بعضی به عکسهای رهبرشان و بعضی به شعارهایی که کف دستهایشان نوشته بودند.
شروع جلسه با خیرمقدم حاج آقا مهمان نواز بود که سالها امام جمعه بجنورد بود و حالا البته نماینده مجلس خبرگان. بعد از او هم رییس حوزه علمیه و بعد هم امام جمعه شهر صحبتهایی کردند. بعضی طلبهها که منتظر شروع صحبت رهبر انقلاب بودند باز هم یواشکی صلوات فرستادند و امام جمعه تیزهوش زود گزارشش را جمع کرد.
بعد از ایشان رهبر انقلاب بسم الله گفت و شروع کرد. از علاقهاش به جمع و جلسه طلاب گفت و اینکه در دهه هفتم زندگی هم از جمع آنها روحیه میگیرد.
از بزرگان روحانی که اصالتا بجنوردی بودند یاد کردند و استعدادشان را ستودند. علمای اهل سنت هم از قلم نیفتادند که در خواباندن غائله کمونیستها فعال بودند.
بعد از این حرفها رهبر انقلاب به طرح هجرت اشاره کردند و گفتند باید اساتید و فضلا به شهرهای خودشان یا شهرهای کوچک هجرت کنند و این تنها راه توسعه و گسترش روحانیت فعال در کشور است. از علما و فضلای بجنوردی خواستند برگردند به شهرشان و دست طلاب را بگیرند.
ایشان در فراز مهمی از صحبتشان به رابطه روحانیت و نظام اشاره کردند و گفتند اینکه آخوندی عبایش را روی کولش بکشد و بگوید من به کار نظام کاری ندارم، افتخار نیست ننگ است. این نظام پرچمش اسلام است، قانونش فقه است. مراجع تقلید گفتهاند تضعیف نظام اسلامی به هر شکلی حرام مطلق است. حوزههای علمیه باید خودشان را سربازان نظام بدانند. نظام هم متقابلا متصل و همزاد است با روحانیت.
رهبر انقلاب که معلوم بود در جلسه با طلاب احساس صمیمیت میکنند خاطرات زیادی از دوران طلبگی و استادی خودشان در حوزههای نجف، قم و مشهد گفتند و ضمن بیان این خاطرات نقشه راه برای طلبهها ترسیم میکردند؛ خوب درس خواندن، مدارا با مردم و مردم دار بودن، برگشتن به شهر و دیار خود، کمک حال نظام اسلامی بودن، قرآن خواندن، مطالعه کردن، دانستن قدر جوانی و...
جلسه حسابی طول کشیده بود. نزدیک ساعت 9 شب رهبر دعا کرد: ... خدایا قلب حضرت ولی عصر را از ما راضی کن و مارا مشمول دعای ایشان بگردان... آمینهای بلند طلبهها معلوم میکرد که جلسه واقعا تمام شده است.