1368/04/04
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
متقابلاً این مصیبت بزرگ را به همهی شما برادران و خواهران، خانوادههاى محترم شهدا و فرزندان جبهه و سنگر و جانبازان و امتحاندادههاى صحنهی نبرد و علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه تسلیت عرض میکنم. از همهی برادران و خواهران که راههاى طولانى را طى کردید و با زحمت براى اداء واجب شرعى (۲) به تهران تشریف آوردید، صمیمانه تشکّر میکنم.
اساس کار ما از اوّل شروع نهضت تا پیروزى انقلاب، و از لحظهی پیروزى انقلاب تا امروز، عبارت بوده است از خواست ملّت و ارادهی ملّت. مردمند که از انقلابشان دفاع میکنند، مردمند که دشمن را در هر سطحى مأیوس میکنند، مردمند که صلابت اسلام و انقلاب را در شعارشان، در عملشان و در حضور و اقدامشان نشان میدهند. حضور مردم و ارادهی مردم و خواست مردم است که جمهورى اسلامى را در چشم ملّتهاى دیگر اینقدر جاذبهدار میکند. همین قشرهاى مستضعف جامعهی ما، این اکثریّت با اشتیاقِ به انجام تکلیف شرعى در نظام جمهورى اسلامى، مردمِ شهیدداده، مردمِ جبههرفته، مردمى که از عمق جانشان به اسلام و انقلاب دلبستهاند، وابستهاند؛ همینها هستند که دشمن را -علیرغم اقتدار ظاهرى دشمن- مأیوس میکنند و دوستان را، و ملّتها را، افراد مسلمان کشورهاى دیگر را، بلکه مستضعفین کشورهاى غیرمسلمان را به خود جذب میکنند؛ این سرمایهی اصلى انقلاب ما است، یعنى همین ایمان مردم و احساسات مردم و حضور مردم؛ این را باید حفظ کرد. حفظ ایمان و حضور مردم به دست کسى نیست؛ چون آمدن مردم به دست کسى نبود. این دست غیب الهى و دست قدرت الهى بود که دلها را به طرف اسلام و انقلاب و رهبر معظّم و بینظیر انقلاب و نظام جمهورى اسلامى جذب و جلب کرد و امام فقید عزیزِ ما قدر این توجّه عمومى را میدانست. کمتر کسى را ما دیدهایم، شاید ندیده باشیم کسى را که به قدر امام در اعماق دل نسبت به مردم احساس محبّت و اعتماد میکرد. فقط هم محبّت نبود؛ به مردم اعتماد داشت؛ به شجاعت مردم، به ایمان مردم، به حضور مردم، به وفاى مردم. و مردم هم حقّاً و انصافاً پاداش آن اعتماد مطلق را به رهبر و امام بزرگوارشان دادند. امتحان عجیبى بود؛ هم براى امام، هم براى شما مردم. آن بزرگوار نسبت به مردم با همان چشمى نگاه کرد که پیغمبران نگاه میکردند. پیغمبران دنبال آدمهاى برجسته و ممتاز نبودند، دنبال انسانهاى مؤمن و تودهی مردم بودند؛ خَفَضوا اَجنِحَتَهُم لِلمُؤمِنین. (۳) امام دنبال خواص نمیگشت؛ به تودهی مردم، به متن مردم، به همان کسانى که سنگینترین بارهاى انقلاب و کشور و دفاع از کشور بر دوش آنها است -همین شما آحاد مردمِ قشرهاى مختلف- دل میداد، با آنها حرف میزد، از آنها میخواست، با آنها رابطه داشت. همانطور که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به مالک اشتر سفارش میکند. مردم هم پاسخ دادند و آن امام و این امّت توانستند این انقلاب را از راههایى عبور بدهند و بگذرانند که اگر به عقب برگردیم و نگاه کنیم، از مشاهدهی آن راههاى خطرناکى که از آنجاها عبور کردیم، آدم وحشتش میگیرد.گاهى انسان در میان پیچوخمهاى یک جادّهی کوهستانىِ صعبالعبور، با احتیاط، با دقّت، قدمبهقدم میرود، بعد که به قلّه رسید، برمیگردد نگاه میکند، آنوقت تعجّب میکند که از چه جاهایى ما عبور کردهایم! این ده سال را مرور کنید: جنگ را، محاصرهی اقتصادى را، همدستى قدرتهاى بزرگ علیه جمهورى اسلامى را، همدستى نیروهاى نظامى اروپا و آمریکا و ارتجاع علیه ما را، توطئههاى داخلى را، نفوذیهاى دشمن را، کودتاهایى که در این مدّت طرّاحى کردند را، نفوذهاى لیبرالها و ملّیگراها و بیاعتقادان به اسلام و به مردم را، ببینید از کجاها عبور کردهایم! این نبود مگر در درجهی اوّل بهخاطر لطف و فضل و دست قدرت و حمایت پروردگار و در درجهی بعد این پیوند مستحکم شما مردم با امام و رهبر بزرگ و قائد عظیمالشّأنمان؛ و همین، انقلاب را بیمه کرد. لذا وقتیکه جاى خالى آن شخصیّت عظیم، همهی دنیا را متوجّه ما کرد -که دوستانمان نگران شدند که چه خواهد شد، دشمنانمان خوشحال شدند که همهچیز از بین خواهد رفت- در این لحظهی حسّاس، این پیوند، این حضور مردمى، انقلاب را بیمه کرد. شما مردم، انقلاب را بیمه کردید. این بر شما مبارک باد. این روحیهی ایمان و حسّاسیّت نسبت به انقلاب و وفاى نسبت به اسلام و به امام و به اصول انقلاب، بسیار موهبت بزرگى است. خداوند آن را بر شما مبارک کند و براى شما نگه دارد و شما را و ایمان و احساستان را همیشه پشتوانهی محکمى براى انقلاب قرار بدهد.
از حالا به بعد هم همان وظیفهی پشتیبانى، حسّاسیّت، همّت، هوشیارى و بیدارى بر دوش همه است. هنوز دشمنهاى ما چشم میگردانند ببینند کجا نقطهی ضعف هست تا از آنجا فشار وارد کنند. دشمن اینجور است. دشمن دائماً مواظب است ببیند از کجا میشود ضربه زد. اگر ما -مردم، مسئولین، مسئولین بالا، مسئولین متوسّط، قشرهاى مختلف- در وضع زندگىِ خودمان نقطه ضعف به دشمن نشان دادیم، دشمن رحم نخواهد کرد. شما حالا به شهرهاى خودتان برمیگردید. از سمنان، از کرج و اطراف کرج، از قوچان، شیروان، نیشابور، کازرون، جاهاى مختلف در این اجتماع عظیم شرکت کردید؛ از جاهاى دیگر هم مردم براى اظهار ارادت به امامشان مثل سیل روانه هستند. برمیگردید به شهرهاى خودتان، شایعهپراکنى هست، اختلافافکنى هست، نقزنى هست، کمکارى و بدکارى هست، کارشکنى هست. اینها همان منفذهایى است که دشمن از آنجاها نفوذ میکند. چه کسى این منفذها را به وجود میآورد؟ دو دسته مردم، دو دسته انسان. دستهی اوّل مغرضها، دشمنها، آنهایى که با اسلام، با انقلاب، با نظام جمهورى اسلامى، با روحانیّت، با حاکمیّت ارزشهاى اسلامى بدند، مخالفند. یک دسته عدّهاى هستند که نه، این حرفها را، این راه را -راه خدا را- قبول ندارند؛ دنبال چیزهاى دیگرى هستند. یک دسته اینها هستند؛ اینها مغرضند. البتّه اینها بسیار کمند. نمیگویم بیاثرند، میگویم کمند. اکثریّت قاطع ملّت ما وفادار و دلبسته و مؤمنند. یک دسته کسانى هستند که مغرض نیستند؛ امّا غافلند، ناآگاهند، بازیخوردهی دست مغرضها هستند. این دستهی دوّم را باید آگاه کرد. نسبت به دستهی اوّل، مسئولین بخشهاى مختلف کشور تصمیمگیرى میکنند. اینجور هم نیست که هر کسى ما را قبول نداشته باشد، ما با او با شدّت عمل برخورد کنیم؛ نه، ما با قدرت و تدبیر و بدون عصبانیّت برخورد میکنیم. ما با روش درست، با ادارهی درست، باید دشمن را هم -اگر با انصاف باشد- به دوست تبدیل کنیم. البتّه بعضیها غرضورزى میکنند، توطئه میکنند، شماتت میکنند؛ طبیعى است که نظام جمهورى اسلامى با اینها قوى برخورد خواهد کرد. این در جاى خودش مسئولینى دارد، مدیرانى براى همین کار هستند.وظیفهی مردم مؤمن این است که مغرض را بشناسند، او را با آدم خیرخواه اشتباه نکنند، این یک؛ و غافل را [هم] آگاه کنند؛ این وظیفه است. مخصوصاً شما جوانها که روحیه و نشاط بیشترى دارید. انقلاب متعلّق به جوانها است؛ همین نسل انقلاب. البتّه متعلّق به همه است؛ [امّا] جوانها توان بیشترى دارند، پس مسئولیّت بیشترى دارند. آگاه کردن مردم، هوشیار بودن، دشمن را در هر چهرهاى و در هر لباسى شناختن؛ این امروز تکلیف است؛ اساسیترین تکلیف عمومى مردم ما این است. دشمنشناسى چیز مهمّى است.
همین ایمان و انگیزه و احساسات را باید در درون جماعت حفظ کنیم. اجتماعات اسلامى را اهمّیّت بدهید -از قبیل نماز جمعه و اجتماعاتى که در اوقات مختلف براى وظایف گوناگونى که نظام جمهورى اسلامى پیش پاى مردم میگذارد تشکیل میشود- و درصدد باشید از این انقلاب و از این نظام مقدّس و از اسلام عزیز، با تمام وجود دفاع کنید؛ این عملى است، تا حالا هم شده و نظام جمهورى اسلامى به برکت همین دفاع مخلصانهی مردم، با قدرت، روزبهروز ریشهدارتر شده. امروز دشمنان ما اگرچه از توطئه و کید و مکر دست برنمیدارند، امّا خودشان هم خوب دارند احساس میکنند که روزبهروز توطئهها و کید و مکر آنها کمرنگتر و بیاثرتر میشود. یک روزى توطئهی آنها براى جمهورى اسلامى و علیه این نظام، هم آسانتر بود و هم مؤثّرتر، [امّا] امروز خود دشمنان جهانى اسلام و مسلمین هم حس میکنند که توطئه علیه این نظام، هم مشکلتر است، هم بیاثرتر است؛ چون این درخت تناور و این شجرهی طیّبه ریشه دوانده.ما آینده را بسیار روشن میبینیم. من بسیار به آینده امیدوارم. و باید هم امیدوار بود؛ اوّلاً لطف الهى شامل حال مؤمنین است؛ ثانیاً مسئولان نظام روزبهروز مجرّبتر شدهاند؛ ثالثاً آگاهى مردم در حدّ بالایى است و این احساسات و عواطف هم باید کمک کند تا انشاءالله در راه ساختن کشور و ادارهی درست کشور با حضور مردم، بهترین تلاشها انجام بگیرد. ما هرچه جلوتر میرویم قدرت اسلام بیشتر میشود و توطئه و مکر دشمن ضعیفتر میشود و آن روزى که دشمن احساس کند دیگر علیه این نظام کارى از دستش برنمیآید، این مردم نَفَس راحتى خواهند کشید و آن روز دور نیست.
از روح مقدّس امام عزیزمان باید استمداد کنیم؛ از خداى متعال باید کمک بخواهیم؛ رابطهی خودمان با خدا را همهی ما -بنده و شما؛ همه- روزبهروز محکمتر کنیم که اگر این رابطه را با خداى متعال محکم کردیم، مطمئن خواهیم شد به لطف و حمایت الهى؛ و آگاهى و معرفت خودمان را روزبهروز انشاءالله عمیقتر کنیم. بنده مجدّداً از همهی شما برادران و خواهران که از راههاى دور و نزدیک تشریف آوردید تشکّر میکنم. به مردم آن شهرهایى که از آنجا آمدهاید، سلام من را برسانید و از خداى متعال توفیق همهی مسئولین را در راه انجام وظایفشان بخواهید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
متقابلاً این مصیبت بزرگ را به همهی شما برادران و خواهران، خانوادههاى محترم شهدا و فرزندان جبهه و سنگر و جانبازان و امتحاندادههاى صحنهی نبرد و علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه تسلیت عرض میکنم. از همهی برادران و خواهران که راههاى طولانى را طى کردید و با زحمت براى اداء واجب شرعى (۲) به تهران تشریف آوردید، صمیمانه تشکّر میکنم.
اساس کار ما از اوّل شروع نهضت تا پیروزى انقلاب، و از لحظهی پیروزى انقلاب تا امروز، عبارت بوده است از خواست ملّت و ارادهی ملّت. مردمند که از انقلابشان دفاع میکنند، مردمند که دشمن را در هر سطحى مأیوس میکنند، مردمند که صلابت اسلام و انقلاب را در شعارشان، در عملشان و در حضور و اقدامشان نشان میدهند. حضور مردم و ارادهی مردم و خواست مردم است که جمهورى اسلامى را در چشم ملّتهاى دیگر اینقدر جاذبهدار میکند. همین قشرهاى مستضعف جامعهی ما، این اکثریّت با اشتیاقِ به انجام تکلیف شرعى در نظام جمهورى اسلامى، مردمِ شهیدداده، مردمِ جبههرفته، مردمى که از عمق جانشان به اسلام و انقلاب دلبستهاند، وابستهاند؛ همینها هستند که دشمن را -علیرغم اقتدار ظاهرى دشمن- مأیوس میکنند و دوستان را، و ملّتها را، افراد مسلمان کشورهاى دیگر را، بلکه مستضعفین کشورهاى غیرمسلمان را به خود جذب میکنند؛ این سرمایهی اصلى انقلاب ما است، یعنى همین ایمان مردم و احساسات مردم و حضور مردم؛ این را باید حفظ کرد. حفظ ایمان و حضور مردم به دست کسى نیست؛ چون آمدن مردم به دست کسى نبود. این دست غیب الهى و دست قدرت الهى بود که دلها را به طرف اسلام و انقلاب و رهبر معظّم و بینظیر انقلاب و نظام جمهورى اسلامى جذب و جلب کرد و امام فقید عزیزِ ما قدر این توجّه عمومى را میدانست. کمتر کسى را ما دیدهایم، شاید ندیده باشیم کسى را که به قدر امام در اعماق دل نسبت به مردم احساس محبّت و اعتماد میکرد. فقط هم محبّت نبود؛ به مردم اعتماد داشت؛ به شجاعت مردم، به ایمان مردم، به حضور مردم، به وفاى مردم. و مردم هم حقّاً و انصافاً پاداش آن اعتماد مطلق را به رهبر و امام بزرگوارشان دادند. امتحان عجیبى بود؛ هم براى امام، هم براى شما مردم. آن بزرگوار نسبت به مردم با همان چشمى نگاه کرد که پیغمبران نگاه میکردند. پیغمبران دنبال آدمهاى برجسته و ممتاز نبودند، دنبال انسانهاى مؤمن و تودهی مردم بودند؛ خَفَضوا اَجنِحَتَهُم لِلمُؤمِنین. (۳) امام دنبال خواص نمیگشت؛ به تودهی مردم، به متن مردم، به همان کسانى که سنگینترین بارهاى انقلاب و کشور و دفاع از کشور بر دوش آنها است -همین شما آحاد مردمِ قشرهاى مختلف- دل میداد، با آنها حرف میزد، از آنها میخواست، با آنها رابطه داشت. همانطور که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به مالک اشتر سفارش میکند. مردم هم پاسخ دادند و آن امام و این امّت توانستند این انقلاب را از راههایى عبور بدهند و بگذرانند که اگر به عقب برگردیم و نگاه کنیم، از مشاهدهی آن راههاى خطرناکى که از آنجاها عبور کردیم، آدم وحشتش میگیرد.گاهى انسان در میان پیچوخمهاى یک جادّهی کوهستانىِ صعبالعبور، با احتیاط، با دقّت، قدمبهقدم میرود، بعد که به قلّه رسید، برمیگردد نگاه میکند، آنوقت تعجّب میکند که از چه جاهایى ما عبور کردهایم! این ده سال را مرور کنید: جنگ را، محاصرهی اقتصادى را، همدستى قدرتهاى بزرگ علیه جمهورى اسلامى را، همدستى نیروهاى نظامى اروپا و آمریکا و ارتجاع علیه ما را، توطئههاى داخلى را، نفوذیهاى دشمن را، کودتاهایى که در این مدّت طرّاحى کردند را، نفوذهاى لیبرالها و ملّیگراها و بیاعتقادان به اسلام و به مردم را، ببینید از کجاها عبور کردهایم! این نبود مگر در درجهی اوّل بهخاطر لطف و فضل و دست قدرت و حمایت پروردگار و در درجهی بعد این پیوند مستحکم شما مردم با امام و رهبر بزرگ و قائد عظیمالشّأنمان؛ و همین، انقلاب را بیمه کرد. لذا وقتیکه جاى خالى آن شخصیّت عظیم، همهی دنیا را متوجّه ما کرد -که دوستانمان نگران شدند که چه خواهد شد، دشمنانمان خوشحال شدند که همهچیز از بین خواهد رفت- در این لحظهی حسّاس، این پیوند، این حضور مردمى، انقلاب را بیمه کرد. شما مردم، انقلاب را بیمه کردید. این بر شما مبارک باد. این روحیهی ایمان و حسّاسیّت نسبت به انقلاب و وفاى نسبت به اسلام و به امام و به اصول انقلاب، بسیار موهبت بزرگى است. خداوند آن را بر شما مبارک کند و براى شما نگه دارد و شما را و ایمان و احساستان را همیشه پشتوانهی محکمى براى انقلاب قرار بدهد.
از حالا به بعد هم همان وظیفهی پشتیبانى، حسّاسیّت، همّت، هوشیارى و بیدارى بر دوش همه است. هنوز دشمنهاى ما چشم میگردانند ببینند کجا نقطهی ضعف هست تا از آنجا فشار وارد کنند. دشمن اینجور است. دشمن دائماً مواظب است ببیند از کجا میشود ضربه زد. اگر ما -مردم، مسئولین، مسئولین بالا، مسئولین متوسّط، قشرهاى مختلف- در وضع زندگىِ خودمان نقطه ضعف به دشمن نشان دادیم، دشمن رحم نخواهد کرد. شما حالا به شهرهاى خودتان برمیگردید. از سمنان، از کرج و اطراف کرج، از قوچان، شیروان، نیشابور، کازرون، جاهاى مختلف در این اجتماع عظیم شرکت کردید؛ از جاهاى دیگر هم مردم براى اظهار ارادت به امامشان مثل سیل روانه هستند. برمیگردید به شهرهاى خودتان، شایعهپراکنى هست، اختلافافکنى هست، نقزنى هست، کمکارى و بدکارى هست، کارشکنى هست. اینها همان منفذهایى است که دشمن از آنجاها نفوذ میکند. چه کسى این منفذها را به وجود میآورد؟ دو دسته مردم، دو دسته انسان. دستهی اوّل مغرضها، دشمنها، آنهایى که با اسلام، با انقلاب، با نظام جمهورى اسلامى، با روحانیّت، با حاکمیّت ارزشهاى اسلامى بدند، مخالفند. یک دسته عدّهاى هستند که نه، این حرفها را، این راه را -راه خدا را- قبول ندارند؛ دنبال چیزهاى دیگرى هستند. یک دسته اینها هستند؛ اینها مغرضند. البتّه اینها بسیار کمند. نمیگویم بیاثرند، میگویم کمند. اکثریّت قاطع ملّت ما وفادار و دلبسته و مؤمنند. یک دسته کسانى هستند که مغرض نیستند؛ امّا غافلند، ناآگاهند، بازیخوردهی دست مغرضها هستند. این دستهی دوّم را باید آگاه کرد. نسبت به دستهی اوّل، مسئولین بخشهاى مختلف کشور تصمیمگیرى میکنند. اینجور هم نیست که هر کسى ما را قبول نداشته باشد، ما با او با شدّت عمل برخورد کنیم؛ نه، ما با قدرت و تدبیر و بدون عصبانیّت برخورد میکنیم. ما با روش درست، با ادارهی درست، باید دشمن را هم -اگر با انصاف باشد- به دوست تبدیل کنیم. البتّه بعضیها غرضورزى میکنند، توطئه میکنند، شماتت میکنند؛ طبیعى است که نظام جمهورى اسلامى با اینها قوى برخورد خواهد کرد. این در جاى خودش مسئولینى دارد، مدیرانى براى همین کار هستند.وظیفهی مردم مؤمن این است که مغرض را بشناسند، او را با آدم خیرخواه اشتباه نکنند، این یک؛ و غافل را [هم] آگاه کنند؛ این وظیفه است. مخصوصاً شما جوانها که روحیه و نشاط بیشترى دارید. انقلاب متعلّق به جوانها است؛ همین نسل انقلاب. البتّه متعلّق به همه است؛ [امّا] جوانها توان بیشترى دارند، پس مسئولیّت بیشترى دارند. آگاه کردن مردم، هوشیار بودن، دشمن را در هر چهرهاى و در هر لباسى شناختن؛ این امروز تکلیف است؛ اساسیترین تکلیف عمومى مردم ما این است. دشمنشناسى چیز مهمّى است.
همین ایمان و انگیزه و احساسات را باید در درون جماعت حفظ کنیم. اجتماعات اسلامى را اهمّیّت بدهید -از قبیل نماز جمعه و اجتماعاتى که در اوقات مختلف براى وظایف گوناگونى که نظام جمهورى اسلامى پیش پاى مردم میگذارد تشکیل میشود- و درصدد باشید از این انقلاب و از این نظام مقدّس و از اسلام عزیز، با تمام وجود دفاع کنید؛ این عملى است، تا حالا هم شده و نظام جمهورى اسلامى به برکت همین دفاع مخلصانهی مردم، با قدرت، روزبهروز ریشهدارتر شده. امروز دشمنان ما اگرچه از توطئه و کید و مکر دست برنمیدارند، امّا خودشان هم خوب دارند احساس میکنند که روزبهروز توطئهها و کید و مکر آنها کمرنگتر و بیاثرتر میشود. یک روزى توطئهی آنها براى جمهورى اسلامى و علیه این نظام، هم آسانتر بود و هم مؤثّرتر، [امّا] امروز خود دشمنان جهانى اسلام و مسلمین هم حس میکنند که توطئه علیه این نظام، هم مشکلتر است، هم بیاثرتر است؛ چون این درخت تناور و این شجرهی طیّبه ریشه دوانده.ما آینده را بسیار روشن میبینیم. من بسیار به آینده امیدوارم. و باید هم امیدوار بود؛ اوّلاً لطف الهى شامل حال مؤمنین است؛ ثانیاً مسئولان نظام روزبهروز مجرّبتر شدهاند؛ ثالثاً آگاهى مردم در حدّ بالایى است و این احساسات و عواطف هم باید کمک کند تا انشاءالله در راه ساختن کشور و ادارهی درست کشور با حضور مردم، بهترین تلاشها انجام بگیرد. ما هرچه جلوتر میرویم قدرت اسلام بیشتر میشود و توطئه و مکر دشمن ضعیفتر میشود و آن روزى که دشمن احساس کند دیگر علیه این نظام کارى از دستش برنمیآید، این مردم نَفَس راحتى خواهند کشید و آن روز دور نیست.
از روح مقدّس امام عزیزمان باید استمداد کنیم؛ از خداى متعال باید کمک بخواهیم؛ رابطهی خودمان با خدا را همهی ما -بنده و شما؛ همه- روزبهروز محکمتر کنیم که اگر این رابطه را با خداى متعال محکم کردیم، مطمئن خواهیم شد به لطف و حمایت الهى؛ و آگاهى و معرفت خودمان را روزبهروز انشاءالله عمیقتر کنیم. بنده مجدّداً از همهی شما برادران و خواهران که از راههاى دور و نزدیک تشریف آوردید تشکّر میکنم. به مردم آن شهرهایى که از آنجا آمدهاید، سلام من را برسانید و از خداى متعال توفیق همهی مسئولین را در راه انجام وظایفشان بخواهید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار بهمناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. ائمّهى جمعه، روحانیّون، خانوادههاى شهدا و قشرهاى مختلفِ مردم سمنان، کرج، طالقان، ساوجبلاغ، اشتهارد، رباطکریم، شهرک قدس، شیروان، قوچان، کازرون و جمعى از بسیجیان نیشابور در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، حجّتالاسلام محمّدعلى شریفى (امامجمعهى کرج) مطالبى بیان کرد.
۲) عملى که موجب حفظ و تقویت نظام اسلامى شود پسندیده و در مواردى واجب است و از آن جمله است آنچه موجب قوّت و اعتزاز حاکم اسلامى شود.
۳) نهجالبلاغه، خطبهى ۱۹۲؛ «در برابر مؤمنان فروتن بودند».