1391/07/05
با اهانت به پیامبر اکرم (ص)
تقسیمبندی اسلام میانهرو و تندرو از بین رفت
ساخت یک فیلم سینمایی دو ساعته حاوی اهانتهای مکرر به پیامبر گرامی اسلام به هیچ وجه با اهانتهای قبلی قابل قیاس نیست. البته اقدامات قبلی هم مسلمانها را عصبانی کرده بود، اما در عین حال این اهانتها به گونهای نبود که کل ظرفیت جهان اسلام را به میدان بیاورد. از طرف دیگر، اهانت اخیر در فضای بیداری اسلامی و در شرایطی که بخشهای وسیعی از جهان اسلام علیه رژیمهای وابسته به غرب و خود غرب به حرکت درآمده بودند و در شرایطی که یک آمادگی عمومی برای واکنش وجود داشت، صورت گرفت. در نتیجه این صحنه از صحنههای قبل متمایز شد و به نتایجی منتهی شد که غربیها فکر آن را هم نمیکردند.
سعدالله زارعی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی در یادداشتی به بررسی ابعاد مختلف اهانت اخیر به پیامبر گرامی اسلام و واکنش جهان اسلام به آن پرداخته است.
دو بُعد اهانت به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از نظر رهبر انقلاب:
تا قبل از اهانت اخیر به ساحت مقدس پیامبر بزرگوار اسلام و مواضع مقامات آمریکایی در حمایت از این نوع اهانت به بهانهی دفاع از آزادی بیان، این تصور وجود داشت که آمریکاییها و اروپاییها نه با اسلام، که با نحلههایی از مسلمانانی مسأله دارند که رفتارهای خشونتآمیز از خود بروز میدهند. حتی اخیراً آمریکاییها اعلام کرده بودند که با اسلام و مسلمانها مشکلی ندارند و به آنها احترام میگذارند. آقای اوباما در سخنرانیاش در مسجد دانشگاه الأزهر مصر اعلام کرد که ما با اسلام مشکلی نداریم و دولت من تلاش میکند که روابط بهتری با مسلمانان بر مبنای احترام متقابل دنبال کند.
اما این موضعگیریها چیزی جز یک پوشش برای مخالفت با دین اسلام و مسلمانان نبود. اهانت اخیر از اهداف اصلی غرب که «نفی اسلام و مقدسات اسلامی» در مواجهه و مقابله با جهان اسلام است، پرده برداشت و تقسیمبندی آنها از جهان اسلام به دو گونهی «میانهرو» و «تندرو» را از میان برد. امروزه جهان اسلام اگرچه از نحلههای مختلف سنی و شیعه تشکیل شده، اما همهی آنها بر قرآن کریم و شخصیت پیامبر بزرگوار اسلام اتفاق نظر دارند و در دفاع از این دو هیچ اختلافی بین مسلمانها وجود ندارد.
شکست توطئهی دوپارچگی جهان اسلام
آمریکاییها و اروپاییها در گذشته بخشی از جهان اسلام و بهویژه جمهوری اسلامی را متهم به تندروی میکردند. آنان تلاش داشتند تا از طریق جداسازی ایران و شیعیان از جریان عمومی جهان اسلام، ایران را منزوی کنند و از ظرفیت جهان اسلام علیه ایران و جبههی مقاومت استفاده کنند. وقتی مسألهی اهانت به پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم مطرح شد، جهان تشیع و تسنن همزمان و همصدا با هم زبان به اعتراض گشودند. لذا تلاش غربیها برای دوپارچه کردن جبههی متحد اسلامی به شکست انجامید و حقانیت مواضع جمهوری اسلامی در برابر غرب کاملاً مشخص شد و این توطئه در نقطهی آغازین خود خنثی شد. از این به بعد غرب نمیتواند دشمنی خود با اسلام ناب محمدی و ایران را در پشت مسائل فرقهای و اختلافات مذهبی پنهان کند. دیگر مسلمانان میدانند که هر اقدامی علیه هر بخشی از جهان اسلام در واقع اقدام علیه کل جهان اسلام اعم از شیعیان و اهل سنت است.
بزرگترین مشکل جهان اسلام طی قرون متمادی، اختلاف بین مذاهب یا کشورها و ملل اسلامی بوده است. مسلمانان تحت عناوین گوناگون دچار اختلافات داخلی بودند. مباحث کلامی در جهان اسلام همیشه منشأ اختلافاتی بوده است. همینطور از زمانی که مسألهی دولتسازی و دولت-ملت در جهان اسلام پیش آمد، هر بخش از جهان اسلام به عنوان یک کشور مستقل از پیکرهی آن جدا شد. این مسأله در جهان اسلام به صورت یک عارضهی منفی و یک معضل خودنمایی میکرد. در طول این دوران غربیها موفق شدند که در سکوت بقیهی جهان اسلام، بخشهایی از جهان اسلام مانند فلسطین را به تاراج ببرند. حتی بعدها غربیها موفق شدند در جریان سرکوب بخشهایی از جهان اسلام، از ظرفیت و امکانات برخی کشورهای اسلامی دیگر استفاده کنند. اشغال افغانستان و عراق و جنگهای ۳۳ روزهی لبنان و ۲۲ روزهی غزه همگی در حالی صورت گرفت که دشمنان جهان اسلام از ظرفیتهای بخشی از این جهان و کمک بعضی از کشورهای اسلامی برخوردار شدند و در مواردی امکانات مالی، دیپلماتیک، تبلیغاتی و حتی مذهبی این کشورها در خدمت دشمنان مسلمین قرار گرفت.
کمک غرب به جهان اسلام!
در وضعیت فعلی و با این اقدام اخیر غرب، تفرقهی جهان اسلام به وحدت تبدیل شده و کشورهای وابسته به جبههی آمریکا هم نتوانستهاند از موضع غرب در برابر پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و جهان اسلام حمایت کنند. این مسأله اتفاق بزرگی است که باعث التیام عارضهی قرون متمادی جهان اسلام شده است. این رویداد نشان داد که اگر جهان اسلام متحد و منسجم در دفاع از مقدسات خود به میدان بیاید، غرب با همهی امکاناتش قادر به پیشبردن توطئههای خود علیه جهان اسلام نخواهد بود. بنابراین اگرچه اهانت به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام بسیار دردناک بود و روح حدود ۱/۵ میلیارد مسلمان و بلکه روح هر انسان آزادهای را جریحهدار کرد، اما سبب اتخاذ یک موضع منسجم از سوی جهان اسلام در برابر غرب شد و غرب را وادار به عقبنشینی کرد.
مسلمانان توانستند در این ماجرا یک تهدید بزرگ را به یک فرصت بزرگ تبدیل کنند. مسلمانان مطمئن هستند که وقتی به میدان میآیند، ظرفیتهای نظامی و امنیتی غرب را خنثی میکنند و عملاً از ارتشهای بزرگ غرب و پایگاههای عظیم نظامی آنها کاری برنمیآید.
غرب با اقدام اخیر خود جهان اسلام را متحد کرد و این مسأله را بهوضوح روشن کرد که با اساس اسلام و موجودیتی به نام مسلمانان مشکل دارد و برای مقابله با آنها برنامهریزی میکند. این حرکت در واقع کمک ناخواستهی غرب به جهان اسلام بود و جبههی متحد و منسجمی را در تمام کشورهای اسلامی علیه این اقدام به وجود آورد. غربیها نتوانستند در برابر این جبههی متحد مقاومت کنند. تا آنجا که آمریکاییها حتی در راهانداختن موج خبری مظلومنمایی برای کشته شدن دیپلماتهایشان در بنغازی ناکام ماندند. این در حالی بود که بسیاری از ناظران گمان میکردند که غرب در صدد ساختن یک یازده سپتامبر جدید از حادثهی کنسولگری آمریکا در بنغازی است با این هدف که بتواند تهاجم گستردهای را متوجه جهان اسلام کند، اما عملاً چنین اتفاقی نیفتاد.
دولت آمریکا طی هفتههای گذشته علیالدوام در صدد توجیه اقدام هالیوود علیه پیامبر گرامی اسلام بود. دولتهای اروپایی هم ناچار شدند که در برابر فیلم اهانتآمیز موضعگیری کنند. این مواضع اگرچه قاطعانه نبود، اما در عین حال حاکی از مبتلا شدن غربیها به یک وضعیت انفعالی بود. این رخداد و واکنش مسلمانان به آن یک تجربهی بسیار خوب برای جهان اسلام بود، زیرا وضعیت جدیدی را پدید آورد که در این وضعیت جدید هیچ مسلمانی بهانهای برای جدایی و تفرقه ندارد. این موضوع کمک کرد تا جوامع اسلامی اختلافات بین خود را کنار بگذارند و انگارههای حسننیت داشتن غرب از بین برود.
حضور متراکم مردم مسلمان در همهی جهان اسلام، ریشههای اهانت به پیامبر بزرگوار اسلام را در غرب میخشکاند و غرب را پیش از اهانت دوباره به جهان اسلام به اندیشه فرو میبرد. غرب در این صحنه هزینههای بسیار بزرگی را پرداخت کرد و بهرهی بسیار ناچیزی برد. اگرچه غرب در یک جا عقدهگشایی کرد و درون پلید خود را بیرون ریخت و توانست بخشهای افراطی صهیونیست مسیحی را دلخوش کند، اما در عین حال هزینهی سنگین شکست از جهان اسلام را پرداخت که مقدمهی خروج نظامی غرب از سرزمینهای اسلامی بود.
چهار گام برای توقف اهانتها
مسلمانها باید دفاع از مقدسات خود را با استفاده از روشهایی نهادینه کنند و امکان تکرار اهانت را از غرب بگیرند. برای رسیدن به این مقصود باید اولاً این واکنشها و اعتراضات ادامه یابد تا برای مدتی طولانی فضا برای اقدام و حرکت غرب در کشورهای اسلامی تنگ شود. بنابراین محاصرهی اجتماعی سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک و نظامی غرب در جهان اسلام باید استمرار پیدا کند.
دوم، مسلمانها باید در کشورهای خودشان با اعمال فشار بر دولتها، کیفرخواستهایی را علیه اهانتکنندگان تنظیم کنند. همانطور که در مصر این اتفاق افتاد و یک دادگاه مصری، سازندهی فیلم را به مجازات محکوم کرد و نیز وزیر راهآهن پاکستان باصراحت مسألهی قتل اهانتکننده را مطرح و اعلام کرد که اگر من هم بتوانم این کار را انجام میدهم. واکنشهایی از این قبیل باید در جهان اسلام توسعه پیدا کند.
سوم، دولتهای اسلامی باید با فشار بر سازمان ملل و مجامع حقوقی وابسته به این سازمان، قوانینی رابه تصویب برسانند که بر مبنای آن، اهانت به مقدسات الهی ممنوع باشد. در نتیجهی این واکنشها اگر هزینهی اهانت به مقدسات بالا برود -همانگونه که در این مورد اتفاق افتاد- غربیها ناچار میشوند که از اهانت به مقدسات اسلامی جلوگیری کنند. بنابراین این بیداری باید ادامه داشته باشد و ما باید بتوانیم این فضا را به فضای وحدت تبدیل کنیم.
چهارم، باید کنگرههای بزرگ دینی در جایجای جهان اسلام در موضوع شناخت شخصیت پیامبر مکرم اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و مشترکات مذاهب اسلامی با تأکید بر وحدت اسلامی بهوجود بیاید. دانشگاههای جهان اسلام باید در این زمینه فعال شوند و علمای جهان اسلام باید کنگرههای متوالی و زنجیرهای را در کشورهای خود برگزار کنند تا مسألهی شناخت غرب و دشمنی غرب با جهان اسلام تبدیل به هزاران پایاننامهی دانشگاهی و دهها کرسی تحقیق پیرامون مکاتب غربی شود. مسلمانان یقیناً با اینگونه اقدامات، امکان اهانت به مقدسات را از غرب خواهند گرفت.
سعدالله زارعی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی در یادداشتی به بررسی ابعاد مختلف اهانت اخیر به پیامبر گرامی اسلام و واکنش جهان اسلام به آن پرداخته است.
دو بُعد اهانت به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از نظر رهبر انقلاب:
تا قبل از اهانت اخیر به ساحت مقدس پیامبر بزرگوار اسلام و مواضع مقامات آمریکایی در حمایت از این نوع اهانت به بهانهی دفاع از آزادی بیان، این تصور وجود داشت که آمریکاییها و اروپاییها نه با اسلام، که با نحلههایی از مسلمانانی مسأله دارند که رفتارهای خشونتآمیز از خود بروز میدهند. حتی اخیراً آمریکاییها اعلام کرده بودند که با اسلام و مسلمانها مشکلی ندارند و به آنها احترام میگذارند. آقای اوباما در سخنرانیاش در مسجد دانشگاه الأزهر مصر اعلام کرد که ما با اسلام مشکلی نداریم و دولت من تلاش میکند که روابط بهتری با مسلمانان بر مبنای احترام متقابل دنبال کند.
اما این موضعگیریها چیزی جز یک پوشش برای مخالفت با دین اسلام و مسلمانان نبود. اهانت اخیر از اهداف اصلی غرب که «نفی اسلام و مقدسات اسلامی» در مواجهه و مقابله با جهان اسلام است، پرده برداشت و تقسیمبندی آنها از جهان اسلام به دو گونهی «میانهرو» و «تندرو» را از میان برد. امروزه جهان اسلام اگرچه از نحلههای مختلف سنی و شیعه تشکیل شده، اما همهی آنها بر قرآن کریم و شخصیت پیامبر بزرگوار اسلام اتفاق نظر دارند و در دفاع از این دو هیچ اختلافی بین مسلمانها وجود ندارد.
مسلمانان توانستند در این ماجرا یک تهدید بزرگ را به یک فرصت بزرگ تبدیل کنند. مسلمانان مطمئن هستند که وقتی به میدان میآیند، ظرفیتهای نظامی و امنیتی غرب را خنثی میکنند و عملاً از ارتشهای بزرگ غرب و پایگاههای عظیم نظامی آنها کاری برنمیآید.
شکست توطئهی دوپارچگی جهان اسلام
آمریکاییها و اروپاییها در گذشته بخشی از جهان اسلام و بهویژه جمهوری اسلامی را متهم به تندروی میکردند. آنان تلاش داشتند تا از طریق جداسازی ایران و شیعیان از جریان عمومی جهان اسلام، ایران را منزوی کنند و از ظرفیت جهان اسلام علیه ایران و جبههی مقاومت استفاده کنند. وقتی مسألهی اهانت به پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم مطرح شد، جهان تشیع و تسنن همزمان و همصدا با هم زبان به اعتراض گشودند. لذا تلاش غربیها برای دوپارچه کردن جبههی متحد اسلامی به شکست انجامید و حقانیت مواضع جمهوری اسلامی در برابر غرب کاملاً مشخص شد و این توطئه در نقطهی آغازین خود خنثی شد. از این به بعد غرب نمیتواند دشمنی خود با اسلام ناب محمدی و ایران را در پشت مسائل فرقهای و اختلافات مذهبی پنهان کند. دیگر مسلمانان میدانند که هر اقدامی علیه هر بخشی از جهان اسلام در واقع اقدام علیه کل جهان اسلام اعم از شیعیان و اهل سنت است.
بزرگترین مشکل جهان اسلام طی قرون متمادی، اختلاف بین مذاهب یا کشورها و ملل اسلامی بوده است. مسلمانان تحت عناوین گوناگون دچار اختلافات داخلی بودند. مباحث کلامی در جهان اسلام همیشه منشأ اختلافاتی بوده است. همینطور از زمانی که مسألهی دولتسازی و دولت-ملت در جهان اسلام پیش آمد، هر بخش از جهان اسلام به عنوان یک کشور مستقل از پیکرهی آن جدا شد. این مسأله در جهان اسلام به صورت یک عارضهی منفی و یک معضل خودنمایی میکرد. در طول این دوران غربیها موفق شدند که در سکوت بقیهی جهان اسلام، بخشهایی از جهان اسلام مانند فلسطین را به تاراج ببرند. حتی بعدها غربیها موفق شدند در جریان سرکوب بخشهایی از جهان اسلام، از ظرفیت و امکانات برخی کشورهای اسلامی دیگر استفاده کنند. اشغال افغانستان و عراق و جنگهای ۳۳ روزهی لبنان و ۲۲ روزهی غزه همگی در حالی صورت گرفت که دشمنان جهان اسلام از ظرفیتهای بخشی از این جهان و کمک بعضی از کشورهای اسلامی برخوردار شدند و در مواردی امکانات مالی، دیپلماتیک، تبلیغاتی و حتی مذهبی این کشورها در خدمت دشمنان مسلمین قرار گرفت.
کمک غرب به جهان اسلام!
در وضعیت فعلی و با این اقدام اخیر غرب، تفرقهی جهان اسلام به وحدت تبدیل شده و کشورهای وابسته به جبههی آمریکا هم نتوانستهاند از موضع غرب در برابر پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و جهان اسلام حمایت کنند. این مسأله اتفاق بزرگی است که باعث التیام عارضهی قرون متمادی جهان اسلام شده است. این رویداد نشان داد که اگر جهان اسلام متحد و منسجم در دفاع از مقدسات خود به میدان بیاید، غرب با همهی امکاناتش قادر به پیشبردن توطئههای خود علیه جهان اسلام نخواهد بود. بنابراین اگرچه اهانت به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام بسیار دردناک بود و روح حدود ۱/۵ میلیارد مسلمان و بلکه روح هر انسان آزادهای را جریحهدار کرد، اما سبب اتخاذ یک موضع منسجم از سوی جهان اسلام در برابر غرب شد و غرب را وادار به عقبنشینی کرد.
مسلمانان توانستند در این ماجرا یک تهدید بزرگ را به یک فرصت بزرگ تبدیل کنند. مسلمانان مطمئن هستند که وقتی به میدان میآیند، ظرفیتهای نظامی و امنیتی غرب را خنثی میکنند و عملاً از ارتشهای بزرگ غرب و پایگاههای عظیم نظامی آنها کاری برنمیآید.
از این به بعد غرب نمیتواند دشمنی خود با اسلام ناب محمدی و ایران را در پشت مسائل فرقهای و اختلافات مذهبی پنهان کند. دیگر مسلمانان میدانند که هر اقدامی علیه هر بخشی از جهان اسلام در واقع اقدام علیه کل جهان اسلام اعم از شیعیان و اهل سنت است.
غرب با اقدام اخیر خود جهان اسلام را متحد کرد و این مسأله را بهوضوح روشن کرد که با اساس اسلام و موجودیتی به نام مسلمانان مشکل دارد و برای مقابله با آنها برنامهریزی میکند. این حرکت در واقع کمک ناخواستهی غرب به جهان اسلام بود و جبههی متحد و منسجمی را در تمام کشورهای اسلامی علیه این اقدام به وجود آورد. غربیها نتوانستند در برابر این جبههی متحد مقاومت کنند. تا آنجا که آمریکاییها حتی در راهانداختن موج خبری مظلومنمایی برای کشته شدن دیپلماتهایشان در بنغازی ناکام ماندند. این در حالی بود که بسیاری از ناظران گمان میکردند که غرب در صدد ساختن یک یازده سپتامبر جدید از حادثهی کنسولگری آمریکا در بنغازی است با این هدف که بتواند تهاجم گستردهای را متوجه جهان اسلام کند، اما عملاً چنین اتفاقی نیفتاد.
دولت آمریکا طی هفتههای گذشته علیالدوام در صدد توجیه اقدام هالیوود علیه پیامبر گرامی اسلام بود. دولتهای اروپایی هم ناچار شدند که در برابر فیلم اهانتآمیز موضعگیری کنند. این مواضع اگرچه قاطعانه نبود، اما در عین حال حاکی از مبتلا شدن غربیها به یک وضعیت انفعالی بود. این رخداد و واکنش مسلمانان به آن یک تجربهی بسیار خوب برای جهان اسلام بود، زیرا وضعیت جدیدی را پدید آورد که در این وضعیت جدید هیچ مسلمانی بهانهای برای جدایی و تفرقه ندارد. این موضوع کمک کرد تا جوامع اسلامی اختلافات بین خود را کنار بگذارند و انگارههای حسننیت داشتن غرب از بین برود.
حضور متراکم مردم مسلمان در همهی جهان اسلام، ریشههای اهانت به پیامبر بزرگوار اسلام را در غرب میخشکاند و غرب را پیش از اهانت دوباره به جهان اسلام به اندیشه فرو میبرد. غرب در این صحنه هزینههای بسیار بزرگی را پرداخت کرد و بهرهی بسیار ناچیزی برد. اگرچه غرب در یک جا عقدهگشایی کرد و درون پلید خود را بیرون ریخت و توانست بخشهای افراطی صهیونیست مسیحی را دلخوش کند، اما در عین حال هزینهی سنگین شکست از جهان اسلام را پرداخت که مقدمهی خروج نظامی غرب از سرزمینهای اسلامی بود.
چهار گام برای توقف اهانتها
مسلمانها باید دفاع از مقدسات خود را با استفاده از روشهایی نهادینه کنند و امکان تکرار اهانت را از غرب بگیرند. برای رسیدن به این مقصود باید اولاً این واکنشها و اعتراضات ادامه یابد تا برای مدتی طولانی فضا برای اقدام و حرکت غرب در کشورهای اسلامی تنگ شود. بنابراین محاصرهی اجتماعی سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک و نظامی غرب در جهان اسلام باید استمرار پیدا کند.
دولتهای اسلامی باید با فشار بر سازمان ملل و مجامع حقوقی وابسته به این سازمان، قوانینی رابه تصویب برسانند که بر مبنای آن، اهانت به مقدسات الهی ممنوع باشد. در نتیجهی این واکنشها اگر هزینهی اهانت به مقدسات بالا برود. غربیها ناچار میشوند که از اهانت به مقدسات اسلامی جلوگیری کنند.
دوم، مسلمانها باید در کشورهای خودشان با اعمال فشار بر دولتها، کیفرخواستهایی را علیه اهانتکنندگان تنظیم کنند. همانطور که در مصر این اتفاق افتاد و یک دادگاه مصری، سازندهی فیلم را به مجازات محکوم کرد و نیز وزیر راهآهن پاکستان باصراحت مسألهی قتل اهانتکننده را مطرح و اعلام کرد که اگر من هم بتوانم این کار را انجام میدهم. واکنشهایی از این قبیل باید در جهان اسلام توسعه پیدا کند.
سوم، دولتهای اسلامی باید با فشار بر سازمان ملل و مجامع حقوقی وابسته به این سازمان، قوانینی رابه تصویب برسانند که بر مبنای آن، اهانت به مقدسات الهی ممنوع باشد. در نتیجهی این واکنشها اگر هزینهی اهانت به مقدسات بالا برود -همانگونه که در این مورد اتفاق افتاد- غربیها ناچار میشوند که از اهانت به مقدسات اسلامی جلوگیری کنند. بنابراین این بیداری باید ادامه داشته باشد و ما باید بتوانیم این فضا را به فضای وحدت تبدیل کنیم.
چهارم، باید کنگرههای بزرگ دینی در جایجای جهان اسلام در موضوع شناخت شخصیت پیامبر مکرم اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و مشترکات مذاهب اسلامی با تأکید بر وحدت اسلامی بهوجود بیاید. دانشگاههای جهان اسلام باید در این زمینه فعال شوند و علمای جهان اسلام باید کنگرههای متوالی و زنجیرهای را در کشورهای خود برگزار کنند تا مسألهی شناخت غرب و دشمنی غرب با جهان اسلام تبدیل به هزاران پایاننامهی دانشگاهی و دهها کرسی تحقیق پیرامون مکاتب غربی شود. مسلمانان یقیناً با اینگونه اقدامات، امکان اهانت به مقدسات را از غرب خواهند گرفت.