• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1368/03/24

بیانات در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

 همان‌طور که برادر عزیزمان فرمودند، حقیقتاً این روزها روزهاى سخت و تلخى است. خلأ وجود عزیز بارز قوىّ امام و رهبر کبیرمان چیزى نیست که حتّى به‌آسانى بشود آن را باور کرد. خاطرات این ده سال پُرماجراى انقلابمان و جمهورى اسلامى مظلوممان، قدم‌به‌قدم سرشار از حضور قوى و فعّال و تعیین‌کننده و خط‌دهنده‌ی امام عزیزمان است. واقعاً ملّت ما و نظام ما نخواهد توانست به‌آسانى جبرانِ این ضایعه‌ی سنگین را بکند. از خداى متعال باید استمداد کنیم. این حادثه حادثه‌اى است براى اسلام، نه‌فقط براى ما که مسئولین این نظام هستیم و نه‌فقط براى ملّت ایران، ضایعه‌اى است براى اسلام و مسلمین و براى تاریخ اسلام. و ما آموختیم از خود این معلّم بزرگ و از تعالیم اسلامى که با اتّکال (۲) به پروردگار و با تکیه‌ی به عنایات الهى باید سختی‌ها و مصیبت‌ها و حوادث تلخ و سنگین را به نحوى جبران کرد. بارى است بر دوش همه‌ی ما؛ و باید آن‌قدر ارتباطاتمان را قوى کنیم، آن‌قدر تلاشمان را مضاعف کنیم، آن‌قدر اخلاص و ارتباط با خدا را در خودمان تقویت کنیم تا بتوانیم مقدارى از این خلأ را پُر کنیم. تکلیف که عوض نشده، راه که عوض نشده، اهداف که همان اهداف است؛ ما حرکتى را آغاز کردیم ‌-با قدرت، با صلابت، با ایمان کافى به هدفهاى این راه و این حرکت- و مثل کاروانى راه افتادیم و هنوز در اثناى راه هستیم و این ضایعه بر ما وارد شده. ماندن، توقّف کردن، تردید کردن، گناه و جرم است. و چون راه را باید ادامه بدهیم، بنابراین باید ببینیم با چه عواملى خواهیم توانست این ضایعه را جبران کنیم؛ روى این باید فکر کنیم.

 بنده صمیمانه از همدلى و صفا و همکارى شما برادران عزیز که با بسیارى از شما همکاری‌هاى طولانى در دوران مسئولیّتهاى پس از انقلاب تا امروز داشتیم، تشکّر میکنم. و مطمئنّاً مجلس شوراى اسلامى آن رکن رکینى است که موضع‌گیرى آن و تصمیم آن و حرکت صحیح و جهت‌دار و مدبّرانه‌ی آن نقش عمده‌اى خواهد داشت در اینکه ملّت ما و جامعه‌ی ما و همه‌ی ما با هم بتوانیم این راه را دنبال کنیم. هر کسى، هر دستگاهى نقشى دارد در این تکلیف بزرگ و عمومى؛ و نقش شما تعیین‌کننده‌تر است و لذا تکلیف شما هم سنگین‌تر است.خوشبختانه مجلس شوراى اسلامى امتحان خوبى داده. من به‌عنوان کسى که در بخشى از دوران مأموریّتم، (۳) در مجلس ‌-در این سنگر استوار و مردمى- حضور داشتم و خدمت کردم و همواره براى این ارگان، براى این دستگاه عظیم و مؤثّر، احترام شایسته‌ی خودش را ‌-که امام عزیزمان بر روى آن تأکید کردند و بناى انقلاب ما بر آن است- قائل بودم و به آن اعتقاد راسخ داشتم، احساس میکنم که مجلس، در گذشته نقش بسیار حسّاسى را در روند حرکت انقلاب داشته که در آینده هم ‌ان‌شاءالله‌ بایستى همان‌جور باشد.

 آزمایشهاى سختى را مجلس گذراند و به اعتقاد بنده از این آزمایشها سرافراز بیرون آمد؛ بر اثر همین قدرت و استقامت در راه و حفظ جایگاه قانونىِ والایى که در قانون اساسى به این دستگاه عظیم و حسّاس داده شده، امروز در سطح جهانْ مجلس شوراى اسلامى از یک حیثیّت بالایى برخوردار است. امروز مجلس شوراى اسلامى در سطح جهانى، فقط به‌عنوان یک دستگاه قانونگذارى در کشور ما شناخته نمیشود، با عنوان یک دستگاهى که در سیاستهاى کشور بلکه در سیاستهاى جهانى سهم دارد ‌-سهم مؤثّرى هم دارد- و جایگاه برجسته و والایى دارد و در اوضاع داخلى کشور نقش مؤثّرى دارد، شناخته میشود. و این نقش بایستى به‌طور کامل حفظ بشود.

 بنده صمیمانه از برادران و خواهران عزیز نماینده تشکّر میکنم، به‌خاطر استوارى نقشى که همواره مجلس شوراى اسلامى نشان داده و بخصوص به‌خاطر مواضع بسیار خوبى که در این روزهاى حسّاس در نطقهاى پیش از دستور و در مواضع عمومى، مجلس شوراى اسلامى گرفته؛ یعنى مجلس یک دستگاهى است که حرکت آن، موضع‌گیرى آن و سخن آن، در سطح جهان و سیاستهاى بین‌المللى نشان‌دهنده‌ی حرکت کلّى نظام به حساب می‌آید؛ و شما می‌بینید تأثیرى را که مجلس و رئیس عزیز و محترم مجلس شوراى اسلامى، امروز در ترسیم و تبیین سیاستهاى نظام جمهورى اسلامى در سطح جهانى دارند. همین حرکت دیروز مجلس شوراى اسلامى و رأى بالایى که داده شد به ریاست برادر عزیزمان جناب آقاى هاشمى رفسنجانى، در دنیا انعکاس بسیار وسیعى داشت. (۴) این نشان‌دهنده‌ی حسّاسیّت هرگونه حرکتى است که در مجلس انجام میگیرد.

 من یک جمله را در ادامه‌ی مطالبى که برادر عزیزمان فرمودند (۵) میخواهم عرض بکنم. دشمن بشدّت بر روى جزئیّات جریانات کشور ما حسّاس است. همان‌طور که همه میدانیم، اینها امید بسته بودند به این‌جور روزهایى: به روزهایى که خلأ وجود امام در جمهورى اسلامى آشکار بشود. امید بسته بودند به اینکه اختلافات بین مسئولین و آن چیزى که آنها آن را جنگ قدرت مینامند، آغاز بشود؛ امید بسته بودند به اینکه جمهورى اسلامى دچار آشفتگى سیاسى شدیدى بشود که به مسئولین ‌-حتّى اگر مسئولینى هم مشخّص بشوند و مسئله‌ی رهبرى حل هم بشود- اجازه و امکان ندهد که اوضاع کشور را جمع‌وجور کنند و کار را ادامه بدهند؛ امید بستند و بسته بودند به اینکه مردم در صحنه حضور پیدا نکنند و فقدان امام به معناى خاموش شدن شعله‌ی انقلاب تلقّى شده بود در ذهن تحلیلگران خارجى. و امروز شما می‌بینید حیرت آنها را و تعجّب آنها را از واقعیّات باشکوهى که در کشور ما دارد اتّفاق می‌افتد و هر روز یک حادثه، تأیید میکند رشد مردم را و عمق ایمان انقلابى در دلهاى مردم را و رشد سیاسى مسئولین و دست‌اندرکاران را و موجب ناامیدى و حیرت آنها میشود.

 من با مطالعه‌ی اخبار و تحلیل‌هایى که این روزها مرتّباً بخصوص محافل غربى ‌-چه دستگاه‌هاى خبری‌شان و گزارشگرهایشان، چه دستگاه‌هاى سیاسی‌شان که حرفهایشان منعکس میشود در دنیا- گفتند و اظهار کردند، با ملاحظه‌ی اظهارات اینها احساس میکنم این سه نقطه‌اى که عرض میکنم و عرض شد بخشى از آن، هنوز سه نقطه‌ی امید است در ذهن غربی‌ها، یعنى اگر بخواهند با انقلاب و با نظام جمهورى اسلامى یک برخورد خصمانه‌اى بکنند، فکر میکنند از این سه راه ممکن است؛ که اگر این سه حادثه اتّفاق هم نیفتاده، آنها تلاش میکنند به نحوى این سه حادثه‌ی مطلوب خودشان و زیان‌بار براى جمهورى اسلامى را به وجود بیاورند.

 یکى تنازعها و اختلافها است. آنها فکر میکردند جنگ قدرت به وجود خواهد آمد. روزهاى اوّل، که خیلى ناشیانه پیش‌بینى میکردند که برخوردهاى نظامى خواهد شد، حوادث خونین به وجود خواهد آمد، یعنى آن لحظاتِ اوّلْ دنیا این‌جور تلقّى میکرد؛ قبلاً هم پیش‌بینى کرده بودند، بارها هم گفته بودند. بعد که دیدند این خیلى از واقعیّت دور است میگفتند کشمکش بر سر قدرت پیش خواهد آمد و تا مدّتها مسئله‌ی زعامت نظام و رهبرى نظام به جایى نخواهد رسید. و بعد که این مسئله هم نشد، مرتّب تکرار میکردند ‌-باز در دو سه روز اوّل- که آنچه پیش آمده و انتخابى که مجلس خبرگان کرده یک چیز سطحى و زودگذر است و جنگ قدرت در پشت پرده و بالقوّه هنوز وجود دارد و باید منتظر باشیم در چند روز آینده، جنگ قدرت خودش را نشان بدهد! روزها گذشته، شخصیّت‌ها، افرادى که موضع‌گیری‌شان، حرفشان، اظهاراتشان تعیین‌کننده است ‌-از مجلس شوراى اسلامى، اعضاى دولت، علماى بزرگ، مراجع، گروه‌هاى مردمى، گروه‌هاى انقلابى، نهادهاى انقلابى، همه- یکپارچگى خودشان و تمرکز خودشان را نشان دادند و پیش‌بینى آنها عمل نشده، باز تحلیل‌ها و تفسیرها میرود سراغ پیدا کردن نقاطى که براى آنها نوید وجود یک اختلاف یا زمینه‌ی اختلافى را بدهد. یعنى من در مطالعه‌ی خبرها و اظهارها و گزارشها و تحلیل‌هاى سیاسى به این نتیجه میرسم که اینها از مسئله‌ی ایجاد اختلاف و کشمکش میان مسئولان جمهورى اسلامى و گروه‌هاى مردمى و گرایشهاى سیاسى، نمیخواهند به این زودى ناامید بشوند و سعى میکنند به هر قیمتى که هست، با القائات شاید بتوانند این مسئله را به نحوى براى خودشان تأمین کنند. یعنى مسئله‌ی وحدت کلمه‌اى که امروز وجود دارد، براى اینها بسیار سنگین است و براى آنها ایجاد اختلاف و ایجاد دودستگى و تنازع و درگیرى یک هدف است، بدون تردید. این چندساله هم با القائات خبرى همین کار را کرده‌اند؛ که خب این القائات در روح بسیارى هم در دنیا اثر میکند، این‌جور هم نیست که بی‌اثر باشد؛ اینکه تحلیل میکنند نسبت به شخصیّت‌ها، نسبت به گروه‌ها، جریانها در بسیارى از جاهاى دنیا، همین تحلیل و اظهار نظرى که فلان خبرگزارى یا فلان تحلیلگر سیاسى میکند اثر واقعى میگذارد، این‌جور نیست که اثر نگذارد؛ آنها روى انسانها، روى مغزها، روى روحها تأثیرات را محاسبه کردند و این تأثیرات را پیش‌بینى میکنند، گاهى هم مؤثّر است؛ خوشبختانه در جمهورى اسلامى هیچ اثر نکرده، هیچ نتوانستند از این راه ‌-در آن جاهایى که میخواستند اثر بگذارند- کمترین تأثیرى بگذارند؛ تصوّر من این است. به‌هرحال این خط را دارند دنبال میکنند.

 مسئله‌ی دوّم که آنها دنبالش هستند، مسئله‌ی آشفتگى سیاسى در سطح کشور و بی‌بنیادى این حرکت و حضور مردم است؛ بشدّت سعى میکنند القا کنند که این یک چیز زودگذر است، یک موج است و مردم حالا در یک هیجان موقّت و زودگذر هستند و این تمام خواهد شد.

 و به دنبال این، مسئله‌ی سوّم و آن واقعیّتهاى دشوار اقتصادى و مشکلات مردم است که آنها سعى دارند این را عمده کنند و بزرگ کنند و اثبات کنند که بالاخره این مشکلات اقتصادى گریبان دستگاه را خواهد گرفت و نظام جمهورى اسلامى را دچار مشکل خواهد کرد و مردم را دچار سردى و خُمود (۶) خواهد کرد.من میگویم ما که به‌صورت همدل نسبت به انقلاب، نسبت به خطّ امام، نسبت به آرمانهاى انقلاب، نسبت به اهداف اعلام‌شده‌اى که این مردم فداکار بر روى آن پیمان خون بستند اتّفاق نظر داریم، باید تلاش کنیم این سه نقطه‌ی امید دشمن به هیچ قیمت تحقّق پیدا نکند. فکر میکنم هدفهاى ‌-لااقل- مرحله‌اى ما اینها است. اوّلاً باید کوشش کنیم که دشمن در امید به ایجاد اختلاف، کاملاً ناکام بشود؛ تا حالا این‌جور شده و این جز دست الهى و دست غیبى، هیچ عامل دیگرى ندارد؛ لَو اَنفَقتَ ما فِی‌ الاَرضِ‌ جَمیعًا ماِّ اَلَّفتَ بَینَـ ‌قُلوبِهِم وَلـّْکِـنَّ اللهَ اَلَّفَ بَی‌ـنَهُم. (۷) امام ما یک روز با حضورش، با سخنش، با آن نَفَس گرمِ از اعماق جان برآمده‌اش توانست گروه‌هاى متخالف و متعارض را در یک کانال حرکت بدهد و در یک خط پیش ببرد ‌-که همه شاهد آن بودیم و دیدیم چگونه کسانى که با هم حاضر نبودند یک جلسه بنشینند و بر یک مسئله توافق کنند، در مسائل اساسى انقلاب، به‌صورت همدست و همگام حرکت کردند و پیش رفتند- و امروز با رحلت پُرماجرا و پُرحادثه‌اش؛ همه‌چیزِ امام مایه‌ی برکت و خدمت به انقلاب بود؛ وَسَلـّْمٌ عَلَیهِ یَومَ وُلِدَ وَیَومَ یَموتُ وَ یَومَ یُب‌ـعَثُ حَیًّ‌ـا؛ (۸) ولادتش، حیاتش، مرگش، سخنش، سکوتش، وصیّتش، همه در جهت اهداف الهى است، و از جمله در جهت وحدت. امروز خوشبختانه ما در محیط باصفائى که به وجود آمده، می‌بینیم این ملاحظاتِ احیاناً گله‌آمیز، از بین گروه‌هاى مختلف رخت بربسته؛ همه با هم مهربان؛ همه در این فضاى آرامِ مطمئنّ پُر از سکینه ‌-همان سکینه‌اى که بر قلب مقدّس اماممان نازل شده بود- احساس دلسوزى میکنند نسبت به اصول انقلاب و نسبت به اهداف انقلاب و نسبت به راه انقلاب و آرزوهاى امام؛ این را بایستى حفظ بکنیم. من عرض میکنم شما برادران عزیز و خواهران عزیز نماینده‌ی مجلس شوراى اسلامى نقش زیادى در این جهت میتوانید داشته باشید، سخن شما آرام‌بخش است، اظهار نظر شما براى مردم درس و الهام است. همان‌طور که براى خدا و براى رضاى روح مطهّر امام کوشش کردید که جز آن خطّ روشن انقلاب ‌-همان چیزى که همه‌ی ما بر آن توافق داریم و عرض کردم پیمان خونِ مردم ما با آن بسته شده- در این ایّام چیز دیگرى را در مدّ نظر قرار ندهید، همین روش را، همین ممشىٰ (۹) را ادامه بدهید. در هر نطق پیش از دستور شما که از مجلس شوراى اسلامى منعکس میشود و مردم گوش میکنند ‌-و من خیال میکنم این روزها بیشتر هم مردم دلبسته‌ی به مجلس هستند؛ خب حقیقتاً مجلس شوراى اسلامى رکن اطمینان‌بخشى است- شما وقتى جمله‌اى میگویید که در آن بوى التیام (۱۰) و وحدت و محبّت و توافق و همکارى و همگامى است، این دل مردم را شاد خواهد کرد و دشمن را مأیوس خواهد کرد. بر روى این نکته بایستى تکیه کرد.

 خوشبختانه آن‌طور که من الان دارم میبینم و احساس میکنم ‌-البتّه این عقیده‌ی قدیمى من بوده، من همیشه هم معتقد بودم- مسئولین بالاى جمهورى اسلامى در نقطه‌نظرهاى اصولى، هیچگونه با هم اختلافى ندارند؛ یک وقت‌هایى یک اختلاف سلیقه‌هایى بوده، امروز بحمدا‌لله‌ آنها هم خودش را به‌هیچوجه نشان نمیدهد؛ همان‌طور که مسئولین بحمدا‌لله‌ در این خط حرکت میکنند، از شماها [هم] که نمایندگان مردم هستید، این چشمه‌ی فیّاض جوشان بابرکت سرازیر بشود بر روى آحاد مردم و این صفا را در مردم حفظ کنید. همه‌ی ما تصمیم بگیریم که ‌ان‌شاءالله‌ این‌جورى حرکت کنیم، دشمن را مأیوس کنیم. دشمن روى این نکته خیلى دارد سرمایه‌گذارىِ تبلیغاتى میکند و سعى بر این دارد که بتواند به نحوى دلهاى مردم را که حالا در یک بهشتى از صفا آرمیده‌اند، مشوّش کند و آشفته کند. آن مسئله‌ی دوّم یعنى [القاى] آشفتگى سیاسى در سطح کشور، به میزان زیادى به این قضیّه ارتباط پیدا میکند و به میزان زیادى [هم ارتباط پیدا میکند] به آن مسئله‌ی سوّم یعنى مسائل اقتصادى.

 حقیقتاً این‌جورى است که همه‌ی دستگاه‌هاى مسئول باید تلاش کنند، نگذارند این مقصود و هدف دشمن یعنى گریبان‌گیر شدن مردم با مشکلات اقتصادى، تأثیر سوء خودش را بگذارد. شما نقش عمده‌اى میتوانید در مجلس شوراى اسلامى داشته باشید، دستگاه‌هاى اجرائى هم همین‌طور. توصیه‌ی امام عزیزمان همیشه همین بود که کارى کنید که کارها براى مردم آسان بشود، مشکلات مردم کم بشود. یک مقدار مشکلاتِ دستگاه‌هاى ادارى است، یک مقدارِ بیشتر مشکلات اقتصادى است. البتّه اینها تأثیرى ندارد در حرکت انقلابى مردم، همان‌طور که مشاهده کردید؛ مردم با اینکه مشکلاتى هم داشتند ‌-ناشى از جنگ، ناشى از کمبودها- درعین‌حال آن ایمانشان و عشقشان به امام را و به انقلاب را و به این خطّ روشن را حفظ کردند. ما نباید بگذاریم که مردمْ زیاد سختى بکشند. برخلاف بعضى از تحلیل‌ها، بنده احتمال میدهم دشمن حتّى براى اینکه مردم را از ادامه‌ی این راه و ادامه‌ی این حضور مأیوس و پشیمان کند، حتّى مشکلات جدید اقتصادى را هم بخواهد بر ما تحمیل کند، هیچ بعید نیست؛ روى نفت، روى موادّ اوّلیّه، روى برخى از چیزهایى که ما سروکارِ با خارج داریم در آن اجناس، مشکلاتى را هم حتّى به وجود بیاورد براى اینکه فشار را بر مردم زیاد کنند. من میگویم دولت و مجلس و مسئولین همه باید دست به دست هم بدهند، بهترین راه‌ها و موفّق‌ترین شیوه‌ها را جستجو کنند، براى اینکه مشکلات اقتصادى مردم را کم کنند؛ نمیگوییم بکلّى از بین برود، چون در کوتاه‌مدّت چنین چیزى میسور نیست.

 البتّه من نسبت به آینده امیدوارى زیادى دارم. این مسئله‌ی بازنگرى قانون اساسى ‌-که این‌قدر امام روى آن تکیه کردند و آخرین کار بزرگى بود که امام انجام دادند در زمان حیاتشان؛ ببینید چقدر گره‌ها را ایشان باز کردند و آخرینش همین بود- در این مسئله‌ی تمرکز قوّه‌ی قضائیّه و تمرکز قوّه‌ی مجریّه، هر کدام از اینها نقش بسیار مؤثّرى خواهد داشت در حُسن اداره‌ی کشور. (۱۱) تمرکز قوّه‌ی قضائیّه به مسئولین قضائى کشور این امکان را خواهد داد که قاطعانه در مسئله‌ی قضاوت برخورد کنند. خب همه‌ی شما می‌شناسید این برادرانى که امروز در رأس قوّه‌ی قضائیّه هستند ‌-برادران مؤمن، خوب، کارآمد، شناخته‌شده، چهره‌هاى روشن، مورد اعتماد امام، در اینکه هیچ تردیدى و شکّى نیست- [امّا] بخش عمده‌اى از مشکلات قضائى ‌-نمیگویم همه‌ی آن- ناشى بود از همین مسئله‌ی عدم تمرکز، یعنى یک مدیر واحدى که بتواند این گره‌ها را، این مشکلات را با سرپنجه‌ی اراده و تدبیر خودش باز کند وجود نداشت، یعنى امکان نداشت که یک مدیر واحدى وجود داشته باشد. عین همین قضیّه در مسئله‌ی قوّه‌ی مجریّه است. در قوّه‌ی مجریّه حقیقتاً بخش عمده‌اى از مشکلات، ناشى بود از تعدّد مدیریّت. خب بحمدا‌لله‌ در مصوّبه‌ی شوراى بازنگرى قانون اساسى یک چیز روشن خوبى پیدا شده؛ البتّه نظرات مختلف است، بعضى از برادرها ممکن است این را بهترین شکل ندانند، حرفى نیست ‌-یک نظر این است که این بهترین شکل است؛ یک نظر این است که نه، این بهترین شکل نیست- امّا همه‌ی نظرها در این متّفقند که به‌هرحال تمرکز و ایجاد یک دست قوى و واحد در مدیریّت کشور، نقش خواهد داشت؛ این را نباید دستِ‌کم گرفت. بنده بشدّت امیدوارم به این قضیّه که ‌ان‌شاءالله‌ در سایه‌ی مدیریّت واحد [اینها حل شود].آن‌طورى که خداى متعال تفضّل کرده و احساس شد و مشاهده شد، تصمیم قاطع برادر عزیز عالی‌قدرمان جناب آقاى هاشمى است که ‌ان‌شاءالله‌ مسئولیّت را و این پست مدیریّت قوّه‌ی مجریّه را به عهده بگیرند که واقعاً یک شفائى است براى دلهاى مردم؛ من این را احساس میکنم از مراجعاتى که به بنده میشود، حرفهایى که زده میشود، بعضى تلفن‌هایى که اینجا میشود؛ همین که ایشان در مصاحبه (۱۲) اعلام کردند که آماده هستند براى اینکه ‌ان‌شاءالله‌ مدیریّت اجرائى کشور را به عهده بگیرند، این مژده‌اى بوده براى مردم. خب منوّرتر و روشن‌تر و سابقه‌دارتر و شناخته‌شده‌تر و دردآشناتر و رمزآشناتر با مسائل انقلاب، دیگر ما حقیقتاً نداشتیم و نداریم مثل ایشان؛ نمیشود بگویم که شما ایشان را بهتر از من می‌شناسید چون سوابق اُنس و ارادت و آشنایى ما با ایشان سوابق خیلى طولانی‌اى است، امّا شما در مدّت کارتان با ایشان در مجلس شوراى اسلامى، از نزدیک همه‌چیز را احساس کردید. ملّت ما بحمدا‌لله‌ ایشان را می‌شناسند، یعنى حقیقتاً از ایشان بهتر نیست.

 خب، این یک آینده‌ی خوبى را نوید میدهد. ما باید به آینده امیدوار باشیم. من میگویم این امید را در مردم ایجاد کنیم. دشمن میخواهد ما اختلاف داشته باشیم؛ ما به‌صورت قاطع به دشمن تفهیم کنیم که نه، همدستى و همدلى در جمهورى اسلامى براى مسئولین یک اصل است، و این را واقعاً یک اصل بدانیم و برایش سرمایه‌گذارى کنیم و برایش گذشت کنیم. و من گمان نمیکنم در طول این ده سال که امام عزیزمان این همه بیانات حکمت‌آمیز کردند، چیزى را به اندازه‌ی وحدت مورد تأکید قرار داده باشند؛ شاید یکى دو موضوع باشد که امام بر روى آن بیشترین تأکید را انجام دادند ‌-که اگر کسى مراجعه کند به بیانات ایشان میشود فهمید- که اقلّاً یکى از دو یا سه موضوع موردِ بیشترین تأکید امام، مسئله‌ی وحدت دلها و وحدت زبانها و وحدت راه‌ها، همدستى و همگامى و همدلى است. این را ما به‌عنوان حفظ حرمت امام و تعظیم به روح او و احترام به او، به‌عنوان یک هدف قطعى خودمان قرار بدهیم، به هر قیمتى هست بیاییم این را تأمین کنیم؛ و مجلس شوراى اسلامى میتواند مظهر بسیار خوبى براى این باشد.

 [دشمنان] سعى میکنند آینده را تاریک جلوه بدهند، آینده را نومیدکننده جلوه بدهند. این برادر مسلمانى که رفته بر سر مزار منوّر حضرت امام روزى را و شبى را با آن احساسات گذرانده یا تشییع جنازه کرده یا در راه‌پیمایی‌ها و کارهایى که حالا این روزها انجام میگیرد ‌-به‌عنوان ابراز احساسات یا حمایت یا پشتیبانى یا مانند اینها- [شرکت کرده]، بعد برگردد، یک خبرى به گوشش بخورد یا رادیوى بیگانه‌اى یک چیزى به ذهن او القا کند که او ناگهان احساس کند که عجب، فردا فرداى تاریکى است، فرداى دشوارى است و هیچ امیدى به آینده نیست، شما ببینید این‌جورى چه حالى به یک انسان دست میدهد و دیگر چقدر براى او نشاط باقى میماند! ما درست در نقطه‌ی مقابل این باید حرکت کنیم. من میگویم باید از تمام امکاناتمان و نیروهایمان استفاده کنیم براى امید دادن به مردم، براى روشن کردن افق آینده در چشم مردم؛ که حقیقت هم همین است، وا‌لله‌ من اعتقاد ندارم که این فریب است و این دروغ‌گویى با مردم است؛ وا‌لله‌ اعتقاد من این است که این واقعیّت است. ما میتوانیم، جمهورى اسلامى میتواند، ما بزرگ‌تر از این کارها را انجام دادیم، ما آن نظام طاغوتىِ آن‌چنانى را از بین بردیم، ما ده سال با آمریکا و شوروى و قدرتهاى شرقى و غربى جنگیدیم ‌-این شوخى نیست، این واقعیّت است- چرا نتوانیم؟ ما میتوانیم؛ ما میتوانیم آینده را بسازیم؛ ما میتوانیم با مدیران قوىّ این کشور، براى مردم یک زندگىِ مناسب خودشان به وجود بیاوریم؛ ما میتوانیم آن فرهنگ ناب خالص اسلامى را بر جامعه‌مان حاکم کنیم؛ ما میتوانیم همان خطّى را که امام ترسیم کرده تا آخر برویم. البتّه اگر آن دست نیرومند با ما بود، کارها آسان‌تر بود، امّا خب نمیشد؛ اَفَاِىن مِتَّ فَهُمُ الخـّْلِدونـ؟ (۱۳) وقتى پیغمبر میرود، وقتى امیرالمؤمنین میرود، وقتى انبیا و اولیا میروند، باید انتظار داشت دیگر؛ این یک واقعیّت تلخى است که ما آن را پذیرفته‌ایم و باید بپذیریم و با توجّه به این واقعیّت باید برنامه‌ریزى کنیم. ما که نمیشود بگوییم ما ملّت انقلابى و خوب و قوی‌اى هستیم به شرطى که امام با همان قدرتْ جلوى ما حرکت کند، اگر امام نبود نه دیگر، ما نیستیم! اینکه نمیشود. ما باید بگوییم ما ملّت انقلابى قوىّ قاطعى هستیم و از برکت وجود امام حدّاکثر استفاده را میکنیم، آن روزى هم که خداوند با اراده‌ی خودش، با تقدیر خودش، این نعمت بزرگ را از میان ما برداشت، این وزنه را از ما گرفت، سعى میکنیم با چنگ و دندان، با ناخن، با همه‌ی امکاناتمان، با اشک چشممان، با نَفَس گرممان، با ذرّه‌ذرّه‌ی وجودمان، تا آنجایى که میتوانیم این راه را ادامه بدهیم و این خلأ را پُر کنیم. بنده عقیده‌ام این است که ما میتوانیم ‌ان‌شاءالله‌، خداى متعال هم کمک خواهد کرد؛ وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه، (۱۴) این راست است؛ ما از بن دندان اعتقاد داریم به این؛ مَن کانَ لِلهِ کانَ ا‌لله لَه. (۱۵) امام هم همین بود، امام هم «وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی الله‌» بود، امام هم به‌خاطر رابطه‌اش با خدا بود که مورد تفضّلات الهى قرار گرفت؛ بیایید ما هم با همان توکّل، با همان اخلاص، با همان تلاش، با همان تصمیم، راه را ادامه بدهیم. و بنده به‌صورت قاطع معتقدم که شما برادران و دیگر مسئولین و همه‌ی نیروهاى کارآمد و زبده‌اى که در این نظام هستند، این توانایى را دارند و آینده ‌ان‌شاءالله‌ آینده‌ی روشنى است.خداوند ‌ان‌شاءالله‌ به شما برادران عزیز خیر بدهد؛ توفیق بدهد؛ پاداش نیک بدهد؛ برکات خودش را بر شما همواره مستدام بدارد؛ و دلهاى شما را محکم کند، قرص کند؛ ‌ان‌شاءالله‌ با تفضّلات خودش، با جاذبه‌هاى خودِ پروردگار، دلهاى ما و شما را بیشتر از گذشته به خودش متوجّه کند و دعاهاى ما را ‌ان‌شاءالله‌ مستجاب کند؛ و روح امام عزیزمان را ‌ان‌شاءالله‌ همیشه و در همه‌ی احوال از ما راضى و خشنود بدارد.

 والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته


۱) این دیدار به‌مناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. در ابتداى این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین اکبر هاشمى‌رفسنجانى (رئیس مجلس شوراى اسلامى) مطالبی بیان کرد.
۲) واگذاشتنِ کار
۳) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از سال ۱۳۵۹ تا قبل از انتخاب به‌عنوان سوّمین رئیس جمهورى اسلامى ایران (در سال ۱۳۶٠) به نمایندگى از سوى مردم تهران در دوره‌ى اوّل مجلس حضور داشتند.
۴) پس از ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف)، در اوّلین جلسه‌ى علنى مجلس شوراى اسلامى در تاریخ ۱۳۶۸/۳/۲۲، حجّت‌الاسلام والمسلمین اکبر هاشمى‌رفسنجانى از مجموع ۲۴۱ رأى با ۲۳٠ رأى براى یک دوره‌ى یک‌ساله‌ى دیگر به‌عنوان رئیس مجلس انتخاب شد.
۵) رئیس مجلس شوراى اسلامى پس از تسلیت فقدان حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) به این مطالب اشاره کرد: حضور مردم در صحنه، سرعت عمل مجلس خبرگان در اتّخاذ تصمیم مناسب، القاى تغییر مواضع انقلاب از سوى دشمنان، لزوم ادامه‌ى راه امام و حفظ هشیارى، حفظ وحدت و همکارى حول محور رهبرى.
۶) سستى، خاموشى
۷) سوره‌ى انفال، بخشى از آیه‌ی ۶۳؛ «... که اگر آنچه در روى زمین است همه را خرج میکردى نمیتوانستى میان دلهایشان الفت برقرار کنى، ولى خدا بود که میان آنان الفت انداخت ...»
۸) سوره‌ى مریم، آیه‌ی ۱۵؛ «و درود بر او، روزى که زاده شد و روزى که میمیرد و روزى که زنده برانگیخته میشود»
۹) رفتار، مشى
۱۰) پیوستگى
۱۱) حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) در چهارم اردیبهشت ۱۳۶۸ در نامه‌اى به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای -رئیس‌جمهور- هیئتى را مأمور بررسى و تدوین متمّم قانون اساسى کردند تا پس از تصویب، تأیید آن به رأى مردم ایران گذاشته شود. در این فرمان، دو مورد از هشت موردِ محدوده‌ى مسائل مورد بحث، موضوع تمرکز در مدیریّت قوّه‌ى مجریّه و تمرکز در مدیریّت قوّه‌ى قضائیّه بود. ر.ک: پاسخ به نامه‌ى رئیس شوراى بازنگرى قانون اساسى درباره‌ى ادامه‌ى کار این شورا (۱۳۶۸/۴/۶)، پى‌نوشت شماره‌ی ۲
۱۲) حجّت‌الاسلام والمسلمین اکبر هاشمى‌رفسنجانى در مصاحبه‌ى مطبوعاتى با خبرنگاران داخلى و خارجى در ۱۳۶۸/۳/۱۸ آمادگى خود را جهت شرکت در انتخابات ریاست جمهورى اعلام کرد.
۱۳) سوره‌ى انبیاء، بخشى از آیه‌ی ۳۴؛ «... آیا اگر تو از دنیا بروى، آنان جاویدانند؟»
۱۴) سوره‌ى طلاق، بخشى از آیه‌ی ۳؛ «... و هر کس بر خدا اعتماد کند، او براى وى بس است ...»
۱۵) بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۹۷؛ «هر که براى خدا باشد، خدا نیز با او است»