1368/03/18
پیام به ملّت ایران در آغاز مسئولیّت رهبرى
بسم الله الرّحمن الرّحیم وبهنستعین
ملّت شریف و عزیز ایران، امّت سرافراز و قهرمان، مردم آگاه و نستوه، برادران و خواهران هممیهن و مسلمان! خبرگان منتخب مردم در اجلاس فوقالعادهی خود که بلافاصله پس از اعلام مصیبت جانگداز فقدان رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت امام خمینى (قدّس الله نفسه الزّکیّة) برگزار کرد، اینجانب را به رهبرى نظام جمهورى اسلامى ایران برگزیده است. (۱) این، مسئولیّتى عظیم و امانتى گران و آزمایشى بزرگ است که فقط با تأییدات الهى و توجّه و دعاى حضرت ولیعصر (روحى فداه) و پشتیبانى و حمایت شما صاحبان اصلى انقلاب و کشور میتوان بر دوش گرفت و به سرمنزل رسانید و از آن سربلند بیرون آمد.
اکنون پس از رحلت رهبر فقید و عزیزمان، حضرت امام خمینى (قدّس سرّه) همهی ما گنجینهاى بس گرانبها از نمونههاى رهبرى بینظیرِ آن بزرگمَرد تاریخ و آن چهرهی استثنائى دوران معاصر در اختیار داریم. امام خمینى شخصیّتى آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، بهجز انبیا و اولیاى معصومین (علیهم السّلام)، بدشوارى میتوان کسى را با این ابعاد و این خصوصیّات تصوّر کرد. آن بزرگوار قوّت ایمان را با عمل صالح، و ارادهی پولادین را با همّت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم (۲) و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیّت، و ابّهت و صلابت رهبرى را با رقّت و عطوفت، و خلاصه بسى خصال نفیس و کمیاب را که مجموعهی آن در قرنها و قرنها بندرت ممکن است در انسان بزرگى جمع شود، همهوهمه را با هم داشت. الحق شخصیّت آن عزیز یگانه، شخصیّتى دستنیافتنى و جایگاه والاى انسانى او جایگاهى دور از تصوّر و اساطیرگونه بود.او رهبر و پدر و معلّم و مراد و محبوب ملّت ایران و امید روشن همهی مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او عبد صالح و بندهی خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمهشبها و روح بزرگ زمان ما بود. او الگوى کامل یک مسلمان و نمونهی بارز یک رهبر اسلامى بود. او به اسلام عزّت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز (۳) درآورد. و او ملّت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیّت و خودباورى بخشید. و او صلاى (۴) استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سر داد و امید را در دلهاى ملل تحت ستم جهان زنده کرد. و او در عصرى که همهی دستهاى قدرتمند سیاسى براى منزوى کردن دین و معنویّت و ارزشهاى اخلاقى تلاش میکردند، نظامى بر اساس دین و معنویّت و ارزشهاى اخلاقى پدید آورد و دولت و سیاستى اسلامى بنیان نهاد. و او جمهورى اسلامى را ده سال در میان طوفانهاى سهمگین و حوادث سرنوشتساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطهاى مطمئن رسانید. ده سال رهبرى او براى مردم و مدیران ما یادگارى فراموشنشدنى و ذخیرهاى بس گرانبها است. رهبرى نظام جمهورى اسلامى اکنون با این ذخیرهی ارجمند و تمامنشدنى و نیز با آن تصویر والا و دستنیافتنى از شخصیّت رهبر کبیرمان روبهرو است.
نه اینجانب -که طلبهاى کوچک با کاستیها و قصورهاى فراوان است- و نه هیچ فرد دیگرى در جمهورى اسلامى قادر نیست که به قلّهی آن شخصیّت ممتاز و استثنائى دست یابد و خود را با پدر و معمار انقلاب اسلامى و سازنده و پردازندهی جمهورى اسلامى مقایسه کند. او آن نخستین بود که دوّمین نداشت و فاصلهی میان او و امثال اینجانب فاصلهاى ژرف و ناپیمودنى است؛ لیکن اکنون این فرصت بزرگ و استثنائى براى امثال اینجانب وجود دارد که از آن ذخیرهی بسیار گرانبها، همچون ودیعهاى الهى و الهامى معنوى بهرهمند گردیم.اینجانب که خود را شاگردى متواضع و فرزندى مطیع و مریدى دلباختهی آن روحالله میدانم، این توفیق را داشتهام که در تمام مدّت ده سال و چند ماه پس از ورود رهبر کبیر به ایران تا لحظهی عروج آن روح ملکوتى، از آن سرچشمهی فیّاض سیراب شده و لحظهلحظهی جریان مبارک آن هدایت الهى را با همهی وجود خود لمس کنم. سخن و اشارت او، اندیشه و نصیحت او، دستور و توصیهی او و بالاخره عمل و رفتار او عطیّههاى گوناگونى بود که سخاوتمندانه از آن قلّهی مصفّا میجوشید و معدودى از یاران او را که در دامنه بودند، پیوسته بهرهمند میکرد.
درس او تنها آن نبود که در حوزهی علمیّه از او فراگرفتیم یا در دوران شانزدهسالهی مبارزه -از دور و نزدیک- به جان نیوشیدیم، بزرگترین و ماندگارترین درس او آنها بود که در این ده سال، همچون آیات حکمت به جان و دل خریدیم و در لوح ضمیر ثبت کردیم. به کمک و ارادهی الهى هیچ حادثه و هیچ انگیزهاى نخواهد توانست آن را -که بخشى از وجود ما است- از ما جدا کند؛ و اینجانب در مسئولیّت خطیر و جدیدِ خود ملتزم و متعهّدم که موبهمو آن درسهاى الهى را به کار بندم.
اکنون که تکلیف خطیر و بار سنگین این امانت الهى بهوسیلهی خبرگان و برگزیدگان ملّت به اینجانب محوّل شده است، لازم میدانم در این روزهاى حسّاس و فراموشنشدنى، توجّه همهی آحاد ملّت عزیز و مسئولان کشور را به نکاتى جلب کنم:
۱) دشمنان زخمخورده و کمینکردهی انقلاب، سالها انتظار چنین روزهایى را کشیدهاند و اکنون همچون خفّاشانى که غروب خورشید را انتظار میبرند، درصدد تحرّکات خبیث و پلید خود میباشند. اگرچه طوفان احساسات مقدّس ملّت که این روزها همچون آتشفشانى فضاى کشور را گداخته، به بدخواهان و فتنهانگیزان داخلى و نیز به دشمنان کینهورز خارجى مجال هیچگونه شرارت نخواهد داد و هر حرکتى علیه نظام مقدّس جمهورى اسلامى را -که ارزندهترین میراث رهبر کبیر و فقید ما است- به آتش خواهد کشید، ولى حفظ آمادگى و هشیارى و حضور در صحنه و حسّاس بودن در برابر تحرّکات مشکوک، امروز از جملهی فرایض عمومى است. استکبار جهانى از لحظهی پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون هرگز سوداى تضعیف بلکه محو جمهورى اسلامى را از سر بیرون نکرده، همچنان که از هیچ اقدام ممکن و مقرونبهصرفه نیز در این راه خوددارى نورزیده است و تا آنگاه که ملّت و مسئولان جمهورى اسلامى پایبند به استقلال و عزّت ملّى و اصول اسلامى خود میباشند، این انگیزه را در خود نگاه خواهد داشت؛ منتها به فضل و مدد الهى و بنا بر قوانین خلقت و تاریخ، در برابر عزم و اراده و آمادگى ملّت، کارى از او ساخته نبوده و کید و مکر او به جایى نرسیده است؛ و خواست خداوند همواره نیز همینگونه خواهد بود، انشاءالله. لذا اینجانب از همهی آحاد ملّت و اقشار گوناگون میخواهم که حفظ آمادگى و هشیارى و توجّه به توطئههاى دشمنان را فریضهی انقلابى خود بدانند و نیّات پلید دشمنان را از موضعگیریهاى سیاسى و تبلیغاتى جهانى آنان و نیز از شایعهپردازیها و ایجاد مضیقههاى اقتصادى کشف کنند و بدانند که در صورت آمادگى و هشیارى، همهی توطئههاى دشمن خنثى میگردد و پیروزى از آنِ ملّت ایران خواهد بود.
۲) همانطور که رهبر کبیر و عزیز ما بارها تکرار میکردند و در وصیّتنامهی سیاسى _ الهى خود نیز بر آن تأکید ورزیدهاند، وحدت کلمه و وحدت صفوف ملّت ما که رمز پیروزى انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نیز هست. تقسیم شدن ملّت به گروهها و دستههاى متعارض و عمده کردن اختلافات کماهمّیّت و احساسات غیر منطقى و به فراموشى سپردن اصول مهمّى که میان همهی ملّت ما و لااقل میان اکثریّت عظیمى از آنان مشترک است و به فراموشى سپردن حضور دشمن و خطرات جبرانناپذیر ناشى از آن، بزرگترین فاجعه براى ملّتى است که میخواهد حقّ تضییعشدهی خود را احیاء کند و خود را از وابستگى به بیگانگان برهاند. ما با راه درازى که به سوى آیندهی درخشان کشور و ملّتمان در پیش داریم و با دشمنان عنودى (۵) که مایلند به هر قیمت، ما را از پیمودن این راه و رسیدن به آن آینده مانع شوند، به حکم عقل و دین و تجربه باید صفوف خود را مستحکم و یکپارچه کنیم و از اختلافات بپرهیزیم. دوگونگى سلیقهها و حتّى بینشها در هنگامى که اصول مشترکى همهی ملّت را به یکدیگر از بن و بنیاد پیوند میدهد، بههیچوجه نباید به معارضه و جدال بینجامد.در این دوران حسّاس که سیاستهاى بیگانه از مدّتها پیش به خود وعده داده بودند که در آن شاهد اختلافات شدیدى میان ملّت ما باشند، برادران و خواهران عزیز هممیهن باید بیش از همیشه به حفظ وحدت و هماهنگى اهتمام ورزند و مانند گذشته، دشمنان اسلام و ایران را مأیوس کنند. شایسته است که علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه و گویندگان اسلامى و طلّاب و دانشجویان عزیز و نمایندگان محترم مجلس شوراى اسلامى و روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان، این حقیقت والا را با هزار زبان براى همه روشن و همه را بِدان ارشاد کنند.
۳) از اوایل پیروزى انقلاب، یکى از توطئههاى دشمنان -که سعى میشد بهوسیلهی عناصر خائن در داخل کشور به مرحلهی اجرا درآید- به رکود کشیدن کارهاى کشور و تعطیل حرکت و تولید و آفرینش و نوآورى علمى و عملى بود. خوشبختانه با هشدارهاى مکرّر حضرت امام (قدّس سرّه الشّریف) و هشیارى و آگاهى مردم، همواره این توطئهی خباثتآمیز که به زیان هدفهاى انقلاب و بر ضدّ آسایش و رفاه عموم است، خنثى میگردیده است. در این برههی حسّاس که دشمنان بیش از همیشه به خرابکارى در نظام جمهورى اسلامى میاندیشند، لازم است که با هوشیارى عمومى ملّت، این توطئه نیز خنثى گردد. امروز باید علیرغم خواست دشمن، چرخهاى نظام جمهورى اسلامى بهتر و روانتر از همیشه حرکت کند. باید روند تولید داخلى -اعمّ از تولیدات کشاورزى و صنعتى- شتاب گیرد و دستگاههاى ادارى و دولتى و نهادهاى انقلابى، حوزههاى علمیّه و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتى، مؤسّسات فرهنگى و هنرى، روند حرکت خودکفایى در ارتش و سپاه و سایر مراکز تولیدى، مراکز کسب و پیشهورى و دیگر بخشهاى دولتى و غیر دولتى -که به نحوى در ادارهی امور کشور و تأمین نیازهاى حال و آیندهی جامعه نقش دارند- با همّتى بلندتر و انگیزهاى بیشتر از گذشته به کار مشغول باشند.اینجانب از همهی کسانى که در تنظیم و ادارهی امور جارى کشور نقشى بزرگ یا کوچک دارند، از کارگران و عناصر فنّى، کشاورزان و روستاییان، مدیران و کارکنان دولتى، علماى اعلام و روحانیّون محترم، دانشگاهیان و دانشجویان، کسبه و پیشهوران، نویسندگان و گویندگان و هنرمندان، نیروهاى مسلّح و قواى نظامى و انتظامى، مسئولان نهادهاى انقلابى و دیگران صمیمانه درخواست میکنم که با توجّه به اینکه امروز اهتمام دشمنان نسبت به ما مضاعف است، آنان نیز کار و تلاش خود را مضاعف کنند و در فضائى آکنده از صفا و خلوص و همکارى و هوشیارى، دشمنان را از تعرّض به جمهورى اسلامى مأیوس کنند؛ مخصوصاً از دولت محترم و مجلس معظّم شوراى اسلامى که هر یک به نحوى با برنامهی پنجسالهی بازسازى کشور ارتباط دارند، این مسئله را مشمول اهتمام شایستهی خود بنمایند.
۴) نیروهاى مسلّح بیش از دیگر قشرها و مأموران نظام جمهورى اسلامى لازم است به آمادگى و استعداد انسانى و ابزارىِ خود اهمّیّت دهند. اگرچه تجربهی ده سال گذشته به همهی دشمنان ما نشان داده است که تهاجم نظامى به ملّت و کشور انقلابى ما موجب خسران و سرافکندگىِ خود آن مهاجمان خواهد شد، با این حال از آنجا که تعلّلهاى زیاد در عمل به قطعنامهی ۵٩۸ از طرف مقابل دیده شده، فلذا با تأکید بر اینکه ما بهطور قاطع طرفدار استقرار صلح باثبات و بادوام در منطقه میباشیم، ضرورى است آمادگى و استعداد نیروهاى نظامى بهطور کامل حفظ شود. ارتش و سپاه دو بازوى نیرومند نظامند و لازم است با تبادل همکاریها میان آن دو، روزبهروز بر توانایى و استعداد و قدرت آنها افزوده شود و بسیج مستضعفین که همواره مایهی مباهات بوده، باید تقویت گردد.
۵) حضرات ائمّهی محترم جمعه و نمایندگان سیاسى و مالى حضرت امام (قدّس سرّه) در مراکز استان و شهرستانها و مراکز خارج کشور و دستگاههاى دولتى و نهادهاى انقلابى و ارتش جمهورى اسلامى و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و کمیتهی انقلاب اسلامى و ژاندارمرى و شهربانى جمهورى اسلامى و هلالاحمر و اوقاف و دبیرخانهی مرکزى ائمّهی جمعه و مطبوعات و نمایندگان روحانى دانشگاهها کلّاً در مسئولیّتهاى خود ابقا میگردند و لازم است به وظایف مقرّرهی خود با کمال اهتمام و دقّت اشتغال داشته باشند.از حضرات ائمّهی محترم جمعه -چه منصوبین به حکم حضرت امام (قدّس سرّه الشّریف) و چه منصوبین دبیرخانهی مرکزى ائمّهی جمعه- تقاضا میکنم که در این روزهاى حسّاس و مهم، ضمن تسلیت به ملّت عزیزمان که پدر مهربان خود را از دست دادهاند و تشکّر از این همه ابراز وفادارى و اخلاص، همگان را به حضور در صحنه و حفظ دستاوردهاى انقلاب و وحدت کلمه دعوت و به تقوا و توجّه و توکّل به خدا توصیه نمایند.
۶) اینجانب بهطور ویژه به فرزندان شاهد و خانوادههاى معظّم شهدا و اسرا و جانبازان و نیز به خود دلیرمردان اسیر -که هنوز رنج اسارت را تحمّل میکنند- و نیز به جانبازان عزیز که مورد عطوفت ویژهی رهبر کبیرمان بودند، صمیمانه تسلیت عرض کرده و صبر و بردبارى آنان را بهخاطر فقدان پدر مهربان و رئوف و عالیقدرشان از خداوند شکور و منّان مسئلت مینمایم. همچنین به همهی ملّت بزرگ و رشید و وفادارمان که حقیقتاً با ابراز وفادارى شورانگیزِ خود در این چند روز، انقلاب و اسلام را سرافراز و روح بزرگ رهبرمان را شاد کردند، با همهی وجود تسلیت میگویم و به آنان عرض میکنم که شما ملّت بزرگ، با این صفا و وفا و فداکارى، حقّاً شایستهی الطاف الهى هستید و امیدوارم مشمول برکات دائمى پروردگار و شاهد پیروزى نهایى و وصول به هدفهاى متعالى رهبر فقید عزیزمان باشید.
۷) وظیفهی خود میدانم احترام و قدردانى عمیق خود را نسبت به بیت معظّم و خاندان جلیل رهبر کبیر و فقیدمان، بویژه یادگار عزیز و محبوب ایشان -جناب حجّتالاسلام آقاى حاج سیّداحمد خمینى- ابراز دارم. همهی کسانى که به امام عزیزمان عشق و ارادت داشتهاند، باید بدانند که سلامت و نشاط امام عزیز در طول سالهاى متمادى، مدیون زحمات و تلاشهاى فداکارانهی فرزند گرامى ایشان است و اگر فعّالیّت دلسوزانه و هوشمندانه و مدیریّت همراه با ابتکار ایشان در ادارهی محیط کار و زندگى حضرت امام نمیبود، شاید ما از مدّتها پیش از نعمت وجود و حضور رهبر کبیرمان محروم میشدیم. اینجانب ضمن تشکّر و قدردانى فراوان از ایشان و عرض مجدّد تسلیت بهمناسبت این مصیبت عظیم و این غم جانکاه، از خداى متعال توفیقات روزافزون ایشان را مسئلت میکنم. همچنین وظیفهی خود میدانم از برادران فداکار تیم پزشکى و پزشکان معالج و مراقب حضرت امام (قدّس سرّه) -چه آنان که در طول سالیان گذشته بهطور مستمر و با تلاش اعجابانگیز به مراقبت و درمان معظّمٌله اشتغال داشتند و چه آنان که در عمل جرّاحى اخیر بهصورت شبانهروزى و فارغ از استراحت و نیازهاى شخصى به درمان معظّمٌله پرداختند و همهی دستیاران و کمککارانشان- صمیمانه تشکّر کنم.
در پایان لازم میدانم بر این نکته تأکید کنم که خلوص و وفادارى و عشق و ایمانى که شما ملّت عزیز در این امتحان بزرگ الهى از خود نشان دادید، یکى از درخشانترین و ماندگارترین یادگارهاى عظمت شما و رهبر کبیرتان خواهد بود. بحق باید گفت که امامى آنچنان را امّتى اینچنین شایسته است. امید و اطمینان باید داشت که تأیید الهى شامل حال شما خواهد بود و بیشک پیروزى نهایى -که عطیّهی الهى به مؤمنین مقاوم و متوکّل است- با حفظ ایمان و روحیهی مقاومت و توکّل، به آنان ارزانى خواهد گشت.انّه ولىّ التّوفیق
ملّت شریف و عزیز ایران، امّت سرافراز و قهرمان، مردم آگاه و نستوه، برادران و خواهران هممیهن و مسلمان! خبرگان منتخب مردم در اجلاس فوقالعادهی خود که بلافاصله پس از اعلام مصیبت جانگداز فقدان رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت امام خمینى (قدّس الله نفسه الزّکیّة) برگزار کرد، اینجانب را به رهبرى نظام جمهورى اسلامى ایران برگزیده است. (۱) این، مسئولیّتى عظیم و امانتى گران و آزمایشى بزرگ است که فقط با تأییدات الهى و توجّه و دعاى حضرت ولیعصر (روحى فداه) و پشتیبانى و حمایت شما صاحبان اصلى انقلاب و کشور میتوان بر دوش گرفت و به سرمنزل رسانید و از آن سربلند بیرون آمد.
اکنون پس از رحلت رهبر فقید و عزیزمان، حضرت امام خمینى (قدّس سرّه) همهی ما گنجینهاى بس گرانبها از نمونههاى رهبرى بینظیرِ آن بزرگمَرد تاریخ و آن چهرهی استثنائى دوران معاصر در اختیار داریم. امام خمینى شخصیّتى آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، بهجز انبیا و اولیاى معصومین (علیهم السّلام)، بدشوارى میتوان کسى را با این ابعاد و این خصوصیّات تصوّر کرد. آن بزرگوار قوّت ایمان را با عمل صالح، و ارادهی پولادین را با همّت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم (۲) و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیّت، و ابّهت و صلابت رهبرى را با رقّت و عطوفت، و خلاصه بسى خصال نفیس و کمیاب را که مجموعهی آن در قرنها و قرنها بندرت ممکن است در انسان بزرگى جمع شود، همهوهمه را با هم داشت. الحق شخصیّت آن عزیز یگانه، شخصیّتى دستنیافتنى و جایگاه والاى انسانى او جایگاهى دور از تصوّر و اساطیرگونه بود.او رهبر و پدر و معلّم و مراد و محبوب ملّت ایران و امید روشن همهی مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او عبد صالح و بندهی خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمهشبها و روح بزرگ زمان ما بود. او الگوى کامل یک مسلمان و نمونهی بارز یک رهبر اسلامى بود. او به اسلام عزّت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز (۳) درآورد. و او ملّت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیّت و خودباورى بخشید. و او صلاى (۴) استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سر داد و امید را در دلهاى ملل تحت ستم جهان زنده کرد. و او در عصرى که همهی دستهاى قدرتمند سیاسى براى منزوى کردن دین و معنویّت و ارزشهاى اخلاقى تلاش میکردند، نظامى بر اساس دین و معنویّت و ارزشهاى اخلاقى پدید آورد و دولت و سیاستى اسلامى بنیان نهاد. و او جمهورى اسلامى را ده سال در میان طوفانهاى سهمگین و حوادث سرنوشتساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطهاى مطمئن رسانید. ده سال رهبرى او براى مردم و مدیران ما یادگارى فراموشنشدنى و ذخیرهاى بس گرانبها است. رهبرى نظام جمهورى اسلامى اکنون با این ذخیرهی ارجمند و تمامنشدنى و نیز با آن تصویر والا و دستنیافتنى از شخصیّت رهبر کبیرمان روبهرو است.
نه اینجانب -که طلبهاى کوچک با کاستیها و قصورهاى فراوان است- و نه هیچ فرد دیگرى در جمهورى اسلامى قادر نیست که به قلّهی آن شخصیّت ممتاز و استثنائى دست یابد و خود را با پدر و معمار انقلاب اسلامى و سازنده و پردازندهی جمهورى اسلامى مقایسه کند. او آن نخستین بود که دوّمین نداشت و فاصلهی میان او و امثال اینجانب فاصلهاى ژرف و ناپیمودنى است؛ لیکن اکنون این فرصت بزرگ و استثنائى براى امثال اینجانب وجود دارد که از آن ذخیرهی بسیار گرانبها، همچون ودیعهاى الهى و الهامى معنوى بهرهمند گردیم.اینجانب که خود را شاگردى متواضع و فرزندى مطیع و مریدى دلباختهی آن روحالله میدانم، این توفیق را داشتهام که در تمام مدّت ده سال و چند ماه پس از ورود رهبر کبیر به ایران تا لحظهی عروج آن روح ملکوتى، از آن سرچشمهی فیّاض سیراب شده و لحظهلحظهی جریان مبارک آن هدایت الهى را با همهی وجود خود لمس کنم. سخن و اشارت او، اندیشه و نصیحت او، دستور و توصیهی او و بالاخره عمل و رفتار او عطیّههاى گوناگونى بود که سخاوتمندانه از آن قلّهی مصفّا میجوشید و معدودى از یاران او را که در دامنه بودند، پیوسته بهرهمند میکرد.
درس او تنها آن نبود که در حوزهی علمیّه از او فراگرفتیم یا در دوران شانزدهسالهی مبارزه -از دور و نزدیک- به جان نیوشیدیم، بزرگترین و ماندگارترین درس او آنها بود که در این ده سال، همچون آیات حکمت به جان و دل خریدیم و در لوح ضمیر ثبت کردیم. به کمک و ارادهی الهى هیچ حادثه و هیچ انگیزهاى نخواهد توانست آن را -که بخشى از وجود ما است- از ما جدا کند؛ و اینجانب در مسئولیّت خطیر و جدیدِ خود ملتزم و متعهّدم که موبهمو آن درسهاى الهى را به کار بندم.
اکنون که تکلیف خطیر و بار سنگین این امانت الهى بهوسیلهی خبرگان و برگزیدگان ملّت به اینجانب محوّل شده است، لازم میدانم در این روزهاى حسّاس و فراموشنشدنى، توجّه همهی آحاد ملّت عزیز و مسئولان کشور را به نکاتى جلب کنم:
۱) دشمنان زخمخورده و کمینکردهی انقلاب، سالها انتظار چنین روزهایى را کشیدهاند و اکنون همچون خفّاشانى که غروب خورشید را انتظار میبرند، درصدد تحرّکات خبیث و پلید خود میباشند. اگرچه طوفان احساسات مقدّس ملّت که این روزها همچون آتشفشانى فضاى کشور را گداخته، به بدخواهان و فتنهانگیزان داخلى و نیز به دشمنان کینهورز خارجى مجال هیچگونه شرارت نخواهد داد و هر حرکتى علیه نظام مقدّس جمهورى اسلامى را -که ارزندهترین میراث رهبر کبیر و فقید ما است- به آتش خواهد کشید، ولى حفظ آمادگى و هشیارى و حضور در صحنه و حسّاس بودن در برابر تحرّکات مشکوک، امروز از جملهی فرایض عمومى است. استکبار جهانى از لحظهی پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون هرگز سوداى تضعیف بلکه محو جمهورى اسلامى را از سر بیرون نکرده، همچنان که از هیچ اقدام ممکن و مقرونبهصرفه نیز در این راه خوددارى نورزیده است و تا آنگاه که ملّت و مسئولان جمهورى اسلامى پایبند به استقلال و عزّت ملّى و اصول اسلامى خود میباشند، این انگیزه را در خود نگاه خواهد داشت؛ منتها به فضل و مدد الهى و بنا بر قوانین خلقت و تاریخ، در برابر عزم و اراده و آمادگى ملّت، کارى از او ساخته نبوده و کید و مکر او به جایى نرسیده است؛ و خواست خداوند همواره نیز همینگونه خواهد بود، انشاءالله. لذا اینجانب از همهی آحاد ملّت و اقشار گوناگون میخواهم که حفظ آمادگى و هشیارى و توجّه به توطئههاى دشمنان را فریضهی انقلابى خود بدانند و نیّات پلید دشمنان را از موضعگیریهاى سیاسى و تبلیغاتى جهانى آنان و نیز از شایعهپردازیها و ایجاد مضیقههاى اقتصادى کشف کنند و بدانند که در صورت آمادگى و هشیارى، همهی توطئههاى دشمن خنثى میگردد و پیروزى از آنِ ملّت ایران خواهد بود.
۲) همانطور که رهبر کبیر و عزیز ما بارها تکرار میکردند و در وصیّتنامهی سیاسى _ الهى خود نیز بر آن تأکید ورزیدهاند، وحدت کلمه و وحدت صفوف ملّت ما که رمز پیروزى انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نیز هست. تقسیم شدن ملّت به گروهها و دستههاى متعارض و عمده کردن اختلافات کماهمّیّت و احساسات غیر منطقى و به فراموشى سپردن اصول مهمّى که میان همهی ملّت ما و لااقل میان اکثریّت عظیمى از آنان مشترک است و به فراموشى سپردن حضور دشمن و خطرات جبرانناپذیر ناشى از آن، بزرگترین فاجعه براى ملّتى است که میخواهد حقّ تضییعشدهی خود را احیاء کند و خود را از وابستگى به بیگانگان برهاند. ما با راه درازى که به سوى آیندهی درخشان کشور و ملّتمان در پیش داریم و با دشمنان عنودى (۵) که مایلند به هر قیمت، ما را از پیمودن این راه و رسیدن به آن آینده مانع شوند، به حکم عقل و دین و تجربه باید صفوف خود را مستحکم و یکپارچه کنیم و از اختلافات بپرهیزیم. دوگونگى سلیقهها و حتّى بینشها در هنگامى که اصول مشترکى همهی ملّت را به یکدیگر از بن و بنیاد پیوند میدهد، بههیچوجه نباید به معارضه و جدال بینجامد.در این دوران حسّاس که سیاستهاى بیگانه از مدّتها پیش به خود وعده داده بودند که در آن شاهد اختلافات شدیدى میان ملّت ما باشند، برادران و خواهران عزیز هممیهن باید بیش از همیشه به حفظ وحدت و هماهنگى اهتمام ورزند و مانند گذشته، دشمنان اسلام و ایران را مأیوس کنند. شایسته است که علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه و گویندگان اسلامى و طلّاب و دانشجویان عزیز و نمایندگان محترم مجلس شوراى اسلامى و روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان، این حقیقت والا را با هزار زبان براى همه روشن و همه را بِدان ارشاد کنند.
۳) از اوایل پیروزى انقلاب، یکى از توطئههاى دشمنان -که سعى میشد بهوسیلهی عناصر خائن در داخل کشور به مرحلهی اجرا درآید- به رکود کشیدن کارهاى کشور و تعطیل حرکت و تولید و آفرینش و نوآورى علمى و عملى بود. خوشبختانه با هشدارهاى مکرّر حضرت امام (قدّس سرّه الشّریف) و هشیارى و آگاهى مردم، همواره این توطئهی خباثتآمیز که به زیان هدفهاى انقلاب و بر ضدّ آسایش و رفاه عموم است، خنثى میگردیده است. در این برههی حسّاس که دشمنان بیش از همیشه به خرابکارى در نظام جمهورى اسلامى میاندیشند، لازم است که با هوشیارى عمومى ملّت، این توطئه نیز خنثى گردد. امروز باید علیرغم خواست دشمن، چرخهاى نظام جمهورى اسلامى بهتر و روانتر از همیشه حرکت کند. باید روند تولید داخلى -اعمّ از تولیدات کشاورزى و صنعتى- شتاب گیرد و دستگاههاى ادارى و دولتى و نهادهاى انقلابى، حوزههاى علمیّه و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتى، مؤسّسات فرهنگى و هنرى، روند حرکت خودکفایى در ارتش و سپاه و سایر مراکز تولیدى، مراکز کسب و پیشهورى و دیگر بخشهاى دولتى و غیر دولتى -که به نحوى در ادارهی امور کشور و تأمین نیازهاى حال و آیندهی جامعه نقش دارند- با همّتى بلندتر و انگیزهاى بیشتر از گذشته به کار مشغول باشند.اینجانب از همهی کسانى که در تنظیم و ادارهی امور جارى کشور نقشى بزرگ یا کوچک دارند، از کارگران و عناصر فنّى، کشاورزان و روستاییان، مدیران و کارکنان دولتى، علماى اعلام و روحانیّون محترم، دانشگاهیان و دانشجویان، کسبه و پیشهوران، نویسندگان و گویندگان و هنرمندان، نیروهاى مسلّح و قواى نظامى و انتظامى، مسئولان نهادهاى انقلابى و دیگران صمیمانه درخواست میکنم که با توجّه به اینکه امروز اهتمام دشمنان نسبت به ما مضاعف است، آنان نیز کار و تلاش خود را مضاعف کنند و در فضائى آکنده از صفا و خلوص و همکارى و هوشیارى، دشمنان را از تعرّض به جمهورى اسلامى مأیوس کنند؛ مخصوصاً از دولت محترم و مجلس معظّم شوراى اسلامى که هر یک به نحوى با برنامهی پنجسالهی بازسازى کشور ارتباط دارند، این مسئله را مشمول اهتمام شایستهی خود بنمایند.
۴) نیروهاى مسلّح بیش از دیگر قشرها و مأموران نظام جمهورى اسلامى لازم است به آمادگى و استعداد انسانى و ابزارىِ خود اهمّیّت دهند. اگرچه تجربهی ده سال گذشته به همهی دشمنان ما نشان داده است که تهاجم نظامى به ملّت و کشور انقلابى ما موجب خسران و سرافکندگىِ خود آن مهاجمان خواهد شد، با این حال از آنجا که تعلّلهاى زیاد در عمل به قطعنامهی ۵٩۸ از طرف مقابل دیده شده، فلذا با تأکید بر اینکه ما بهطور قاطع طرفدار استقرار صلح باثبات و بادوام در منطقه میباشیم، ضرورى است آمادگى و استعداد نیروهاى نظامى بهطور کامل حفظ شود. ارتش و سپاه دو بازوى نیرومند نظامند و لازم است با تبادل همکاریها میان آن دو، روزبهروز بر توانایى و استعداد و قدرت آنها افزوده شود و بسیج مستضعفین که همواره مایهی مباهات بوده، باید تقویت گردد.
۵) حضرات ائمّهی محترم جمعه و نمایندگان سیاسى و مالى حضرت امام (قدّس سرّه) در مراکز استان و شهرستانها و مراکز خارج کشور و دستگاههاى دولتى و نهادهاى انقلابى و ارتش جمهورى اسلامى و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و کمیتهی انقلاب اسلامى و ژاندارمرى و شهربانى جمهورى اسلامى و هلالاحمر و اوقاف و دبیرخانهی مرکزى ائمّهی جمعه و مطبوعات و نمایندگان روحانى دانشگاهها کلّاً در مسئولیّتهاى خود ابقا میگردند و لازم است به وظایف مقرّرهی خود با کمال اهتمام و دقّت اشتغال داشته باشند.از حضرات ائمّهی محترم جمعه -چه منصوبین به حکم حضرت امام (قدّس سرّه الشّریف) و چه منصوبین دبیرخانهی مرکزى ائمّهی جمعه- تقاضا میکنم که در این روزهاى حسّاس و مهم، ضمن تسلیت به ملّت عزیزمان که پدر مهربان خود را از دست دادهاند و تشکّر از این همه ابراز وفادارى و اخلاص، همگان را به حضور در صحنه و حفظ دستاوردهاى انقلاب و وحدت کلمه دعوت و به تقوا و توجّه و توکّل به خدا توصیه نمایند.
۶) اینجانب بهطور ویژه به فرزندان شاهد و خانوادههاى معظّم شهدا و اسرا و جانبازان و نیز به خود دلیرمردان اسیر -که هنوز رنج اسارت را تحمّل میکنند- و نیز به جانبازان عزیز که مورد عطوفت ویژهی رهبر کبیرمان بودند، صمیمانه تسلیت عرض کرده و صبر و بردبارى آنان را بهخاطر فقدان پدر مهربان و رئوف و عالیقدرشان از خداوند شکور و منّان مسئلت مینمایم. همچنین به همهی ملّت بزرگ و رشید و وفادارمان که حقیقتاً با ابراز وفادارى شورانگیزِ خود در این چند روز، انقلاب و اسلام را سرافراز و روح بزرگ رهبرمان را شاد کردند، با همهی وجود تسلیت میگویم و به آنان عرض میکنم که شما ملّت بزرگ، با این صفا و وفا و فداکارى، حقّاً شایستهی الطاف الهى هستید و امیدوارم مشمول برکات دائمى پروردگار و شاهد پیروزى نهایى و وصول به هدفهاى متعالى رهبر فقید عزیزمان باشید.
۷) وظیفهی خود میدانم احترام و قدردانى عمیق خود را نسبت به بیت معظّم و خاندان جلیل رهبر کبیر و فقیدمان، بویژه یادگار عزیز و محبوب ایشان -جناب حجّتالاسلام آقاى حاج سیّداحمد خمینى- ابراز دارم. همهی کسانى که به امام عزیزمان عشق و ارادت داشتهاند، باید بدانند که سلامت و نشاط امام عزیز در طول سالهاى متمادى، مدیون زحمات و تلاشهاى فداکارانهی فرزند گرامى ایشان است و اگر فعّالیّت دلسوزانه و هوشمندانه و مدیریّت همراه با ابتکار ایشان در ادارهی محیط کار و زندگى حضرت امام نمیبود، شاید ما از مدّتها پیش از نعمت وجود و حضور رهبر کبیرمان محروم میشدیم. اینجانب ضمن تشکّر و قدردانى فراوان از ایشان و عرض مجدّد تسلیت بهمناسبت این مصیبت عظیم و این غم جانکاه، از خداى متعال توفیقات روزافزون ایشان را مسئلت میکنم. همچنین وظیفهی خود میدانم از برادران فداکار تیم پزشکى و پزشکان معالج و مراقب حضرت امام (قدّس سرّه) -چه آنان که در طول سالیان گذشته بهطور مستمر و با تلاش اعجابانگیز به مراقبت و درمان معظّمٌله اشتغال داشتند و چه آنان که در عمل جرّاحى اخیر بهصورت شبانهروزى و فارغ از استراحت و نیازهاى شخصى به درمان معظّمٌله پرداختند و همهی دستیاران و کمککارانشان- صمیمانه تشکّر کنم.
در پایان لازم میدانم بر این نکته تأکید کنم که خلوص و وفادارى و عشق و ایمانى که شما ملّت عزیز در این امتحان بزرگ الهى از خود نشان دادید، یکى از درخشانترین و ماندگارترین یادگارهاى عظمت شما و رهبر کبیرتان خواهد بود. بحق باید گفت که امامى آنچنان را امّتى اینچنین شایسته است. امید و اطمینان باید داشت که تأیید الهى شامل حال شما خواهد بود و بیشک پیروزى نهایى -که عطیّهی الهى به مؤمنین مقاوم و متوکّل است- با حفظ ایمان و روحیهی مقاومت و توکّل، به آنان ارزانى خواهد گشت.انّه ولىّ التّوفیق
سیّدعلى خامنهاى
۱۸ خرداد ۱۳۶۸
چهارم ذیقعدةالحرام ۱۴٠۹
۱۸ خرداد ۱۳۶۸
چهارم ذیقعدةالحرام ۱۴٠۹
۱) متن اطّلاعیّهى هیئت رئیسه مجلس خبرگان به این شرح است: «بسماللهالرّحمنالرّحیم. مجلس خبرگان ضمن عرض تسلیت رحلت جانگداز حضرت امام امّت، رهبر و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، با درک عمیق از مسئولیّت تاریخى خود و با توجّه به موقعیّت رفیع و حسّاس مقام رهبرى در نظام جمهورى اسلامى ایران و با اهتمام بلیغى که حضرت امام امّت و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران (رضوان الله تعالى علیه) در پیامها و بیانات مکرّر و بخصوص در دستورات و ارشادهاى اخیرشان در خصوص رهبرى ابراز داشتهاند و با توجّه به اصول مربوط در قانون اساسى و با آگاهى کامل از توطئهى خنّاسان و دشمنان اسلام و انقلاب در داخل و خارج نسبت به آیندهى نظام مقدّس اسلامى و براى آمادگى لازم در برابر هرگونه حادثه، با در نظر گرفتن شرایط داخلى و خارجى و با الهام از مضامین الهى وصیّتنامهى بسیار مهمّ الهى _ سیاسى حضرت امام امّت، در جلسهى فوقالعادهى مورّخ ۱۳۶۸/۳/۱۴ با اکثریّت بیش از چهارپنجم اعضاى حاضر -۶٠ رأى موافق از ۷۴ عضو حاضر در جلسه- حضرت آیتالله سیّدعلى خامنهاى را به رهبرى نظام جمهورى اسلامى ایران برگزید.»
۲) هوشیارى همراه با دوراندیشى
۳) رفعت
۴) آواز دادن
۵) ستیزهجویى