• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1391/02/24

نظریه‌ی بیداری اسلامی، خطِ اعتدالِ آرمان‌گرا در حرکت‌های اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری دام عزه العالی

چکیده
ارائه نظام مدل الگو برای حرکت‌های آزادی‌خواهانه ضداستبدادی و ضداستعماری(در برخی از کشورها) در بیداری اسلامی از جمله اهداف متعالی است که مقام معظم رهبری در طول سالیان گذشته تا به امروز در عرصه بین‌المللی اسلامی در پی بنیان‌سازی و گفتمان‌سازی در سطح توسعه تمدنی و راهبردی می‌باشد. با نگاهی بر اندیشه سیاسی معظم‌له می‌توان دریافت که دست‌یابی به مدل «خط اعتدال آرمان‌گرا در بیداری اسلامی» نه تنها دور از دسترس نیست؛ بلکه مدل ارائه شده توسط رهبر انقلاب با توجه به تجربه تاریخی انقلاب اسلامی، در کنار دیگر نظریات رایج قابل تحقق می‌باشد:

الف: نظریه تند، افراطی، خشن و غیرقابل انعطاف(قرائت سلفیت و وهابیت از اسلام)

ب: نظریه سکولار و لائیک(ترکیه مدل الگوی غرب برای کشورهای اسلامی)

ج: نظریه مداراگرا، خنثی و بی‌تحرکت ناسیونالیسم عربی(برخی کشورهای اسلامی)

تجربه تاریخی مدل‌های یاد شده در سده اخیر در کشورهای اسلامی به ناکارآمدی آن اشاره دارد؛ چرا که تا کنون نتوانسته است، بسط عالم اسلامی را میان مردم و نخبگان در پی داشته باشد. آغاز انقلاب اسلامی به رهبری دینی و الهی حضرت امام خمینی(ره)، گامی در شکوفایی مدل اعتدال در حرکت‌های مردمی به سوی تعالی ارزیابی می‌گردد. ادامه نظریه اعتدال با تکیه بر مردم سالاری اسلامی توسط حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای این پازل را تکمیل نموده است.

کلیدواژه‌ها:
بیداری اسلامی/ اعتدال/ آرمان گرایی/ بنیادگرایی/ انقلاب اسلامی/ صدور انقلاب

مقدمه
از جمله روش‌های تحلیلی در مسائل اجتماعی و سیاسی، روش تحلیل گفتمانی است؛ اگر چه این مفهوم و روش در ادبیات فلسفی اجتماعی قرون وسطی و دوران مدرن کاربرد فراوانی داشت ولی معنای آن در چند دهه اخیر تغییرات زیادی داشته است. این تفاوت‌ها به حدی است که در دو سه دهه اخیر در نوشته‌های دوران مدرن تأکید می‌کنند که این مفهوم مثلاً به معانی فوکویی یا معنای فراساختار‌گرایی آن به کار می‌رود. با توجه به این روش تحلیل، در این نوشتار بر آن هستیم تا با عنایت به واژه‌های بکار گرفته شده توسط مقام معظم رهبری در خصوص بیداری اسلامی و خیزش‌های مردمی در منطقه و جهان تحلیل گفتمانی ارائه دهیم. بنابراین قبل از ورود به این تحلیل، تعریف خود را از واژه گفتمان ارائه می‌دهیم. هرچند در این خصوص تعاریف متعددی ارائه شده است؛ اما مقصود ما از گفتمان، در نظریه بیداری اسلامی «منظومه ای منسجم از اندیشه‌های اسلامی است که افزون بر بنیان‌های معرفت انسانی، جهت‌گیری‌ها و راهبردهای عملی در عرصه سیاست و اداره جامعه را نیز شامل می‌شود.» با توجه به تعریف فوق منظور ما از تحلیل گفتمانی نظریه بیداری اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری، پیدایش، بسط و تحول این اندیشه به عنوان یک گفتمان سازنده معانی و فعالیت‌های سیاسی در این عرصه در بیانات رهبر انقلاب می‌باشد.

واژه شناسی
بیداری اسلامی

بیداری، ضد خواب‌ است‌ و در معنای فعال‌ شدن‌ هوش(آگاهی)‌ به کار می‌رود و بیداری‌ اسلامی به‌ مفهوم‌ زنده شدن دوباره در پرتو اسلام اصیل است؛ به بیان دیگر، در معنای تجدید حیات اسلام در کالبد فرد و جامعه به کار می‌رود که‌ در پناه آن، استقلال، عدالت‌ و همه‌ آموزه‌ها و ارزش‌های‌ متعالی خداوند‌، بار دیگر زنده‌ می‌شود یا حیات می‌یابد. بیداری اسلامی یعنی «به‌ستوه‌آمدگی بشریت»[1] و «بازگشت به هویت اسلامی و تمسک به اسلام»[2] یعنی دعوت مجدد به اسلام، احیای ارزش‌های اسلامی و دعوت به سوی احیای ارزش‌های اسلامی است.[3] بیداری اسلامی مهجوریت‌زدایی‌ از دین‌ یا بازپیرایی‌ و واخوانی‌ گزاره‌ها و آموزه‌های‌ اسلامی از اجمال‌ و ابهاماتی‌ است‌ که‌ بر سیمای‌ دین‌ نشسته است. ازاین‌رو، می‌توان گفت اگر خواب، برادر مرگ‌ است، بیداری‌ دست‌ در آغوش‌ زندگی‌ دارد.[4] بیداری اسلامی بر خلاف تنو‌ع‌ گرایش‌ها و زیر مجموعه‌های‌ متفاوت‌‌، منادی پیام‌ واحدی‌ در تاریخ بدین مضمون‌ است‌: ما دوباره‌ برگشتیم‌ تا دین را به عرصه زندگی فردی و اجتماعی انسان بازگردانیم. هدف‌ از این‌ بازگشت، ساختن‌ یک‌ تمدن‌ جدید اسلامی‌ با به‌کارگیری ارزش‌های خالص اسلامی در قالب تمدن اسلامی است‌. ازاین‌رو، هدف نهضت‌ بیداری‌ اسلامی، تشکیل‌ یک‌ تمدن‌ محمدی‌ جهانی‌ است‌ که‌ در آن، عقلانیت‌ با معنویت، قدرت‌ با اخلاق، دانش‌ با ارزش و علم‌ با عمل جمع‌ شود.

بنابراین بیداری اسلامی، «بازگشت به هویت اسلامی و تمسک به اسلام»[5] و مقابله با موج انفعال در مقابل تحولات دنیای غرب و مقابله با هیمنه استکبار و بازیابی هویت اسلامی، پیشرفت و عدالت بر مبنای اسلام است که «در این دویست سال، یا صدوپنجاه سال و یا صدوبیست سال اخیر که تاریخ بیداری ملت‌هاست و در هند و مصر و خاورمیانه و بتدریج در آفریقا و جاهای دیگر، سر بلند کردند و علیه قدرت‌ها جنگیدند، اگر کشوری، انگلیس در آن بود، با انگلیس می‌جنگیدند؛ اگر فرانسه در آن بود، با فرانسه می‌جنگیدند؛ اگر اسپانیا یا پرتغال در آن بود، با آن دو کشور می‌جنگیدند؛ اگر آمریکا در آن حضور داشت، با او می‌جنگیدند. شما کجا سراغ دارید که ملت‌ها به آن حد از رشد رسیده باشند که در خانه‌ی خودشان، بدون اینکه دشمن حتی گلوله‌یی به آنها شلیک کرده باشد، مشت گره کنند و علیه یک قدرت بزرگ و مستکبر جهانی شعار بدهند؟ چنین چیزی سابقه ندارد.»[6] این حرکت بیداری ملت‌ها سرآغاز نجات از سیطره استکبار و قدرت‌های جهانی است که «ملت‌های مسلمان و جوامع اسلامی، زودتر از همه نجات خواهند یافت.»[7] مقام معظم رهبری در توصیه‌ای به «علما و متفکران و اندیشمندان عالم اسلام» می‌فرماید این بیداری که بر پایه‌ی بازگشت به سمت اسلام و ارزش‌های اسلامی شکل گرفته است را باید رهبری و هدایت نمود تا حاکمیت الهی در جامعه فراگیر شود و باید هوشیار بود تا در این مسیر استکبار جهانی آن را مصاده نکند خطری که در اکثر کشورهای اسلامی قابل احساس می‌باشد. «امروز خوشبختانه بیداری وسیعی در دنیای اسلام به وجود آمده است؛ بایستی این بیداری را به سمت صحیحی هدایت کرد؛ مسؤلیت این کار با علما و متفکران و اندیشمندان عالم اسلام است؛ باید کاری کنند که این بیداری به سمت حاکمیت اسلام منتهی بشود. البته کار مشکل است؛ شما نمونه‌اش را در الجزایر مشاهده کردید.

در الجزایر انتخابات آزادی برگزار شد که یک گروه بکلی جدای از حکومت برنده شدند؛ و گروهی که خودشان انتخابات را اجرا می‌کردند، مغلوب شدند؛ این خودش بهترین دلیل برای این است که انتخابات، انتخابات صحیحی بود؛ در عین‌ حال این انتخابات را به هم زدند! البته استدلالی هم درست می‌کنند؛ می‌گویند این دمکراسی‌یی است که به سمت استبداد خواهد رفت! در حالی که آنها حکومت‌های استبدادی را در کشورهای دیگری که با خودشان هم پیمانند، کاملاً پذیرفته‌اند و شاید هم می‌دانند که حکومت اسلامی، حکومت استبدادی نیست؛ لیکن بالاخره باید بهانه‌یی آورده بشود، و آن بهانه این است! اینها احتمال می‌دهند که این وضعیت در کشورهای دیگر اسلامی هم تکرار بشود؛ لذا زمزمه‌ی حضور سازمان ملل در برگزاری انتخابات کشورها را می‌کنند. سازمان ملل، یعنی آمریکا؛ یعنی دولت‌های دارای «حق وتو» و در رأسشان آمریکا! این معنایش آن است که اگر در کشورهایی احتمال این وجود دارد که اسلام با انتخابات پیروز بشود، بایستی آمریکا یک طریق به ظاهر قانونی درست کند، آنجا حضور پیدا کند و مانع از این کار بشود! مسلمانان باید در مقابل چنین توطئه‌یی بایستند. تا چه اندازه می‌شود به یک قلدری‌یی و یک قلدری میدان داد که برای انجام مقاصد سلطه‌جویانه‌ی خودش، تا این حد پیش برود؟ باید جلوی اینها ایستاد، و ملت‌ها می‌توانند بایستند.»[8]

پیوستگی نظریه «بیداری اسلامی» در اندیشه رهبر انقلاب
آنچه در اندیشه سیاسی رهبر انقلاب در طول سالیان گذشته خصوصاً بعد از تصدی مقام ولایت از سوی معظم‌له نمود عینی دارد، پیوستگی اندیشه بیداری اسلامی در قالب خط اعتدال آرمان‌گرا می‌باشد با مروری بر سیر تکوین نظریه بیداری اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب پیوستگی این اندیشه کاملاً ملموس می‌باشد، واژه بیداری اسلامی از سال 1367 تا به امروز به کرات مورد استفاده معظم‌له با همان حدود و ثغوری که امروزه بیان می‌کنند بیان شده است.[9] علاوه بر اصالتِ پیوستگی تاریخی، منطبق بودن نظریه بیداری معظم‌له بر اندیشه بیداری حضرت امام(ره) می‌باشد که در امتداد بیداری لزوم «پایداری» نیز مورد توجه می‌باشد. «بصیرت و بیداری» «صبر و پایداری» دو واژه‌ای است که توامان مورد توجه امام(ره) و رهبری عزیز بوده است. امام استدلال می‌کند که حضور انسان‌ها در قیام‌ها و مقاومت امری از پیش ساخته خود انسان نیست؛ بلکه خداوند سبحان و اسلام از ما می‌خواهد که در مقابل کفر و زندقه و ستم و ستمکاران ایستادگی کنیم. فلذا می‌گویند: چه بسا افرادی که ابتدائاً در یک امری وارد می‌شوند، لکن بعضی مشکلات وقتی پیش آمد نمی‌توانند خوددار باشند، نمی‌توانند استقامت کنند... تعلیمی که خدای تبارک و تعالی به مسلمین داده است این است که باید در مأموریت‌های خودتان استقامت داشته باشید[10]

خدا به رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ـ می‌فرماید که استقامت داشته باش در آن اموری که مأموری[11] در یک سوره دیگری که سوره «هود» است وارد شده است که فاستقم کما امرت. اسلام می‌خواهد که در مقابل کفر و زندقه و در مقابل ستم و ستمکاران ایستادگی بکنند.[12] کاملاً مشهود است که این منش برگرفته از سیره معصومین سلام‌الله‌علیهم می‌باشد که مقام معظم رهبری نیز با اشاره به فرازی از زندگی حضرت امیرالمؤمین علیه‌السلام می‌فرماید: «برجستگی انسان‌های برجسته و بزرگ، معمولاً به یک تلاش بلند مدّت متّکی است و این را ما در زندگی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌بینیم. من در جمع‌بندی این زندگی پرفراز و نشیب، این نکته را مشاهده می‌کنم و به شما عرض می‌کنم که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام از اوایل نوجوانی تا هنگام مرگ، دو صفت «بصیرت» و «صبر» ـ بیداری و پایداری ـ را با خود همراه داشت. او یک لحظه دچار غفلت و کج‌فهمی و انحراف فکری و بد تشخیص دادن واقعیت‌ها نشد. ... بصیرت و بیداری او، یک لحظه از او جدا نشد. دوم، صبر و پایداری کرد و در این راه استوار و صراط مستقیم، استقامت ورزید. از این استقامت ورزیدن، خسته نشدن، مغلوب خواسته‌ها و هواهای نفس انسانی ـ که انسان را به تنبلی و رها کردن کار فرا می‌خواند ـ نشدن، نکته‌ی مهمی است».[13] مقام معظم رهبری در این تکوین اندیشه بعد از استقامت و پایداری مرحله دیگری از نیز مورد توجه قرار می‌دهند و می‌فرمایند: «خوشبختانه ملت‌ها خیلی بیدار شده‌اند؛ اما فقط بیدار شدن کافی نیست. بعد از بیداری، باید حرکت کنند و این حرکت، به امیدواری احتیاج دارد.»[14]

شمولیت واژه بیداری فراتر از دنیای اسلام
با نگاهی بر اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری به راحتی می‌توان به این نتیجه دست یافت که «بیداری» که امروز در کوشه کنار عالم شاهد آن هستیم مختص به اسلام و دنیای اسلام نیست، هر چند که خاستگاه و آغاز و رشد آن در خاورمیانه و کشورهای اسلامی بوده است. لذا مقام معظم رهبری در یک پیش‌بینی که تحقق هم پیدا کرد فرمودند این بیداری تا قلب اروپا پیش خواهد رفت، قطعاً بیداری با ماهیت اسلامی، منظور نبوده است؛ بلکه اصل بیداری که مختص به همه آزاد مردان در کل جهان می‌باشد. «من به شما عرض بکنم؛ فقط این نیست که در کشورهای شمال آفریقا و منطقه‌ی غرب آسیا که امروز ما در آنجا قرار داریم، حرکات بیداری‌ای به وجود آمده باشد؛ این حرکت بیداری تا قلب اروپا خواهد رفت. آن روزی پیش خواهد آمد که همین ملت‌های اروپائی علیه سیاستمداران و زمامداران و قدرتمندانی که آنها را یکسره تسلیم سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی آمریکا و صهیونیسم کردند، قیام خواهند کرد. این بیداری، حتمی است. حرکت ملت ایران، امتداد و عمقش اینهاست؛ حرکت عظیمی است.»[15]

بر این اساس علاوه بر استفاده از واژه بیداری اسلامی در موارد متعدد و مکرر، واژه‌های دیگری نیز از سوی مقام معظم رهبری بکار رفته است: «بیداری مسلمین و مسلمان‌ها»[16] «بیداری جوامع اسلامی»[17] «بیداری ملت، و ملت‌ها»[18] «بیداری مردم»[19] «بیدرای ملت‌های مظلوم»[20] «بیداری انقلابی»[21] «بیداری معنوی»[22] «بیداری ایمان»[23] «بیداری جهانی»[24] «بیداری علمی»[25] «بیداری دانشجویی»[26] که زیربنای تحول عمیق خواهد بود. «بیداری ذهن‌ها»[27] بر اساس گستردگی کار برد این واژه در اندیشه مقام معظم رهبری می‌توان چنین نتیجه گرفت، مهد بیداری، دنیای اسلام و که نقطه عطف آن انقلاب اسلامی ایران می‌باشد که منشاء بیداری در کل جهان اسلام و دنیا خواهد بود.

ره‌آورد بیداری برای جوامع بشری
همان‌گونه که گذشت از آنجا که رهبر انقلاب بیداری را برگرفته از فطرت و آرمان‌های اسلامی می‌داند، لذا مؤلفه‌های که در بیداری اسلامی برای جوامع اسلامی به ارمغان آورده می‌شود، ظرفیت و قابلیت آن را دارد که نسخه‌ای برای کل جهان تلقی گردد. از این رو می‌توان آن را در مسیر خط اعتدال تعریف نمود که با اصول فطری و عقلی سازگاری داشته و در جوامع اسلامی نیز کاملاً منطبق بر آموزه های می‌باشد. «بیداری و خودیابی»[28] «بیداری و پایداری»[29] «بیداری و دوراندیشی»[30] «بیداری و عزم مردمی»[31] «بیداری و ایستادگی»[32] «بیداری و خودآگاهی»[33] «بیداری و خودباوری»[34] «بیداری و اعتماد به نفس»[35] «بیداری و حاضر بودن در میدان مقاومت»[36] «بیداری و وحدت اسلامی»[37] «بیداری و نشاط و سرزندگی ناشی از انقلاب»[38] «بیداری و آگاهی»[39] «بیداری و عزت نفش»[40] «بیداری و قیام لله»[41] «بیداری و شجاعت و تسلیم‌ناپذیری»[42] «بیداری و آگاهی از ماهیت و نقش نظام سلطه»[43] «بیداری و سربلندی»[44] «بیداری و بازیافتن هویت اسلامی»[45] بنابراین بیداری جوامع و ملت‌ها توأمان آگاهی، خودیابی، خودباوری، ایستادگی، پایداری، نشاط، اعتماد به نفس، دوراندیشی، عزم مردمی، عزت نفس، بازیافتن هویت اسلامی ، امید، آزادی‌خواهی، اتحاد اسلامی، و ... را باید به ارمغان بیاورد، همان‌گونه که گذشت این ره‌آورها مختص به آئین و مذهب خاصی نیست؛ بلکه جزئی از مؤلفه‌های آرمان‌گرایی در خط اعتدال به شمار می‌رود که برخی بر عالم اسلام تطبیق می‌کند و برخی عمومی می‌باشند.

اعتدال:
آنچه ابتداء به ذهن تبادر می کند یعنی حالتی که نه «افراط»[46] و نه «تفریط»[47] باشد. بنابراین «اعتدال یعنی در هیچ جهت دچار افراط»[48] یا تفریط نشدن. لذا بر همین ملاک، دین مبین «اسلام، دین انسانیت و اعتدال»[49] نامیده شده است. از آنجا که اعتدال از کلمه عدل گرفته شده است، لذا معنای عدل که «همان معنای والا و برجسته‌ای» «که در زندگی شخصی و عمومی و جسم و جان و سنگ و چوب و همه‌ی حوادث دنیا وجود دارد. یعنی یک موازنه‌ی صحیح»[50] یعنی «رفتار صحیح؛ موازنه‌ی صحیح؛ معتدل بودن و به سمت عیب و خروج از حد نرفتن. این، معنای عدل است»[51] که تماما در اعتدال نیز مورد توجه است. همان‌گونه که مشخص است « عدل یعنی هر چیزی در جای خود قرار گرفتن. معنای لغوی عدل هم یعنی میانه. اعتدال هم که می‌گویند، از این واژه است؛ یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپ‌روی و بدون راست‌روی. این هم که می‌گویند عدل یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود، بخاطر همین است. یعنی وقتی هر چیز در جای خود قرار گرفت، همان تعادلی که در نظام طبیعت بر مبنای عدل و حق آفریده شده، بوجود می‌آید. در رفتار انسان، عدل لازم است. برای حکمران، عدل لازم است. در موضع‌گیری، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است. قرآن فرموده است: «وَ لا یجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلّا تَعْدِلُوا »؛[52] دشمنی با کسی موجب نشود که شما درباره‌ی او از عدالت کناره بگیرید و عدالت را رعایت نکنید؛ « اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْویٰ »[53] بنابراین عدل هم یکی از پایه‌های ایمان است. اگر عدل بود، ایمان می‌ماند.[54]

باید بر این نکته تأکید نمود که مقصود از اعتدال، محافظه کاری و دست کشیدن از اعتقادات یا ملاحظه کاری و یا «عقلانیت محافظه‌کارانه»[55] نیست. بلکه بکار گرفتن تمام ظرفیت های انسان الهی در جهت تحقق اهداف عالیه نظام مقدسِ برآمده از تعالیم اسلامی در غالب «عدالت اجتماعی»[56] است. از دیدگاه رهبر انقلاب اعتدال یک موهبتی خدادادی به شمار می‌رود که بنای زمین و زمان نیز بر آن بنا شده است که همواره از سوی عقل مورد تأیید بوده و مظهر اتم آن در زندگی انسان‌ها همان عدالت اجتماعی است. «اعتدالی را که ما بنای زمین و زمان را بر اساس آن اعتدال خدادادی می‌دانیم و مظهرش در زندگی ما عدالت اجتماعی است، تأمین کند.»[57] از دیگر مواردی که در بحث اعتدال، باید به آن توجه داشت،این است که «بعضی‌ها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، با نام پرهیز از جنجال و دردسر بین‌المللی، می‌خواهند از مبانی انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! این نمی‌شود؛ این نمی‌شود. این نشانه‌ی بی‌صبری و نشانه‌ی خسته شدن است.»[58] اعتدال در اندیشه رهبر معظم انقلاب، یکی از آرمان‌های بزرگ حضرت امام(ره) به شمار می رود که شاخص در سیاست «نه شرقی و نه غربی»[59] می‌باشد.

«آرمان‌های بزرگی که امام(ره) بیان می‌کردند، عبارت بود از: مبارزه با استکبار جهانی، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقی و نه غربی»، اصرار فراوان بر استقلال حقیقی و همه‌جانبه‌ی ملت - خودکفایی به معنای کامل - پافشاری فراوان و تمام‌نشدنی بر حفظ اصول دینی و شرع و فقه اسلامی، ایجاد وحدت و همبستگی، توجه به ملت‌های مسلمان و مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملت‌های اسلامی و مرعوب نشدن در مقابل قدرت‌های جهانی، ایجاد قسط و عدل در جامعه‌ی اسلامی، حمایت بی‌دریغ و همیشگی از مستضعفان و محرومان و قشرهای پایین جامعه و لزوم پرداختن به آنها. همه‌ی ما شاهد بودیم که امام در این خطوط، مصرانه و بدون تعلل، حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم.»[60]

بر اساس مطالب یاد شده باید توجه داشت که پیوند و پیوستگی این نظریه در حقیقت ادامه همان سیاست‌ها و اهداف انبیاء علیهم‌السلام در استقرار عدالت می‌باشد که در زمان امام زمان علیه‌السلام به کمال خواهد رسید. «آمال بزرگ آنان(انبیاء علیهم‌السلام)، استقرار عدل جهانی و نجات مستضعفان و نابودی ظلم در سطح عالم بود. البته وعده‌ی الهی حق است و استقرار عدل جهانی فقط در دوران ظهور حضرت بقیةالله(ارواحناله‌الفداء) انجام خواهد گرفت؛ اما یک ملت مؤمن و مبارز می‌تواند زمینه را برای تشکیل آن حکومت فراهم کند؛ هم‌چنان که ملت ایران تاکنون توانسته و بر خیلی از مشکلات فایق آمده است.»[61]

آرمان‌گرایی:
«آرمان‌گرایی در اسلام و گرایش به سمت قله‌ها و اوج‌ها و آرمان‌ها، یک چیز قطعی و حتمی است.»[62] آرمان‌گرایی در مقابل مصلحت‌گرایی است؛[63] بعضی‌ها اشتباه می‌کنند که در مقابل آرمان‌گرایی، واقع‌بینی را مطرح می‌کنند. در نظر این‌ها واقع‌بینی نقطه‌ی مقابل آرمان‌گرایی است. این خطای بزرگی است؛ چون آرمان‌گرایی، خودش واقعیت‌ها را در جامعه می‌سازد. یک مجموعه‌ی با آرمان و دارای هدف‌های بلند می‌تواند واقعیت‌ها را طبق آرمان خود شکل دهد و به‌وجود آورد. دنیا این‌طور پیش رفته است. آرمان‌ها را کنار بگذاریم، به بهانه‌ی واقع‌بینی؟! این کمال غفلت است. آرمان‌گرایی به‌وجود آورنده‌ی واقعیت‌های شیرین و مطلوب است. وقتی یک انسان، یک مجموعه و یک ملت با مسؤولان و دست‌اندرکارانش پای آرمان‌ها ایستادند و حاضر نشدند کوتاه بیایند و برایش کار کردند، چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعیت‌ها به سمت آرمان‌ها تغییر می‌کند. این خودش بزرگترین واقعیت و قانون زندگی است؛ چرا بعضی این را فراموش می‌کنند؟[64]

آرمان‌هایی که ملت ایران تصویر کرده است، البته آرمان‌های بلندی است؛ اما این آرمان‌ها دست یافتنی است. پرچم عدالت اسلامی را برافراشتن، از آن دفاع کردن و در راه آن حرکت کردن، یک آرمان‌گرایی پوچ و بی‌نتیجه نیست، آرمان‌گرایی در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی «که الهام گرفته از اسلام عزیز می‌باشد» با این خصوصیات تحقق می‌یابد: پیشرفته و عدالت، علم و معرفت، بیداری و بصیرت، فساد گریزی، عدم تسلط اشراف بر جان و مال مردم، مبارزه با رانت‌خواری.[65] بنابراین تأکید بر آرمان‌ها، پوج و بی‌نتیجه نیست، آنچنان که بعضی سعی می‌کنند اینطور القاء کنند. این، عملی است.[66]

مدل‌های پیش روی حرکت‌های اسلامی
حضور چند صدساله استکبار در کشورهای اسلامی، توانسته بود تا حدودی با ارئه مدل‌های استعماری در قالب‌های گوناگون این حضور را توجیه و موجه جلوه نماید، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، و ظاهر شدن آن در مقام، صاحب حق و پرسش‌گر از دولت‌های استکبار مسیر این پرسش‌گری در دیگر کشورها نیز باز شد. و خواستار پاسخ از ناحیه دول استعماری بود. بنابراین بیداری اسلامی و خیزش‌های منطقه در پاسخ به ناکارآمدی تئوری‌های ارائه شده برای اداره جامعه از سوی غرب برای کشورهای اسلامی تعریف می‌شود. بر این اساس با آغاز بیداری در کشورهای اسلامی، تئوریسین‌های غربی در پی آن بر آمدند تا این خیزش‌ها را مصادره نموده و را بر یکی نظریات زیر تطبیق نمایند. نظریاتی که خود در کشورهای اسلامی در طول این دویست سال آزموده بودند.

الف: نظریه تند، افراطی، خشن و غیرقابل انعطاف(قرائت القاعده، سلفیت و وهابیت از اسلام)
در این نظریه که تروریسم دینی را آموزش و حمایت می‌نمودند تجربه آزموده شده در افغانستان و عراق و عربستان بود که نتوانست حداقل برای ساکنان این سرزمین ارمغانی را به بار آورد.

ب: نظریه سکولار و لائیک(ترکیه مدل الگوی غرب برای کشورهای اسلامی)
آنچه امروز در ترکیه از سوی صهیونیسم و استکبار مورد توجه، حمایت و توصیه می‌گردد، اسلام لیبرال است. هر چند راضی شدن آنها به اسلام حداقلی مثل مدل ترکیه در نظام بین‌المللی یک عقب‌نشینی محسوب می‌گردد، اما باید توجه داشت که ارائه این مدل‌ها تماماً در راستای مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی بر کشورهای در حال گذار می‌باشد و این عقب‌نشینی کاملاً تاکتیکی ارزیابی می‌گردد.

ج: نظریه مداراگرا، خنثی و بی‌تحرکت ناسیونالیسم عربی(برخی کشورهای اسلامی)
در این نظریه با تبلیغ ناسیونالیسم عربی سعی دارد با پررنگ نشان دادن اختلافات، دعوای قدیمی اختلاف مذاهب را طراحی و اجرا نماید. تجربه تاریخی مدل‌های یاد شده در سده اخیر در کشورهای اسلامی به ناکارآمدی آن اشاره دارد؛ چرا که تا کنون نتوانسته است، بسط عالم اسلامی را میان مردم و نخبگان در پی داشته باشد.

د: نظریه خط اعتدال آرمان‌گرا
آغاز انقلاب اسلامی به رهبری دینی و الهی حضرت امام خمینی(ره)، گامی در شکوفایی مدل اعتدال در حرکت‌های مردمی به سوی تعالی ارزیابی می‌گردد. ادامه و امتداد نظریه اعتدال با تکیه بر مردم‌سالاری دینی توسط حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای این پازل را تکمیل نموده است. با مروری بر وقایع یک سال گذشته در انقلاب‌های منطقه ویژ‌گی‌هایی مانند، عدالت‌محوری، استبداد‌ستیزی، استعمارستیزی، استقلال‌طلبی، عزت‌طلبی، اسلام‌خواهی، و... از جمله شاخصه‌هایی هستند که نظام‌های سه گانه یاد شده(وهابیت، سکولار و ناسیونالیسم) در پاسخ به آن نتوانسته‌اند مردم و نخبگان خود را قانع نمایند، از این رو هر یک از انقلاب‌های منطقه در پی پاسخ به برخی یا همه این موارد می‌باشند.

اصول و مبانی خط اعتدالِ آرمان‌گرایی در بیداری اسلامی
اصول و مبانی که مبتی بر اعتدال و آرمان‌گرایی باشد، برگرفته از اصول اسلامی و دینی است که ریشه در فقه، کتاب و سنت دارد. که میان تمامی مذاهب اسلامی مشترک می‌باشد. یعنی آن دسته از اصول و مبانی که بین مذاهب اسلامی مشترک می‌باشد مقام معظم رهبری تکیه بیشتری به آنها داشته است که به مواردی از آنها اشاره می شود:

ـ بازگشت به اسلام[67]
ـ بازگشت به قرآن،[68]
ـ احیا هویت اسلامی[69]
ـ حرکت به سمت بازیابی هویت و اقتدار واقعی فراموش شده.[70]
ـ بازگشت به هویت تاریخی اسلام[71]
ـ احساس عزت مسلمین[72]
ـ پایبندی عملی به مبانی و اصول اسلامی[73]
ـ لزوم اتحاد و وحدت مسلمین و دنیای اسلامی[74]
ـ پیروی از دستورات قرآنی[75]
ـ بیزاری از حضور مستکبرین در ممالک اسلامی.[76]
ـ لزوم ایجاد نظام اسلامی در دول اسلامی[77]
ـ جهاد همه جانبه در مقابل دشمن وظیفه همگانی[78]
ـ لزوم هوشیاری و مبارزه با استکبار[79]

گسترش فرهنگ دینی در امتداد خط اعتدال عامل بیداری ملت‌ها
نشر فرهنگ اسلام ناب و تفکر دینی و ترویج تفکری است که به بیداری دنیای اسلام انجامید. نام اسلام و حقیقت اسلام، به شکل فردی در سراسر دنیای اسلام بود ـ در بین بعضی غلیظ، در بین بعضی رقیق‌تر ـ اما نگاه اسلام به دنیا، به ملت و به امت اسلامی به‌عنوان یک موجود عظیم و دارای استعداد فراوان و قادر به حرکت و بیدار شدن، نگاهی است که در ایران اسلامی ریشه گرفت و ظاهر شد و به همه‌ی دنیا اشعاع کرد. نگاه به اسلام از این دید و ترویج این تفکر در دنیای اسلام ـ تفکری که حکومتی به‌وجود آورده است که توانسته آزادی، مردم‌سالاری و حکومت متکی به آراء مردم را از درون مفاهیم و تعالیم اسلام بیرون آورد ـ چیزی است که در هیچ نقطه‌ای از دنیای اسلام در زمان ما و لااقل قرن‌های پیش از زمان ما سابقه نداشته است. آنچه از حکومت اسلامی دوران خلفای عثمانی و خلفای قبل از آن ـ عباسی و اموی ـ در ذهن مردم وجود داشت، مفهوم دیگری بود که با مفهومی که امروز دنیای اسلام از حکومت با دید ایران اسلامی درک می‌کند، به‌کلی متفاوت است. این فرهنگ دینی برخاسته از نظام اسلامی که خود منشاء نظام اسلامی هم بوده است و حرکت به سمت وحدت اسلامی ـ که در همین تفکر، یکی از چیزهایی که وجود دارد، وحدت امت اسلامی است؛ یعنی نگاه اسلام به امت به‌عنوان یک مجموعه‌ی واحد ـ و همچنین پرهیز از اختلافات قومی و طایفه‌ای در دنیای اسلام و در جوامع اسلامی، چیزی است که پیام‌آور آن، انقلاب اسلامی بود. از این‌ها نباید غفلت نمود و این‌ها را نباید فراموش کرد.[80]

مراحل سیر خط اعتدال در گستره تاریخ و تمدن اسلامی[81]
این بیداری اسلامی مرحله‌ای از مراحل تحولات پایه‌ای تاریخ اسلام است که در یک مرحله منتهی شد به پیروزی انقلاب اسلامی، لذا اگر تحولات اسلام از عصر رسول‌اکرم(ص) تا امروز مورد بررسی قرار گیرد در چند مرحله می‌توان آن را تقسم کرد:

مرحله اول: ظهور اسلام در قالب نظریه سیاسی آرمان‌گرای واقع‌بینانه
این مرحله سرآغاز ظهور ایدئولوژی جدیدی بود که تضمین سعادت دنیوی و اخروی انسان را توأمان بر عهده می‌گرفت. حضرت رسول‌اکرم(ص) با تبیین اهداف، اصول و روش‌های نیل به سعادت انسان نظریه اسلام سیاسی را با تکیه بر همان اصول، اهداف پایه‌ریزی نمودند. این دوره اوج شکوفایی آموزه‌های دینی است که 23 سال بعثت پیامبراکرم(ص) را شامل می‌شود که در این مدت پیامبراکرم(ص) با تکیه بر آموزه‌های اسلامی حکومت دینی پایه‌ریزی نمود. این مرحله به عنوان الگویی دست‌ یافتنی و عملی همواره مورد توجه و آرمان دیگر مراحل بوده است.

مرحله دوم: پایداری و مقاومت
بعد از حضرت رسول‌اکرم(ص) جریان ولایت الهی در روی زمین توسط اهل بیت علیهم‌السلام ادامه پیدا می‌کند. که برای حفظ هویت اسلامی و کیان اسلام و معارف ارزشمند اسلامی توسط ائمه علیهم السلام در طول 3 قرن ادامه پیدا می‌کند.
این دوره خود به چند مرحله حساس تقسیم می‌شود:

دوران زعامت و ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام(دوران فتنه و غبارآلودگی فضا در دنیای اسلام)
دوران امام حسن علیه‌السلام(انحراف کامل از اهداف اسلام با زمامداری معاویه)
دوران آغاز نهضت بازگشت به اسلام راستین(امام حسین علیه‌السلام)
دوران نهضت علمی‌(امام باقر، امام صادق و امام کاظم علیهم‌السلام)
دوران مقابله با نهضت ترجمه‌(امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام)
دوران تعمیق فرهنگ پیوند امامت و امت از طریق ترویج فرهنگ زیارت و زمینه‌سازی برای غیبت کبرای(امام هادی و امام عسکری علیهم‌السلام)
دوران فرهنگ انتظار(امام عصر(عج))

مرحله سوم: بازتولید نقش ائمه اهل بیت علیهم‌السلام توسط فقها در عصر غیبت
این مرحله که با آغاز غیبت صغری شروع می‌شود، در مقام بازتولید نقش ائمه علیهم‌السلام در عرصه اجتماع می‌باشد.
تصدی این نقش توسط فقها عموماً با اهداف:

حفظ میراث اسلامی
پاسخگویی به شبهات
آموزش و تعمیق اجتهاد
مشارکت در حکومت
تشکیل حکومت(انقلاب اسلامی)

همراه بوده است که فراخور هر دوره و زمان متناسب با مقتضات و شرایط زمان و مکان توانسته‌اند به وظایف ذاتی خود که همان دفاع از کیان اسلامی است جامه عمل بپوشانند.

مرحله چهارم: دوره بیماری، فطرت و عقب‌ماندگی دنیای اسلام
بعد از آغاز نهضت علمی و صنعتی در دنیای غرب و شروع تحمیل تئوری‌های غربی در کشورهای دیگر جهان و احساس عقب‌ماندگی و تحقیرشدگی در دنیای اسلامی زمینه شروع دوره بیماری را آماده می‌کند. در این دوران دنیای اسلام کاملاً از خط اصیل اسلامی فاصله گرفته و در مقابل دنیای غرب صنعتی جدید مفعلانه عمل می‌نماید. سیل گسیل فرهنگ وارداتی، آشنایی مسلمین با مظاهر تمدنی جدید و در پی آن شیفتگی به همراه خود کم‌بینی باعث گردید مسلمانان در پی جبران عقب‌ماندگی خود بیفتند و علاج را در همگونی و یا همراهی با تمدن جدید غرب دیدند. که سکولاریسم ره‌آورد این مرحله از تاریخ فکر اسلامی است.

مرحله پنجم: بازگشت به سمت هویت اصیل اسلامی و خط اعتدال آرمان‌گرا
این مرحله در واقع در پی پاسخ به سؤال مرحله قبل بود، که با ورود علما و مصلحان اسلامی در پاسخ به علت عقب‌ماندگی دنیای اسلام از دنیای غرب نهضت بیدرای اسلامی شکل می‌گیرد. اتکا بر اصول اسلامی مبنای حرکت‌های اصلاحی در جوامع اسلامی بوده است. با شروع نهضت امام خمینی(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی‌ بار دیگر با اجرای تئوری ولایت مطلقه فقیه در کشور اسلامی راه بازگشت به هویت اصیل اسلامی هموارتر می شود. در مقابل این بازگشت به هویت اسلامی شاهد مبارزات عقیدتی و جغرافیایی از سوی عالم غرب هستیم که در ارائه نظام الگو به چالش کشیده شده است.

نقش انقلاب اسلامی درنظام‌سازی و ارائه مدل نظام الگو در بیداری اسلامی
بسیاری از صاحب‌نظران در پدیده جنبش‌های اسلامی معاصر، معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیت‌های مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است. نظریه تأثیرپذیری کشورهای اسلامی از انقلاب ایران، مبتنی بر سخنان رهبران جنبش‌های آزادی‌بخش، الگوبرداری آنان از انقلاب ایران و مطالعه‌ی تحولات و رویدادهایی است که در کشورهای اسلامی رخ داده. امام خمینی(ره) خود بر این نکته واقف بودند و به آن افتخار داشتند. «آوای انقلاب بزرگ ایران در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها طنین‌انداز و افتخارساز است...»[82] همین نکته را خبرنگاری یک ماه قبل از پیروی انقلاب از امام سؤال می‌کند: «سؤال: آیا فکر می‌کنید دامنه‌ حوادث ایران به ترکیه نیز کشیده شود؟ جواب: نهضت مقدس ایران نهضتی اسلامی است و از این جهت بدیهی است که همه مسلمین جهان تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند.»[83] خود آگاهی مسلمانان از قدرت خویش به ویژه در کشورهای اسلامی، بازگشت به قرآن، تکیه به فرهنگ غنی اسلامی و الهام‌گیری از انقلاب ایران مسأله‌ای نبود که هضم آن برای صاحبان قدرت آسان باشد. الکساندر هیک می‌گوید: «به نظر من خطرناک‌تر از این(مشکلات بین‌المللی) عواقب گسترش بنیادگرایی اسلامی است که در ایران پا گرفته و اکنون عراق و ثبات تمام رژیم‌های عرب میانه‌رو را در منطقه تهدید می‌کند. این پدیده اگر از کنترل خارج شود منافع ابرقدرت‌ها را به خطرناک‌ترین وجه به مخاطره خواهد انداخت.»[84]

1 ـ تأثیر در هدایت و راهبری
تأثیرحضرت‌ امام‌ خمینی‌(ره) بر مسلمانان‌ از جنبه‌ دینی‌ و اسلامی کم‌نظیر است. در واقع، از قرن‌ پانزدهم‌ در دنیای‌ غرب‌ و شاید کمی‌ پس‌ از صدر اسلام، شخصیتی‌ را نمی‌بینیم که‌ به این‌ اندازه نهضت‌، افکار و عملکرد و راهبردهایش در سطح جهان اعم از جهان غرب(لیبرالیسم)، جهان شرق(کمونیسم) و جهان اسلام تأثیر گذاشته باشد. امروزه طبق اذعان تحلیلگران مختلف حرکت بیداری در سطح جهان، مدیون منش آزادی‌خواهانه حضرت امام خمینی(ره) در سطح راهبردی می‌باشد. «امروز ملت‌ها به احکام اسلامی نیاز دارند. امروز حتّی ملت‌های غیرمسلمان، به احکام اسلامی نیاز دارند؛ چه برسد به ملت‌های مسلمان. این ملت‌هایی که می‌بینید پشتشان زیر بار قدرت‌های بزرگ خم شده و زجر می‌کشند، به‌خاطر دوری از اسلام است. بیداری اسلامی، ملت‌ها را نجات خواهد داد. به همین‌خاطر است که امروز هوشمندترین انسان‌ها در کشورهای مختلف، به خط اسلام ـ همان راهی که قرآن به آن‌ها نشان می‌دهد ـ رو آورده‌اند؛ چون راه عزت و راه نجات است.»[85]

2 ـ تغییر در مفاهیم رایج فلسفه سیاسی
حضرت‌ امام‌ خمینی‌ (ره)، با ایجاد گفتمان دین‌محور، بسیاری از مفاهیم رایج در فلسفه سیاسی غرب و شرق را به چالش کشید و با پیوند دین و سیاست، پا در عرصه نظریه پردازی نمود؛ به عنوان نمونه مفهوم و معنای‌ قدرت را در سطح‌ جهانی‌ و نیز در جهان اسلام تغییر داد. معنای‌ قدرت‌ پیش از او‌ بر منابع‌ ماد‌ی‌ تکیه‌ داشت؛ ولی‌ پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ و تأثیر گفتمان‌ حضرت‌ امام(ره) بر جهان، معنا و تعریف‌ قدرت، از تکیه بر منابع‌ ملموس‌(مادی) به‌ غیرملموس‌(معنوی) همچون عقاید، پرورش‌ افکار و اطلاع‌رسانی تغییر یافت.

3 ـ باز تعریف «مشروعیت» و «مقبولیت» با تکیه بر آموزه‌های دینی
آنچه در قرون متمادی، به عنوان یک نظریه مقبول جا افتاده بود، تفکیک دو مقوله «مشروعیت» و «مقبولیت» سیاسی در رهبری یک جامعه بود. یا حداقل به دلیل نارسایی در فهم سیاسی از مشروعیت با تکیه بر جنبه قدسی آن، در فلسفه سیاسی آن دو واژه را در یک مقصود استفاده می‌کردند؛ اما با تأکید حضرت امام(ره) بر جنبه قدسی مشروعیت حاکم در نظام سیاسی اسلام، مقبولیت را روی دیگر آن سکه‌ای دانستند که برای به فعلیت بخشیدن حکومت شرط لازم بود؛ لذا در طول تاریخ سابقه نداشت که یک‌ شخصیت‌ دینی‌ و علمی‌ رهبری ملتی‌ را بر عهده بگیرد که همه، حتی مخالفانش، مشروعیت‌ و مقبولیت‌ او را کاملا‌ً تصدیق کنند؛ در واقع، می‌توان گفت: مشروعیت‌ سیاسی‌ و دینی‌ امام‌ در سطح‌ جهان و در قرون‌ اخیر بی‌نظیر بود.[86]

4 ـ انقلاب اسلامی و نجات از «بی‌آیندگی»
بزرگ‌ترین یأس وقتی به سراغ ملت‌ها و انسان می‌آید که احساس کنند، کل زندگی آنان وارد تاریخی شده است که عین «بی‌آیندگی» است. چیزی که فرهنگ مدرنیته در جان و قلب انسان‌های گرفتار آن فرهنگ فرو می‌کند. فرهنگی که در تار و پود کشورها رسوخ نموده است. در این تاریخ، انقلاب اسلامی بستری را آماده کرده است که اگر ملتی خود را به آن متصل کند، کل زندگی او وارد تاریخی از نورانیت و معنویت می‌شود. به طوری که خود را در گذشته با همه‌ی انبیاء هم افق و در آینده با حکومت جهانی همراه می‌یابد. انسانی که گرفتار بی‌آیندگی تاریخی شد، دیگر برای ادامه‌ی زندگی تحلیل ندارد.[87] وقتی روح امید به آینده در ملتی دمیده شد، شروع به شکفتن و بالندگی می‌نماید. امروز ما شاهد هستیم که روح بیداری اسلامی در مسیر گذر از عالم مدرنیته به عالم اسلامی است.

5 ـ انقلاب اسلامی گامی در فهم روح زمانه
وقتی روح زمانه و روح انقلاب اسلامی درست شناخته شود؛ نه تنها متوجه بی‌ثمری زندگی بیرون از نقلاب اسلامی می‌شویم؛ بلکه با ورود به اردوگاه انقلاب اسلامی، رهِ صد ساله را یک شبه طی می‌کنیم. متأسفانه بعضی از مسلمانان به کلی از زمان خود بیرونند؛ اصلاً توجه نمی‌کنند که در کجای تاریخ زندگی می‌کنند. حضرت امام(ره) روح زمانه را خوب شناختند و بر اساس ذخایر الهی آن را تغذیه کردند و هدایت و رهبری نمودند.[88] مسلماً بشر امروز از روزگار خود به تنگ آمده است و به خوبی احساس کرده حاصل کارهایش تماماً پوچ شده و ناخودآگاه نتیجه می‌گیرد فردایش، که آینده‌ی امروزش است، نیز پوچ است و در چنین حالتی است که اگر درست اقدام کند بر خلاف همه‌ی موانع به نتیجه می‌رسد، و به راه های برون رفت از آن می‌اندیشد و به سرعت متوجه انقلاب اسلامی خواهد شد راهی که امروز دنیای اسلامی گام در آن گذاشته است.[89]

6 ـ انقلاب اسلامی، در مقام رویکرد نفی غرب
انقلاب اسلامی‌با ظهور شعور انسان‌های خود آگاه و دل آگاهی که راه و رسم زندگی در دوران معاصر را خوب فهمیدند همراه بود. انقلاب اسلامی را سیاسیون تدوین نکردند؛ بلکه توسط یک مرد الهی شکل گرفت که اولاً: ظلمات روح مدرنیته را از طریق تجلیات اشراقی، احساس کرده بود. ثانیاً راهی را که نبی اکرم‌(ص) و ائمه طاهرین از طرف خدا متذکر آن بودند، به خوبی می‌شناخت. با توجه به این نکات، انقلاب اسلامی ‌با رویکرد نفی غرب و اثبات اسلام به صحنه آمد و توانست این تفکر را به انسان‌های آزاده نیز انتقال دهد.[90] شعارهای معترضین در کشورهای اسلامی‌ با رویکرد دینی بعد از آئیین‌های نماز جمعه تصدیق این انتقال می‌باشد. میدان التحریر قاهره شاهد به بار نشستن آرمان‌خواهی مسلمانان آن کشور بود که با شعارهای «الله اکبر، لا اله الا الله، لاشرقیه لاغربیه، دوله سلامیه» عمق خواسته های خود را مطرح نمودند.

7 ـ انقلاب اسلامی راهی برای عبور از فرهنگ غرب
در فضایی که بشر مدرن از دین فاصله گرفته و ارتقای انسان را در پیروی از اندیشه‌های منقطع از آسمان جستجو می‌کرد؛ ناگهان در قرن بیستم، با وقوع دو جنگ جهانی در مهد تمدن مدرن و شکست ایدئولوژی‌هایی مثل لیبرالیسم و سوسیالیسم و ظهور نابرابری‌های آزار دهنده، انقلاب اسلامی به عنوان راهی برای عبور از آن فرهنگ به سوی فرهنگ الهی انبیاء، عقل‌ها و دل‌ها را متوجه خود نمود و بر خلاف آن همه تبلیغات منفی که نسبت به آن روا داشتند، به خوبی از عهده نشان دادن معنی تاریخی خود بر آمد. این است که روشن می‌کند انقلاب اسلامی یک امر اتفاقی نیست؛ بلکه گشایش افق و زمان جدید در بحبوحه پایان غرب به شمار می‌رود.[91] اعتراض امروز ملت‌های اسلامی بر روند تاریخی کشورهای اسلامی در ذیل تمدن غرب است.[92]

8 ـ انقلاب اسلامی، ابرقدرتی فرهنگی در تقابل با فرهنگ ابرقدرتی
تحلیلگران غربی اذعان می‌کنند که، بخواهیم یا نخواهیم انقلاب اسلامی یک غول فرهنگی است که دارد شیشه‌ی حصر خود را می‌شکند و بیرون می‌آید. نوع نگرش انسان به خدا، انسان و هستی متفاوت با تبلیغات رنگارنگ دنیای متجدد است. از این رو جایگاه انقلاب اسلامی در دنیای معاصر را باید در راستای اراده خدا در تحقق اسلام در قرون اخیر دانست تا متوجه شویم که چرا این چنین قدرتمندانه جلو فرهنگ غرب ایستاده و نقشه راه برای دیگر کشورهای اسلامی ترسیم می‌نماید.
با توجه به هویتی که انقلاب اسلامی به مسلمانان جهان داد به آنان این ایده را تأکید کرد که «لیبرالیسم و کمونیسم» دو دروغ بزرگ تاریخ بشریت می‌باشد و برای رهایی از سلطه آن باید به هویت تاریخ خود بازگشت.[93]

9 ـ رهبری معنوی حضرت امام الگویی برای حرکت‌های اسلامی
زندگی‌ بی‌تجمل‌ وی‌، صلاحیت‌ رهبری‌ مستضعفان‌ و توده‌های مسلمان را به‌ او ارزانی داشت. در واقع زندگی‌ وی، چه‌ زمانی که‌ یک طلبه‌ ساده بود، چه‌ زمانی که مرجع تقلید انسان‌های بسیاری قرار گرفت و چه هنگامی که خود را در رأس هرم قدرت یافت، در نهایت سادگی بود. افزون بر آن، تقوا و اخلاق‌ اسلامی‌ امام خمینی(ره) نیز تأثیرات فراوانی بر مردم گذاشت، به‌گونه‌ای ‌که انسان‌های بسیاری را به حرکت علیه ظلم و ستم واداشت. امام خمینی(ره)، تنها به امت و تمدن اسلامی و نجات آن از گمراهی و عقب‌ماندگی مادی و معنوی نمی‌اندیشید؛ بلکه در فکر نجات همه ملت‌ها و تمدن‌ها بود. پیامش به گورباچف و پاپ، گویای دغدغه انسانی و الهی وی در نجات انسان‌ها و فرهنگ‌هایی بود که از جاده هدایت انسان و سعادت دنیا و آخرت خارج شده بودند. این دلسوزی، ارتباط‌ و تأثیر انقلاب‌ اسلامی ایران را با بخش‌های دیگر جهان برقرار ساخت.[94]

امام خمینی(ره) هم بر جهان‌شمولی‌ نهضت‌ اسلامی مردم ایران تأکید می‌ورزید، به‌گونه‌ای‌ که آن را مختص مسلمانان جهان نمی‌دید و هم با رد جهان‌شمول بودن الگوهای‌ غربی، توانایی الگوهای غربی برای هدایت و نجات انسان‌ها را نمی‌پذیرفت، در حالیکه در میان‌ بسیاری از متفکران‌ مسلمان، این‌ اصرار و این‌ نوع‌ نظریه‌پردازی‌ به چشم نمی‌آید.[95] علاوه بر مطالب بالا که حکایت از تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران، بر جریانات بیداری اسلامی دارد، بسیاری از تحلیلگران آزاده نیز بر این عقیده معترف‌اند که انقلاب اسلامی یکی از مهمترین علت‌های اصلی در حرکت‌های اسلامی در کشورهای عربی می‌باشد: «هیچکس باور نداشت که در عصر حاضر اصول اسلام، عملی باشد... انقلاب ایران جان تازه‌ای به اندیشه اسلامی بخشید و ثابت کرد که اصول اسلامی کماکان کاربرد دارد و می‌تواند مبنای جامعه امروزی قرار گیرد...».[96] «مهمترین اثر و کار امام(ره) این بود که دیکتاتوری در اسلام را مجاز نشمرد. مردم حق انتخاب دارند و نمی‌توان حقوق ایشان را رعایت نکرد.»[97]

«الهام و الگو گرفتن از ایران به ویژه در کیپ‌تاون، نقش بسزایی در براندازی رژیم آپارتاید ایفا نمود...»[98] وی تأثیرگذاری امام(ره) را بر کشورها، ناشی از اسلام می‌داند: «منشأ تفکرات انقلاب امام(ره) دین مبین اسلام بود. بدون شک این تفکرات و همچنین رهبری امام(ره) به مسلمانان خصوصاً جوانان انگیزه مبارزه بخشید...»[99] دکتر شقاقی در کتاب «امام خمینی(ره) راه‌حل جدید جهان اسلام» روش انقلاب ایران را مؤثر دانسته و برای تداوم مبارزه، ‌انقلاب اسلامی ایران را شایسته پیروی، معرفی می‌کند. وی در بخشی از کتاب، امام را اینگونه معرفی می‌کند: «مظهر جریانی نو بود که اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح می‌کرد تا از طریق برپایی حکومت اسلامی، همه ابعاد زندگی و مشکلات آن را حل و فصل نماید.» آنگاه که روشنفکران و مبارزین برای تداوم کار خود و توجیه پیروان خویش به ناسیونالیسم و مکاتب فکری چپ‌گرایانه روی می‌آوردند، انقلاب اسلامی را نمونه‌ای جدید از تمدن بشری دانسته که: «پایان کار اندیشه‌های لائیک و همه دیگر انواع اندیشه‌هایی را که می‌خواستند جایگزین اسلام شوند اعلام کرد.»[100]

حدیث این ماجرا را رهبر معظم انقلاب اینگونه ترسیم کرده‌اند: «قبل از انقلاب اسلامی در بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای اسلامی، گروه‌ها و جوان‌ها و ناراضی‌ها و آزادی‌طلب‌ها با ایدئولوژی‌های چپ وارد میدان می‌شدند؛ اما بعد از انقلاب اسلامی پایه و مبنای حرکت‌ها و نهضتی‌های آزادی‌بخش، اسلام شد. امروز در هر نقطه‌ای از دنیای وسیع اسلام که جمعیت یا گروهی به انگیزه آزادی‌خواهی و ضدیت با استکبار حرکت می‌کنند، مبنا و قاعده کار و امید و رکنشان، تفکر اسلامی است.»[101] امام(ره) بنیان ارزش‌های مادی را در دنیا لرزانیده است. رهبر کمونیست کشوری دوردست، با قدرت مادی بالا و دارای پیشرفت‌های زیاد، می‌گوید: «خواهش می‌کنم کتابی درباره اسلام بدهید تا مطالعه کنم».

امروز نماینده مجلس یک کشور مادی که هفتاد سال بر مبنای ماتریالیسم دیالکتیک اداره شده است به من می‌گوید: «به برکت امام(ره) شما، در پارلمان کشورم، سخنرانی‌ها با «بسم‌‌الله الرحمن الرحیم» شروع می‌شود.»[102] امام(ره) عزم آن داشتند که تجربه‌های به دست آمده از انقلاب را به جهان صادر کنند و با اطمینان بر این عقیده بودند که اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد: «ما به تمام جهان تجربه‌هایمان را صادر می‌کنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچک‌ترین چشم‌داشتی به مبارزان راه حق انتقال می‌دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه‌ها جز، شکوفه‌های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلامی برای ملت‌های دربند نیست. روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایه‌داری و کمونیزم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشن‌بینی و روشنگری، راه سیلی‌زدن بر گونه ابرقدرت‌ها خصوصاً آمریکا را بر مردم سیلی‌خورده کشورهای اسلامی و جهان سومی ترسیم کنند. من با اطمینان می‌گویم اسلام ابرقدرت را به خاک مذلت می‌نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده‌ی خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.»[103]

بیداری اسلامی هر چند پیش از انقلاب در ایران، و در دو سده‌ی اخیر در کشورهای مختلف شکل گرفته بود؛ اما اگر بیداری اسلامی را در یک منحنی رسم کنیم، حرکت امام(ره) در قالب انقلاب اسلامی را طی این 200 سال در قله‌ی این منحنی می‌توان ترسیم نمود. با توجه به رهبری بی‌نظیر حضرت امام(ره) در رویارویی با قدرت‌ها و به پیروزی نشاندن یک انقلاب و راهبری موج بیداری اسلامی و مواجهه با مسائل آن، بررسی مشکلات و موانع این پدیده از دیدگاه آن بزرگ‌مرد تاریخ، از اهمیت زیادی برخوردار است. تحلیل و بررسی این موانع، مبتنی بر یافته‌های امام(ره)، باید دستاوردی گران‌سنگ برای اسلام‌‌خواهان، صاحب‌نظران و رهبران جنبش‌های اسلامی تلقی شود.

نظام‌سازی در مرحله تمدنی
رهبر انقلاب با ناکارآمد خواندن نظام‌های برآمده از لیبرالیسم و کمونیسم وظیفه اصلی انقلابیون و نخبگان را توجه به مرحله نظام‌سازی بعد از بیداری، انقلاب و پایداری را امری ضروری می‌خواند. «نظام‌سازی کار بزرگ و اصلی شما است. این کاری پیچیده و دشوار است. نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی، یا ناسیونالیسم افراطی، یا گرایش‌های چپ مارکسیستی، خود را بر شما تحمیل کند. اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور نیست. گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است. هدف نهائی را باید امت واحده‌ی اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه‌ی دین و عقلانیت و علم و اخلاق، قرار داد... نسل امروزِ کشورهای اسلامی این ظرفیت را دارد که به چنین کارهای بزرگی بپردازد. نسل جوان امروز مایه‌ی افتخار نسل‌های پیشین خویش است.»[104]

شاخصه‌های مشترک بیداری اسلامی‌با نوید اعتدال و آرمان‌گرایی
شکل‌گیری و رشد حرکت‌های اسلامی در کشورهای عربی، حکایت از وجود ماهیت واحد و جهت‌گیری مشترک در اهداف، شعارها و رفتارها می‌باشد، این شاخصه‌های اساسی بیان‌گر این است که این حرکت‌ها خارج از مدیریت قدرت‌های استکباری و بویژه آمریکاست و روز به روز هویتی حقیقی به خود می‌گیرد:

1ـ استبداد و استعمار‌ستیزی، ویژگی‌ مشترک مطالبات مردم
استبدادستیزی: مخالفت بارژیم‌های دست نشانده از جمله خواسته‌های مشترک در کشورهای اسلامی به شمار می‌رود، حاکمانی که مستقیم و یا با واسطه توسط آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل روی کار آمده اند، هنگامی که به لحاظ کارآمدی دیگر آن کارکرد را برای اربابان خارجی خود ندارند، توسط حامیان خود کنار گذاشته می‌شوند. استعمار‌ستیزی: مخالفت با سلطه استکبار، به ویژه مخالفت با سیاست‌های مستعمرانه رژیم صهیونیستی و آمریکا. بخش قابل توجهی از جنبش‌های اسلامی در سده اخیر در کشورهای اسلامی و در واکنش به فرآیند استعمار شکل گرفته‌اند. مانند:

جنبش اخوان المسلمین مصر توسط حسن البناء در سال1928؛
جنبش اسلامی سوریه(شاخه اخوان المسلمین) توسط مصطفی سباعی از شاگردان و دوستان حسن البناء در سال1944؛
جمعیت الشباب الاسلامی مراکش در سال1971؛
گروه‌های القیام و الدعوه در الجزایر در دهه70 و همچنین جبهه نجات اسلامی که در سال 1989 تأسیس شد و در همه نقاط الجزایر شعبه داشت؛
جنبش اخوان جدید عربستان در دهه70 و...

اگرچه اغلب اقدام جمعی این جنبش‌ها در برابر دولت‌های بومی تحت حمایت دول استعماری نمود عینی می‌یافت؛ اما در موارد بسیاری نیز به مواجهه مستقیم و حتی مقاومت مسلحانه در برابر سلطه نیروهای خارجی غیرمسلمان منجر می‌شد که می‌توان به برخی نمونه های آن اشاره کرد:

قیام مهدی سودانی و اعلام جهاد علیه انگلستان در اواخر قرن نوزدهم؛
اعلام جهاد جنبش سنوسیه در شمال آفریقا علیه متفقین و نیروهای ایتالیا در اوایل قرن بیستم.

2ـ اسلام‌خواهی و رشد روزافزون شعارهای اسلامی
آغاز برخی از این حرکت‌های انقلابی اگرچه ممکن است متأثر از برخی مطالبات اقتصادی و سیاسی باشد، ولی تبدیل مکان‌ها یا نهادهای مذهبی نظیر نمازهای جمعه و جماعات و مساجد به عنوان خاستگاه و نقطه آغاز این تحرکات و شعارهای اسلامی، نمایانگر جهت‌گیری اصلی این تحرکات انقلابی است؛ که در میان تمامی حرکت‌های اسلامی دیده می‌شود. ماهیت اسلامی ـ انقلابی واحد و به هم پیوسته این خیزش‌ها و دخیل نبودن نگاه طایفی ـ مذهبی نقطه مشترک این حرکت‌ها به شمار می‌رود؛ بدین معنا که همان انگیزه‌های اسلامی و روحیه انقلابی که مردم مصر و لیبی را به خیابان کشانده است در رفتار و عملکرد مردم مسلمان بحرین نیز وجود دارد. اعتراض ملت‌های منطقه در همه کشورهایی که با نظام‌های دیکتاتوری و وابسته اداره می‌شود، نسبت به ظلمی است که سران این کشورها به ملت‌های خود در عرصه اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و... نموده‌اند. مقام معظم رهبری(مدظله) در این زمینه فرموده‌اند:

«ما بین غزه و فلسطین و تونس و مصر و لیبی و بحرین و یمن تفاوتی نمی‌گذاریم. در همه جا ظلم به ملت‌ها محکوم است. حرکت ملت‌ها با شعار اسلام و در جهت آزادی مورد تأیید ماست... این حرکت، حرکت ملت‌ها است. حرکت امت اسلامی است. حرکت با شعار اسلام است. حرکت به سمت اهداف اسلامی است. نشان دهنده بیداری عمومی ملت‌ها است. طبق وعده الهی این حرکت قطعاً و یقیناً به پیروزی خواهد رسید. ملت ایران سرافراز است، مفتخر است و خرسند است که آغازکننده این راه بوده و ایستادگی و استقامت کرده است.»[105].

کشورهایی که اکنون بیداری در آنها به نتیجه رسیده است یا فرایند بیداری در آنها در حال به ثمر نشستن می‌باشد اکثریت قریب به اتفاق آنها را مردم مسلمانی تشکیل می‌دهند که تعلق خاطر شدید آنها به اسلام و قوانین اسلام به هیچ عنوان قابل انکار نیست. یکی از ویژگی‌های مشترک حاکمان این کشورها در دوران حکومت خود مبارزه با اسلام‌گرائی مردم این کشورها بود. اتخاذ رویکردهای سکولار در نحوه اداره جامعه، قلع و قمع مبارزان مسلمان در مصر، برقراری رابطه با دشمن اصلی مسلمانان یعنی آمریکا و اسراییل، ممانعت از برگزاری واجبات اسلامی نظیر نماز و حجاب تنها بخشی کوچک از اراده اسلام ستیزی حکمرانان و ساختار سیاسی این کشورها در طی سالیان متمادی حکومت این کشورها بود. لذا اسلام‌ستیزی و سرکوب اعتقادات مذهبی مردم مسلمان و معتقد این کشورها باعث شکل‌گیری ریشه‌های عدم مشروعیت این نظام‌ها شد که به همین علت مردم این کشورها برای حفظ اعتقادات اسلامی به مقابله با نظام حاکم روی آورند. از دیگر نشانه بارز اسلام‌خواهی و اسلامی بودن ریشه‌های این انقلاب‌های مردمی، می‌توان به حضور مردم با نشانه‌های بارز اسلامی نظیر حضور با قران در راهپیمایی‌ها، شکل‌گیری گسترده‌ترین تظاهرات علیه دیکتاتورها بعد از نماز جمعه، فراگیر بودن شعار الله اکبر به عنوان یکی از اصلی‌ترین شعارهای مبارزات، درخواست برای مبارزه با دشمن منطقه‌ای مسلمانان در منطقه(اسرائیل) و روی آوردن به حجاب به عنوان نماد اسلامی در تونس بعد از سرنگونی بن علی همگی حاکی از سیطره روح اسلام‌خواهی و حضور پررنگ تفکرات اسلامی در شکل‌گیری مبارزات این کشورها داشته و دارد.

3ـ تلاش ناکام غرب بر گفتمان‌سازی برای این تحرکات
بعد از آنکه حرکت‌های اسلام‌گرایان در کشورهای تونس، مصر، لیبی، یمن و بحرین به مرحله جدی خود وارد شد، به گونه‌ای که دنیای غرب احساس کرد از معادلاتی که در این کشور، رغم می‌خورد دور مانده است؛ تمرکز اصلی مراکز مطالعاتی و اندیشکده‌های آمریکا معطوف به تلاش برای جایگزین کردن «گفتمان‌سازی» گفتمان اسلامی این حرکت‌های انقلابی شد. مثلاً در مطالعات اندیشکده مرکز آمریکایی «وودر ویلسون» در کنار «اسلام‌گرایی» مردم منطقه، به برخی از مؤلفه‌هایی نظیر «عرب‌گرایی»، «قبیله‌گرایی» یا «جهان‌شهرگرایی» به عنوان گفتمان‌های جایگزین تأکید شده است. ورود شبکه‌های اجتماعی در راستای گفتمان‌سازی، به عرصه حرکت‌های مردمی از جمله اقداماتی بود که مراکز مطالعاتی آمریکا و اسرائیل برای پیشبرد اهداف خود آن را مدیریت کردند.

4ـ اولویت منافع راهبردی غرب، مبنای دخالت در امور
برخورد دوگانه غرب نسبت به تحولات مصر و لیبی از نشانه خاستگاه راهبردی غرب در مورد این حرکت‌هاست. به نوعی که آمریکایی‌ها سکوت نسبت به فجایع قذافی در لیبی را معطوف بر این می‌دانند که در لیبی منافع راهبردی ندارند و این در حالی است که تلاش برای ارائه یک تصویر دهشناک به مردم منطقه از کشور لیبی، می‌تواند مردم دیگر کشورها را از پیگیری مطالبات انقلابی بازدارد تا به مطالبات حداقلی بسنده کنند. همچنین دخالت و انعکاس اتفاقات غیرواقعی در کشور سوریه حکایت از برخود دوگانه غرب در قبال حرکت‌های آزادی‌خوانه دارد.

5ـ راهبردهای تطمیع مردم
انتخاب راهبردهایی نظیر توزیع پول، افزایش حقوق کارمندان و... برای مهار حرکت‌ها، از سوی حکام کشورهایی نظیر عربستان، بحرین و... جلوه‌ای دیگر از واکنش‌های انفعالی استکبار و حکومت‌های دست‌نشانده به این اقدامات انقلابی است و این امر بیان‌گر بی‌برنامگی و ناتوانی آنها در مهار این تحرکات انقلابی است.

6ـ شاخصه ضدیت با رژیم صهیونیستی
تسلط کشورهای غربی و به ویژه آمریکا در ساخت قدرت سیاسی و امنیتی این کشورها یکی از نقاط مشترکی است که در مورد تمامی این کشورها مصداق مشخص و روشنی داشته و دارد. حضور رژیم صهیونیستی در این منطقه و تعهد آمریکا به تأمین امنیت دائمی این رژیم از سوی خود باعث می‌شد که آمریکایی‌ها برای حضور در ساختار سیاسی و امنیتی این کشورها برای جلوگیری از رشد عناصر ضدصیونیستی و تقویت جریانات سازش‌گر در میان حاکمان این کشورها تلاش وافری بنمایند. نمونه‌های فراوانی وجود دارد که همراهی حکمرانان این کشورها علی‌رغم وجود اراده‌های قوی مردمی مبنی بر مبارزه با رژیم صهیونیستی تنها به علت هم پیمانی با آمریکا و اسرائیل نه تنها به این خواست‌ها وقعی ننهاد بلکه دقیقاً در نقطه مقابل خواست اکثریت مردم کشورهای خود همراه و همسو با آمریکا و رژیم صهیونیستی در جهت تأمین منافع آنان گام برمی‌داشتند. امضای پیمان صلح با اسرائیل، موافقت با حمله اسراییل به غزه و جریان مقاومت اسلامی در منطقه، محدود کردن مبارزان فلسطینی، بستن گذرگاه رفح و محاصره کامل غزه به درخواست رژیم صهیونیستی و اسرائیل و علی رغم خواست اکثریت مردم این کشورها تنها چند نمونه از هزاران اقدامی بود که حکمرانان این کشورها تنها به خواست آمریکا واسرائیل انجام می دادند. همین امر باعث گردید تا در این کشورها مبارزه با رژیم صهیونیستی به یک آرمانی تبدیل گردد.

مروری بر جنبش‌های انقلابی مردم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نشان‌دهنده این است که این اقدامات عمدتاً در میان کشورهایی به وقوع پیوسته که یا حامیان اصلی رژیم صهیونیستی در منطقه هستند یا اینکه حداقل نسبت به فجایع رژیم صهیونیستی بی‌تفاوت بوده‌اند و این امر می‌تواند به عنوان خط شاخصی در روند این تحولات مطرح باشد. مردم در شعارها و جهت‌گیری‌های خود علناً به ضدیت با رژیم صهیونیستی اشاره می‌کنند.

7ـ هدف‌گیری نظام الگو
مهمترین نگرانی قدرت‌های استکباری در روند این تحولات، الگوگیری آن‌ها از نظام اسلامی است. به همین دلیل طی هفته‌های اخیر قدرت‌های استکباری با هماهنگی مشترک با سران داخلی فتنه کوشیدند تا با ایجاد جو اغتشاش در ایران و مشابه‌سازی تحولات کشورهای خاورمیانه با اغتشاشات فتنه‌گران داخلی، به نوعی الگوی مقتدر و مورد نظر مردم کشورهای مسلمان، یعنی ایران اسلامی را ناکارا و آشفته نشان دهند؛ اما به‌رغم این تلاش‌ها ثبات نظام اسلامی و شکست راهبردهای آنها سبب اذعان دستگاه‌های رسانه‌های غرب به این شکست راهبرد شده است. در همین زمینه اشاره به برخی از آخرین دیدگاه‌های رسانه‌های غربی و صهیونیستی قابل توجه است: روزنامه آمریکایی لس‌آنجلس تایمز: تنها برنده واقعی انقلاب‌های مردمی منطقه ایران است. روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز: تغییرات زلزله‌وار عربی به سود ایران و به زیان عربستان سعودی است. روزنامه صهیونیستی هاآرتص: خطر در افزایش قدرت ایران پس از انقلاب‌های عربی است که قدرت بزرگ خاورمیانه می‌شود، اما به‌رغم این شاخص‌ها نمی‌توان نسبت به تحرکات آمریکا برای مصادره و مدیریت این حرکت‌های انقلابی بی‌تفاوت بود.

مقام معظم رهبری در این زمینه در دیدار خود با مسئولان و متفکران اسلامی شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت با هشدار به اینکه، ملت‌ها و نخبگان کشورهای منطقه اجازه ندهند که نظام‌سلطه، قیام مردم را سرقت و حرکت عظیم ملت‌های منطقه را مصادر کنند؛ یادآور گردیدند که اگر شرایط کنونی جهان اسلام به صورت صحیح شناخته و هدایت شود، مشکلات دنیای اسلام را حل خواهد کرد؛ اما اگر به درستی شناخته و بهره‌برداری صحیح نشود، زمینه‌ساز مشکلات جدید برای دنیای اسلام خواهد بود.[106] بنابراین می‌توان گفت که بیداری اسلامی در کشورهای منطقه به رغم تفاوت‌های ظاهری این کشورها، دارای نقاط مشترک بسیاری است که استمرار آن در مسیر تحولات این کشورها باعث می‌شود که مسیر رسیدن ملت‌های منطقه به آرمان‌های بلند خود بسیار کوتاه‌تر شود و مردم این کشورها بتوانند با در دست گرفتن سرنوشت خود مسیر عزت و سربلندی را در سایه‌‌ی عمل به دستورات اسلامی بپیمایند.

بیداری اسلامی حاصل تئوری صدور انقلاب درنظام الگو
باید اذعان کرد که این دوران، دوران پیشرفت و بیداری و پیروزی اسلام و مسلمین است، و این به برکت جمهوری اسلامی است.[107] همان‌گونه که رهبر کبیر انقلاب حضرت امام(ره) بارها و بارها تصریح می‌نمودند که این انقلاب به برکت خون شهدا و دارابودن ایدئولوژی مستحکم الهی به کل دنیا صادر خواهد شد و ما امروز شاهد هستیم که این پیش‌بینی تحقق عینی به خود پیدا کرده است. چقدر تبلیغات جهانی و بنگاه‌های خبر پراکنی این جمله‌ی امام عزیز و فقیدمان را کوبیدند که فرموده بودند: «ما انقلابمان را به همه‌ی عالم صادر خواهیم کرد» «معنای صدور انقلاب این است که ملت‌های دنیا ببینند یک ملت، با قدرت خود و با اتکاء به اراده و عزم خویش و با توکل به خدا می‌تواند ایستادگی کند و تسلیم نشود. اگر ملت‌ها این پایداری را دیدند، باور خواهند کرد و تشویق خواهند شد که خودشان را از زیر بار ظلم نجات بدهند.»[108] حضرت «امام، نهضت اسلامی را جهانی می‌دانست و این انقلاب را متعلق به همه‌ی ملت‌های مسلمان، بلکه غیرمسلمان معرفی می‌کرد. امام(ره) از این ابائی نداشت. این غیر از دخالت در امور کشورهاست، که ما نمی‌کنیم؛ این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است، که ما این کار را نمی‌کنیم، اهلش نیستیم؛ این معنایش این است که بوی خوش این پدیده‌ی رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملت‌ها بفهمند که وظیفه‌شان چیست، ملت‌های مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجاست.»[109]

تحریف معنای صدور انقلاب
ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی ازجمله سیاست‌هایی است نظام‌سلطه و استکبار برای جلوگیری از نفوذ اسلام مطرح کرده و در طرق مختلف به آن می‌پردازد. از جمله این سیاست تحریف صدور انقلاب می‌باشد آنها معتقد هستند که: «انقلاب به وسیله انقلابیون صادر می‌شود»، در صورتی که این «اشتباه و غلط مضاعف» می‌باشد یعنی «دوبار غلط می‌کنند. اشتباه اول آن‌ها اینجاست که نظام جمهوری اسلامی، در صدد صادر کردن هیچ چیز نیست. نظام جمهوری اسلامی دارای حقیقتی است که همان انقلاب است. این ملت، حقیقت انقلاب را بوجود آورد و نظام جمهوری اسلامی، تجسم انقلاب است. اشتباه دوم این است که تفکر انقلاب و پیام انقلاب که پیام آزادی و بیداری است، احتیاج به صادر کردن ندارد. مگر لازم است کسی این مفاهیم را صادر کند؟! خوب؛ یک حرف و حقیقتی است که ملت‌ها از آن بی‌خبرند. وقتی مواجه شدند و تجربه‌ی موفق جمهوری اسلامی را دیدند، قهراً درس می‌گیرند. لازم نیست به ملت‌ها گفته شود که «شما هم بیایید اینطور عمل کنید» ملت‌ها، نظام جمهوری اسلامی، انقلاب، موفقیت‌های این ملت و عزت ایران و اسلام را می‌بینند و درس می‌گیرند. امروز بیداری اسلامی در کشورهای گوناگون و بیداری روح معنویت در سرتاسر جهان، مرهون انقلاب اسلامی است.»[110]

 تغییرات در دنیای اسلام حکایت از صدور انقلاب
«ما انقلاب را امروز نمی‌خواهیم صادر کنیم. انقلاب، یکبار صادر می‌شود؛ و شد! اینکه می‌بینید امروز در سرتاسر دنیا، گرایش و ایمان اسلامی زنده شده است؛ این‌که می‌بینید ملت‌ها در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در شرق و غرب کشورهای اسلامی بیدار شده‌اند؛ اینکه می‌بینید جوانان مسلمان در کشورهای گوناگون به زیبایی‌های دین و قرآن رو آورنده‌اند، همه حاکی از این است که انقلاب اسلامی در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما که نمی‌خواهیم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فکر صدور انقلاب باشیم! یک بار انقلاب صادر می‌شود و آن هم شد. وقتی که انقلاب، پیروز شد و خبر و جذّابیت آن، دنیا را پرکرد، کاری که باید بشود شد. همان کاری که شما از آن ناراضی هستید؛ همان کاری که به خاطر آن زنجیر می‌جوید و همان کاری که به خاطر آن خشمناک می‌شوید، شده و کار از کار گذشته است! شما هم هیچ کاری نمی‌توانید بکنید و هیچ‌کس دیگری هم نمی‌تواند کاری بکند. کار از کار گذشته است!»[111] دشمن به ما می‌گوید چرا انقلابتان را صادر می‌کنید؟ ما در جواب دشمن می‌گوییم انقلابمان را صادر نمی‌کنیم. انقلاب ما صادر شد و گذشت و تمام شد! شما در مقابل یک عمل انجام شده قرار دارید. صدور انقلاب به معنای صدور یک کالا نیست که به‌طور دائم، آن هم به وسیله‌ی اشخاص بخواهد ادامه داشته باشد. صدور یک فکر و یک اندیشه، به معنای آن است که آن اندیشه، صحیح است و دل انسان‌ها را در اکناف عالم، به خود جذب می‌کند. این کار انجام گرفت و روزبه‌روز آثارش را در دنیا حتی بعد از رحلت امام(ره) بزرگوار ما نشان می‌دهد.[112]

صدور انقلاب از پیامدهای بیداری اسلامی
نکته‌ی مهم آن است که این حرکات خصمانه، ناشی از احساس ضعف اردوگاه استکبار در برابر اسلام است. صلابت اسلامی و پایداری ملت مسلمان ایران و فریادهای تندرآسای بت‌شکن قرن و فضل و نصرت الهی که آن عبد صالح و یارانش را همواره شامل بود، موجب شد که صدور اندیشه‌ی انقلابی اسلام که دشمن بشدت از آن در هراس بود، از همان راه‌هایی که آنان برای جلوگیری از صدور انقلاب یا ضربه‌زدن به آن فراهم کرده بودند، تحقق یابد و مظلومیت ملت ایران و تحمل شداید، موجب اثبات حقانیت این ملت بزرگ و گسترش دامنه‌ی انقلاب در بسیاری از کشورها شود و به مسلمانان جهان، عزم راسخ‌تر و احساس هویت ‌اسلامی بیشتری ببخشد.[113]

حضور فکر و حرف ایران اسلامی در کشورهای عربی
خود شما می‌گویید که شعارهای انقلاب اسلامی، مصر و الجزایر و کجا و کجا و کجا را به هم ریخته است. ما که در این کشورها حضور نداریم. این، حرف و فکر ماست که در این سرزمین‌ها رسوخ کرده است. خود شما می‌گویید که تفکرات اسلامی ایران، در دنیا، خطر بزرگی برای سرمایه‌داری غرب و قدرت‌های غربی به حساب می‌آید. مگر خود شما این را نمی‌گویید؟ پس، این فکر و اندیشه‌ی ماست که به همه‌جا می‌رود و دل‌ها را متحول می‌کند. دولت‌های غربی، از ترسشان اجازه نمی‌دهند که افکار ما، در غرب منتشر شود. آیا با این اوصاف، ما احتیاج به ترور داریم؟! ما که از چنین سلاح برایی ـ فکر و اندیشه ـ برخورداریم.[114]

شعارهای مشترک در میان ملت‌های اسلامی
ملت‌ها با ما هستند، ملت‌ها با اسلامند، و به نام جمهوری اسلامی شعار می‌دهند. شما ببینید در کشور مصر، یک عده جوان مسلمان، یک عده مردم مسلمان، می‌ایستند و شعار اسلامی می‌دهند و هیچ ارتباطی هم برحسب ارتباطات معمولی انسانی، بین آنها و مردم ما نیست. اما به قدری شعارهای آنها به شعارهای ما نزدیک است، که رئیس جمهور بدبخت روسیاهشان می‌گوید «این‌ها از طرف ایران تحریک شده‌اند!» ما چه ارتباطی با آن‌ها داریم؟ آنها مسلمانند. خود آنها شعار قرآن می‌دهند. خود آنها هستند که احساس می‌کنند باید در راه خدا حرف بزنند، فریاد بکشند و حرکت کنند؛ مثل همان فریادی که ملت ایران در دوران طاغوت علیه آمریکا و علیه استکبار و استبداد جهانی کشید و باز هم می‌کشد.[115]

عالم غرب در مواجه با خطِ اعتدال آرمان‌گرا
ناکارآمدی تئوری‌های غربی برای اداره کشورهای اسلامی

ناکارآمدی تئوری‌های غربی برای اداره زندگی بشر از جمله مواردی است که در سطح اندیشه، و فکر و عمل و رفتار خود را کاملاً نمایانده است، کشورهای خاورمیانه و آفریقا نمونه کاملی هستند که این تئوری‌های غرب نتوانسته است آنها را در اداره زندگی قانع نماید و خیزش‌های آزادی‌خواهانه و ضداستبدادی و استعماری گامی در همین راستا می‌باشد. «امروز دنیا در زیر بار سنگین تحمیلات ناشی از تمدن مادی به ستوه آمده است و دنبال راه نجاتی می‌گردد» این بستوه آمدگی بشر از تئوری‌های استعماری نظام بین‌الملل در اقتصاد، سیاست و اجتماع نکته‌ای است که مردم کشورهایی مثل مصر و تونس و ... را بر آن داشت تا با حرکت به سمت خروج از «زندگی در فضای تاریک»[116] ذیل تمدن غرب «که با فطرت انسان‌ها ناسازگار است»[117] به سوی «بیداری فطرت انسان»[118] و این «آن چیزی است که امروز دارد در دنیا اتفاق می‌افتد. دنیای غرب هم که اسیر چرخ و پر تسلط قدرت مادی است، امروز به ستوه آمده است.»[119] «آنچه نمود اصلی این حرکت‌ها و این حوادث مصر و تونس و بقیه‌ی کشورهاست، شکست سیاست‌های استکبار است؛ این اساس قضیه است. سال‌ها بود که آمریکا در این منطقه حکمرانی می‌کرد. دولت مصر، دولت تونس، این سال‌های آخر، قذافیِ بظاهر انقلابی و سابقه‌ی انقلابی‌دار، و همچنین حاکمان بعضی از کشورهای دیگر، گوش به فرمان آمریکا بودند. آمریکا در این منطقه یکه‌تاز بود. این وضعیت عوض شد، صفحه‌ی دیگری گشوده شد. ... ملت‌ها بیدار شده‌اند، ملت‌ها جرأت پیدا کرده‌اند. هیچ‌کس نمیتواند با اراده‌ی ملت‌ها مبارزه کند.»[120]

ناکامی عالم غرب در پاسخ به نیازهای اساسی بشر
مقام معظم رهبری در مقایسه دو عالم غرب و اسلام معتقد است که عالم غرب و تئوری‌های برخواسته از آن نتوانسته اند نیازهای اساسی بشر را اشباع و ارضا و قانع نمایند. لذا بیداری اسلامی که منشاء در عالم اسلام دارد در پی جواب دادن به خواسته‌ها و عواطف انسانی بحق آزادی خواهان جهان می‌باشد: «همه به خاطر این است که آن جوامع قادر نیستند آن عواطف انسانی را اشباع و ارضا کنند. خشکند، بی‌انعطافند، یک جانبه‌اند، ظالمند، سخت‌گیرند. محیط اسلامی، اینطور نیست. محیط اسلامی، محیط رحمت، اعتدال، حاکمیت معنویت و تقواست که خود معنویت و تقوا، یعنی آغوش بازی برای همه‌ی عواطف انسانی، همه‌ی احساسات صحیح بشری، هم‌زیستی و آسایش معنوی انسان‌ها و آرامش دل‌ها.»[121] ارائه نظام مدل الگو برای حرکت‌های آزادی‌خواهانه ضد‌استبدادی و ضداستعماری(در برخی از کشورها) در بیداری اسلامی از جمله اهداف متعالی است که مقام معظم رهبری در طول سالیان گذشته تا به امروز در عرصه بین‌المللی اسلامی در پی بنیان‌سازی و گفتمان‌سازی در سطح راهبردی می‌باشد. با نگاهی بر اندیشه سیاسی معظم‌له می‌توان دریافت که دست‌یابی به مدل «خط اعتدال آرمان‌گرا در بیداری اسلامی» نه تنها دور از دسترس نیست؛ بلکه مدل ارائه شده توسط رهبر انقلاب با توجه به تجربه تاریخی انقلاب اسلامی، در کنار دیگر نظریات رایج قابل تحقق می‌باشد:

نتیجه‌گیری، افق‌ها و چشم‌اندازها
اکنون که خیزش‌های مردمی، کشورهای منطقه را فراگرفته و در چشم‌اندازهای خود، قادر به تغییر بسیاری از مؤلفه‌های سیاسی و امنیتی کشورها و نظام منطقه‌ای و حتی بین‌المللی است، ارائه یک گفتمان انقلابی، برتر، هوشمند و زیرکانه از ضروریات شرایط فعلی است. آنچه در قالب «نظریه بیداری اسلامی خط اعتدال آرم‌انگرا» ارائه شد پاسخی بر این ضرورت بود.

بر این اساس:
1 ـ بیداری اسلامی در منطقه ناشی از آموزه‌های اسلامی است که برگرفته از انقلاب اسلامی می‌باشد، زیرا انقلاب اسلامی روح خودباوری، شجاعت، اعتماد به نفس را در ملت‌های مسلمان ایجاد کرد و ثابت نمود که می‌توان با تکیه بر ظرفیت‌های نامحدود مردمی ـ اسلامی در برابر استبداد و استعمار ایستاد و به پیروزی رسید؛ که این همان ترجمان «نظریه خط اعتدال آرمان‌گرا در بیداری اسلامی» می‌باشد؛

2 ـ هر چند دست آشکار و نهان آمریکا در مقابله با خواست عمومی ملت‌ها در کشورهای مختلف، به حمایت از مشی دیکتاتوری نمایان است، اما آگاهی از این خطر و استمرار مقاومت و پافشاری ملت‌ها بر ماهیت مردمی و دینی خیزش‌ها تنها راه خنثی‌سازی این توطئه‌ها است؛

3 ـ تلاش برای به صحنه آوردن جایگزین‌های دروغین توسط غربی‌ها و جریانات با هویت دوگانه از مهم‌ترین خطراتی است که خیزش‌های اسلامی را تهدید می‌کند و تنها ادامه قیام توسط مردم، تأکید آنان بر خواسته‌های دینی، حرکت به سمت اهداف اسلامی، حفظ بیداری و امید به وعده‌های الهی می‌تواند در این راستا موثر واقع شود؛

4 ـ جریان‌های منحرف در قالب اسلام آمریکایی با تئوریزه کردن نظرات و فتاوای رهبران دینی وابسته و حاکمان سرسپرده کشورهای اسلامی در تلاش است با دگرگونه جلوه دادن خواست اسلامی ـ انسانی ملت‌های منطقه و با سرکوب مستقیم خیزش آنان منافع نظام‌سلطه و حکام سرسپرده را تأمین کند. نقش آفرینی نخبگان و صاحب‌نظران اسلامی به ویژه علمای دینی در این عرصه بسیار رهگشا خواهد بود؛

5 ـ نظام‌سلطه با محوریت آمریکا، برخی دولت‌های سلطه‌گر اروپایی و سران غیرمردمی کشورهای منطقه در تلاش هستند با طرح مسائل غیرواقعی، اتهام، فریب و به صورت خاص، متهم کردن جمهوری اسلامی به دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه، و برخورد دوگانه با این خیزش‌ها، ضمن کنترل و ناکارآمد نمودن حرکت عمیق دینی ـ مردمی ملت‌ها زمینه مصادره مطلوب این خیزش‌ها به نفع خود را فراهم نماید و با سوار شدن بر امواج ناشی از خروش مردمی اهداف نامشروع خود را در منطقه دنبال کنند؛

6 ـ متأسفانه سازمان‌های بین‌المللی و در رأس آنها سازمان ملل متحد خلاف وظایف قانونی خود در حمایت از ملت‌ها، عموماً با همراهی پنهان و آشکار با دولت‌های سلطه‌گر و حکام سرسپرده غرب خنثی‌سازی خیزش‌های اسلامی منطقه را هدف قرار داده‌اند که در این راستا باید با افشاگری و روشنگری با آن مقابله کرد؛

7 ـ غرب و آمریکا نیز به دلیل فرسودگی، فساد و ناکارآمدی رهبران غرب‌گرا، روبه‌رو شدن با بیداری گسترده مردمی، مواجه شدن با بغض و کینه انباشته شده در کشورهای عربی و مطرح شدن رهبران مردمی‌ای چون حضرت امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، سیدحسن نصرالله، با پیچیده‌ترین چالش‌ها در جهان اسلام و کشورهای عربی مواجه شده‌اند و این وضعیت افول قدرت آنها در منطقه را نوید می‌دهد.



فهرست منابع:
(1). قرآن مجید
(2). نهج‌البلاغه
(3). امام خمینی، روح الله، شؤون و اختیارات ولی فقیه. وزارت ارشاد اسلامی، 1365.
(4). امام خمینی، روح الله، کوثر: «خلاصه بیانات امام خمینی 1367 ـ 1359»، ج1، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1371.
(5). امام خمینی، روح الله، در جستجوی راه امام از کلام امام، دفتر پانزدهم.
(6). امام خمینی، روح الله، صحیفه امام تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی 1378.
(7). امام خمینی، روح الله، ولایت‌فقیه، بی‌تا.
(8). انقلابی متمایز: جستارهایی در انقلاب اسلامی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، 1385.
(9). بیدهام برایان ، مجله اکونومیست لندن، سال 1974 م.
(10). پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، قم: انتشارات معارف،.1376.
(11). حاجی‌نجاری، عباس خبرگزاری فارس، مورخ ٢١/١٢/٨٩.
(12). حدیث ولایت، دفتر مقام معظم رهبری.
(13). حسن سلیمان ـ امام جماعت مسجد کیپ تاون آفریقای جنوبی، مجله‌ی حضور، ش 34.
(14). دکتر شقاقی، امام خمینی راه‌حل جدید جهان اسلام، سال 1357(1979) دارالمختار الاسلامی در قاهره .
(15). روزنامه اطلاعات، 1/12/1361.
(16). سالار، محمد، غرب و بیداری اسلامی مجله اندیشه انقلاب اسلامی تابستان 1383 ـ شماره 10
(17). شامی مجیب الرحمان ـ روزنامه نگار، مجله‌ی حضور، ش 34.
(18). شهید دکتر رنتیسی، عبد العزیز، نبردی برای پایان سلطه‌گری، ،به نقل از پایگاه اطلاع رسانی‌ فلسطین.
(19). شیبانی‌فر، محمدحسن بیداری اسلامی، و موانع آن در اندیشه امام خمینی، فصلنامه اندیشه انقلاب اسلامی، شماره 10.
(20). شیرودی، مرتضی انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی(تأثیرگذاری و نمونه‌ها)، فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی/ سال پنجم، شماره 16/ بهار 1388.
(21). طاهرزاده اصغر، جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم، اصفهان: لب المیزان، 1389.
(22). طاهرزاده، اصغر، انقلاب اسلامی ‌بازگشت به عهد قدسی، اصفهان: لب المیزان، 1388.
(23). عیسی‌نیا، رضا، امام و ادبیات پایداری، مجله متین، شماره 30.
(24). کلبعلی، فرزاد: سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و جنبش‌های مردمی جدید، مرکز تحقیقات استراتژیک، 1390.
(25). محمدی، منوچهر، انقلاب اسلامی: زمینه‌ها و پیامدها، قم: نشر معارف، 1387.
(26). میرآقایی، سید جلال، بیداری اسلامی و مظاهر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن، مجله اندیشه انقلاب اسلامی تابستان 1383 - شماره 10 .
(27). نجفی، موسی، انقلاب فرامدرن و تمدن اسلامی،(موج چهارم بیداری اسلامی)، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1387
(28). نجفی، موسی، بیداری اسلای و تمدن برتر، 1390.
(29). ولایتی، علی‌اکبر، فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، نشر معارف، 1384.
(30). ولایتی، علی‌اکبر، همایش سفیران فرهنگی
https://farsi.khamenei.ir. www.farsnews.comt



پی‌نوشت‌ها:
[1]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با مسئولان نظام در روز میلاد پیامبر اکرم(ص) 2/12/1389.
[2]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 22/02/1382.
[3]. دکتر ولایتی، علی اکبر ، همایش سفیران فرهنگی   8912190404http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=
[4]. انقلابی متمایز: جستارهایی در انقلاب اسلامی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1385، ص 359.
[5]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 22/02/1382
[6]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رؤسای دفاتر نمایندگی ولی فقیه در این نهاد 29/06/1369.
[7]. بیانات مقام معظم رهبری،در دیدار با روحانیون و طلاب آزاده  05/08/1369.
[8]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم دهه‌ی فجر 14/11/1370.
[9]. در این زمینه مراجعه شود به کتاب بیداری اسلامی حادثه‌ی معجره آسا ـ باتکیه بر اندیشه‌های حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری، اداره کل اوقاف و امور خیریه کل کشور، تقی صوفی نیارکی، 1390.
[10]. خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج 13، ص 463.
[11]. خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج 13، ص462.
[12]. خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج 16، ص 75.
[13]. بیانات مقام معظم رهبری در سالروز میلاد امام علی (ع) 12/08/1377.
[14]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی شرکت ‌کننده در سمینار «تبیین حکم تاریخی حضرت امام خمینی(ره)»، در سالروز میلاد امام عصر(عج) 11/12/1369.
[15]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با هزان نفر از معلمان سراسر کشور، 14/2/1390.
[16]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم بیعت میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم چهلمین روز ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی، و جمعی از اقشار مختلف مردم مشهد و گروهی از عشایر استان خوزستان 22/4/1368 و در دیدار با مسؤولان و کارکنان وزارتخانه‌های بازرگانی، کشاورزی، اطلاعات، و پست و تلگراف و تلفن، مسؤولان بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان و جانبازان، و بنیاد مسکن، مسؤولان عقیدتی، سیاسی و فرماندهان نواحی ژاندارمری سراسر کشور و جمعی از خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان، در خجسته سالروز ولادت امام زمان(عج) 22/12/1368.
[17]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار مهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) 13/3/1371.
[18]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با اقشار مختلف مردم آباده، شال و تاکستان، هرسین و صحنه، بویین‌زهرا، سلماس، کنگان، چالوس، گرمسار، بیدگل و آران کاشان 22/6/1368 و در دیدار با مسؤولان و کارکنان وزارتخانه‌های بازرگانی، کشاورزی، اطلاعات، و پست و تلگراف و تلفن، مسؤولان بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان و جانبازان، و بنیاد مسکن، مسؤولان عقیدتی، سیاسی و فرماندهان نواحی ژاندارمری سراسر کشور و جمعی از خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان، در خجسته سالروز ولادت امام زمان(عج) 22/12/1368.
[19]. بیانات مقام معظم رهبری، در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زایران حضرت رضا(ع) 2/1/1369.
[20]. پیام مقام معظم رهبری در تجلیل از شهدا و جانبازان انقلاب اسلامی، 19/11/1368.
[21]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام، 14/4/1368.
[22]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با خانواده‌های شهدای شهرهای پاکدشت، ممقان، کبودرآهنگ، آستانه‌ی اشرفیه، لنجان، رابر کرمان، تهران، به همراه گروهی از خانواده‌های جانبازان و آزادگان استان تهران، کارکنان معاونت بهداشت و درمان بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، کارکنان و مسؤولان عقیدتی، سیاسی سازمان اتکا، کارکنان و مسؤولان وزارت پست و تلگراف و تلفن، و جمعی از رزمندگان و اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 17/7/1370.
[23]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار روحانیان و مبلغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان 17/11/1372.
[24]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار گروه کثیری از دانشجویان و دانش‌آموزان به مناسبت سیزدهم آبان ماه در سالروز میلاد امام علی (ع) 12/8/1377. رهبر انقلاب معتقد هستند که بیداری حاصل از انقلاب اسلامی، الگوی بیداری جهانی خواهد بود.
[25]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به مناسبت میلاد پیامبراکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 10/4/1378.
[26]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار از دانشگاه صنعتی شریف 1/9/1378.
[27]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با جمعی از روحانیون، ائمه‌ی جماعات و وعاظ نقاط مختلف کشور در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان 14/12/1370.
[28]. پیام مقام معظم رهبری به سمینار پاکستان، 20/2/1371.
[29]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار گروه کثیری از دانشجویان و دانش‌آموزان به مناسبت سیزدهم آبان ماه در سالروز میلاد امام علی (ع) 12/8/1377.
[30]. پیام مقام معظم رهبری به اولین اجلاس دوره ای مجلس خبرگان رهبری، 3/12/1377.
[31]. همان.
[32]. پیام مقام معظم رهبری به کنگره عظیم حج، 29/10/1383.
[33]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام، 8/11/1382.
[34]. بیانات مقام معظم رهبری، در اجتماع بسیجیان و سپاهیان لشکر 25 کربلا 29/6/1382.
[35]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در 17 ربیع‌الاول 6/2/1384.
[36]. بیانات مقام معظم رهبری، در اجتماع بسیجیان و سپاهیان لشکر 25 کربلا 29/6/1382.
[37]. پیام مقام معظم رهبری به کنگره عظیم حج، 29/10/1383.
[38]. بیانات مقام معظم رهبری، در جمع کثیری از مردم استان گیلان در استادیوم شهید عضدی شهرستان رشت 11/2/1380.
[39]. پیام مقام معظم رهبری به مجلس دوره هفتم به مناسبت آغاز به کار، 6/3/1383.
[40]. بیانات مقام معظم رهبری، در جمع خانواده‌های شهدا، مفقودان و گروهی از جانبازان و آزادگان استان لرستان 30/5/1370.
[41]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام، 26/3/1370.
[42]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان شهرهای خوی، بندرگناوه و استانهای مازندران و آذربایجان غربی، گروههایی از دانشجویان، جمعی از مهاجران جنگ تحمیلی، کشاورزان و مسؤولان هیأت‌های هفت‌نفره‌ی واگذاری زمین 2/3/1369.
[43]. بیانات مقام معظم رهبری، در چهل‌ودومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک 31/6/1366.
[44]. قسمتی از حکم انتصاب حجه الاسلام‌والمسلمین آقای محمدحسن رحیمیان به نمایندگی ولی‌فقیه در بنیاد شهید، 9/8/1371.
[45]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام، 13/3/1371.
[46]. بیانات مقام معظم رهبری، در جمع فضلا و طلاب و روحانیون مشهد 4/1/1369.
[47]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت 20/08/1383
[48]. بیانات مقام معظم رهبری، در جمع فضلا و طلاب و روحانیون مشهد  4/1/1369.
[49]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی 18/9/1376.
[50]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث 01/11/1371.
[51]. همان.
[52]. سوره مبارکه مائده، آیه 8.
[53]. همان
[54]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت 20/08/1383.
[55]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت 8/06/1384.
[56]. همان.
[57]. همان.
[58]. بیانات مقام معظم رهبری، دیدار روسای سه قوه و مسئولان و مدیران بخش‌های مختلف نظام 19/06/1387.
[59]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم بیعت نخست وزیر و هیأت وزیران 16/03/1368.
[60]. همان.
[61]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم بیعت اصناف مشهد و تعاونی‌های شهری خراسان، مسؤولان بنیاد پانزده خرداد و نهضت سواد آموزی و تعدادی از کارکنان و مسؤولان وزارت نیرو و سازمان‌های تابعه 08/04/1368
[62]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان 16/10/1369.
[63]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار از دانشگاه صنعتی شریف  01/09/1378.
[64]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جهادگران و کشاورزان  14/10/1382.
[65]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های استان کرمان 19/02/1384.
[66]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم دامغان 19/08/1385.
[67]. بیانات مقام معظم رهبری، در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران  20/11/1368 و پیام مقام معظم رهبری  به حجاج بیت الله الحرام، 13/3/1371.
[68]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام، 16/3/1370.
[69]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) در مرقد مطهر 14/3/1374.
[70]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت‌الله الحرام، 19/10/1384.
[71]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم بیعت جمع کثیری از عشایر عرب خوزستان و مردم نجف آباد 19/03/1368 .
[72]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام 14/2/1374.
[73]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) در مرقد مطهر 14/3/1374.
[74]. بیانات مقام معظم رهبری، در مراسم بیعت میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم چهلمین روز ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی، و جمعی از اقشار مختلف مردم مشهد و گروهی از عشایر استان خوزستان 22/4/1368. و در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام و میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی 24/5/1374 و در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در 17 ربیع‌الاول 6/2/1384.
[75]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در 17 ربیع‌الاول 6/2/1384.
[76]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام 26/3/1370.
[77]. بیانات مقام معظم رهبری، در حرم مطهر حضرت امام 14/3/1388.
[78]. بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز عید سعید فطر،اول شوال 1429  10/7/1387.
[79]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام14/4/1368.
[80]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، 19/6/1382.
[81]. مطالب این قسمت برگرفته از مصاحبه با آیت الله کعبی، 13/10/1390، رئیس مرکز مطالعات راهبردی روحانیت، وابسته به جامعه مدرسین حوز علمیه قم می‌باشد.
[82]. خمینی، روح الله، صحیفه نور، جلد 3، ص 227
[83]. خمینی، روح الله، صحیفه نور، جلد 4، ص 114.
[84]. روزنامه اطلاعات،1/12/1361.
[85]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با جمعی از روحانیون، ائمه‌ی جماعات و وعاظ نقاط مختلف کشور، در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان 22/12/1369.
[86]. محمدی، منوچهر، انقلاب اسلامی: زمینه‌ها و پیامدها، قم، نشر معارف، 1387، ص 45.
[87]. طاهرزاده، اصغر، انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی، اصفهان، لب‌المیزان، 1388. ص 41.
[88]. برای بررسی هرچه بیشتر در موضوع روح زمانه و جایگاه آن در روایات به کتاب طاهرزاده، اصغر، فرزندم این چنین باید بود» جلد دوم، ص 499. مراجعه شود.
[89]. ر.ک: طاهرزاده، اصغر، انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی، ص 52ـ 48.
[90]. طاهرزاده، اصغر، انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی، ص 56ـ 55.
[91]. طاهرزاده اصغر ، جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم، اصفهان، لب المیزان، 1389، ص13ـ 12.
[92]. موسی نجفی، انقلاب فرامدرن و تمدن اسلامی،(موج چهارم بیداری اسلامی) تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1387.
[93]. ر.ک: اصغر طاهرزاده، انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی، ص130ـ 128.
[94]. انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی(تأثیرگذاری و نمونه‌ها)، مرتضی شیرودی، فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی/ سال پنجم، شماره 16/ بهار 1388. ص 109ـ 73.
[95]. پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، قم، 1376، انتشارات معارف، ص376.
[96]. مجیب الرحمان شامی، مجله‌ی حضور، ش 34، ص15.
[97]. همان، ص 13.
[98]. حسن سلیمان ـ مجله‌ی حضور، ش 34، مجله‌ی حضور ص 22. امام جماعت مسجد کیپ تاون آفریقای جنوبی.
[99]. همان، ص 22.
[100]. دکتر شقاقی، امام خمینی راه‌حل جدید جهان اسلام، قاهره، دارالمختار الاسلامی، 1357(1979) ص 37.
[101]. بیانات مقام معظم رهبری، در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران 23/04/1368.
[102]. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتید حوزه‌ی علمیه‌ی قم و روحانیون بیست کشور جهان 22/03/1368.
[103]. خمینی، روح الله، صحیفه نور، جلد 20، ص 118 .
[104]. بیانات مقام معظم رهبری در اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی‌1390/06/26.
[105]. بیانات مقام معظم رهبری در جمع مردم مشهد در حرم امام رضا 1/1/1390.
[106]. حاجی‌نجاری، عباس خبرگزاری فارس، مورخ ٢١/١٢/٨٩. 12060635http://www.farsnews.com/printable.php?nn  
[107]. بیانات مقام معظم رهبری، در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران 10/01/1369.
[108]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با مسؤلان و کارکنان وزارتخانه‌های بازرگانی، کشاورزی، اطلاعات، و پست و تلگراف و تلفن، مسؤولان بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان و جانبازان، و بنیاد مسکن، مسؤلان عقیدتی، سیاسی و فرماندهان نواحی ژاندارمری سراسر کشور و جمعی از خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان، در خجسته سالروز ولادت امام زمان(عج) 22/12/1368.
[109]. بیانات مقام معظم رهبری در سالگرد رحلت حضرت امام، 14/3/1389.
[110]. بیانات مقام معظم رهبری، در سالگرد رحلت حضرت امام، 14/3/1374.
[111]. بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های عید سعید فطر 4/1/1372.
[112]. بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران 14/03/1372.
[113]. پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت‌الله الحرام 14/4/1368.
[114]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار جمعی از اعضای «نیروی انتظامی»، کارکنان «سازمان تأمین اجتماعی»، «سازمان بهزیستی» و اساتید و دانشجویان دانشگاه‌ها 29/04/1373.
[115]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار فرماندهان «بسیج» سراسر کشور 27/08/1371.
[116]. بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با مسئولان نظام در روز میلاد پیامبر (ص) 2/12/1389.
[117]. همان.
[118]. همان.
[119]. همان.
[120]. بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه‌ 20/7/1390.
[121]. بیانات مقام مظم رهبری در دیدار با پرستاران و جانبازان به مناسبت روز پرستار 19/06/1376