1391/04/23
گفتوگو با هاجر المطیری، روزنامهنگار تونسی
انقلابیگری تنها فریاد کشیدن نیست
در حاشیهی همایش بینالمللی «زنان و بیداری اسلامی» با خانم هاجر المطیری، تحلیلگر مسائل سیاسی و روزنامهنگار تونسی گفتوگو کردیم. او نیز مانند بسیاری از مدعوین سلسله همایشهای بیداری اسلامی معتقد است تصوراتی که از کشور ما در ذهنش ساخته شده بود، با مشاهداتش از ایران بسیار متفاوت است.
این همایش و سفر به ایران را چگونه دیدید؟
سفر به ایران بزرگترین اتفاق تاریخ زندگی من است. من در مورد ایران مجموعهای از تصورات اشتباه داشتم، اما وقتی به ایران آمدم، مردم ایران را ملتی خوب و سخاوتمند و بااخلاق و در کشوری بسیار پیشرفته و زیبا و پیشرفته در زیرساختهای بسیار یافتم. تمام مطالبی که در مورد وجود فقر در ایران و مانند آن شنیده بودم، تمام اینها دروغ بود. در ایران تجربهی زیبایی از زنان باسواد و خلّاق و فعال و انقلابی به معنی کامل کلمه مشاهده کردم. انقلابی بودن همانند آنچه در انقلابهای اخیر رخ داد، فقط آمدن به خیابان و فریاد کشیدن نیست.
البته زنان ایرانی ۳۳ سال پیش به خیابانها آمدند و فریاد کشیدند و در سالهای پس از پیروزی هم مشارکت فعال در صحنههای سیاسی اجتماعی داشتهاند.
بله، اما میخواهم بگویم خواهران ما در ایران، انقلاب دیگری را در خلال کنفرانس بیداری اسلامی رقم زدهاند. من امروز زنان جوانی را دیدم که کار بسیار ویژهای را انجام دادهاند؛ کاری که نیاز به نیروی جسمانی بسیاری دارد و بیمبالغه یک کار خارقالعاده است که هر کسی توان انجام آن و هر ملتی توان تحمل مسئولیت آن را ندارد. من تا این لحظه از میزان معلومات و آمادگی زنان جوان ایرانی و میزان قدرت و خستگیناپذیری آنها شگفتزدهام.
به برخی تصورات اشتباه در مورد نگرش به ایران اشاره کردید. به نظر شما علت اصلی تخریب چهرهی ایران و دلیل ایرانهراسی چیست؟
مسأله این است که شیطان بزرگ و اسرائیل برنامههای رسیدن به منافع خودشان را از طریق رسانههای عربی پیاده میکنند. هنگامی که دقت میکنیم، میبینیم برخی پولها و هزینهها در جهان عرب از اسرائیل و آمریکا میآید و آنها به تخریب رسانهای و نشر اکاذیب در مورد کشوری میپردازند که همواره در کنار جهان اسلام و در رأس آنها مردم فلسطین بوده است؛ مردمی که بسیاری از کشورهای عربی آنها را نادیده گرفتهاند و آن کشورها دست خود را در دست دشمنان گذاشتهاند.
نیروهای خارجی و مشخصاً آمریکا و اسرائیل از این مسأله سود میبرند، زیرا اتحاد قدرتها و کشورهای اسلامی به منفعت این خارجیان نیست. بهویژه بیداری اسلامی که باعث شده تمام کشورهای اسلامی دست در دست هم در برابر دشمن بایستند. آنها از قدرت اسلام میترسند و برای همین به تفرقهپراکنی میپردازند. متأسفانه امروزه در کشورهای عربی سخن ما این شده که این شیعه و آن سنی است و از این سخن نمیگوییم که همهی ما در درجهی اول مسلمان هستیم و انسان هستیم و اگر دست در دست هم بگذاریم، خواهیم توانست با این افکار غلط مبارزه کنیم.
من شاید این آخرین باری باشد که تعبیر بهار عربی را دربارهی این تحولات به کار میبرم، زیرا این حرکت، یک بیداری و جنبش اسلامی در کشورهای عربی است؛ به خلاف آنچه که امروزه برخی کشورهای غربی میخواهند آن را ترویج کنند که این انقلاب یاسمین و مانند آن بوده است. نه، این انقلاب یاسمین نیست؛ این انقلاب دینی است و دین را باز خواهد گرداند. در بسیاری از کشورهای عربی که دشمنان تلاش کردهاند دین را در آنها تخریب کنند، موفق نشدهاند و آنها همچنان بر دین خود استوار هستند.
چرا شما این انقلابها را دینی میدانید و این بیداری را اسلامی میخوانید؟
چون خاستگاه این قیامها دینی بوده است. اگرچه گاهی شعارهای ملی و مدنی نیز سر داده شد، اما نمیتوان امور دینی را از مدنی جدا کرد، زیرا هر چیزی که مدنی باشد در دین هست. تمام خواستههای انقلابیون اخیر ریشهی دینی دارد. انتخابات مصر و تونس ارادهی مردمی را ثابت کرد که میخواهند حکومت آنها اسلامی باشد و اینها همان مردمی هستند که به خیابان آمدند و انقلاب کردند. پس این بیداری و این نهضت اسلامی است و هیچکس نمیتواند در این امر خدشه کند.
ما شاهد تلاشهای پیچیدهای برای بهرهبرداری و سوء استفاده از این انقلابها هستیم. نظر شما در این باره چیست؟
نیروهای صهیونیستی و آمریکایی امروزه میکوشند خود را از جنبشهای جدید کشورهای عربی راضی نشان دهند و به این انقلابها تبریک میگویند. گویی که این ملتها منتظر تبریک آنها هستند. واقعیت اما این است که آنها میکوشند از طرق فعالیت دستگاه اطلاعاتی خود در این کشورها اموال فاسد را میان احزاب مدعی معارضه پخش کنند. آنها تلاش میکنند که اموال فاسد را در میان گروههای مدعی مدنیت تقسیم کنند و نهایتاً تمام تلاش و هدف آنها دشمنی با اسلام و تفرقهافکنی است.
حتی امروز در تونس میبینیم که بقایای نظام سابق دوباره با پوششها و نامهای مختلف بازگشتهاند و بر این باورند که حق مشارکت جدید در حیات سیاسی و اجتماعی را دارند و مردمی که انقلاب کردهاند نیز هیچ تسلطی بر آنها ندارند. مثلاً اولین وزیر سابق ما در دورهی انتقالی که غیر قانونی بود، قبل از انتخابات 23 اکتبر گفت دیگر هرگز مرا نخواهید دید، اما او امروز برگشته و میخواهد فساد را به تونس برگرداند. البته این اتفاق نخواهد افتاد، زیرا ملت تونس هوشیار است و هیچ چیز نمیتواند در برابر ارادهی این ملت مسلمان ایستادگی کند.
شما چفیهی فلسطینی بر دوش دارید. به نظر شما رابطهی بین بیداری اسلامی و جنبشهای اخیر با آرمان آزادسازی فلسطین چیست؟
اگر بیداری اسلامی واقعی تحقق یابد، یعنی تمام مسلمانان ید واحده باشند، فلسطین آزاد میشود و این امری مسلم است. امروز اما با وجود حکومتها و دولتهای دستنشانده و نوکر اسرائیل و آمریکا این امر محقق نمیشود. متأسفانه همین کشورهای دستنشانده هستند که پول و سلاح و قدرت دارند، اما ترجیح دادهاند که به جای یاری برادران خود در فلسطین و بحرین و ...، با همکاری با این اوباش خود را آلوده سازند. اتفاقات امروز واقعاً دردآور است، چون میبینیم دولتی که پول در اختیار دارد و بهسادگی میتواند به برادران خود کمک کند، این کار را انجام نمیدهد. امروزه این دولتها علاوه بر نوکری آمریکا و اسرائیل به خدمت رؤسای جمهور سابق سرنگونشده درآمدهاند؛ کسانی که کشورهای خود را در گذشته به فساد کشانده و مردم خود را کشته بودند.
به بحرین اشاره کردید. در بحرین نیز علیرغم آن که آمریکا ادعای دفاع از حقوق مردم را دارد، اما عملاً از سرکوب آنها پشتیبانی میکند.
همهی اینها به یک نکته، یعنی منافع اسرائیل برمیگردد. در مورد بحرین برخی تلاش میکنند که عنوان انقلاب را از آن سلب کنند؛ فقط به این خاطر که آنها شیعهاند. مردم بحرین شیعه هستند، ولی مسلمانند و انسانند و بحرین سرزمین آنها است. چگونه کسی میتواند مردمی را از سرزمینشان محروم کند و افرادی خارجی را بیاورد و به آنها حق شهروندی بدهد؟ آنها انسانند و وطن دارند و این حق را دارند که با آزادی و کرامت در وطن خود زندگی کنند. آل خلیفه و آمریکا و صهیونیسم نمیتوانند آنها را از این حق محروم سازند و دیر یا زود یاری الهی نزدیک است.
نظر شما دربارهی تأثیر موضعگیریهای آیتالله خامنهای دربارهی انقلابهای اسلامی چیست؟
من پیش از اینکه به ایران بیایم، مطالعات زیادی دربارهی ایران نداشتم و نمیخواستم که داشته باشم. بهصراحت میگویم طبق آنچه که برایم گفته بودند، تنها تصور من این بود که ایران یک کشور دیکتاتوری است، اما در مدت حضورم در ایران از موضعگیریها و سخنان ایشان بهویژه دربارهی جنبشهای اخیر مطلع شدم. دیدگاهها و مواضع ایشان نشان میدهد که ایشان برای تحقق بیداری اسلامی و وحدت مسلمانان تلاش میکند و نه برای تفرقهی آنها.
و سخن آخر؟
به برادران و خواهران مسلمان میگویم که از ایران بازدید کنید و با مردم ایران آشنا شوید و سپس قضاوت کنید. فقط بنابر آنچه شنیدهاید، دربارهی ایران قضاوت نکنید.
این همایش و سفر به ایران را چگونه دیدید؟
سفر به ایران بزرگترین اتفاق تاریخ زندگی من است. من در مورد ایران مجموعهای از تصورات اشتباه داشتم، اما وقتی به ایران آمدم، مردم ایران را ملتی خوب و سخاوتمند و بااخلاق و در کشوری بسیار پیشرفته و زیبا و پیشرفته در زیرساختهای بسیار یافتم. تمام مطالبی که در مورد وجود فقر در ایران و مانند آن شنیده بودم، تمام اینها دروغ بود. در ایران تجربهی زیبایی از زنان باسواد و خلّاق و فعال و انقلابی به معنی کامل کلمه مشاهده کردم. انقلابی بودن همانند آنچه در انقلابهای اخیر رخ داد، فقط آمدن به خیابان و فریاد کشیدن نیست.
البته زنان ایرانی ۳۳ سال پیش به خیابانها آمدند و فریاد کشیدند و در سالهای پس از پیروزی هم مشارکت فعال در صحنههای سیاسی اجتماعی داشتهاند.
بله، اما میخواهم بگویم خواهران ما در ایران، انقلاب دیگری را در خلال کنفرانس بیداری اسلامی رقم زدهاند. من امروز زنان جوانی را دیدم که کار بسیار ویژهای را انجام دادهاند؛ کاری که نیاز به نیروی جسمانی بسیاری دارد و بیمبالغه یک کار خارقالعاده است که هر کسی توان انجام آن و هر ملتی توان تحمل مسئولیت آن را ندارد. من تا این لحظه از میزان معلومات و آمادگی زنان جوان ایرانی و میزان قدرت و خستگیناپذیری آنها شگفتزدهام.
من پیش از اینکه به ایران بیایم، مطالعات زیادی دربارهی ایران نداشتم و نمیخواستم که داشته باشم اما به برادران و خواهران مسلمان میگویم که از ایران بازدید کنید و با مردم ایران آشنا شوید و سپس قضاوت کنید. فقط بنابر آنچه شنیدهاید، دربارهی ایران قضاوت نکنید.
به برخی تصورات اشتباه در مورد نگرش به ایران اشاره کردید. به نظر شما علت اصلی تخریب چهرهی ایران و دلیل ایرانهراسی چیست؟
مسأله این است که شیطان بزرگ و اسرائیل برنامههای رسیدن به منافع خودشان را از طریق رسانههای عربی پیاده میکنند. هنگامی که دقت میکنیم، میبینیم برخی پولها و هزینهها در جهان عرب از اسرائیل و آمریکا میآید و آنها به تخریب رسانهای و نشر اکاذیب در مورد کشوری میپردازند که همواره در کنار جهان اسلام و در رأس آنها مردم فلسطین بوده است؛ مردمی که بسیاری از کشورهای عربی آنها را نادیده گرفتهاند و آن کشورها دست خود را در دست دشمنان گذاشتهاند.
نیروهای خارجی و مشخصاً آمریکا و اسرائیل از این مسأله سود میبرند، زیرا اتحاد قدرتها و کشورهای اسلامی به منفعت این خارجیان نیست. بهویژه بیداری اسلامی که باعث شده تمام کشورهای اسلامی دست در دست هم در برابر دشمن بایستند. آنها از قدرت اسلام میترسند و برای همین به تفرقهپراکنی میپردازند. متأسفانه امروزه در کشورهای عربی سخن ما این شده که این شیعه و آن سنی است و از این سخن نمیگوییم که همهی ما در درجهی اول مسلمان هستیم و انسان هستیم و اگر دست در دست هم بگذاریم، خواهیم توانست با این افکار غلط مبارزه کنیم.
من شاید این آخرین باری باشد که تعبیر بهار عربی را دربارهی این تحولات به کار میبرم، زیرا این حرکت، یک بیداری و جنبش اسلامی در کشورهای عربی است؛ به خلاف آنچه که امروزه برخی کشورهای غربی میخواهند آن را ترویج کنند که این انقلاب یاسمین و مانند آن بوده است. نه، این انقلاب یاسمین نیست؛ این انقلاب دینی است و دین را باز خواهد گرداند. در بسیاری از کشورهای عربی که دشمنان تلاش کردهاند دین را در آنها تخریب کنند، موفق نشدهاند و آنها همچنان بر دین خود استوار هستند.
چرا شما این انقلابها را دینی میدانید و این بیداری را اسلامی میخوانید؟
چون خاستگاه این قیامها دینی بوده است. اگرچه گاهی شعارهای ملی و مدنی نیز سر داده شد، اما نمیتوان امور دینی را از مدنی جدا کرد، زیرا هر چیزی که مدنی باشد در دین هست. تمام خواستههای انقلابیون اخیر ریشهی دینی دارد. انتخابات مصر و تونس ارادهی مردمی را ثابت کرد که میخواهند حکومت آنها اسلامی باشد و اینها همان مردمی هستند که به خیابان آمدند و انقلاب کردند. پس این بیداری و این نهضت اسلامی است و هیچکس نمیتواند در این امر خدشه کند.
در ایران تجربهی زیبایی از زنان باسواد و خلّاق و فعال و انقلابی به معنی کامل کلمه مشاهده کردم. انقلابی بودن همانند آنچه در انقلابهای اخیر رخ داد، فقط آمدن به خیابان و فریاد کشیدن نیست.
ما شاهد تلاشهای پیچیدهای برای بهرهبرداری و سوء استفاده از این انقلابها هستیم. نظر شما در این باره چیست؟
نیروهای صهیونیستی و آمریکایی امروزه میکوشند خود را از جنبشهای جدید کشورهای عربی راضی نشان دهند و به این انقلابها تبریک میگویند. گویی که این ملتها منتظر تبریک آنها هستند. واقعیت اما این است که آنها میکوشند از طرق فعالیت دستگاه اطلاعاتی خود در این کشورها اموال فاسد را میان احزاب مدعی معارضه پخش کنند. آنها تلاش میکنند که اموال فاسد را در میان گروههای مدعی مدنیت تقسیم کنند و نهایتاً تمام تلاش و هدف آنها دشمنی با اسلام و تفرقهافکنی است.
حتی امروز در تونس میبینیم که بقایای نظام سابق دوباره با پوششها و نامهای مختلف بازگشتهاند و بر این باورند که حق مشارکت جدید در حیات سیاسی و اجتماعی را دارند و مردمی که انقلاب کردهاند نیز هیچ تسلطی بر آنها ندارند. مثلاً اولین وزیر سابق ما در دورهی انتقالی که غیر قانونی بود، قبل از انتخابات 23 اکتبر گفت دیگر هرگز مرا نخواهید دید، اما او امروز برگشته و میخواهد فساد را به تونس برگرداند. البته این اتفاق نخواهد افتاد، زیرا ملت تونس هوشیار است و هیچ چیز نمیتواند در برابر ارادهی این ملت مسلمان ایستادگی کند.
شما چفیهی فلسطینی بر دوش دارید. به نظر شما رابطهی بین بیداری اسلامی و جنبشهای اخیر با آرمان آزادسازی فلسطین چیست؟
اگر بیداری اسلامی واقعی تحقق یابد، یعنی تمام مسلمانان ید واحده باشند، فلسطین آزاد میشود و این امری مسلم است. امروز اما با وجود حکومتها و دولتهای دستنشانده و نوکر اسرائیل و آمریکا این امر محقق نمیشود. متأسفانه همین کشورهای دستنشانده هستند که پول و سلاح و قدرت دارند، اما ترجیح دادهاند که به جای یاری برادران خود در فلسطین و بحرین و ...، با همکاری با این اوباش خود را آلوده سازند. اتفاقات امروز واقعاً دردآور است، چون میبینیم دولتی که پول در اختیار دارد و بهسادگی میتواند به برادران خود کمک کند، این کار را انجام نمیدهد. امروزه این دولتها علاوه بر نوکری آمریکا و اسرائیل به خدمت رؤسای جمهور سابق سرنگونشده درآمدهاند؛ کسانی که کشورهای خود را در گذشته به فساد کشانده و مردم خود را کشته بودند.
به بحرین اشاره کردید. در بحرین نیز علیرغم آن که آمریکا ادعای دفاع از حقوق مردم را دارد، اما عملاً از سرکوب آنها پشتیبانی میکند.
همهی اینها به یک نکته، یعنی منافع اسرائیل برمیگردد. در مورد بحرین برخی تلاش میکنند که عنوان انقلاب را از آن سلب کنند؛ فقط به این خاطر که آنها شیعهاند. مردم بحرین شیعه هستند، ولی مسلمانند و انسانند و بحرین سرزمین آنها است. چگونه کسی میتواند مردمی را از سرزمینشان محروم کند و افرادی خارجی را بیاورد و به آنها حق شهروندی بدهد؟ آنها انسانند و وطن دارند و این حق را دارند که با آزادی و کرامت در وطن خود زندگی کنند. آل خلیفه و آمریکا و صهیونیسم نمیتوانند آنها را از این حق محروم سازند و دیر یا زود یاری الهی نزدیک است.
شاید این آخرین باری باشد که تعبیر بهار عربی را دربارهی این تحولات به کار میبرم، زیرا این حرکت، یک بیداری و جنبش اسلامی در کشورهای عربی است؛ به خلاف آنچه که امروزه برخی کشورهای غربی میخواهند آن را ترویج کنند این انقلاب دینی است و دین را باز خواهد گرداند.
نظر شما دربارهی تأثیر موضعگیریهای آیتالله خامنهای دربارهی انقلابهای اسلامی چیست؟
من پیش از اینکه به ایران بیایم، مطالعات زیادی دربارهی ایران نداشتم و نمیخواستم که داشته باشم. بهصراحت میگویم طبق آنچه که برایم گفته بودند، تنها تصور من این بود که ایران یک کشور دیکتاتوری است، اما در مدت حضورم در ایران از موضعگیریها و سخنان ایشان بهویژه دربارهی جنبشهای اخیر مطلع شدم. دیدگاهها و مواضع ایشان نشان میدهد که ایشان برای تحقق بیداری اسلامی و وحدت مسلمانان تلاش میکند و نه برای تفرقهی آنها.
و سخن آخر؟
به برادران و خواهران مسلمان میگویم که از ایران بازدید کنید و با مردم ایران آشنا شوید و سپس قضاوت کنید. فقط بنابر آنچه شنیدهاید، دربارهی ایران قضاوت نکنید.