1390/12/24
یادداشت آقای صادق الحسینی
انتخابات قدرت نرم ما را افزایش داد
|یادداشتی از آقای صادق الحسینی، کارشناس مسائل خاورمیانه|
قوت قلب مردم منطقه
مشارکت مردم ایران در انتخابات نهمین دورهی مجلس شورای اسلامی بار دیگر ثابت کرد که توان مانور مردم ما تا چه اندازه بیشتر و اثرگذارتر از قدرت مانورهای نظامی است؛ قدرت مردمی که میتوانند همواره خونی تازه در پیکر نظام و جامعهی خود تزریق کنند. انتخابات در جمهوری اسلامی بر خلاف نظامهای فرتوت سیاسی غربی که تنها تبادل موقعیت و قدرت میان دو حزب است، جلوهی حضور تأثیرگذار مردم با طیف گستردهای از گروهها و افراد است؛ نوعی کثرت که نهایتاً زیر پرچم ولایت فقیه به وحدت منتهی میشود. این بنای مستحکم حکایت از تداوم پیوند نسلهای انقلاب نیز دارد.
این واقعیت که نسل سوم انقلاب پس از گذشت سه دهه از عمر پرفراز و نشیب نظام اسلامی، فعالانه در صحنهی سیاسی مشارکت میکند و حتی لیست ارائه میکند، نشان از این حقیقت دارد که انقلاب در برابر خطرات پیش روی خود واکسینه است. نمایش عظیم انتخابات مردمی اخیر در ایران، اثرات گستردهای در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی داشت که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
1. عرصهی داخلی
اثر حضور مردمی در عرصهی داخلی موجب تقویت موضع استقلالخواهی و تثبیت این موضع در تمامی سطوح تصمیمسازی و مراجع تصمیمگیر جمهوری اسلامی شده است. دشمنان ما انتظار داشتند که عملاً فتنهای را که در آخرین فضاهای مجازی یا واقعی پس از انتخابات ریاستجمهوری ایجاد کرده بودند، در این انتخابات هم فعال کنند. عملاً اما نتیجهی اصلی انتخابات باشکوه و جشن ملی اخیر این بود که از لحاظ امنیتی، نظامی، ارتباطات اجتماعی و ... این برنامهی دشمن شکست خورد و ما دیدیم که نهفقط هیچ ناهنجاری یا تحرکی از طرف هیچکدام از اشخاص و گروهها و احزاب شکل نگرفت، بلکه شدیدترین مخالفان ما در داخل و حتی بعضی از خارجنشینان هیچ حرکت و عکسالعمل قابل توجهی از خود نشان ندادند. یعنی دیدیم که مردم ما با تحلیل به پای صندوقهای رأی آمدند و خوشحال هم شدند. حتی چهبسا افرادی که تاکنون در موضع سکوت یا ضعف یا شرکت مستقیم در فتنه بودند، پای صندوقها آمدند.
با این انتخابات، قوام داخلی و وفاق جامعهی ملی ما محکمتر شد. نهایتاً این دلیل را نیز میتوان بر بحثهای فوقالذکر افزود که انتخابات اخیر به این کشف بسیار مهم انجامید که رهبری ما مردم و کشورش را بهتر از هر سیاستمدار و مسئول دیگری میشناسد. همچنین مردم ما مردمی هستند که به همان اندازهای که رهبری ایشان را دوست دارد و به آنها اعتماد دارد، پاسخ این اعتماد را هم باز آنان بهخوبی دریافت کرده است.
2. عرصهی منطقهای
در سطح منطقهای نیز برای اولین بار چند روزنامه و روزنامهنگار درجهیک -مثل روزنامههای الأخبار و السفیر- چه آنهایی که با ما ارتباط قلبی و احساساتی و عاطفی دارند و چه آنهایی که سکولار و لیبرال و ... هستند، نسبت به انتخابات مجلس واکنش نشان دادند. مثلاً برای اولین بار روزنامهی السفیر نوشت: «ایران پیروز شد.»
در مورد سیاستمداران کشورهای منطقه و سران گروههای مقاومت هم قابل ذکر است که حزبالله، گروههای فلسطینی، احزاب در حال انقلاب در یمن و بحرین یا در مصر و تونس شخصیتهای بلندپایه در تلویزیونها و رادیوها صحبت کردند یا پیامها اعلامیههای تبریکی را صادر کردند. این موارد نشان از اجماع سران فوق بر این واقعیت است که علیرغم گذشت سیوسه سال از عمر سیاسی، الگوی جمهوری اسلامی ایران توانسته در بین مدلهای جهانی زنده باشد و مقاومت کند.
در واقع مشارکت مردم، آن هم سیوسه سال پس از پیروزی انقلاب با این حد از اقتدار میتواند قوت قلبی برای مردم منطقه باشد تا انقلاب خود را ریشهدارتر کنند و برای تحقق کامل اهداف خود بیشتر بکوشند. یعنی هر چه سریعتر و با دقت کامل از مرحلهی «بیداری» به مرحلهی «نظامسازی» و ایجاد حکومتهای مردمی بر اساس ارزشهای متعالی دین اسلام حرکت کنند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نمونهی متعالی از مردمسالاری دینی میتواند یک الگوی پویا برای مردم منطقه باشد. تابلوی زیبای حضور مردم ایران در روز انتخابات، عملاً انقلاب و نظام ما را به عنوان یک نمونهی قابل اشاعه در منطقه نمایش داد و این مهمترین موضوع و دستاورد برای ما و نیز مردم منطقه است.
3. عرصهی بینالمللی
این انتخابات یک حالت تحیرآوری برای قدرتهای بینالمللی به وجود آورد؛ اینکه چگونه با این همه فشار اقتصادی که بر ایران تحمیل کردهاند، انتخابات با مشارکت بسیار خوبی برگزار شد. دیگر آنها به قطعیت رسیدهاند که این همه فشار اقتصادی و بایکوت اثر ندارد. نتانیاهو در مذاکراتش و خطاب به اوباما و برای اینکه او را در مورد حمله به ایران قانع کند، تصریح کرد که: این همه تحریم، این همه بایکوت، این همه تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی و جنگ روانی ایجاد کردی که نهتنها اثری نداشته، اثر معکوس هم داشته است. پس تنها راه جلوگیری از ادامهی روند صعودی ایران در تبدیل شدن به بزرگترین، قویترین و اولین قدرت منطقه این است که به جایگزین نظامی روی بیاوریم.
از طرف دیگر چامسکی اخیراً گفت: مردم ایران ثابت کردند که نهفقط هیچ خطری برای دنیا نیستند، بلکه آن خطر واقعی که دنیا را تهدید میکند، رژیم صهیونیستی و آمریکا است. مردمی که با صندوق رأی کار میکنند و با مسائل خودشان با عقلانیت برخورد میکنند، چگونه ممکن است عامل بیثباتی و ناامنی دنیا باشند؟
بنابراین انتخابات اخیر وضعیتی را مورد تشکیک قرار داد که دشمنان ما برای کشور و جامعه ایران ترسیم کرده بودند و حداقل تا مدتی گزینهی جنگ و برخورد نظامی با ایران را از حوزهی سیاست خارجیشان خارج نمود. به همین دلیل خانم آشتون سریعاً نامهای نوشت و در آن برای اولین بار چنین آورد: همانطور که شما آمادگی خودتان را با حسن نیت برای مذاکره در مورد مسائل هستهای اظهار کردید، ما هم برای مذاکره متقاعد شدیم.
در واقع قدرت چانه زنی ما در مذاکرات خارجی بسیار بالار رفت. البته چهبسا این قدرت نرم جز از طریق حضور شکوهمند مردم ما در انتخابات اخیر میسر نمیشد.
سه نکتهی دیگر
در این انتخابات سه نکتهی اساسی حائز اهمیت است. اول آنکه رهبری نشان دادند بسیار بهتر و بیشتر از دیگران مردم را میشناسند، زیرا هنگامی که همه آیهی یأس میخواندند و میگفتند مشارکت مردمی در پایینترین حد خود خواهد بود، ایشان تأکید کردند که غرب در این انتخابات سیلی محکمتری از مردم ایران خواهد خورد. دوم آنکه این سیلی محکم مردم بر صورت دشمن نمایانگر رابطهی برجستهی رهبری و امت است. نکتهی سوم نیز این است که مردم ثابت کردند به حزب و جریان خاصی پایبند نیستند و فراحزبی و فراگروهی و از روی علم و بصیرت عمل میکنند.
امروزه و در این شرایط حساس تاریخی دههی دوم قرن بیستویکم، شواهد بسیاری از نزدیک شدن دموکراسی غربی به پایان عمر خود حکایت دارد. انتخابات اخیر در ایران، الگوی کارآمدی از مردمسالاری دینی را بیش از پیش به رخ دیگران کشانید تا در این پیچ مهم تاریخی، آخرین تیرهای غرب برای از پا درآوردن ملت ایران نهتنها به ثمر ننشیند و بلکه به سوی خود آنان بازگردد. در واقع انتخابات مجلس نهم یکی از این آخرین تیرهای غرب به سوی جمهوری اسلامی ایران را به خود آنان بازگرداند.
قوت قلب مردم منطقه
مشارکت مردم ایران در انتخابات نهمین دورهی مجلس شورای اسلامی بار دیگر ثابت کرد که توان مانور مردم ما تا چه اندازه بیشتر و اثرگذارتر از قدرت مانورهای نظامی است؛ قدرت مردمی که میتوانند همواره خونی تازه در پیکر نظام و جامعهی خود تزریق کنند. انتخابات در جمهوری اسلامی بر خلاف نظامهای فرتوت سیاسی غربی که تنها تبادل موقعیت و قدرت میان دو حزب است، جلوهی حضور تأثیرگذار مردم با طیف گستردهای از گروهها و افراد است؛ نوعی کثرت که نهایتاً زیر پرچم ولایت فقیه به وحدت منتهی میشود. این بنای مستحکم حکایت از تداوم پیوند نسلهای انقلاب نیز دارد.
این واقعیت که نسل سوم انقلاب پس از گذشت سه دهه از عمر پرفراز و نشیب نظام اسلامی، فعالانه در صحنهی سیاسی مشارکت میکند و حتی لیست ارائه میکند، نشان از این حقیقت دارد که انقلاب در برابر خطرات پیش روی خود واکسینه است. نمایش عظیم انتخابات مردمی اخیر در ایران، اثرات گستردهای در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی داشت که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
چامسکی اخیراً گفت: مردم ایران ثابت کردند که نهفقط هیچ خطری برای دنیا نیستند، بلکه آن خطر واقعی که دنیا را تهدید میکند، رژیم صهیونیستی و آمریکا است. مردمی که با صندوق رأی کار میکنند و با مسائل خودشان با عقلانیت برخورد میکنند، چگونه ممکن است عامل بیثباتی و ناامنی دنیا باشند؟
1. عرصهی داخلی
اثر حضور مردمی در عرصهی داخلی موجب تقویت موضع استقلالخواهی و تثبیت این موضع در تمامی سطوح تصمیمسازی و مراجع تصمیمگیر جمهوری اسلامی شده است. دشمنان ما انتظار داشتند که عملاً فتنهای را که در آخرین فضاهای مجازی یا واقعی پس از انتخابات ریاستجمهوری ایجاد کرده بودند، در این انتخابات هم فعال کنند. عملاً اما نتیجهی اصلی انتخابات باشکوه و جشن ملی اخیر این بود که از لحاظ امنیتی، نظامی، ارتباطات اجتماعی و ... این برنامهی دشمن شکست خورد و ما دیدیم که نهفقط هیچ ناهنجاری یا تحرکی از طرف هیچکدام از اشخاص و گروهها و احزاب شکل نگرفت، بلکه شدیدترین مخالفان ما در داخل و حتی بعضی از خارجنشینان هیچ حرکت و عکسالعمل قابل توجهی از خود نشان ندادند. یعنی دیدیم که مردم ما با تحلیل به پای صندوقهای رأی آمدند و خوشحال هم شدند. حتی چهبسا افرادی که تاکنون در موضع سکوت یا ضعف یا شرکت مستقیم در فتنه بودند، پای صندوقها آمدند.
با این انتخابات، قوام داخلی و وفاق جامعهی ملی ما محکمتر شد. نهایتاً این دلیل را نیز میتوان بر بحثهای فوقالذکر افزود که انتخابات اخیر به این کشف بسیار مهم انجامید که رهبری ما مردم و کشورش را بهتر از هر سیاستمدار و مسئول دیگری میشناسد. همچنین مردم ما مردمی هستند که به همان اندازهای که رهبری ایشان را دوست دارد و به آنها اعتماد دارد، پاسخ این اعتماد را هم باز آنان بهخوبی دریافت کرده است.
2. عرصهی منطقهای
در سطح منطقهای نیز برای اولین بار چند روزنامه و روزنامهنگار درجهیک -مثل روزنامههای الأخبار و السفیر- چه آنهایی که با ما ارتباط قلبی و احساساتی و عاطفی دارند و چه آنهایی که سکولار و لیبرال و ... هستند، نسبت به انتخابات مجلس واکنش نشان دادند. مثلاً برای اولین بار روزنامهی السفیر نوشت: «ایران پیروز شد.»
در مورد سیاستمداران کشورهای منطقه و سران گروههای مقاومت هم قابل ذکر است که حزبالله، گروههای فلسطینی، احزاب در حال انقلاب در یمن و بحرین یا در مصر و تونس شخصیتهای بلندپایه در تلویزیونها و رادیوها صحبت کردند یا پیامها اعلامیههای تبریکی را صادر کردند. این موارد نشان از اجماع سران فوق بر این واقعیت است که علیرغم گذشت سیوسه سال از عمر سیاسی، الگوی جمهوری اسلامی ایران توانسته در بین مدلهای جهانی زنده باشد و مقاومت کند.
در واقع مشارکت مردم، آن هم سیوسه سال پس از پیروزی انقلاب با این حد از اقتدار میتواند قوت قلبی برای مردم منطقه باشد تا انقلاب خود را ریشهدارتر کنند و برای تحقق کامل اهداف خود بیشتر بکوشند. یعنی هر چه سریعتر و با دقت کامل از مرحلهی «بیداری» به مرحلهی «نظامسازی» و ایجاد حکومتهای مردمی بر اساس ارزشهای متعالی دین اسلام حرکت کنند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نمونهی متعالی از مردمسالاری دینی میتواند یک الگوی پویا برای مردم منطقه باشد. تابلوی زیبای حضور مردم ایران در روز انتخابات، عملاً انقلاب و نظام ما را به عنوان یک نمونهی قابل اشاعه در منطقه نمایش داد و این مهمترین موضوع و دستاورد برای ما و نیز مردم منطقه است.
3. عرصهی بینالمللی
این انتخابات یک حالت تحیرآوری برای قدرتهای بینالمللی به وجود آورد؛ اینکه چگونه با این همه فشار اقتصادی که بر ایران تحمیل کردهاند، انتخابات با مشارکت بسیار خوبی برگزار شد. دیگر آنها به قطعیت رسیدهاند که این همه فشار اقتصادی و بایکوت اثر ندارد. نتانیاهو در مذاکراتش و خطاب به اوباما و برای اینکه او را در مورد حمله به ایران قانع کند، تصریح کرد که: این همه تحریم، این همه بایکوت، این همه تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی و جنگ روانی ایجاد کردی که نهتنها اثری نداشته، اثر معکوس هم داشته است. پس تنها راه جلوگیری از ادامهی روند صعودی ایران در تبدیل شدن به بزرگترین، قویترین و اولین قدرت منطقه این است که به جایگزین نظامی روی بیاوریم.
از طرف دیگر چامسکی اخیراً گفت: مردم ایران ثابت کردند که نهفقط هیچ خطری برای دنیا نیستند، بلکه آن خطر واقعی که دنیا را تهدید میکند، رژیم صهیونیستی و آمریکا است. مردمی که با صندوق رأی کار میکنند و با مسائل خودشان با عقلانیت برخورد میکنند، چگونه ممکن است عامل بیثباتی و ناامنی دنیا باشند؟
رهبری نشان دادند بسیار بهتر و بیشتر از دیگران مردم را میشناسند، زیرا هنگامی که همه آیهی یأس میخواندند و میگفتند مشارکت مردمی در پایینترین حد خود خواهد بود، ایشان تأکید کردند که غرب در این انتخابات سیلی محکمتری از مردم ایران خواهد خورد.
بنابراین انتخابات اخیر وضعیتی را مورد تشکیک قرار داد که دشمنان ما برای کشور و جامعه ایران ترسیم کرده بودند و حداقل تا مدتی گزینهی جنگ و برخورد نظامی با ایران را از حوزهی سیاست خارجیشان خارج نمود. به همین دلیل خانم آشتون سریعاً نامهای نوشت و در آن برای اولین بار چنین آورد: همانطور که شما آمادگی خودتان را با حسن نیت برای مذاکره در مورد مسائل هستهای اظهار کردید، ما هم برای مذاکره متقاعد شدیم.
در واقع قدرت چانه زنی ما در مذاکرات خارجی بسیار بالار رفت. البته چهبسا این قدرت نرم جز از طریق حضور شکوهمند مردم ما در انتخابات اخیر میسر نمیشد.
سه نکتهی دیگر
در این انتخابات سه نکتهی اساسی حائز اهمیت است. اول آنکه رهبری نشان دادند بسیار بهتر و بیشتر از دیگران مردم را میشناسند، زیرا هنگامی که همه آیهی یأس میخواندند و میگفتند مشارکت مردمی در پایینترین حد خود خواهد بود، ایشان تأکید کردند که غرب در این انتخابات سیلی محکمتری از مردم ایران خواهد خورد. دوم آنکه این سیلی محکم مردم بر صورت دشمن نمایانگر رابطهی برجستهی رهبری و امت است. نکتهی سوم نیز این است که مردم ثابت کردند به حزب و جریان خاصی پایبند نیستند و فراحزبی و فراگروهی و از روی علم و بصیرت عمل میکنند.
امروزه و در این شرایط حساس تاریخی دههی دوم قرن بیستویکم، شواهد بسیاری از نزدیک شدن دموکراسی غربی به پایان عمر خود حکایت دارد. انتخابات اخیر در ایران، الگوی کارآمدی از مردمسالاری دینی را بیش از پیش به رخ دیگران کشانید تا در این پیچ مهم تاریخی، آخرین تیرهای غرب برای از پا درآوردن ملت ایران نهتنها به ثمر ننشیند و بلکه به سوی خود آنان بازگردد. در واقع انتخابات مجلس نهم یکی از این آخرین تیرهای غرب به سوی جمهوری اسلامی ایران را به خود آنان بازگرداند.