1390/11/26
دربارهی دیدار رهبر انقلاب با اسماعیل هنیه
اشتباه استراتژیک عرفات
|گفتاری از آقای حسین شیخالاسلام دربارهی دیدار رهبر انقلاب با اسماعیل هنیه|
وقتی تاریخ انقلاب فلسطین و بهویژه پیشینهی جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین را مرور کنیم، درمییابیم هنگامی که جنبش فتح در داخل سازمان آزادیبخش نفوذ کرد و سران آن را به دلیل سازشکار بودنشان کنار زد، موفق شد بر سازمان سیطره پیدا کند و نقش تاریخی خود را در ایجاد مقاومت اسلامی ایفا نماید. اصلاً این سبک مقاومت مدرن و تشکیلاتی در برابر رژیم صهیونیستی از این تاریخ به بعد شکل گرفت وگرنه مقاومت تا پیش از آن تنها در قالبهای مردمی و کلی بود.
تا اینجا کارها خوب پیش رفت، اما مشکل هنگامی آغاز شد که همین جبههی مقاومت هر چه جلوتر رفت، بیشتر کوتاه آمد. خطای راهبردی مقاومت نیز این بود که عرفات را فدای خود کرد. صهیونیستها آنقدر عرفات را از مواضع اولیهاش عقب نشاندند تا نهایتاً منزوی شد و سپس در همان انزوا او را کشتند. در این میان هدف آمریکا و اسرائیل از محو عرفات آن بود که بتوانند عنصری مانند ابومازن را روی کار بیاورند؛ کسی که تفکرش فرسنگها از جریان مقاومت فاصله دارد و از این نظر مانند عرفات نیست. از طرف دیگر در مورد مسائل اعتقادی و باورهای دینی او هم سؤالهایی وجود دارد.
اشتباه جبرانناپذیر عرفات نهتنها موجب فدا شدن خود او شد، بلکه فتح و سازمان آزادیبخش نیز فدای این اشتباه او شدند. عرفات، ابوجهاد و خالدالحسن از پایهگذاران و عناصر اصلی سازمان فتح بودند که هر سه پیش از آن عضو إخوانالمسلمین بودند. البته در آن زمان إخوانالمسلمین رنگ جهادی نداشت و بیشتر کارهایش صبغهی فرهنگی، تبلیغی و آموزشی داشت. بعدها حماس از درون کارهای ایدئولوژیک و فرهنگی إخوان متولد شد. پس در واقع ریشهی حماس و ریشهی عرفات در یک خاک است. اینکه رهبر معظم انقلاب در دیدار اسماعیل هنیه با ایشان، نکاتی را دربارهی یاسر عرفات به او گوشزد نمودند، به این سبب بود که چنین اشتباهی دوباره تکرار نشود، زیرا این راه یک بار طی شده است و طرف مقابل با همین قواعدی که امروز بازی میکند، یک بار ما را از میدان به در کرده است.
فلسطین؛ امّالقضایای منطقه
قضیهی فلسطین مادر تمامی قضایای منطقهی ما است، زیرا بیشترین ظلم و ستم منطقه در آنجا اتفاق افتاده است. مهمترین هدف استکبار و اسرائیل نیز تثبیت این ظلم غیر قابل چشمپوشی است. عکسالعمل در مقابل این ظلم هم کم نیست. به همین خاطر قضیهی فلسطین به یک موضوع محوری تبدیل شده است. وقتی ملتهای منطقه مشاهده کردند که مقاومت فلسطین با تکیه بر اسلام و به لطف خداوند و به کمک ایران، افتخاری مانند جنگ 22روزه را خلق کرد، تأثیرات روحی و معنوی بسیاری از این پیروزی گرفتند و این مسأله الهامبخش آنان بود. آنها دریافتند که میتوانند عزت سرکوبشدهی خود را بار دیگر با تکیه بر مقاومت اسلامی احیا کنند. به همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب خطاب به هنیه تصریح کردند که بخشی از علل بیداری اسلامی امروز در منطقه، نتیجهی ایستادگی مردم و گروههای مقاومت فلسطینی است. یکی از دلایل فشار بیش از حد به جمهوری اسلامی نیز از سالهای گذشته تاکنون این است که ایستادگی ایران در برابر استکبار و مقابلهاش با جبههی ظلم و کفر برای دیگر کشورهای منطقه الهامبخش بوده و هماکنون نیز به مردم منطقه منتقل شده است.
چشم در چشم دشمن
این یک مَثل معروف است که شما هر چه عقبنشینی کنید، طرف مقابل بیشتر پیشروی میکند. آقای دکتر ولایتی یک بار تعریف میکردند که من خدمت حضرت امام رحمهالله رسیدم و از ایشان پرسیدم در عرصهی سیاست خارجی چگونه باید در برابر مستکبران و دشمنان زورگو بایستیم؟ حضرت امام رحمهالله فرموده بودند: مشتت را گره میکنی، پایت را جلو میگذاری، چشمت را گره میکنی توی چشم دشمن و آنقدر به او نگاه میکنی و آنقدر ایستادگی میکنی تا او از رو برود. آنقدر جلویش میایستی تا یک پایش را عقب بگذارد و تا پایش را عقب گذاشت، تو دوباره پایت را جلوی پای او میگذاری.
عرفات اما دقیقاً بر خلاف تجربهی فوق و عکس آن عمل کرد. یعنی مرتکب یک خطای راهبردی شد. عرفات در اصل به امید برخی دستاوردهای سیاسی مقطعی که بیشتر آنها هم بازی و توخالی بود، مواضع راهبردی خود را از دست داد. مردان بزرگ اشتباهاتشان هم بزرگ است و سرنوشت عرفات مصداق بارز این سخن است.
شعبدهبازی محمود عباس
در بحبوحهی این هیاهوها و جنجالهای سیاسی، وقتی محمود عباس نتوانست حداقل آن چیزی را تأمین کند که مطابق نظر سازشکاران فلسطینی باید تأمین میشد ولذا دریافت که موقعیتش در معرض نابودی است، تصمیم گرفت دست به یک شعبدهبازی بزرگ بزند؛ اینکه کرسی سازمان آزادیبخش فلسطین در سازمان ملل متحد را به کرسی دولت مستقل فلسطینی تبدیل کند، دولتی که نه سرزمین دارد و نه حاکمیت و نه مرز مشخص و البته اسرائیلیها نیز همچنان در سرزمینهای غصبشده حضور دارند. این یعنی اقدام محمود عباس کاملاً صوری است و واقعاً چیزی را تغییر نمیدهد.
به هر حال محمود عباس این شعبدهبازی را انجام داد و متأسفانه بعضی جناحهای داخل مقاومت هم با این شعبدهبازی همراهی کردند و این اقدام محمود عباس را شجاعت نامیدند. این روند همینطور ادامه یافت تا اینکه بر خلاف قواعد موجود فلسطین، پذیرفتند که محمود عباس حتی به عنوان نخستوزیر هم معرفی شود؛ یعنی یک نفر با دو سِمت. کمکم کارهای سیاسی نیز بهموازات همین انحراف در داخل مقاومت رشد کرد و گسترش یافت.
تحلیل من این است؛ آنجا که رهبری فرمودهاند: «باید همواره مراقب نفوذ عناصر سازشکار به کالبد مقاومت بود؛ زیرا بروز بیماری، تدریجی است.» این اشاره به همین موضوع مذکور دارد. به طور کلی محمود عباس با مقاومت مسلحانه و درگیری مخالف است و بخشی از بدنهی مقاومت به همراه عباس داشتند به این نتیجه میرسیدند که مقاومت فلسطین تبدیل به یک مقاومت مردمی آرام و غیر مسلحانه شود. این دقیقاً همان اشتباهی بود که عرفات مرتکب آن شد.
رهبری نیز در دیدار با اسماعیل هنیه اشاره کردند که بروز بیماری تدریجی است و نفوذ عناصر سازشکار کمکم ساختار مقاومت را تضعیف کرده و به فروپاشی نزدیک میکند. البته رهبر معظم انقلاب در همان دیدار میفرمایند: «ما در ایستادگی شما و بسیاری از برادران مقاومت تردید نداریم و مردم نیز از مقاومت فلسطین انتظاری جز ایستادگی ندارند.» این بیان ایشان نشان میدهد که حرکت جناح اکثریت مقاومت فلسطین -بر خلاف جناح خاصی که دربارهی آن توضیح داده شد- به دنبال إحقاق حقوق حقهی مردم فلسطین و بازگرداندن فلسطین به فلسطینیان است. البته این موضع مورد تأیید و تأکید رهبر انقلاب اسلامی نیز هست.
وقتی تاریخ انقلاب فلسطین و بهویژه پیشینهی جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین را مرور کنیم، درمییابیم هنگامی که جنبش فتح در داخل سازمان آزادیبخش نفوذ کرد و سران آن را به دلیل سازشکار بودنشان کنار زد، موفق شد بر سازمان سیطره پیدا کند و نقش تاریخی خود را در ایجاد مقاومت اسلامی ایفا نماید. اصلاً این سبک مقاومت مدرن و تشکیلاتی در برابر رژیم صهیونیستی از این تاریخ به بعد شکل گرفت وگرنه مقاومت تا پیش از آن تنها در قالبهای مردمی و کلی بود.
تا اینجا کارها خوب پیش رفت، اما مشکل هنگامی آغاز شد که همین جبههی مقاومت هر چه جلوتر رفت، بیشتر کوتاه آمد. خطای راهبردی مقاومت نیز این بود که عرفات را فدای خود کرد. صهیونیستها آنقدر عرفات را از مواضع اولیهاش عقب نشاندند تا نهایتاً منزوی شد و سپس در همان انزوا او را کشتند. در این میان هدف آمریکا و اسرائیل از محو عرفات آن بود که بتوانند عنصری مانند ابومازن را روی کار بیاورند؛ کسی که تفکرش فرسنگها از جریان مقاومت فاصله دارد و از این نظر مانند عرفات نیست. از طرف دیگر در مورد مسائل اعتقادی و باورهای دینی او هم سؤالهایی وجود دارد.
اشتباه جبرانناپذیر عرفات نهتنها موجب فدا شدن خود او شد، بلکه فتح و سازمان آزادیبخش نیز فدای این اشتباه او شدند. عرفات، ابوجهاد و خالدالحسن از پایهگذاران و عناصر اصلی سازمان فتح بودند که هر سه پیش از آن عضو إخوانالمسلمین بودند. البته در آن زمان إخوانالمسلمین رنگ جهادی نداشت و بیشتر کارهایش صبغهی فرهنگی، تبلیغی و آموزشی داشت. بعدها حماس از درون کارهای ایدئولوژیک و فرهنگی إخوان متولد شد. پس در واقع ریشهی حماس و ریشهی عرفات در یک خاک است. اینکه رهبر معظم انقلاب در دیدار اسماعیل هنیه با ایشان، نکاتی را دربارهی یاسر عرفات به او گوشزد نمودند، به این سبب بود که چنین اشتباهی دوباره تکرار نشود، زیرا این راه یک بار طی شده است و طرف مقابل با همین قواعدی که امروز بازی میکند، یک بار ما را از میدان به در کرده است.
به طور کلی محمود عباس با مقاومت مسلحانه و درگیری مخالف است و بخشی از بدنهی مقاومت به همراه عباس داشتند به این نتیجه میرسیدند که مقاومت فلسطین تبدیل به یک مقاومت مردمی آرام و غیر مسلحانه شود. این دقیقاً همان اشتباهی بود که عرفات مرتکب آن شد.
فلسطین؛ امّالقضایای منطقه
قضیهی فلسطین مادر تمامی قضایای منطقهی ما است، زیرا بیشترین ظلم و ستم منطقه در آنجا اتفاق افتاده است. مهمترین هدف استکبار و اسرائیل نیز تثبیت این ظلم غیر قابل چشمپوشی است. عکسالعمل در مقابل این ظلم هم کم نیست. به همین خاطر قضیهی فلسطین به یک موضوع محوری تبدیل شده است. وقتی ملتهای منطقه مشاهده کردند که مقاومت فلسطین با تکیه بر اسلام و به لطف خداوند و به کمک ایران، افتخاری مانند جنگ 22روزه را خلق کرد، تأثیرات روحی و معنوی بسیاری از این پیروزی گرفتند و این مسأله الهامبخش آنان بود. آنها دریافتند که میتوانند عزت سرکوبشدهی خود را بار دیگر با تکیه بر مقاومت اسلامی احیا کنند. به همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب خطاب به هنیه تصریح کردند که بخشی از علل بیداری اسلامی امروز در منطقه، نتیجهی ایستادگی مردم و گروههای مقاومت فلسطینی است. یکی از دلایل فشار بیش از حد به جمهوری اسلامی نیز از سالهای گذشته تاکنون این است که ایستادگی ایران در برابر استکبار و مقابلهاش با جبههی ظلم و کفر برای دیگر کشورهای منطقه الهامبخش بوده و هماکنون نیز به مردم منطقه منتقل شده است.
چشم در چشم دشمن
این یک مَثل معروف است که شما هر چه عقبنشینی کنید، طرف مقابل بیشتر پیشروی میکند. آقای دکتر ولایتی یک بار تعریف میکردند که من خدمت حضرت امام رحمهالله رسیدم و از ایشان پرسیدم در عرصهی سیاست خارجی چگونه باید در برابر مستکبران و دشمنان زورگو بایستیم؟ حضرت امام رحمهالله فرموده بودند: مشتت را گره میکنی، پایت را جلو میگذاری، چشمت را گره میکنی توی چشم دشمن و آنقدر به او نگاه میکنی و آنقدر ایستادگی میکنی تا او از رو برود. آنقدر جلویش میایستی تا یک پایش را عقب بگذارد و تا پایش را عقب گذاشت، تو دوباره پایت را جلوی پای او میگذاری.
عرفات اما دقیقاً بر خلاف تجربهی فوق و عکس آن عمل کرد. یعنی مرتکب یک خطای راهبردی شد. عرفات در اصل به امید برخی دستاوردهای سیاسی مقطعی که بیشتر آنها هم بازی و توخالی بود، مواضع راهبردی خود را از دست داد. مردان بزرگ اشتباهاتشان هم بزرگ است و سرنوشت عرفات مصداق بارز این سخن است.
شعبدهبازی محمود عباس
در بحبوحهی این هیاهوها و جنجالهای سیاسی، وقتی محمود عباس نتوانست حداقل آن چیزی را تأمین کند که مطابق نظر سازشکاران فلسطینی باید تأمین میشد ولذا دریافت که موقعیتش در معرض نابودی است، تصمیم گرفت دست به یک شعبدهبازی بزرگ بزند؛ اینکه کرسی سازمان آزادیبخش فلسطین در سازمان ملل متحد را به کرسی دولت مستقل فلسطینی تبدیل کند، دولتی که نه سرزمین دارد و نه حاکمیت و نه مرز مشخص و البته اسرائیلیها نیز همچنان در سرزمینهای غصبشده حضور دارند. این یعنی اقدام محمود عباس کاملاً صوری است و واقعاً چیزی را تغییر نمیدهد.
به هر حال محمود عباس این شعبدهبازی را انجام داد و متأسفانه بعضی جناحهای داخل مقاومت هم با این شعبدهبازی همراهی کردند و این اقدام محمود عباس را شجاعت نامیدند. این روند همینطور ادامه یافت تا اینکه بر خلاف قواعد موجود فلسطین، پذیرفتند که محمود عباس حتی به عنوان نخستوزیر هم معرفی شود؛ یعنی یک نفر با دو سِمت. کمکم کارهای سیاسی نیز بهموازات همین انحراف در داخل مقاومت رشد کرد و گسترش یافت.
پادکست: محاصره اسرائیل
تحلیل من این است؛ آنجا که رهبری فرمودهاند: «باید همواره مراقب نفوذ عناصر سازشکار به کالبد مقاومت بود؛ زیرا بروز بیماری، تدریجی است.» این اشاره به همین موضوع مذکور دارد. به طور کلی محمود عباس با مقاومت مسلحانه و درگیری مخالف است و بخشی از بدنهی مقاومت به همراه عباس داشتند به این نتیجه میرسیدند که مقاومت فلسطین تبدیل به یک مقاومت مردمی آرام و غیر مسلحانه شود. این دقیقاً همان اشتباهی بود که عرفات مرتکب آن شد.
رهبری نیز در دیدار با اسماعیل هنیه اشاره کردند که بروز بیماری تدریجی است و نفوذ عناصر سازشکار کمکم ساختار مقاومت را تضعیف کرده و به فروپاشی نزدیک میکند. البته رهبر معظم انقلاب در همان دیدار میفرمایند: «ما در ایستادگی شما و بسیاری از برادران مقاومت تردید نداریم و مردم نیز از مقاومت فلسطین انتظاری جز ایستادگی ندارند.» این بیان ایشان نشان میدهد که حرکت جناح اکثریت مقاومت فلسطین -بر خلاف جناح خاصی که دربارهی آن توضیح داده شد- به دنبال إحقاق حقوق حقهی مردم فلسطین و بازگرداندن فلسطین به فلسطینیان است. البته این موضع مورد تأیید و تأکید رهبر انقلاب اسلامی نیز هست.