1390/11/22
از ادبیات مقاومت تا ادبیات بیداری
نور بیداری در چشم شعر عربی
|یادداشتی از حجتالاسلام محمدرضا زائری دربارهی دیدار رهبر انقلاب با شاعران عرب|
این روزها که جریان قدرتمند و گستردهی بیداری اسلامی چون معجزهای الهی سرزمینهای عربی را در برگرفته است، نقش و جایگاه ادبیات و خصوصاً شعر، در بسترسازی و بصیرتافزایی مخاطب عام، بیش از هر زمان دیگر به چشم میآید.
هر چند باید بهتلخی اعتراف کرد که متأسفانه در این مرحلهی حساس تاریخی، طبقهی روشنفکر و هنرمند و اهل ادب، گاه از حرکت عمومی و فراگیر مردم عقب مانده و نقش خود را چنان که انتظار میرفت ایفا نکردهاند، اما با این حال، مروری گذرا به تجربههای ادبی قرن گذشته در ادبیات و شعر عربی نمونههایی قابل توجه از اهتمام به این موضوع را در میان آثار شاعران معاصر عرب بهدست میدهد.1
از زمان شکلگیری رنسانس فکری و ادبی جدید در کشورهای عربی با حرکتهای علمی و فرهنگی امثال سید جمالالدین تا امروز، این اهتمام به وضوح در آثار ادبا و شعرای برجسته و مشهور عرب قابل مشاهده است و امروز در پرتو بیداری اسلامی بیش از هر زمان دیگر تبلور و درخش یافته است.
أمین ریحانی، نویسنده و متفکر مشهور مسیحی لبنان، صد سال پیش در مقالهای با عنوان «مسجد و کلیسا» به مقایسهی مسجد و کلیسا میپردازد و پس از ذکر خصوصیات هر یک و شرحی در مقایسهی ویژگیهای اجتماعی هر یک مینویسد: مسجد پایگاه دموکراسی و کلیسا پایگاه اشرافیت طبقاتی است! إبراهیم یازجی، ادیب برجسته و نامدار عرب نیز در همان روزها دردمندانه فریاد بر میآورد که «ای مردم عرب بیدار شوید و برخیزید»2
از ادبیات مقاومت تا ادبیات بیداری
از آن هنگام این رویکرد در آثار بسیاری از شاعران عرب در قرن گذشته حفظ شده است. إلیاس طعمه (أبوالفضل الولید) به قدری از این جوش و خروش آکنده بود که تمام عمر خود را برای این موضوع صرف کرد و دیوان اشعار او چنان از اینگونه اشعار حماسی آکنده است که انتخاب یک نمونه از میان آن دشوار به نظر میرسد. وی در تمام اشعار خود مردم را به قیام و ایستادگی مسلحانه و مردانه در مقابل ظلم و بیداد و خودکامگی نظام سلطه غربی فرا میخواند و از آنها میخواهد از اندیشههای دینی قرآنی و اسلامی الهام بگیرند و خود را از ذلت و بیچارگی رهایی دهند.3
حلیم دموس نیز به همین ترتیب در کنار فعالیت سیاسی و جنبوجوش فراوان به انتشار قصاید و اشعاری میپرداخت که همواره در آنان، مخاطبان خود را به بیداری و قیام دعوت میکرد و ریشههای اندیشه و فکر اسلامی در آثار او نیز کاملاً آشکار است.4
رشید سلیم الخوری (الشاعر القروی) چنان از خوابآلودگی و درماندگی مردم عرب دردمند و آزرده بود که هرگز در یک نقطه آرام نگرفت و تا پایان عمر چون مسافری بیقرار به سخنرانی و شعرخوانیهای حماسی و پرشور برای برانگیختن مردم میپرداخت و چون ابوالفضل ولید به الهام از اندیشههای قرآنی و سخنان پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم و نهجالبلاغه دعوت میکرد.5
پولس سلامه، شاعر مشهور لبنانی هم که نامش به کتاب جاودانه «حماسه غدیر» گره خورده از آغاز اشغال فلسطین، به خلق آثاری ماندگار پرداخت و با انتشار کتاب «فلسطین و أخواتها»، یک سال پیش از اعلام رسمی تشکیل دولت رژیم صهیونیستی، جریان ادبیات مقاومت را شکل داد و پس از آن نیز تا پایان عمر خود در همین مسیر پایدار ماند.6
اگر از آثار درخشانی چون سرودهی مشهور ابوالقاسم الشابی (إذا الشعب یوماً أراد الحیاة...) که الهامبخش قیام مردمی تونس و نماد ادبی قیامهای عربی و اسلامی اخیر شد و آثار دیگر چهرههای برجستهی ادبیات معاصر عرب چون نزار قبانی و جواهری و محمود درویش و ... که چشم از جهان فروبستهاند بگذریم، در میان شاعران معاصر و موجود، نامهای درخشانی میبینیم که در طی سالهای دو دههی گذشته (مشخصاً پس از آزادسازی افتخارآمیز جنوب لبنان به دست حزبالله) تا امروز آثار حماسی و ماندگاری در ادبیات مقاومت و پایداری آفریدهاند و امروز هم بنیانهای ادبیات بیداری معاصر را شکل میدهند.
حضور شاعران عرب در ایران
از این میان میتوان به امثال محمدعلی شمسالدین، شوقی بزیع، جورج شکور، جورج زکیالحاج، غسان مطر و دیگرانی اشاره کرد که طی سالها و ماههای اخیر، به خوبی با تحولات حیرتانگیز منطقه همراهی کردهاند و فارغ از وابستگیهای مذهبی و دینی، توان و خلاقیت ادبی خود را در خدمت بیداری اسلامی به کار گرفتهاند.
اگر جریان ادبیات مقاومت در دهههای گذشتهی قرن اخیر، رسالت زمینهسازی و آگاهیبخشی برای شکلگیری بستر بیداری اسلامی را برعهده داشته است، امروز جریان ادبیات بیداری کارکرد بصیرتافزایی و تقویت موج بیداری اسلامی را بر دوش میکشد.
امروز توجه به نقش و کارکرد شعر و ادبیات در این جریان بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد. از سویی با توجه به اهمیت و جایگاه شعر در تاریخ و جامعهی عربی از دوران گذشته تا کنون و از سوی دیگر با توجه به نقش جمهوری اسلامی در الهام بخشیدن به سایر کشورهای اسلامی، توجه ما به این موضوع معنا و مفهوم تازهای یافته است.7
حضور شاعران عرب در جمهوری اسلامی و دیدار آنان با رهبر انقلاب اسلامی نوعی بیعت ادبی و اعتراف ادبی به ولایت فکری و فرهنگی رهبر انقلاب در جریان بیدرای اسلامی و تحولات آینده است و بیتردید در آیندهی نزدیک آثار و نتایج گستردهی خود را در فضای فرهنگی و ادبی جامعهی عربی و اسلامی نشان خواهد داد.8
رسانهای زنده
در شرایط فعلی و با توجه به سرعت گرفتن تحولات اجتماعی و فرهنگی منطقه و گرایش گستردهی جوانان کشورهای عربی و اسلامی به اندیشههای اسلامی، لازم است به ظرفیت و قابلیت ویژهی ادبیات و هنر و بهطور خاص شعر توجه شود و ضمن ایجاد زمینه برای فعالیتهای مطالعاتی و علمی دانشگاهی، فرصت ارتباط مستمر نخبگان فرهنگی ایرانی و عرب فراهم گردد.
تجربهی برگزاری همایش ادبی «باران غدیر» در دو سال گذشته و حضور شاعران عرب در تهران که با همایش «شعر بیداری اسلامی» امتداد یافت، نشان داده است که زمینهی بسیار مناسبی جهت بهرهگیری از توان و امکان نخبگان ادبی جهان عرب و اسلام برای تحق اهداف بلند در رویارویی تاریخی با استکبار جهانی وجود دارد.
استمرار این ارتباط و فعال کردن نهادها و شخصیتهای مختلف حقیقی و حقوقی در راستای تحقق این هدف میتواند هم زمینه را برای حضور جدی برخی چهرهها که امسال جایشان در این همایش خالی بود فراهم سازد و هم باعث شکلگیری ارتباطات فرهنگی تازه میان ادبای ایرانی و غیر ایرانی و معرفی دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی به مخاطبان کشورهای دیگر باشد.
شعر یک زبان قدرتمند و یک رسانهی مؤثر و همچنان زنده است و از این رو در طول تاریخ، همهی سردمداران و حاکمان و پیشوایان از آن بهره بردهاند. گاه چون شاهان و امرای طاغوت در جبههی باطل، برای منافع مادی خود از آن سوء استفاده کردهاند و گاه چون پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و اهل بیت علیهمالسلام، برای هدایت مردم و دعوت آنان به سوی حق از آن بهره بردهاند.
اینک جمهوری اسلامی به عنوان فرماندهی اردوگاه مستضعفین در رویارویی با مستکبران، به اندازهی سلاح نظامی و توش و توان مادی، به سلاح معنوی و فرهنگی نیازمند است و به فرمان «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»9 باید در کنار پیشرفت علمی و قدرت اقتصادی و انرژی هستهای و توان نظامی و ... به نیروی نرم ادبیات و هنر و سینما و رسانه نیز بیاندیشد و بیتردید جایگاه شعر در این میان، هماره ممتاز و برجسته خواهد بود.
پینوشتها:
1. بهطور طبیعی این حرکتهای ادبی و هنری، مورد استقبال و توجه استکبار قرار نگرفته و از همین رو این شاعران با بازخورد منفی از جانب نظامهای سلطه و حامیان و دستنشاندگان آنها روبهرو شدهاند و به همین دلیل یا در غربت و انزوای کامل قرار گرفتهاند یا این بخش از آثارشان به فراموشی سپرده شده است. شرایط فعلی منطقه و جهان اسلام اقتضا میکند که مطالعات و تحقیقات تازهای برای بازشناسی این آثار و اهتمام جدی به آنها صورت گیرد.
2. یکی از نکات قابل توجه در این جریان، حضور جدی ادبای مسیحی عرب است که آبشخور فکری آنان فرهنگ اسلامی است. این شاعران و نویسندگان به صراحت، پایگاه فرهنگی مسیحیت شرقی و عربی را فرهنگ اسلامی میدانند و تعلق آنان به ریشههای فرهنگی اسلامی به خوبی در آثار آنان آشکار است.
3. درگذشته به سال 1941 میلادی
4. درگذشته به سال 1957 میلادی
5. درگذشته به سال 1979 میلادی
6. درگذشته به سال 1979 میلادی
7. اگر کسی کمترین آشنایی با فضای عمومی جهان عرب و حساسیتهای قومیتی موجود نسبت به غیر عرب مخصوصاً ایرانیهای فارسیزبان داشته باشد، میداند حضور شاعران معاصر عرب در ایران و اظهار محبت و ارادت صمیمانه و پرشور آنان به رهبر انقلاب چه معنا و مفهومی دارد.
8. شاید اگر رقبای سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه میخواستند چنین تجربهی درخشانی را به نام خود ثبت کنند و برای اهداف شوم خود به کار گیرند، حتی با صرف هزینههای سنگین و تطمیع مالی شاعران به تحقق رویدادی توفیق نمییافتند که جمهوری اسلامی بر اساس ارزشها و باورهای مشترک شاعران حاضر در دیدار رهبری بدان دست یافت.
9. سورهی انفال، آیهی 60.
این روزها که جریان قدرتمند و گستردهی بیداری اسلامی چون معجزهای الهی سرزمینهای عربی را در برگرفته است، نقش و جایگاه ادبیات و خصوصاً شعر، در بسترسازی و بصیرتافزایی مخاطب عام، بیش از هر زمان دیگر به چشم میآید.
هر چند باید بهتلخی اعتراف کرد که متأسفانه در این مرحلهی حساس تاریخی، طبقهی روشنفکر و هنرمند و اهل ادب، گاه از حرکت عمومی و فراگیر مردم عقب مانده و نقش خود را چنان که انتظار میرفت ایفا نکردهاند، اما با این حال، مروری گذرا به تجربههای ادبی قرن گذشته در ادبیات و شعر عربی نمونههایی قابل توجه از اهتمام به این موضوع را در میان آثار شاعران معاصر عرب بهدست میدهد.1
از زمان شکلگیری رنسانس فکری و ادبی جدید در کشورهای عربی با حرکتهای علمی و فرهنگی امثال سید جمالالدین تا امروز، این اهتمام به وضوح در آثار ادبا و شعرای برجسته و مشهور عرب قابل مشاهده است و امروز در پرتو بیداری اسلامی بیش از هر زمان دیگر تبلور و درخش یافته است.
اگر جریان ادبیات مقاومت در دهههای گذشتهی قرن اخیر، رسالت زمینهسازی و آگاهیبخشی برای شکلگیری بستر بیداری اسلامی را برعهده داشته است، امروز جریان ادبیات بیداری کارکرد بصیرتافزایی و تقویت موج بیداری اسلامی را بر دوش میکشد.
أمین ریحانی، نویسنده و متفکر مشهور مسیحی لبنان، صد سال پیش در مقالهای با عنوان «مسجد و کلیسا» به مقایسهی مسجد و کلیسا میپردازد و پس از ذکر خصوصیات هر یک و شرحی در مقایسهی ویژگیهای اجتماعی هر یک مینویسد: مسجد پایگاه دموکراسی و کلیسا پایگاه اشرافیت طبقاتی است! إبراهیم یازجی، ادیب برجسته و نامدار عرب نیز در همان روزها دردمندانه فریاد بر میآورد که «ای مردم عرب بیدار شوید و برخیزید»2
از ادبیات مقاومت تا ادبیات بیداری
از آن هنگام این رویکرد در آثار بسیاری از شاعران عرب در قرن گذشته حفظ شده است. إلیاس طعمه (أبوالفضل الولید) به قدری از این جوش و خروش آکنده بود که تمام عمر خود را برای این موضوع صرف کرد و دیوان اشعار او چنان از اینگونه اشعار حماسی آکنده است که انتخاب یک نمونه از میان آن دشوار به نظر میرسد. وی در تمام اشعار خود مردم را به قیام و ایستادگی مسلحانه و مردانه در مقابل ظلم و بیداد و خودکامگی نظام سلطه غربی فرا میخواند و از آنها میخواهد از اندیشههای دینی قرآنی و اسلامی الهام بگیرند و خود را از ذلت و بیچارگی رهایی دهند.3
حلیم دموس نیز به همین ترتیب در کنار فعالیت سیاسی و جنبوجوش فراوان به انتشار قصاید و اشعاری میپرداخت که همواره در آنان، مخاطبان خود را به بیداری و قیام دعوت میکرد و ریشههای اندیشه و فکر اسلامی در آثار او نیز کاملاً آشکار است.4
رشید سلیم الخوری (الشاعر القروی) چنان از خوابآلودگی و درماندگی مردم عرب دردمند و آزرده بود که هرگز در یک نقطه آرام نگرفت و تا پایان عمر چون مسافری بیقرار به سخنرانی و شعرخوانیهای حماسی و پرشور برای برانگیختن مردم میپرداخت و چون ابوالفضل ولید به الهام از اندیشههای قرآنی و سخنان پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم و نهجالبلاغه دعوت میکرد.5
پولس سلامه، شاعر مشهور لبنانی هم که نامش به کتاب جاودانه «حماسه غدیر» گره خورده از آغاز اشغال فلسطین، به خلق آثاری ماندگار پرداخت و با انتشار کتاب «فلسطین و أخواتها»، یک سال پیش از اعلام رسمی تشکیل دولت رژیم صهیونیستی، جریان ادبیات مقاومت را شکل داد و پس از آن نیز تا پایان عمر خود در همین مسیر پایدار ماند.6
اگر از آثار درخشانی چون سرودهی مشهور ابوالقاسم الشابی (إذا الشعب یوماً أراد الحیاة...) که الهامبخش قیام مردمی تونس و نماد ادبی قیامهای عربی و اسلامی اخیر شد و آثار دیگر چهرههای برجستهی ادبیات معاصر عرب چون نزار قبانی و جواهری و محمود درویش و ... که چشم از جهان فروبستهاند بگذریم، در میان شاعران معاصر و موجود، نامهای درخشانی میبینیم که در طی سالهای دو دههی گذشته (مشخصاً پس از آزادسازی افتخارآمیز جنوب لبنان به دست حزبالله) تا امروز آثار حماسی و ماندگاری در ادبیات مقاومت و پایداری آفریدهاند و امروز هم بنیانهای ادبیات بیداری معاصر را شکل میدهند.
حضور شاعران عرب در ایران
از این میان میتوان به امثال محمدعلی شمسالدین، شوقی بزیع، جورج شکور، جورج زکیالحاج، غسان مطر و دیگرانی اشاره کرد که طی سالها و ماههای اخیر، به خوبی با تحولات حیرتانگیز منطقه همراهی کردهاند و فارغ از وابستگیهای مذهبی و دینی، توان و خلاقیت ادبی خود را در خدمت بیداری اسلامی به کار گرفتهاند.
اگر جریان ادبیات مقاومت در دهههای گذشتهی قرن اخیر، رسالت زمینهسازی و آگاهیبخشی برای شکلگیری بستر بیداری اسلامی را برعهده داشته است، امروز جریان ادبیات بیداری کارکرد بصیرتافزایی و تقویت موج بیداری اسلامی را بر دوش میکشد.
امروز توجه به نقش و کارکرد شعر و ادبیات در این جریان بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد. از سویی با توجه به اهمیت و جایگاه شعر در تاریخ و جامعهی عربی از دوران گذشته تا کنون و از سوی دیگر با توجه به نقش جمهوری اسلامی در الهام بخشیدن به سایر کشورهای اسلامی، توجه ما به این موضوع معنا و مفهوم تازهای یافته است.7
جمهوری اسلامی به عنوان فرماندهی اردوگاه مستضعفین در رویارویی با مستکبران، به اندازهی سلاح نظامی و توش و توان مادی، به سلاح معنوی و فرهنگی نیازمند است و باید در کنار پیشرفت علمی و قدرت اقتصادی و انرژی هستهای و توان نظامی و ... به نیروی نرم ادبیات و هنر و سینما و رسانه نیز بیاندیشد و بیتردید جایگاه شعر در این میان، هماره ممتاز و برجسته خواهد بود.
حضور شاعران عرب در جمهوری اسلامی و دیدار آنان با رهبر انقلاب اسلامی نوعی بیعت ادبی و اعتراف ادبی به ولایت فکری و فرهنگی رهبر انقلاب در جریان بیدرای اسلامی و تحولات آینده است و بیتردید در آیندهی نزدیک آثار و نتایج گستردهی خود را در فضای فرهنگی و ادبی جامعهی عربی و اسلامی نشان خواهد داد.8
رسانهای زنده
در شرایط فعلی و با توجه به سرعت گرفتن تحولات اجتماعی و فرهنگی منطقه و گرایش گستردهی جوانان کشورهای عربی و اسلامی به اندیشههای اسلامی، لازم است به ظرفیت و قابلیت ویژهی ادبیات و هنر و بهطور خاص شعر توجه شود و ضمن ایجاد زمینه برای فعالیتهای مطالعاتی و علمی دانشگاهی، فرصت ارتباط مستمر نخبگان فرهنگی ایرانی و عرب فراهم گردد.
تجربهی برگزاری همایش ادبی «باران غدیر» در دو سال گذشته و حضور شاعران عرب در تهران که با همایش «شعر بیداری اسلامی» امتداد یافت، نشان داده است که زمینهی بسیار مناسبی جهت بهرهگیری از توان و امکان نخبگان ادبی جهان عرب و اسلام برای تحق اهداف بلند در رویارویی تاریخی با استکبار جهانی وجود دارد.
استمرار این ارتباط و فعال کردن نهادها و شخصیتهای مختلف حقیقی و حقوقی در راستای تحقق این هدف میتواند هم زمینه را برای حضور جدی برخی چهرهها که امسال جایشان در این همایش خالی بود فراهم سازد و هم باعث شکلگیری ارتباطات فرهنگی تازه میان ادبای ایرانی و غیر ایرانی و معرفی دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی به مخاطبان کشورهای دیگر باشد.
شعر یک زبان قدرتمند و یک رسانهی مؤثر و همچنان زنده است و از این رو در طول تاریخ، همهی سردمداران و حاکمان و پیشوایان از آن بهره بردهاند. گاه چون شاهان و امرای طاغوت در جبههی باطل، برای منافع مادی خود از آن سوء استفاده کردهاند و گاه چون پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و اهل بیت علیهمالسلام، برای هدایت مردم و دعوت آنان به سوی حق از آن بهره بردهاند.
اینک جمهوری اسلامی به عنوان فرماندهی اردوگاه مستضعفین در رویارویی با مستکبران، به اندازهی سلاح نظامی و توش و توان مادی، به سلاح معنوی و فرهنگی نیازمند است و به فرمان «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»9 باید در کنار پیشرفت علمی و قدرت اقتصادی و انرژی هستهای و توان نظامی و ... به نیروی نرم ادبیات و هنر و سینما و رسانه نیز بیاندیشد و بیتردید جایگاه شعر در این میان، هماره ممتاز و برجسته خواهد بود.
پینوشتها:
1. بهطور طبیعی این حرکتهای ادبی و هنری، مورد استقبال و توجه استکبار قرار نگرفته و از همین رو این شاعران با بازخورد منفی از جانب نظامهای سلطه و حامیان و دستنشاندگان آنها روبهرو شدهاند و به همین دلیل یا در غربت و انزوای کامل قرار گرفتهاند یا این بخش از آثارشان به فراموشی سپرده شده است. شرایط فعلی منطقه و جهان اسلام اقتضا میکند که مطالعات و تحقیقات تازهای برای بازشناسی این آثار و اهتمام جدی به آنها صورت گیرد.
2. یکی از نکات قابل توجه در این جریان، حضور جدی ادبای مسیحی عرب است که آبشخور فکری آنان فرهنگ اسلامی است. این شاعران و نویسندگان به صراحت، پایگاه فرهنگی مسیحیت شرقی و عربی را فرهنگ اسلامی میدانند و تعلق آنان به ریشههای فرهنگی اسلامی به خوبی در آثار آنان آشکار است.
3. درگذشته به سال 1941 میلادی
4. درگذشته به سال 1957 میلادی
5. درگذشته به سال 1979 میلادی
6. درگذشته به سال 1979 میلادی
7. اگر کسی کمترین آشنایی با فضای عمومی جهان عرب و حساسیتهای قومیتی موجود نسبت به غیر عرب مخصوصاً ایرانیهای فارسیزبان داشته باشد، میداند حضور شاعران معاصر عرب در ایران و اظهار محبت و ارادت صمیمانه و پرشور آنان به رهبر انقلاب چه معنا و مفهومی دارد.
8. شاید اگر رقبای سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه میخواستند چنین تجربهی درخشانی را به نام خود ثبت کنند و برای اهداف شوم خود به کار گیرند، حتی با صرف هزینههای سنگین و تطمیع مالی شاعران به تحقق رویدادی توفیق نمییافتند که جمهوری اسلامی بر اساس ارزشها و باورهای مشترک شاعران حاضر در دیدار رهبری بدان دست یافت.
9. سورهی انفال، آیهی 60.