1390/11/12
گفتوگو با سخنگوی اجلاس «جوانان و بیداری اسلامی»
باید تجربیات انقلاب را منتقل کنیم
متن زیر گفتوگو با دکتر مسعود اسداللهی، سخنگوی اجلاس بینالمللی «جوانان و بیداری اسلامی» و از پژوهشگران و کارشناسان مسائل خاورمیانه است. او در این گفتوگو به چرایی برگزاری این اجلاس و نیز ارزیابی دیدار اعضای اجلاس «جوانان و بیداری اسلامی» با رهبر انقلاب اسلامی میپردازد.
مهمترین انگیزه و دلیل برای برگزاری اجلاس بینالمللی جوانان و بیداری اسلامی چه بود؟
تحولاتی که در طول بیش از یک سال اخیر در جهان عرب رخ داده، صحنهی منطقه را به صورت بنیادینی تغییر داده است و همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره داشتند، این تحولات یک نقطهی عطف تاریخی است و صرفاً اتفاقاتی داخلی برای این کشورها محسوب نمیشود؛ بلکه تحولاتی جهانی در حال روی دادن است که به تعبیر ایشان دو قرن سیطرهی غرب را به چالش کشیده است.
در پی این تحولات، چهار دیکتاتور عرب سرنگون شدند و چند کشور دیگر نیز دستخوش تحولات هستند و احتمال اینکه در سال جدید نیز کشورهای دیگری شاهد تحولات بیداری اسلامی باشند بسیار زیاد است. از آنجایی که یکی از اهداف انقلاب اسلامی ایران و یکی از اصول روشن و بسیار واضح سیاست خارجی ایران از ابتدای انقلاب، حمایت از ملل مظلوم بهخصوص ملتهای مسلمان مظلوم بوده است، بسیار طبیعی است که جمهوری اسلامی نسبت به این تحولات فعالانه برخورد کند. البته این به معنای دخالت در امور کشورها نیست بلکه به خاطر علاقهای است که ملت ایران به ملتهای مسلمان داشته و آرزو میکرده است تا این ملتها نیز همچون مردم ایران از زیر بار دیکتاتوریها و رژیمهای سرکوبگر وابسته به غرب و اسرائیل رها شوند. حال که این هدف محقق شده است، ملت ایران دوست دارد که خوشحالی خود از این واقعه را به صورت مشترک با این جوانان بروز بدهد. به همین خاطر از حدود 1200 جوان از 73 کشور شامل 57 کشور اسلامی و 16 کشور دارای اقلیت مسلمان برای حضور در اجلاس دعوت به عمل آمد.
از جهت دیگر، این انقلابها رهبری مشخصی نداشته و مجموعهای از احزاب، گروهها، دستهجات و سازمانهای مختلف در این انقلابها نقش داشتند و حتی افراد مستقل بسیار زیادی هستند که هیچ نوع ارتباط سیاسی و گروهی ندارند اما در این انقلابها شرکت داشتند. بنابراین ممکن است این انقلابها به علت نبود یک رهبری واحد، نتوانند از پیچهای خطرناکی که در مقابلشان قرار داد عبور کنند، زیرا سرشت یک انقلاب طوری است که چالشهای زیادی را بر میانگیزد و با توطئهی خارجی نیز همراه خواهد بود و در چنین شرایطی یک رهبر میتواند راه را از چاه بازشناسد و جوانانی را که شور و حماسه دارند، اما فاقد تجربهاند هدایت کند. حال که این رهبری وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران احساس میکند این وظیفهی شرعی بر عهدهاش قرار دارد که سه دهه تجربه را به این جوانان عرضه کند و بگوید که در این سه دهه با چه مشکلات و توطئهها و کارشکنیهای داخلی و خارجی روبرو بوده و چگونه از کنار اینها به سلامت عبور کرده است. جمهوری اسلامی میتواند با انتقال این تجربیات به این جوانان، نقش سازندهای را برای آیندهی کشورهای آنان ایفا نماید.
به همین جهت بازدیدهایی از مراکز علمی و پژوهشی برای آنها ترتیب دادیم تا از نزدیک در جریان پیشرفتهای ملت ایران قرار بگیرند. یکی از مهمانان اجلاس در جریان این بازدیدها به من گفت «پیشرفتهایی که شما به دست آوردهاید بسیار مهم است. اما مهمتر از آن، این است که شما در وضعیت محاصره و اعمال مجازاتها و توطئهها و تحریمها به این دستاوردها رسیدهاید.»
جوانان پس از این بازدیدها دید واقعبینانهتری نسبت به ایران پیدا کردند و متوجه شدند که وقتی میگوییم بیداری اسلامی، منظورمان چیست و یک شعار توخالی نمیدهیم یا به دنبال یک نظام عقبمانده مثل طالبان در افغانستان نیستیم. به همین جهت رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان، از «دینداری با تعقل» سخن گفتند. من معتقدم که این اجلاس توانست دستاوردهای زیادی در انتقال تجربیات جمهوری اسلامی به جوانان شرکتکننده و آشنایی آنها با جمهوری اسلامی داشته باشد که همچنین باعث انتقال این آشنایی به دیگر جوانان غایب نیز خواهد شد.
ترکیب جمعیتی این جوانان چگونه بود؟
ما تلاش کردیم تا از جوانان عضو در همهی احزاب و گروهها اعم از احزاب اسلامگرا، ملیگرا، مبارزان سیاسی و افراد مستقل دعوت کنیم. یعنی همین که این جوانان در راه آزادیخواهی و عدالت بوده و در صحنهی انقلاب حاضر بوده باشند برای ما کفایت میکرد. بنابراین به عنوان مثال حتی از سلفیهای مصر نیز دعوت کردیم و آنها هم آمدند و تنها گزینش ما این بود که این افراد، وابسته یا مورد حمایت صهیونیستها و آمریکاییها نباشند؛ زیرا خود آمریکاییها اعلام کردند که مبالغ زیادی به برخی از سازمانهای مردمنهاد مصر کمک کردهاند.
جوانانی که از کشورهای انقلابی دعوت شدهاند، جوانان حاضر در میدان مبارزه بودهاند. در دعوت از مهمانان و جوانان دیگر کشورها هم اعتقاد به بیداری اسلامی بودن این تحولات و فعال بودن در کشورهای خود ملاک عمل قرار گرفت. بنابراین طیفهای گوناگونی از جوانان در این اجلاس حضور داشتند و شور انقلابی بر فضای اجلاس حاکم بود.
دیدار جوانان حاضر در اجلاس با رهبر معظم انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
دیدار با رهبر معظم انقلاب، بسیار عالی بود. جالب است بدانید از روز اول که ما این جوانان را دعوت کردیم، اولین چیزی که بسیاری از آنان از ما سؤال میکردند دیدار با رهبری بود که آیا امکان آن فراهم میشود یا خیر. یک بیتابی خاصی برای این دیدار داشتند و این اشتیاق تنها مختص شیعیان نبود و جوانان کشورهایی که زیر بمباران تبلیغاتی رسانههای عربی در مسألهی شیعه و سنی قرار داشتند نیز به شدت مایل به دیدار با رهبر انقلاب بودند.
دیدار جوانان با رهبر معظم انقلاب در یک فضای کاملاً حماسی و بسیار زیبا انجام گرفت. قبل از سخنرانی معظم له، جوانان از کشورهای مختلف مطالب ارزشمندی را بیان کردند؛ به خصوص سخنان دختر شهید عماد مغنیه فوقالعاده زیبا و تأثربرانگیز و دارای مضامین عالی بود. در ادامه رهبر معظم انقلاب در سخنان خود درست مانند سخنان راهبردی کنفرانس بیداری اسلامی و نیز کنفرانس فلسطین که در نقش یک مانیفست سیاسی بود، محورهای بسیار حیاتی و مهمی را برای بیداری اسلامی تبیین کردند.
ایشان برای تحولات منطقه از تعبیر «پیچ تاریخی» استفاده کردند که دو قرن سیطرهی غرب را به چالش کشیده است. اهمیت و ارزش این سخنان زمانی مشخص میشود که شما این تحلیل را با تحلیلی مقایسه میکنید که این انقلابها را تحریکی آمریکایی تلقی میکند و هیچ اصالتی برای این انقلابها قائل نیست. رهبری معظم این انقلابها را یک تحول تاریخی میبینند که تأثیر آنها از چهارچوب داخلی این کشورها بسیار فراتر خواهد بود؛ درست همانطور که انقلاب اسلامی ایران چنین نقشی را ایفا نمود. البته به دلیل مواجهه و مقابلهای که با انقلاب اسلامی شد و توطئههایی که علیه آن انجام گرفت، سی سال طول کشید تا ملتهای دیگر به این حرکت بپیوندند. با این وجود همین مقاومت سیساله، الهامبخش دیگر ملتها شد تا ببینند چطور یک ملت میتواند با دست خالی و به رغم تمام مشکلات و فشارها روی پای خود بایستند.
مهمترین انگیزه و دلیل برای برگزاری اجلاس بینالمللی جوانان و بیداری اسلامی چه بود؟
تحولاتی که در طول بیش از یک سال اخیر در جهان عرب رخ داده، صحنهی منطقه را به صورت بنیادینی تغییر داده است و همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره داشتند، این تحولات یک نقطهی عطف تاریخی است و صرفاً اتفاقاتی داخلی برای این کشورها محسوب نمیشود؛ بلکه تحولاتی جهانی در حال روی دادن است که به تعبیر ایشان دو قرن سیطرهی غرب را به چالش کشیده است.
در پی این تحولات، چهار دیکتاتور عرب سرنگون شدند و چند کشور دیگر نیز دستخوش تحولات هستند و احتمال اینکه در سال جدید نیز کشورهای دیگری شاهد تحولات بیداری اسلامی باشند بسیار زیاد است. از آنجایی که یکی از اهداف انقلاب اسلامی ایران و یکی از اصول روشن و بسیار واضح سیاست خارجی ایران از ابتدای انقلاب، حمایت از ملل مظلوم بهخصوص ملتهای مسلمان مظلوم بوده است، بسیار طبیعی است که جمهوری اسلامی نسبت به این تحولات فعالانه برخورد کند. البته این به معنای دخالت در امور کشورها نیست بلکه به خاطر علاقهای است که ملت ایران به ملتهای مسلمان داشته و آرزو میکرده است تا این ملتها نیز همچون مردم ایران از زیر بار دیکتاتوریها و رژیمهای سرکوبگر وابسته به غرب و اسرائیل رها شوند. حال که این هدف محقق شده است، ملت ایران دوست دارد که خوشحالی خود از این واقعه را به صورت مشترک با این جوانان بروز بدهد. به همین خاطر از حدود 1200 جوان از 73 کشور شامل 57 کشور اسلامی و 16 کشور دارای اقلیت مسلمان برای حضور در اجلاس دعوت به عمل آمد.
بازدیدهایی از مراکز علمی و پژوهشی برای آنها ترتیب دادیم تا از نزدیک در جریان پیشرفتهای ملت ایران قرار بگیرند. یکی از مهمانان اجلاس در جریان این بازدیدها به من گفت «پیشرفتهایی که شما به دست آوردهاید بسیار مهم است. اما مهمتر از آن، این است که شما در وضعیت محاصره و اعمال مجازاتها و توطئهها و تحریمها به این دستاوردها رسیدهاید.»
از جهت دیگر، این انقلابها رهبری مشخصی نداشته و مجموعهای از احزاب، گروهها، دستهجات و سازمانهای مختلف در این انقلابها نقش داشتند و حتی افراد مستقل بسیار زیادی هستند که هیچ نوع ارتباط سیاسی و گروهی ندارند اما در این انقلابها شرکت داشتند. بنابراین ممکن است این انقلابها به علت نبود یک رهبری واحد، نتوانند از پیچهای خطرناکی که در مقابلشان قرار داد عبور کنند، زیرا سرشت یک انقلاب طوری است که چالشهای زیادی را بر میانگیزد و با توطئهی خارجی نیز همراه خواهد بود و در چنین شرایطی یک رهبر میتواند راه را از چاه بازشناسد و جوانانی را که شور و حماسه دارند، اما فاقد تجربهاند هدایت کند. حال که این رهبری وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران احساس میکند این وظیفهی شرعی بر عهدهاش قرار دارد که سه دهه تجربه را به این جوانان عرضه کند و بگوید که در این سه دهه با چه مشکلات و توطئهها و کارشکنیهای داخلی و خارجی روبرو بوده و چگونه از کنار اینها به سلامت عبور کرده است. جمهوری اسلامی میتواند با انتقال این تجربیات به این جوانان، نقش سازندهای را برای آیندهی کشورهای آنان ایفا نماید.
به همین جهت بازدیدهایی از مراکز علمی و پژوهشی برای آنها ترتیب دادیم تا از نزدیک در جریان پیشرفتهای ملت ایران قرار بگیرند. یکی از مهمانان اجلاس در جریان این بازدیدها به من گفت «پیشرفتهایی که شما به دست آوردهاید بسیار مهم است. اما مهمتر از آن، این است که شما در وضعیت محاصره و اعمال مجازاتها و توطئهها و تحریمها به این دستاوردها رسیدهاید.»
جوانان پس از این بازدیدها دید واقعبینانهتری نسبت به ایران پیدا کردند و متوجه شدند که وقتی میگوییم بیداری اسلامی، منظورمان چیست و یک شعار توخالی نمیدهیم یا به دنبال یک نظام عقبمانده مثل طالبان در افغانستان نیستیم. به همین جهت رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان، از «دینداری با تعقل» سخن گفتند. من معتقدم که این اجلاس توانست دستاوردهای زیادی در انتقال تجربیات جمهوری اسلامی به جوانان شرکتکننده و آشنایی آنها با جمهوری اسلامی داشته باشد که همچنین باعث انتقال این آشنایی به دیگر جوانان غایب نیز خواهد شد.
ترکیب جمعیتی این جوانان چگونه بود؟
ما تلاش کردیم تا از جوانان عضو در همهی احزاب و گروهها اعم از احزاب اسلامگرا، ملیگرا، مبارزان سیاسی و افراد مستقل دعوت کنیم. یعنی همین که این جوانان در راه آزادیخواهی و عدالت بوده و در صحنهی انقلاب حاضر بوده باشند برای ما کفایت میکرد. بنابراین به عنوان مثال حتی از سلفیهای مصر نیز دعوت کردیم و آنها هم آمدند و تنها گزینش ما این بود که این افراد، وابسته یا مورد حمایت صهیونیستها و آمریکاییها نباشند؛ زیرا خود آمریکاییها اعلام کردند که مبالغ زیادی به برخی از سازمانهای مردمنهاد مصر کمک کردهاند.
از روز اول که ما این جوانان را دعوت کردیم، اولین چیزی که بسیاری از آنان از ما سؤال میکردند دیدار با رهبری بود که آیا امکان آن فراهم میشود یا خیر. این اشتیاق تنها مختص شیعیان نبود و جوانان کشورهایی که زیر بمباران تبلیغاتی رسانههای عربی در مسألهی شیعه و سنی قرار داشتند نیز به شدت مایل به دیدار با رهبر انقلاب بودند.
جوانانی که از کشورهای انقلابی دعوت شدهاند، جوانان حاضر در میدان مبارزه بودهاند. در دعوت از مهمانان و جوانان دیگر کشورها هم اعتقاد به بیداری اسلامی بودن این تحولات و فعال بودن در کشورهای خود ملاک عمل قرار گرفت. بنابراین طیفهای گوناگونی از جوانان در این اجلاس حضور داشتند و شور انقلابی بر فضای اجلاس حاکم بود.
دیدار جوانان حاضر در اجلاس با رهبر معظم انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
دیدار با رهبر معظم انقلاب، بسیار عالی بود. جالب است بدانید از روز اول که ما این جوانان را دعوت کردیم، اولین چیزی که بسیاری از آنان از ما سؤال میکردند دیدار با رهبری بود که آیا امکان آن فراهم میشود یا خیر. یک بیتابی خاصی برای این دیدار داشتند و این اشتیاق تنها مختص شیعیان نبود و جوانان کشورهایی که زیر بمباران تبلیغاتی رسانههای عربی در مسألهی شیعه و سنی قرار داشتند نیز به شدت مایل به دیدار با رهبر انقلاب بودند.
دیدار جوانان با رهبر معظم انقلاب در یک فضای کاملاً حماسی و بسیار زیبا انجام گرفت. قبل از سخنرانی معظم له، جوانان از کشورهای مختلف مطالب ارزشمندی را بیان کردند؛ به خصوص سخنان دختر شهید عماد مغنیه فوقالعاده زیبا و تأثربرانگیز و دارای مضامین عالی بود. در ادامه رهبر معظم انقلاب در سخنان خود درست مانند سخنان راهبردی کنفرانس بیداری اسلامی و نیز کنفرانس فلسطین که در نقش یک مانیفست سیاسی بود، محورهای بسیار حیاتی و مهمی را برای بیداری اسلامی تبیین کردند.
ایشان برای تحولات منطقه از تعبیر «پیچ تاریخی» استفاده کردند که دو قرن سیطرهی غرب را به چالش کشیده است. اهمیت و ارزش این سخنان زمانی مشخص میشود که شما این تحلیل را با تحلیلی مقایسه میکنید که این انقلابها را تحریکی آمریکایی تلقی میکند و هیچ اصالتی برای این انقلابها قائل نیست. رهبری معظم این انقلابها را یک تحول تاریخی میبینند که تأثیر آنها از چهارچوب داخلی این کشورها بسیار فراتر خواهد بود؛ درست همانطور که انقلاب اسلامی ایران چنین نقشی را ایفا نمود. البته به دلیل مواجهه و مقابلهای که با انقلاب اسلامی شد و توطئههایی که علیه آن انجام گرفت، سی سال طول کشید تا ملتهای دیگر به این حرکت بپیوندند. با این وجود همین مقاومت سیساله، الهامبخش دیگر ملتها شد تا ببینند چطور یک ملت میتواند با دست خالی و به رغم تمام مشکلات و فشارها روی پای خود بایستند.