1390/09/29
یادداشتی از دکتر مسعود درخشان
حملهی اقتصادی دشمن، حقیقی است یا مجازی؟
یادداشتی از دکتر مسعود درخشان، عضو هیأت علمی دانشکدهی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
واژهی «جهاد» به معنی جنگیدن و دفاع از دین خدا است. دین خدا ابعاد مختلفی دارد؛ از جمله فرهنگی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. پس جهاد اقتصادی به معنی دفاع از نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در مقابل هرگونه تعرض و حمله است.
درستی نکات و قضایایی که در این نوشته به آن میپردازم، برای بنده به اثبات رسیده است و هرچند که در اینجا در مقام اثبات آن نیستم، اما صاحبنظرانی که شبهاتی دارند، میتوانند این قضایا را صرفاً به عنوان فرضیاتی در نظر بگیرند و در مقام ارزیابی و آزمون آنها بکوشند. البته از دانشگاهیان و اصحاب نظر جز این هم انتظاری نیست.
مقدمتاً دو سؤال را مطرح میکنم: آیا حملهی اقتصادی دشمن حقیقی است یا مجازی؟ اگر این حمله حقیقی است، ریشه و علت این تعرض چیست؟ سوم اینکه دشمن متجاوز کیست؟ در پاسخ میگوییم که اگر تعارض بین ایمان و کفر، غیب و شهود، دینداری و بیدینی حقیقی است، پس این تعرضات و دشمنیها نیز حقیقی است.
ادیان الهی پیامآور شیوهی زندگی فردی و اجتماعی برای رستگاری انسانها در همهی شئونات و ابعاد زندگی از جمله فعالیتهای اقتصادی هستند. بنابراین نظامهای اقتصادی میتوانند ویژگیهای الهی یا غیر الهی و به معنی دقیقتر، اسلامی یا غیر اسلامی داشته باشند. نظامهای اقتصادی در واقع همان شیوههای مختلف زندگی اقتصادی در جوامع انسانی است و نظر به اینکه ادیان الهی ناظر بر کلیهی روابط انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی است، پس روابط اقتصادی موجود در نظامهای اقتصادی، خارج از این قاعدهی کلی نیست. روابط اقتصادی و الگوهای تنظیم این روابط مبانی و اهدافی دارند. مبانی و اهداف در دو نظام اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری نهتنها متفاوت، که حتی متعارض است.
دفاع مقدس اقتصادی
مبنای روابط و تنظیم امور اقتصادی در نظام اقتصاد اسلامی همانا «احکام و موازین و اخلاق اسلامی» است. هدف این نظام نیز «تولید کالا و خدمات و تأمین معیشت مردم جامعه برای ارتقای معنویت و رستگاری دنیوی و اخروی آنها» است. در حالی که «سود» و «تراکم سرمایه» مبنای تنظیم اقتصاد نظام سرمایهداری است و «حداکثرسازی تمتع از حیات دنیوی در فرایندی از حرص و ولع شتابان»، هدف آن است. همهی نهادها و سیاستگذاریهای اقتصادی در نظام سرمایهداری نیز بر همین مبنا و برای تحقق همین هدف تعریف میشوند.
خاطرنشان میکنیم که کسب سود و تراکم سرمایه در اقتصاد اسلامی نیز وجود دارد، اما نمیتواند مبنای تنظیم روابط اقتصادی اشخاص و بنگاهها و مدیریت نظام اقتصادی در سطوح خرد و کلان باشد. در حالی که حداکثرسازی تمتع از مظاهر حیات دنیوی1 خط هادی پویایی نظام اقتصاد سرمایهداری و معیار اصلی در تنظیم روابط اقتصادی به شمار میرود و نقش کلیدی در تعیین جایگاه و عملکرد نهادهای اقتصادی ایفا میکند و متکفل تنظیم امور اقتصادی و سیاستگذاریهای خرد و کلان اقتصادی است. پس این هدف نمیتواند مبنای برنامهریزی و سیاستگذاری در نظام اقتصاد اسلامی باشد، زیرا سود و سرمایه نه هدف، بلکه ابزاری است که نهایتاً باید زمینههای مادی حرکت جامعه به سمت سطوح بالاتری از تزکیه و تقوی را فراهم کند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که به دلیل تعارض مبنایی دو نظام اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری، جنگ و نزاع این دو نظام با یکدیگر همیشگی بوده و بهویژه در عصر حاضر بسیار شدید و پیچیده شده است. اقتصاد سرمایهداری با ویژگی جهانی شدن، تبدیل به نظام اقتصاد سلطه شده است و از این رو تقویت بنیهی اقتصادی مسلمین با نیت «دفاع مقدس اقتصادی» امری کاملاً ضروری است.
وابستگی خطرناک به اقتصاد سرمایهداری
متأسفانه وابستگی اقتصاد ملی به اقتصاد سرمایهداری جهانی که از چندین دهه پیش از انقلاب اسلامی آغاز شده بود، با تزریق میلیاردها دلار درآمد نفتی به اقتصاد ملی بسیار گستردهتر و عمیقتر شده است. به همین دلیل تشخیص جبهههای جنگ اقتصادی در داخل کشور که ناشی از رویارویی نهادهای وابسته به اقتصاد سرمایهداری با مبانی اقتصاد اسلامی است، حتی برای بسیاری از کارشناسان و سیاستگذاران اقتصادی کشور نیز مشکل شده است. از این منظر میتوان گفت که دشمن اقتصادی در داخل بسیار خطرناکتر از دشمن خارجی است، زیرا ویژگیها و مختصات دشمن داخلی چندان شناخته شده و آشکار نیست. پس یکی از وظایف اصلی دانشگاهها تشخیص و تبیین همین ویژگیها است.
دائمی بودن تعرضات و دشمنیهای ذاتی نظام سرمایهداری با اقتصاد اسلامی که ریشه در غیر الهی بودن نظام سلطهی جهانی دارد ایجاب میکند که جهاد اقتصادی -که دفاع مقدس اقتصادی یکی از مظاهر آن است- امری دائمی در برنامهریزیهای اقتصادی نظام اسلامی باشد. با این وجود به نظر میرسد که نامگذاری سال جاری به نام جهاد اقتصادی از سوی رهبر معظم انقلاب، تذکر و هشداری به اقتصاددانان دانشگاهی و سیاستگذاران اقتصادی کشور است. این هشدار از تهدید دائمی استکبار جهانی خبر میدهد؛ تهدیدی که هماکنون در اَشکال جدید اما پیچیدهتری ظاهر شده است.
تبیین سازوکار این نزاع آشتیناپذیر یکی از وظایف اصلی دانشگاهیان و اندیشمندان این عرصه است. سؤال این است که درک این حقیقت چه مسئولیت جدیدی را بر عهدهی دانشگاهیان و پژوهشگران قرار میدهد؟ در پاسخ به این سؤال باید مسائل متعددی را در نظر بگیریم. برخی از این مسائل به قرار زیر است:
نکتهی اول «ترویج تفکر جهادی» در تحلیل مسائل و سیاستگذاریهای اقتصادی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی است. ضروری است که دشمنی آشتیناپذیر اقتصاد اسلامی با اقتصاد سرمایهداری به لحاظ تعارض مبانی این دو نظام با یکدیگر برای دانشجویان و پژوهشگران بهوضوح روشن شود. جهاد اقتصادی و برنامهریزیهای جهادی در اقتصاد مستلزم درک و شناخت صحیح از ماهیت و ویژگیهای این تعارض اقتصادی است. بدون اتفاق نظر در وجود تعرض و دشمنی، جهاد اقتصادی شعاری بیش نخواهد بود.
وجه مشخصهی تفکر جهادی، استقلال فکری و عدم تعلق خاطر به تئوریهای اقتصادی غیر الهی و بهویژه نظریات اقتصادی نظام سرمایهداری است. ارتقای سطح علمی کتابها و مقالات اقتصادی، گام نخست در تحقق این هدف است. ضروری است تا کاستیهای نظریات اقتصادی غرب در دانشگاهها و مراکز پژوهشی بهدقت بررسی و مطالعه شود و ثمرات این کاستیها در عملکرد نظام اقتصادی کشورهای سرمایهداری و بهویژه در ظهور بحرانهای ادواری در این نظام تبیین گردد.
خوشبختانه پس از بحران مالی و اقتصادی سال 2008 میلادی، شواهد و قرائن بسیار زیادی از خطاهای جدی دستگاه نظریهپردازی غرب آشکار شده است؛ خطاهایی که ریشه در انحرافات موجود در مبانی آن نظام دارد. با اینکه نظریات موجود اقتصادی نوعاً نویدبخش تعادلهای اقتصادی و رشد و توسعهی مستمر در اقتصاد سرمایهداری هستند، عدم تعادلها و رکود اقتصادی و رشد اقتصادی شکننده و ناپایدار، وجه مشخصهی بیشتر کشورهای پیشرفتهی صنعتی شده است.
فرصتی تاریخی برای شناخت مبانی فساد در اقتصاد سرمایهداری
بحران مالی اخیر آمریکا نشان داد که سردمدار و پیشقراول نظام سرمایهداری که بدهکارترین کشور در جهان نیز هست، نهتنها هیچگاه قادر نخواهد بود بدهیهای خود را تسویه کند، بلکه کشورهای دنبالهرو آمریکا این حقیقت را پذیرفتهاند که بدهیهای این کشور که در پی صدور بحران اقتصادی به دیگر کشورها ایجاد شده است، همچنان رو به افزایش خواهد بود. این امر وجه مشخصهی تمامعیار استعمار جدید است.
بنابراین یک فرصت تاریخی برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشورمان فراهم آمده تا با بررسی دقیق تعارضات موجود بین نظریات اقتصادی از یک سو و عملکرد اقتصادی کشورهای صنعتی از سوی دیگر، مبانی فساد در سازوکار این نظامهای اقتصادی را بهدرستی بشناسند. تعارض مبانی و اهداف آن نظام را با مبانی و اهداف نظام اقتصادی اسلام درک کنند و به دشمنی ذاتی این دو نظام با یکدیگر پی ببرند که مصداق بارزی از دشمنی کفر و ایمان است.
دانشگاهها و دانشگاهیان میتوانند با مجهز شدن به تفکر جهادی واجد شرایط لازم برای برنامهریزی و سیاستگذاریهای جهاد اقتصادی باشند. تفکر جهادی شرط لازم برای ساختن الگوهای کاربردی در جهاد اقتصادی است؛ الگوهایی که بتواند عملکرد اقتصاد ملی را که ضرورتاً باید مبتنی بر احکام و موازین شرعی و اخلاق اسلامی باشد، در بستر تحولات اقتصاد جهانی -که متأسفانه مبتنی بر مبانی مادی است- بهدرستی تحلیل کند. مهمتر آنکه این الگوها باید بتواند ثمرات تضاد در مبانی این دو نظام را در روبناهای اقتصادی مانند عملکرد نهادهای موجود در بازارهای پول و سرمایه، بانکها، بورسها و شرکتهای سرمایهگذاری و نظایر آن بهخوبی توضیح دهد. برای این منظور باید دهها طرح پژوهشی تعریف کرد و از خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی بهرهها برد و مشوق ایشان در ارتقای سطح تحقیقات و ذخیرهی دانش بود تا این حقایق انشاءالله روشنتر شود.
سلاح ما چیست؟
نکتهی دوم «ساختن الگوهای جهاد اقتصادی» است. سلاح ما اقتصاددانان دانشگاهی در این جهاد اقتصادی الگوسازی و نظریهپردازی مبتنی بر موازین اسلامی، قسط و اصول عدالت اقتصادی است. برای این منظور باید اقدامات زیر را صورت داد:
اولاً اینکه با آخرین تحولات و دستاوردهای علمی در دانش اقتصاد متعارف آشنا شویم تا بتوانیم نقاط قوت و ضعف این نظریات را با توجه به مبانی و روشهای بهکاررفته در الگوهای نظریهپردازی بهدرستی درک کنیم. به عبارت دیگر ضروری است تا به مرزهای دانش در اقتصاد متعارف برسیم.
ثانیاً با شناخت کاستیها و تناقضات موجود در دستگاه نظریهپردازی اقتصادی غرب که از یک سو ناشی از خطاهای جدی در مبانی آنها و از سوی دیگر از سادهنگری در فرضها نشأت میگیرد که ناشی از روشهای باطل انتزاع از واقعیات اقتصادی است، مرزهای دانش را توسعه دهیم و نوآوریهای علمی خویش را در حوزهی کاستیها و انحرافات ساختاری در نظریات اقتصاد سرمایهداری به مراکز علمی دنیا معرفی کنیم. همچنین تأثیرات سوء نظریات اقتصاد سرمایهداری و سازوکار تولید این نظریات بر دستگاه نظریهپردازی اقتصاد اسلامی را با دقتهای کارشناسی تبیین نماییم.
ثالثاً با تجربیات دیگر کشورها در سیاستگذاریهای اقتصادی در تاریخ معاصر آشنا شویم تا به دلایل و علل شکستها و توفیقات نسبی آنها در تحقق اهداف اقتصادی پی ببریم. در عین حال به تأثیرات سوئی توجه کنیم که این سیاستگذاریها میتواند بر تحولات آیندهی اقتصاد کشورهای در حال توسعه و بهویژه بر نظام جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
شاید بتوان ادعا کرد که به شرط رعایت سه شرط فوق میتوان بصیرت کافی برای الگوسازی و سیاستگذاری جهاد اقتصادی مبتنی بر موازین قسط و اصول عدالت را به دست آورد.
ملاحظه میکنیم که تفکر جهادی برای ساختن الگوهای جهاد اقتصادی از یکسو پای در مرزهای دانش اقتصاد متعارف و تجربیات مرتبط با سیاستگذاریهای اقتصادی کشورهای مختلف به عنوان بستر حرکت و پویایی نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران دارد و از سوی دیگر بر مبانی و اخلاق اسلامی تکیه دارد تا حتیالمقدور مصون از خطاهای محتمل باشد. از این رو شاید اصطلاح «جهاد اقتصادی دانشبنیان» بهتر بتواند نقش دانشگاهها را در این فرایند نشان دهد.
ویژگیهای سیاستگذاریهای جهادی
نکتهی سوم «سیاستگذاریهای جهادی» در تنظیم امور اقتصادی است. ویژگی جهادی بودن اقتضا میکند که این سیاستگذاریها دارای دو ویژگی استراتژیکی و آیندهنگری باشد، زیرا تعارض مبنایی نظام اقتصاد سرمایهداری با اقتصاد اسلامی و خصومت سیاستگذاران نظام استکبار جهانی با مدافعان انقلاب اسلامی نهتنها قابل رفع نیست، استمرار بلندمدت نیز دارد. بنابراین سیاستگذاریهای جهادی پدیدهای چندوجهی و حساس و پیچیده است و مطالعات بسیار گسترده و عمیقی را میطلبد. در این مجال به یکی از وجوه مهم این سیاستگذاریها میپردازیم.
کیفیت سیاستگذاریهای استراتژیک همواره تابعی از درجهی صحت آمارها و شاخصهای مربوط به تغییر و تحول در حوزههای استراتژیک است. متأسفانه تولید اینگونه آمارها و اطلاعات در انحصار کشورهای سلطهگر است که میکوشند با تولید آمارهای غیر واقعی، چنان تصویر باطلی از تحولات آینده در حوزههای استراتژیک ترسیم کنند که مسئولان ارشد و سیاستگذاران بخشهای کلان استراتژیک در کشورهای در حال توسعه را به نفع خود به بیراهه بکشانند.
این مسئله بهویژه در حوزهی انرژی و تحولات آیندهی بازارهای نفت و گاز کاملاً مشهود است. منابع اصلی سیاستگذاران بخش انرژی در کشورهای درحال توسعهی نفتی نوعاً ساخته و پرداختهی آن دسته از سازمانهای تولیدکنندهی آمار است که صرفاً در جهت منافع شرکتهای بزرگ نفتی و کشورهای بزرگ مصرفکنندهی انرژی آمارسازی میکنند. این سازمانها با تحلیلهای نادرست از این آمارها ذهنیت اکثر متولیان بخش انرژی در کشورهای صاحب ذخایر عظیم نفت و گاز را در راستای اهداف استعماری خود شکل میدهند. این حقیقتی است که ما با مطالعهی 18 نهاد تولیدکنندهی آمار و پیشبینیکنندهی تحولات آیندهی بازارهای جهانی نفت و گاز به آن رسیدهایم.
پینوشت:
1. اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ / سورهی مبارکهی حدید، آیهی 20
بدانید که زندگی دنیا، در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیِ شما به یکدیگر و فزونجویی در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانی است که کشاورزان را رُستنی آن [باران] به شگفتی اندازد، سپس [آن کشت] خشک شود و آن را زرد بینی، آنگاه خاشاک شود. و در آخرت [دنیاپرستان را] عذابی سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودی است، و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست.
* وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ / سورهی مبارکهی انعام، آیهی 32
و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست، و قطعاً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزکار یکنند بهتر است، پس آیا نمیاندیشید؟
* انَّمَا الحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِن تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ وَ لَا یَسْأَلْکُمْ أَمْوَالَکُمْ / سورهی مبارکهی محمد، آیهی 36
زندگی دنیا جز بازیچه و بیهودگی نیست، و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید [خدا] پاداش شما را میدهد و اموالتان را [بهعوض] نمیخواهد.
واژهی «جهاد» به معنی جنگیدن و دفاع از دین خدا است. دین خدا ابعاد مختلفی دارد؛ از جمله فرهنگی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. پس جهاد اقتصادی به معنی دفاع از نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در مقابل هرگونه تعرض و حمله است.
درستی نکات و قضایایی که در این نوشته به آن میپردازم، برای بنده به اثبات رسیده است و هرچند که در اینجا در مقام اثبات آن نیستم، اما صاحبنظرانی که شبهاتی دارند، میتوانند این قضایا را صرفاً به عنوان فرضیاتی در نظر بگیرند و در مقام ارزیابی و آزمون آنها بکوشند. البته از دانشگاهیان و اصحاب نظر جز این هم انتظاری نیست.
مقدمتاً دو سؤال را مطرح میکنم: آیا حملهی اقتصادی دشمن حقیقی است یا مجازی؟ اگر این حمله حقیقی است، ریشه و علت این تعرض چیست؟ سوم اینکه دشمن متجاوز کیست؟ در پاسخ میگوییم که اگر تعارض بین ایمان و کفر، غیب و شهود، دینداری و بیدینی حقیقی است، پس این تعرضات و دشمنیها نیز حقیقی است.
ادیان الهی پیامآور شیوهی زندگی فردی و اجتماعی برای رستگاری انسانها در همهی شئونات و ابعاد زندگی از جمله فعالیتهای اقتصادی هستند. بنابراین نظامهای اقتصادی میتوانند ویژگیهای الهی یا غیر الهی و به معنی دقیقتر، اسلامی یا غیر اسلامی داشته باشند. نظامهای اقتصادی در واقع همان شیوههای مختلف زندگی اقتصادی در جوامع انسانی است و نظر به اینکه ادیان الهی ناظر بر کلیهی روابط انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی است، پس روابط اقتصادی موجود در نظامهای اقتصادی، خارج از این قاعدهی کلی نیست. روابط اقتصادی و الگوهای تنظیم این روابط مبانی و اهدافی دارند. مبانی و اهداف در دو نظام اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری نهتنها متفاوت، که حتی متعارض است.
تفکر جهادی برای ساختن الگوهای جهاد اقتصادی از یکسو پای در مرزهای دانش اقتصاد متعارف و تجربیات مرتبط با سیاستگذاریهای اقتصادی کشورهای مختلف به عنوان بستر حرکت و پویایی نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران دارد و از سوی دیگر بر مبانی و اخلاق اسلامی تکیه دارد تا حتیالمقدور مصون از خطاهای محتمل باشد.
دفاع مقدس اقتصادی
مبنای روابط و تنظیم امور اقتصادی در نظام اقتصاد اسلامی همانا «احکام و موازین و اخلاق اسلامی» است. هدف این نظام نیز «تولید کالا و خدمات و تأمین معیشت مردم جامعه برای ارتقای معنویت و رستگاری دنیوی و اخروی آنها» است. در حالی که «سود» و «تراکم سرمایه» مبنای تنظیم اقتصاد نظام سرمایهداری است و «حداکثرسازی تمتع از حیات دنیوی در فرایندی از حرص و ولع شتابان»، هدف آن است. همهی نهادها و سیاستگذاریهای اقتصادی در نظام سرمایهداری نیز بر همین مبنا و برای تحقق همین هدف تعریف میشوند.
خاطرنشان میکنیم که کسب سود و تراکم سرمایه در اقتصاد اسلامی نیز وجود دارد، اما نمیتواند مبنای تنظیم روابط اقتصادی اشخاص و بنگاهها و مدیریت نظام اقتصادی در سطوح خرد و کلان باشد. در حالی که حداکثرسازی تمتع از مظاهر حیات دنیوی1 خط هادی پویایی نظام اقتصاد سرمایهداری و معیار اصلی در تنظیم روابط اقتصادی به شمار میرود و نقش کلیدی در تعیین جایگاه و عملکرد نهادهای اقتصادی ایفا میکند و متکفل تنظیم امور اقتصادی و سیاستگذاریهای خرد و کلان اقتصادی است. پس این هدف نمیتواند مبنای برنامهریزی و سیاستگذاری در نظام اقتصاد اسلامی باشد، زیرا سود و سرمایه نه هدف، بلکه ابزاری است که نهایتاً باید زمینههای مادی حرکت جامعه به سمت سطوح بالاتری از تزکیه و تقوی را فراهم کند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که به دلیل تعارض مبنایی دو نظام اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری، جنگ و نزاع این دو نظام با یکدیگر همیشگی بوده و بهویژه در عصر حاضر بسیار شدید و پیچیده شده است. اقتصاد سرمایهداری با ویژگی جهانی شدن، تبدیل به نظام اقتصاد سلطه شده است و از این رو تقویت بنیهی اقتصادی مسلمین با نیت «دفاع مقدس اقتصادی» امری کاملاً ضروری است.
وابستگی خطرناک به اقتصاد سرمایهداری
متأسفانه وابستگی اقتصاد ملی به اقتصاد سرمایهداری جهانی که از چندین دهه پیش از انقلاب اسلامی آغاز شده بود، با تزریق میلیاردها دلار درآمد نفتی به اقتصاد ملی بسیار گستردهتر و عمیقتر شده است. به همین دلیل تشخیص جبهههای جنگ اقتصادی در داخل کشور که ناشی از رویارویی نهادهای وابسته به اقتصاد سرمایهداری با مبانی اقتصاد اسلامی است، حتی برای بسیاری از کارشناسان و سیاستگذاران اقتصادی کشور نیز مشکل شده است. از این منظر میتوان گفت که دشمن اقتصادی در داخل بسیار خطرناکتر از دشمن خارجی است، زیرا ویژگیها و مختصات دشمن داخلی چندان شناخته شده و آشکار نیست. پس یکی از وظایف اصلی دانشگاهها تشخیص و تبیین همین ویژگیها است.
دائمی بودن تعرضات و دشمنیهای ذاتی نظام سرمایهداری با اقتصاد اسلامی که ریشه در غیر الهی بودن نظام سلطهی جهانی دارد ایجاب میکند که جهاد اقتصادی -که دفاع مقدس اقتصادی یکی از مظاهر آن است- امری دائمی در برنامهریزیهای اقتصادی نظام اسلامی باشد. با این وجود به نظر میرسد که نامگذاری سال جاری به نام جهاد اقتصادی از سوی رهبر معظم انقلاب، تذکر و هشداری به اقتصاددانان دانشگاهی و سیاستگذاران اقتصادی کشور است. این هشدار از تهدید دائمی استکبار جهانی خبر میدهد؛ تهدیدی که هماکنون در اَشکال جدید اما پیچیدهتری ظاهر شده است.
تبیین سازوکار این نزاع آشتیناپذیر یکی از وظایف اصلی دانشگاهیان و اندیشمندان این عرصه است. سؤال این است که درک این حقیقت چه مسئولیت جدیدی را بر عهدهی دانشگاهیان و پژوهشگران قرار میدهد؟ در پاسخ به این سؤال باید مسائل متعددی را در نظر بگیریم. برخی از این مسائل به قرار زیر است:
نکتهی اول «ترویج تفکر جهادی» در تحلیل مسائل و سیاستگذاریهای اقتصادی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی است. ضروری است که دشمنی آشتیناپذیر اقتصاد اسلامی با اقتصاد سرمایهداری به لحاظ تعارض مبانی این دو نظام با یکدیگر برای دانشجویان و پژوهشگران بهوضوح روشن شود. جهاد اقتصادی و برنامهریزیهای جهادی در اقتصاد مستلزم درک و شناخت صحیح از ماهیت و ویژگیهای این تعارض اقتصادی است. بدون اتفاق نظر در وجود تعرض و دشمنی، جهاد اقتصادی شعاری بیش نخواهد بود.
پس از بحران مالی و اقتصادی سال 2008 میلادی، شواهد و قرائن بسیار زیادی از خطاهای جدی دستگاه نظریهپردازی غرب آشکار شده است؛ خطاهایی که ریشه در انحرافات موجود در مبانی آن نظام دارد. با اینکه نظریات موجود اقتصادی نوعاً نویدبخش هستند، عدم تعادلها و رکود اقتصادی و رشد اقتصادی شکننده و ناپایدار، وجه مشخصهی بیشتر کشورهای پیشرفتهی صنعتی شده است.
وجه مشخصهی تفکر جهادی، استقلال فکری و عدم تعلق خاطر به تئوریهای اقتصادی غیر الهی و بهویژه نظریات اقتصادی نظام سرمایهداری است. ارتقای سطح علمی کتابها و مقالات اقتصادی، گام نخست در تحقق این هدف است. ضروری است تا کاستیهای نظریات اقتصادی غرب در دانشگاهها و مراکز پژوهشی بهدقت بررسی و مطالعه شود و ثمرات این کاستیها در عملکرد نظام اقتصادی کشورهای سرمایهداری و بهویژه در ظهور بحرانهای ادواری در این نظام تبیین گردد.
خوشبختانه پس از بحران مالی و اقتصادی سال 2008 میلادی، شواهد و قرائن بسیار زیادی از خطاهای جدی دستگاه نظریهپردازی غرب آشکار شده است؛ خطاهایی که ریشه در انحرافات موجود در مبانی آن نظام دارد. با اینکه نظریات موجود اقتصادی نوعاً نویدبخش تعادلهای اقتصادی و رشد و توسعهی مستمر در اقتصاد سرمایهداری هستند، عدم تعادلها و رکود اقتصادی و رشد اقتصادی شکننده و ناپایدار، وجه مشخصهی بیشتر کشورهای پیشرفتهی صنعتی شده است.
فرصتی تاریخی برای شناخت مبانی فساد در اقتصاد سرمایهداری
بحران مالی اخیر آمریکا نشان داد که سردمدار و پیشقراول نظام سرمایهداری که بدهکارترین کشور در جهان نیز هست، نهتنها هیچگاه قادر نخواهد بود بدهیهای خود را تسویه کند، بلکه کشورهای دنبالهرو آمریکا این حقیقت را پذیرفتهاند که بدهیهای این کشور که در پی صدور بحران اقتصادی به دیگر کشورها ایجاد شده است، همچنان رو به افزایش خواهد بود. این امر وجه مشخصهی تمامعیار استعمار جدید است.
بنابراین یک فرصت تاریخی برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشورمان فراهم آمده تا با بررسی دقیق تعارضات موجود بین نظریات اقتصادی از یک سو و عملکرد اقتصادی کشورهای صنعتی از سوی دیگر، مبانی فساد در سازوکار این نظامهای اقتصادی را بهدرستی بشناسند. تعارض مبانی و اهداف آن نظام را با مبانی و اهداف نظام اقتصادی اسلام درک کنند و به دشمنی ذاتی این دو نظام با یکدیگر پی ببرند که مصداق بارزی از دشمنی کفر و ایمان است.
دانشگاهها و دانشگاهیان میتوانند با مجهز شدن به تفکر جهادی واجد شرایط لازم برای برنامهریزی و سیاستگذاریهای جهاد اقتصادی باشند. تفکر جهادی شرط لازم برای ساختن الگوهای کاربردی در جهاد اقتصادی است؛ الگوهایی که بتواند عملکرد اقتصاد ملی را که ضرورتاً باید مبتنی بر احکام و موازین شرعی و اخلاق اسلامی باشد، در بستر تحولات اقتصاد جهانی -که متأسفانه مبتنی بر مبانی مادی است- بهدرستی تحلیل کند. مهمتر آنکه این الگوها باید بتواند ثمرات تضاد در مبانی این دو نظام را در روبناهای اقتصادی مانند عملکرد نهادهای موجود در بازارهای پول و سرمایه، بانکها، بورسها و شرکتهای سرمایهگذاری و نظایر آن بهخوبی توضیح دهد. برای این منظور باید دهها طرح پژوهشی تعریف کرد و از خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی بهرهها برد و مشوق ایشان در ارتقای سطح تحقیقات و ذخیرهی دانش بود تا این حقایق انشاءالله روشنتر شود.
سلاح ما چیست؟
نکتهی دوم «ساختن الگوهای جهاد اقتصادی» است. سلاح ما اقتصاددانان دانشگاهی در این جهاد اقتصادی الگوسازی و نظریهپردازی مبتنی بر موازین اسلامی، قسط و اصول عدالت اقتصادی است. برای این منظور باید اقدامات زیر را صورت داد:
اولاً اینکه با آخرین تحولات و دستاوردهای علمی در دانش اقتصاد متعارف آشنا شویم تا بتوانیم نقاط قوت و ضعف این نظریات را با توجه به مبانی و روشهای بهکاررفته در الگوهای نظریهپردازی بهدرستی درک کنیم. به عبارت دیگر ضروری است تا به مرزهای دانش در اقتصاد متعارف برسیم.
ثانیاً با شناخت کاستیها و تناقضات موجود در دستگاه نظریهپردازی اقتصادی غرب که از یک سو ناشی از خطاهای جدی در مبانی آنها و از سوی دیگر از سادهنگری در فرضها نشأت میگیرد که ناشی از روشهای باطل انتزاع از واقعیات اقتصادی است، مرزهای دانش را توسعه دهیم و نوآوریهای علمی خویش را در حوزهی کاستیها و انحرافات ساختاری در نظریات اقتصاد سرمایهداری به مراکز علمی دنیا معرفی کنیم. همچنین تأثیرات سوء نظریات اقتصاد سرمایهداری و سازوکار تولید این نظریات بر دستگاه نظریهپردازی اقتصاد اسلامی را با دقتهای کارشناسی تبیین نماییم.
ویژگی جهادی بودن اقتضا میکند که این سیاستگذاریها دارای دو ویژگی استراتژیکی و آیندهنگری باشد، زیرا تعارض مبنایی نظام اقتصاد سرمایهداری با اقتصاد اسلامی و خصومت سیاستگذاران نظام استکبار جهانی با مدافعان انقلاب اسلامی نهتنها قابل رفع نیست، استمرار بلندمدت نیز دارد.
ثالثاً با تجربیات دیگر کشورها در سیاستگذاریهای اقتصادی در تاریخ معاصر آشنا شویم تا به دلایل و علل شکستها و توفیقات نسبی آنها در تحقق اهداف اقتصادی پی ببریم. در عین حال به تأثیرات سوئی توجه کنیم که این سیاستگذاریها میتواند بر تحولات آیندهی اقتصاد کشورهای در حال توسعه و بهویژه بر نظام جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
شاید بتوان ادعا کرد که به شرط رعایت سه شرط فوق میتوان بصیرت کافی برای الگوسازی و سیاستگذاری جهاد اقتصادی مبتنی بر موازین قسط و اصول عدالت را به دست آورد.
ملاحظه میکنیم که تفکر جهادی برای ساختن الگوهای جهاد اقتصادی از یکسو پای در مرزهای دانش اقتصاد متعارف و تجربیات مرتبط با سیاستگذاریهای اقتصادی کشورهای مختلف به عنوان بستر حرکت و پویایی نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران دارد و از سوی دیگر بر مبانی و اخلاق اسلامی تکیه دارد تا حتیالمقدور مصون از خطاهای محتمل باشد. از این رو شاید اصطلاح «جهاد اقتصادی دانشبنیان» بهتر بتواند نقش دانشگاهها را در این فرایند نشان دهد.
ویژگیهای سیاستگذاریهای جهادی
نکتهی سوم «سیاستگذاریهای جهادی» در تنظیم امور اقتصادی است. ویژگی جهادی بودن اقتضا میکند که این سیاستگذاریها دارای دو ویژگی استراتژیکی و آیندهنگری باشد، زیرا تعارض مبنایی نظام اقتصاد سرمایهداری با اقتصاد اسلامی و خصومت سیاستگذاران نظام استکبار جهانی با مدافعان انقلاب اسلامی نهتنها قابل رفع نیست، استمرار بلندمدت نیز دارد. بنابراین سیاستگذاریهای جهادی پدیدهای چندوجهی و حساس و پیچیده است و مطالعات بسیار گسترده و عمیقی را میطلبد. در این مجال به یکی از وجوه مهم این سیاستگذاریها میپردازیم.
کیفیت سیاستگذاریهای استراتژیک همواره تابعی از درجهی صحت آمارها و شاخصهای مربوط به تغییر و تحول در حوزههای استراتژیک است. متأسفانه تولید اینگونه آمارها و اطلاعات در انحصار کشورهای سلطهگر است که میکوشند با تولید آمارهای غیر واقعی، چنان تصویر باطلی از تحولات آینده در حوزههای استراتژیک ترسیم کنند که مسئولان ارشد و سیاستگذاران بخشهای کلان استراتژیک در کشورهای در حال توسعه را به نفع خود به بیراهه بکشانند.
این مسئله بهویژه در حوزهی انرژی و تحولات آیندهی بازارهای نفت و گاز کاملاً مشهود است. منابع اصلی سیاستگذاران بخش انرژی در کشورهای درحال توسعهی نفتی نوعاً ساخته و پرداختهی آن دسته از سازمانهای تولیدکنندهی آمار است که صرفاً در جهت منافع شرکتهای بزرگ نفتی و کشورهای بزرگ مصرفکنندهی انرژی آمارسازی میکنند. این سازمانها با تحلیلهای نادرست از این آمارها ذهنیت اکثر متولیان بخش انرژی در کشورهای صاحب ذخایر عظیم نفت و گاز را در راستای اهداف استعماری خود شکل میدهند. این حقیقتی است که ما با مطالعهی 18 نهاد تولیدکنندهی آمار و پیشبینیکنندهی تحولات آیندهی بازارهای جهانی نفت و گاز به آن رسیدهایم.
پینوشت:
1. اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ / سورهی مبارکهی حدید، آیهی 20
بدانید که زندگی دنیا، در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیِ شما به یکدیگر و فزونجویی در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانی است که کشاورزان را رُستنی آن [باران] به شگفتی اندازد، سپس [آن کشت] خشک شود و آن را زرد بینی، آنگاه خاشاک شود. و در آخرت [دنیاپرستان را] عذابی سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودی است، و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست.
* وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ / سورهی مبارکهی انعام، آیهی 32
و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست، و قطعاً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزکار یکنند بهتر است، پس آیا نمیاندیشید؟
* انَّمَا الحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِن تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ وَ لَا یَسْأَلْکُمْ أَمْوَالَکُمْ / سورهی مبارکهی محمد، آیهی 36
زندگی دنیا جز بازیچه و بیهودگی نیست، و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید [خدا] پاداش شما را میدهد و اموالتان را [بهعوض] نمیخواهد.