1390/07/25
|دربارهی توصیههای رهبر انقلاب مبنی بر وحدت شیعه و سنی|
کرمانشاه؛ الگوی وحدت
گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر هادی صادقی، رئیس دانشکدهی علوم حدیث دربارهی سخنان رهبر انقلاب در دیدار با مردم شهرستان پاوه مبنی بر لزوم حفظ وحدت شیعه و سنی
مبانی وحدت بین مذاهب اسلامی در متون دینی چیست؟
وحدت اسلامی از موضوعاتی است که هم در آیات کریمهی قرآن تأکید بسیاری بر آن رفته و هم سخنان و سیرهی اهلبیت علیهمالسلام بر آن تأکید دارد. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَ لاَ تَفَرَّقُواْ».1 این یک دستور صریح و روشن است که همه بیایید حول یک محور جمع بشوید و وحدت پیدا کنید که آن محور همانا «حبل الله المتین» است. همچنین در آیهی شریفهی دیگری داریم: «وَ لاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ»2؛ این آیه امر میکند که شما اختلاف نکنید، زیرا اگر اختلاف کنید، آن هیبت و قوّت شما از بین میرود.
چنین فرامینی در منابع و متون دینی ما بسیار است، اما حتی اگر این دستورهای دینی هم نبود، عقل بشر این مسئله را میفهمید که هر جامعهای وقتی میتواند به نتیجه برسد و به اهداف خود دست یابد که «ید واحده» باشد. اگر مردم جوامع با هم اختلاف کنند، توان و نیروی آنها صرف خنثی کردن یکدیگر میشود و به نتیجه نمیرسند. بنابراین ضرورت وحدت، امری عقلی و بدیهی است که نیاز به بحث ندارد.
سیرهی ائمهی اطهار علیهمالسلام و الگوهای رفتاری ایشان در برخورد و مواجهه با مذاهب گوناگون اسلامی چگونه بوده است؟
با اولین مراجعه به سیرهی پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم درمییابیم که ایشان اهمیت بسیای برای حفظ وحدت امت اسلامی قائل بودند. مثلاً ایشان برای اینکه در جامعهی اسلامی وحدت ایجاد کنند، میان مهاجرین و انصار عقد اخوت بستند و بین این دو گروه اسلامی برادری ایجاد کردند. این در حالی بود که رابطهی میان آنان تا پیش از آن بهقدری بد بود که گاهی بر سر یک شتر، سالها میجنگیدند. حضرت اما تمام آنها را متحد کردند و گفتند با هم برادر و امت واحده باشید. ایشان قاعدهی «رُحَماءُ بَینَهُم»3 را در عمل پیاده کردند و پس از این اقدام بود که جامعهی اسلامی برادرانه در کنار هم قرار گرفتند و گوش به فرمان رهبرشان، پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم سپردند.
ائمهی اطهار علیهمالسلام نیز همین سیره را ادامه دادند. مثلاً با اینکه پس از رحلت پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم عدهی کثیری از امت به دستور ایشان عمل نکردند و راه اصلی را نپیمودند، اما امیرالمؤمنین علیهالسّلام با وجود این که حق مسلمشان تضییع شده بود، باز هم برای حفظ وحدت جامعهی اسلامی از حق خود صرف نظر کردند و گفتند که الآن امر مهمتری در پیش است و وحدت مسلمانان باید حفظ شود، زیرا اگر این کار را نکنیم، مرتدین و کفار به سوء استفاده از این وضعیت میپردازند و به جامعهی اسلامی حمله میکنند.
اساساً سیرهی امیرالمؤمنین علیهالسّلام نماد وحدت است. همچنین وقتی سیرهی همهی ائمه علیهمالسلام را ملاحظه میکنیم، درمییابیم که داشتن رفتار مناسب و مسالمتآمیز حتی در قبال مخالفان و پرهیز از اختلاف، دستور همیشگی ایشان به پیروان خود بوده است.
برخی معتقدند اگر ما وارد موضع وحدت بشویم، باید از عقاید خودمان کوتاه بیاییم. این مسئله تا چه اندازه درست است؟
ممکن است بعضیها اینگونه فکر کنند، اما قطعاً این مطلب درست نیست. آیا اینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام با خلفای سهگانه به مشورت مینشستند و به آنها کمک میکردند، از عقایدشان دست برداشته بودند؟ خیر، اینطور نبود؛ ایشان به خاطر حفظ وحدت جامعهی اسلامی و به خاطر تقویت این امر مهم اینگونه عمل میکردند. اما از طرف دیگر و در ماجرای تشکیل شورای ششنفره برای تعیین خلیفه پس از خلیفهی دوم، حضرت امیر علیهالسلام هم در آن جلسه حضور داشتند و قرار شد که یک نفر از این شورا به خلافت انتخاب شود. اعضای این شورا با امیرالمؤمنین علیهالسلام شرط کردند که اگر شما به سیرهی پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و خلفای پیشین عمل کنی، ما خلافت را به تو میدهیم. ایشان اما این شرط دوم را نپذیرفتند. این نپذیرفتن به این خاطر بود که ایشان نمیخواستند از عقاید و روش خودشان دست بردارند. ایشان با وجود این که وحدت را حفظ کرده و در جهت آن عمل کرده بود، اما همواره اعتقاد و سیرهی خویش را نیز حفظ و تبلیغ کرده بودند.
دیگر امامان علیهمالسلام نیز همینگونه بودند. مگر امام صادق علیهالسلام حفظ وحدت در جامعهی اسلامی را لازم نمیدانستند و به این مسئله سفارش نمیکردند؟ امام صادق علیهالسلام بارها در نمازهای جماعت اهل سنت شرکت میکردند. امیرالمؤمنین علیهالسلام هم شرکت میکردند، اما تعلیمات درست را هم به پیروان خودشان آموزش میدادند. نظریات اشتباه مانند جبرگرایی و تفکرات نادرستی مثل تلقیهایی را که دربارهی سلاطین وجود داشت، تذکر میدادند و نقد میکردند. در عین حال، رفتاری کاملاً همسو با وحدت جامعهی اسلامی داشتند.
بنابراین ما هم باید همین راه و روش اهلبیت علیهمالسلام را دنبال کنیم. یعنی ضمن اینکه از عقیدهی خود دفاع میکنیم، رفتارمان به گونهای نباشد که امت اسلامی دچار چنددستگی و اختلاف بشود. نقل است که در زمان امام صادق علیهالسلام، چهار هزار نفر به نوعی از محضر ایشان استفاده میکردند که بعضی از آنها اهل سنت و حتی از بزرگان آنان بودند. مفهوم این مطلب آن است که امام صادق علیهالسلام در عین اینکه پایبند به ضوابط وحدت در جامعهی اسلامی بودند، به ترویج افکار و رفتار صحیح نیز اهتمام داشتند. پس هیچ منافاتی بین این دو وجود ندارد.
به نظر شما وحدت بین مذاهب چه جایگاهی در وضعیت تحولات کنونی دنیای اسلام و بیداری اسلامی دارد؟
باید ببینیم که چه خطرات بزرگی امت اسلامی را تهدید میکند. دشمنان این امت، آمریکا و اسرائیل و دیگران، برنامههای عظیمی را تدارک دیدهاند تا این امت را چندپاره کنند و جلوی بیداری آنان را بگیرند. آنها میخواهند یا معارف اسلامی را از این امت بربایند، یا این که اسلام را بهکلی دگرگون و تحریف کنند. اگر این برنامههای دشمنان را بشناسیم و برای آن برنامهریزی کنیم، درمییابیم که یکی از اولین و ضروریترین اموری که به آن نیاز داریم، همین است که همه با هم در یک زمینه و در یک راستا حول یک محور «حبلالله» جمع شویم. بنابراین همهی امت اسلامی باید یکصدا شعار احیای اسلام و احکام اسلامی و قرآنی را سر بدهد تا انشاءالله در مراحل بعدی که بیداریهای بیشتری هم رخ مینماید، آمادهتر باشیم.
متأسفانه کسانی که به اختلافات دامن میزنند، خواسته یا ناخواسته طبق برنامهی دشمن حرکت میکنند و دشمنان کاملاً از این رویهی آنان سوءاستفاده میکند. متأسفانه در بین امت اسلامی -هم در بین شیعیان و هم در بین اهل سنت- افرادی وجود دارند که به اختلافات دامن میزنند. حتی بعضی شبکههای ماهوارهای در راستای اختلافافکنی فعالیت میکنند. اینها نه مورد تأیید اسلام است و نه مورد تأیید مقام معظم رهبری و نه مورد تأیید هر وجدانی که به ضرورت حفظ دین آگاه است.
با توجه به سفر رهبر معظم انقلاب به کرمانشاه و حضور اقوام و مذاهب گوناگون در این منطقه، چه دلایلی موجب وحدت در این استان شده است؟
در کرمانشاه بحمدالله همواره همزیستی مسالمتآمیزی بین مردم و طوایف مختلف در برهههای گوناگون تاریخی وجود داشته است. ما در این استان هیچگاه نزاعهایی از جنس درگیریهایی که گاهی در مناطق دیگر مشاهده میشود، ندیدهایم. مثلاً نزاعهای مذهبی بین شیعه و سنی یا بین اهل حق و طوایف دیگر در تاریخ کرمانشاه سابقه ندارد و این مسئله به روحیهی سلم و آرام و مسالمتآمیز مردم این خطه برمیگردد که از توفیقات ایشان است.
نکتهی دوم اینکه از ویژگیهای مردم کرمانشاه، یکی این است که حول محور رهبری جمع میشوند. عشق به مرحوم امام و رهبر معظم انقلاب در دل همهی طوائف این خطه وجود داشته و دارد. البته طبیعی است که این مردم احتمالاً از بعضی مسئولین گلایههایی هم داشته باشند، اما همواره در عمل نشان دادهاند که در صحنههای مختلف و در هر جا که لازم بوده، با همهی گرایشهای مختلفی که دارند، به میدان آمدهاند و حامی جریان اصیل اسلام و انقلاب و رهبری بودند. نمونهی بارز این وفاداری، دفاع مقدس هشتساله است که این مردم طی آن پایداری کمنظیری از خود نشان دادند. کرمانشاه از شهرهایی بود که بیشترین بمبهای دشمن در آن فرود آمد. این همه فشار و این همه بمباران در این شهر اتفاق افتاد، اما از پایداری مردم چیزی کم نشد.
همهی مردم کرمانشاه از طوایف و مذاهب گوناگون در برابر فشارها و دشمنان سینه سپر کردند. همین مردم در مورد دیگر مسائل نیز بهخوبی موضعگیری کردند. در مواقعی هم که لازم بود ملت در برابر آمریکا موضع بگیرد، این مردم به صحنه آمدند و از انقلاب دفاع کردند. از جمله در مواجهه با فتنهی 88 راهپیمایی عظیمی بعد از قضایای روز عاشورا در کرمانشاه برپا شد که بینظیر بود و همهی طوایف در حمایت از رهبر معظم انقلاب در آن حضور پیدا کردند.
پینوشتها:
1. سوره مبارکهی آل عمران، آیهی 103: وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَ لاَ تَفَرَّقُواْ وَ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَائاً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ کُنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ؛ و همگی به ریسمان خداوند چنگ بزنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید؛ آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهای شما الفت انداخت تا به لطف او برادرانِ هم شدید، و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید، اینگونه خداوند نشانههای خود را برای شما روشن میکند، باشد که شما راه یابید.
2. سورهی مبارکهی انفال، آیهی 46: وَ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود، و صبر کنید که خدا با شکیبایان است.
3. سورهی مبارکهی فتح، آیهی 29: مُّحَمَّدٌ رَسُولُاللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا سِیمَا هُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا؛ محمد پیامبر خدا، و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیرند و با یکدیگر مهربان؛ آنان را بینی که رکوع میکنند، به سجده میآیند و جویای فضل و خشنودی خدا هستند نشانشان اثر سجدهای است که بر چهرهی آنهاست، این است وصفشان در تورات و در انجیل، که چون کشتهای هستند که جوانه بزند و آن جوانه محکم شود و بر پاهای خود بایستد و کشاورزان را به شگفتی وادارد، تا آنجا که کافران را به خشم آورد، خدا از میان آنها کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است.
وحدت اسلامی از موضوعاتی است که هم در آیات کریمهی قرآن تأکید بسیاری بر آن رفته و هم سخنان و سیرهی اهلبیت علیهمالسلام بر آن تأکید دارد. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَ لاَ تَفَرَّقُواْ».1 این یک دستور صریح و روشن است که همه بیایید حول یک محور جمع بشوید و وحدت پیدا کنید که آن محور همانا «حبل الله المتین» است. همچنین در آیهی شریفهی دیگری داریم: «وَ لاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ»2؛ این آیه امر میکند که شما اختلاف نکنید، زیرا اگر اختلاف کنید، آن هیبت و قوّت شما از بین میرود.
چنین فرامینی در منابع و متون دینی ما بسیار است، اما حتی اگر این دستورهای دینی هم نبود، عقل بشر این مسئله را میفهمید که هر جامعهای وقتی میتواند به نتیجه برسد و به اهداف خود دست یابد که «ید واحده» باشد. اگر مردم جوامع با هم اختلاف کنند، توان و نیروی آنها صرف خنثی کردن یکدیگر میشود و به نتیجه نمیرسند. بنابراین ضرورت وحدت، امری عقلی و بدیهی است که نیاز به بحث ندارد.
سیرهی ائمهی اطهار علیهمالسلام و الگوهای رفتاری ایشان در برخورد و مواجهه با مذاهب گوناگون اسلامی چگونه بوده است؟
با اولین مراجعه به سیرهی پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم درمییابیم که ایشان اهمیت بسیای برای حفظ وحدت امت اسلامی قائل بودند. مثلاً ایشان برای اینکه در جامعهی اسلامی وحدت ایجاد کنند، میان مهاجرین و انصار عقد اخوت بستند و بین این دو گروه اسلامی برادری ایجاد کردند. این در حالی بود که رابطهی میان آنان تا پیش از آن بهقدری بد بود که گاهی بر سر یک شتر، سالها میجنگیدند. حضرت اما تمام آنها را متحد کردند و گفتند با هم برادر و امت واحده باشید. ایشان قاعدهی «رُحَماءُ بَینَهُم»3 را در عمل پیاده کردند و پس از این اقدام بود که جامعهی اسلامی برادرانه در کنار هم قرار گرفتند و گوش به فرمان رهبرشان، پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم سپردند.
در کرمانشاه همواره همزیستی مسالمتآمیزی بین مردم و طوایف مختلف در برهههای گوناگون تاریخی وجود داشته است. ما در این استان هیچگاه نزاعهایی از جنس درگیریهایی که گاهی در مناطق دیگر مشاهده میشود، ندیدهایم.
ائمهی اطهار علیهمالسلام نیز همین سیره را ادامه دادند. مثلاً با اینکه پس از رحلت پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم عدهی کثیری از امت به دستور ایشان عمل نکردند و راه اصلی را نپیمودند، اما امیرالمؤمنین علیهالسّلام با وجود این که حق مسلمشان تضییع شده بود، باز هم برای حفظ وحدت جامعهی اسلامی از حق خود صرف نظر کردند و گفتند که الآن امر مهمتری در پیش است و وحدت مسلمانان باید حفظ شود، زیرا اگر این کار را نکنیم، مرتدین و کفار به سوء استفاده از این وضعیت میپردازند و به جامعهی اسلامی حمله میکنند.
اساساً سیرهی امیرالمؤمنین علیهالسّلام نماد وحدت است. همچنین وقتی سیرهی همهی ائمه علیهمالسلام را ملاحظه میکنیم، درمییابیم که داشتن رفتار مناسب و مسالمتآمیز حتی در قبال مخالفان و پرهیز از اختلاف، دستور همیشگی ایشان به پیروان خود بوده است.
برخی معتقدند اگر ما وارد موضع وحدت بشویم، باید از عقاید خودمان کوتاه بیاییم. این مسئله تا چه اندازه درست است؟
ممکن است بعضیها اینگونه فکر کنند، اما قطعاً این مطلب درست نیست. آیا اینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام با خلفای سهگانه به مشورت مینشستند و به آنها کمک میکردند، از عقایدشان دست برداشته بودند؟ خیر، اینطور نبود؛ ایشان به خاطر حفظ وحدت جامعهی اسلامی و به خاطر تقویت این امر مهم اینگونه عمل میکردند. اما از طرف دیگر و در ماجرای تشکیل شورای ششنفره برای تعیین خلیفه پس از خلیفهی دوم، حضرت امیر علیهالسلام هم در آن جلسه حضور داشتند و قرار شد که یک نفر از این شورا به خلافت انتخاب شود. اعضای این شورا با امیرالمؤمنین علیهالسلام شرط کردند که اگر شما به سیرهی پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و خلفای پیشین عمل کنی، ما خلافت را به تو میدهیم. ایشان اما این شرط دوم را نپذیرفتند. این نپذیرفتن به این خاطر بود که ایشان نمیخواستند از عقاید و روش خودشان دست بردارند. ایشان با وجود این که وحدت را حفظ کرده و در جهت آن عمل کرده بود، اما همواره اعتقاد و سیرهی خویش را نیز حفظ و تبلیغ کرده بودند.
دیگر امامان علیهمالسلام نیز همینگونه بودند. مگر امام صادق علیهالسلام حفظ وحدت در جامعهی اسلامی را لازم نمیدانستند و به این مسئله سفارش نمیکردند؟ امام صادق علیهالسلام بارها در نمازهای جماعت اهل سنت شرکت میکردند. امیرالمؤمنین علیهالسلام هم شرکت میکردند، اما تعلیمات درست را هم به پیروان خودشان آموزش میدادند. نظریات اشتباه مانند جبرگرایی و تفکرات نادرستی مثل تلقیهایی را که دربارهی سلاطین وجود داشت، تذکر میدادند و نقد میکردند. در عین حال، رفتاری کاملاً همسو با وحدت جامعهی اسلامی داشتند.
بنابراین ما هم باید همین راه و روش اهلبیت علیهمالسلام را دنبال کنیم. یعنی ضمن اینکه از عقیدهی خود دفاع میکنیم، رفتارمان به گونهای نباشد که امت اسلامی دچار چنددستگی و اختلاف بشود. نقل است که در زمان امام صادق علیهالسلام، چهار هزار نفر به نوعی از محضر ایشان استفاده میکردند که بعضی از آنها اهل سنت و حتی از بزرگان آنان بودند. مفهوم این مطلب آن است که امام صادق علیهالسلام در عین اینکه پایبند به ضوابط وحدت در جامعهی اسلامی بودند، به ترویج افکار و رفتار صحیح نیز اهتمام داشتند. پس هیچ منافاتی بین این دو وجود ندارد.
به نظر شما وحدت بین مذاهب چه جایگاهی در وضعیت تحولات کنونی دنیای اسلام و بیداری اسلامی دارد؟
باید ببینیم که چه خطرات بزرگی امت اسلامی را تهدید میکند. دشمنان این امت، آمریکا و اسرائیل و دیگران، برنامههای عظیمی را تدارک دیدهاند تا این امت را چندپاره کنند و جلوی بیداری آنان را بگیرند. آنها میخواهند یا معارف اسلامی را از این امت بربایند، یا این که اسلام را بهکلی دگرگون و تحریف کنند. اگر این برنامههای دشمنان را بشناسیم و برای آن برنامهریزی کنیم، درمییابیم که یکی از اولین و ضروریترین اموری که به آن نیاز داریم، همین است که همه با هم در یک زمینه و در یک راستا حول یک محور «حبلالله» جمع شویم. بنابراین همهی امت اسلامی باید یکصدا شعار احیای اسلام و احکام اسلامی و قرآنی را سر بدهد تا انشاءالله در مراحل بعدی که بیداریهای بیشتری هم رخ مینماید، آمادهتر باشیم.
آیا اینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام با خلفای سهگانه به مشورت مینشستند و به آنها کمک میکردند، از عقایدشان دست برداشته بودند؟
متأسفانه کسانی که به اختلافات دامن میزنند، خواسته یا ناخواسته طبق برنامهی دشمن حرکت میکنند و دشمنان کاملاً از این رویهی آنان سوءاستفاده میکند. متأسفانه در بین امت اسلامی -هم در بین شیعیان و هم در بین اهل سنت- افرادی وجود دارند که به اختلافات دامن میزنند. حتی بعضی شبکههای ماهوارهای در راستای اختلافافکنی فعالیت میکنند. اینها نه مورد تأیید اسلام است و نه مورد تأیید مقام معظم رهبری و نه مورد تأیید هر وجدانی که به ضرورت حفظ دین آگاه است.
با توجه به سفر رهبر معظم انقلاب به کرمانشاه و حضور اقوام و مذاهب گوناگون در این منطقه، چه دلایلی موجب وحدت در این استان شده است؟
در کرمانشاه بحمدالله همواره همزیستی مسالمتآمیزی بین مردم و طوایف مختلف در برهههای گوناگون تاریخی وجود داشته است. ما در این استان هیچگاه نزاعهایی از جنس درگیریهایی که گاهی در مناطق دیگر مشاهده میشود، ندیدهایم. مثلاً نزاعهای مذهبی بین شیعه و سنی یا بین اهل حق و طوایف دیگر در تاریخ کرمانشاه سابقه ندارد و این مسئله به روحیهی سلم و آرام و مسالمتآمیز مردم این خطه برمیگردد که از توفیقات ایشان است.
نکتهی دوم اینکه از ویژگیهای مردم کرمانشاه، یکی این است که حول محور رهبری جمع میشوند. عشق به مرحوم امام و رهبر معظم انقلاب در دل همهی طوائف این خطه وجود داشته و دارد. البته طبیعی است که این مردم احتمالاً از بعضی مسئولین گلایههایی هم داشته باشند، اما همواره در عمل نشان دادهاند که در صحنههای مختلف و در هر جا که لازم بوده، با همهی گرایشهای مختلفی که دارند، به میدان آمدهاند و حامی جریان اصیل اسلام و انقلاب و رهبری بودند. نمونهی بارز این وفاداری، دفاع مقدس هشتساله است که این مردم طی آن پایداری کمنظیری از خود نشان دادند. کرمانشاه از شهرهایی بود که بیشترین بمبهای دشمن در آن فرود آمد. این همه فشار و این همه بمباران در این شهر اتفاق افتاد، اما از پایداری مردم چیزی کم نشد.
همهی مردم کرمانشاه از طوایف و مذاهب گوناگون در برابر فشارها و دشمنان سینه سپر کردند. همین مردم در مورد دیگر مسائل نیز بهخوبی موضعگیری کردند. در مواقعی هم که لازم بود ملت در برابر آمریکا موضع بگیرد، این مردم به صحنه آمدند و از انقلاب دفاع کردند. از جمله در مواجهه با فتنهی 88 راهپیمایی عظیمی بعد از قضایای روز عاشورا در کرمانشاه برپا شد که بینظیر بود و همهی طوایف در حمایت از رهبر معظم انقلاب در آن حضور پیدا کردند.
پینوشتها:
1. سوره مبارکهی آل عمران، آیهی 103: وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَ لاَ تَفَرَّقُواْ وَ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَائاً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ کُنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ؛ و همگی به ریسمان خداوند چنگ بزنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید؛ آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهای شما الفت انداخت تا به لطف او برادرانِ هم شدید، و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید، اینگونه خداوند نشانههای خود را برای شما روشن میکند، باشد که شما راه یابید.
2. سورهی مبارکهی انفال، آیهی 46: وَ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود، و صبر کنید که خدا با شکیبایان است.
3. سورهی مبارکهی فتح، آیهی 29: مُّحَمَّدٌ رَسُولُاللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا سِیمَا هُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا؛ محمد پیامبر خدا، و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیرند و با یکدیگر مهربان؛ آنان را بینی که رکوع میکنند، به سجده میآیند و جویای فضل و خشنودی خدا هستند نشانشان اثر سجدهای است که بر چهرهی آنهاست، این است وصفشان در تورات و در انجیل، که چون کشتهای هستند که جوانه بزند و آن جوانه محکم شود و بر پاهای خود بایستد و کشاورزان را به شگفتی وادارد، تا آنجا که کافران را به خشم آورد، خدا از میان آنها کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است.