1390/07/04
|بیداری اسلامی|
منشور قرآنی انقلابهای مردمی
رهبر انقلاب اسلامی در فراز پایانی سخنانشان در اجلاس بینالمللی بیداری اسلامی، به آیاتی اشاره فرمودند که در آغاز بیاناتشان تلاوت کرده بودند: «آیاتی که در طلیعهی سخن تلاوت شد، دستورالعمل کامل و کارسازی است برای همیشه و بهویژه در این برههی حساس و سرنوشتساز.»
با پیروی از دستور پیامبر اعظم صلّیاللهعلیهوآله که فرمودهاند: «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیکُمْ بِالْقُرْآن؛1 هرگاه آشوبها و فتنهها چون شب تار شما را در بر گرفت، به قرآن روی آورید،» رهبر انقلاب نیز از سه آیهی آغازین سورهی احزاب به عنوان دستورالعملی کامل و کارساز برای مسلمین جهان یاد کردند. ایشان سپس چهار امری را که خداوند متعال به پیامبرش امر فرموده، فهرستوار برشمردند. لذا در ادامه به تبیین بیشتر این آیات بیان برخی نکات دربارهی آنها میپردازیم.
بِسْمِاللَّهِالرَّحْمنِالرَّحِیمِ* یا أَیهَا النَّبِی ٱتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ ٱلْکافِرِینَ وَ ٱلْمُنافِقِینَ إِنَّ ٱللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً(1) وَ ٱتَّبِعْ ما یوحیٰ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ إِنَّ ٱللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً(2) وَ تَوَکَّلْ عَلَی ٱللَّهِ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلاً(3)2
مفسران در مورد این آیات شأن نزولهای مختلفی نقل کردهاند که تقریباً همه یک موضوع را تعقیب میکند. از جمله اینکه گفتهاند این آیات در مورد «أبوسفیان» و بعضی دیگر از سران کفر و شرک نازل شد. آنان پس از جنگ «اُحُد» از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله امان گرفتند و وارد مدینه شدند. سپس به اتفاق «عبداللَّه بن اُبَیّ»3 و بعضی دیگر از دوستانشان خدمت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمدند و عرض کردند: ای محمد! بیا و از بدگویی به خدایان ما -بتهای لات و عزُی و منات- صرف نظر کن و بگو آنها برای پرستشکنندگانشان شفاعت میکنند تا ما هم از تو دست برداریم، و آزاد هستی هر چه که میخواهی دربارهی خدایت توصیف کنی.
این پیشنهاد آنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله را ناراحت کرد. عمر برخاست و گفت: اجازه بده تا آنها را از دم شمشیر بگذرانم. پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «من به آنها امان دادهام. چنین چیزی ممکن نیست.» اما دستور داد آنها را از مدینه بیرون کنند. آیات فوق نازل شد و به پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستور داد که به اینگونه پیشنهادها اعتنا نکند.4
خطابی فراگیر به همهی مؤمنین
اگرچه مخاطب این آیات شخص پیامبر صلیاللهعلیهوآله است، ولی آشکار است که این دستور برای همهی مؤمنان و همهی مسلمانان جهان است؛ نسخهای است نجاتبخش برای هر عصر و هر زمان، همانگونه که امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودهاند: «نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیّاکِ أَعْنی وَ ٱسْمَعِی یا جَارَةُ»5 یعنی قرآن مانند این ضربالمثل عربی نازل شده که: «ایّاک أعْنی وَ ٱسْمَعی یا جَارَة» یعنی به تو میگویم، ولی ای همسایهی تو گوش کن.
ناگفته پیدا است که مفهوم این دستورها به پیامبر این نیست که ایشان در مسألهی تقوا و ترک اطاعت کافران و منافقان کوتاهی کردهاند، این بیانات از یک سو جنبهای تأکیدی در مورد وظائف پیامبر صلیاللهعلیهوآله دارد و از سوی دیگر درسی است برای همهی مؤمنان. شاهد دیگر برای چنین تعمیمی این است که جملهی «إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً» خطاب به جمع و با فعل جمع آمده است. این آیه میگوید: خدا بر آنچه شما میکنید آگاه است، در حالی که اگر تنها پیامبر صلیاللهعلیهوآله مورد خطاب این آیه بودند، چهبسا باید گفته میشد که: خدا بر آنچه تو میکنی آگاه است.
عمومیت عدم تبعیت از کافر و منافق
همانگونه که از شأن نزول آیات مشخص است، این آیات در مکه و پس از جنگ اُحُد نازل شده است. در آن هنگام کافران امید داشتند که قیام پیامبر صلیاللهعلیهوآله را شکست بدهند و دوباره بر کرسی قدرت تکیه بزنند. از طرفی منافقین نیز که از روی ناچاری یا برای رسیدن به جایگاه حکومتی، ظاهراً مسلمان شده بودند، به کارشکنیهای خود ادامه میدادند. در این شرایط بود که این آیات نازل شد؛ آیاتی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنین را در اطاعت امر الهی مستحکم میساخت و کافران و منافقان را ناامید میکرد.
آیهی آغازین این سوره در حق هر کافر و منافقی جاری است. حکم این آیه عمومیت دارد و تنها مختص زمان یا افراد نامبرده نیست؛ اگرچه دربارهی این اشخاص نازل شده است.
آسیبشناسی انقلابهای اسلامی
از خطرناکترین پرتگاههایی که بر سر راه رهبران بزرگ قرار دارد، مقولهی پیشنهادهای سازشکارانهای است که مخالفان مطرح میکنند. از همینجا است که خطوط انحرافی بر سر راه رهبران قرار میگیرد و چهبسا که آنان را از مسیر اصلی بیرون ببرد و این آزمون بزرگی برای آنها است. مشرکان مکه و منافقان مدینه بارها کوشیدند تا با طرح پیشنهادهایی سازشکارانه، پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله را از خط توحید منحرف کنند؛ از جمله همان که در شأن نزول آیهی فوق خواندیم.
اما نخستین آیات سورهی احزاب که نازل شد، به توطئهی آنها پایان داد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله را به ادامهی روش قاطعانهاش در خط توحید، بدون کمترین سازشی فراخواند. رهبر انقلاب نیز خطاب به مردم منطقه فرمودند: «شعارها و اصول باید تنقیح و با مبانی و محکمات اسلام تطبیق داده شوند. استقلال، آزادی، عدالتخواهی، تسلیم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفی تبعیضهای قومی و نژادی و مذهبی، نفی صریح صهیونیزم؛ اینها ارکان نهضتهای امروز کشورهای اسلامی است و همه برگرفته از اسلام و قرآن است.»
پس باید تمام ملتها قاطعانه بر اصول خود ایستادگی کنند و به هیچوجه به قدرتهای اروپایی و آمریکایی و دیگر ابرقدرتهای جهان توجه نکنند، زیرا اینان میخواهند روند قیامها را به نفع خود تغییر دهند.
چهار فرمان قرآن دربارهی انقلابهای اسلامی
این آیات مجموعاً چهار دستور مهم به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنین میدهد:
1. تقوی: نخستین دستور در مورد تقوی و پرهیزکاری است که زمینهساز هر برنامهی دیگری است. میفرماید: «ای پیامبر تقوای الهی پیشه کن؛ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ»
حقیقت تقوی همان احساس مسئولیت درونی است و تا این احساس مسئولیت نباشد، انسان از هیچ برنامهی سازندهی دیگری پیروی نمیکند.6 باید توجه کنیم که منظور از این فرمان قطعاً همهی ابعاد تقوا است. لذا هر جامعهای باید روی همهی ابعاد تقوا سرمایهگذاری کند و برای هرکدام آنها برنامهریزی داشته باشد؛ یعنی تقوای فردی، تقوای اجتماعی، تقوای جمعی، تقوای سیاسی و ...
خدای متعال میفرمایند: «یا أیُّهَا الَّذینَ اٰمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أعْمالَکُم وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُم وَ مَنْ یُطِع ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظیماً»7 تقوای الهی را در رفتار، در گفتار، حتی در پندار خود باید رعایت کنیم. یعنی مراقب باشیم که در رفتار خود، در کردار خود یا در گفتار خود ذرهای از رضای الهی و حق، تعدی و تجاوز نکنیم.
به قول رهبر انقلاب: «غالباً وقتی گفته میشود تقوا، پرهیزگاری، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتی که دم دست ما است؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعیمان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوییم. البته اینها مهم است، همهاش مهم است، لیکن تقوا ابعاد دیگری نیز دارد که غالباً ما از اینها غفلت میکنیم. در دعای شریف مکارمالاخلاق یک فقرهای در توضیح این ابعاد دیگر هست: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِهِ وَ حُلَّنی بِحِلْیَةِ ٱلصّالِحینَ و ألْبِسْنی زینَةَ ٱلْمُتَّقینَ»8 از خدای متعال درخواست میکند که: پروردگارا مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزگاران ملبّس کن. خوب، این لباس پرهیزگاران چیست؟ آن وقت این شرح جالب است: «فی بَسْطِ الْعَدْلِ»؛ لباس پرهیزگاران در گستردن عدالت، «وَ کَظْمِ ٱلْغَیْظِ»؛ در فروبردن خشم، «وَ إطْفاءِ النّائِرَةِ»؛ در فرونشاندن آتش؛ آتشهایی که بین افراد جامعه برمیافروزند. اینها تقوا است. «وَ ضَمِّ أهْلِ ٱلْفرْقَةِ»؛ افرادی که از شمایند، اما جدا شدند، سعی کنید اینها را گرد بیاورید. این جزو موارد تقوا است.»9
اینها مصادیقی از موارد تقوا بود و ما باید به جنبههای دیگر تقوا نیز بپردازیم که آیات و روایات به آنها اشاره دارند.
2. نفی اطاعت از کافران و منافقان: دستور دوم نفی پیروی از کافران و منافقان است. میفرماید: از کافران و منافقان اطاعت مکن؛ «وَ لا تُطِعِ ٱلْکافِرِینَ وَ ٱلْمُنافِقِینَ». در پایان این آیه نیز برای تأکید میگوید: خداوند عالِم و حکیم است؛ «إِنَّ ٱللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکیماً».
اگر خداوند فرمان ترک پیروی از منافقان و کافران را به تو میدهد، بر اساس علم و حکمت بیپایان او است. هم او است که میداند در این تبعیت و سازشکاری چه مصائب دردناک و چه مفاسد بیشماری نهفته است. به هر حال، پس از تقوا و احساس مسئولیت، نخستین وظیفه شستوشوی صفحهی دل از اغیار و ریشهکن کردن خارهای مزاحم از این سرزمین است.
این آیه خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شده که: ای پیامبر از خدا بترس و تابع کفار و منافقین نباش. البته این توجیه به نظر درست نمیآید که چنین احتمالی بوده که پیامبر با کفار و منافقین همکاری کند ولذا خداوند با نازل کردن این آیه از این احتمال جلوگیری کرده است، زیرا خداوند میدانسته که رسولش هیچوقت دست از وظیفهی خود برنخواهد داشت. پس شاید این آیه برای قطع طمع کافرین و منافقین باشد تا آنان بدانند که حضرتش از جانب خدای تعالی مأمور تبلیغ است و ممکن نیست دست از وظیفه و مأموریتش بردارد.10
شاید این شبهه را نیز مطرح کنند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله با مسیحیان سازش کرد و به آنها اجازهی ماندن در شهر را داد، پس خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله هم اهل سازش بوده و هرجا که پای منافعش در میان بوده، حتی سازش هم میکرده. در پاسخ باید گفت که اولاً پیامبر صلیاللهعلیهوآله از مسیحیان جزیه میگرفت. ثانیاً هیچگاه بر سر اصول با هیچکس سازش نکرد. ایشان همیشه بر مبانی و اصولش محکم ایستاد و ذرهای از اصولش عقبنشینی نکرد. آنجایی هم که پیامبر صلیاللهعلیهوآله با دیگران وارد مذاکره میشد، از موضع قدرت وارد میشد و بر اصولش محکم ایستادگی میکرد.
خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ».11 این یک قانون الهی است که میتواند مهمترین عامل پیروزی انقلابهای منطقه باشد. ملتهای مسلمان با شعارهای اسلامی، نماز جماعت و جمعه و اللهاکبر انقلابشان را شروع کردند و اگر بر سر همین شعارها ایستادگی کنند، حتماً پیروزی قطعی با ایشان است.
3. تبعیت از وحی الهی: در سومین دستور، مسألهی تبعیت از وحی الهی مطرح است. میفرماید: «از آنچه پیروی کن که از طرف پروردگارت به تو وحی میشود؛ وَ اتَّبِعْ ما یُوحی إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ.» همچنین مراقب باش و بدان که «خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است؛ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً.»
باید طاغوتزدایی کرد تا حکومت اللَّه و نظام الهی جانشین آن شود، زیرا همیشه تأثیر عامل مزاحم، بیشتر از عامل مُعِدّ است. مثل این است که کسی غذاهای مفید و مقوی مصرف کند، اما از آن طرف بهطور منظم یک سمّ یا میکروب را نیز وارد بدنش کنند؛ بدیهی است که غذاها اثر مطلوبی نخواهد داشت. پس نتیجه میگیریم که از بین بردن عامل مزاحم بسیار مهمتر از عامل مُعِدّ است. پس لازمهی تبعیت از وحی الهی، نفی طاغوتها و مستکبران عالم است.
نمیشود شعار برپایی عدالت را سر داد، ولی با نقضکنندگان عدالت پیمان بست. نمیشود شعار مبارزه با استکبار داد و با آمریکا که مظهر استکبار جهانی در عصر حاضر است، هم پیمان شد. نمیشود شعار دفاع از حقوق بشر را مطرح کرد و با فرانسه و ایتالیا که از بزرگترین ناقضان حقوق بشر هستند، دست دوستی داد.
رهبر انقلاب نیز خطاب به ملتهای مسلمان فرمودند: «هرگز به آمریکا و ناتو و به رژیمهای جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند، اعتماد نکنید. به آنها سوء ظن داشته باشید و لبخند آنها را باور نکنید. پشت این لبخندها و وعدهها، توطئه و خیانت نهفته است. راه حل خود را خود با بهرهگیری از سرچشمهی فیاض اسلام به دست آورید و نسخههای بیگانه را به خودشان پس دهید.»12
4. توکل بر خداوند: از آنجا که در ادامهی این راه، مشکلات فراوان و نیز تهدید و توطئه و کارشکنی بسیار زیاد است، چهارمین دستور را به این صورت صادر میکند: «بر خدا توکل کن؛ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ.» «و همین بس که خداوند ولیّ و حافظ و مدافع انسان باشد؛ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلاً.»
ما با توکل بر خدا میتوانیم نیروی ناچیز خودمان را به نیروی بینهایت پروردگار متصل کنیم تا کاملاً آسیبناپذیر شویم.
در این میدان که میدان مبارزه و کارزار است، انسان در انتظار این است که دشمن به او ضربه بزند و حمله کند، اما به خدا توکل میکند و همهی قدرت و علم و هوشمندی و عقل خود را به کار میگیرد و پیش میرود. قرآن کریم میفرماید: «فَإذا دَخَلْتُمُوهُ فَإنَّکُمْ غالِبُونَ»13 حضرت موسی به بنیاسرائیل گفت: شما بروید وارد شوید؛ همینقدر که وارد شدید و پشت به میدان نکردید، غلبه با شما است. پس مهم این است که پشت به میدان نکرد و میدان را حفظ و کار را دنبال کرد؛ خدای متعال هم قطعاً کمک خواهد کرد.
رهبر انقلاب در توصیهای به ملتهای مسلمان فرمودند: «خطر هست، ولی راه مصونیت از آن نیز هست. توجه به خطر نباید ملتها را بترساند. بگذارید دشمنانتان از شما بترسند و بدانید که «إنَّ کَیْدَ ٱلشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً»14.»15
حرکت ملتها هنگامی مصونیت کامل مییابد که تلاش و تدبیرشان توأمان با توکل بر خداوند متعال باشد؛ «إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ».16
پینوشت:
1. «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن»
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 598
2. احزاب : 1-3 ،
ترجمه آیتالله مکارم، ص: 418
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است. (1)
و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن که خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است. (2)
و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد! (3)
3. مراد از کافرین کفار اهل مکه ابو سفیان و ابو اعور سلمی و عکرمه است، و مراد از" وَ الْمُنافِقِینَ" ابن ابی، و ابن سعید، و طعمه میباشد. (ترجمه المیزان، ج16، ص: 420)
4. تفسیر نمونه، ج17، ص: 187
5. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 631
6. تفسیر نمونه، ج17، ص: 188
7. سوره مبارکه الأحزاب آیه 70
8. صحفیهی سجادیه، دعای 20 (دعای مکارم الاخلاق)
9. بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1389/5/27
10. مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج10، ص: 193
11. سوره مبارکه فصلت آیه 30
12. بیانات در اجلاس بینالمللی بیداری اسلامی 1390/6/26
13. سوره مبارکه المائدة آیه 23
14. سوره مبارکه نساء آیه 76
15. بیانات در اجلاس بینالمللی بیداری اسلامی 1390/6/26
16. سوره مبارکه غافر آیه 22
با پیروی از دستور پیامبر اعظم صلّیاللهعلیهوآله که فرمودهاند: «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیکُمْ بِالْقُرْآن؛1 هرگاه آشوبها و فتنهها چون شب تار شما را در بر گرفت، به قرآن روی آورید،» رهبر انقلاب نیز از سه آیهی آغازین سورهی احزاب به عنوان دستورالعملی کامل و کارساز برای مسلمین جهان یاد کردند. ایشان سپس چهار امری را که خداوند متعال به پیامبرش امر فرموده، فهرستوار برشمردند. لذا در ادامه به تبیین بیشتر این آیات بیان برخی نکات دربارهی آنها میپردازیم.
بِسْمِاللَّهِالرَّحْمنِالرَّحِیمِ* یا أَیهَا النَّبِی ٱتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ ٱلْکافِرِینَ وَ ٱلْمُنافِقِینَ إِنَّ ٱللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً(1) وَ ٱتَّبِعْ ما یوحیٰ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ إِنَّ ٱللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً(2) وَ تَوَکَّلْ عَلَی ٱللَّهِ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلاً(3)2
مفسران در مورد این آیات شأن نزولهای مختلفی نقل کردهاند که تقریباً همه یک موضوع را تعقیب میکند. از جمله اینکه گفتهاند این آیات در مورد «أبوسفیان» و بعضی دیگر از سران کفر و شرک نازل شد. آنان پس از جنگ «اُحُد» از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله امان گرفتند و وارد مدینه شدند. سپس به اتفاق «عبداللَّه بن اُبَیّ»3 و بعضی دیگر از دوستانشان خدمت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمدند و عرض کردند: ای محمد! بیا و از بدگویی به خدایان ما -بتهای لات و عزُی و منات- صرف نظر کن و بگو آنها برای پرستشکنندگانشان شفاعت میکنند تا ما هم از تو دست برداریم، و آزاد هستی هر چه که میخواهی دربارهی خدایت توصیف کنی.
این پیشنهاد آنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله را ناراحت کرد. عمر برخاست و گفت: اجازه بده تا آنها را از دم شمشیر بگذرانم. پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «من به آنها امان دادهام. چنین چیزی ممکن نیست.» اما دستور داد آنها را از مدینه بیرون کنند. آیات فوق نازل شد و به پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستور داد که به اینگونه پیشنهادها اعتنا نکند.4
خطابی فراگیر به همهی مؤمنین
اگرچه مخاطب این آیات شخص پیامبر صلیاللهعلیهوآله است، ولی آشکار است که این دستور برای همهی مؤمنان و همهی مسلمانان جهان است؛ نسخهای است نجاتبخش برای هر عصر و هر زمان، همانگونه که امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودهاند: «نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیّاکِ أَعْنی وَ ٱسْمَعِی یا جَارَةُ»5 یعنی قرآن مانند این ضربالمثل عربی نازل شده که: «ایّاک أعْنی وَ ٱسْمَعی یا جَارَة» یعنی به تو میگویم، ولی ای همسایهی تو گوش کن.
ناگفته پیدا است که مفهوم این دستورها به پیامبر این نیست که ایشان در مسألهی تقوا و ترک اطاعت کافران و منافقان کوتاهی کردهاند، این بیانات از یک سو جنبهای تأکیدی در مورد وظائف پیامبر صلیاللهعلیهوآله دارد و از سوی دیگر درسی است برای همهی مؤمنان. شاهد دیگر برای چنین تعمیمی این است که جملهی «إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً» خطاب به جمع و با فعل جمع آمده است. این آیه میگوید: خدا بر آنچه شما میکنید آگاه است، در حالی که اگر تنها پیامبر صلیاللهعلیهوآله مورد خطاب این آیه بودند، چهبسا باید گفته میشد که: خدا بر آنچه تو میکنی آگاه است.
عمومیت عدم تبعیت از کافر و منافق
همانگونه که از شأن نزول آیات مشخص است، این آیات در مکه و پس از جنگ اُحُد نازل شده است. در آن هنگام کافران امید داشتند که قیام پیامبر صلیاللهعلیهوآله را شکست بدهند و دوباره بر کرسی قدرت تکیه بزنند. از طرفی منافقین نیز که از روی ناچاری یا برای رسیدن به جایگاه حکومتی، ظاهراً مسلمان شده بودند، به کارشکنیهای خود ادامه میدادند. در این شرایط بود که این آیات نازل شد؛ آیاتی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنین را در اطاعت امر الهی مستحکم میساخت و کافران و منافقان را ناامید میکرد.
آیهی آغازین این سوره در حق هر کافر و منافقی جاری است. حکم این آیه عمومیت دارد و تنها مختص زمان یا افراد نامبرده نیست؛ اگرچه دربارهی این اشخاص نازل شده است.
آسیبشناسی انقلابهای اسلامی
از خطرناکترین پرتگاههایی که بر سر راه رهبران بزرگ قرار دارد، مقولهی پیشنهادهای سازشکارانهای است که مخالفان مطرح میکنند. از همینجا است که خطوط انحرافی بر سر راه رهبران قرار میگیرد و چهبسا که آنان را از مسیر اصلی بیرون ببرد و این آزمون بزرگی برای آنها است. مشرکان مکه و منافقان مدینه بارها کوشیدند تا با طرح پیشنهادهایی سازشکارانه، پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله را از خط توحید منحرف کنند؛ از جمله همان که در شأن نزول آیهی فوق خواندیم.
حضرت موسی به بنیاسرائیل گفت: شما بروید وارد شوید؛ همینقدر که وارد شدید و پشت به میدان نکردید، غلبه با شما است. پس مهم این است که پشت به میدان نکرد و میدان را حفظ و کار را دنبال کرد؛ خدای متعال هم قطعاً کمک خواهد کرد.
اما نخستین آیات سورهی احزاب که نازل شد، به توطئهی آنها پایان داد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله را به ادامهی روش قاطعانهاش در خط توحید، بدون کمترین سازشی فراخواند. رهبر انقلاب نیز خطاب به مردم منطقه فرمودند: «شعارها و اصول باید تنقیح و با مبانی و محکمات اسلام تطبیق داده شوند. استقلال، آزادی، عدالتخواهی، تسلیم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفی تبعیضهای قومی و نژادی و مذهبی، نفی صریح صهیونیزم؛ اینها ارکان نهضتهای امروز کشورهای اسلامی است و همه برگرفته از اسلام و قرآن است.»
پس باید تمام ملتها قاطعانه بر اصول خود ایستادگی کنند و به هیچوجه به قدرتهای اروپایی و آمریکایی و دیگر ابرقدرتهای جهان توجه نکنند، زیرا اینان میخواهند روند قیامها را به نفع خود تغییر دهند.
چهار فرمان قرآن دربارهی انقلابهای اسلامی
این آیات مجموعاً چهار دستور مهم به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنین میدهد:
1. تقوی: نخستین دستور در مورد تقوی و پرهیزکاری است که زمینهساز هر برنامهی دیگری است. میفرماید: «ای پیامبر تقوای الهی پیشه کن؛ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ»
حقیقت تقوی همان احساس مسئولیت درونی است و تا این احساس مسئولیت نباشد، انسان از هیچ برنامهی سازندهی دیگری پیروی نمیکند.6 باید توجه کنیم که منظور از این فرمان قطعاً همهی ابعاد تقوا است. لذا هر جامعهای باید روی همهی ابعاد تقوا سرمایهگذاری کند و برای هرکدام آنها برنامهریزی داشته باشد؛ یعنی تقوای فردی، تقوای اجتماعی، تقوای جمعی، تقوای سیاسی و ...
خدای متعال میفرمایند: «یا أیُّهَا الَّذینَ اٰمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أعْمالَکُم وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُم وَ مَنْ یُطِع ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظیماً»7 تقوای الهی را در رفتار، در گفتار، حتی در پندار خود باید رعایت کنیم. یعنی مراقب باشیم که در رفتار خود، در کردار خود یا در گفتار خود ذرهای از رضای الهی و حق، تعدی و تجاوز نکنیم.
به قول رهبر انقلاب: «غالباً وقتی گفته میشود تقوا، پرهیزگاری، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتی که دم دست ما است؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعیمان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوییم. البته اینها مهم است، همهاش مهم است، لیکن تقوا ابعاد دیگری نیز دارد که غالباً ما از اینها غفلت میکنیم. در دعای شریف مکارمالاخلاق یک فقرهای در توضیح این ابعاد دیگر هست: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِهِ وَ حُلَّنی بِحِلْیَةِ ٱلصّالِحینَ و ألْبِسْنی زینَةَ ٱلْمُتَّقینَ»8 از خدای متعال درخواست میکند که: پروردگارا مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزگاران ملبّس کن. خوب، این لباس پرهیزگاران چیست؟ آن وقت این شرح جالب است: «فی بَسْطِ الْعَدْلِ»؛ لباس پرهیزگاران در گستردن عدالت، «وَ کَظْمِ ٱلْغَیْظِ»؛ در فروبردن خشم، «وَ إطْفاءِ النّائِرَةِ»؛ در فرونشاندن آتش؛ آتشهایی که بین افراد جامعه برمیافروزند. اینها تقوا است. «وَ ضَمِّ أهْلِ ٱلْفرْقَةِ»؛ افرادی که از شمایند، اما جدا شدند، سعی کنید اینها را گرد بیاورید. این جزو موارد تقوا است.»9
اینها مصادیقی از موارد تقوا بود و ما باید به جنبههای دیگر تقوا نیز بپردازیم که آیات و روایات به آنها اشاره دارند.
2. نفی اطاعت از کافران و منافقان: دستور دوم نفی پیروی از کافران و منافقان است. میفرماید: از کافران و منافقان اطاعت مکن؛ «وَ لا تُطِعِ ٱلْکافِرِینَ وَ ٱلْمُنافِقِینَ». در پایان این آیه نیز برای تأکید میگوید: خداوند عالِم و حکیم است؛ «إِنَّ ٱللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکیماً».
اگر خداوند فرمان ترک پیروی از منافقان و کافران را به تو میدهد، بر اساس علم و حکمت بیپایان او است. هم او است که میداند در این تبعیت و سازشکاری چه مصائب دردناک و چه مفاسد بیشماری نهفته است. به هر حال، پس از تقوا و احساس مسئولیت، نخستین وظیفه شستوشوی صفحهی دل از اغیار و ریشهکن کردن خارهای مزاحم از این سرزمین است.
این آیه خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شده که: ای پیامبر از خدا بترس و تابع کفار و منافقین نباش. البته این توجیه به نظر درست نمیآید که چنین احتمالی بوده که پیامبر با کفار و منافقین همکاری کند ولذا خداوند با نازل کردن این آیه از این احتمال جلوگیری کرده است، زیرا خداوند میدانسته که رسولش هیچوقت دست از وظیفهی خود برنخواهد داشت. پس شاید این آیه برای قطع طمع کافرین و منافقین باشد تا آنان بدانند که حضرتش از جانب خدای تعالی مأمور تبلیغ است و ممکن نیست دست از وظیفه و مأموریتش بردارد.10
شاید این شبهه را نیز مطرح کنند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله با مسیحیان سازش کرد و به آنها اجازهی ماندن در شهر را داد، پس خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله هم اهل سازش بوده و هرجا که پای منافعش در میان بوده، حتی سازش هم میکرده. در پاسخ باید گفت که اولاً پیامبر صلیاللهعلیهوآله از مسیحیان جزیه میگرفت. ثانیاً هیچگاه بر سر اصول با هیچکس سازش نکرد. ایشان همیشه بر مبانی و اصولش محکم ایستاد و ذرهای از اصولش عقبنشینی نکرد. آنجایی هم که پیامبر صلیاللهعلیهوآله با دیگران وارد مذاکره میشد، از موضع قدرت وارد میشد و بر اصولش محکم ایستادگی میکرد.
خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ».11 این یک قانون الهی است که میتواند مهمترین عامل پیروزی انقلابهای منطقه باشد. ملتهای مسلمان با شعارهای اسلامی، نماز جماعت و جمعه و اللهاکبر انقلابشان را شروع کردند و اگر بر سر همین شعارها ایستادگی کنند، حتماً پیروزی قطعی با ایشان است.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هیچگاه بر سر اصول با هیچکس سازش نکرد. ایشان همیشه بر مبانی و اصولش محکم ایستاد و ذرهای از اصولش عقبنشینی نکرد. آنجایی هم که با دیگران وارد مذاکره میشد، از موضع قدرت وارد میشد و بر اصولش محکم ایستادگی میکرد.
3. تبعیت از وحی الهی: در سومین دستور، مسألهی تبعیت از وحی الهی مطرح است. میفرماید: «از آنچه پیروی کن که از طرف پروردگارت به تو وحی میشود؛ وَ اتَّبِعْ ما یُوحی إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ.» همچنین مراقب باش و بدان که «خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است؛ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً.»
باید طاغوتزدایی کرد تا حکومت اللَّه و نظام الهی جانشین آن شود، زیرا همیشه تأثیر عامل مزاحم، بیشتر از عامل مُعِدّ است. مثل این است که کسی غذاهای مفید و مقوی مصرف کند، اما از آن طرف بهطور منظم یک سمّ یا میکروب را نیز وارد بدنش کنند؛ بدیهی است که غذاها اثر مطلوبی نخواهد داشت. پس نتیجه میگیریم که از بین بردن عامل مزاحم بسیار مهمتر از عامل مُعِدّ است. پس لازمهی تبعیت از وحی الهی، نفی طاغوتها و مستکبران عالم است.
نمیشود شعار برپایی عدالت را سر داد، ولی با نقضکنندگان عدالت پیمان بست. نمیشود شعار مبارزه با استکبار داد و با آمریکا که مظهر استکبار جهانی در عصر حاضر است، هم پیمان شد. نمیشود شعار دفاع از حقوق بشر را مطرح کرد و با فرانسه و ایتالیا که از بزرگترین ناقضان حقوق بشر هستند، دست دوستی داد.
رهبر انقلاب نیز خطاب به ملتهای مسلمان فرمودند: «هرگز به آمریکا و ناتو و به رژیمهای جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند، اعتماد نکنید. به آنها سوء ظن داشته باشید و لبخند آنها را باور نکنید. پشت این لبخندها و وعدهها، توطئه و خیانت نهفته است. راه حل خود را خود با بهرهگیری از سرچشمهی فیاض اسلام به دست آورید و نسخههای بیگانه را به خودشان پس دهید.»12
4. توکل بر خداوند: از آنجا که در ادامهی این راه، مشکلات فراوان و نیز تهدید و توطئه و کارشکنی بسیار زیاد است، چهارمین دستور را به این صورت صادر میکند: «بر خدا توکل کن؛ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ.» «و همین بس که خداوند ولیّ و حافظ و مدافع انسان باشد؛ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلاً.»
ما با توکل بر خدا میتوانیم نیروی ناچیز خودمان را به نیروی بینهایت پروردگار متصل کنیم تا کاملاً آسیبناپذیر شویم.
در این میدان که میدان مبارزه و کارزار است، انسان در انتظار این است که دشمن به او ضربه بزند و حمله کند، اما به خدا توکل میکند و همهی قدرت و علم و هوشمندی و عقل خود را به کار میگیرد و پیش میرود. قرآن کریم میفرماید: «فَإذا دَخَلْتُمُوهُ فَإنَّکُمْ غالِبُونَ»13 حضرت موسی به بنیاسرائیل گفت: شما بروید وارد شوید؛ همینقدر که وارد شدید و پشت به میدان نکردید، غلبه با شما است. پس مهم این است که پشت به میدان نکرد و میدان را حفظ و کار را دنبال کرد؛ خدای متعال هم قطعاً کمک خواهد کرد.
رهبر انقلاب در توصیهای به ملتهای مسلمان فرمودند: «خطر هست، ولی راه مصونیت از آن نیز هست. توجه به خطر نباید ملتها را بترساند. بگذارید دشمنانتان از شما بترسند و بدانید که «إنَّ کَیْدَ ٱلشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً»14.»15
حرکت ملتها هنگامی مصونیت کامل مییابد که تلاش و تدبیرشان توأمان با توکل بر خداوند متعال باشد؛ «إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ».16
پینوشت:
1. «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن»
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 598
2. احزاب : 1-3 ،
ترجمه آیتالله مکارم، ص: 418
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است. (1)
و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن که خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است. (2)
و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد! (3)
3. مراد از کافرین کفار اهل مکه ابو سفیان و ابو اعور سلمی و عکرمه است، و مراد از" وَ الْمُنافِقِینَ" ابن ابی، و ابن سعید، و طعمه میباشد. (ترجمه المیزان، ج16، ص: 420)
4. تفسیر نمونه، ج17، ص: 187
5. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 631
6. تفسیر نمونه، ج17، ص: 188
7. سوره مبارکه الأحزاب آیه 70
8. صحفیهی سجادیه، دعای 20 (دعای مکارم الاخلاق)
9. بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1389/5/27
10. مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج10، ص: 193
11. سوره مبارکه فصلت آیه 30
12. بیانات در اجلاس بینالمللی بیداری اسلامی 1390/6/26
13. سوره مبارکه المائدة آیه 23
14. سوره مبارکه نساء آیه 76
15. بیانات در اجلاس بینالمللی بیداری اسلامی 1390/6/26
16. سوره مبارکه غافر آیه 22