1390/06/12
آسیبشناسی فرهنگی در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین انصاریان
دشمنان ما در دشمنی مصممتر شدهاند
رقیق کردن اعتقادات اسلامی مردم، یکی از سیاستهای فرهنگی نظام سلطه برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی است. سرمایهگذاری دشمن بر روی این مسئله دلایل درونی و بیرونی دارد که برای مقابله با این حربهی دشمن باید مورد توجه و آسیبشناسی قرار گیرند. در این باره با حجتالاسلاموالمسلمین شیخ حسین انصاریان به گفتوگو نشستیم. بخشی از فایل صوتی این گفتوگو را میتوانید از اینجا بشنوید:
همانگونه که رهبر معظم انقلاب چندین بار تأکید کردهاند، یکی از سیاستهای جدی دشمن در برخورد با نظام اسلامی، رقیق کردن و کمرنگ کردن اعتقادات دینی مردم است. بفرمایید دشمن به چه دلیلی سراغ این حربه رفته و بهترین روش مقابله با آن چیست؟
اگر ما به آیات قرآن مراجعه کنیم، درمییابیم که از زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله همواره سه دشمن در مقابل اعتقادات مردم ایستادگی کردهاند. برنامهشان هم این بوده که پیوند مردم و نسل جوان را با توحید، نبوت، امامت و ولایت قطع کنند. دشمن کاملاً به این حقیقت آشنا بوده که اسلام با آن دسته از پیروانش که به اسلام اعتقاد راسخ دارند، قدرتی است که این سه فرهنگ را به نابودی میکشاند؛ یکی فرهنگ شرک و یکی فرهنگ تحریفشدهی یهودیت و یکی هم مسیحیت تحریفشده. قرآن مجید کراراً به مسلمانان هشدار میدهد که دشمن میخواهد دین شما را بگیرد و تا شما را بیدین نکند، راضی نمیشود: «وَ لَن تَرضی عَنکَ الیَهودُ وَ لا النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم»1 از زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تا حالا این درگیری ادامه داشته و امروز هم ادامه دارد.
انقلاب ایران با پشتوانهی اسلام پیروز شد و وقتی که یک فضای آزادی برای مردم و جوانان به پشتوانهی دین پیدا شد و شکوفاییهای علمی، سیاسی و فکری در ایران اتفاق افتاد، دشمنان ما در دشمنی خود مصممتر شدند. در واقع کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در انرژی، در اسلحهسازی، در علم ژنتیک و علوم پایه همیشه حرف اول را میزدند، اما الان ما به پشتوانهی دین به جایی رسیدهایم که در مقابل این کشورها حرفهای جدی برای گفتن داریم.
از طرف دیگر ایران به سبب یک موجی بیدار شده است که همین موج بیداری وقتی در خاورمیانه قوت بگیرد، کفر و شرک و نفاق و یهودیت در لباس صهیونیسم و مسیحیت تحریفشده که غلام حلقه به گوش صهیونیسم است دیگر نمیتوانند سفرهی خود را پهن کنند. دیگر نمیتوانند استعمار کهنه و نو داشته باشند و دیگر امکان غارت ثروت و فرهنگ مردم بیدارشده را ندارند. لذا شیاطین نفاق و شرک با اینکه موفقیت کامل هم در این زمینه پیدا نمیکنند، ولی خیال میکنند که اگر اسلام را از مسلمانان بگیرند، مسلمانان به همان دورانهای قبل برمیگردند که بردگان آنان بودند و البته این فکر شیاطین فکر ریشهداری نیست.
راهکار جلوگیری از هجوم سنگین دشمنان این است که ما در کشورمان به تعداد روحانیان واجد شرایط و جاذبهدار و باتقوا اضافه کنیم. یعنی اگر ما بتوانیم برای محرابها و منبرهامان هر چه سریعتر افراد اهل خدا، باتقوا و پرجاذبه را تربیت کنیم، اینها میتوانند با هنرمندی و محبت، کسانی را که اعتقادشان رقیق شده است، به اسلام بازگردانند.
به غیر از بحث اضافه کردن روحانی، در دیگر بخشها چه کارهای دیگری میتوان انجام داد؟
اگر هرچه سریعتر عوامل ایجاد هیجانات شهوات و غرایز جنسی را کم کنیم، ضربهپذیری جوانان هم کم خواهد شد. البته یکی از عواملی که در این سی سال، بالای چند هزار نامه در مورد آن برای من نوشتهاند و دین جوانان را رقیق میکند، بدحجابی است. بدحجابی میدانهای وسیعی را در فساد ایجاد میکند.
به بحث منبرها و محرابها اشاره کردید. طبیعتاً دشمن هم در مقابلش ابزارهای جذابتری را به کار گرفته است که رسانهها از آن جملهاند. آیا با گسترش اینچنینی ارتباطات هنوز جایی برای محراب و منبر میماند؟
بله، همین نسلی که متدین باقی مانده است و همین جوانانی که ماه رمضان، شبهای احیا، اعتکافها و دههی عاشورا را سر پا نگهداشتهاند، به پشتوانهی منبر روحانیان هنرمند و عالم بوده و این کار ادامه هم خواهد یافت. یعنی منبرها و محراب مردم را در مقابل فساد و گناه ضد ضربه میکند. این تجربهی چهلسالهی من است. جوانهای زیادی پای منبرها توبه کردهاند.
اینگونه نیست که حجت خدا بر نسل ما تمام نباشد. با بودن ماهوارهها و سایتها و حتی با بودن برخی فیلمها و سریالهای داخل کشور که چهبسا فیلمها و سریالهای درستی نیست و بستر گناه را فراهم میکند، این نسل توانسته خودش را حفظ کند. نباید به خاطر وجود این همه ابزار در دست دشمن ناامید بود، زیرا قرار نیست همه نابود شوند.
به نظرم ایران یک میلیون روحانی واجد شرایط، یعنی عالم هنرمند بامحبت و هزینهکنندهی خودش برای مردم کم دارد. در تمام شهرهایی که روحانی باسواد و متخلق به اخلاق در هر محرابی هست، مسجدها پر است. این دلیل بر این است که روحانیانی که در نبود انبیاء و ائمه کار آنها را انجام میدهند، در صورتی که واجد شرایط باشند، خوب میتوانند مردم را حفظ کنند. مگر فساد بنیامیه و بنیعباس کم بود؟ پس چرا همهی شیعیان در فساد نیفتادند؟ زیرا ائمه با علم و هنر و محبت توانستند شیعه را حفظ کنند.
یکی از بحثهای جدی و دغدغههای مهم رهبری از ابتدای دوران رهبری و حتی پیش از آن، مسئلهی انس با قرآن بوده است. چرا ما هنوز نتوانستهایم به نحو شایستهای با قرآن انس و ارتباط خوبی برقرار کنیم؟
این مسئله بازمیگردد به همان خلأیی که گفتم. یعنی یک عالم هنرمند اهل محبت میتواند با انتقال مفاهیم قرآن که تمامش زیبایی و علم است، نسلی را عاشق قرآن کند. در واقع اگر کسی قرآن را بفهمد، در حقیقت زیبایی کامل را لمس کرده و مزهی علم را چشیده است. مردم با قرائتِ تنها جذب نمیشوند. در واقع خیلی از مردم فقط با لغت دین و خدا آشنا هستند. نماز میخوانند، اما نمازشان «تنهی عن الفحشا و المنکر» نیست.
لذا باید ضمن شناساندن دین به مردم، فساد را هم باید به آنها شناساند. باید به مردم گفت دین همان گوهری است که سبب آبادی دنیا و آخرت است و ماهوارهها و سایتها و روابط نامشروع درصدد غارت آن هستند ولذا مواظب باشید. این فهمیدن حقایق قرآن است که مردم را ضد ضربه میکند و کسی باید این حقایق را به مردم یاد بدهد که یک شخص تحصیلکردهی بیچشمداشت باشد تا مردم پایبند شوند.
در این دو سؤال متوجه شدم که شما بیشتر روی دو مطلب تأکید داشتید؛ محراب جذاب و منبر جذاب. منبر خوب چه ویژگیهایی دارد؟
محراب یک اصلی است که متعلق به اسلام است. منبر نیز اصلی است که متعلق به انبیای الهی است. اگر محراب مثل یک مغازه است که بتواند متاع دین را به مردم عرضه کند، ما فعلاً از نوع خوب این مغازه را کم داریم.
برای منبر خوب هم مراجعهی به مصادر اصلی شیعه بسیار کارگشا است؛ مثل نوشتههای شیخ طوسی و کلینی و نوشتههای شیخ حر عاملی، یک دور دیدن بحارالانوار علامه مجلسی. همچنین انس گرفتن با کتابهای فیض کاشانی و تفاسیر مجمعالبیان و نمونه و المیزان. اینها را پیشنهاد میدهم و راهکار هم ارائه میکنم که چگونه مطالبی را انتخاب کنید که به درد امروز مردم بخورد و جدای از زندگی و باطن آنان نباشد.
اگر شما بخواهید فضای دینی و اعتقادی کشور را آسیبشناسی کنید، به عنوان کسی که با افراد زیادی در ارتباط هستید و تجربهی زیادی در امر تبلیغ دین دارید، این آسیبها را در چه میبینید؟
آسیبها را اغلب از زبان مردم و در این صدوبیست شهری که برای منبر رفتهام، شنیدهام. مطالب متنوعی هم در این عرصه شنیدهام، ولی باید به این نکته اشاره کنم که علت اصلی آسیبهای موجود در فضای دینی و اعتقادی کشور را عملکردها میدانم. بعضی از اهل لباس ما عملکردشان خوب نبوده و مردم را دینگریز کرده است. بعضی از کتوشلواریها هم که به نام دین جلو آمدند و مصدر بعضی امور شدند و بعد مردم دیدند که هماهنگ با دین نیستند، باعث دینگریزی شدند. البته مردم هم خطا کردند. در واقع به جای اینکه از بدعملکنندگان بگریزند، این گریز را طرف دین خدا بردند. این اشتباه جامعه است که به جای گریز از افرادی که عملکرد بدی داشتند، دینگریز شدند. لذا باید مردم را از طریق رسانهها بیدار کرد که دین خدا در این وسط تقصیری ندارد.
پینوشت:
1. سورهی بقره، آیهی 120: (یهود و نصاری هرگز ار تو راضی نمیشوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی)
همانگونه که رهبر معظم انقلاب چندین بار تأکید کردهاند، یکی از سیاستهای جدی دشمن در برخورد با نظام اسلامی، رقیق کردن و کمرنگ کردن اعتقادات دینی مردم است. بفرمایید دشمن به چه دلیلی سراغ این حربه رفته و بهترین روش مقابله با آن چیست؟
اگر ما به آیات قرآن مراجعه کنیم، درمییابیم که از زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله همواره سه دشمن در مقابل اعتقادات مردم ایستادگی کردهاند. برنامهشان هم این بوده که پیوند مردم و نسل جوان را با توحید، نبوت، امامت و ولایت قطع کنند. دشمن کاملاً به این حقیقت آشنا بوده که اسلام با آن دسته از پیروانش که به اسلام اعتقاد راسخ دارند، قدرتی است که این سه فرهنگ را به نابودی میکشاند؛ یکی فرهنگ شرک و یکی فرهنگ تحریفشدهی یهودیت و یکی هم مسیحیت تحریفشده. قرآن مجید کراراً به مسلمانان هشدار میدهد که دشمن میخواهد دین شما را بگیرد و تا شما را بیدین نکند، راضی نمیشود: «وَ لَن تَرضی عَنکَ الیَهودُ وَ لا النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم»1 از زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تا حالا این درگیری ادامه داشته و امروز هم ادامه دارد.
محراب یک اصلی است که متعلق به اسلام است. منبر نیز اصلی است که متعلق به انبیای الهی است. اگر محراب مثل یک مغازه است که بتواند متاع دین را به مردم عرضه کند، ما فعلاً از نوع خوب این مغازه را کم داریم.
انقلاب ایران با پشتوانهی اسلام پیروز شد و وقتی که یک فضای آزادی برای مردم و جوانان به پشتوانهی دین پیدا شد و شکوفاییهای علمی، سیاسی و فکری در ایران اتفاق افتاد، دشمنان ما در دشمنی خود مصممتر شدند. در واقع کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در انرژی، در اسلحهسازی، در علم ژنتیک و علوم پایه همیشه حرف اول را میزدند، اما الان ما به پشتوانهی دین به جایی رسیدهایم که در مقابل این کشورها حرفهای جدی برای گفتن داریم.
از طرف دیگر ایران به سبب یک موجی بیدار شده است که همین موج بیداری وقتی در خاورمیانه قوت بگیرد، کفر و شرک و نفاق و یهودیت در لباس صهیونیسم و مسیحیت تحریفشده که غلام حلقه به گوش صهیونیسم است دیگر نمیتوانند سفرهی خود را پهن کنند. دیگر نمیتوانند استعمار کهنه و نو داشته باشند و دیگر امکان غارت ثروت و فرهنگ مردم بیدارشده را ندارند. لذا شیاطین نفاق و شرک با اینکه موفقیت کامل هم در این زمینه پیدا نمیکنند، ولی خیال میکنند که اگر اسلام را از مسلمانان بگیرند، مسلمانان به همان دورانهای قبل برمیگردند که بردگان آنان بودند و البته این فکر شیاطین فکر ریشهداری نیست.
راهکار جلوگیری از هجوم سنگین دشمنان این است که ما در کشورمان به تعداد روحانیان واجد شرایط و جاذبهدار و باتقوا اضافه کنیم. یعنی اگر ما بتوانیم برای محرابها و منبرهامان هر چه سریعتر افراد اهل خدا، باتقوا و پرجاذبه را تربیت کنیم، اینها میتوانند با هنرمندی و محبت، کسانی را که اعتقادشان رقیق شده است، به اسلام بازگردانند.
به غیر از بحث اضافه کردن روحانی، در دیگر بخشها چه کارهای دیگری میتوان انجام داد؟
اگر هرچه سریعتر عوامل ایجاد هیجانات شهوات و غرایز جنسی را کم کنیم، ضربهپذیری جوانان هم کم خواهد شد. البته یکی از عواملی که در این سی سال، بالای چند هزار نامه در مورد آن برای من نوشتهاند و دین جوانان را رقیق میکند، بدحجابی است. بدحجابی میدانهای وسیعی را در فساد ایجاد میکند.
علت اصلی آسیبهای موجود در فضای دینی و اعتقادی کشور را عملکردها میدانم. بعضی از اهل لباس ما عملکردشان خوب نبوده و مردم را دینگریز کرده است. بعضی از کتوشلواریها هم که به نام دین جلو آمدند و مصدر بعضی امور شدند و بعد مردم دیدند که هماهنگ با دین نیستند، باعث دینگریزی شدند.
به بحث منبرها و محرابها اشاره کردید. طبیعتاً دشمن هم در مقابلش ابزارهای جذابتری را به کار گرفته است که رسانهها از آن جملهاند. آیا با گسترش اینچنینی ارتباطات هنوز جایی برای محراب و منبر میماند؟
بله، همین نسلی که متدین باقی مانده است و همین جوانانی که ماه رمضان، شبهای احیا، اعتکافها و دههی عاشورا را سر پا نگهداشتهاند، به پشتوانهی منبر روحانیان هنرمند و عالم بوده و این کار ادامه هم خواهد یافت. یعنی منبرها و محراب مردم را در مقابل فساد و گناه ضد ضربه میکند. این تجربهی چهلسالهی من است. جوانهای زیادی پای منبرها توبه کردهاند.
اینگونه نیست که حجت خدا بر نسل ما تمام نباشد. با بودن ماهوارهها و سایتها و حتی با بودن برخی فیلمها و سریالهای داخل کشور که چهبسا فیلمها و سریالهای درستی نیست و بستر گناه را فراهم میکند، این نسل توانسته خودش را حفظ کند. نباید به خاطر وجود این همه ابزار در دست دشمن ناامید بود، زیرا قرار نیست همه نابود شوند.
به نظرم ایران یک میلیون روحانی واجد شرایط، یعنی عالم هنرمند بامحبت و هزینهکنندهی خودش برای مردم کم دارد. در تمام شهرهایی که روحانی باسواد و متخلق به اخلاق در هر محرابی هست، مسجدها پر است. این دلیل بر این است که روحانیانی که در نبود انبیاء و ائمه کار آنها را انجام میدهند، در صورتی که واجد شرایط باشند، خوب میتوانند مردم را حفظ کنند. مگر فساد بنیامیه و بنیعباس کم بود؟ پس چرا همهی شیعیان در فساد نیفتادند؟ زیرا ائمه با علم و هنر و محبت توانستند شیعه را حفظ کنند.
یکی از بحثهای جدی و دغدغههای مهم رهبری از ابتدای دوران رهبری و حتی پیش از آن، مسئلهی انس با قرآن بوده است. چرا ما هنوز نتوانستهایم به نحو شایستهای با قرآن انس و ارتباط خوبی برقرار کنیم؟
این مسئله بازمیگردد به همان خلأیی که گفتم. یعنی یک عالم هنرمند اهل محبت میتواند با انتقال مفاهیم قرآن که تمامش زیبایی و علم است، نسلی را عاشق قرآن کند. در واقع اگر کسی قرآن را بفهمد، در حقیقت زیبایی کامل را لمس کرده و مزهی علم را چشیده است. مردم با قرائتِ تنها جذب نمیشوند. در واقع خیلی از مردم فقط با لغت دین و خدا آشنا هستند. نماز میخوانند، اما نمازشان «تنهی عن الفحشا و المنکر» نیست.
اگر هرچه سریعتر عوامل ایجاد هیجانات شهوات و غرایز جنسی را کم کنیم، ضربهپذیری جوانان هم کم خواهد شد. البته یکی از عواملی که در این سی سال، بالای چند هزار نامه در مورد آن برای من نوشتهاند و دین جوانان را رقیق میکند، بدحجابی است.
لذا باید ضمن شناساندن دین به مردم، فساد را هم باید به آنها شناساند. باید به مردم گفت دین همان گوهری است که سبب آبادی دنیا و آخرت است و ماهوارهها و سایتها و روابط نامشروع درصدد غارت آن هستند ولذا مواظب باشید. این فهمیدن حقایق قرآن است که مردم را ضد ضربه میکند و کسی باید این حقایق را به مردم یاد بدهد که یک شخص تحصیلکردهی بیچشمداشت باشد تا مردم پایبند شوند.
در این دو سؤال متوجه شدم که شما بیشتر روی دو مطلب تأکید داشتید؛ محراب جذاب و منبر جذاب. منبر خوب چه ویژگیهایی دارد؟
محراب یک اصلی است که متعلق به اسلام است. منبر نیز اصلی است که متعلق به انبیای الهی است. اگر محراب مثل یک مغازه است که بتواند متاع دین را به مردم عرضه کند، ما فعلاً از نوع خوب این مغازه را کم داریم.
برای منبر خوب هم مراجعهی به مصادر اصلی شیعه بسیار کارگشا است؛ مثل نوشتههای شیخ طوسی و کلینی و نوشتههای شیخ حر عاملی، یک دور دیدن بحارالانوار علامه مجلسی. همچنین انس گرفتن با کتابهای فیض کاشانی و تفاسیر مجمعالبیان و نمونه و المیزان. اینها را پیشنهاد میدهم و راهکار هم ارائه میکنم که چگونه مطالبی را انتخاب کنید که به درد امروز مردم بخورد و جدای از زندگی و باطن آنان نباشد.
اگر شما بخواهید فضای دینی و اعتقادی کشور را آسیبشناسی کنید، به عنوان کسی که با افراد زیادی در ارتباط هستید و تجربهی زیادی در امر تبلیغ دین دارید، این آسیبها را در چه میبینید؟
آسیبها را اغلب از زبان مردم و در این صدوبیست شهری که برای منبر رفتهام، شنیدهام. مطالب متنوعی هم در این عرصه شنیدهام، ولی باید به این نکته اشاره کنم که علت اصلی آسیبهای موجود در فضای دینی و اعتقادی کشور را عملکردها میدانم. بعضی از اهل لباس ما عملکردشان خوب نبوده و مردم را دینگریز کرده است. بعضی از کتوشلواریها هم که به نام دین جلو آمدند و مصدر بعضی امور شدند و بعد مردم دیدند که هماهنگ با دین نیستند، باعث دینگریزی شدند. البته مردم هم خطا کردند. در واقع به جای اینکه از بدعملکنندگان بگریزند، این گریز را طرف دین خدا بردند. این اشتباه جامعه است که به جای گریز از افرادی که عملکرد بدی داشتند، دینگریز شدند. لذا باید مردم را از طریق رسانهها بیدار کرد که دین خدا در این وسط تقصیری ندارد.
پینوشت:
1. سورهی بقره، آیهی 120: (یهود و نصاری هرگز ار تو راضی نمیشوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی)