1390/06/05
یادداشتی از آقای اسدالله عسگراولادی
آیا درِ چاههای نفت بسته میشود؟
رهبر انقلاب در دیدار با فعالان بخشهای اقتصادی کشور گفتند «ما باید ... بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بینیاز کنیم. یکی از بزرگترین بلیات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلکه بلیات عمومی کشور، وابستگی ما به درآمد نفت است.» آقای اسدالله عسگراولادی، عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در یادداشت خود پیشنهاداتی را در جهت ارتقای نقش و اثرگذازی بخش خصوصی و به تبع آن کمرنگ شدن نقش نقت در اقتصاد کشور ارائه کرده است.
بخش خصوصی و حضور در تصمیمگیریها
میزان صادرات غیر نفتی ما در نخستین سالهای پیروزی انقلاب در حدود 300 میلیون دلار بود که خوشبختانه این رقم در سال گذشته به مرز 32 تا 36 میلیارد دلار رسید. این جهش عظیم اقتصادی گویای توانمندی نظام جمهوری اسلامی در طول 30 گذشته است. اما این ابتدای راه است. فعالان اقتصادی کشور که همواره یار و یاور نظام مقدس جمهوری اسلامی و دولت بودهاند این ظرفیت و توانایی را دارند که گامهای بلندتری در عرصهی اقتصادی بردارند.
ما میتوانیم صادرات غیر نفتی را به مرز صادرات نفت برسانیم و صادرات غیر نفتی را از واردات بیشتر کنیم. در چهار ماه نخست سال 90 صادرات غیرنفتی کشور از رشد خوبی نسبت به همین مدت در سال گذشته برخوردار بوده و این رشد نوید دهندهی بیش از 42 تا 45 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی در پایان سال است.
اما برای نیل به این هدف باید بخش خصوصی در مراجع تصمیمگیری اقتصاد کشور حضور داشته باشد. این فعالان اقتصادی و بخش خصوصی هستند که اقتصاد را با پوست و گوشت خود لمس میکنند و به خوبی دردها و گرفتاریهای اقتصادی کشور را میدانند و به راهحلهای آن نیز کاملاً واقفاند. به نظر من دولت باید در ترکیب هیأتهای اقتصادی که به کشورهای مختلف میفرستد، نمایندهای از بخش خصوصی را نیز قرار دهد و این فرصت را به بخش خصوصی بدهد تا در رایزنیهای اقتصادی با کشورهای جهان نقش مشاورهای خود را ایفا کند.
آرزوی دیرینه
پیشنهاد دوم در این خصوص سرمایهگذاری در بخش صادرات غیر نفتی است. صادرات غیرنفتی ایران در طی 5 سال آینده به سرمایهگذاری 25 میلیارد دلاری نیاز دارد که این امر نیز برعهدهی دولت خدمتگزار است. با آماده شدن این بسترها، بخش خصوصی این آمادگی را در خود میبیند که جهش صادراتی را رقم بزند.
نکتهی دیگر آنکه صادرات غیر نفتی ایران باید از حالت سنتی به علمی تبدیل شود. در این مسیر نیاز داریم که ماشینآلات مدرن را به چرخهی تولید واحدهای صنعتی اضافه کنیم. از این جهت اهمیت سرمایهگذاری در بخش صادرات غیر نفتی کاملاً احساس میشود. همهی اینها در شرایطی است که ما برنامهی بیستساله و سند چشمانداز ایران 1404 را پیش روی خود داریم. برنامهای که یکی از اهداف آن ارتقای ارزشی صادرات غیر نفتی از واردات و صادرات نفت است.
رهبر انقلاب در سالهای آغازین انقلاب که رئیسجمهور بودند، یک آرزو داشتند و آن اینکه روزی برسد تا بتوان چاههای نفت را بست و اقتصاد کشور را با صادرات غیر نفتی به گردش درآورد. این آرزوی همهی فعالان اقتصادی و مسؤولان دلسوز کشور است که برای تحقق این آرزو از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند.
بخش خصوصی و حضور در تصمیمگیریها
میزان صادرات غیر نفتی ما در نخستین سالهای پیروزی انقلاب در حدود 300 میلیون دلار بود که خوشبختانه این رقم در سال گذشته به مرز 32 تا 36 میلیارد دلار رسید. این جهش عظیم اقتصادی گویای توانمندی نظام جمهوری اسلامی در طول 30 گذشته است. اما این ابتدای راه است. فعالان اقتصادی کشور که همواره یار و یاور نظام مقدس جمهوری اسلامی و دولت بودهاند این ظرفیت و توانایی را دارند که گامهای بلندتری در عرصهی اقتصادی بردارند.
ما میتوانیم صادرات غیر نفتی را به مرز صادرات نفت برسانیم و صادرات غیر نفتی را از واردات بیشتر کنیم. در چهار ماه نخست سال 90 صادرات غیرنفتی کشور از رشد خوبی نسبت به همین مدت در سال گذشته برخوردار بوده و این رشد نوید دهندهی بیش از 42 تا 45 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی در پایان سال است.
اما برای نیل به این هدف باید بخش خصوصی در مراجع تصمیمگیری اقتصاد کشور حضور داشته باشد. این فعالان اقتصادی و بخش خصوصی هستند که اقتصاد را با پوست و گوشت خود لمس میکنند و به خوبی دردها و گرفتاریهای اقتصادی کشور را میدانند و به راهحلهای آن نیز کاملاً واقفاند. به نظر من دولت باید در ترکیب هیأتهای اقتصادی که به کشورهای مختلف میفرستد، نمایندهای از بخش خصوصی را نیز قرار دهد و این فرصت را به بخش خصوصی بدهد تا در رایزنیهای اقتصادی با کشورهای جهان نقش مشاورهای خود را ایفا کند.
آرزوی دیرینه
پیشنهاد دوم در این خصوص سرمایهگذاری در بخش صادرات غیر نفتی است. صادرات غیرنفتی ایران در طی 5 سال آینده به سرمایهگذاری 25 میلیارد دلاری نیاز دارد که این امر نیز برعهدهی دولت خدمتگزار است. با آماده شدن این بسترها، بخش خصوصی این آمادگی را در خود میبیند که جهش صادراتی را رقم بزند.
نکتهی دیگر آنکه صادرات غیر نفتی ایران باید از حالت سنتی به علمی تبدیل شود. در این مسیر نیاز داریم که ماشینآلات مدرن را به چرخهی تولید واحدهای صنعتی اضافه کنیم. از این جهت اهمیت سرمایهگذاری در بخش صادرات غیر نفتی کاملاً احساس میشود. همهی اینها در شرایطی است که ما برنامهی بیستساله و سند چشمانداز ایران 1404 را پیش روی خود داریم. برنامهای که یکی از اهداف آن ارتقای ارزشی صادرات غیر نفتی از واردات و صادرات نفت است.
رهبر انقلاب در سالهای آغازین انقلاب که رئیسجمهور بودند، یک آرزو داشتند و آن اینکه روزی برسد تا بتوان چاههای نفت را بست و اقتصاد کشور را با صادرات غیر نفتی به گردش درآورد. این آرزوی همهی فعالان اقتصادی و مسؤولان دلسوز کشور است که برای تحقق این آرزو از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند.