1390/06/03
|یادداشتی دربارهی روز قدس|
فلسطین و امنیت ملی
رهبر انقلاب در دیدار اساتید دانشگاهها به بیان اهمیت مسئلهی روز قدس پرداختند و با تأکید بر اینکه اعلام روز قدس، یکی از برنامههای تهاجمی ایران برای جلوگیری از محو کشور فلسطین از نقشه بود، به این نکته هم اشاره کردند که «روز قدس پشتوانه امنیت کشور نیز است و هر ایرانی که روز قدس به خیابان می آید، در واقع به امنیت کشور و ملت و حفظ دستاوردهای انقلاب کمک کرده است.» آقای سعدالله زارعی، کارشناس مسائل منطقه در یادداشتی به بررسی این موضوع میپردازد:
امنیت ضمن آنکه ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی، علمی و جغرافیایی را در بر میگیرد در عین حال در سه حوزهی داخلی، منطقهای و بینالمللی تحقق مییابد. بدون توجه به این ابعاد و حوزهها تأمین امنیت ملی برای یک کشور میسر نیست.
توجه به ابعاد داخلی، منطقهای و خارجی به خصوص برای کشوری که نمیخواهد منفعل باشد و برای خود شخصیت و موقعیت جهانی قائل بوده و در حوزهی تمدنی حرفی برای گفتن دارد از اهمیت مضاعفی برخوردار است.
ملت ایران به خصوص پس از استقبال گرم از اسلام، در قرون متمادی نقش پیشاهنگ و ممتازی در عرصهی مناسبات فرهنگی و سیاسیِ بینالمللی داشته و از این رو در جایجای جهان میتوان نشانههای روشنی از این حضور تاریخی را ملاحظه کرد. اما از آن طرف کاملاً واضح است که در طول سیودو سال گذشته ملت ایران تهدید عمدهای در درون مرزها نداشته و تهدیدات علیه ما نوعاً در خارج از مرزها طراحی و به اجرا درآمده است. در برخی موارد نظیر جنگ تحمیلی هشت ساله هزینههای سنگینی نیز متوجه نظام و مردم شده است. البته این تهدیدات خارجی در مواجهه با ملت ایران فرصتهای بیبدیل و بسیار ارزشمندی را برای کشور به وجود آوردهاند. چرا که پویایی مردم و کارکرد تمدنی آنان در عرصههای منطقهای مانع به ثمر نشستن تهدیدات خارجی شده است.
جنگهای نیابتی علیه ایران
اسلام به طور ماهوی و نه تاکتیکی با غرب تضاد دارد و این تضاد هویتی امکان سازش اسلام و غرب و بالعکس را ناممکن کرده است.
این تضاد به خصوص در حوزهی تمدنی که فرا جغرافیایی بوده، از شدت و حرارت بیشتری برخوردار است. غرب از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همهی جهان اسلام و به خصوص منطقهی موسوم به خاورمیانه را میدان این چالش عظیم تمدنی قرار داده و تمام ساز و برگ خود را برای غلبه بر اسلام به این میدان آورده است.
جنگ نیابتی عراق علیه ایران، اشغال افغانستان، اشغال عراق، برنامهریزی ناکام برای تحمیل جنگی جدید علیه ایران در فاصلهی سالهای 1382 تا 1386، جنگ سیوسه روزهی لبنان، جنگ بیستودو روزهی غزه، تصویب و اعمال انواع تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه مردم ایران، عملیات روانی سیودو ساله علیه ملت ایران و ... همه از پایانناپذیر بودن نزاع غرب با اسلام حکایت دارد.
در این میان فلسطین یک شاخص مهم و اساسی و تعیینکننده در مواجههی غرب و اسلام در طول این سیودو سال است. به همین دلیل در این دوره، به ثمر نرسیدن طرحهای خائنانهی عربی و غربی علیه فلسطین، نشانهی قدرت ایران ارزیابی شده و به موازات آن، این قدرتنمایی به سلاحی بازدارنده برای ایران و یک مانع اساسی برای غرب تبدیل شده است.
به دنبال تحقیر مسلمانها
فلسطین در طول شصت سال گذشته یعنی از زمان اشغال رسمی توسط غرب و رژیم صهیونیستی به مهمترین نماد ضعف یا قدرت تبدیل شده است. غرب با اشغال فلسطین و سپردن آن به دست خبیثترین دشمنان اسلام میخواست تحقیر تاریخی شکست از مسلمانان در جنگهای صلیبی را جبران کرده و بگوید ما بر مسلمین چیره شدهایم و هیچ قدرتی در میان مسلمین وجود ندارد که مانع پیشروی ما در جغرافیای جهان اسلام شود. در واقع غرب اشغال فلسطین را نشانهی توانایی خود در اشغال جهان اسلام معرفی کرده و در رسانههای خود آن را مکرراً به تصویر کشیده است.
پس از آن نیز اشغال عراق و افغانستان و تلاش برای اشغال لبنان و ایران با همین انگیزه و برنامه صورت گرفت. کما اینکه رئیسجمهور وقت آمریکا آقای جرج بوش در آغاز چهار جنگ دههی اول قرن جاری علیه جهان اسلام، آشکارا از جنگ صلیبی حرف زد.
حالا از این سو، آزادسازی فلسطین و تلاش برای آن نماد توانایی کشورهای اسلامی در دفاع از خود است. تلاش مردم ایران برای آزادی فلسطین با توجه به آرمانهای تمدنساز این مردم، در واقع اثبات توانمندی خود برای دفاع از مرزهای ملی ایران و پیگیری اهداف مشروع فراملی کشور است. دقیقاً به همین دلیل حضرت امام خمینی رحمهالله فرمودند: «روز قدس روز اسلام و روز همه کشورهای اسلامی است» و نیز رهبر انقلاب میفرمایند: «شرکت در راهپیمایی روز قدس کمک به امنیت جمهوری اسلامی است و هر یک نفر میتواند به سهم خود در افزایش امنیت ملی جمهوری اسلامی سهیم باشد.»
امنیت ضمن آنکه ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی، علمی و جغرافیایی را در بر میگیرد در عین حال در سه حوزهی داخلی، منطقهای و بینالمللی تحقق مییابد. بدون توجه به این ابعاد و حوزهها تأمین امنیت ملی برای یک کشور میسر نیست.
توجه به ابعاد داخلی، منطقهای و خارجی به خصوص برای کشوری که نمیخواهد منفعل باشد و برای خود شخصیت و موقعیت جهانی قائل بوده و در حوزهی تمدنی حرفی برای گفتن دارد از اهمیت مضاعفی برخوردار است.
ملت ایران به خصوص پس از استقبال گرم از اسلام، در قرون متمادی نقش پیشاهنگ و ممتازی در عرصهی مناسبات فرهنگی و سیاسیِ بینالمللی داشته و از این رو در جایجای جهان میتوان نشانههای روشنی از این حضور تاریخی را ملاحظه کرد. اما از آن طرف کاملاً واضح است که در طول سیودو سال گذشته ملت ایران تهدید عمدهای در درون مرزها نداشته و تهدیدات علیه ما نوعاً در خارج از مرزها طراحی و به اجرا درآمده است. در برخی موارد نظیر جنگ تحمیلی هشت ساله هزینههای سنگینی نیز متوجه نظام و مردم شده است. البته این تهدیدات خارجی در مواجهه با ملت ایران فرصتهای بیبدیل و بسیار ارزشمندی را برای کشور به وجود آوردهاند. چرا که پویایی مردم و کارکرد تمدنی آنان در عرصههای منطقهای مانع به ثمر نشستن تهدیدات خارجی شده است.
جنگهای نیابتی علیه ایران
اسلام به طور ماهوی و نه تاکتیکی با غرب تضاد دارد و این تضاد هویتی امکان سازش اسلام و غرب و بالعکس را ناممکن کرده است.
این تضاد به خصوص در حوزهی تمدنی که فرا جغرافیایی بوده، از شدت و حرارت بیشتری برخوردار است. غرب از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همهی جهان اسلام و به خصوص منطقهی موسوم به خاورمیانه را میدان این چالش عظیم تمدنی قرار داده و تمام ساز و برگ خود را برای غلبه بر اسلام به این میدان آورده است.
جنگ نیابتی عراق علیه ایران، اشغال افغانستان، اشغال عراق، برنامهریزی ناکام برای تحمیل جنگی جدید علیه ایران در فاصلهی سالهای 1382 تا 1386، جنگ سیوسه روزهی لبنان، جنگ بیستودو روزهی غزه، تصویب و اعمال انواع تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه مردم ایران، عملیات روانی سیودو ساله علیه ملت ایران و ... همه از پایانناپذیر بودن نزاع غرب با اسلام حکایت دارد.
در این میان فلسطین یک شاخص مهم و اساسی و تعیینکننده در مواجههی غرب و اسلام در طول این سیودو سال است. به همین دلیل در این دوره، به ثمر نرسیدن طرحهای خائنانهی عربی و غربی علیه فلسطین، نشانهی قدرت ایران ارزیابی شده و به موازات آن، این قدرتنمایی به سلاحی بازدارنده برای ایران و یک مانع اساسی برای غرب تبدیل شده است.
به دنبال تحقیر مسلمانها
فلسطین در طول شصت سال گذشته یعنی از زمان اشغال رسمی توسط غرب و رژیم صهیونیستی به مهمترین نماد ضعف یا قدرت تبدیل شده است. غرب با اشغال فلسطین و سپردن آن به دست خبیثترین دشمنان اسلام میخواست تحقیر تاریخی شکست از مسلمانان در جنگهای صلیبی را جبران کرده و بگوید ما بر مسلمین چیره شدهایم و هیچ قدرتی در میان مسلمین وجود ندارد که مانع پیشروی ما در جغرافیای جهان اسلام شود. در واقع غرب اشغال فلسطین را نشانهی توانایی خود در اشغال جهان اسلام معرفی کرده و در رسانههای خود آن را مکرراً به تصویر کشیده است.
پس از آن نیز اشغال عراق و افغانستان و تلاش برای اشغال لبنان و ایران با همین انگیزه و برنامه صورت گرفت. کما اینکه رئیسجمهور وقت آمریکا آقای جرج بوش در آغاز چهار جنگ دههی اول قرن جاری علیه جهان اسلام، آشکارا از جنگ صلیبی حرف زد.
حالا از این سو، آزادسازی فلسطین و تلاش برای آن نماد توانایی کشورهای اسلامی در دفاع از خود است. تلاش مردم ایران برای آزادی فلسطین با توجه به آرمانهای تمدنساز این مردم، در واقع اثبات توانمندی خود برای دفاع از مرزهای ملی ایران و پیگیری اهداف مشروع فراملی کشور است. دقیقاً به همین دلیل حضرت امام خمینی رحمهالله فرمودند: «روز قدس روز اسلام و روز همه کشورهای اسلامی است» و نیز رهبر انقلاب میفرمایند: «شرکت در راهپیمایی روز قدس کمک به امنیت جمهوری اسلامی است و هر یک نفر میتواند به سهم خود در افزایش امنیت ملی جمهوری اسلامی سهیم باشد.»