1390/04/25
گفتوگو با مدیر مرکز تخصصی مهدویت
انقلاب اسلامی گامی به سوی ظهور است، نه خود ظهور
«انتظار ایجاب میکند که انسان خود را به آن شکلی، به آن صورتی، به آن هیئت و خُلقی نزدیک کند که در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شکل و آن هیئت متوقع است. این لازمهی انتظار است... ما که منتظر هستیم، باید خودمان را به این امور نزدیک کنیم، خودمان را با عدل آشنا کنیم، آمادهی عدل کنیم، آمادهی پذیرش حق کنیم.»1 انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان یک حکومت منتظر، وظایف و کارویژههایی دارد. در این رابطه با حجتالاسلام و المسلمین کلباسی، مدیر مرکز تخصصی مهدویت به گفتوگو نشستیم:
به نظر میرسد به دلیل تبلیغات گسترده منفی نسبت به جمهوری اسلامی، اندیشمندان و متفکرین ما باید بیشتر به تبیین جایگاه نظام اسلامی نسبت به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) بپردازند. دراینباره توضیح دهید.
مبانی این انقلاب از اسلام گرفته شده است. رهبر هم با عنوان نیابت امام عصر(عج) در جایگاه رهبری قرار گرفت و مردم به همین دلیل در این مسیر حرکت کردند. حرکت اساسی مردم که به دعوت لیبرالدموکراتها نبوده است. مردم به نام دین و برای یاری نایب امام عصر(عج) و استجابت دعوتش به میدان آمدند. انقلاب اسلامی یک گام بسیار اساسی به سمت ظهور است؛ حرکتی متکی بر قرآن، سنت و امامت که با وقوع آن، توجه جهانی به مهدویت و موعود وارد فضای جدیدی شده است. این سخن به این معنی نیست که دیگر کار تمام شده و مشکلی در راه انقلاب اسلامی نخواهد بود. اگر از این انقلاب مراقبت نکنیم، ممکن است به انحراف کشیده شود.
البته ما باید توجه داشته باشیم که وقوع انقلاب اسلامی، گامی به سوی ظهور است و نه خود ظهور. بنابراین سطح توقعاتمان از انقلاب اسلامی باید معقول باشد. طبیعی است که جامعهی ما در این مسیر با مشکلات و مسائل بسیاری روبهرو خواهد شد. آنچه مهم است، جهش و حرکت ما به سمت ظهور است. بنابراین جهش و تحول بزرگی صورت گرفته، اما در زمان ظهور به نقطهی مطلوب خواهیم رسید. گاهی ما یک فرض اشتباه میگیریم و بر اساس همان فرض اشتباه هم تحلیل میکنیم، در حالی که باید فرضیهمان را اصلاح کنیم. قرار نبوده که با وقوع انقلاب اسلامی همهی مشکلات ما حل بشود. حل مشکلات راه حلهایی دارد و آن راه حلها باید در اقتصاد و سیاست و ... اجرا شود. البته اگر ما با زمینهسازیهای مختلف بتوانیم یک جامعهی الگو و نمونه بسازیم، توفیقات بیشتری را برآوردهایم.
حضرت امام خمینی(ره) میفرمایند: «این نهضت مقدس برای انقلاب بزرگ مهدی موعود است.» با این مبنا به نظر شما نقش انقلاب اسلامی در گسترش و تعمیق باور به مهدویت چگونه بوده است؟
تفکر حضرت امام(ره) دقیقاً یک اندیشهی جهانی است. نگاه ایشان حتی در اوج مبارزه علیه شاه هرگز قومی و منطقهای نبود. این نوع نگاه حضرت امام(ره) را در سخنرانیهای قبل از سال 1342 هم میتوانیم ببینیم. اگر فضای فکری بعد از انقلاب را با فضای پیش از انقلاب مقایسه کنیم، متوجه تفاوت و جهش فکری اثر انقلاب اسلامی خواهیم شد؛ تحول بسیار مهمی که مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) را به عنوان راه نجات جهان معاصر معرفی میکند.
انقلاب اسلامی در نگرش اندیشمندان و افکار عمومی جهانی نسبت به مسئلهی مهدویت تحول زیادی ایجاد کرده است. فقط در فاصلهی سالهای 2000 تا 2010 میلادی، چندین میلیون صفحه مطلب در موضوع مهدویت منتشر شده است، چند هزار فیلم کوتاه و بلند در مورد آخرالزمان ساخته شده است و توجه مراکز فرهنگی و مطالعاتی به این مسئله جلب شده است.
امروز به برکت انقلاب اسلامی، موج اندیشهی مهدوی و پیام مکتب امامت و ولایت به اقصینقاط جهان رسیده است و دشمنیهای بیسابقه علیه شیعه و انقلاب اسلامی هم به همین دلیل است. دشمن، شمشیرش را از رو بسته و از هر حربهای برای تشکیک، شبههافکنی و منکوب کردن تفکر مهدویت استفاده میکند. در حال حاضر این هجوم با شبکههای ماهوارهای و فیلمهای تولیدیشان شکل جدیدی به خود گرفته است. مستندات این حرف موجود است که صهیونیستها در مرکز تحقیقاتی خود دربارهی شیعه مطرح کردهاند که: انقلاب ایران دو بال دارد که باید قطع شود؛ یکی مسئلهی شهادت که بر فرهنگ عاشورایی تکیه دارد و بال دیگر آن مسئلهی انتظار مبتنی بر فرهنگ مهدویت.
به نظر شما تشکیل نظام سیاسی جمهوری اسلامی در ایران چه تأثیری بر دیدگاه نخبگان و افکار عمومی جهانی دربارهی حاکمیت دین در اجتماع گذاشت؟
در قرن بیستم، سکولاریسم به عنوان یک راه حل برای نجات جامعه در جهان غرب مطرح شد و بر مبنای آن شرایطی را ایجاد کردند که حاکمیت دین بر صحنهی سیاست و اجتماع به یک امر بعید، غیر محتمل و آرزوی دستنیافتنی تبدیل شد. انقلاب اسلامی اما طوفانی در این فضا ایجاد کرد که شرایط را تغییر داد. امید جای یأسها را گرفت و به همه ثابت شد که در این عصر هم میتوان حکومتی مبتنی بر دین و بر اساس عدالت و تقوا تشکیل داد.
امروزه ما شاهد ثمرههای آن حرکت انقلابی ملت ایران هستیم. حرکتهای اخیر در کشورهای عربی بدون شک متأثر از انقلاب اسلامی است. دشمنان در این سی سال هر کاری کردند تا مانع این تأثیرگذاری شوند. جنگ هشت ساله را به راه انداختند. برای اجرای سیاستهاشان سرمایهگذاریهای هنگفت کردند تا بلکه بتوانند این حرکت و موج را مهار کنند، اما نتوانستند و امروزه تمسک به اسلام و دین به عنوان عامل اقتدار در کشورهای اسلامی مطرح است.
اعتقاد به مسئلهی انتظار، چه وظایفی را بر عهدهی منتظران قرار میدهد؟
موضوع «تکالیف منتظران ظهور» از چند منظر قابل بحث است. یکی از این نگاهها رویکرد نقلی است. یعنی وظایفی که آیات قرآن و احادیث برای منتظران تبیین نمودهاند.
منظر دیگری که از آن میتوان وظایف منتظران را دریافت و استنباط کرد، توجه به اقتضائات طبیعی و عقلانی انتظار است. یعنی وقتی ما با یک وعدهی قطعی روبهرو میشویم، باید امور خودمان را با این وعده تنظیم کنیم. چگونه است که اگر به ما بگویند احتمال دارد یک سنگ آسمانی به زمین برخورد کند، همه دست به کار میشویم تا خطر برطرف شود؟ حال آنکه وعدهی خداوند دربارهی ظهور، قطعی است و نه احتمال. خداوند این خبر را اعلام کرده است که: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ»2 یا «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ»3 و «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»4. این وعده آنقدر قطعی است که به هیچ وجه نمیتوان در آن خدشه کرد.
اولین اقتضای اعتقاد به مسئلهی ظهور، سعی در کسب معرفت و شناخت نسبت به این موضوع است. باید روی این موضوع مطالعه کنیم که چرا زمان ظهور مشخص نیست و چه تمهیداتی برای ظهور لازم است؟ از دیگر موارد پراهمیت اقتضائات ظهور، تحقق آمادگی فکری است که اهل بیت(علیهمالسلام) زمینههای آن را فراهم کردهاند؛ دعای افتتاح، بحث عمده و محوریش انتظار و دولت کریمه است. دعای ندبه و دیگر ادعیه هم به نوعی به این موضوع پرداختهاند.
به لزوم آمادگی فکری اشاره کردید. در دیگر حوزهها و از جمله ساحت اجتماع، اقتصاد و سیاست چه تحولاتی باید صورت بگیرد؟
اگر جامعهای آمادگی لازم برای پذیرش امری را نداشته باشد، با آن امر بیگانه میشود و طبیعتاً آن امر در آن جامعه محقق نخواهد شد. ما باید به خصوصیات حکومت امام عصر(عج) توجه کنیم. یکی از این خصوصیات، جهانی بودن است. ما نیز باید جهانی فکر کنیم تا بتوانیم جهانی عمل کنیم. بنابراین در حوزهی سیاست هم اگر یک نظام و یک دولت بخواهد کاملاً در مسیر انتظار گام بردارد، باید جهانی فکر کند. باید جهانی شعار بدهد و جهانی گام بردارد. البته باید اقتضائات گام برداشتن در این مسیر را رعایت کند و حسابشده قدم بردارد.
در زمینهی اقتصادی هم به همین صورت است. مسلمانان اگر میخواهند شکلدهندهی تحولات آینده باشند، باید در فعالیتهای اقتصادی جهانی وارد شوند و برای توسعهی اقتصادیشان برنامهریزی کنند. متأسفانه ما به این عرصه کمتر توجه کردهایم. در حالی که صهیونیستها که مکتب حقی هم ندارند، از ابتدای فعالیت خود برای اقتصادشان برنامه داشتند. تمام سرپلهای اقتصادی دنیا را تصرف کردند و در هر شرکت اقتصادی و تجاری مهمی حضور پیدا کردند.
پینوشت:
1. بیانات رهبر انقلاب در جمع اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت 1390/4/18
2. سوره مبارکه غافر، آیه 51، «بیتردید ما فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آوردند، در زندگی دنیا و روزی که شاهدان [برای شهادت] برمیخیزند، یاری میکنیم.»
3. سوره مبارکه فصلت، آیات 171 و 172، «و قطعاً فرمان ما دربارهی بندگان فرستادهی ما از پیش [چنین] رفته است که آنان [بر دشمنان خودشان] حتماً پیروز خواهند شد.»
4. سوره مبارکه انبیاء، آیه 105، «و همانا در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایستهی ما به ارث خواهند برد.»
به نظر میرسد به دلیل تبلیغات گسترده منفی نسبت به جمهوری اسلامی، اندیشمندان و متفکرین ما باید بیشتر به تبیین جایگاه نظام اسلامی نسبت به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) بپردازند. دراینباره توضیح دهید.
مبانی این انقلاب از اسلام گرفته شده است. رهبر هم با عنوان نیابت امام عصر(عج) در جایگاه رهبری قرار گرفت و مردم به همین دلیل در این مسیر حرکت کردند. حرکت اساسی مردم که به دعوت لیبرالدموکراتها نبوده است. مردم به نام دین و برای یاری نایب امام عصر(عج) و استجابت دعوتش به میدان آمدند. انقلاب اسلامی یک گام بسیار اساسی به سمت ظهور است؛ حرکتی متکی بر قرآن، سنت و امامت که با وقوع آن، توجه جهانی به مهدویت و موعود وارد فضای جدیدی شده است. این سخن به این معنی نیست که دیگر کار تمام شده و مشکلی در راه انقلاب اسلامی نخواهد بود. اگر از این انقلاب مراقبت نکنیم، ممکن است به انحراف کشیده شود.
البته ما باید توجه داشته باشیم که وقوع انقلاب اسلامی، گامی به سوی ظهور است و نه خود ظهور. بنابراین سطح توقعاتمان از انقلاب اسلامی باید معقول باشد. طبیعی است که جامعهی ما در این مسیر با مشکلات و مسائل بسیاری روبهرو خواهد شد. آنچه مهم است، جهش و حرکت ما به سمت ظهور است. بنابراین جهش و تحول بزرگی صورت گرفته، اما در زمان ظهور به نقطهی مطلوب خواهیم رسید. گاهی ما یک فرض اشتباه میگیریم و بر اساس همان فرض اشتباه هم تحلیل میکنیم، در حالی که باید فرضیهمان را اصلاح کنیم. قرار نبوده که با وقوع انقلاب اسلامی همهی مشکلات ما حل بشود. حل مشکلات راه حلهایی دارد و آن راه حلها باید در اقتصاد و سیاست و ... اجرا شود. البته اگر ما با زمینهسازیهای مختلف بتوانیم یک جامعهی الگو و نمونه بسازیم، توفیقات بیشتری را برآوردهایم.
حضرت امام خمینی(ره) میفرمایند: «این نهضت مقدس برای انقلاب بزرگ مهدی موعود است.» با این مبنا به نظر شما نقش انقلاب اسلامی در گسترش و تعمیق باور به مهدویت چگونه بوده است؟
تفکر حضرت امام(ره) دقیقاً یک اندیشهی جهانی است. نگاه ایشان حتی در اوج مبارزه علیه شاه هرگز قومی و منطقهای نبود. این نوع نگاه حضرت امام(ره) را در سخنرانیهای قبل از سال 1342 هم میتوانیم ببینیم. اگر فضای فکری بعد از انقلاب را با فضای پیش از انقلاب مقایسه کنیم، متوجه تفاوت و جهش فکری اثر انقلاب اسلامی خواهیم شد؛ تحول بسیار مهمی که مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) را به عنوان راه نجات جهان معاصر معرفی میکند.
انقلاب اسلامی در نگرش اندیشمندان و افکار عمومی جهانی نسبت به مسئلهی مهدویت تحول زیادی ایجاد کرده است. فقط در فاصلهی سالهای 2000 تا 2010 میلادی، چندین میلیون صفحه مطلب در موضوع مهدویت منتشر شده است، چند هزار فیلم کوتاه و بلند در مورد آخرالزمان ساخته شده است و توجه مراکز فرهنگی و مطالعاتی به این مسئله جلب شده است.
امروز به برکت انقلاب اسلامی، موج اندیشهی مهدوی و پیام مکتب امامت و ولایت به اقصینقاط جهان رسیده است و دشمنیهای بیسابقه علیه شیعه و انقلاب اسلامی هم به همین دلیل است. دشمن، شمشیرش را از رو بسته و از هر حربهای برای تشکیک، شبههافکنی و منکوب کردن تفکر مهدویت استفاده میکند. در حال حاضر این هجوم با شبکههای ماهوارهای و فیلمهای تولیدیشان شکل جدیدی به خود گرفته است. مستندات این حرف موجود است که صهیونیستها در مرکز تحقیقاتی خود دربارهی شیعه مطرح کردهاند که: انقلاب ایران دو بال دارد که باید قطع شود؛ یکی مسئلهی شهادت که بر فرهنگ عاشورایی تکیه دارد و بال دیگر آن مسئلهی انتظار مبتنی بر فرهنگ مهدویت.
به نظر شما تشکیل نظام سیاسی جمهوری اسلامی در ایران چه تأثیری بر دیدگاه نخبگان و افکار عمومی جهانی دربارهی حاکمیت دین در اجتماع گذاشت؟
در قرن بیستم، سکولاریسم به عنوان یک راه حل برای نجات جامعه در جهان غرب مطرح شد و بر مبنای آن شرایطی را ایجاد کردند که حاکمیت دین بر صحنهی سیاست و اجتماع به یک امر بعید، غیر محتمل و آرزوی دستنیافتنی تبدیل شد. انقلاب اسلامی اما طوفانی در این فضا ایجاد کرد که شرایط را تغییر داد. امید جای یأسها را گرفت و به همه ثابت شد که در این عصر هم میتوان حکومتی مبتنی بر دین و بر اساس عدالت و تقوا تشکیل داد.
امروز به برکت انقلاب اسلامی، موج اندیشهی مهدوی و پیام مکتب امامت و ولایت به اقصینقاط جهان رسیده است و دشمنیهای بیسابقه علیه شیعه و انقلاب اسلامی هم به همین دلیل است. دشمن، شمشیرش را از رو بسته و از هر حربهای برای تشکیک، شبههافکنی و منکوب کردن تفکر مهدویت استفاده میکند.
امروزه ما شاهد ثمرههای آن حرکت انقلابی ملت ایران هستیم. حرکتهای اخیر در کشورهای عربی بدون شک متأثر از انقلاب اسلامی است. دشمنان در این سی سال هر کاری کردند تا مانع این تأثیرگذاری شوند. جنگ هشت ساله را به راه انداختند. برای اجرای سیاستهاشان سرمایهگذاریهای هنگفت کردند تا بلکه بتوانند این حرکت و موج را مهار کنند، اما نتوانستند و امروزه تمسک به اسلام و دین به عنوان عامل اقتدار در کشورهای اسلامی مطرح است.
اعتقاد به مسئلهی انتظار، چه وظایفی را بر عهدهی منتظران قرار میدهد؟
موضوع «تکالیف منتظران ظهور» از چند منظر قابل بحث است. یکی از این نگاهها رویکرد نقلی است. یعنی وظایفی که آیات قرآن و احادیث برای منتظران تبیین نمودهاند.
منظر دیگری که از آن میتوان وظایف منتظران را دریافت و استنباط کرد، توجه به اقتضائات طبیعی و عقلانی انتظار است. یعنی وقتی ما با یک وعدهی قطعی روبهرو میشویم، باید امور خودمان را با این وعده تنظیم کنیم. چگونه است که اگر به ما بگویند احتمال دارد یک سنگ آسمانی به زمین برخورد کند، همه دست به کار میشویم تا خطر برطرف شود؟ حال آنکه وعدهی خداوند دربارهی ظهور، قطعی است و نه احتمال. خداوند این خبر را اعلام کرده است که: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ»2 یا «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ»3 و «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»4. این وعده آنقدر قطعی است که به هیچ وجه نمیتوان در آن خدشه کرد.
اولین اقتضای اعتقاد به مسئلهی ظهور، سعی در کسب معرفت و شناخت نسبت به این موضوع است. باید روی این موضوع مطالعه کنیم که چرا زمان ظهور مشخص نیست و چه تمهیداتی برای ظهور لازم است؟ از دیگر موارد پراهمیت اقتضائات ظهور، تحقق آمادگی فکری است که اهل بیت(علیهمالسلام) زمینههای آن را فراهم کردهاند؛ دعای افتتاح، بحث عمده و محوریش انتظار و دولت کریمه است. دعای ندبه و دیگر ادعیه هم به نوعی به این موضوع پرداختهاند.
به لزوم آمادگی فکری اشاره کردید. در دیگر حوزهها و از جمله ساحت اجتماع، اقتصاد و سیاست چه تحولاتی باید صورت بگیرد؟
اگر جامعهای آمادگی لازم برای پذیرش امری را نداشته باشد، با آن امر بیگانه میشود و طبیعتاً آن امر در آن جامعه محقق نخواهد شد. ما باید به خصوصیات حکومت امام عصر(عج) توجه کنیم. یکی از این خصوصیات، جهانی بودن است. ما نیز باید جهانی فکر کنیم تا بتوانیم جهانی عمل کنیم. بنابراین در حوزهی سیاست هم اگر یک نظام و یک دولت بخواهد کاملاً در مسیر انتظار گام بردارد، باید جهانی فکر کند. باید جهانی شعار بدهد و جهانی گام بردارد. البته باید اقتضائات گام برداشتن در این مسیر را رعایت کند و حسابشده قدم بردارد.
در زمینهی اقتصادی هم به همین صورت است. مسلمانان اگر میخواهند شکلدهندهی تحولات آینده باشند، باید در فعالیتهای اقتصادی جهانی وارد شوند و برای توسعهی اقتصادیشان برنامهریزی کنند. متأسفانه ما به این عرصه کمتر توجه کردهایم. در حالی که صهیونیستها که مکتب حقی هم ندارند، از ابتدای فعالیت خود برای اقتصادشان برنامه داشتند. تمام سرپلهای اقتصادی دنیا را تصرف کردند و در هر شرکت اقتصادی و تجاری مهمی حضور پیدا کردند.
پینوشت:
1. بیانات رهبر انقلاب در جمع اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت 1390/4/18
2. سوره مبارکه غافر، آیه 51، «بیتردید ما فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آوردند، در زندگی دنیا و روزی که شاهدان [برای شهادت] برمیخیزند، یاری میکنیم.»
3. سوره مبارکه فصلت، آیات 171 و 172، «و قطعاً فرمان ما دربارهی بندگان فرستادهی ما از پیش [چنین] رفته است که آنان [بر دشمنان خودشان] حتماً پیروز خواهند شد.»
4. سوره مبارکه انبیاء، آیه 105، «و همانا در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایستهی ما به ارث خواهند برد.»