1390/04/01
گفتوگو با رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه
توصیه رهبری درباره ورود به عرصههای نوین تبلیغی
تبلیغ دینی با توجه به گستردگی ابزارهای نوین و نیز تحول در مهارتهای تبلیغی ظرفیتهای جدیدی را فراروی خود میبیند که استفاده از آنها مستلزم برنامهریزی و تلاش است. دغدغهای که رهبر انقلاب، بارها این موضوع را در جمع حوزویان مطرح کردهاند. به مناسبت روز «تبلیغ و اطلاعرسانی دینی» با حجتالاسلام و المسلمین دکتر احمد واعظی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم درباره نیازها و ضرورتهای تبلیغ دینی در اندیشه رهبر انقلاب گفتوگو کردیم:
به نظر شما در چه عرصههایی میتوان به تبلیغ دینی پرداخت؟
در مقوله تبلیغ، یک عرصه سنتی تبلیغ داریم که همان تبلیغ چهره به چهره است که بهترین و کاملترین شکل آن منبر میباشد. همه با این رسانه آشنا هستند و از گذشتههای دور تا به امروز وجود دارد که شاید هنوز هم جزو مؤثرترین و پردامنهترین عرصههای تبلیغ دینی به شمار رود که باید حفظ و روز به روز تقویت شود. رهبر انقلاب بسیار به این امر اهتمام دارند و بارها تأکید کردهاند که ارتباط مستقیم و چهره به چهره از تأثیر بالایی برخوردار است و شریفترین کارهاست.
نکته دیگر عرصههای نوینی است که در مسئله تبلیغ دینی گشوده شده و به نظر میرسد در کنار روشهای سنتی باید به این عرصه نیز توجه شود. و این عرصه جلوههای مختلفی دارد که شامل رماننویسی، داستاننویسی، شعر، خط، فیلمنامهنویسی، نمایشنامهنگاری، تولید انیمیشن، عرصه مجازی و...
ویژگی تبلیغ در عرصههای نوین را چه میدانید؟
یکی از ویژگیهای استفاده از شیوههای نوین تبلیغی، وسعت دامنه مخاطب است. شما وقتی به تبلیغ در عرصه مجازی و اینترنت توجه کنید، میبینید که از این طریق میتوانید با بخش قابل توجهی از مخاطب ارتباط برقرار کنید. به عبارت دیگر، استفاده از اینترنت، وبلاگنویسی و استفاده از امکاناتی که در فضای مجازی وجود دارد، ظرفیتهای جدید و بزرگی را فراروی مبلغ دینی قرار میدهد. به عنوان مثال، شما میتوانید با حضور در دایرةالمعارفهای اینترنتی و آنلاین، اطلاعات جدیدی را کسب کنید، ضمن اینکه جلوی بعضی از کجفهمیها و معرفیهای غلط را بگیرید. البته باید توجه داشت که هر یک از عرصههای تبلیغی ویژگیها و اقتضائات خودش را دارد و مهارت و هنر مخصوص به خودش را میطلبد. شما در منبر باید از مهارت کافی برای تأثیرگذاری در جان مخاطب برخوردار باشید و باید بتوانید متناسب با فهم، ذائقه و سلیقه مخاطب صحبت کنید و بین شعور، عقلانیت و عواطف او پیوند برقرار کنید. سایر عرصههای تبلیغی هم، فن و مهارت و هنر خودش را میخواهد.
خیلیها معتقدند که در تبلیغ سنتی و رسانه منبر هم باید تحول ایجاد کنیم. نظر شما دراینباره چیست؟
موضوع مخاطبسنجی و نیازسنجی عناصر بسیار مؤثری در امر تبلیغ هستند. تبلیغ، یک فعل قائم به شخص مبلغ نیست، بلکه تبلیغ یک تعامل و دوطرفه است؛ یعنی اگر از ناحیه مبلغ، فعلی صورت میگیرد از ناحیه مخاطب باید واکنشی صورت پذیرد. تبلیغ موفق آن است که بین مبلغ و مخاطب، نوعی همدلی و وفاق و یک تأثیر و تأثری شکل بگیرد. به نظر من منبر یک مونولوگ نیست بلکه دیالوگ است و در واقع آن شنونده هم مشغول تعامل با گوینده است و اگر بین مخاطب و آنچه که مبلغ میگوید، همدلی و همنوایی و ارتباط ایجاد نشود این تبلیغ ابتر است. مبلغی موفق میشود که شناخت درستی از مخاطب داشته باشد و دغدغهها و راه پاسخ به دغدغهها را درک کند و بداند.
چه نهادها و مراکزی باید در زمینه روشهای نوین تبلیغی، مهارتهای لازم را به مبلغان مستعد و علاقهمند انتقال دهند؟
بعد از انقلاب، حوزه علمیه از جمله دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم گامهایی در این زمینه برداشتند، اما به اعتقاد بنده شاید در سالهای آغازین انقلاب، آن زیرساختهای لازم جهت تولید محتوای هنر دینی در حوزه علمیه وجود نداشت. در واقع با پیروزی انقلاب، حوزه علمیه از یک فضای بسته و اشتغال به دروس رسمی حوزه، ناگهان پا به عرصه وسیعی گذاشت و انتظارات وسیعی از حوزه مطرح شد اما آیا حوزه، نیروی انسانی لازم را برای آن عرصهها تربیت کرده بود؟ آیا ما در حوزه علمیه فکر تربیت پرورش کارگردان هنری، کارگردان نمایشی، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس و کسی که بتواند بر اساس محتوا و درونمایههای دینی و اخلاقی به تولید آثار هنری بپردازد، بودیم؟ پاسخ، منفی است. البته ممکن است که افرادی به صورت جسته و گریخته و بر اساس ذوق فردی قابلیتهایی در این زمینه داشتهاند اما در حقیقت هیچگونه نظام سیستماتیک و آموزشی و به صورت فنی برای ورود به این عرصه وجود نداشت.
در عرصه هنر، مهمترین عامل، نیروی انسانی خلاق و هنرمند و صاحب فن است و اگر شما بهترین تجهیزات فیلمبرداری و بهترین امکانات استودیو را فراهم کنیم اما از نیروی توانمند برخوردار نباشید، کار ناقص میماند. در طی این سه دهه بعد از انقلاب شرایط فرق کرده است یعنی در طی این چند دهه نهادهایی در حوزه به وجود آمدند که اینها اقدام به پرورش نیروی انسانی هنرمند در عرصهها مختلف کردند.
به نظر شما موفق بودهاند یا نه؟
تا حدی موفق بودند؛ بهطوری که هماکنون تا حد قابل قبولی نیروی انسانی که بتواند در عرصههای مختلف هنری، آفرینش هنری داشته باشد وجود دارد. از همین رو ما در دوره جدید دفتر تبلیغات اسلامی به دنبال تقویت تولید محتوای هنری هستیم نه فقط آموزش. کار آموزش از گذشته در دفتر تبلیغات اسلامی وجود داشته و آموزشهای لازم در بخشهایی چون هنرهای تجسمی، فیلمنامهنویسی، نمایشنامهنویسی، وبلاگنویسی و دیگر عرصهها را داشتیم، اما در این دوره میخواهیم به آفرینش هنری برسیم و از طلابی که میتوانند داستان کوتاه خوب بنویسند، شعر خوب بگویند، رمان خوب بنویسند، انیمیشن خوب تهیه کنند و... حمایت کنیم. نمیخواهم بگویم که از نظر تربیت نیروی انسانی در شرایط خوبی قرار داریم اما تا حدی زیرساختهای لازم را فراهم کردهایم و اگر الآن بخواهیم وارد این عرصهها شویم، با فقر نیروی انسانی مواجه نیستیم و وضعیت مثل گذشته نیست. الآن در همین دفتر تبلیغات طلاب و روحانیونی را داریم که در برخی عرصهها رتبههای کشوری کسب کردهاند.
ما هماکنون در عرصه تبلیغ سنتی هم با کمبود نیروی انسانی مواجه هستیم و حتی بسیاری از مساجد ما فاقد روحانی است.
این به کارکردهای حوزه علمیه برمیگردد و اگر بخواهیم به صورت کلان نگاه کنیم، باید اعتراف کرد که هنوز نیروی انسانی متناسب با نیازهای کشور در عرصههای گوناگون دینی را پرورش ندادهایم. ما در خیلی از عرصههای فکری و مدیریتی نیازمند طلاب و روحانیون توانمند هستیم. آیا حوزه علمیه توانسته نیروهایی را پرورش دهد که مثلاً دستگاه عظیم صدا و سیما را به لحاظ هنر دینی تغذیه کنند؟ همین مطلب در عرصههای فکری و عرصههای مدیریتی مطرح است.
یا شما به عرصه بینالمللی نگاه کنید. الآن ما در حوزه چند نفر تربیت کردهایم که متخصص در جریانات فکری آسیای میانه باشند؟ چند نفر تربیت کردهایم که بتوانند متناسب با ذائقه انسان غربی و دغدغههای فکری او، اسلام را معرفی کنند و قلم بزنند و بیان داشته باشند و ارتباطگیری کنند؟ ما در دنیای امروز و در مقابل رسالتی که برعهده داریم، باید کارهای زیادی در معرفی اسلام و دفاع از اسلام و دعوت تودههای مختلف انسانها به سوی حقانیت اسلام انجام دهیم و هیچوقت نباید احساس رضایتمندی داشته باشیم. میخواهم بگویم که نیازها و خلأهای تبلیغی منحصر به مثلاً مسجد نمیشود.
ضمن اینکه در دنیای امروز که دنیای جنگ نرم و دنیای اطلاعات و دنیای فضای مجازی و رسانه و دنیای مهندسی جوامع و جهتدهی اذهان و افکار و بازی با اذهان و افکار است، ما باید ترفندهای تبلیغاتی دشمن را بشناسیم. باید قابلیتها و تواناییها و مجاری ورود دشمنِ فرهنگی خودمان را بشناسیم. اگر میخواهیم در فرهنگ جهانی مضمحل نشویم و در این جهانیسازی فرهنگی، سالم از میدان به در برویم و بتوانیم ارزشهای درونی فرهنگی خودمان را حفظ کنیم، قطعاً باید بدانیم که این ترفندها چیست. زیرا جهانیسازی و جهانیشدن اختصاص به بعد اقتصاد ندارد و عنصر اصلی و جاده صافکن آن مسئله جهانیسازی فرهنگی است.
رهبر انقلاب چه مطالباتی در عرصه تبلیغ دینی دارند؟
من فکر میکنم مطالبات ایشان در عرصه تبلیغ دینی را باید به دو دسته اصلی تقسیم کرد؛ یکی مطالبات تبلیغ در عرصه بینالملل و دیگری در عرصه داخلی. حوزه باید از لاک خودش بیرون بیاید و نسبت به عرصههای بینالمللی احساس مسئولیت کند. حوزههای علمیه ما فقط رسالت تبلیغ دین را برای ایران و ایرانی ندارند. زیرا اسلام، دینی برای تمام بشریت است و آن روحانیت و حوزهای که مدعی است قدم در جای پای انبیاء و اهل بیت(ع) میگذارد، رسالتش باید همسو با رسالت اسلام عزیز باشد و در عرصه بینالمللی نیز تلاش کند.
یکی از رسالتهای ما در عرصه بینالملل، شناساندن منطق سیاسی و دینی نظام جمهوری اسلامی است. منطقِ این الگو باید به دنیا معرفی شود و مبانی، مزایا و کارکردهایش را بیان کنیم. رهبری تأکید دارند که صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ انسانساز اسلامی است و ما باید آن روح انقلاب اسلامی و ارزشهایی را که شهدا برای این ارزشها جان دادند به دنیا معرفی کنیم و این رسالت حوزه است.
یکی دیگر از نکاتی که رهبر انقلاب در بحث تبلیغ بینالمللی تأکید دارند، کاهش احساس حقارت ملتهای دیگر است؛ یعنی این عزتی که ملت ایران در سایه انقلاب پیدا کرده، این روح عزت دمیده شود و دیگر جوامع اسلامی از آن احساس حقارت بیرون بیایند و احساس شخصیت کنند. یکی از کارهای بزرگ این انقلاب برگرداندن اعتماد به نفس به جوامع دیگر است.
مطالبات ایشان در عرصه تبلیغ داخلی چیست؟
ایشان در سفر اخیر به قم بر مسئله اصلاح و تهذیب نفس و همچنین استحکام مایهی علمی مبلغ تأکید کردند که مبلغ حرف بیپایه نزند و بیمطالعه منبر نرود. ایشان همچنین بر زمانشناس بودن مبلغ و استفاده از شیوههای نوین تبلیغ تأکید دارند. درست است که تبلیغ چهره به چهره و منبر خیلی مهم است اما دیگر عرصههای نوین تبلیغ نباید فراموش شود و حوزه باید در این زمینهها اهتمام بورزد.
ایشان معتقدند که حوزه در این زمینه کوتاهی کرده و آنچنان که باید و شاید در این قصه وارد نشده است. رهبری گاهی وقتها که در بعضی از جلسات از صدا و سیما انتقاد میشود، مخصوصاً از ناحیه روحانیون، بخش زیادی از این را به خود روحانیت و حوزهها برمیگردانند و میگویند که آیا حوزهها آنطور که بایسته است، به میدان آمدهاند که منعی از سوی صدا وسیما باشد؟ چون ایشان معتقدند که حضور روحانیت و حضور حوزهها در رسانه به این خلاصه نمیشود که یک شخص روحانی بیاید در برنامه و با او مصاحبه شود یا یک منبری را در صدا و سیما پخش کنند. یعنی باید در برنامهسازی و تولید محتوا وارد شوند و دست کارگردانهای ما پر از فیلمنامههای غنی باشد و کارگردان تئاتر باید احساس کند که به وفور نمایشنامه خوب و دارای بار اخلاقی و معنوی وجود دارد و او میتواند با سلیقه و زاویه دید خودش قدرت انتخاب داشته باشد.
یکی از دیگر از تأکیدهای ایشان در این عرصه، انقلابی بودن است. واژه انقلابی خیلی بار معنایی دارد؛ یعنی تعهد به ارزشهایی که این انقلاب و این نظام بر پایه این ارزشها استوار شده است، ارزشهایی که ریشه در فرهنگ دینی ما دارد، ارزشهایی که امام راحل منادی آن بودند و به خاطر این ارزشها تودهها را به حرکت درآوردند. وقتی صحبت استقلال حوزهها میشود، رهبر معظم انقلاب، استقلال حوزه را در کنار تعهد حوزوی نسبت به انقلاب عنوان میکنند. به نظر بنده، از نگاه ایشان، یک روحانی مطلوب، روحانی است که در هر درجهای از درجات علم و فقاهت و وزن حوزوی که قرار میگیرد در عین حفظ استقلال خودش و در عین حفظ حرمت و کرامت حوزه، خودش را سرباز نظام و انقلاب بداند، خودش را پاسدار حفظ ارزشهای این انقلاب بداند. چون ارزشهای انقلاب را ارزشهای حوزه میبینند و آن حلقه وصل دقیقاً همین نکته است. ارزشهای انقلاب از متن دین آمده و بیگانهای نیست که میخواهد به حوزه ضمیمه شود. در واقع با گفتن واژه انقلابی میخواهیم به برخی از وجوه مغفول دین و فرهنگ دینی اشاره کنیم که حوزوی بودن به معنی انزوای فردی از مباحث اجتماعی و سیاسی نیست.
شما قاعدتاً دیدارهایی را طی سالهای گذشته با رهبر انقلاب داشتهاید؛ به خصوص در جریان منصوب شدن به عنوان ریاست دفتر تبلیغات اسلامی. نکات و تأکیدات ایشان چه بود؟
در تاریخ 20 بهمن ماه و چند روز قبل از اینکه حکم داده شود و بنده معرفی شوم، در جلسهای خدمت ایشان بودم. از جمله نکاتی که ایشان تأکید داشتند یکی، عدم اکتفا به تبلیغ سنتی و ضرورت ورود در عرصههای نوین تبلیغی بود. بر همین اساس بنده عرض کردم که میخواهیم تولید محتوای هنری را تقویت کنیم.
بحث تخصصی کردن تبلیغ هم مورد تأکید ایشان بود که برای مخاطبین ویژه و مخاطبین خاص لایههای مختلف اجتماعی، ما افراد خاص را تربیت کنیم و مبلغینی که با مهارت و بینش لازم در آن عرصهها وارد شوند.
بحث بینالمللی از جمله تأکیدات ایشان بود که بنده عرض کردم که میخواهیم حرکتهای نرمافزاری در حوزه بینالملل انجام دهیم. مقصودم از حرکتهای نرمافزاری یکی پرورش نیروی انسانی برای تبلیغ حضوری و تبلیغ در عرصه مجازی و دوم تولید محتوا برای مخاطبین خارج از مرزهای ایران در عرصههای مختلف بود که تولید محتوا باید بر اساس ذائقه فرهنگی و نیازهای منطقهای مخاطب انجام گیرد. ایشان خیلی از این پیشنهاد استقبال کردند و تأکید کردند که این کار بسیار درستی است.
من از ایشان پرسیدم که شما در این مدت 5 ساله چه انتظاری از بنده دارید که ایشان فرمودند اگر بخواهیم به آن حوزه مطلوب برسیم یکی از موتورهای اصلی حرکت به سوی آن حوزه مطلوب، دفتر تبلیغات اسلامی است که اگر این موتور خوب حرکت کند میتواند در رسیدن حوزه به نقطه مطلوب موثر باشد. نکتهی دیگر اینکه فرمودند این دفتر تبلیغات باید نقطه امید طلاب انقلابی و روشنبین شود؛ یعنی ایشان روشنفکری، روشنبینی و انقلابی بودن را با هم جمع کردند.
به نظر شما در چه عرصههایی میتوان به تبلیغ دینی پرداخت؟
در مقوله تبلیغ، یک عرصه سنتی تبلیغ داریم که همان تبلیغ چهره به چهره است که بهترین و کاملترین شکل آن منبر میباشد. همه با این رسانه آشنا هستند و از گذشتههای دور تا به امروز وجود دارد که شاید هنوز هم جزو مؤثرترین و پردامنهترین عرصههای تبلیغ دینی به شمار رود که باید حفظ و روز به روز تقویت شود. رهبر انقلاب بسیار به این امر اهتمام دارند و بارها تأکید کردهاند که ارتباط مستقیم و چهره به چهره از تأثیر بالایی برخوردار است و شریفترین کارهاست.
نکته دیگر عرصههای نوینی است که در مسئله تبلیغ دینی گشوده شده و به نظر میرسد در کنار روشهای سنتی باید به این عرصه نیز توجه شود. و این عرصه جلوههای مختلفی دارد که شامل رماننویسی، داستاننویسی، شعر، خط، فیلمنامهنویسی، نمایشنامهنگاری، تولید انیمیشن، عرصه مجازی و...
ویژگی تبلیغ در عرصههای نوین را چه میدانید؟
یکی از ویژگیهای استفاده از شیوههای نوین تبلیغی، وسعت دامنه مخاطب است. شما وقتی به تبلیغ در عرصه مجازی و اینترنت توجه کنید، میبینید که از این طریق میتوانید با بخش قابل توجهی از مخاطب ارتباط برقرار کنید. به عبارت دیگر، استفاده از اینترنت، وبلاگنویسی و استفاده از امکاناتی که در فضای مجازی وجود دارد، ظرفیتهای جدید و بزرگی را فراروی مبلغ دینی قرار میدهد. به عنوان مثال، شما میتوانید با حضور در دایرةالمعارفهای اینترنتی و آنلاین، اطلاعات جدیدی را کسب کنید، ضمن اینکه جلوی بعضی از کجفهمیها و معرفیهای غلط را بگیرید. البته باید توجه داشت که هر یک از عرصههای تبلیغی ویژگیها و اقتضائات خودش را دارد و مهارت و هنر مخصوص به خودش را میطلبد. شما در منبر باید از مهارت کافی برای تأثیرگذاری در جان مخاطب برخوردار باشید و باید بتوانید متناسب با فهم، ذائقه و سلیقه مخاطب صحبت کنید و بین شعور، عقلانیت و عواطف او پیوند برقرار کنید. سایر عرصههای تبلیغی هم، فن و مهارت و هنر خودش را میخواهد.
خیلیها معتقدند که در تبلیغ سنتی و رسانه منبر هم باید تحول ایجاد کنیم. نظر شما دراینباره چیست؟
موضوع مخاطبسنجی و نیازسنجی عناصر بسیار مؤثری در امر تبلیغ هستند. تبلیغ، یک فعل قائم به شخص مبلغ نیست، بلکه تبلیغ یک تعامل و دوطرفه است؛ یعنی اگر از ناحیه مبلغ، فعلی صورت میگیرد از ناحیه مخاطب باید واکنشی صورت پذیرد. تبلیغ موفق آن است که بین مبلغ و مخاطب، نوعی همدلی و وفاق و یک تأثیر و تأثری شکل بگیرد. به نظر من منبر یک مونولوگ نیست بلکه دیالوگ است و در واقع آن شنونده هم مشغول تعامل با گوینده است و اگر بین مخاطب و آنچه که مبلغ میگوید، همدلی و همنوایی و ارتباط ایجاد نشود این تبلیغ ابتر است. مبلغی موفق میشود که شناخت درستی از مخاطب داشته باشد و دغدغهها و راه پاسخ به دغدغهها را درک کند و بداند.
چه نهادها و مراکزی باید در زمینه روشهای نوین تبلیغی، مهارتهای لازم را به مبلغان مستعد و علاقهمند انتقال دهند؟
بعد از انقلاب، حوزه علمیه از جمله دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم گامهایی در این زمینه برداشتند، اما به اعتقاد بنده شاید در سالهای آغازین انقلاب، آن زیرساختهای لازم جهت تولید محتوای هنر دینی در حوزه علمیه وجود نداشت. در واقع با پیروزی انقلاب، حوزه علمیه از یک فضای بسته و اشتغال به دروس رسمی حوزه، ناگهان پا به عرصه وسیعی گذاشت و انتظارات وسیعی از حوزه مطرح شد اما آیا حوزه، نیروی انسانی لازم را برای آن عرصهها تربیت کرده بود؟ آیا ما در حوزه علمیه فکر تربیت پرورش کارگردان هنری، کارگردان نمایشی، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس و کسی که بتواند بر اساس محتوا و درونمایههای دینی و اخلاقی به تولید آثار هنری بپردازد، بودیم؟ پاسخ، منفی است. البته ممکن است که افرادی به صورت جسته و گریخته و بر اساس ذوق فردی قابلیتهایی در این زمینه داشتهاند اما در حقیقت هیچگونه نظام سیستماتیک و آموزشی و به صورت فنی برای ورود به این عرصه وجود نداشت.
در عرصه هنر، مهمترین عامل، نیروی انسانی خلاق و هنرمند و صاحب فن است و اگر شما بهترین تجهیزات فیلمبرداری و بهترین امکانات استودیو را فراهم کنیم اما از نیروی توانمند برخوردار نباشید، کار ناقص میماند. در طی این سه دهه بعد از انقلاب شرایط فرق کرده است یعنی در طی این چند دهه نهادهایی در حوزه به وجود آمدند که اینها اقدام به پرورش نیروی انسانی هنرمند در عرصهها مختلف کردند.
به نظر شما موفق بودهاند یا نه؟
تا حدی موفق بودند؛ بهطوری که هماکنون تا حد قابل قبولی نیروی انسانی که بتواند در عرصههای مختلف هنری، آفرینش هنری داشته باشد وجود دارد. از همین رو ما در دوره جدید دفتر تبلیغات اسلامی به دنبال تقویت تولید محتوای هنری هستیم نه فقط آموزش. کار آموزش از گذشته در دفتر تبلیغات اسلامی وجود داشته و آموزشهای لازم در بخشهایی چون هنرهای تجسمی، فیلمنامهنویسی، نمایشنامهنویسی، وبلاگنویسی و دیگر عرصهها را داشتیم، اما در این دوره میخواهیم به آفرینش هنری برسیم و از طلابی که میتوانند داستان کوتاه خوب بنویسند، شعر خوب بگویند، رمان خوب بنویسند، انیمیشن خوب تهیه کنند و... حمایت کنیم. نمیخواهم بگویم که از نظر تربیت نیروی انسانی در شرایط خوبی قرار داریم اما تا حدی زیرساختهای لازم را فراهم کردهایم و اگر الآن بخواهیم وارد این عرصهها شویم، با فقر نیروی انسانی مواجه نیستیم و وضعیت مثل گذشته نیست. الآن در همین دفتر تبلیغات طلاب و روحانیونی را داریم که در برخی عرصهها رتبههای کشوری کسب کردهاند.
ما هماکنون در عرصه تبلیغ سنتی هم با کمبود نیروی انسانی مواجه هستیم و حتی بسیاری از مساجد ما فاقد روحانی است.
این به کارکردهای حوزه علمیه برمیگردد و اگر بخواهیم به صورت کلان نگاه کنیم، باید اعتراف کرد که هنوز نیروی انسانی متناسب با نیازهای کشور در عرصههای گوناگون دینی را پرورش ندادهایم. ما در خیلی از عرصههای فکری و مدیریتی نیازمند طلاب و روحانیون توانمند هستیم. آیا حوزه علمیه توانسته نیروهایی را پرورش دهد که مثلاً دستگاه عظیم صدا و سیما را به لحاظ هنر دینی تغذیه کنند؟ همین مطلب در عرصههای فکری و عرصههای مدیریتی مطرح است.
یکی دیگر از نکاتی که رهبر انقلاب در بحث تبلیغ بینالمللی تأکید دارند، کاهش احساس حقارت ملتهای دیگر است؛ یعنی این عزتی که ملت ایران در سایه انقلاب پیدا کرده، این روح عزت دمیده شود و دیگر جوامع اسلامی از آن احساس حقارت بیرون بیایند و احساس شخصیت کنند.
یا شما به عرصه بینالمللی نگاه کنید. الآن ما در حوزه چند نفر تربیت کردهایم که متخصص در جریانات فکری آسیای میانه باشند؟ چند نفر تربیت کردهایم که بتوانند متناسب با ذائقه انسان غربی و دغدغههای فکری او، اسلام را معرفی کنند و قلم بزنند و بیان داشته باشند و ارتباطگیری کنند؟ ما در دنیای امروز و در مقابل رسالتی که برعهده داریم، باید کارهای زیادی در معرفی اسلام و دفاع از اسلام و دعوت تودههای مختلف انسانها به سوی حقانیت اسلام انجام دهیم و هیچوقت نباید احساس رضایتمندی داشته باشیم. میخواهم بگویم که نیازها و خلأهای تبلیغی منحصر به مثلاً مسجد نمیشود.
ضمن اینکه در دنیای امروز که دنیای جنگ نرم و دنیای اطلاعات و دنیای فضای مجازی و رسانه و دنیای مهندسی جوامع و جهتدهی اذهان و افکار و بازی با اذهان و افکار است، ما باید ترفندهای تبلیغاتی دشمن را بشناسیم. باید قابلیتها و تواناییها و مجاری ورود دشمنِ فرهنگی خودمان را بشناسیم. اگر میخواهیم در فرهنگ جهانی مضمحل نشویم و در این جهانیسازی فرهنگی، سالم از میدان به در برویم و بتوانیم ارزشهای درونی فرهنگی خودمان را حفظ کنیم، قطعاً باید بدانیم که این ترفندها چیست. زیرا جهانیسازی و جهانیشدن اختصاص به بعد اقتصاد ندارد و عنصر اصلی و جاده صافکن آن مسئله جهانیسازی فرهنگی است.
رهبر انقلاب چه مطالباتی در عرصه تبلیغ دینی دارند؟
من فکر میکنم مطالبات ایشان در عرصه تبلیغ دینی را باید به دو دسته اصلی تقسیم کرد؛ یکی مطالبات تبلیغ در عرصه بینالملل و دیگری در عرصه داخلی. حوزه باید از لاک خودش بیرون بیاید و نسبت به عرصههای بینالمللی احساس مسئولیت کند. حوزههای علمیه ما فقط رسالت تبلیغ دین را برای ایران و ایرانی ندارند. زیرا اسلام، دینی برای تمام بشریت است و آن روحانیت و حوزهای که مدعی است قدم در جای پای انبیاء و اهل بیت(ع) میگذارد، رسالتش باید همسو با رسالت اسلام عزیز باشد و در عرصه بینالمللی نیز تلاش کند.
یکی از رسالتهای ما در عرصه بینالملل، شناساندن منطق سیاسی و دینی نظام جمهوری اسلامی است. منطقِ این الگو باید به دنیا معرفی شود و مبانی، مزایا و کارکردهایش را بیان کنیم. رهبری تأکید دارند که صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ انسانساز اسلامی است و ما باید آن روح انقلاب اسلامی و ارزشهایی را که شهدا برای این ارزشها جان دادند به دنیا معرفی کنیم و این رسالت حوزه است.
یکی دیگر از نکاتی که رهبر انقلاب در بحث تبلیغ بینالمللی تأکید دارند، کاهش احساس حقارت ملتهای دیگر است؛ یعنی این عزتی که ملت ایران در سایه انقلاب پیدا کرده، این روح عزت دمیده شود و دیگر جوامع اسلامی از آن احساس حقارت بیرون بیایند و احساس شخصیت کنند. یکی از کارهای بزرگ این انقلاب برگرداندن اعتماد به نفس به جوامع دیگر است.
مطالبات ایشان در عرصه تبلیغ داخلی چیست؟
ایشان در سفر اخیر به قم بر مسئله اصلاح و تهذیب نفس و همچنین استحکام مایهی علمی مبلغ تأکید کردند که مبلغ حرف بیپایه نزند و بیمطالعه منبر نرود. ایشان همچنین بر زمانشناس بودن مبلغ و استفاده از شیوههای نوین تبلیغ تأکید دارند. درست است که تبلیغ چهره به چهره و منبر خیلی مهم است اما دیگر عرصههای نوین تبلیغ نباید فراموش شود و حوزه باید در این زمینهها اهتمام بورزد.
ایشان معتقدند که حوزه در این زمینه کوتاهی کرده و آنچنان که باید و شاید در این قصه وارد نشده است. رهبری گاهی وقتها که در بعضی از جلسات از صدا و سیما انتقاد میشود، مخصوصاً از ناحیه روحانیون، بخش زیادی از این را به خود روحانیت و حوزهها برمیگردانند و میگویند که آیا حوزهها آنطور که بایسته است، به میدان آمدهاند که منعی از سوی صدا وسیما باشد؟ چون ایشان معتقدند که حضور روحانیت و حضور حوزهها در رسانه به این خلاصه نمیشود که یک شخص روحانی بیاید در برنامه و با او مصاحبه شود یا یک منبری را در صدا و سیما پخش کنند. یعنی باید در برنامهسازی و تولید محتوا وارد شوند و دست کارگردانهای ما پر از فیلمنامههای غنی باشد و کارگردان تئاتر باید احساس کند که به وفور نمایشنامه خوب و دارای بار اخلاقی و معنوی وجود دارد و او میتواند با سلیقه و زاویه دید خودش قدرت انتخاب داشته باشد.
یکی از دیگر از تأکیدهای ایشان در این عرصه، انقلابی بودن است. واژه انقلابی خیلی بار معنایی دارد؛ یعنی تعهد به ارزشهایی که این انقلاب و این نظام بر پایه این ارزشها استوار شده است، ارزشهایی که ریشه در فرهنگ دینی ما دارد، ارزشهایی که امام راحل منادی آن بودند و به خاطر این ارزشها تودهها را به حرکت درآوردند. وقتی صحبت استقلال حوزهها میشود، رهبر معظم انقلاب، استقلال حوزه را در کنار تعهد حوزوی نسبت به انقلاب عنوان میکنند. به نظر بنده، از نگاه ایشان، یک روحانی مطلوب، روحانی است که در هر درجهای از درجات علم و فقاهت و وزن حوزوی که قرار میگیرد در عین حفظ استقلال خودش و در عین حفظ حرمت و کرامت حوزه، خودش را سرباز نظام و انقلاب بداند، خودش را پاسدار حفظ ارزشهای این انقلاب بداند. چون ارزشهای انقلاب را ارزشهای حوزه میبینند و آن حلقه وصل دقیقاً همین نکته است. ارزشهای انقلاب از متن دین آمده و بیگانهای نیست که میخواهد به حوزه ضمیمه شود. در واقع با گفتن واژه انقلابی میخواهیم به برخی از وجوه مغفول دین و فرهنگ دینی اشاره کنیم که حوزوی بودن به معنی انزوای فردی از مباحث اجتماعی و سیاسی نیست.
باید اعتراف کرد که هنوز نیروی انسانی متناسب با نیازهای کشور در عرصههای گوناگون دینی را پرورش ندادهایم. ما در خیلی از عرصههای فکری و مدیریتی نیازمند طلاب و روحانیون توانمند هستیم. آیا حوزه علمیه توانسته نیروهایی را پرورش دهد که مثلاً دستگاه عظیم صدا و سیما را به لحاظ هنر دینی تغذیه کنند؟
شما قاعدتاً دیدارهایی را طی سالهای گذشته با رهبر انقلاب داشتهاید؛ به خصوص در جریان منصوب شدن به عنوان ریاست دفتر تبلیغات اسلامی. نکات و تأکیدات ایشان چه بود؟
در تاریخ 20 بهمن ماه و چند روز قبل از اینکه حکم داده شود و بنده معرفی شوم، در جلسهای خدمت ایشان بودم. از جمله نکاتی که ایشان تأکید داشتند یکی، عدم اکتفا به تبلیغ سنتی و ضرورت ورود در عرصههای نوین تبلیغی بود. بر همین اساس بنده عرض کردم که میخواهیم تولید محتوای هنری را تقویت کنیم.
بحث تخصصی کردن تبلیغ هم مورد تأکید ایشان بود که برای مخاطبین ویژه و مخاطبین خاص لایههای مختلف اجتماعی، ما افراد خاص را تربیت کنیم و مبلغینی که با مهارت و بینش لازم در آن عرصهها وارد شوند.
بحث بینالمللی از جمله تأکیدات ایشان بود که بنده عرض کردم که میخواهیم حرکتهای نرمافزاری در حوزه بینالملل انجام دهیم. مقصودم از حرکتهای نرمافزاری یکی پرورش نیروی انسانی برای تبلیغ حضوری و تبلیغ در عرصه مجازی و دوم تولید محتوا برای مخاطبین خارج از مرزهای ایران در عرصههای مختلف بود که تولید محتوا باید بر اساس ذائقه فرهنگی و نیازهای منطقهای مخاطب انجام گیرد. ایشان خیلی از این پیشنهاد استقبال کردند و تأکید کردند که این کار بسیار درستی است.
من از ایشان پرسیدم که شما در این مدت 5 ساله چه انتظاری از بنده دارید که ایشان فرمودند اگر بخواهیم به آن حوزه مطلوب برسیم یکی از موتورهای اصلی حرکت به سوی آن حوزه مطلوب، دفتر تبلیغات اسلامی است که اگر این موتور خوب حرکت کند میتواند در رسیدن حوزه به نقطه مطلوب موثر باشد. نکتهی دیگر اینکه فرمودند این دفتر تبلیغات باید نقطه امید طلاب انقلابی و روشنبین شود؛ یعنی ایشان روشنفکری، روشنبینی و انقلابی بودن را با هم جمع کردند.